فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم فرهنگی در جوامع، موضوع جنسیت است که نمود آن و نگرش در مورد آن در فرهنگ ها و جوامع مختلف، شباهت ها و تفاوت های بنیادینی دارد. بررسی شباهت ها و تفاوت های بین فرهنگی می تواند به شناخت بهتر فرهنگ ها کمک کند. نهادهای آموزشی در جوامع نیز به عنوان ارکان تأثیرگذار در فرهنگ، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از این مسئله تأثیر می پذیرند. در این میان، کتاب های درسی به عنوان یکی از ابزارهای مهم در پی ریزی چارچوب فکری دانش آموزان شناخته می شوند. هدف مقاله حاضر، بررسی شباهت ها و تفاوت های نمود جنسیت در کتاب های درسی فارسی، انگلیسی، و فرانسه در ایران در طول یک دوره زمانی هفتادساله (1391-1316) است. کتاب های بررسی شده در این پژوهش، 9 جلد کتاب درسی اول دبیرستان شامل کتاب های فارسی سال های 1319، 1363، و 1391، کتاب های فرانسه مربوط به سال های 1316، 1367، و 1391، و کتاب های انگلیسی سال های 1319، 1360، و 1391 است. استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و فراوانی سنجی در این پژوهش، نشانگر شباهت ها و تفاوت هایی است که به نظر می رسد تاکنون کمتر به چشم آمده است. علاوه بر این، در کتاب های درسی انگلیسی و فرانسه مورد استفاده در ایران، شواهدی دالّ بر وجود شباهت ها و تفاوت هایی در زمینه جنسیتی شدن محتوای کتاب های درسی انگلیسی و فرانسه وجود دارد. یافته های پژوهش حاضر می تواند مسیر کسب بینش بهتر درباره ارتباط میان فرهنگی بین ایران، فرانسه، و انگلیس را هموار کند.
بررسی تأثیر شاخص های مطلوبیت فضای شهری بر میزان تحقق حق به شهر (مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق به شهر، یک حق بشری، شامل تعلق شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امورشهری است. قرارگرفتن این حق در چارچوب حقوق بشر بجای حقوق مدنی بدین معناست که هر انسانی صرف نظر از جنس، سن، نژاد و ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، تنها به دلیل انسان بودن شایسته بهره مندی از این حق است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شاخص های مطلوبیت فضای شهری بر میزان تحقق حق به شهر است. بدین منظور از نظریه ی حق به شهر لوفور و نظریه شاخص های مطلوبیت فضای شهر لینچ به عنوان چارچوب اصلی پژوهش حاضر استفاده شد. روش مطالعه از نوع پیمایشی است که از تکنیک پرسشنامه با حجم نمونه 305 نفر، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که؛ مؤلفه ی مشارکت در شهر با ضریب تأثیر استاندارد شده 21 درصد ، مؤلفه ی اختصاص دهی 18 درصد و شاخص های مطلوبیت فضای شهر (روانشناسی ۱9 درصد ، اجتماعی 16 درصد) بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر وابسته ی میزان تحقق حق به شهر داشتند.
کاربست تجربی نظریه فعالیت های روزمره در بررسی رفتارهای انحرافی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه فعالیت های روزمره، چرایی وقوع رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی و این گونه، این نظریه را آزمون تجربی کند. برخلاف بیشتر پژوهش هایی که نظریه فعالیت های روزمره را درباره قربانیان جرائم و چگونگی قربانی شدن به کار می برده اند، در پژوهش حاضر، این نظریه برای تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان به کار گرفته شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. درمجموع، 393 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند بین پسران و دختران از لحاظ میزان وقوع رفتارهای انحرافی، تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که وقوع رفتارهای انحرافی در بین دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. یافته ها همچنین نشان می دهند متغیرهای نظریه فعالیت های روزمره به خوبی رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان تبیین می کنند. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی نشان دادند متغیرهای این پژوهش، 44 درصد از تغییرات رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان تبیین می کنند. از تمامی متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی، سه متغیر شدت پیوستگی به دوستان بزهکار، فعالیت های ساخت نیافته و حضور چهره مقتدر، تأثیر معناداری در وقوع رفتارهای انحرافی دانشجویان داشتند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های نظریه فعالیت های روزمره را تأیید می کنند و نشان می دهند موقعیت ها، نقش بسزایی در وقوع رفتارهای انحرافی دارند و همان گونه که نظریه فعالیت های روزمره مطرح می کند، فعالیت های ساخت نیافته با همالان در غیاب چهره های مقتدر به وقوع رفتارهای انحرافی منجر می شوند.
شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی نگرانی های عمومی فراوانی به همراه داشته، به طوریکه، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی شده است. شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان در ارتباط با جهان طبیعی بنا شده است. در این پژوهش، ارتباط شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی با استفاده از روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دیدگاه های بوم شناسی انسانی، پارادایم بوم شناختی جدید و بوم شناسی ژرف استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، وضعیت شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است و در طیف 6 گزینه ای لیکرت، در بین گزینه های 4 و 5 قرار می گیرد. همچنین در میان ابعاد 11 گانه شهروندی بوم شناختی، همه ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار هستند اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین هوش معنوی و مولفه های آن با شهروندی بوم شناختی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (363/0r=). نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که از میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، دو بعد ""جامع نگری و بعد اعتقادی"" و ""سجایای اخلاقی"" توانسته اند 5/27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تببین کنند.
نگاهی جامعه شناختی به گسترش معنویت گرایی نوپدید در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویت گرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگی اجتماعی ای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریه پهنه محور بوده و داده ها از طریق پرسش نامه نیمه ساخت یافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل یافته ها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل می دهد که ابعاد آن همراه با مهم ترین عناصر تشکیل دهنده آن ها عبارتند از: الف علل مقدم: تنش های زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگی های عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینه آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخله گر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیده مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخله گر2: نظام ارزشی؛ جامعه پذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوه تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهت گیری ابزاری و غایی است.
بررسی اندیشه دینی معاد، هویت و جایگاه وجودی انسان در افکار ابن عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله علاوه بر بیان دیدگاه ابن عربی در زمینه معاد جسمانی سعی شده به بررسی هویت و جایگاه وجودی انسان، حیثیات و مراتب نفس به بدن و کیفیت سیر صعودی انسان از عالم جسمانی تا برزخ روحانی پرداخته شود. از نگاه ابن عربی، اگر به عالم که سراسر تجلی گاه کمالات حق است نیک بنگری؛ همه آنچه را که در عالم اکبر متفرق است در عالم انسانی خواهی یافت و هیچ حقیقتی در عالم نیست، مگر اینکه به مقتضای شرع و عقل در عالم وجود انسانی ظهور کرده باشد. پس می توان برای انسانی که ازحیث مرتبه اول است و از حیث تحقق آخر است دو معاد جسمانی و روحانی در نظر گرفت و اگر اختلافی در این بین باشد به نحوه اعاده و کیفیت آن باز می گردد. در نهایت ابن عربی معتقد است که روح بعد از مرگ و تعلق به عالم برزخ در قیامت به همراه بدن عنصری حاضر می شود.
