فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
نظام اجتماعی غرب: پست سکولاریسم و امکان گذار از سکولاریسم؛ گفتاری در شرح تمایز سکولاریسم و لائیسیسم
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
بدن و دین
حوزههای تخصصی:
امروز شاید بدن یکی از بخش های مهم زندگی فردی و جمعی باشد. جامعه براساس هدف ها و ارزش هایی معین، به شیوه های معینی تکنیک ها و مهارت هایی در اختیار فرد می گذارد که او می تواند خود را از طریق بدن به دیگران معرفی کند. این تکنیک ها و فنون، وسایل و ابزارها و کالاهای خاص خود را دارد که از سوی افراد و سازمان هایی تولید و از سوی افراد و گروه هایی دیگر مصرف می شوند. کالاهایی برای حفظ سلامتی، کالاهایی برای تناسب اندام و داشتن قیافه ای مطلوب، کالاهایی برای زیبایی، کالاهایی برای پوشش مناسب، کالاهایی مرتبط با رژیم غذایی و غیره. هر یک از این ابعاد اجتماعی بدن در حوزه های خاصی از جامعه شناسی مطالعه می شود. یکی از این حوزه ها، جامعه شناسی دین است، که در آن رابطة میان دین و بدن در بستر اجتماعی مطالعه می شود. دین مجموعه ای از آموزه ها، باورها، ارزش ها و هنجارهاست، که چارچوب های ذهنی، جهت گیری ها و دستورالعمل های خاصی برای بدن در طی حیات تاریخی خود به ارمغان آورده است که در این مقاله به برخی از ابعاد آن پرداخته می شود.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه پیام نورشهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مهم ترین مسایل امروزین جوامع اسلامی است و رعایت موازین اسلامی و پوشش مناسب یکی از مهم ترین دغدغه های کنونی جامعه ما است. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی، گرایش دانشجویان دختر را نسبت به حجاب بررسی می کند. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 251 نفر از جمعیت 719 نفری دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر آبدانان جمع آوری شده است. روش نمونه گیری مطالعه مزبور تصادفی طبقه ای بوده است. نتایج بررسی نشان داد که بین استفاده از رسانه های جمعی خارجی، تصور از بدن، اعتقادات دینی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و گرایش به حجاب رابطه وجود دارد. 65 درصد ازتغییرات گرایش به حجاب را تبیین کرده اند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به حجاب در بین دانشجویان دختردانشگاه پیام نور شهرآبدانان، متوسط روبه بالا است.
بررسی رابطه نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینیِ جوانانِ شهر و روستاهای سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دینداری» یکی از بنیادی ترین عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه کردستان، در گذار تاریخی خود با «نوسازی» که فرایندی ناتمام و «بیرونی» است؛ همواره با این پرسش مواجه بوده است که فرایند نوسازی چه تأثیری بر میزان دینداری کنشگران خواهد داشت؟ این پژوهش ارتباط میان نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینی جوانان شهر و روستاهای سنندج را بررسی می کند. پژوهش به روش پیمایشی در سطح شهر و شش روستای سنندج انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها، 583 نفر از جوانان (29-18 ساله) شهر و روستا به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مربوط به سنجش میزان دینداری، میزان نوگرایی، کیفیت زندگی و نیز با بهره گیری از اندیشه های برگر درباره حاملان ثانوی نوسازی، پرسش های مربوط به متغیرهای شهرنشینی، تحصیلات و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط آنان کامل شد. براساس نتایج بررسی داده ها، نوسازی با دینداری ارتباط معنادار و معکوس دارد؛ بدین ترتیب جوانانی که بیشتر از نوسازی متأثر بوده اند تعلق و پایبندی دینی کمتری دارند. از میان متغیرهای بررسی شده در تحلیل مسیر، «گرایش علمی» و «گرایش استقلال طلبانه» در نقش شاخص های نوگرایی و «شهرنشینی» بیشترین قدرت پیش بینی میزان دینداری را داشتند. نتایج بین روستاهای بررسی شده نیز نشان داد که تفاوت میانگین میزان تعلق و پایبندی دینی به لحاظ آماری معنا دار است.
