فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
"نقدجامعه شناختی آثار ادبی، روشی است که به تحقیق و بررسی درباره طبقات مختلف جامعه و طرز رفتارها و کنشهای متفاوت و متشابه ساختارهای اجتماعی در دوره معینی از تاریخ می پردازد. «در این شیوه نقد، اثر ادبی از این دیدگاه که اجتماع و هنرمند و اثر او با یکدیگر رابطه ای زنده و جدایی ناپذیر دارند، مورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین منتقد به دقت از زمان و مکانی که نویسنده در آن زیسته و اثر ادبی در آن بوجود آمده، آگاهی کامل به دست می آورد، تا بتواند اثر را به منزله واکنش روحیه هنرمند نسبت به جامعه و برداشت های او از محیط مورد مطالعه قرار دهد» (میرصادقی،267،1377).
اهمیت نقد جامعه شناختی، در تفسیر و تبیین مشخصات جامعه شناختی یک دوره است. «چنین نقدی قادرست از طریق کمک به خواننده و آگاهاندن او که چرا پاره ای خطاها از مشخصات آثار ادبی عصر معینی است، بر معلومات وی بیفزاید - حتی می تواند ماهیت چنین خطاها را تبیین کند، اگر چه پی بردن به خطا بودن آنها فقط با تکیه بر معیارهای ادبی محض صورت می گیرد» (دیچز، 552، 1369).
محمود دولت آبادی به شهادت آثارش یکی از تواناترین داستان نویسان امروز ایران است. وی با انتشار رمان «جای خالی سلوچ» توانست جایگاه خود را در میان نویسندگان برجسته ادبیات داستانی تثبیت کند. تنوع و تعدد شاخصه های مثبت زبانی و ادبی دولت آبادی در این اثر با مضامینی از جمله فقر و گرسنگی، مناسبات زناشویی در شرایط نابسامان اجتماعی، مصائب پایان ناپذیر مردم ستم دیده و رنج کشیده روستایی، اصلاحات ارضی و تقابل سنت و تجدد، همراه شده و در مجموع ستون فقرات هنر نویسندگی وی را تشکیل داده است.
نگارندگان این نوشتار برآنند تا با بررسی جامعه شناختی رمان «جای خالی سلوچ» رابطه میان آفرینش ادبی و اوضاع احوال اجتماعی و تاریخی نویسنده را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند و راهگشای نوعی نگرش تازه در برخورد هنری و علمی با یک اثر ادبی باشند"
بررسی رابطه بین راهبردهای فرهنگ پذیری و سلامت روانی در میان مهاجران: نمونه موردی مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین استراتژیهای فرهنگ پذیری و سلامت روانی مهاجران شهر کرمانشاه می باشد. امروزه بخش قابل توجهی از مردم برای بهتر شدن وضعیت خود و فرزندانشان معمولا از زادگاه خود به مناطقی مهاجرت می کنند که امکان پیشرفت برای آنان مناسبتر باشد، مجبور به مهاجرت از زادگاه خود به مناطق دیگر می شوند، در بسیاری موارد این مهاجران با محیطهایی مواجه می شوند که از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با محیط زندگی قبلی آنان تفاوت بسیاری دارد مطالعات نشان داده اند که هنگامی که افراد با یک محیط فرهنگی جدید روبرو می شوند که با فرهنگ بومی آنان تفاوتهای اساسی دارد با مشکلات زیادی در سازگاری با آن محیط مواجه می شوند، تا جایی که فشار ناشی از این مساله آنان را دچار استرسهای زیادی می کند. در این مقاله با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسشنامه ساختار یافته برای 400 نفر مهاجر که بطور تصادفی انتخاب شدند، داده ها گردآوری شد. از روشهای آماری تحلیل عامل برای روایی سازه، آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار سنجش، ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات، تحلیل واریانس برای آزمون مقایسه میانگین ها و رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. براساس یافته های تحقیق رابطه معنی داری بین متغیرهای، راهبردهای فرهنگ پذیری (r=0.74) و فرهنگ پذیری در مقصد (r=0.119) و مدت اقامت (r=0.41) با سلامت روانی مهاجران وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر متغیرهای راهبردهای فرهنگ پذیری (Beta=0.66)، فرهنگ پذیری در مقصد (Beta=0.18، تحصیلات (Beta=0.36)، وضعیت مسکن (Beta=0.095)، وضعیت تاهل (Beta=0.096) و منزلت شغلی (Beta=0.22) قرار گرفته است و در مجموع این متغیرها توانسته اند مقدار (R2=0.67) از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. در مدل مسیر، پنج متغیر مذکور به صورت مستقیم و سایر متغیرها به صورت غیرمستقیم تاثیر معنی داری بر روی متغیر وابسته داشته است.