آسیب شناسی جذب فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور به بازار کار (با تاکید بر نقش پارک های علم و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مقوله اشتغال به یکی از مهمترین دغدغه های کشورها تبدیل شده است. این موضوع در ایران پیوسته یکی از وعده های مسئولین نیز بوده و سهم قابل توجهی از توجهات را معطوف به خود نموده است. بحث اشتغال طی سال های اخیر به شدت در ارتباط با فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور مطرح شده و مطالبات از دولت فزونی گرفته است. در این رابطه با توجه تجربیات جهانی یکی از مهمترین بسترها، پارک های علم و فناوری هستند. مطالعات صورت گرفته حکایت از آن دارند که این نهادها در اقتصاد ایران نتوانسته اند در ارتباط با اشتغال زایی برای فارغ التحصیلان دانشگاهی نقش موثری ایفاء نمایند. آسیب شناسی این شرایط و ارایه راهکارهای عملیاتی موضوع مطالعه حاضر می باشد. در این راستا در چارچوب روش سروکوال و با استفاده از تحلیل شکاف تلاش گردیده به مطالعه وضع موجود و مطلوب و استخراج استراتژی های عملیاتی در قالب یک نقشه راه به تفکیک چهار عامل موثر بر اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی شامل: نظام دانشگاهی، فارغ التحصیلان دانشگاهی، فضای کسب و کار و دولت پرداخته شود. نتایج حکایت از آن دارند که از میان راهکارهای مختلف (پیشنهادی) مواردی چون: ساختارسازی جهت اطمینان از توجیه پذیری اقتصادی طرح ها، راه اندازی بازار دارائی های فکری (بورس ایده) به عنوان شرط لازم جهت شکل گیری اقتصاد دانش بنیان، طراحی الگوی تامین مالی ویژه این نهادها"، "طراحی سازوکار عملیاتی بهره گیری از پتانسیل های بین المللی و حرکت به طرف اقتصادی نمودن فعالیت این نهادها و متعاقباً افزایش استقلال آنها، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند
مطالعات تجاری سازی دانش با رویکرد اکوسیستم کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
۱۶۵-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
دانشگاه کارآفرین و جامعه محور به عنوان نسل جدید دانشگاه ها علاوه بر رسالت تولید، انتقال و ترویج دانش، رسالت خطیر تبدیل و بهره برداری از دانش یا همان تجاری سازی دانش را بر عهده دارد. لذا، امروزه یکی از الزامات و مقدمترین سیاست ها در دانشگاه ها جهت نیل به دانشگاه کارآفرین، آمادگی سازمانی برای تجاری سازی دانش می باشد. درحالی که مدل های مختلفی از تجاری سازی دانش توسط دانشگاه ها در ادبیات پژوهش ارائه شده اند، مدل های موجود دارای عدم رویکرد همه جانبه هستند که باعث شده است، اهداف تجاری سازی دانش در دانشگاه ها به نحو شایسته ای تحقق نیابند. با در نظر گرفتن این خلأ پژوهشی، این پژوهش با استفاده از رهیافت جامع نگر اکوسیستم کارآفرینی و با استفاده از روش سنتز پژوهی درصدد ارائه مدلی ترکیبی از مجموعه مدل ها و مؤلفه های ارائه شده در ادبیات می باشد. با مطالعه نظامند 60 پژوهش، این پژوهش یک طبقه بندی جامع نگر از تجاری سازی دانش بر اساس اکوسیستم کارآفرینی را احصاء می نماید که در آن 83 ویژگی در هفت زمینه اصلی شامل تعهد مدیریتی، فرهنگ کارآفرینی، زیرساخت های تولید دانش و تجاری سازی دانش، زیرساخت کیفیت منابع انسانی، محیط خارجی؛ تعاملات و توسعه، طبقه بندی و در قالب مدل ترکیبی ارائه شده اند. این مدل با ارائه مکانیزم های آمادگی سازمانی برای تجاری سازی دانش در هفت زمینه اصلی، درک جامع تری از تجاری سازی دانش بر اساس اکوسیستم کارآفرینی ارائه می نماید و توضیح بهتری می دهد که چرا برخی دانشگاه ها کارآفرینانه تر از بقیه هستند و عملکرد تجاری سازی بهتری دارند.
