فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانواده های دارای کودک معلول انزوای اجتماعی و مشکلات سلامت روانی را در حد اعلای خود تجربه می کنند و نسبت به مشکلات رفتاری، اجتماعی و هیجانی آسیب پذیرترند. بر همین مبنا هدف پژوهش حاضر مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند معلول و خانواده های دارای فرزند سالم بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه ی خانواده های دارای فرزند معلول جسمی – حرکتی و خانواده های دارای فرزند سالم شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 خانواده(75 خانواده دارای فرزند کم توان جسمی-حرکتی و 75 خانواده دارای فرزند سالم) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره جهت مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند کم توان و خانواده های دارای فرزند عادی نشان داد که خانواده های دارای فرزند معلول تعادل عاطفی پایین تری نسبت به خانواده های دارای فرزند عادی دارند. همچنین خانواده های دارای فرزند کم توان در الگوی ارتباطی سازنده متقابل نمرات کمتری از خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کردند و در مقابل در الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر نمرات بیشتری را نسبت به خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کرده اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که خانواده های دارای فرزند کم توان در مقایسه با خانواده های دارای فرزند سالم از تعادل عاطفی پایین تری برخوردارند و در روابط خانوادگی خود بیشتر از الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر استفاده می کنند
اثربخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری مهار تهای زندگی بر سلامت روانی زنان دارای همسر معلول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان متأهل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
7-32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان انجام گردید. بدین منظور یک پرسشنامه اولیه طراحی و برروی یک نمونه 735 نفری (385 زن و350 مرد) که به شکل نمونه گیری در دسترس از شش شهر بزرگ ایران انتخاب شده بودند اجرا شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین زنان و مردان در ابعاد مختلف رابطه با خانواده همسر تفاوت های معناداری موجود است. بین زنان و مردان در برآورد سهم خانواده همسر در تعارضات زناشویی (03/2=Z، 001/0>P)، میزان توهین به خانواده همسر در جریان مشاجره با همسر (70/1=Z، 006/0>P) و اطلاع رسانی به خانواده همسر درباره اختلافات زناشویی (256/18=، 003/0>P) تفاوت معناداری مشاهده شد. زنان نسبت به مردان رابطه خود را با خانواده همسر بی ثبات تر (927/21=، 001/0>P) و کیفیت آن را پایین تر (76/1=Z، 004/0>P) و رضایت کمتری نسبت به آن گزارش کردند (46/5- =t، 001/0>P). زنان بیش از مردان اعتقاد داشتند که خانواده همس رش ان از آن ها انتظ ارات غی رمع ق ول دارن د (04/5=، 02/0>P) و در حوزه های بیشتری با آنها تعارض پیدا می کردند. در مورد شیوه های حل تعارض با خانواده همسر، روش های مورد ترجیح در هر دو جنس، نشان ندادن واکنش علی رغم ناراحتی بود. اما زنان بیشتر از مردان شیوه های کاهش تماس و رفت و آمد، درخواست مداخله از همسر و عدم ابراز واکنش را مورد استفاده قرار می دادند. در حالی که مردان از روش های نادیده گرفتن تعارض و یا گفتگوی مستقیم بیشتر از زنان استفاده می کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که در هر دوجنس، افراد با مادر و خواهر همسر خود بیشتر رابطه مطلوب برقرار می کنند. همچنین در هر دو جنس، بیشترین احتمال برقراری رابطه نامطلوب با مادر همسر و پس از آن همشیر غیرهمجنس با همسر وجود داشت. پدر همسر پایین ترین رتبه را در برقراری رابطه مطلوب یا نامطلوب دارا بود. جمع بندی نتایج تحقیق نشان می دهد که زنان روابط نامطلوبتری را به نسبت مردان با خانواده همسرشان تجربه می کنند. محققان این یافته را از جنبه های روانشناختی، جامعه شناختی و فرهنگی مورد بحث قرار داده اند و تاکید داشته اند که با توجه به نقش مهم کیفیت رابطه با خانواده همسر در موفقیت یا شکست ازدواج زوجین ایرانی، نیاز به طراحی مداخلات خاص درمانی یا پیشگیرانه و حساس به جنسیت و فرهنگ در این حوزه کاملا محسوس است.
