فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۴۱-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر پدیده ای است چندوجهی که بررسی و تحلیل کلیه وجوه و ابعاد آن، لازمه شناخت دقیق آن است. در گذشته فقر تنها از رویکرد درآمدی اندازه گیری می شد، اما این رویکرد سایر نمودهای فقر را در نظر نمی گیرد. به عنوان مثال ممکن است فردی ازنظر درآمدی فقیر نباشد اما مجبور باشد بخش عمده ای از درآمد خود را صرف بیماری صعب العلاج خود کند. رویکرد چندبعدی به اندازه گیری فقر (به جای رویکرد درآمدی)، ماهیت چندوجهی آن را در نظر می گیرد. راههای متفاوتی برای به حساب آوردن ماهیت چندبعدی فقر در ارائه شاخص فقر تاکنون معرفی شده است که ازجمله آنها می توان به داشبورد متغیرها، شاخصهای ترکیبی، نمودارهای ون، رویکرد تسلط، رویکرد آماری، رویکرد فازی و رویکرد شمارش اشاره کرد. روش: روش الکیر و فوستر، به عنوان یکی از پرکاربردترین روشهای اندازه گیری فقر چندبعدی روشی مبتنی بر شمارش است که توسط سازمان ملل متحد برای تولید شاخص فقر چندبعدی جهانی مورد استفاده قرار می گیرد و در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برای دست یابی به شاخص فقر چندبعدی، 10 شاخص در سه بُعد آموزش، سلامت و تسهیلات زندگی مورد بررسی قرار گرفت. با در نظر گرفتن وزن یکسان برای هر بعد و وزن یکسان برای هریک از شاخصهای درون هر بعد، خانواری فقیر تشخیص داده شد که در بیش از یک سوم شاخصها محروم باشد (حدثانی). آنگاه پس از شناسایی افراد فقیر توابع تجمیع مرسوم با تعدیلاتی اعمال شده و شاخصهای فقر الکیر و فوستر محاسبه شدند. در این تحقیق روش الکیر و فوستر روی داده های مستخرج از طرح هزینه – درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران در سالهای 1370 تا 1392 به کار بسته شده است. یافته ها: نسبت سرشمار تعدیل شده در دوره موردبررسی در مناطق روستایی از 4/35 درصد به 1/10 درصد و در مناطق شهری از 3/13 درصد به 5/9 درصد کاهش یافته است. این کاهشها به واسطه کاهش شیوع و شدت فقر به صورت هم زمان بوده است. استنباط آماری انجام شده روی نسبت سرشمار تعدیل شده حاکی از آن است که اختلاف بین این شاخص در مناطق شهری و روستایی در تمام سالها در سطح اطمینان 95 درصد، معنی دار و اختلاف شاخص با مقادیر سال قبل آن نیز برای اغلب سالها چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی، معنی دار بوده است. بحث: محاسبه شاخص الکیر فوستر نشان داد که فقر چندبعدی در مناطق شهری و روستایی ایران با کاهش مواجه بوده است که البته شدت این کاهش در مناطق روستایی به شکل قابل توجهی بیشتر است. کاهش شدیدتر مقدار فقر در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری، به واسطه تمام امکانات و تسهیلات زندگی است که در فاصله سالهای 1370 تا 1392 برای خانوارهای روستایی فراهم شده است. در سالهای پس از اتمام جنگ بسیاری از خانوارهای روستایی کشور دسترسی به برق یا آب لوله کشی و یا حمام مستقل در محل سکونت خود نداشته اند. اما اقدامات انجام شده در بازه زمانی مزبور باعث شده است که این امکانات به سطح روستاها رفته و تسهیلات زندگی برای خانوارهای روستایی نیز فراهم شود. این در شرایطی است که تغییر مزبور در خانوارهای شهری چندان محسوس نبوده است؛ چراکه از ابتدای دوره نیز اغلب خانوارهای شهری به امکانات رفاهی موردبررسی دسترسی داشته اند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر نگرش نسبت به زندگی دانش آموزان پسر متوسطه ی دوم شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش نسبت به زندگی دانش آموزان انجام گرفت.جامعه آماری،کل دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان شوش در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند؛ تعداد 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تجدیدنظر شده28 عبارتی شاخص نگرش نسبت به زندگی که توسط باتیستا و آلموند(1998) تدوین شده است،استفاده گردید.جلسات آموزش ذهن آگاهی به مدت 10 جلسه در مورد گروه آزمایشی اجراء شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد.در این پژوهش از طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل با پیگیری 60 روزه استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به دانش آموزان باعث تغییر در نگرش آنان به زندگی می شود.(p>0.05)
بررسی محتوای موسیقایی رادیو آوا به روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است به نقد و تحلیل موسیقی های رادیو آوا در یک بازة زمانی مشخص بپردازد. اینکه چه آثاری از آن پخش می شود و هرکدام از آنها چه کارکردی دارند. اصلی ترین تأثیر موسیقی بر روح مخاطب (انسان) است. ماهیت آثار موسیقی متشکل از دو رکن بنیادین ملودی و ریتم است و این هر دو به انضمام شعر آنها (در صورت با کلام بودن) در این مقاله بررسی و تحلیل شده است تا ضمن مقوله بندی مضامین، محتوا و انواع موسیقی پخش شده از این رادیو را مشهود نماید. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. در روش تحلیل محتوای کیفی، جامعة مورد بررسی به صورت تصادفی، در دوازده روز از برنامه های رادیو آوا انتخاب شده که با استفاده از ضبط آنها، درنهایت 40 اثر بررسی و تحلیل شده اند. از رهگذر نقد و تحلیل فوق، ضعف ها و نقایص پخش، کارکرد و اجرای برنامه ها در رادیو آوا؛ تفکیک سیر تأثیرات مطلوب (کمال گرایی) از غیر آن و مقوله بندی مضامین، آواها و نواها در رادیو آوا، ترسیم شده است.
