مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه شناسی در ادبیات


۱.

نقد جامعه شناختی رمان «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ نقد جامعه شناختی جامعه روستایی جامعه شناسی در ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۷۱ تعداد دانلود : ۴۶۲۶
"نقدجامعه شناختی آثار ادبی، روشی است که به تحقیق و بررسی درباره طبقات مختلف جامعه و طرز رفتارها و کنشهای متفاوت و متشابه ساختارهای اجتماعی در دوره معینی از تاریخ می پردازد. «در این شیوه نقد، اثر ادبی از این دیدگاه که اجتماع و هنرمند و اثر او با یکدیگر رابطه ای زنده و جدایی ناپذیر دارند، مورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین منتقد به دقت از زمان و مکانی که نویسنده در آن زیسته و اثر ادبی در آن بوجود آمده، آگاهی کامل به دست می آورد، تا بتواند اثر را به منزله واکنش روحیه هنرمند نسبت به جامعه و برداشت های او از محیط مورد مطالعه قرار دهد» (میرصادقی،267،1377). اهمیت نقد جامعه شناختی، در تفسیر و تبیین مشخصات جامعه شناختی یک دوره است. «چنین نقدی قادرست از طریق کمک به خواننده و آگاهاندن او که چرا پاره ای خطاها از مشخصات آثار ادبی عصر معینی است، بر معلومات وی بیفزاید - حتی می تواند ماهیت چنین خطاها را تبیین کند، اگر چه پی بردن به خطا بودن آنها فقط با تکیه بر معیارهای ادبی محض صورت می گیرد» (دیچز، 552، 1369). محمود دولت آبادی به شهادت آثارش یکی از تواناترین داستان نویسان امروز ایران است. وی با انتشار رمان «جای خالی سلوچ» توانست جایگاه خود را در میان نویسندگان برجسته ادبیات داستانی تثبیت کند. تنوع و تعدد شاخصه های مثبت زبانی و ادبی دولت آبادی در این اثر با مضامینی از جمله فقر و گرسنگی، مناسبات زناشویی در شرایط نابسامان اجتماعی، مصائب پایان ناپذیر مردم ستم دیده و رنج کشیده روستایی، اصلاحات ارضی و تقابل سنت و تجدد، همراه شده و در مجموع ستون فقرات هنر نویسندگی وی را تشکیل داده است. نگارندگان این نوشتار برآنند تا با بررسی جامعه شناختی رمان «جای خالی سلوچ» رابطه میان آفرینش ادبی و اوضاع احوال اجتماعی و تاریخی نویسنده را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند و راهگشای نوعی نگرش تازه در برخورد هنری و علمی با یک اثر ادبی باشند"
۲.

بازتاب جبر و اختیار در کلیله و دمنه بهرام شاهی

کلیدواژه‌ها: کلیله و دمنه نصرالله منشی جبر و اختیار جامعه شناسی در ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۸
تبادلات ادبی و فرهنگی میان ملّت ها، از دیر باز امری رایج و مرسوم بوده است، به گونه ای که بازتاب بسیاری از گفتارها و اندیشه های فلاسفه، شعرا و نویسندگان یک جامعه را می توان در جوامع دیگر مشاهده کرد. در این میان تعامل فرهنگی و ادبی دو ملّت ایران و هند، به دلیل داشتن ریشه تمدنی مشترک از قدمت دیرینه ای برخوردار بوده است. تأثیر پذیری این دو فرهنگ را می توان در بررسی برخی از آثار ادبی از جمله کتاب کلیله و دمنه یافت. در این کتاب حیوانات دارای شخصیّت بوده و در عالمی همانند عالم انسانی زندگی می کنند. با تأمّل در کتاب مذکور می توان دریافت که اعتقاد به مشرب فلسفی جبر در مذهب هندو از یک سو و رواج اندیشه های جبر گرایانه اشاعره در جامعه ایران قرن ششم از سوی دیگر، سبب شده است تا مضمون جبر به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی و کاربردی این کتاب شناخته شود؛ با این وجود در بررسی کتاب کلیله و دمنه با برخی از حکایات و امثال مواجه می شویم که هاله ای از اختیار بر آن سایه افکنده و بیانگر اندیشه های اختیار گرایانه نویسنده می باشد. این نوشتار سعی در بررسی این موضوع داشته و به تبیین نگرش نویسنده و تفکّرات جبر گرایانه وی که در خلال حکایات انعکاس یافته است، می پردازد.