An Appropriate Model for Talent Management Based On Emotional, Organizational and Cultural Intelligences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Purpose: The aim of this paper was to provide a talent management model based on emotional, organizational and cultural intelligence in Islamic Azad Universities, Fars province. Methodology: The research used descriptive and survey methods and the statistical population included all faculty members of Islamic Azad University, Fars Province in educational year in 2016-2017. The sample size included 332 subjects who were selected by stratified random sampling method. The data collection tools were talent management questionnaire (2007), Albrecht organizational intelligence questionnaire (2003), Goleman emotional intelligence questionnaire (2000) and Ang and Earley cultural intelligence (2004). Findings: Data were analyzed using the SPSS and Amos software. Pearson correlation results showed that there is a significant positive relationship between emotional intelligence and its components with talent management. There is also a significant positive relationship between organizational intelligence and its components with talent management, as well as there is a significant positive relationship between cultural intelligence and its components with talent management. Structural equation modeling results showed that emotional intelligence variable (0.24%) explained the highest cultural intelligence variance. Conclusion: Therefore, the results of the study suggest that by increasing emotional, organizational and cultural intelligence among the faculty members of Azad University, talent management will be also improved
Smart Talent Management and Its Relationship with Meritocracy in Educational Systems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aims to investigate the relationship between smart talent management and meritocracy in order to provide the expressive characteristics of the selection, appointment and maintenance of managers. Methodology: The research method is descriptive survey and the required information has been collected using a researcher-made questionnaire that its validity has been determined from the available resources and through expert opinion and its reliability has been determined by calculating the Cronbach's alpha coefficient (.882). The statistical population of the present study includes the associate professor faculty members and higher rankings and staffs having MA and higher degrees, i.e. a total of 1,200 people. Sampling method is stratified random sampling through which 291 people are selected as the statistical sample. Findings: Findings of exploratory factor analysis show that strategy, attraction, evaluation and discovery of talents are the main components of talent management, and organizational learning, knowledge expansion and sharing are the main components of knowledge management. Among the 13 dimensions of talent management, the development of talent with a standard coefficient (.90) and preservation of talent with a standard coefficient (.88) are the most effective ones, respectively. Discussion: Among the 13 dimensions of knowledge management, expansion and sharing with a standard coefficient (.95) and organizational learning with a standard coefficient (.88) are the most effective ones, respectively. Also, confirmatory factor analysis confirms the relationship between smart talent and meritocracy with a standard coefficient (1.06), and test statistics has evaluated the severity (correlation coefficient) of this relationship (.299).
Providing a Model for Improving the Students' Satisfaction from Governmental and Non-Governmental Universities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The research is conducted to provide a model for improving the students' satisfaction from governmental and non-governmental universities in Zanjan province. Methodology: The research method is mixed (quantitative-qualitative) exploratory-confirmatory. The statistical population of this research is of higher education professionals active in governmental and non-governmental universities in the qualitative section. Purposive sampling method by using snowball technique and applying theoretical saturation grounded theory of semi-structured interviews for 20 experts was used. The statistical population of the quantitative part of the research included all active students in public universities and nongovernmental universities in the second semester of the academic year 2017-2018. The data collection method of the quantitative section is a researcher-made survey questionnaire. Findings: Final model -which consists of dimensions (educational, research, administrative /financial, welfare, cultural, political, technology, virtual, and international), and 23 components and 70 indices about the field of improvement of the student satisfaction- was confirmed by the results of the research. Conclusion: The results showed that all these factors should be addressed in Improving the Students Satisfaction.
The relationship between emotional intelligence, attachment styles and optimism with Martials satisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study was to investigate the relationship between emotional intelligence, attachment styles and optimism with mental health and marital satisfaction of couples who refer to Andimeshk counselling centers in the period of 3 months. Material & Method: 15o volunteer couples who were selected by applying multi cluster sampling method. Measurement tools include Emotional intelligence scale (Wang and Lu, 2002) Adult attachment scale (Collins and Reid, 1990) Optimism inventory of couples (Rajabi, 2002) Goldberg’s general health questionnaire (1989) and marital satisfaction scale (sanaee, 2001) were applied to measure variables. Findings: The data analysis was performed by Pearson correlation coefficient and step by step regression. Results showed that there was a significant positive correlation between emotional intelligence, Adult attachment scale, Optimism, general and marital satisfaction. results of regression analysis show that emotional intelligence, Adult attachment scale, Optimism, general health can predict marital satisfaction significantly Discussion: finding reveals for finding marital satisfaction couples should be able to emotionally
The effectiveness of mindfulness training method on male students’ self-efficacy and intelligence beliefs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to discuss the effectiveness of mindfulness training method on male students’ self-efficacy and intelligence beliefs. Methodology: The present study method of data collection was descriptive and correlational method. The statestical population consists of all male students in secondary schools of Qouchan city in academic year of 96-97. The studied sample includes 30 members , who were selected from the intended population employing multicluster sampling method and were randomly substituted in a experimental group (15 members) and control group (15 members). Findings: The results indicated that mindfulness training influenced male students’ self-efficacy and intelligence beliefs. Descriptive results indicated that the average scores of pretest and posttest for variables of self-efficacy and intelligence beliefs was not different. Also the results of effect tests among subjects which were conducted by covariance method, indicated that scores of intelligence beliefs and self-efficacy in test group was higher than control group. Discussion: It deserves that teachers and educators provide more and better opportunities for learning, by preparing appropriate conditions for self-efficacy growth and extrinsic intelligence beliefs increase, by mindfulness training method.