دوگانگی های فرهنگی تکنولوژی (رویکرد جامعه شناسی فرهنگی در تحلیل تکنولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ادبیات مطالعاتی و سیاست گذاری رایج در نهادهای علمی و اجرایی کشور در زمینه موضوعات صنعتی و تکنولوژیک اغلب ناکامی پروژه صنعتی شدن ایران در سده معاصر را بر مبنای عوامل اقتصادی، سازمانی و مدیریتی توضیح می دهند که این رویکرد خود از عوامل بازدارنده فهم و بومی سازی تکنولوژی است. این مقاله پس از طرح مسئله مزبور، برخی از مباحث مفهومی و نظری برای دریافت مقوله تکنولوژی در گستره ای وسیع تر و به ویژه در رویکرد فرهنگی را مطرح می کند. در مباحث نظری به مقولاتی چون تعارض بین فرهنگ های فناوری محور و میراث محور، تولید و مصرف خلاق تکنولوژی، ریشه گیریِ فرهنگی و استقلال نهادی تکنولوژی و تداوم میراث فرهنگی در جهان تکنولوژی پرداخته می شود. بخش دیگری از مقاله تاثیر تقابل های دو فرهنگ بر مصرف و تولید تکنولوژی در ایران را تحلیل می کند و از جمله تعارض دو کانون میراثی و تکنولوژیک فرهنگ، تقابل های معرفت شناختی در میان روشنفکران جدید، و لبه مصرفی فرهنگ خلاق تکنولوژی ایرانی را به بحث می گذارد. در بخش پایانی ضمن نتیجه گیری از دستاوردهای مفهومی و مطالعاتی مقاله، برخی از عام ترین راهبردهای استخراج شده از تحلیل فرهنگی تکنولوژی مطرح می شود و انجام برخی مطالعات جزئی تر و مفصل تر در زمینه های گوناگون به منظور زمینه سازی برای یک فراتحلیل پیشرفته تر و ارائه سیاست ها و راهکارهای مناسب به منظور ارتقای جهت گیری های ملی در حوزه سیاست گذاری های فرهنگی و توسعه تکنولوژی، پیشنهاد می شود.
"
عناصر فرهنگی پایداری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نگارنده با اشاره به مختصات فرهنگی ایران در ادوار تاریخی، همانند «ایرانیت»، «دینداری»، «شاهنشاهی»، «تنوع فرهنگی»، «تساهل فرهنگی» و «پیوستار فرهنگی»، معتقد است فرهنگ، علی رغم تجربه تغییرات ـ که ذاتی پدیده های اجتماعی است ـ از یک سری عناصر پایدار برخوردار است که از آن با تعبیر «روح ملت ها» نام می برند. مقاله حاضر در صدد پاسخ گفتن به این سوال اساسی است که فرهنگ ایرانی، علی رغم زمینه های گسست، چگونه و با چه سازوکاری توانسته است انسجام طولی و عرضی خود را حفظ کند و مشکل هویتی ایران در سده اخیر چیست و جنبش های گذشته در پی حل کدامین مسایل و مشکلات هستند؟
با مطالعه اسناد تاریخی، در پاسخ می توان این فرضیه را برگزید که ایران به دلیل «تنوع جغرافیایی» و «موقعیت جغرافیایی»، در طول تاریخ دارای تنوع بوده و بدین جهت، همواره زمینه برای گسست اجتماعی آن فراهم بوده است. از سوی دیگر، «تفرد معنوی» با دو ویژگی اعتقاد به مبدا توحیدی و آینده روشن، خواستار انسجام تاریخی است. ایرانیان برای فایق آمدن بر مشکل «انسجام اجتماعی» و «گسست»، به ایده «حکیم حکم» رهنمون شدند که در نظام شاهنشاهی تبلور یافت.
فرهنگ ایرانی با تمسک به نظام مذکور، علی رغم مواجهه با بحران های مهمی همچون بحران هلنی، بحران ترکی، و بحران عربی، کلیت خود را حفظ نموده، توانست عناصر بیگانه را بدون اینکه ماهیت ایرانی خود را از دست بدهد، جذب و هضم نماید. مهم ترین بحران ایرانی در قرن اخیر مواجهه با مدرنیته غربی است. نظام شاهنشاهی به دلیل میل به استبداد و عدم سازگاری با تغییرات محیطی، بی کفایتی خود را در پاسخ به مطالبه تاریخی ایرانیان، مبنی بر صیانت از کلیت روح ایرانی، از دست داد؛ از این روی، جنبش های اصالت خواه شکل گرفت.