بررسی تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
28 - 58
حوزههای تخصصی:
فضای شهری جزئی از یک شهر است که به عنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیت های شهری است که بر نیازهای فردی و اجتماعی آحاد جامعه تأثیرگذار می باشد و شرایط زندگی افراد را اعم از زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تحت تأثیر قرار می دهد؛ که این امر شرایط رفاهی افراد را نیز در برمی گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی شهروندان 70-18 سال به بالای شهر تهران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش پژوهش میدانی، با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 625 نفر محاسبه شده است؛ روش نمونه گیری تلفیقی از دو نوع نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی بوده است. یافته های توصیفی به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر این است که 47 درصد از شهروندان کیفیت فضای عمومی شهر را در سطح متوسط و 7/51 درصد بالا و 2/44 درصد سطح برخورداری خود از رفاه را در سطح متوسط و 8/53 درصد نیز در سطح عالی بیان نموده اند؛ همان طور که مشخص است دو متغیر تحقیق در بین شهروندان در سطح متوسط و متوسط به بالا می باشند؛ نتایج استنباطی حاصل از محاسبات معادلات ساختاری بیانگر این است که در فاصله اطمینان 95 درصد به ترتیب ابعاد رضایتمندی (61/0)، احساس امنیت اجتماعی (52/0)، تأمین نیازهای اساسی (48/0) و احساس محرومیت نسبی (33/0-) از متغیر فضای عمومی شهری به عنوان متغیر مستقل تأثیر پذیرفته اند که این نتایج بیانگر تأیید فرضیات یادشده مبنی بر تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران می باشد. نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری نشان از برازش خوب الگو توسط داده ها داشته است؛ به عبارتی داده های به دست آمده از شاخص های به خوبی الگو را مورد حمایت قرار داده اند.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت ملی و هویت قومی شهروندان شهرستان نورآباد دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
65 - 90
حوزههای تخصصی:
گسترش فناوری های نوین ارتباطی و در رأس آن اینترنت و شبکه های ارتباطی، فضایی برای ساخت مجدد هویت فراهم نموده است، در این میان پیوند عناصر اساسی هویت ساز، یعنی زمان، مکان، فضا و مرزهای زندگی اجتماعی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. تحقیق حاضر در همین راستا و با هدف بررسی و شناخت تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت ملی و هویت قومی افراد 18 تا 40 سال شهرستان نورآباد دلفان انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایشی و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. روایی و اعتبار به کمک آلفای کرونباخ و اعتبار صوری حاصل گردید. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر معناداری بر هویت قومی دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی 72 درصد از تغییرات هویت قومی پاسخگویان تحقیق حاضر را پیش بینی می کنند. همچنین یافته های تحقیق حاضر نشان داد که شبکه های اجتماعی تأثیر معناداری بر هویت ملی دارند. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق حاضر حدود 24 درصد از تغییرات هویت ملی پاسخگویان تحقیق حاضر را پیش بینی می کنند.
