فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشارکت وسیع در تصمیم گیری یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار است. هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان رضایت شهروندان از اجرای پروژه های زیربنایی شهرداری و تمایل آنان به مشارکت در اجرای این پروژه ها در منطقه 4 شهر اهواز است. نوع و روش تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن در شهر اهواز تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران321 نفر تعیین گردیده است. یافته ها نشان می دهد که در مجموع 77/52 درصد شهروندان از عملکرد شهرداری نارضایتی در حد خیلی زیاد دارند. تمایل به مشارکت در برنامه ها و پروژه های زیربنایی، در مجموع 47/37 درصد (کمتر از یک دوم از شهروندان) از آن ها تمایل به مشارکت در این زمینه را نشان داده اند. بیشترین میزان تمایل به مشارکت در زمینه توسعه امکانات محله خود و کمترین آن در خصوص عدم مشارکت شهروندان در اداره امور شهری از سوی شهرداری است.
کاربرد الگوهای توسعه پایدار در بازآفرینی منظر شهری (نمونه موردی: شهر ایوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مهمترین جوامع زیستی قرن حاضر، از جنبه های محیطی و اکولوژیکی در کنار جنبه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و بهبود کیفیت منظر، بیش از گذشته نیاز به توجه دارند؛ همچنین شهر، یکی از مهمترین پدیده های فرهنگی بشر و به قولی، بخش جدایی ناپذیر (انتگرال) طبیعت به شمار می رود. طبیعت نیز به شکل صمیمانه ای با زندگی اجتماعی شهر، ترکیب و در هم بافته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد الگوهای توسعه پایدار در بازآفرینی منظر شهری ایوان انجام شده است. سؤالات این پژوهش؛ عبارتند از: 1. آیا ابعاد توسعه پایدار بر بازآفرینی منظر شهر ایوان تأثیر دارند؟ 2. آیا بین بعد کالبدی توسعه پایدار و بازآفرینی شهر ایوان، همبستگی وجود دارد؟ 3. چه رابطه ای بین بعد اقتصادی توسعه پایدار و بازآفرینی شهر ایوان وجود دارد؟ 4. بعد زیست محیطی شهر ایوان، چه تأثیری بر بازآفرینی آن دارد؟
روش انجام تحقیق، به کارگیری تکنیک ماتریس SWOT بود که پس از مشخص شدن معیارهای داخلی و خارجی بر اساس اصول توسعه پایدار و ارائه راهبردهای چهارگانه SO و WO و ST و WT و وزن دهی به این معیارها راهبرد نهایی به دست آمد. کلیت یافته ها حاکی از آن بود که اصول توسعه پایدار در بازآفرینی منظر شهری ایوان مؤثر هستند و می توانند منظری ایجاد کنند که پویا و پایدار باشد، رفاه شهروندان را فراهم کند و پاسخگوی نیاز نسل های آینده باشد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش محله ای جمعیت ها در دو بافت منتخب شمالی و جنوبی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت محلات در مطالعات توسعه پایدار شهری، مساله گرایش های جمعیتی به زندگی در محله های شهری تحت تاثیر عوامل اجتماعی، در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که محله های شهری مهم ترین عناصر اجتماعی یک شهر محسوب می شوند نقش مهمی در روند رو به رشد شهرها دارند. محله بیش از آنکه یک عنصر فیزیکی در شهر باشد یک بافت اجتماعی است که از نظر فضایی توسط ساکنان آن درک و مشخص می شود و محل ایجاد ارتباط متقابل و هویت یابی مشترک میان شهروندان است. قدرت هر محله تابع تجانس اجتماعی ساکنان آن است به گونه ای که همسانی و شباهت در نوع زندگی، موجب نزدیک شدن و شناسایی متقابل افراد و احساس تعلق به گروه معین می شود. این سوال اساسی که «چه عوامل اجتماعی بر گرایش محله ای جمعیت ها نقش دارند» مساله اصلی در پژوهش حاضر می باشد. احساس گرایش محله ای براساس شاخص حس تعلق و همبستگی در نظر گرفته شده و به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش و در رابطه با سایر متغیرها (متغیرهای مستقل) قرار گرفته است. عوامل اجتماعی که بر این گرایش و حس تعلق موثر فرض شده اند، متغیرهای سبک زندگی، پایگاه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی می باشد. این فرض در نظر گرفته شده است که هریک از متغیرهای فوق در رابطه با حس تعلق و گرایش محله ای هستند و بر انتخاب ساکنان به عنوان محل سکونت دخیل بوده اند. برای انجام پژوهش حاضر و آزمون فرضیات از روش های اسنادی و کتابخانه ای و در مرحله بعد از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین ارتباط معنادار و وجود همبستگی بین سبک زندگی و پایگاه اجتماعی افراد با حس تعلق و گرایش به محل زندگی بوده است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر به صورت مطالعه تطبیقی میان دو منطقه 1 (شمالی) و منطقه 16 (جنوبی) شهر تهران صورت گرفته است، مقایسه میانگین نتایج دو منطقه وجود تفاوت معنادار میان عوامل اجتماعی مورد بررسی به عنوان شاخص های تاثیر گذار بر گرایش محله ای را نشان می دهد.
