فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۷
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات؛ رویکردی نوین در اشتغالزایی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۳۲
حوزههای تخصصی:
نقش نظام پرداخت در افزایش بهره وری کارکنان دولت
حوزههای تخصصی:
مدیریت چرخشی یا حفظ کارکنان
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیردوره های آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی و بهره وری مدیران و کارکنان ( اداره کل ورزش و جوانان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین تاثیر دوره های آموزش های ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش 320 نفر از مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان در سطح استان می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش نامه آموزش های ضمن خدمت، توانمند سازی و بهره وری استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از روش نرم افزارSPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهند که از بین مولفه های آموزش ضمن خدمت، ابعاد یادگیری و مهارت ورزی توانایی پیش بینی قوی تری برای توانمندسازی و ابعاد ذهنیت مثبت، دانش افزایی و مهارت ورزی توانایی پیش بینی قوی تری برای بهره وری را دارند. روی هم رفته، نتایج پژوهش نشان می دهند آموزش ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری جمعیت مورد مطالعه موثر بوده و با توجه به اهمیت مسئله توانمندسازی و بهره وری در ارتقای ورزش و جوانان پیشنهاد می شود توجهی بیش تر به آن مبذول گردد.
توسعه منابع انسانی کلید موفقیت سازمانها در قرن بیست و یکم
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۴شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
نگرشی بر تجزیه و تحلیل سازمان برای تعریف دوره های آموزشی
منبع:
تدبیر ۱۳۷۶ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان مراکز آموزش عالی درگرایش به نوآوری سازمانی آنان (مورد: دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان دانشگاه بیرجند در گرایش به نوآوری سازمانی آنان و بر اساس مدل سرمایه های انسانی کرافورد و مدل گرایش به نوآوری سازمانی ترکیبی جمینزو جیمنز، پنیادز، پراجگو و سوهال انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی، و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان 7 دانشکده و کارکنان ستادی/ پشتیبانی دانشگاه به تعداد414 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، حجم نمونه 162 نفر انتخاب شد. از پرسشنامه سرمایه های انسانی با پایایی (94/0=α) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی با پایایی(91/0=α) استفاده شد، که روایی محتوا و سازه آن ها نیز مورد بررسی و تایید قرارگرفت. داده ها براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج تی تک نمونه ای نشان داد، میانگین سرمایه های انسانی و گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان به طور معناداری پایین تر از میانگین مورد انتظار بوده است. بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری، سرمایه های انسانی با ضریب مسیر (63/0=γ) بر نوآوری فرایندی و با ضریب مسیر (71/0=γ) بر گرایش به نوآوری سازمانی تاثیرگذار بوده است اما بر نوآوری تولیدی و اداری آنان تاثیری نداشته است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد، دانش و تخصص به عنوان مولفه های سرمایه های انسانی، 38 درصد از گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می نمایند.
بررسی تطبیقی شرایط کار زنان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط میان «راهبرد های تغییر» و «تعهد به اجرای تغییر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف-پژوهش پیش رو با هدف بررسی رابطه بین راهبرد های تغییر و تعهد به اجرای تغییر در بانک های صادرات و تجارت شهرستان بروجرد، طرح و اجرا شده است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد- نمونه آماری متشکل از 173نفر از کارکنان این بانک ها بوده که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه انتخاب شده اند. این مطالعه از دید روش، از انواع پژوهش های توصیفی از شاخه همبستگی است. برای سنجش مفاهیم اساسی پژوهش، پرسشنامه طراحی گردید. داده های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها- یافته های نهایی پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنی دار میان راهبرد های تغییر و ابعاد آن و تعهد به اجرای تغییر در شعب بانکیِ مورد مطالعه می باشد. از میان راهبرد های تغییر سازمانی اتخاذ راهبرد مشارکتی بیشترین تعهد به اجرای تغییر را با خود به همراه داشت. و می توان این امر را به عنوان ""تعهد قوی به اجرای تغییر"" معرفی نمود. از سوی دیگر راهبرد گفتاری کمترین میزان تعهد به اجرای تغییر را در میان راهبردهای تغییر داشت. که به طور مشابه می توان این موضوع را به عنوان "" تعهد ضعیف به اجرای تغییر"" معرفی نمود.
ارائه الگوی اجرایی خودارزیابی در سازمان های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع خودارزیابی در سال های اخیر به عنوان یکی از تکنیک های بهبود مستمر کلیه فرایندهای سازمان به شمار می رود. طراحی مناسب و اجرای دقیق نظام خودارزیابی در سازمان به مدیریت این امکان را می دهد تا به جای اینکه با تکیه بر ذهنیات و حدسیات گمان کند، براساس واقعیات تصمیم گیری نماید. از این رو در این پژوهش به تدوین مدل خودارزیابی اثربخش برای سازمان های بزرگ پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق را تمامی مدیران، ممیزان داخلی و افراد خبره شهرداری های تهران تشکیل می دهند که از بین آنان تعداد هفتاد نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده که بر اساس روش تحلیل محتوا روایی و روش آلفای کرونباخ پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. برای آزمون فرضیات از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که مدل پیشنهادی خودارزیابی با یک آموزش صحیح می تواند اثربخشی لازم را داشته باشد
ارزیابی برنامه های بهسازی مشاغل در شرکتهای بزرگ تولیدی ژاپن
حوزههای تخصصی:
این مقاله ، عملکرد برنامه های بهسازی شغلی در شرکتهای بزرگ تولیدی ژاپن را مورد ارزیابی قرار می دهد و بر مبنای مصاحبه به عمل امده با کارکنان اجرایی و ستادی ، چهارچوب برنامه های بهسازی سازمانی را طرح می کند و نتایج ، نشان می دهد که برناممه های بهسازی شغلی در سیستم مدیریت سنتی ژاپن انگیزشی را در کارکنان برای مشارکت در طرحهای شغلی شان به وجود نمی آورد. در نهایت ، اثر روند کلان و بلند مدت عملکرد بهسازی سازمانی در شرکتهای ژاپنی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
انضباط اجتماعی
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی عاملی استراتزیک
حوزههای تخصصی:
مروری بر سیر تکوینی استخدام کشوری
حوزههای تخصصی:
بررسی کم و کیف آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیخته کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب کننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.