تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال دهم تابستان 1396 شماره 2 (پیاپی 38) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق از زمین، هوا و دریا به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده دارای اهمیت فراوانی است. یکی از پیامدهای بسیاری از جنگ ها ازجمله جنگ ایران و عراق، بُعد اسارت است. هدف مقاله حاضر بررسی این پیامد جنگ هشت ساله بین دو کشور ایران و عراق است. این مقاله هم از زاویه تجربه های زنانه و هم تجربه های مردانه به مقوله اسارت نگریسته است. در این راستا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر رویکرد عرفی، دو مجموعه خاطرات دوران اسارت با عنوان «من زنده ام» خاطرات دوران اسارت معصومه آباد و «حکایت زمستان» خاطرات دوران اسارت عباس حسین مردی بررسی شده است و در ادامه، مفاهیم، مقوله های فرعی و درنهایت، مقوله های اصلی، برگرفته شده است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که اسارت برای اسیران ایرانی تا حد زیادی به عنوان ادامه مقاومت و مبارزه تعریف شده بود، اما به طور خاص، تجربه های این زنان و مردان، ذیل 16 مقوله فرعی قابل تقسیم بندی است که با تحلیل و جمع بندی در قالب 6 مقوله اصلی تعریف می شوند که عبارتند از: تعارض مکانی، خشونت، عوارض جسمانی، تجربه های روانی، سازوکار های مقابله با بحران، و سیاست های خصمانه.
جامعه شناسی برنامه های درسی پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های درسی علاوه بر دانش تخصصی خود، پیام های ضمنی ای را درباره ارزش ها، نگرش ها، و قواعد رفتاری به فراگیران منتقل می کنند که بر کردار و تلقی های آن ها تأثیر می گذارد. مقاله حاضر، به بررسی این مسئله می پردازد که «هریک از نظریه ها یا چشم اندازهای نظری جامعه شناسی، برنامه پنهان درسی را چگونه تبیین می کند؟» بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی مفهوم برنامه درسی پنهان و مرور تعریف ها و ماهیت آن در چشم انداز نظریه های گوناگون جامعه شناسی و شناسایی جنبه های اجتماعی شکل گیری برنامه های پنهان است. مقاله حاضر، پژوهشی کیفی در حوزه جامعه شناسی آموزش است که در آن مفاهیم و نظریه های مختلف مرتبط با برنامه درسی پنهان با استفاده از روش اسنادی، گرد آوری و تحلیل شده اند. چارچوب نظری این مقاله مبتنی بر دیدگاه های انتقادی در آموزش است و نتایج به دست آمده نشان می دهد که کردارهای ذی نفعان آموزش، روال ها، قوانین، کنش های متقابل، و ساختارهای اجتماعی در شکل گیری برنامه های درسی پنهان، نقش جدی ای ایفا می کنند. همچنین نتایج این بررسی مشخص کرد که طرفداران کارکردگرایی، برنامه درسی پنهان را به دلیل انتقال ارزش های اجتماعی، دارای ضرورتی کارکردی می دانند. مارکسیست ها و طرفداران نظریه انتقادی، میان برنامه های درسی پنهان و ساختار کلی اجتماعی، رابطه معنا داری درنظر گرفته و نقش برنامه را عبارت از آماده سازی فراگیران برای استثمار شدن در بازارهای کار معرفی می کنند. نظریه کنش متقابل اجتماعی به سلطه بی چون وچرای برنامه درسی پنهان معتقد نیست و امر جامعه پذیری را محصول «تعامل فراگیر» و «معلم » می داند. نظریه های فمینیستی نیز برنامه پنهان را عاملی برای مشروعیت بخشی به کلیشه های جنسیتی میان دانش آموزان دختر و پسر معرفی می کنند.
مطالعه وضعیت نگرشی دانشجویان در مورد فضای اداری در حوزه عمومی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت فضای دانشگاه به طور عام، و فضای اداری آن، به طور خاص به عنوان نخستین فضایی که دانشجویان از زمان ورود تا پایان تحصیلات خود با آن سروکار دارند در مقاله حاضر، نگرش دانشجویان در این زمینه بررسی شده است. کیفیت نگرش دانشجویان به فضاهای اداری در حوزه عمومی دانشگاه، و زمینه های ذهنی و مقوله های مشترک میان دانشجویان، بحث های اصلی مورد بررسی مقاله هستند. روش پژوهش حاضر، کیفی و ابزار اصلی آن، مصاحبه های فردی و گروهی است. در این راستا، بیش از 80 مصاحبه با فعالان و دانشجویان دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، خوارزمی و الزهرا انجام شده است. شاخص های فضای اداری در این پژوهش عبارتند از: رضایت از فضای اداری، امور رفاهی دانشجویان، و وضعیت انتقادی در برابر چنین فضایی، که تلاش شده است با دسته بندی و ارجاع به نگرش دانشجویان در مورد این شاخص ها، به مسائل تحقیق پاسخ گوییم. مشکلات و موانع موجود در فضای اداری دانشگاه و راهکارهای دانشجویان برای رفع آن ها نیز ازجمله موضوع های موردبررسی مقاله بوده است.