بررسی تاثیر شهرنشینی بر اعتماد اجتماعی در بین افراد پانزده سال به بالای شهرستان محمودآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی این سوال اساسی می پردازد که آیا میانگین اعتماد اجتماعی و ابعاد آن بین شهرنشینان و روستاییان از لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد؟ چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر دیدگاه لوئیس ویرث، زیمل، تونیس و گیدنز است. اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و اجتماعی در میان افراد، گروه ها و نهادهای اجتماعی است و در جریان تعاملات اجتماعی و کنش های متقابل بین افراد و گروه های اجتماعی، نقش مهمی را در ایجاد نظم و همبستگی اجتماعی و نیز حفظ آن بر عهده دارد. در این تحقیق، اعتماد اجتماعی در سه سطح اعتماد بین شخصی،اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی مورد سنجش قرار گرفته است. به منظور بررسی تفاوت میانگین اعتماداجتماعی وابعاد آن در شهرستان محمود آباد، 400 نفر از افراد بالای 15 سال که 200مورد ازآن به شهر و 200مورد به روستا اختصاص داده شده است به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از جمع آوری داده ها، جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های تفاوت میانگین ها (تحلیل واریانس و آزمون t)با استفاده از نرم افزار SPSS اقدام شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که میانگین اعتماد بین شخصی، تعمیم یافته و نهادی در بین شهرنشینان و روستاییان تفاوت معناداری وجود ندارد و از بین ابعاد فرعی در اعتماد نهادی تنها اعتماد به نهادهای مذهبی در میان روستاییان بیشتر از شهرنشینان است. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که میانگین اعتماد اجتماعی بین شهرنشینان و روستاییان تقریبا یکسان است.
سنجش وضعیت شاخص های توسعه یافتگی در شهرستان های استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی های توسعه در سطح منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق از حیث برخورداری آنها از امکانات و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. یکی از روش های ارزیابی، مدل های تصمیم گیری چند شاخصه است که برای سنجش، ارزیابی و اولویت گذاری چند گزینه به کار گرفته می شود. هدف اصلی این پژوهش، سنجش شاخص های توسعه انسانی در سطح شهرستان های استان ایلام است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. شاخص های منتخب در دو مرحله: مطالعه سوابق (طرح های تحقیقاتی، آمارنامه ها و کتب) و بهره گیری از آرای خبرگان (بهره گیری از تکنیک دلفی و استخراج نظر نظریه پردازان دانشگاهی و مدیران سازمان های مرتبط)، گردآوری و با استفاده از روش دلفی ادغام شدند. شاخص ها پس از استخراج، با استفاده از چهار مدل تاپسیس، ویکور، وزن دهی ساده، تاکسونومی و AHP - FUZZY، وزن بخشی شدند؛ سپس با استفاده از استراتژی های اولویت بندی، ادغام گردیدند؛ در انتها به وسیله نرم افزارGIS و استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهرستان ایلام، نسبت به سایر شهرستان ها از امتیاز بیشتری برخوردار است و شهرستان های دهلران، چرداول و ... در رده های بعدی قرار دارند.
طراحی معماری در راستای توسعة پایدار در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی اثبات مشکلات ناشی از بهره گیری بی رویه از طبیعت و تخریب های وارد شده به محیط زیست، نظریة توسعة پایدار، به عنوان موضوع روز دهة آخر قرن بیستم، از سوی سازمان ملل، مطرح و به عنوان دستور کار قرن بیست و یکم در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی، تعیین شد که با اهدافی در جهت حفظ منابع طبیعی، احترام به محیط زیست، تأمین توان نسل های آینده در برآوردن نیازهایشان، بهبود و ارتقای سطح زندگی برای همه و حفظ و ادارة بهتر اکوسیستم ها شکل گرفته و در بیشتر علوم کاربردی از جمله معماری، ریشه دوانده است.
پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی و داده های آماری به روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است. بررسی میزان ساعات آفتابی، میزان بارش سالیانه و مسیر وزش بادها در شهر ایلام، نشان داد که برای بهره گیری از آفتاب زمستان، بیشترین استفاده از آن در جهت جنوبی بنا صورت پذیرد؛ از طرفی با ایجاد سایه بان و ایوان کوچک و کاشت درختان برگ ریز، می توان تابش آفتاب در فصل تابستان را به بنا کاهش داد. با ایجاد سکو در زیر بنا، شکستگی در فرم و پیش آمدگی در بام، از برخورد باران با جدارة بنا جلوگیری کرد و برای محافظت از بادهای مزاحم، موانعی را در سایت، ایجاد کرد و از قرار دادن بازشوها در مقابل این بادها، حتی المقدور خودداری کرد. ایجاد فضای هشتی مانند در ورودی ساختمان برای جلوگیری از ورود باد مزاحم به داخل بنا، هدایت نسیم خنک (از جانب شمال غربی می وزد) به داخل ساختمان و استفاد، بهینه از آن در فصل تابستان، ایجاد فرم های منحنی دار و شکسته در دیوارهای مقابل باد مزاحم، ایجاد ایوان و سایه بان برای جلوگیری ازتابش خورشید به بنا در فصل تابستان و مانعی برای برخورد کج باران ها با دیواره های بنا و همچنین شکل گیری فرم ساختمان به گونه ای که بتواند در تابستان ایجاد سایه نماید، از جمله پیشنهاداتی است که در راستای طراحی معماری پایدار در شهر ایلام، مطرح گردیده است.
تحلیلی بر مؤلفه های ارتقای فرهنگ محیط زیستی؛ مطالعه موردی شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، بحران های محیط زیستی یکی از مهم ترین چالش هایی است که در قرن حاضر بشر با آن روبه روست. بسیاری از دانشمندان برای کاهش بحران های محیط زیستی یا پیشگیری از آنها به راه حل های فناورانه روی آورده اند. بااین حال، برخی از آنها، ضرورت و لزوم برقراری ارتباط و تعامل جدید بین طبیعت و انسان، و همچنین نیاز به یک فرهنگ محیط زیستی جدید را مطرح کرده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا فرهنگ محیط زیستی و عوامل مؤثر بر آن را در شهر شیراز بررسی کند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش، روش نمونه گیری خوشه ای و بهره گیری از پرسش نامه انجام شده است. در مجموع، 402 پرسش نامه کامل جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ محیط زیستی با متغیرهای امکانات و خدمات ارائه شده، احساس کارآمدی و آموزش محیط زیستی رابطه ای مثبت و معنادار دارد و با متغیرهای دانش محیط زیستی و هنجار اجتماعی دارای رابطه ای غیرمعنادار است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره بین متغیرهای مستقل و فرهنگ محیط زیستی نشان می دهد که از بین متغیرهای واردشده در مدل، دو متغیر فرصت ها و امکانات ارائه شده و احساس کارآمدی معنادار هستند.
تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی و تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی، سکونتگاه های روستایی شهرستان رستم انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، محدوده روستایی (شامل؛ روستاهای شوسنی، ضامنی و میرخیرالله) از بخش مرکزی شهرستان رستم می باشد که دارای 2813 نفر جمعیت و 773 خانوار است که 966 نفر از جمعیت را زنان بین 18 تا 59 سال تشکیل می دهند که 275 نفر از زنان بین 59-18سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از آن است که پاسخ دهند ه گان باورهای بازدارنده اجتماعی مشارکت زنان را با میانگین 54.37 نسبت به باورهای بازدارنده فرهنگی مشارکت زنان با میانگین 49.67 در فرایند برنامه ریزی و توسعه روستایی مناطق روستایی شهرستان رستم مشهود تر دانسته اند و با قاطعیت بیش تری پاسخ دادند. هم چنین، نتایج آزمون نیز تفاوت معناداری را به خوبی نشان می دهد. از آنجائی که مقدار p.value کوچکتر از(05/0=α) است فرض H0 را در تمامی موارد ذکر شده نمی توانیم بپذیریم.