دین و خانواده؛ بررسی تفاوت نسلی در دینداری در بین خانواده های روحانی و غیرروحانی شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی جوامع در حال گذار، مسئله تغییرات دینداری از بعد نسلی است. در تبیین این مسئله، بیشتر تحقیقات صرفاً مبتنی بر رویکردهای ساختاری و کلان می باشند. این تحقیق علاوه بر توجه به رویکرد کلان، با تأکید بر پدیده های خرد دامنه، مانند خانواده و از طریق مقایسه خانواده های روحانی و غیرروحانی، در پی بررسی سهم مؤلفه های دینی خانوادگی در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداری است. در این پژوهش، از روش پیمایش و تکنیک پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از میان کلیه خانواده های روحانی و غیرروحانی شهر قم، که دارای حداقل یک فرزند 18 تا 29 سال بودند، تعداد 390 نفر پدر و یک فرزند آن، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد علاوه بر رابطه معنادار تفاوت نسلی با متغیرهای توافق دینی والدین و درک از اهمیت دینداری برای پدر و اجتماعی کردن دینی، تفاوت نسلی از حیث دینداری در خانواده های روحانی، به طور معناداری کمتر از خانواده های غیرروحانی است.
بررسی رابطه بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز است . روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها در شهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) ، پرسشنامه محقق ساخته تماشای فیلم های تلویزیونی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که بین تماشای فیلم های اکشن و وحشتناک از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد؛ اما بین تماشای فیلم های خانوادگی و رمانتیک و همچنین، فیلم های سیاسی، تاریخی و مذهبی از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی معنا داری مشاهده نگردید . همچنین، طبق یافته های این پژوهش بین متغیر عزت نفس والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر تماشای فیلم های وحشتناک از سوی والدین ، بیشترین تأثیر را در تبیین خشونت خانگی نسبت به فرزندان داشته است. با توجه به یافته های موجود، این مسأله نیازمند توجه هرچه بیشتر خانواده ها و مسؤولان برای برنامه ریزی و آموزش در سطح خانواده و جامعه است.
معیار انتخاب سطح تحصیلات همسر و مقایسه آن در دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین هوش هیجانی، سلامت روان و استرس شغلی مادران با سلامت روان دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سلامت روان و استرس شغلی مادران با سلامت روان دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول بوده است. به لحاظ هدف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول دبیرستان شاهد دالکی ناحیه یک شیراز در سال تحصیلی 1394-95 به تعداد 300 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مطابق با جدول مورگان تعداد 169 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده است، که در نهایت، تعداد 140 پرسش نامه گردآوری شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی شوت و همکاران (1998)؛ پرسش نامه استرس شغلی استاینمتز(1977) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(DASS.، لاویبوند و لاویبوند، 1995) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که بین هوش هیجانی و سلامت روان مادران با سلامت روان فرزندان رابطه ای معنادار وجود ندارد. بین استرس شغلی مادران و سلامت روان فرزندان رابطه معنادار و منفی وجود دارد. استرس شغلی مادران قادر به پیش بینی سلامت روان فرزندان می باشد.
