فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
طراحی متدولوژی طبقه بندی و ارزشیابی مشاغل تحقیقاتی
حوزههای تخصصی:
توضیح یک الگوی تکنولوژیک در حوزه ی مدیریت منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
تأثیر آگاهی از واقعیت های سازمان قبل از ورود، در کارآیی کارکنان نهاجا «جذب و استخدام داوطلبان»
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل نیازهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
آموزش برای سلامت وایمنی کارکنان
حوزههای تخصصی:
آموزش کارکنان اغلب جهت پذیرش قوانین دولتی یا کاهش هزینه های بیمه یا موضوع تشویق آنان در مسیر اتخاذ رفتارهای ایمن انجام می گیرد وبا هدفمند است تا این که براساس قوانین تصویب شده مدیریت بخواهیم صلاحیت او را تقویت کنیم
چنین رویکردی به نیروی کاری آگاه وماهر نیازمند است تا بتواند در زمینه ایمنی وبهداشت تقابل مستقیمی با مدیریت برقرارکند خوشبختانه مدل های بین المللی زیادی برای آموزش کارکنان ومشارکت وسیع در کوشش ها ی سلامت و ایمنی محیط های کار وجود دارد که بیشتر برنامه های جدید آموزش اصولا از طریق کمک مالی دولت ، سرمایه0اتحادیه ها با مشارکت کارفرما اجرا می گردندآموزش مشارکتی کارگر در انجمن های کشوری که برابر جوامع مختلف کارگری طراحی شده اند. فلسفه این آموزش بر اساس قواعد آموزش در سطح بزرگسال است وبرداشتی از فلسفه توانمند سازی در آموزش همگانی است
طراحی الگوی همسوسازی استراتژی مدیریت منابع انسانی و استراتژی کسب وکار
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی یکی از سازوکارهایی است که از طریق آن، منافع افراد و سازمان همسو می گردد. در محیط رقابتی که سازمان ها دائماً در حال رقابت اند، آن هایی پیشتاز خواهند بود که دارای مزیت رقابتی باشند و موفق ترین آن ها، سازمان هایی هستند که مزیت رقابتی از نوع پایدار داشته باشند. با استناد به ادبیات مدیریت منابع انسانی استراتژیک، سازمان هایی که همسوسازی استراتژیک میان مولفه های سازمانی ایجاد کنند، از این مزیت رقابتی پایدار برخوردار خواهند شد. نوشتار حاضر در پاسخ به این سؤال اصلی شکل گرفته است که آیا مدل جامعی وجود دارد که بتوان بر اساس آن، همسوسازی میان استراتژی های مدیریت منابع انسانی و استراتژی های کسب وکار ایجاد کرد؟ برای پاسخ به این سؤال، ادبیات مدیریت منابع انسانی استراتژیک و مبحث همسوسازی بررسی شد. مطالعه کتابخانه ای منابع نشان داد هر صاحب نظری از دیدگاه خود مدل و چارچوبی را برای پاسخ به سؤال تحقیق ارائه کرده است، اما از جامعیت مورد انتظار برخوردار نیست. جهت رفع این نقصان، مدل مفهومی پیشنهادی از طریق تحلیل محتوای کیفی مدل ها و اشارات صاحب نظران و در شش بعد و سی مؤلفه طراحی شده است.
توانمندسازی رویکردی نوین در مدیریت
حوزههای تخصصی:
تواناسازی کارکنان یکی از الزامات سازمانهای کنونی است . جهت تواناسازی افراد در سازمان به طور کلی گامهای زیر باید برداشته شود . گام اول : تحول ساختار سازمان از حالت سنی به حالت ارگانیک و پویا تا بستر و زمینه بروز توانایی افراد در سازمان برای آنان آماده گردد و افراد بتوانند پتانسیلهای واقعی مثل خلاقیت و شایستگی را از خود نشان داده و به مرحله اجرا درآورند . گام دوم : جهت تواناسازی در سازمان فرهنگ سازمانی باید تغییر نماید تا افراد یاد بگیرند که به صورت مشارکتی در تصمیمگیریها و اجرای عملیات اقدام نموده و مسئولیت بیشتری از خود در قبال وظایف محوله نشان دهند ...
