فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در عصر دانایی که دانش مهمترین سرمایة هر سازمان و جامعه ای محسوب می شود، مدیریت دانش وظیفة سازمان هایی است که می خواهند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. بسیاری از سازمان ها که می خواهند بقا و موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند، مدیریت دانش را در پیش گرفته اند. اما موفقیت این امر مستلزم آن است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع مدیریت دانش خواهد شد. در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی دو عامل کلیدی «ساختار سازمانی» و «فرهنگ سازمانی» در رابطه با مدیریت دانش پرداخته می شود. «خلق دانش» و «انتقال دانش» به عنوان دو فعالیت اصلی و کلیدی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند که ارتباط عوامل سازمانی با این دو عامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش به صورت (توصیفی- پیمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعة آماری در این تحقیق کلیة فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه افسری با مدرک کارشناسی به بالا می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطة معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین باید به سازمان به عنوان یک «سیستم» نگاه کرد و همة این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها شناسایی و تحلیل شود. بررسی وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم در رابطه با مدیریت دانش، اقدام اولیة مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.
مدل سازی سیستم تولید چابک با استفاده از رویکرد پویایی های سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمحیطآشفته ای(نامطمئنومتغیر)کهسازمان هادرآنمشغولفعالیتهستند،یکیازمهم ترینعواملبقاءوپیشرفت،چابکیآن هااست. ویژگیاساسیاینمحیطتغییروعدم اطمیناناست. سازمان هادراینمحیط،چگونهبایدعملکنندتابتوانندضمن حفظ موقعیت خود، ازتغییرات،بیشترینمنفعتراکسبکردهوپیشرفتکنند. سیستمتولیدیچابک، راه حلیجدیدبرایمقابلهبااینچالش است. اما از آنجا که اجرای سیستم تولید چابک، کاری بسیار زمان بر و پرهزینه است، یکی از راه های بررسی ابعاد مختلف این سیستم، شبیه سازی است. مقاله حاضر با هدف تحلیل و بهبود رفتار سیستم تولید چابک با استفاده از روش مدل سازی پویایی های سیستم، تدوین شده و در آن ارتباط میان مؤلفه های مؤثر بر تولید چابک در یک سیستم پویا بررسی شده است.پس از آن، سناریوهایی بر اساس مدل مورد بررسی قرار گرفتند و رفتار متغیرهای کلیدی مدل، صحت مدل را تأیید نمودند.
درمحیطآشفته ای(نامطمئنومتغیر)کهسازمان هادرآنمشغولفعالیتهستند،یکیازمهم ترینعواملبقاءوپیشرفت،چابکیآن هااست. ویژگیاساسیاینمحیطتغییروعدم اطمیناناست. سازمان هادراینمحیط،چگونهبایدعملکنندتابتوانندضمن حفظ موقعیت خود، ازتغییرات،بیشترینمنفعتراکسبکردهوپیشرفتکنند. سیستمتولیدیچابک، راه حلیجدیدبرایمقابلهبااینچالش است. اما از آنجا که اجرای سیستم تولید چابک، کاری بسیار زمان بر و پرهزینه است، یکی از راه های بررسی ابعاد مختلف این سیستم، شبیه سازی است. مقاله حاضر با هدف تحلیل و بهبود رفتار سیستم تولید چابک با استفاده از روش مدل سازی پویایی های سیستم، تدوین شده و در آن ارتباط میان مؤلفه های مؤثر بر تولید چابک در یک سیستم پویا بررسی شده است.پس از آن، سناریوهایی بر اساس مدل مورد بررسی قرار گرفتند و رفتار متغیرهای کلیدی مدل، صحت مدل را تأیید نمودند.
بررسی فرهنگ سازمانی دانشگاه افسری امام علی(ع) بر اساس مدل دانیل دنیسون
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی[1] موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. از دیرباز فرهنگ برای شرح کیفیت زندگی جامعه انسانی به کار می رفته است، ولی درباره فرهنگ سازمانی و آنچه مربوط به کار و رفتار مردمان در سازمان است، کمتر صحبت شده است. شناخت و درک چیزی که فرهنگ سازمان را می سازد، شیوه ایجاد و دوام آن به ما کمک می کند تا بهتر بتوانیم رفتار افراد در سازمان را توجیه کنیم. با درک فرهنگ سازمانی امکان کنترل و شکل دهی به رفتارکارمندان، هویت بخشی به کارمندان، ایجاد تعهد گروهی و ثبات کلیت سازمانی حاصل می شود. در این تحقیق وضعیت فرهنگ سازمانی دانشگاه امام علی(ع) از طریق مدل «دانیل دنیسون» که یک مدل پذیرفته شده در سطح جهانی است، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشگاه افسری امام علی (ع) در هر چهار بعد مدل؛ یعنی درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت در حد متوسط و بالاتر از متوسط قرار دارد. این دانشگاه بهترین وضعیت را در متغیرهای سازگاری و رسالت به دست آورده است. با این وجود برخی از شاخص ها از جمله هماهنگی و ایجاد تغییر در این دانشگاه ضعیف است. در طیف انعطاف- ثبات، دانشگاه امام علی (ع) به سمت ثبات تمایل دارد و در طیف تمرکز داخلی- خارجی نیز اختلاف قابل توجهی مشاهده نشده است؛ به عبارت دیگر دانشگاه به محیط داخل و خارج به یک میزان توجه و تمرکز دارد، ولی به صورت بسیار دقیق به تمرکز داخلی، اندکی بیشتر از تمرکز خارجی توجه دارد.