شناسایی و تحلیل نقش تعاملات روستایی- شهری در توسعة روستایی (مطالعة موردی: استان کرکوک عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های توسعه همواره از مهم ترین مسائل دولت ها ازجمله در کشور عراق بوده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام توسعة روستایی براساس الگوی شبکة یکپارچة منطقه ای در استان کرکوک عراق است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای اسنادی و پیمایش از نوع پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را 79096 خانوار روستایی و 894 روستا تشکیل دادند، که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 400 نفر سرپرست خانوار و 27 روستا به عنوان نمونه به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از طریق نرم افزار SPSS نشان می دهند که نظام توسعة روستایی در استان کرکوک مبتنی بر الگوی شبکة غیریکپارچه و مدل های غیرارگانیک است و جریان های فضایی با برتری عناصر شهری صرفاً از روستا به شهر صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند که حاکمیت چنین فرایندی موجب محرومیت روستاهای استان شده و سطح رضایت ساکنان را به شدت کاهش داده است.
بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود مناطق فشرده و فرسوده ی شهری از جمله واقعیت های شهرهای متوسط و بزرگ کشور است که به همراه خود مسایل و نیازهای خاصی را ایجاد کرده اند، به طوری که بر تصمیم گیریهای مدیران شهری اثرگذار بوده و بخش مهمی از فعالیتهای آنان به بهبود شرایط و راهکارهای مناسب برای بالا بردن شرایط زندگی در این مناطق اختصاص یافته است. این بافت ها مشکلی برای شهرها از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی هستند و در حقیقت می توان از آنها با نام بافت های ناکارآمد شهری یاد کرد. طی سالیان گذشته دولت راهکارهای گوناگونی را در را ستای احیاء، بازسازی و بهسازی این بافت ها تجربه کرده است ولی بسیاری از برنامه ها و مدل های در نظر گرفته شده با واقعیت این بافت ها متناسب نبوده است. نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده تحقق نخواهد یافت، مگر اینکه این فرایند با توجه کامل و مشارکت همه جانبه شهروندان ساکن در این مناطق و با در نظر گرفتن منافع آنها طراحی و اجرا شود. از آنجا که شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور با مشکلات یاد شده روبروست، این پژوهش به بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 6 این شهر به عنوان محدوده ای که قسمتی از بافت های فرسوده را در خود جای داده است پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، کتابخانه ای-میدانی و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss مورد پردازش و تحلیل قرار گرفتند و برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار Arc view GIS استفاده شده است. هدف بررسی عوامل موثر بر جذب مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده در منطقه 6 اصفهان است. جامعه آماری جمعیت محدوده بافت فرسوده منطقه 6 که مشتمل بر 35000 نفر و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. بر اساس نتایج تحقیق، بین میزان امکانات و خدمات در محله با میزان مشارکت مردم در دو محله مفت آباد و کوله پارچه ارتباط معناداری وجود دارد ولی در سعادت آباد این فرضیه رد می شود و همچنین بین زمینه های اعتمادسازی با میزان مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی در سه محله ارتباط معناداری وجود دارد.
درک رفتار سازگاری کشاورزان در برابر تغییرات اقلیمی: مطالعه موردی مناطق روستایی شهرستان چرداول، استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر درک رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات آب وهوا با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در شهرستان چرداول از توابع استان ایلام است. جامعه آماری مطالعه را تمامی خانوارهای مناطق روستایی این شهرستان که در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت بوده و در معرض تغییرات آب وهوایی (به ویژه خشکسالی) در ده سال گذشته قرار گرفته اند، تشکیل می دادند (9169=N). 192 خانوار از جامعه آماری، با استفاده از جدول بارتلت و به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، هنگامی که کشاورزان درک بالاتری از خطرات تغییر آب وهوا و اثربخشی اقدامات سازگاری داشته باشند، احتمال قصد سازگاری آنها نیز بالاتر خواهد بود؛ در مقابل، احتمال قصد سازگاری کشاورزان دارای افکار واهی و پوچ که با انکار خطر تغییرات آب وهوا، به سرنوشت در این زمینه اعتقاد دارند، کمتر خواهد بود.