بررسی تاثیر انواع فنون آموزش بر بهبود بهرهوری منابع انسانی در دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی:
در سال های آغازین هزاره سوم، بیش تر سازمان ها سعی دارند که سهم بیش تری از تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند. برای رسیدن به این هدف باید بتوانند توان رقابت پذیری خود را افزایش دهند و این امر جز از طریق ارتقای بهره وری منابع انسانی آنان امکان پذیر نخواهد بود. در این مقاله، تاثیر انواع فنون آموزش (آموزش ارائه اطلاعات، آموزش شبیه سازی و آموزش ضمن خدمت) بر بهبود بهره وری منابع انسانی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار می گیرد و در پایان پیشنهادهایی کاربردی برای دانشگاه تهران و منابع انسانی آن ارائه می گردد.
ارایه الگوی پویای مدیریت و توسعه منابع انسانی در نظام های پیمانکاری سازمانها
حوزههای تخصصی:
امروزه ترکیب و ماهیت فعالیت های تولیدی و صنعتی ایجاب می نماید با تعیین معیارها و شاخص ها بخشی از فعالیت ها و فرآیندهای کاری سازمان از طریق برون سپاری انجام شود. فلسفه به پیمان سپاری این است که مجموعه سازمان بهتر سیاست گذاری و کیفیت تولید را تضمین کند برای رسیدن به مزیت رقابتی و توسعه پایدار لازم است مجموعه فعالیت های ریز و درشت سازمان اعم از آنهایی که برون سپاری شده و آنهایی که به صورت فعالیت های سازمانی توسط کارکنان سازمان انجام شود در قالب یک نظام یکپارچه تحت مدیریت قرار گیرد، برای تولید کالا یا خدمات متناسب با نیاز مشتری حتما بایستی پیمانکاری قوی، توانمند، دانش مدار وجود داشته باشند معمولا در سازمانهای صنعتی و تولیدی برای کارکنانی که فعالیتهای مشخص شده را انجام می دهند نظام مدیریت ،توسعه و بالندگی وجود دارد ولی نظام های پیمانکاری از داشتن چنین سیستم های زیر بنایی به لحاظ نیاز به سرمایه گذاری محروم و در نتیجه شکاف مدیریتی ،فنی ،مهارتی و سیستمی بین کارکنان سازمان و کارکنان پیمانکاری به وجود می آید این امر یکپارچگی فعالیت و فرآیند را خدشه دار می نمایند. جهت تحق این امر بایستی برای نظام پیمانکاری بتوانند هم سطح با کارکنان به کار و فعالیت بپردازند. بر این اساس و با توجه به نقش و اهمیت مدیریت و توسعه کارکنان پیمانکاری در کمک به تحقیق اهداف سازمان در این مقاله سعی برآن است الگوی جامع و پویای مدیریت و توسعه منابع انسانی در پیمانکاری ارایه که این مدل مشتمل برنظام های زیر است: - نظام جذب کارکنان در پیمانکاری. - نظام نگهداری کارکنان در پیمانکاری. - نظام پرورش منابع انسانی در پیمانکاری. - نظام به کار گیری موثر کارکنان پیمانکاری.
عوامل آسیبهاى شغلى کارکنان بهداشتى، درمانى شبکه بهداشت و درمان هشترود: 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
واحدهاى بهداشتى درمانى در مقایسه با سایر سازمان هاى ادارى و خدماتى، محیطى آلوده تر و بیمارى زاتر و خلاصه مخاطره آمیزتر براى کارکنان هستند. هدف پژوهش حاضر بررسى بروز و شیوع آسیب هاى شغلى و برخى عوامل موثر بر آن در بین کارکنان بهداشتى، درمانى شبکه بهداشت و درمان هشترود است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعى در سه ماهه اول سال 85 انجام شد. 270 پرسشنامه در بین کارکنان بهداشتى، درمانى شبکه بهداشت و درمان هشترود توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آمارى SPSS و آزمون هاى t-test، X2 و رگرسیون لجستیک تحلیل شد.