بررسی نقش فرهنگ سلسله مراتبی در اثربخشی سازمان های نظامی (مطالعة موردی: دانشگاه افسری امام علی(ع))
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی که در آن برتری سلسله مراتب یک هنجار است و سرپرستی و نظارت مستمر بر کارکنان وجود دارد، کارکنان را مجبور می سازد تسلیم دستورات مافوق شوند. در این پژوهش، نقش فرهنگ سلسله مراتبی در اثربخشی سازمانی مورد بررسی قرارگرفته است. جمعیت آماری این پژوهش، دانشجویان سال آخر دانشگاه افسری امام علی(ع) در سال 1386 است. حجم نمونه 340 نفر و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش جدول متقاطع سه بُعدی و روش تحلیل رگرسیون (با استفاده از نرم افزار SPSS) استفاده شده است. یافته های تجربی نشان می دهد که راهبردهای آموزش نظامی، اثربخشی سازمانی را به میزان 4% و راهبردهای آموزش علمی، آن را تا 2% افزایش می دهد و فرهنگ سلسله مراتبی می تواند در صورت همسو بودن با راهبردهای آموزش علمی و نظامی منجر به افزایش اثربخشی شود.
تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری: اثر تعدیل کنندگی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی معنویت افزایی در سازمان، ارائه نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی معنویت افزایی در یکی از نهادهای انقلاب اسلامی است. روش تحقیق به صورت کیفی و به صورت مشخص شیوه نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان و خبرگان سازمانی است که هم با موضوع تحقیق آشنا، و هم به همکاری مایل باشند. نمونه گیری نیز به روش نمونه گیری نظری، قضاوتی و هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، مشاهدات محقق و اسناد سازمانی است که جمع آوری آن در بازه زمانی بهمن 1394 تا تیر 1395 صورت گرفت. تحلیل داده ها به شیوه شناسه گذاری باز، شناسه گذاری محوری و شناسه گذاری انتخابی انجام شد که حاصل آن الگوی معنویت افزایی در سازمان است.
بررسی اثر عوامل درون سازمانی بر عملکرد سازمان با در نظر گرفتن نقش مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی تأثیر عوامل سازمانی در شکل گیری نوع مدیریت دانش و تأثیر این فضای مبتنی بر سرمایه های حاصل از دانش بر عملکرد سازمان، کانون توجه بسیاری از پژوهشگران است. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل سازمانی متشکل از فرهنگ سازمانی، ساختار و راهبرد سازمانی بر عملکرد سازمان با در نظر گرفتن نقش مدیریت دانش پرداخته می شود. جامعه آماری این تحقیق، بخشی از جامعه ی بانکی انتخاب گردید. تعداد 210 عدد پرسش نامه مشتمل بر سؤالات چند گزینه ای طیف لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و اعتبار، بین افراد نمونه به صورت الکترونیک و حضوری توزیع شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج حاکی از تأثیر مثبت فرهنگ سازمانی (59/2=t، 26/0= β)، راهبرد سازمانی (32/3=t، 30/0=β) و مدیریت دانش (42/5=t، 57/0= β) بر عملکرد سازمانی بود در حالی که تأثیر ساختار سازمانی بر عملکرد قابل توجه نبود. (11/1=t، 06/0= β) از طرفی نقش مدیریت دانش به عنوان میانجی برای متغیرهای فرهنگ سازمانی و راهبرد سازمانی نیز مورد تأیید قرار گرفت. در نتیجه می توان گفت بهبود مدیریت فرایندهای مربوط به دانش سازمانی که متأثر از عواملی چون فرهنگ و راهبرد سازمانی است، منجر به افزایش عملکرد سازمانی می شود. با توجه به عوامل مؤثر در پردازش دانش و زیرساخت های آن، پیشنهادهایی ارایه شده است.
منابع انسانی / رفتار مدیران، عامل اصلی برکناری کارکنان توانمند
حوزههای تخصصی:
دلیلی ندارد به دنبال مقصر باشید. شما در مقام مدیر، بهترین دلیل هستید که باعث می شوید کارکنان توانمندتان را از دست بدهید.
ضرب المثل رایجی آویزه ی گوش مدیران است که می گویند: مردم رؤسای خود را ترک می کنند، نه شغلهایشان را.
کوچکترین لغزش مدیران سبب خواهد شد تا بهترین کارکنانشان را از دست بدهند، اما بزرگترین خطای مدیران سبب نمی شود تا کارکنان سطح پائین از سازمان بروند.
اگر دوست دارید کارکنان توانمندتان را دودستی به رقبا تحویل دهید، این اثر برایتان ارزشی ندارد.