Studying the Organizational and Intra-Organizational Factors Affecting the Faculty Members' Organizational Silence in Islamic Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of explaining the effect of organizational and intra- organizational factors affecting the faculty members' organizational silence in branches of Islamic Azad University. Methodology: The statistical population of this study was all faculty members of Islamic Azad University. The sample of this study was 380 ones according to the Cochran formula. After completing 380 questionnaires, analyzing the questionnaires was done using SPSS-23 software at the descriptive level of demographic characteristics including mean and standard deviation, minimum and maximum score of research variables and at inferential level using AMOS-23 software, multivariate analysis of variance and side findings by single-t and t-dependent tests. Findings: analysis of the results using SPSS-23 and AMOS-23 software showed that all factors of the organization had coefficients or impact factors higher than 0.3 at the level 0.001, and six dimensions related to the organizational factor and eight dimensions related to the intra-organizational factor, all affect the faculty members' organizational silence. Among the organizational dimensions, the human resources management and among the intra-organizational dimensions, the type of community culture had the highest impact on the organizational silence in Islamic Azad University. Two models with good fitting were presented for the organizational and intra-organizational factors. Discussion: All dimensions of human resource management, the characteristics of faculty members, the organization's characteristics, the organization culture, organizational climate, and organizational structure are effective in the organization factor. Human resource management has the most impact on silence and the organization type has the least impact on the silence
چگونه اسطوره ها به مسئله ای اجتماعی تبدیل می شوند؛ تحلیل اجتماعی اسطوره ها در قالب تقابل دوتایی فرصت/تهدید(مقاله علمی وزارت علوم)
اسطوره ها چه ماهیتی دارند؟ چگونه می توان ازخلال تحقیقی تجربی و انسان شناسانه، نشانه هایی عینی از تأثیرگذاری مفهومی به شدت انتزاعی همچون اسطوره را در زندگی روزمریه ایرانیان ثبت و مستند نمود؟ بنابراین در مقالیه حاضر، با هدف پاسخ دادن به این پرسش، مفهوم کلیدی تقابل های ساختاری برجسته می شود و مبتنی بر تعارض دوگانه های مشهوری مانند شرقی/غربی، زن/مرد، سنت/صنعت و...، نشان داده می شود که چگونه کار اسطوره تذکر به این مورد است که به هم خوردن تعادل میان این قطب های تقابلی، زیست-جهان ایرانیان معاصر را به مسائلی اجتماعی مانند سرگشتگی و ازجادررفتگی مبتلا کرده (سرگشتگی هایی همچون نفی مطلق سبک های زندگی شرقی وغربی). لذا جان ماییه اسطوره همان است که ازمنظری پدیدارشناختی، لحظات، رخدادها و پیشآمدهایی در زندگی ایرانیان و اجتماعات آن ها وجود دارد که با آگاهی از آن ها، شاید بتوان از این فراموشی وجودشناختی گذر کرد و دوباره اهمیت تعادل میان قطب های تقابلی را به جد یادآور شد و بدان آگاه شد. نتیجه این سطح از آگاهی نیز همان است که می توان جهان به سامان تری را - با علم به پیام اسطوره ها - از نو ساخت و تجربه کرد. همچنین در مسیر ساختن این جهان اسطوره ای به سامان اما پنهان و فراموش شده، روش این پژوهش بدین نحو بود که درحین گفت وگوهای جمعی وفردی آن، زوایایی به حاشیه رفته، تحقیرشده و سرکوب شده از زندگی ساکنان بلوکی مسکونی، به روایت کشیده شود؛ روایت هایی از شکست ها و رنج های آنان که درعین حال و به کمک جهان اسطوره ای، ساکنان این بلوک را وا داشت تا در تخیل به زندگی بهتر، آن همه تحقیر و درحاشیه بودن را به کناری بگذارند و جهانی زیباتر را بسازند.
تعارضات هنجاری منجر به ریاکاری به روایت سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
121 - 142
وجود ریاکاری به عنوان پدیده ای بین فردی و اجتماعی و استمرار آن در فرایند تجربیات جامعه پذیری نظر ما را به مسأله ای مهم در جامعه جلب می نماید. تفاوت یا تضاد هسته اصلی مفهوم ریاکاری است و عبارت از: گفتار در مقابل کردار، اعتقادات متظاهرانه در مقابل اعتقادات واقعی و صادقانه و اعتقادات در مقابل امیال است.