رابطه پیوند والدینی با طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعددی بر نقش مؤثر شیوه های نامناسب رفتاری والدین بر شکل گیری اختلالات روان شناختی فرزندان تأکید کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پیوند والدینی با طرحواره های ناسازگار اولیه در جامعه دانشجویی است. تعداد 281 نفر از میان دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه های شهر قم به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی و طرحواره های ناسازگار اولیه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که پیوند والدینی قوی با طرحواره های ناسازگار اولیه، رابطه منفی و معکوس و پیوند والدینی ضعیف با طرحواره های ناسازگار اولیه، رابطه مثبت و مستقیم دارد. همچنین تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که پیوند والدینی ضعیف به میزان قابل توجه شکل گیری و افزایش طرحواره های ناسازگار اولیه در فرزندان را پیش بینی می کند. بر این اساس، می توان توجه متخصصان را به راهنمایی و آموزش والدین به منظور بهبود کیفیت پیوند والدینی برای پیشگیری از اختلالات روان شناختی بعدی رهنمون ساخت.
رفتارهای پرخطر شایع و عوامل خانوادگی مؤثر بر آن از دیدگاه نوجوانان: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
217-233
حوزههای تخصصی:
تغییرات تکنولوژیک، فرهنگی و اجتماعی پرشتاب جوامع امروز، می توانند سبب بروز مشکلات فراوان جسمی، روانی، اجتماعی و رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی ناشی از آن در نوجوانان گردند. هدف از این مطالعه تبیین دیدگاه های دانش آموزان دوره متوسطه شهر سمنان در زمینه رفتارهای پرخطر شایع در این گروه سنی و عوامل خانوادگی مؤثر بر آن می باشد. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوایی است. طی نمونه گیری مبتنی بر هدف، 98 دانش آموز پسر و دختر پایه سوم دبیرستان های شهر سمنان انتخاب و در این مطالعه شرکت یافتند. از طریق برگزاری 8 جلسه بحث گروهی متمرکز و طرح تعدادی سؤال باز به عنوان راهنمای بحث، جمع آوری اطلاعات انجام گردید. هم زمان با جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل محتوا شروع و بر اساس اهداف مطالعه، کد گذاری داده ها انجام و تم ها استخراج شد. در نهایت 3 تم اصلی و 4 تم فرعی استخراج گردید. تم های اصلی، رایج ترین رفتارهای پرخطر در این گروه سنی، روش فرزندپروری والدین و فضای روانی موجود در خانواده بودند. آموزش های جامع و پیگیر به نوجوانان در رابطه با شایع ترین رفتارهای پرخطر و هم چنین به والدین آنان در رابطه با روش های صحیح فرزندپروری و چگونگی کنترل و راهنمایی نوجوانان، می تواند در کاهش این معضل اجتماعی و تعدیل عوامل خانوادگی مؤثر بر آن مفید باشد.
مطالعه عوامل فرهنگی مرتبط با نگرش نسبت به سقط جنین (مطالعه موردی: جوانان 18 تا 29 ساله شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با نگرش نسبت به سقط جنین است و جامعه آماری آن را 600 نفر از جوانان 18 تا 29 ساله شهر شیراز، که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل می دهند و اطلاعات آن با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. این مطالعه در کل دارای هشت فرضیه بوده که از میان آن ها دو فرضیه رد شده است. از بین متغیرهای جمعیت شناختی مطالعه (سن، جنس، و تعداد فرزندان) تمامی متغیرها به جز تعداد فرزندان در نگرش جوانان نسبت به سقط جنین رابطه معنادار آماری داشته است. از بین متغیرهای فرهنگی (ارزش های دینی، اعتقادات دینی، میزان استفاده از رسانه ها، نگرش به روابط جنس مخالف پیش از ازدواج، و تجربه سقط جنین فرد پاسخ گو) همگی به جز تجربه سقط با متغیر وابسته رابطه معنادار آماری داشته اند. نتایج حاصل حاکی از آن بود که زنان نسبت به سقط جنین نگرش مثبت تری نسبت به مردان دارند و بالابودن اعتقاد به ارزش های دینی و اعتقادات دینی منجر به نگرش منفی تر نسبت به سقط جنین می شود.