تحلیل و ارزیابی سرمایة اجتماعی شبکه های خرد توسعه در راستای توسعة پایدار محلی (مطالعة موردی: پروژة بین المللی RFLDL، شهرستان سرایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة اجتماعی بین گروهی یا برون گروهی، به ارتباطاتی اشاره دارد که به جای اتکا به مشابهت های فردی و هویت مشترک، به علایق مشترک می پردازند و از مهم ترین مؤلفه های اجتماعی توسعة پایدار محلی و منطقه ای است. اعتماد و مشارکت اجتماعی از ابعاد مهم سرمایة اجتماعی قلمداد می شوند. این مفهوم در پژوهش حاضر، در چهار روستای دوست آباد، بسطاق، زنگویی و شهر سه قلعة شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی سنجش شد. در این منطقه، پروژة بین المللی RFLDL با هدف توانمندسازی جوامع محلی و جلب مشارکت مردمی در احیای مناطق خشک عملیاتی شد. در این پروژه گروه های خرد توسعة روستایی مبنای مشارکت و ظرفیت سازی اجتماعی قرار می گیرند. در این مقاله میزان سرمایة اجتماعی در شبکة ذی نفعان محلی با هدف دستیابی به توسعة پایدار در مناطق چهارگانة تحت پوشش پروژة RFLDL بررسی شد. برای این منظور با استفاده از پرسشنامه های تحلیل شبکه ای و مصاحبة مستقیم با کنشگران شبکه (اعضای گروه های خرد توسعه در چهار منطقه)، پیوندهای اعتماد و مشارکت مطالعه شدند. شاخص های سطح کلان شبکه ازجمله تراکم، تمرکز، اندازة شبکه، میانگین فاصلة ژئودزیک و نسبت پیوندهای برون گروهی به درون گروهی محاسبه گردید. نتایج این مطالعه نشان از اندک بودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایة اجتماعی پیش از اجرای پروژة RFLDL دارند. پس از اجرای این پروژه تغییراتی از این دست رخ داد: میزان شاخص ها ی مذکور افزایش یافت و به حد متوسطی رسید،سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افزایش یافت و اتحاد و یگانگی بین افراد بالا رفت، میزان پیوندهای برون گروهی یا پلی دوبرابر شد، سرمایة اجتماعی برون گروهی بین چهار منطقه افزایش یافت، که بر کاهش مطرودیت اجتماعی، افزایش رفاه اجتماعی و مشارکت گستردة ساکنان اثرگذار خواهد بود.
سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی چهار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر با توجه رشد شتابان شهری و تجمع هرچه بیشتر منابع و امکانات در شهرها، شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی به عنوان یک مسأله ی مهم از اهداف عمده ی افراد، محققان، برنامه ریزان و دولت ها بوده است. مسأله وقتی حل می شود که وضع موجود به وضع مطلوب تبدیل شده باشد. اگر ادراکات شهروندان منطقه ی 4 شهر کرمان را به عنوان وضع موجود در یک فضای جغرافیایی، و سطح انتظارات آنان را از کیفیت زندگی به عنوان یک وضع مطلوب در نظر گرفته شود، تنها میزان شکاف بین مسأله شناخته شده است؛ پس برای رسیدن به وضع مطلوب باید گام های اساسی تری برداشت؛ از این رو این تحقیق درصدد است تا به سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی 4 شهر کرمان بپردازد. علت انتخاب این منطقه سطح برخورداری آن نسبت به سایر مناطق دیگر بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مقطعی و از نظر هدف در زمره ی تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه ی مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی(تحقیق پیمایشی) انتخاب شده است و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سروکوال انجام گرفته است. جامعه ی آماری تعداد افرادی است که در منظقه ی چهار کرمان ساکن هستند و حجم نمونه ی اقتباس شده از فرمول کوکران 384 پرسشنامه است. نتایج تحقیق که در قالب آزمون های ناپارامتری، ویلکاکسون، کروسکال والیس، یومن ویتنی و همبستگی اسپیرمن انجام گرفت نشان می دهددر تمامی ابعاد پنج گانه کیفیت زندگی(حوزه مسکن، امنیت، روابط اجتماعی و حس تعلق، امکانات و تسهیلات شهری و حمل و نقل) شکاف منفی از کیفیت وجود دارد. بیشترین میانگین شکاف کیفیت در حوزه ی حمل و نقل و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد روابط اجتماعی و حس تعلق مکانی است. نتایج تحقیق در فرضیه ی دوم نشان داد که بین سن مراجعان و نمره ی شکاف کیفیت همبستگی مثبتی وجود داشت یعنی با افزایش سن پاسخگویان میزان رضایت آنان افزایش می یابد. آزمون کروسکال والیس نیز نشان داد که بیشترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در بین افراد زیر دیپلم بوده است یعنی افراد با تحصیلات کمتر از رضایت بیشتری برخوردار بوده اند(0.008 وsig= 0.034 ).