درآمدی بر آینده پژوهی فرهنگی- تمدنی انقلاب اسلامی در پرتو اندیشه حق مدار مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ابعادی انقلاب اسلامی و چشم انداز تمدن سازانه آن، ما را به سمت پارادایم متفاوتی از آینده پژوهی انقلاب اسلامی رهنمون می کند. درحالی که نهادگرایان، مبتنی بر هستی شناسی اجتماعی، برپایی انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب مقطعی و نسلی، در تغییر نهاد قدرت تعبیر می کنند و چشم انداز تمدنی آن را در پیوستاری از مدرنیته ناقص تا مدرنیته بومی و مدرنیته اسلامی تعریف می کنند، تعالی گرایان، گستره تحولی انقلاب اسلامی را در سه بعد زمانی، مکانی و معنایی مبتنی بر هستی شناسی الهی انقلاب تعریف می کنند. از حیث ویژه داشت های معنایی و محتوایی در بعد ارتفاعی انقلاب اسلامی، بر نگرشی دوساحتی در پیوند آسمان و زمین تأکید می نمایند. از حیث دامنه زمانی انقلاب اسلامی، آن را برآمده از مسیر تکاملی جریان حق و منطبق بر آن تا برپایی امر ظهور تعریف می کنند و از حیث کرانه مندی و وسعت مکانی، گستره آن را فراتر از مرزهای ملی، به منظور مقابله و مواجهه با استکبار جهانی و نجات مستضعفان عالم تصویر می کنند. در انگاره مدرنیته اسلامی، آینده پژوهی فرهنگی-تمدنی نظام جمهوری اسلامی، منطبق بر کلیات آینده پژوهی موجود در پارادایم تجدد و مبتنی بر نظریه های جهانی شدن و البته با سویه های انتقادی و تنزیهی سامان می پذیرد؛ اما در انگاره تمدنی انقلاب اسلامی، همسو با نگرش تحول گرایان، آینده پژوهی انقلاب اسلامی در پارادایم حق مدار و مبتنی بر اندیشه آرمانی مهدویت تعریف می شود. در این جنس از آینده پژوهی، با تأکید بر جایگاه خاستگاهی نظام حق در عالم و با گذار از نگرش های انسان بنیاد در آینده پژوهی تجدد مدار، با محوریت بخشی به ساحت الهی عالم در جایگاهی ولایی، کنش دین مدارانه جوامع انسانی را در رهیافتی تبیینی- تدبری مورد تأکید قرار می دهد.
روندهای شکل گیریِ دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث «روندهای شکل گیریِ دینداری»، موضوع نسبتاً بدیع و کمتر کار شده ایست که جای آن در کنار بحث های «ریشة دین خواهی» و «منشأ دین» خالی است. مقاله پس از تشریح محتوا، کاربرد و ضرورت های این موضوع، به بازشناسی و تفکیک الگوهای دیندارشدن می پردازد. تفکیک و جداسازی میان الگوهای دیندارشدن، با استفاده از سه معیار «عرضه یا تقاضایِ» دین، «قصدی یا غیرقصدی» بودنِ دینداری و «تقدم نظری یا عملی» داشتنِ این روند انجام شده است.
«کشش های فطری» و «آمادگی های روانی» از الگوهایی هستند که ذیل تقاضا برای دین مطرح می شوند. «اکتساب» اما، شاخص ترین الگوی عرضه محور است. آنچه اما واقعی تر است و از رواج بیشتری هم برخوردار است، الگوی «توأمانیِ» فطرت- اکتساب است. دیندارشدنِ ناشی از «محرومیت»، یا مواجهه با یک «اتفاق باشکوه» یا متأثر از «شخصیت های دینی»، به مسیرهای غیرقصدیْ تعلق دارند. مسیرهای «منطقی- عُقلایی» و «انتخابگری» را هم باید در زمرة الگوهای قصدی محسوب کرد که تنها دربارة انسان های به لحاظ عقلی، رشید و بالغ امکان پذیر است. دستِ آخر به «دیندارشدنِ عملی» می رسیم که رایج ترین الگو در میان دینداران، خصوصاً کودکان و نوجوان است. «الگوی شامل» اما واقع نگرانه ترین مسیر دیندارشدن را عرضه می نماید.