بررسی مراکز مشاوره خانواده در ایران و مقایسه آن با استانداردهای جهانی
حوزههای تخصصی:
بررسی و تببین تحرک اجتماعی میان نسلی با تأکید بر سرمایه فرهنگی عینیت یافته بوردیو (مورد مطالعه: شهروندان ۳۰ تا ۵۴ ساله شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته بر تحرک اجتماعی میان نسلی در شهر گرگان است. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش، پیمایشی مبتنی بر روش همبستگی است. ابزار تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که برای تعیین اعتبار پرسش نامه از تکنیک اعتبار صوری و اعتبار محتوا با استعانت از تکنیک ضریب نسبی روایی محتوا استفاده شد. بعد از طراحی پرسش نامه و اجرای پایلوت بین ۳۰ پاسخ گو، میزان پایایی سؤالات با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۸۲/۰ محاسبه شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و مردان ۳۰ تا ۵۴ ساله ساکن شهر گرگان که تعداد آن ها بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ برابر با ۱۴۶۲۳۸ نفر می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته با تحرک اجتماعی میان نسلی افراد در شهرگرگان، در سطح ضریب اطمینان ۹۵ درصد رابطه وجود ندارد. تفاوت جنسیتی در میزان تحرک اجتماعی وجود دارد که به نفع مردان است. میزان تحرک اجتماعی پاسخ گویان، ۶/۸ درصد دارای تحرک میان نسلی نزولی، ۲۴ درصد دارای تحرک میان نسلی افقی و ۴/۶۷ درصد دارای تحرک میان نسلی صعودی بوده اند.
تاثیر عوامل فرهنگی بر باروری زنان 49-15 سال منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باروری به عنوان یک پدیده ی زیستی، تحت تأثیر عوامل، شرایط و زمینه هایی است که فرهنگ یکی از آنهاست. فرهنگ، نیرویی اساسی در پویایی جمعیت انسانی محسوب می شود. پژوهش حاضر در پی ارائه توصیفی ژرف از تاثیر عوامل فرهنگی بر باروری زنان 49-15 سال منطقه 12 شهر تهران است. پرسش اصلی این پژوهش را بر همین مبنا "" تاثیر عوامل فرهنگی بر باروری زنان "" قرار دادیم. برای پاسخ به این پرسش به انجام پژوهش تحلیلی با رویکرد جمعیت شناختی پرداختم. نتایج پژوهش،.حاکی از آن بوده اند که بین قومیت، هنجارها، مذهب، فشار فرهنگی، ترجیح جنسی، وسائل پیشگیری، تحصیلات و باروری رابطه معنادار وجود دارد و در بین گروههای قومی بیشترین باروری مربوط به گروه قومی ترک زبان این منطقه بوده است. بنابراین رشد جمعیت و رشد فرهنگی متاثر از یکدیگرهستند. ساختار فرهنگی از عواملی است که به عنوان پشتوانه سیاست های جمعیتی می تواند نقش اساسی در کنترل و افزایش باروری ایفا کند.
جوانان و معضل جرائم فرهنگی
منبع:
گفتگو ۱۳۷۷ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
در این مصابحه بحث حول این محور که تعریف حقوقی روشنی از آنچه "" جرم فرهنگی"" نامیده میشود وجود ندارد. از دیدگاه فرهنگی اسلامی غالب، جرم فرهنگی آن چیزی است که با اصول فرهنگی کشور در تقابل است . این ناروشنی باعث شده است که تشخیص جرم به تشخیص قاضی سپرده شود . همین امر به ایجاد تفاوت زیادی میان آنچه فرهنگ قابل قبول توسط جامعه است و آنچه رفتار فرهنگی جوانان میباشد، انجامیده است . نتیجه آنکه اکثریت جوانان جامعه خود را در شرایطی مییابند که به آنان به چشم "" مجرم"" نگاه میشود . حاصل کار اینکه "" غیرقانونی"" بودن و ""رفتار مجرمانه"" برای جوانان بیاهمیت شده است.