یافته ها: بروز آسیب هاى شغلى 8/43% و شیوع آنها 61% بود. فرو رفتن سوزن به دست و آسیب هاى وسایل نوک تیز بیشترین میزان بروز و شیوع را داشت (میزان بروز به ترتیب: 4/22% و 19% و میزان شیوع به ترتیب 3/34% و 1/25%). 6/32% کارکنان آسیب هاى شغلى رخ داده برایشان را گزارش کرده بود. 5/49% در مورد پیشگیرى از آسیب هاى شغلى آموزش ندیده بودند. میزان بروز آسیب هاى شغلى در کارکنان آزمایشگاه و بیمارستان ( 70% و 7/66%) بیشتر از سایر مراکز بود(05/0P<). بین میزان بروز آسیب هاى شغلى و میزان تحصیلات کارکنان مورد بررسى ارتباط آمارى معنى دارى وجود داشت، به طورى که بیشترین موارد بروز مربوط به کارکنان داراى تحصیلات دیپلم و کمتر بود(05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به میزان قابل توجه آسیب هاى شغلى، پیشگیرى از این آسیب ها بایدتدابیرپیشگیرانه در نظر گرفته شود. جهت کاهش آسیب هاى شغلى، ارایه آموزش هاى لازم هم در بدو خدمت و هم به صورت متناوب براى کارکنان و نیز گزارش دهى این آسیب ها توسط کارکنان به خصوص کارکنان بیمارستان ها و آزمایشگاه ها پیشنهاد مى شود. "
اثرات اشتغال دولتی بر اشتغال کل : تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی رابطه بین اشتغال دولتی و خصوصی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و پی آمدهای اشتغال دولتی را برعملکرد بازار کار مشخص می سازیم. ساز و کارهای انتقال متعددی وجود دارند که از طریق آنها، تغییر در اشتغال دولتی بر کل اقتصاد و وضعیت بیکاری تاثیر می گذارد. تئوری اقتصادی پاسخ قاطع و روشنی درباره تغییر بیکاری ناشی از سیاست های اشتغال دولتی ارایه نمی دهد. بنابراین بدون بررسی و آزمون قبلی، نمی توان مشخص ساخت کدام سازوکار انتقال دراین مورد عمل می نماید. از این رو علاوه بر رویکرد غیرساختاری در تصریح و تخمین مدل، از روش تطبیقی برای ارزیابی متغیرهای بازار کار در اقتصاد ایران طی سه دهه 45-1375 نیز استفاده شده است. در مدل اقتصادسنجی رابطه بین متغیرهای بیکاری، دستمزدهای واقعی و اشتغال دولتی بررسی شد تا ماهیت سازو کار انتقال مشخص گردیده و دامنه جانشین شدن اشتغال دولتی به جای اشتغال خصوصی تعیین شود. نتایج بررسی نشان می دهد اگر چه در کوتاه مدت افزایش اشتغال دولتی باعث کاهش تعداد بیکاران و نرخ بیکاری می شود، در بلندمدت جانشینی جبری کامل برقرار است؛ به این معنا که اشتغال خصوصی به میزان افزایش در اشتغال دولتی عقب نشینی کرده و در نتیجه بیکاری از تغییرات اشتغال دولتی تاثیر مثبت نمی پذیرد.
حل بحران جانشینی از طریق رهبران درون سازمانی و برون سازمانی
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی یران
حوزههای تخصصی:
موردکاوی چگونگی تأثیر کارت امتیازی متوازن بر مدیریت فرایندهای کسب و کار در دو سازمان ایرانی
حوزههای تخصصی:
"کارت امتیازی متوازن1 ( BSC) 2، رویکردی نوین و چند بعدی در ارزیابی عملکرد و کنترل مدیریت است که به طور ویژه، با راهبرد سازمان مرتبط شده. از سوی دیگربرای سازمان ها، بهبود فرایندهای داخلی و متمرکز ساختن آن ها بر اهداف راهبردی ضروری است. مدیران می توانند، فرایندها را به عنوان سلاح راهبردی به کار بگیرند تا به عملکرد کلاس جهانی برسند وBSC را برای دست یابی و حفظ موفقیت راهبردی مورد استفاده قرار دهند. در این مقاله، تأثیر پیاده سازی روش کارت امتیازی متوازن بر فرایندهای کسب و کار مورد بررسی قرار گرفته است. در اولین قدم، ادبیات BSC و مدیریت فرایندهای کسب وکار بررسی شده و سپس گزارش پیاده سازیBSC در دو سازمان ایرانی و تأثیر آن بر مدیریت فرایندهای این سازمان ها مشاهده شده است. بخش بعدی به تجزیه و تحلیل اطلاعات موردکاوی دو سازمان اختصاص یافته است. در پایان، نتایج حاصل از تحقیق روی سازمان های مورد بررسی با ادبیات تحقیق تطبیق یافته و نتایج حاصل ارائه شده است. طبق بررسی انجام گرفته در این تحقیق، تأثیر BSC در شناسایی فرایندهای کلیدی سازمان، هم راستا سازی فرایندهای کلیدی با راهبردهای سازمان، بهبود فرایندهای داخلی و نهایتاً مرتبط ساختن "برنامه فعالیت ها"3 با راهبردها در تمام سطوح سازمانی، در دو سازمان مورد مطالعه مشهود است.