بازنمایی روابط خانوادگی در فیلم های اصغر فرهادی(چهارشنبه سوری، درباره الی...، و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از قدیمی ترین و مهم ترین نهادهای بشری و موضوع تحقیق مهمی برای محققان است و همیشه توجه محققان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. تجربه زندگی مدرن بیانگر آن است که نهاد خانواده و روابط خانوادگی دچار تغییراتی شده است. اصغر فرهادی از جمله کارگردانانی است که در فیلم هایش به موضوعات و مسائل اجتماعی پرداخته و خانواده و روابط خانوادگی یکی از کانون های مهم فیلم های اوست. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که موضوعات اجتماعی در فیلم های اصغر فرهادی با موضوع خانواده و روابط خانوادگی چگونه بازنمایی شده است؟ فرهادی چه تصویری از خانواده و روابط خانوادگی در جامعه ایران به تصویر کشیده است و چه تأملات نظری می توان از فیلم های فرهادی بیرون کشید؟ روش مورد استفاده در این مقاله، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی مایرینگ بوده و سعی شده است که مضامین آشکار و مضامین پنهان موجود در فیلم های مورد مطالعه شناسایی شود. در فرایند تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری استفاده شده است. بر مبنای نظریه بازنمایی، بازنمایی صورت گرفته از خانواده و روابط خانوادگی در فیلم های مورد مطالعه اصغر فرهادی، روایتی است که از خانواده ایرانی در فضای مدرنیته ارائه شده است. بر اساس مقولات به دست آمده از فیلم های مورد مطالعه، می توان نتیجه گرفت که فیلم های مورد مطالعه بازنمایی ای از گسست پیوندهای خانوادگی یا روابط خانوادگی شکننده در جهان مدرن ارائه می دهند و در چنین فضایی روابط خانوادگی افراد به استحاله ارزش های وفاداری (خیانت)، طلاق، پنهان کاری و دروغ گویی، بی اعتمادی و ناامنی روانشناختی، خشونت، قضاوت های نادرست، و تقابل سنت و مدرنیته آغشته است.
پرسه زنان هراز: علل گرایش جوانان به پرسه زنی در خیابان هراز شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش جوانان به حضوری متفاوت در خیابان هراز و مصرف دلخواه از آن سبب شده است؛ تا این خیابان به عنوان بخشی از زندگیِ روزمره شهری، به مکانی برای پرسه زنی جوانان تبدیل شود. لذا این پژوهش با هدف بررسی علل گرایش جوانان به پرسه زنی در خیابان هراز شهر آمل انجام شده است. رویکرد این پژوهش کیفی است؛ و از روش مصاحبه و مشاهده جهت گردآوری اطلاعات بهره برده ایم. جامعه مورد بررسی پژوهش 35 نفر از پرسه زنان و 10 نفر از فروشندگان می باشند. به طورکلی یافته های این تحقیق نشان داد که اکثر پرسه زنان، جوانانِ غیربومی (دانشجویان) می باشند و علت اصلی حضورشان در خیابان هراز برای پرسه زدن، تنها گذران فراغت می باشد. پرسه زنان هراز با هدف اعتراض به تمایزات و خارج کردن این خیابان پر زرق و برق از سلطه ثروتمندان به این خیابان نیامده اند؛ بلکه به سبب پذیرشِ پرسه زنی در این خیابان (توسط مردم) به عنوان تفریح جوانان، بی هزینه بودن، آشنایی و مصاحبت با جنس مخالف، یافتن دوستان جدید، آگاهی از آخرین مدها و قیمت ها به این خیابان پا گذاشته اند؛ اما با پرسه زدن های پی درپی، باعث شدند ماهیت این مکان را که به نظر باید در انحصار طبقه خاصی (ثروتمندان) باشد؛ دگرگون شود. آنها بدون توجه به آنچه برایشان در نظر گرفته شده مصرف دلخواه خود را از هراز دارند. اگرچه به واسطه پرسه های مکرر در این خیابان خود را ملزم می دانند سبک پوشش و آرایش خود را با مکان (بالاشهر) هماهنگ کنند و سبب تمایززدایی شوند.