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش سازه ی دلبستگی مکانی در میان شهروندان شهر تبریز (پژوهشی در حوزه ی جامعه شناسی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی از مفاهیم چندبعدی و بین رشته ای است که توجه جامعه شناسان شهری را به خود جلب کرده است. دلبستگی به مکان، ارتباطی نمادین با مکان است که با دادن معانی عاطفی و حسی مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل می گیرد. شهر یکی از مکانهای مهمی است که می تواند مورد دلبستگی شهروندان قرار گیرد و این دلبستگی نتایج اجتماعی بسیاری در پی دارد. هدف این مقاله، ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به شهر محل سکونت است. روش پژوهش پیمایش است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تبریز هستند. حجم نمونه 420 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. اعتبار محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر چند تن از استادان جامعه شناسی تأیید گردیده و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، اعتبار سازه ای این مقیاس چهارعاملی با 38 گویه بررسی شد که از عامل اول (وابستگی کالبدی) 6 گویه، از عامل دوم (وابستگی اجتماعی) 4 گویه، از عامل سوم، (هویت کالبدی) 5 گویه و از عامل چهارم، (هویت اجتماعی) 5 گویه در مقیاس ساخته شده باقی ماندند. در ادامه ی بررسی اعتبار سازه ای، فرضیه ی رابطه میان سابقه ی سکونت و دلبستگی مکانی براساس ادبیات پژوهش ساخته آزمون گردید که معنادار بود. پایایی این پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و به روش حذف گویه مطالعه شد که آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های چهارگانه و مقیاس دلبستگی مکانی دارای مقادیر قابل قبولی بود. در نهایت، مدل چهارعاملی متغیر پنهان دلبستگی مکانی توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید که از برازندگی مناسبی برخوردار بود؛ بنابراین، مقیاس ساخته شده ی دلبستگی مکانی، ابزاری مناسب برای اندازه گیری این مفهوم در متن شهری ایران تشخیص داده شد.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین مبلمان شهری و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله ی مبلمان شهری به شکل وسیعی با مفهوم امکانات زندگی، رفاه و روابط اجتماعی ارتباط پیدا می کند که می تواند بسترساز تقویت کیفیت زندگی شهروندان گردد. بنابراین برای بررسی این رابطه، به تحلیل ثانویه ی داده های موجود در مورد زندگی مطلوب در شهر تهران پرداختیم که توسط جهاد دانشگاهی (مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران – ایسپا) و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمان ایران با حجم نمونه ی 20670 نفر در مناطق مختلف شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق 59 درصد پاسخگویان دارای کیفیت زندگی متوسط بودند که آماره ی ضریب همبستگی پیرسون با میزان حدوداً 3/. با سطح معناداری نشان داد که بین میزان دسترسی مبلمان شهری و ابعاد کیفیت زندگی یعنی سلامت جسمانی، سلامت روانی، ارتقای ارتباط اجتماعی و رضایت از محیط کالبدی شهر، رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد و به طور کل نتیجه ی تحقیق پس از تجزیه و تحلیل یافته ها، حاکی از آن است که مبلمان شهری از بین مجموعه عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی، نقش مهمی را ایفا می نماید.