تأثیر قابلیت بازاریابی، نوآوری و یادگیری بر عملکرد سازمان «مطالعه موردی:پتروشیمی تبریز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمانها برای رسیدن به آن به اقدامات مختلفی روی می آورند. قابلیّتها نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها ایفا می کنند و از جمله این قابلیّتها می توان به بازاریابی، نوآوری و یادگیری اشاره کرد. در حالی که اغلب مطالعات در مورد تأثیر این قابلیّتها بر عملکرد، اغلب به صورت مجزا صورت گرفته است، در این پژوهش سعی بر ارائه مدلی یکپارچه شده است تا تأ ثیر هر سه قابلیت به صورت متحد و مکمل همدیگر بر عملکرد سازمان سنجیده شود. بدین منظور و برای سنجش تأثیر قابلیت بازاریابی، نوآوری و یادگیری بر عملکرد شرکت پتروشیمی تبریز تعداد 265 پرسش نامه بین کارکنان رسمی با مدرک کارشناسی و بالاتر توزیع شد که از این تعداد 255 پرسشنامه برای تحلیل مناسب تشخیص داده شد. در این پژوهش از نرم افزارSPSS و LISREL برای تجزیه و تحلیل داده استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهدکه رابطه معناداری بین قابلیّت بازاریابی و عملکرد سازمان وجود دارد، همچنین بین قابلیّت نوآوری و عملکرد سازمان و ونیز قابلیّت یادگیری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری موجود است. بین قابلیّتهای بازاریابی و نوآوری و یادگیری به عنوان قابلیّتهای مکمل هم و عملکرد سازمانی نیز رابطه رابطه معناداری دیده می شود.
آشنایی با نظام اطلاعاتی مدیریت و مدیریت نظام اطلاعاتی (قسمت دوم) 5 - جریان اطلاعات
منبع:
تحول اداری ۱۳۷۶شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت عوامل مؤثر بر چابکی در سازمان صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر چابکی سازمان و رتبهبندی این عوامل در سازمان صدا و سیما انجام گرفت. روش تحقیق کاربردی بوده و به روش توصیفی/پیمایشی انجام گرفت.
جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه مدیران ارشد و میانی سازمان صدا و سیما میباشند که نمونهای به حجم 210 نفر و به روش تصادفی ساده از میان آنها انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون تی و برای رتبهبندی عوامل از آزمون فریدمن استفاده شد.
نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که سازمان صدا و سیما از نظر تمامی ابعاد چابک است و فناوری اطلاعات و زنجیره تأمین دارای بالاترین رتبه و منابع انسانی دارای پایینترین رتبه در سازمان صدا و سیما میباشد. در نهایت، پیشنهاداتی بر مبنای نتایج تحقیق ارائه گشت.
سرمایه فکری ، قابلیت یادگیری سازمانی و کارایی عملکرد توسعه محصول جدید در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به دنبال آن است تا رابطه سرمایه انسانی و کارایی عملکرد توسعه محصول جدید را با در نظر گرفتن نقش میانجی گری قابلیت یادگیری سازمانی بررسی و مدل سازی کند. در این راستا مدیران، کارشناسان و کارشناسان ارشد صنعت خودرو در ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند. در این مطالعه نتایج با استفاده از مدل مسیر به دست آمده است. همچنین جهت تشریح بهتر نتایج از آزمون های استنباطی دیگری چون آزمون دوجمله ای و آزمون کولموگوروف- اسمیرنوف نیز استفاده شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که سرمایه انسانی عملاً می تواند از طریق قابلیت یادگیری سازمانی منجر به بهبود کارایی عملکرد توسعه محصول جدید شود. همچنین مدل ارائه شده در تحقیق از طرف داده ها مورد حمایت قرار گرفت.
ارتباط بالندگی سازمانی با عزت نفس و ابعاد آن در کارکنان دانشگاه پیام نور استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالندگی سازمانی؛ رویکردی منظم، منطقی، یکپارچه و برنامه ریزی شده است که برای افزایش اثربخشی سازمانی به کار گرفته می شود. این رویکرد متأثر از عوامل روان شناختی است که یکی از این عوامل، عزت نفس و ابعاد آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بالندگی سازمانی و عزت نفس و ابعاد آن در کارکنان دانشگاه پیام نور استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها ، جزء تحقیقات پیمایشی و از نوع همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، همه کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان کردستان به تعداد 168 نفر می باشد که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای، حجم نمونه 119 نفر برآورد شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین عزت نفس کلی و عزت نفس تحصیلی با بالندگی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین عزت نفس خانوادگی و عزت نفس اجتماعی با بالندگی سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین عزت نفس و بالندگی سازمانی کارکنان مرد و زن تفاوت معناداری مشاهده نشد. با عنایت به یافته های پژوهش می توان گفت که عزت نفس از متغیّرهای مهم و تعدیل کننده بالندگی سازمانی محسوب می شود. در نتیجه، برای دستیابی به بالندگی سازمانی مطلوب، آموزش های مناسب جهت افزایش عزت نفس در میان کارکنان می تواند از اولویت های مداخله ای محسوب شود