اثر سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر تمایز اجتماعی: با تأکید بر مالکیت اتومبیل لوکس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۵
۱۷۰-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تمایز اجتماعی وضعیتی است که از طریق فعالیتهای معطوف به مصرف مشاهده می شود. در جوامع مدرن طبقه ها و پاره طبقه های اجتماعی به واسطه مصرف کالاهای اقتصادی و فرهنگی مواضع اجتماعی متفاوتی اتخاذ می کنند. اتومبیل نماد شاخص تعیین وضعیت اجتماعی افراد است که حد و مرزهای طبقه های اجتماعی را مشخص می کند اما در نهایت فهم ناروایی از نابرابریهای طبقه های اجتماعی را رسمیت می بخشد. پژوهش حاضر تلاش دارد نشان دهد که، طبقات مختلف دارای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی یا فاقد آن، با انتخاب اتومبیل لوکس در پی کسب تشخص و تمایز هستند و با انتخاب تولید انبوه به دنبال برآوردن ضرورت زندگی شان هستند و به طور مشخص در پی پاسخ به این پرسش است که آیا اتومبیل لوکس پلاک اروند، منجر به ایجاد حس تشخص در میان پاره طبقه های اجتماعی بالای دارای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی شده است؟ روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر، پیمایش است. جامعه آماری متشکل از تمامی افراد 18 سال به بالای شهر دزفول و حجم نمونه برابر با 268 نفر است که تعداد 134 نفر را گروه دارندگان اتومبیلهای لوکس اروند و 134 نفر را گروه دارندگان اتومبیلهای تولید انبوه تشکیل داده اند. از نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. یافته ها: تحلیل داده های تحقیق حاکی از تفاوت معنادار بین دارندگان خودروهای لوکس و تولید انبوه از لحاظ هر سه بعد سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و تمایز اجتماعی است. در ضمن، شدت همبستگی بین سرمایه اقتصادی و تمایز اجتماعی بیشتر از شدت آن بین سرمایه فرهنگی و تمایز اجتماعی است. در بخش معادلات ساختاری نیز تغییرات واریانس تمایز افراد از طریق سرمایه های اقتصادی و فرهنگی به میزان 64% تبیین گردید که در این میان نقش سرمایه اقتصادی بسیار بالاتر از سرمایه فرهنگی برآورد شده است. بحث: جمع بندی نتایج نشان داد که پاره طبقه های فرادست دارای اتومبیل لوکس، و به واسطه برخورداری از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، تمایز و تشخص اجتماعی کسب می کنند که این تمایز اجتماعی موقعیت آنها را از دیگر گروه ها متفاوت و ممتاز نشان می دهد. در برابر، پاره طبقه های اجتماعی فرودست با انتخاب اتومبیل تولید انبوه و برمبنای دارابودن حجم کمی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، تمایز اجتماعی کمتری کسب می کنند و یا به عبارت بهتر در پی کسب تمایز اجتماعی نیستند.