کنش های جمعی کارناوالی و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، کنش های جمعی و جنبش های جدید اجتماعی، پدیده ای مدرن و ناشی از شهری شدن، شکل گیری روابط اقتصادی، ارزش های جدید، انتظارات و تحرکات جدید اجتماعی هستند. تقابل میان حکومت و جنبش های جدید اجتماعی، در فضای شهری معنا پیدا می کند و در نتیجه ی کنترل حکومت، می تواند به جنبش اعتراضی و یا انقلاب تبدیل گردد. این جنبش ها به دنبال تغییرات کلان در حکومت نیستند و مطالبات محدود و مشخصی دارند و نهادهای کوچک قدرت، سبک زندگی، محیط زیست و مسائل اجتماعی را مورد پرسش قرار می دهند. فضاهای شهری نقش مهمی در زندگی اجتماعی-سیاسی داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل می کنند. وجود اماکنی مانند میدان ها و پارک ها با ایجاد زمان – مکان متفاوت، می توانند فضای مناسبی را برای وقوع کنش های جمعی کارناوال گونه ای فراهم کرده و مطالبات طبقه ی متوسط را به شکلی متفاوت بیان کنند. این مقاله، با استفاده از روش مطالعه ی اسنادی، مصاحبه و مشاهده ی مستقیم، نقش و تأثیر فضاهای شهری را در فراهم آوری بستر مناسب برای شکل گیری کنش های جمعی و جنبش های جدید اجتماعی، با نظر به شهر استانبول در سال 2013 بررسی می کند. وجود اماکنی مانند میدان تقسیم استانبول، فضایی را پدید می آورد تا مکالمه، بحث و اظهار نظر به شکل آزادانه و باز برگزار شده و در صورت پدید آمدن بسترهای لازم گفتمان و تداوم آن، این امکان فراهم شود تا از دل آن کنش های جمعی هدفمند و جنبش های اجتماعی اصلاحی پدید آمده و به رشد جامعه ی مدنی و ایجاد توسعه ی سیاسی کمک کند.
رویکردی فلسفی به فضا و سیمای شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چهرة شهر، زبان شهر است؛ زبانی که نشانگر تلقی یا تفکر انسان از هستی و جهان است. «ساختن» که بروز نمادین و خلاقانة اندیشیدن است، نحوة وجود انسان در جهان و نگاه او به عالم و مکان را آشکار می سازد. شهرسازی و معماری به مثابه بروز نمادین تفکر در قالب مادی و عینی در دوره های مختلف تاریخی با ایجاد تغییر در تلقی انسان از جهان و مکان دستخوش تغییر و تحول شده است. عدول از معنای اصیل کلمة «ساختن» و «بنا کردن» که به معنای سکونت، آرامش و قرار، الفت، اُنس و محافظت است، انسان معاصر را چنان دچار بحران «بی مکانی» و «بی خانمانی» (احساس عدم امنیت و آرامش) کرده که حتی در شهر و دیار خویش با فضای شهر خود بیگانه و ناآشناست. تنها زمانی می توانیم از فضای شهری به معنای واقعی برخوردار باشیم که ظاهر و چهرة شهر متناسب با معنا و باطن (یعنی فرهنگ، باورها و عقاید) شکل گیرد تا بتواند برای تک تک افراد احساس آشنایی و معناداری را ایجاد کند. تأمل در معنای اصیل «ساختن» و «مکان» می تواند ارائه دهندة الگوی پیشنهادی به منظور اصالت بخشیدن به سیمای شهر در راستای معناداری (دلالت گری) و زبانی بودن آن باشد.
این مقاله با نگاهی پدیدارشناسانه سعی در خوانش سیمای شهر به مثابه زبان شهر دارد.
محله محوری و احساس تعلق به محله در بین ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اداره ی کلان شهرها امروز به موضوعی مهم برای مدیران شهری تبدیل شده است. از مهم ترین مفاهیم در این زمینه، مفاهیم ""مشارکت اجتماعی"" و ""احساس تعلق محله ای ""شهروندان هستند که امروزه مدیران کلان شهرها در قالب دو نهاد سرای محله و شوراهای شهر سعی نموده اند تا به بارور شدن این دو مفهوم بپردازند. مطالعه ی حاضر به بررسی نقش محله محوری در ارتقای سطح تعلق شهروندان به محله ی زندگی شان پرداخته است. این پژوهش به صورت پیمایشی در چهار محله ی تهران و با 400 نمونه –مستخرج از فرمول کوکران –انجام شده است. نظریه ی غالب استفاده شده در این پژوهش دورکیم و پارسونز و پاتنام است. نتایج نشان می دهد با نشأت گیری این طرح- محله محوری – از اخلاق مدنی، در اداره ی کلان شهر تهران مؤثر عمل نموده و با کنترل گرایش به رفتار نابهنجار در هویت محله تأثیرگذار بوده است و با القای حس تعلق و هویت محله ای موفق عمل نموده است و رضایتمندی اجتماعی مردم رابطه ی محکمی با محله محوری نشان داده است. میزان همبستگی محله محوری با احساس تعلق 0.802 بوده و محله محوری با رضایتمندی اجتماعی به میزان 0.963 و محله محوری با احساس مسؤولیت به میزان 0.693 همبستگی نشان داده است.