جنبش های ایران را، از جمله مشروطه و انقلاب اسلامی که عموما با شعار «استقلال خواهی»، «دین مداری» و «استبداد ستیزی» در واکنش به استبداد داخلی و تهاجم فرهنگی غرب به منصه ظهور رسیدند، می توان در جهت جذب و هضم مدرنیته غربی تفسیر نمود که در صدد است اصالت ایرانی را همانند سال های متمادی سه هزار ساله صیانت نماید. نظام ولایی مبتنی بر انقلاب اسلامی در واقع پاسخی است به مطالبه تاریخی ایرانیان، مبنی بر وجود «حکیم حکم» که بتواند ضمن پاسداشت تنوع فرهنگی، از اصول دینی و هویت ملی حراست کند"
نقض هنجارهای فرهنگ رسمی و سنتی و دلالت های مقاومتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمارها و شواهد حاکی از آن است که میزان نقض هنجارهای فرهنگ رسمی و سنتی غالب در کشور در بین بخشهایی از جوانان به صورت آشکار یا پنهان در حدی عمومیت یافته که ممکن است بتوان از شکلگیری خردهفرهنگی که مغایر با فرهنگ رسمی غالب در کشور میباشد سخن گفت. برخی بی توجهی به این هنجارها را ناشی از نوعی اظهار مخالفت با فرهنگ و نیز نظام سیاسی غالب میدانند به این معنی که افرادی که برای حاکمیت سیاسی و فرهنگ حاکم مشرو عیت و وجاهت قائل نیستند با بی توجهی به نمادهای فرهنگی آن، مخالفت خود را ابراز میدارند. گروهی نیز نقض هنجارها را ناشی از پذیرش جنبههایی از یک فرهنگ جدید (غربی) میدانند و معنای آن از نظر کنشگران را لزوما ابراز مخالفت و اعتراض به حساب نمیآورند. این مقاله در پی بررسی مباحث فوق است.
معنا و مفهوم فرهنگ عمومی در پرتو مفهوم جهان های ممکن
حوزههای تخصصی:
برای ارائة تعریفی از مفهوم فرهنگ عمومی تلاش های زیادی شده است. با وجود این، هنوز هم بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران با پیچیدگی های زیادی دربارة مفهوم، مصداق و مسائل فرهنگ عمومی روبه رو هستند که دلایلی چند دارد. یکی اینکه در کتاب های جامعه شناسی، انسان شناسی و مطالعات فرهنگی مفهوم فرهنگ از مفاهیم دیگر روشن و متمایز نیست. دیگر اینکه تلقی روشنی از مفهوم «عمومی» وجود ندارد. اگر چند گام به عقب برگردیم و به مسائل فلسفی فرهنگ توجه کنیم، مشکلات دیگری خودنمایی می کنند. یکی از این مشکلات بی توجهی به ویژگی های فلسفی و منطقی مفاهیم است. امروزه مفاهیم اساسی متعددی در ادبیات مباحث جامعه شناسی و فرهنگ شناسی به کار می رود که هم تعریف و ارائة تلقی روشنی از آن و هم حوزه های کارکرد و تعیین مصادیق آن عرصة مناقشات نظری فراوانی شده است. ضروری است با نگاهی فارغ از عرصة مناقشات علمی جامعه شناسان، فرهنگ شناسان و مردم شناسان مفهوم فرهنگ و فرهنگ عمومی را واکاوی کرد. این مقاله تلاشی فلسفی است برای نشان دادن این امر که اگر نگاهی فلسفی تر و اندیشه ای عمیق تر دربارة مفهوم فرهنگ و به تبع آن فرهنگ عمومی وجود داشت شاید برخی از گره های کور این کلاف پیچیده باز شده بود.
جامعه شناسی زنان
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
رابطه بین تصور از بدن و فرآیند جهانی شدن مطالعه موردی: زنان شهرهای تهران، شیراز و استهبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف این مطالعه بررسی رابطه جهانی شدن و تصور بدن بوده است. مطالعه شامل 2200 زن در شهرهای تهران، شیراز و استهبان است. در ابتدا مطالعات انجام شده را بررسی کرده و سپس با استفاده از نظریه ای ترکیبی که عمدتا مبتنی بر آرا گیدنز و سپس رابرتسون و همچنین پژوهش های پیشین بوده است، 9 فرضیه به آزمون گذاشته شدند.