رابطه تحریک جویی و رفتار پرخطر رانندگی در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت مجموعه ای از احساسات، تمایلات و الگوهای رفتاری معین است که چگونگی درک و پاسخ افراد به حوادث و رویدادها را مشخص می کند. رویکرد و رفتار رانندگی نیز تحت تأثیر شخصیت راننده قرار دارد و برخی از ویژگی های شخصیتی، رانندگان را به سمت رفتارهای پرخطر رانندگی سوق می دهند. مدعای نوشتار حاضر این است که تحریک جویی با دو ویژگی شدت هیجان و تنوع طلبی، رفتار پرخطر رانندگی را با سه مشخصه خطا، لغزش و تخلف، تحت تأثیر قرار می دهد. نتایج تحقیق پیمایشی بر روی رفتار رانندگی ۱۶۰ نفر از رانندگان (خودرو سواران) ۱۸سال و بالاتر ساکن شهر مشهد در سال ۱۳۹۰ که به روش نمونه گیری چندمرحله ای برگزیده و مورد مصاحبه قرار گرفته اند، نشان داد که اگرچه به طور کلی میزان تحریک جویی آزمودنی ها در حد متوسط و رفتارهای پرخطر رانندگی آن ها در حد پایین است، بین دو مجموعه متغیر تحریک جویی و رفتارهای پرخطر رانندگی هم بستگی نسبتاً بالا (۵۳/۰=ρ) وجود دارد و در ایجاد این هم بستگی، از مجموعه تحریک جویی، متغیر شدت هیجان و از مجموعه رفتار پرخطر، متغیر خطای رانندگی بیشترین سهم را بر عهده دارند.
تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی و فرهنگی بر نگرش به فرزندآوری (مورد مطالعه: زوجین در آستانه ازدواج شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر مؤلفه های سرمایة اجتماعی و فرهنگی بر نگرش زوجین در آستانة ازدواج شهر تهران درمورد فرزندآوری بررسی می شود. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، ۴۰۰ زوج در آستانة ازدواج مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای انتخاب و با کمک ابزار پرسشنامه بررسی شدند. متغیرهای مستقل استفاده شده برای تبیین نگرش زوجین در آستانة ازدواج درمورد فرزندآوری عبارت اند از: اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکة روابط اجتماعی، شبکه های اجتماعی مجازی، مصرف محصولات فرهنگی، سرمایة فرهنگی نهادی و سرمایة فرهنگی تجسم یافته. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای بررسی شده حدود 16 درصد از تغییرات نگرش درمورد فرزندآوری را تبیین می کنند. همچنین براساس تحلیل مسیر، در بین متغیرهای مورد بررسی مهم ترین متغیر اثرگذار بر نگرش درمورد فرزندآوری، متغیر مشارکت اجتماعی با ضریب بتای ۳۲۹/۰ بوده است و بعد از این متغیر، متغیرهای شبکه های اجتماعی مجازی، سرمایة فرهنگی نهادی و سرمایة فرهنگی تجسم یافته به ترتیب بیشترین سهم را در نگرش زوجین شهر تهران درمورد فرزندآوری دارند. همچنین، متغیر مصرف محصولات فرهنگی به عنوان یک متغیر میانی اثرگذار بر متغیر وابسته، بیشترین تأثیرپذیری را از سایر متغیرها داشته است.
مفهوم سازی سبک زندگی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی در موضوع سبک زندگی انجام شده است که مفهوم سازی های نامناسب و خلط مفهومی سبک زندگی با مفاهیم نزدیک، از جمله مشکلات برخی از این پژوهش ها به شمار می آیند. هدف از این مقاله پالایش فضای مفهومی سبک زندگی و ارائه مفهوم سازی دقیق از سبک زندگی فرهنگی است. بدین منظور، با استفاده از روش اسنادی و تکنیک تحلیل مفهومی، ابتدا ارتباط میان فرهنگ، خرده فرهنگ، مصرف و سبک زندگی بررسی و سپس با تحلیل وجوه مشترک تعاریف موجود، تعریف روشن تری از سبک زندگی و سبک زندگی فرهنگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که سبک زندگی به معنی الگوی کنش های روزمره مطعوف به مصرف و تولید فرهنگی، اجتماعی و مادی با مفاهیمی نظیر فرهنگ، خرده فرهنگ و مصرف همبسته است و با آنها همپوشانی جزئی و یا کلی دارد. سبک زندگی به سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل تفکیک است؛ در حالی که سبک زندگی اجتماعی به تولید و مصرف روابط اجتماعی معطوف است، سبک زندگی اقتصادی شامل تولید و مصرف مادی است و سبک زندگی فرهنگی نیز به الگوی کنش های روزمره معطوف به مصرف و تولید محتوای نمادین راجع است.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.