بررسی تطبیقی اصول روش شناختی کلام اجتماعی و جامعه شناسی دین با تأکید بر کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلام اجتماعی از حوزه های مطالعاتی اندیشه اجتماعی اسلام و شاخه ای از الهیات اجتماعی اسلامی است که به تبیین و دفاع از آموزه های ایمانی و دیدگاه های دینی درباب مسائل اجتماعی می پردازد. مهم ترین اصول روش شناختیِ کلام اجتماعی عبارتند از: سنجش اعتبار تاریخی، واقع گرایی و معناداری، اعتبار هرمونیتیکی، روشمندی اجتهاد و استنباط معارف. در مقابل، اصول روش شناختی جامعه شناسی دین در فهم موضوع و دستیابی به غایت در تقسیم پارادیمی به سه دسته اثباتی، تفسیری و انتقادی قابل تفکیک است. تبیین کارکردی، نمونه ای از سنخ تبیین های روش اثباتی است که مبتنی بر دو اصل: اصالت کل و اصالت سودمندی با ویژگی هایی چون تأکید بر سودمندی اشیا، نفی معیارهای ماوراءطبیعی و نسبی گرایی می باشد. در مقابل، منطق کارکردی کلام اجتماعی، یک منطق کارکردی جدید با محوریت آموزه های دینی و فاقد ویژگی های توجیه کارکردی جامعه شناسی دین و پیامدهای عرفی کننده آن است. عدم توجه استقلالی به کارکردهای دنیوی دین و تقدم حقانیت بر کارکرد ازجمله مهم ترین اسباب تمایز منطق کارکردی متکلمان از توجیه کارکردی جامعه شناسان دین هستند.
مطالعة عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نگرش به هویت دینی زن مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نگرش موجود به هویت زن مسلمان در شرایط کنونی جامعة ایران که از یک سو با گرایش های سکولاریستی مواجه است و از سوی دیگر در معرض افکار رادیکال فمینیستی قرار دارد، می تواند گامی اولیه در جهت بازشناسی و احیای هویت دینی زن مسلمان باشد. از این رو در پژوهش حاضر که در شهر تهران به انجام رسیده، ابتدا به شناسایی ویژگی های زن مسلمان از منظر متون دینی و صاحب نظران این عرصه و سپس به توصیف نگرش شهروندان تهرانی به هویت دینی زن مسلمان پرداخته شده و در نهایت عوامل مؤثر بر این نگرش شناسایی و تبیین شده است. بر اساس یافته ها بیشترین نگرش مثبت در وهلة نخست به بعد انسانی هویت زن و سپس به بعد خانوادگی و بعد اجتماعی ـ اقتصادی مربوط بوده و کمترین اجماع و توافق دربارة بعد سیاسی هویت زن مسلمان ابراز شده است.
همچنین بر اساس تحلیل های دوبعدی هویت شخصی، میزان دین داری، نوع ارزش ها و نگرش ها، جنسیت، وضعیت تأهل و اشتغال با متغیر وابسته رابطة مستقیم و معنادار داشته اند. از این رو هرچه تعریف افراد از خودشان مثبت تر، میزان دین داری آن ها بالاتر، ارزش ها و نگرش هایشان سنت گرایانه تر و تحصیلاتشان بیشتر بوده، نگرش مثبت تری به هویت دینی زن مسلمان اظهار کرده اند. بر اساس نتایج رگرسیونی از میان عوامل مورد مطالعه ابتدا «میزان پایبندی دینی»، سپس «جنسیت»، «وضعیت تأهل»، «میزان تحصیلات» و «هویت شخصی» به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته نشان داده اند.