برای جمع آوری اطلاعات روش پیمایشی بکار گرفته شد. با استفاده از پرسشنامه و مقیاس تصور بدن داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. شیوه نمونه گیری مطالعه تصادفی نظام مند بوده است. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که مدل نهایی تحقیق به ترتیب با استفاده از شش متغیر نوگرایی، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوه زندگی، گفتگو در خانواده، سرمایه فرهنگی و وضعیت تأهل نزدیک به 40 درصد از تغییرات تصور بدن در زنان شهرهای تهران، شیراز و استهبان را تبیین می کند"
مهندسی فرهنگی علم و فناوری
حوزههای تخصصی:
در «مهندسی فرهنگی علم» به انسجام بخشی و تحول آفرینی با رویکرد فرهنگی توجه شده است. برای این منظور نخست «معنا و ضرورت مهندسی فرهنگی علم» بررسی شد، طراحی هندسه علم از زاویه فرهنگی در جهت فرهنگ غنی اسلامی و جهت یافتن علم در خدمت تعالی (توسعه اسلامی) ضروری است.
در گام دوم الگویی برای مهندسی فرهنگی علم طراحی شد که شامل ارکان (تولید، عرضه، بهره وری)، سطوح (مبانی، روش ها، نظریه ها) و آثار (فرهنگ فرهنگ، فرهنگ اقتصاد و فرهنگ سیاست) است. از ترکیب متغیرهای نه گانه فوق نظامی ترسیم شد که هندسه علم را مبتنی بر فرهنگ اسلامی و با هدف فرهنگی تعیین می کند.
در قدم سوم، پس از توضیح مفاهیم پایه، راهبردهایی برای مهندسی فرهنگی علم پیشنهاد و فناوری شده است.
جایگاه فرهنگ در اسناد و برنامه های توسعه (به ویژه سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران)
مدرنیته و جنبش های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفهوم مدرنیته را بعنوان آنچه که از تفکر کلاسیک وبر، زیمل و میشلز سرچشمه گرفته، و نیز به عنوان آنچه که در جامعه شناسی معاصر مورد تفسیر قرار گرفته است مورد بحث قرار می دهم. به توضیح جامع از گسترش مفهوم مدرنیته در جامعه شناسی علاقمند نیستم بلکه بیشتر بر یک حوزه آن متمرکز می شوم : تضاد اجتماعی و جنبش های اجتماعی. علاقه اصلی ام به تاثیر مدرنیته هم بر گسترش و هم بر فهم جامعه شناختی از جنبش های اجتماعی مرتبط است. به عبارت دیگر، صرفاً به تاریخ یک مفهوم علاقمند نیستم بلکه بیشتر به رابطه بین مفاهیم واقعیت تاریخی و توانایی درک اجزای آن تمایل دارم.
زمینه یابی افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" طی سال های اخیر، شمار زنان علاقه مند به تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. این علاقه مندی به گونه ای است که در حال حاضر 60 درصد متقاضیان ورود به دانشگاه ها را زنان تشکیل می دهند. بر این اساس، این تحقیق بر آن است تا بررسی دلایل افزایش مشارکت زنان در بخش آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد. برای انجام دادن این تحقیق دانشجویان دختردانشگاه مازندران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که بر اساس طیف لیکرت تنظیم یافته بود. نتایج به دست آمده نشان داده است که افزایش مشارکت دلایل گوناگونی داشته است. از میان پاسخ دهندگان 77 درصد نیل به شغل و حرفه مناسب در بازار کار، 84 درصد کسب درآمد اقتصادی و منافع بیشتر در آینده، 74 درصد تحت تاثیر فرایند جهانی شدن، 74 درصد رقابت برای کسب پایگاه اجتماعی، 79 درصد دستیابی به فرصت های برابر آموزشی را از جمله دلایل اشتیاق خود به برخورداری از تحصیلات دا نشگاهی اعلام نموده اند. این نتایج حاکی از آن است که زنان می کوشند تا از فرصت های به دست آمده برای بهبود وضعیت خود استفاد
"
مذهب، ارزش ها و ایدئولوژی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده بر آن است تا مباحث مذهب، ارزشها و ایدئولوژی را در بستر جهان مدرن به تصویر بکشد. در اینجا به شکلی دقیق آنچه که در رویارویی با مدرنیته و جهان مدرن بر سر مذهب و ارزشهای سنتی آمده است مورد بررسی قرار میگیرد و در این مسیر فرایند عرفی یا دنیوی شدن را در جهان مدرن به تصویر میکشد. در این راستا از رویکردها و افکار متفکران برجستهی جامعه شناسی همچون دورکیم و ماکس وبر و مارکس و بندیکت آندرسون و مکاینتایر بهره گرفته است و نشان داده که آنان مذهب را در دنیای مدرن چگونه میدیدند و راههای بازتولید دین و بقای آن در عین عرفی شدن را در این دوره چگونه ارزیابی میکنند.