تبیین فرایند تکامل هویت حرفه ای؛ در بین دانشجویان دوره دکترای علوم اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (زمینه ای) اشتراوس و کوربین به بررسی نحوه تشکیل هویت حرفه ای در میان دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاه های وزارت علوم پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده که با روش نمونه گیری نظری و تکنیک اشباع نظری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 528 نفر بوده که با 22 نفر از آن ها به شیوه نیمه ساختارمند، مصاحبه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مجموع شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و استراتژی ها، باعث شده اند که هویت حرفه ای دانشجویان دوره دکترای تخصصی علوم اجتماعی در ایران، نامتوازن شود، یعنی آن ها از آینده حرفه ای خود اطمینان نداشته و با یک دانش سطحی و مبهم و دستگاه فکری ناپایدار در زمینه حرفه خود، در یک وضعیت سردرگمی به سر می برند. پدیده هویت حرفه ای نامتوازن، به خود نامنسجم ربط می یابد. خود نامنسجم، خودی است که در آن فرد صاحب حرفه، فاقد هویت علمی یکپارچه و متعادل است و ازاین رو نمی تواند اهداف ازپیش تعیین شده و برنامه دار کنش حرفه ای را انجام دهد.
نگاهی جامعه شناختی به گسترش معنویت گرایی نوپدید در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویت گرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگی اجتماعی ای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریه پهنه محور بوده و داده ها از طریق پرسش نامه نیمه ساخت یافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل یافته ها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل می دهد که ابعاد آن همراه با مهم ترین عناصر تشکیل دهنده آن ها عبارتند از: الف علل مقدم: تنش های زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگی های عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینه آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخله گر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیده مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخله گر2: نظام ارزشی؛ جامعه پذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوه تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهت گیری ابزاری و غایی است.
بررسی چالش های فرهنگی اجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالش های فرهنگی اجتماعی و منابع انسانی فراروی توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم در سال تحصیلی 1390-1389 است. در مرحله نخست، شش دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، صنعتی شریف، اصفهان، شیراز و کردستان و در مرحله دوم، 460 نفر از میان دانشگاه های یادشده به صورت تصادفی، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده که ضریب پایایی آن براساس آلفای کرونباخ، 94/0 برآورد شد و روایی محتوایی آن را نیز چند تن از استادان صاحب نظر تأیید کرده اند. داده های به دست آمده، با کمک نرم افزار آماری SPSS محاسبه و در سطح آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. در سطح آمار توصیفی از شاخص های فراوانی، درصد و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی نیز از آزمون t ، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که چالش های مهم فرهنگی اجتماعی عبارت بوده اند از بالا بودن نسبت دانشجو به رایانه های موجود، ضعف روحیه جست وجوگری دانشجویان، و ضعف زبان انگلیسی دانشجویان و استادان. در بعد منابع انسانی نیز ناآشنایی دانشجویان با چگونگی دسترسی به اطلاعات موجود در پایگاه های اطلاعاتی، کمبود یا حرفه ای نبودن کارشناسان فناوری اطلاعات در دانشکده ها، و درک نشدن قابلیت های فناوری اطلاعات توسط مدیران، مهم ترین چالش های توسعه فناوری اطلاعات در آموزش عالی ایران بوده اند.
گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان: مقایسه دانشجویان بومی و غیربومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی وضعیت گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان بومی (تهرانی) و غیربومی (ساکن در خوابگاه ها) در دانشگاه های تهران، پیش از اجرای طرح بومی گزینی در دانشگاه ها می پردازد. در این پژوهش، اطلاعات اولیه دو تحقیق 1. طرح شیوع شناسی مصرف مواد مخدر (نمونه دانشجویان دانشگاه های تهران) (سراج زاده، 1383) با 1750 نفر نمونه؛ و 2. طرح نگرش ها و رفتارهای دانشجویان (نمونه دانشجویان دانشگاه های تهران) (سراج زاده و همکاران، 1382) با 686 نفر نمونه از هفت دانشگاه، شامل دانشگاه تهران، شهید بهشتی، امیرکبیر، صنعتی شریف، الزهرا، علم و صنعت و تربیت معلم، مقایسه و تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج کلی به دست آمده نشان می دهد که از 28 شاخص مربوط به انواع آسیب های مرتبط با گرایش و مصرف مواد مخدر، دانشجویان غیربومی در 13 شاخص و دانشجویان بومی در 8 شاخص، به طور جداگانه و هر دو گروه در 7 شاخص در یک سطح، درگیر انواع گرایش و مصرف مواد مخدر هستند. یکی از نکته های مهم این پژوهش این است که هر دو گروه دانشجویان بومی و غیربومی در زمینه مصرف مواد مخدر در سن بالای 18 سال و در مورد مصرف مشروبات الکلی، در سن پیش از ورود به دانشگاه و زیر 17 سال تجربه مصرف داشته اند. همچنین، یافته ها نشان می دهد که دانشجویان غیربومی بیش از دانشجویان بومی در معرض گرایش و مصرف مواد مخدر بوده و تجربه مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، شرکت در مجالس مصرف مواد و رفتارهای انحرافی ازجمله مصرف تفریحی تریاک و الکل در بین دانشجویان غیربومی شایع تر بوده است.