بررسی الگوی پوشش جوانان شهر یاسوج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تغییرات صورت پذیرفته در الگوی پوشش جوانان و گرایش سلیقة جوانان در استفاده از الگوهای پوشش مدرن که اغلب سنخیتی با ارزش ها و هنجارهای دینی و بومی ندارند، بیش از یک دهه است که برای جامعة ایرانی به منزلة یک آسیب مطرح شده است. مطالعة پیش رو با هدف سنجش وضعیت الگوی پوشش، در میان 330 نفر از جوانان شهر یاسوج، با روش نمونه گیری خوشه ای و با ابزار پرسش نامة محقق ساخته انجام گرفته است. داده های تحقیق با نرم افزار spss و با انجام آزمون های هم بستگی تحلیل شد. با استخراج و کدگذاری دوبارة گویه های مربوط به سنجش الگوی پوشش با اختصاص نمره های مشخص به گویه ها و ترکیب آنها مقیاس الگوی پوشش به دست آمد، که در این میان، الگوی پوشش سنتی شبه مدرن بیشترین تعداد فراوانی را به خود اختصاص داد. در این پژوهش متغیرهای التزام دینی، سرمایة فرهنگی و مصرف به ترتیب بیشترین هم بستگی را با الگوی پوشش نشان دادند.
شناسایی میزان دین داری و مقایسه آن در گروه های متفاوت شهروندان تهرانی
حوزههای تخصصی:
دین واقعیتی اجتماعی است و مناسک دینی، ناظر بر نیازهای اجتماعی ریشه دار انسان است. اعمال دینی حس همبستگی و اتکا به گروه و خلاصه، حس بودن در جامعه را نشان می دهد. دین زبان مشترک اخلاقی جامعه است. این مقاله در جستجوی پاسخ به این سوالات است که میزان دینداری شهروندان تهرانی چگونه است؟ دینداری در گروه های مختلف برپایه سن، جنسیت، منطقه محل سکونت، محل تولد، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات چه تفاوتی دارد و رابطه دینداری با متغیر پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی خانواده چگونه است؟
تحقیق حاضراز نوع توصیفی ـ مقایسه ای است و از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندانی است که در نیمه اول آبان ماه 1388 ساکن شهر تهران بوده اند . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 391 نفر و انتخاب نمونه باتلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است . جهت بررسی اعتبار و قابلیت اعتماد پرسشنامه، از اعتبار محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. متغیر دینداری در این تحقیق با سه شاخص اعتقادات، اخلاقیات و اعمال، در سطح سنجش رتبه ای، در غالب طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است.
برخی از یافته های تحقیق حاکی از آن است که دینداری بین دوگروه زنان و مردان و دو گروه متولدین تهرانی و شهرستانی تفاوت معناداری ندارد؛ اما در بین گروه های سنی ، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و ساکنین مناطق مختلف، تفاوت معناداری دارد.
بررسی تطبیقی جانشین ناپذیری دین از منظر مالینوفسکی و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین همزاد بشر است و در همه مراحل زندگی همراه اوست. در قرون اخیر اندیشه هایی مبنی بر بی نیازی بشر از دین مطرح شده است. بارزترین دلیل طرف داران این اندیشه، بلوغ انسان در رشد علمی است.
مالینوفسکی در دنیای غرب و شهید مطهری از متفکران جهان اسلام معتقدند دین ویژگی هایی دارد که به هیچ وجه نمی توان جایگزینی برای آنها یافت. مالینوفسکی در تبیین وجوه بی بدیل بودن دین تنها بر کارکردهای ویژه آن تأکید دارد. شهید مطهری در نگاهی کلان علاوه بر کارکردهای اختصاصی دین، به فطری بودن آن به عنوان عاملی مهم در جاودانگی دین اشاره دارد. وی دین را پاسخ گوی نیازی حقیقی در سرشت بشر می داند و بدین طریق برای آن اصالت قائل است. در مقابل کارکردگرایان با نگاه ابزاری به دین، به توانمندی های جانشین ناپذیر آن توجه کرده و حتی غیرمعتقدان به دین را نیز به حفظ آن در جامعه توصیه می کنند.
مقاله: آیا سنگسار، سنتی اسلامی است؟
حوزههای تخصصی: