فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
بررسی انتقادی کابالیسم در سینمای هالیوود (مطالعة موردی انیمیشین سینمایی ناین)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دین از ابتدای پیدایش انسان نقش مهمی در زندگی او داشته است. سینماگران نیز به تبع جامعه و تاریخ، همواره نگاه های دینی را به همراه داشته اند و با روایت و استفاده از تکنیک های بصری و صوتی و سو ژه سازی و پردازش شخصیت های مورد نیاز خود، بر سبک دین مداری مخاطب مؤثر بوده اند. ورود بشر به دوره مدرن و کم توجهی به دین باعث شد بازگشت بشر به دین در دوره پسامدرن با تحریف و گمراهی بسیاری همراه شود. معنویتِ بدون خدا و جایگزینی جادو به جای معنویت اصیل از مهم ترین این تحریف هاست که توسط سینما بازنمایی و تبلیغ می شود. کابالا یا همان تصوف یهودی یکی از این معنویت های غیر اصیل است که در سال های اخیر در مجامع سینمایی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله با تلقی کابالا به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی معنویت عصر نوین، سعی نموده است با بررسی موردی انیمیشن «ناین»، روش های القاء نامحسوس مفاهیم کابالیستی، توسط رسانه ها را بررسی نماید.
مسئولیت حکومت اسلامی در امر حجاب با استناد به ادله ی امر به معروف و نهی از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهى از منکر دو واجب مؤکد کفایی است که در حوزه ی زندگی اجتماعی انسان تأثیری عمیق و گسترده دارد. بر این اساس، هر کس به حسب توانایی موظف است واجبات را اقامه و از وقوع محرمات جلوگیری کند. این تکلیف اختصاص به صنف خاص ندارد و همه از جمله حکومت اسلامی مورد خطاب آیات و روایات هستند. در حوزه ی حجاب این ادله می تواند بهترین دلیل بر مسئولیت حکومت اسلامی باشد. در این مقاله ضمن بررسی واژه ی معروف و منکر و تطبیق آن با موضوع مورد بحث، به شرایط و مراتب این فریضه در رابطه با حکومت اسلامی پرداخته شده که بیانگر گستره ی مسئولیت حکومت هم در حوزه ی فرهنگی و هم در حوزه ی جزایی است.
تبیین هنجارهای اسلامی خانواده در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در پی تعرض به احکام اسلامی زنان و خانواده، علّامه طباطبائی این هنجارها را تبیین کرد. این مقاله فرایند پیدایش بخشی از هنجارهای خانواده را طبق دیدگاه علّامه مطرح می کند. روش کار، تحلیل متن است. مهم ترین یافتة پژوهش حاضر اثبات کارکردهای هنجارهای اسلامی خانواده است، که نشان می دهد هنجارهای اسلامی خانواده، سبب شکل دادن به مبادلة برابر بین بانو و شوهر و ایجاد شفافیت نسب است. اختصاصی شدن رابطة جنسی یک زن به یک مرد، تملک زن توسط مرد نیست و مستلزم نابهنجار تلقی کردن تعدد زوجات به طور عام نخواهد بود و تکفل نفقة بانو توسط شوهر بر اساس ناتوانی زن در تأمین معاش نیست؛ تحقیر زن نیز نیست. نظارت شوهر بر تعاملات بانو و اقتدار شوهر در این امر از مفاد قرارداد نکاح است و بدون آن نقض غرض خواهد شد و شفافیت نسب و احرازپدری یک مرد مشخص بر فرزندان معین نزد او و همة اعضا اجتماع حاصل نمی شود.
الگوی ارتباطی-فرهنگی دعا در فرهنگ اسلامی- شیعی با تأکید بر ادعیه صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دعا معمولاً به عنوان یک پدیده فردی دیده می شود اما واقعیت امر این است که عمیق ترین و پیچیده ترین اشکال ارتباطی در قالب آن تحقق می یابد. در این مقاله تلاش شده با بررسی آیات و روایات و سیره معصومین (ع)، جنبه های عرفانی و فلسفی دعا و مقایسه آن با تعاریف و علم ارتباطات، ابعاد پیچیده ارتباطی این پدیده در قالب سطوح و انواع ارتباطات با تاکید بر صحیفه سجادیه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی ها نشان می دهد که مهم ترین سطح ارتباطی دعا و درعین حال بیرونی ترین آن، ارتباطات برون فردی و مرکزی ترین آن، ارتباطات درون فردی است که تمامی عملکرد دعا در عرصه ارتباطات میان فردی، گروهی و جمعی تحت تأثیر و به واسطه آن صورت می گیرد. مهم ترین کارکرد دعا در سطح ارتباطات درون فردی «شکل دهی، تقویت و جهت دهی ارتباطات درون فردی در جهت دستیابی به یک احساس و تجربه معنوی» و در سطح ارتباطات میان فردی «تقویت هنجارها و ارزش های مرتبط» است. در سطح ارتباطات جمعی، دعا در «انتقال پیام های سیاسی، اجتماعی و دینی به مخاطبان انبوه» نقش آفرینی می کند. ارتباطات برون فردی حاکم بر دعا به خودی خود دارای چهار سطح و مرتبه است که با سطح اعتقادی و ایمانی دعاکننده ارتباط دارد. بحث ارتباطات کلامی در دعا حداقل در دو سطح مطرح می شود: 1- آنچه از خداوند خواسته می شود (که نشانگر نوع رویکرد دین داری است) 2- مباحث زیبایی شناختی موجود در زبان دعا. ارتباطات غیرکلامی در دعا، حداقل در سه زمینه «زمان»، «مکان» و «حالات بدنی» نمود پیدا نمی کند. دعا در زمینه ارتباطات میان فرهنگی، مشترک میان ادیان بوده و ناقل فرهنگ ها و مناسک فرهنگی است. ارتباطات امتی را بر بستر زبان عربی تسریع می کند و هنجارها و ارزش های مرتبط را تقویت می نماید. ارتباطات سیاسی نیز حداقل در سه سطح بینش، گرایش و رفتار سیاسی در دعا نمود پیدا می کند.
صورت بندی مطالعات زنان در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی این مقاله تبیین نظام فکری علّامه طباطبائی در موضوع «مطالعات زنان» به منزلة یک رشتة میان رشته ای قابل مقایسه با رشته های رایج علمی است. این کار باید در قالب پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های رایج رشته های علمی صورت پذیرد تا امکان داوری و گزینش را فراهم سازد. تهافت مبنایی در پارادایم های رایج الهیاتی (وحی محور) با پارادایم های رایج دانشگاهی (عقل تجربه محور) از یک سو و لزوم فراگیر بودن الگو و ساختار ارائه شده برای همة موضوعات مطرح در آن علم به گونه ای که با مبانی پارادایمی ارتباطی منسجم و قابل دفاع برقرار کند، خبر از صعوبت چنین الگویی می دهد. علّامه بر اساس یک الگوی چهاروجهی که دربرگیرندة مباحث تاریخی و جامعه شناسانه، هستی شناسانه، ارزش شناسانه و آسیب شناسانه است، شاکلة اصلی این رشتة میان رشته ای را صورت بندی کرده و با مدد از برخی از مفاهیم و سازه های بنیادین فلسفی به دفاع از این ساختار می پردازد.
بررسی الگوی پوشش جوانان شهر یاسوج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تغییرات صورت پذیرفته در الگوی پوشش جوانان و گرایش سلیقة جوانان در استفاده از الگوهای پوشش مدرن که اغلب سنخیتی با ارزش ها و هنجارهای دینی و بومی ندارند، بیش از یک دهه است که برای جامعة ایرانی به منزلة یک آسیب مطرح شده است. مطالعة پیش رو با هدف سنجش وضعیت الگوی پوشش، در میان 330 نفر از جوانان شهر یاسوج، با روش نمونه گیری خوشه ای و با ابزار پرسش نامة محقق ساخته انجام گرفته است. داده های تحقیق با نرم افزار spss و با انجام آزمون های هم بستگی تحلیل شد. با استخراج و کدگذاری دوبارة گویه های مربوط به سنجش الگوی پوشش با اختصاص نمره های مشخص به گویه ها و ترکیب آنها مقیاس الگوی پوشش به دست آمد، که در این میان، الگوی پوشش سنتی شبه مدرن بیشترین تعداد فراوانی را به خود اختصاص داد. در این پژوهش متغیرهای التزام دینی، سرمایة فرهنگی و مصرف به ترتیب بیشترین هم بستگی را با الگوی پوشش نشان دادند.
تبیین جامعه شناختی میزان و انواع دینداری مردم شهر بروجن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی مسایل مهم هر جامعه، بالأخص جامعه ما، میزان و نوع دینداری مردم است که می تواند در ثبات یا عدم ثبات و توسعه یا عقب ماندگی جامعه تأثیر بسزایی داشته باشد. با توجه به این اهمیت مقاله حاضر، برای بررسی تطبیقی نوع و میزان دینداری زنان و مردان و برخی متغیرهای اجتماعی تأثیرگذار بر آن به نگارش درآمده است. در راستای این هدف و در پاسخ به سؤالاتی که دغدغه این مقاله بوده است 9 فرضیه مطرح شده است. این فرضیه ها مدعی هستند بین طبقه اجتماعی- اقتصادی، سرمایه اجتماعی و جنسیت با میزان و نوع دینداری مردان و زنان شهرستان بروجن رابطه معناداری وجود دارد. چارچوب نظری این مقاله، تلفیقی از نظریات جان هیک، گلاک و استارک، ماکس وبر، رابرت پاتنام، کلمن، بوردیو و نظریه نقش و نظریه یادگیری اجتماعی است. با بررسی نظریه های مختلف پس از شناسایی ابعاد و انواع دینداری در پاسخ به سئوالات تحقیق، متغیرهای طبقه اجتماعی – اقتصادی، سرمایه اجتماعی و جنسیت به عنوان متغیرهای تاثیر گذار بر نوع و میزان دینداری شناسایی شدند. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش مردان و زنان بالای 15 سال شهر بروجن هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر است و روش نمونه گیری تصادفی ساده است. همچنین با استفاده از نرم افزار spss آماره های توصیفی شامل (فراوانی، میانه، میانگین، حداقل و حداکثر نمرات، درصد فراوانی و...) و آمارهای استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، رگرسیون و ...) و برای آزمون مدل نظری تحقیق از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. اهم نتایج حاصله از این تجزیه و تحلیل عبارتند از: میزان دینداری زنان و مردان با مقدار t 719/0 و سطح معنی داری 047/0 متفاوت نیست. نوع دینداری زنان و مردان با مقدار t بدست آمده نشانگر این است که نوع دینداری زنان و مردان نیز متفاوت نیست. رابطه سرمایه اجتماعی و میزان دینداری بر اساس ضریب همبستگی بدست آمده برابر با 234/0رابطه مستقیم و مثبت خواهد بود و بر اساس ضریب همبستگی بدست آمده بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و نوع دینداری نیز همبستگی وجود دارد. میزان دینداری براساس طبقه اجتماعی - اقتصادی با مقدار F برابر 4/4 متفاوت است، اما نوع دینداری افراد بر حسب طبقه اجتماعی- اقتصادی بر اساس مقدار F، 955/0 متفاوت نیست.
روش شناسی نظریة معرفتی اجتماعی علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این جستار ابعاد جامعة چهاربعدی (خداوند، انسان، زمین، و پیوند) مدنظر قرار گرفته است. در درجة اول، خداوند سبحان است که دارای اثرگذاری حتمی و قطعی در همة حوزه های معرفت است. دربارة اعمال اختیاری انسان، البته ارادة تکوینی الهی، از مسیر ارادة انسان می گذرد. در درجة دوم اثرگذاری، انسان قرار دارد که ارادة انسانی در این میان شاخص است. در درجة سوم، باید از موجودات غیبی همچون فرشتگان یاد کرد که مأموران خدای سبحان اند. شیطان (و اعوان و انصارش) نیز در همة اوقاتی که دربارة خدا، خود، طبیعت، و دیگران می اندیشیم می کوشند تا گونه ای انحراف در آن ایجاد کنند. در مرتبة چهارم، اثرگذاریِ عوامل طبیعی و نیز اجتماعی (مبتنی بر پیوندهای انسان) قرار دارند. همة اثرگذاری های مزبور در سایة احاطه و حضور باری تعالی صورت می گیرد و همة عوامل یادشده پرتوی از وجود حضرت حق هستند: «وَاللّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط» (بروج: ۲۰)؛ و خدا از هر سو برایشان محیط است .
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
عرفی شدن در اندیشة علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با به کارگیری نوعی روش تحلیل محتوای کیفی، به بازخوانی آرای اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علّامه طباطبائی دربارة مسئلة عرفی شدن پرداخته و با تنسیق دوبارة آنها و افزودن نکات تکمیلی به آنها، کوشیده است یک مدل نظری منطبق بر معیارهای علمی که قابلیت تبیین عرفی شدن در ایران معاصر را دارا باشد، ارائه دهد. این مدل دربردارندة 58 عامل مؤثر بر عرفی شدن است که 30 عامل از سخنان علّامه استخراج و 28 عامل از طریق تأمل در آیات و روایات به آنها افزوده شده است. مدل مزبور با در پیش گرفتن رویکرد انسان شناسانه، به ویژه با تأکید بر فطرت دین گرایی، طبیعت ثانوی دین گریزی و گرایش درونی انسان ها به جاذبه های دنیوی، بر لایه های بنیادی تر عرفی شدن متمرکز شده است. در عین حال، جامع نگری این مدل به آن این قابلیت را می دهد که بخش مهمی از عوامل مورد تأکید در نظریه های عرفی شدن، به ویژه رشد تفکر علمی، عناصری از مدرنیزاسیون و افزایش ثروت، رفاه و امنیت را نیز در خود جای دهد.
شناخت مؤلفه های بنیادگرایی دینی در ایران با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله، مورد مطالعه و پژوهش است، اندیشه های سیاسی و اجتماعی برگرفته از آثار مستقیم چهار چهره شاخص بنیادگرایی دینی در ایران معاصر است تا بتوان بر اساس روش تحلیل تماتیک به الگویی دست یافت که بیانگر مؤلفه های نظری این طیف از اسلام گرایی سیاسی با رویکردی کاملاَ بومی باشد. در این مجال داده های متنی، مورد توصیف، سازماندهی و سپس تفسیر قرار می گیرد، به گونه ای که داده های متنی ابتدا تنظیم و سازماندهی می شوند تا مقوله های هر اندیشه به طور مجزا از داده های متنی به نظم درآمده، ظاهر شوند و بعد از تعیین مقولات مشترک، حمایت تماتیک یا موضوعی از آن ها به عمل آید. این فرآید تا اشباع تماتیک، ادامه دارد و سپس در نهایت یک الگوی تماتیک بومی از بنیادگرایی در ایران ارائه و تفسیر می شود که بیانگر مؤلفه های اندیشه های این طیف از نخبگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در عرصه تحولات ایران معاصر است و به این مفهوم در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران، معنا می بخشد.
پیش بینی کننده های شخصیتی گرایش به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین شخصیت و دین، یکی از بحث ها ی عمده و محوری در روان شناسی است که به آن کمتر توجه شده است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین ویژگی ها ی شخصیتی با عمل به باورهای دینی، جهت گیری مذهبی و نگرش مذهبی است. نتایج این پژوهش می تواند در شناخت ویژگی ها ی شخصیتی گرایش به دین موثر باشد.
در این پژوهش علی مقایسه ای، 150 پسر و 150 دختر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور فسا انتخاب شدند و با پرسشنامه ها ی استانداردشده پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، جهت گیری مذهبی، نگرش مذهبی و عمل به باورهای مذهبی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد که عامل با وجدان بودن با خرده مقیاس پیشرفت طلبی و خویشتن داری، عمل به باورهای مذهبی را پیش بینی نمود و عامل دل پذیر بودن با خرده مقیاس نوع دوستی و میانه روی نیز توانست عمل به باورهای مذهبی را پیش بینی نماید. همچنین نتایج تحقیق همسو با تحقیقات پیشین نشان داد که زنان در ابعاد دین داری و عوامل شخصیتی به طور معناداری نمراتی بالاتر از مردان به دست آوردند. اما برخلاف تحقیقات پیشین، نتایج این تحقیق نشان داد که عامل برون گرایی جهت گیری مذهبی را پیش بینی می نماید، ازاین رو، پیشنهاد می گردد که این پژوهش در جوامع تحقیقی دیگر نیز تکرار گردد.
پارادایم اسلامی روش شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقق علوم انسانی براساس دو رکن اصلی است: یکی، رکن روش شناختی؛ یعنی تنظیم مدل و تدوین پارامترهای پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه اندیشة اسلامی و دوم، نظریه پردازی که برای فهم و تبیین واقعیت اجتماعی لازم است. در این مقاله به رکن اول از دیدگاه اسلام پرداخته شده است.
باتوجه به روش شناسی علوم انسانی، هر علمی یک سری مفروض ها و پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و رو ش شناختی بنیادینی دارد. نظام معرفتی این مجموعه از پیش فرض ها که در اصطلاح پیکرة نظری، یا دیدگاه نظری یا «پارادایم» نامیده می شود، یکی از مباحث جدی در روش شناسی هر علمی است. حال پرسش این است که چه جایگاه و نقشی پارادایم می تواند در روش شناسی علوم انسانی داشته باشد؟ پارادایم اسلامی علوم انسانی، چگونه پارادایمی است؟ الگو و پارادایم اسلامی علوم انسانی با الگوی و پارادایم غیردینی علوم انسانی چه تفاوت یا تفاوت هایی دارد؟
روش این مقاله براساس تفسیر موضوعی، تحلیل متن است. مبنای کار براساس روش تحلیل متن، این گونه است که ابتدا پرسش هایی طرح می شود و بعد به جستجوی پاسخ آن در متن پرداخته می شود. در روش تحلیل متن ارتباط بین رجوع به متن و نتیجه گیری دربارة هر مطلب، دو سویه و مکرر است؛ یعنی با طرح پرسش، جستجو در متن آغاز می شود و پس از مطالعة متن ممکن است، برخی از قسمت های آن معنای قسمت های دیگر را عوض کند. نتیجه اینکه مؤلفه های پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه آیات در دو بُعد تنظیم می شود: بُعد نخست، جهان بینی است که شامل مؤلفه ها و مفروض های هستی شناختی و انسان شناختی است و بُعد دوم، فرانظریه است که مؤلفه ها و مفروض های معرفت شناختی و روش شناختی را در بردارد.
بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی (عاشقانه، سنتی) است. نمونه پژوهش شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه جهتگیری دینی و پرسشنامه طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که 8/74 درصد از متقاضیان طلاق، سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه داشته اند. یافته دیگر اینکه میانگین نمره های طلاق سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی بیشتر است (01/0< Ρ). هم چنین، میانگین نمره های پایبندی دینی سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی کمتر است (01/0< Ρ). بر این اساس، سبک همسر گزینی عاشقانه دوستانه با تشدید تعارضات زناشویی و افزایش میزان طلاق در ارتباط است و با ضعف پایبندی دینی رابطه دو سویه دارد.
ملاحظات اجتماعی مترتب بر مناظره و گفتگو در آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله بررسی روش، اصول و راهبردهای مناظره با رویکردی تفسیری است. براساس تحلیل محتوای کیفی تفاسیرآیات شریفه قرآن، مناظره یکی از روش های نفوذ، تأثیرگذاری و دعوت به دین و ارزش های الهی است. اگر مخاطب عقاید و نظر های موافقی نداشت، روش قرآن برای نفوذ در او، «جدل احسن» است. جدل احسن که با مناظره وگفتگو در فارسی هماهنگی دارد، یکی از روش هایی است که چنانچه شرایط لازم در آن، از جمله اعتماد، دوستانه بودن روابط، نرمی سخن، رعایت انصاف و غیره رعایت شود. زمینه نفوذ را در مخاطب را فراهم می کند. در چنین شرایطی، او بدون احساس ظلم، بی عدالتی یا بی انصافی، نظر ها و عقاید موردنظر را از آن خود و درخود احساس می کند. به همین دلیل تغییر نگرش و رفتار در او تدریجی، منظم و در چند مرحله انجام می شود و او همه این تغییر ها را از خود و در خود احساس می کند.