ریاکاری اگرچه پدیده ای بین فردی است اما به سطح گروه ها، نهادها و سازمانهای اجتماعی نیز گسترش می یابد. عملکردهای ریاکارانه از دو نوع الگوی خودآگاهانه و خودفریبانه پیروی می کنند. در این نوشتار با توجه به این که سینما علاوه بر بعد زیباشناختی دارای بعد اجتماعی نیز می باشد و روحیات جمعی و فرهنگ ملت ها را به نمایش می گذارد. همچنین فیلم ضمیر ناخودآگاه جمعی و گرایش های روحی و روانی جوامع را منعکس می سازد. از این رو پنج فیلم از پنج کارگردان با درون مایه اجتماعی که به طورغیرمستقیم پدیده ریاکاری را مطرح نموده اند گزینش شده اند. این نمونه ای هدفمند با تحلیل هم نشینی و تحلیل جانشینی و نیز باتوجه به رمزگان ها نشانه شناسی شده اند. سپس نشانه های عملکردهای ریاکارانه با توجه به مدلی مفهومی از ریاکاری و دیدگاه نمایشی گافمن مورد تحلیل قرارگرفته اند. بنابر یافته های تحقیق، از منظر فیلم های مورد مطالعه، متعاقب هنجارهای متعارض، ریاکاری در سطح افراد، گروه ها و نهادهای اجتماعی قابل تشخیص است. درحالی که به درستکاری و انسجام اخلاقی توصیه می شود، ریاکاری تعلیم و اشاعه می یابد. علل و انگیزه های کنش های ریاکارانه دو عامل منفعت شخصی و فشار موقعیتی همراه با عواملی چون ویژگی های پایدار شخصیتی، عادتها و عوامل روان شناختی می باشند. فشار موقعیتی عاملی اجتماعی و جامعه شناختی می باشد. منفعت شخصی عاملی روان شناختی اجتماعی است. منفعت شخصی رفتارها و کنش های افراد را به طور اساسی جهت داده و هدایت می کند. افراد منفعت شخصی خود را با توجه به افراد دیگر، گروه ها، جامعه و فشار موقعیتی تعریف و تعیین می کنند.
پیش بینی کیفیت مراقبت گری در روابط زناشویی براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
201-220
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عزت نفس و ادراک از سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی سبک های مراقبت گری دانشجویان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرد متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1395 است که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 245 نفر از آن ها انتخاب شده و به ابزارهای مراقبت گری، مقیاس عزت نفس و سبک های فرزندپروری والدینی ادراک شده پاسخ دادند. پس از اجرای پرسش نامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و هم چنین روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت مثبت و معنادار، و طرد، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس، فزون حمایتگری و صمیمیت عاطفی، بعد کنترل را به صورت منفی و معنادار و طرد، بعد کنترل را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، بعد وسواس را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر و با توجه به ظهور اندیشه های جدید همچون رویکرد نوین مدیریت عمومی، جوامع و اقتصادهای دانش بنیان و جهانی شدن؛ مفاهیم کارایی، اثربخشی و پاسخ گویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کرده اند. آموزش عالی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده است و سعی در تغییر رویکرد خود در جهت تجاری سازی فعالیت های دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران بوده است. به منظور دستیابی به این هدف رویکرد ترکیبی- متوالی مدنظر قرار گرفت، در مرحله کیفی پژوهش، با مرور اسناد و پژوهش های موجود و در ادامه انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با 9 نفر از خبرگان آموزش عالی به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری، شاخص های حکمرانی شبه تجاری (بازار گرا)، در مدلی شامل چهار بعد: زمینه ای، مالی، علمی و سازمانی، شناسایی شدند. در گام بعد، به منظور اجرای تحلیل عاملی تأییدی، این شاخص ها، در اختیار مشارکت کنندگان بخش کمی پژوهش قرار گرفت. شاخص های نکوئی برازش نشان از تأیید مدل پژوهش داشت و مقایسه میانگین نمونه و میانگین مفروض با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، حاکی از عدم همگرایی حکمرانی دانشگاهی در آموزش عالی ایران با رویکرد شبه تجاری مصرح در اسناد بالادستی آموزش عالی ایران داشت.
Design and Validation of the Questionnaire for Organizational Factors Affecting the Transfer of Learning to the Workplace(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to design and validate the questionnaire of organizational factors affecting the transfer of learning to the workplace in Islamic Azad Universities of the west of Iran. Methodology: The method of data collection was mixed of sequential exploratory design type. Qualitative data was collected through semi-structured interview with 15 people including faculty members and specialists of training and human resource development who were selected through purposive sampling of theoretical and snowball sampling type. The analysis of qualitative data was carried out through grounded theory method. In quantitative section, researcher-made questionnaire was investigated by 11 experts and its relative content validity was calculated. In this way, the validity of the questionnaire was verified by the specialists and its reliability was calculated by Cronbach's alpha (0/873). Afterwards, the final version was distributed among 309 employees from the universities. To validate the designed tool, confirmatory factor analysis was used. SPSS and Lisrel software were used for this purpose. Finding: In the qualitative section, 25 components were identified which were presented in paradigmatic model template including 6 dimensions; causal conditions, core phenomenon, context conditions, intervening conditions, strategies and consequences. The quantitative stage results showed that fit indices, factor loads and t-values obtained from each criterion were fit and the 6 main dimensions and their factors had the ability to explain the variable of learning transfer. Conclusion: The organizational factors, especially organizational culture, have an important place in learning transfer due to their role as facilitator and stimulator.
توسعه جنسیتی در دوره پهلوی اول با تأکید بر فرصت های تحصیلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پاسخ به این سوال است که توسعه جنسیتی زنان در بعد آموزش و پرورش در دوره پهلوی اول تا چه حد تحقق یافت؟ گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و شیوه تالیف مقاله، تحلیلی-تبیینی است. چارچوب نظری مفهوم کلیدی توسعه جنسیتی است که عبارت از بهره مندی برابر و بدون جهت گیری جنسیتی زنان و مردان ازحقوق، فرصت ها، خدمات، منابع و پاداش هاست. برابری جنسیتی اساس توسعه جنسیتی است چرا که با توانمندسازی زنان در سه بعد آموزش و پرورش، بهداشت و استانداردهای زندگی سروکار دارد. توسعه جنسیتی افزایش مشارکت و توانمندی زنان است که خود هدف و نتیجه توسعه محسوب می شود. یافته ها نشان می دهد در دوره مورد بحث نگرش جنسیتی حاکم برنظام آموزشی که از حمایت نگرشی جامعه نیز برخوردار بود موجب تحکیم مدل نان آوری مردانه و فرودستی زنان می شد. نظام آموزشی با نهادی کردن نقش های جنسیتی و ترویج آنها از طریق تفکیک جنسیتی دروس سدّ راه افزایش توانمندی زنان بود. این امرموجب کاهش فرصت های شغلی زنان به مشاغل با موقعیت و دستمزد پایین همچون پرستاری، مامایی و آموزگاری برای زنان شد که انعکاس نقش های جنسیتی سنتی زنان بود و کلیشه های جنسیتی مرسوم در زمینه تقسیم جنسیتی کار را کمتر به چالش می کشید و این با جامعه کشاورزی ایران تناسب داشت. به این ترتیب جامعه نیز از مشارکت فعالانه اقتصادی آنها درمسیر توسعه محروم ماند.
توسعه معنویت در دوران کودکی؛ رویکردی نهفته برای ارتقای سلامت و توسعه اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
۲۳۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
معنویت یکی از عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی، سلامت و توسعه انسانی، اجتماعی است. هدف این مطالعه مروری، تحلیل ابعاد معنویت مذهبی و شناسایی عناصر مرتبط با توسعه این ابعاد، به ویژه توسعه معنویت در دوران کودکی است. مرور انتقادی طبق شواهد موجود در متون، تجربیات دوران کودکی و چگونگی پرورش او در این مرحله، اثر مهمی بر کیفیت زندگی و سلامت فرد در طول زندگی او دارد. اغلب نظریه پردازان، تکامل بعد معنوی را مرتبط با سایر ابعاد توسعه انسانی مطرح کرده اند. در نظریه های ارائه شده، عناصر مؤثر بر شکل گیری معنویت یا مراحل توسعه آن در شرایط و زمینه های گوناگون (سن کودک و محیط زندگی) مورد بحث قرار گرفته است. حمایت از کودکان برای بیان احساسات و تجارب معنوی مانند عشق و نفرت، امید و ترس، اعتماد و نا امنی، ایجاد فرصت برای احساس حیرت و شگفتی، مهیا کردن زمینه برای تصویرسازی ذهنی، تقدیر از مشارکت کودک در کارها، همچنین بر انگیختن و تشویق کردن کنجکاوی او برای پرسیدن سؤال های مهم، برخی از روش های پرورش معنوی هستند. بحث همه کودکان با یک معنویت ذاتی متولد می شوند و ظرفیت پرورش آن را دارند. جایگاهی که کودک برای خود می یابد، احساس تعلق، تجربه معنا و شناخت پیدا کردن نسبت به خود، دیگران و نیروی برتر (امید و اعتماد)، از مهم ترین عناصر توسعه معنویت مذهبی در کودکان هستند. اهمیت دادن به زیبایی های درونی و تعمق در زیبایی ها و پدیده های هستی، زمینه رشد خلاقیت و پرورش روح یا تکامل معنوی را فراهم می کند. احساس همدلی و مسئولیت پذیری نسبت به خود، سایر موجودات و طبیعت، علاوه بر بهبود کیفیت زندگی فرد می تواند در ارتقای سلامت و توسعه اجتماعی نیز مؤثر باشد.
فرصت های نابرابر و مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
67 - 98
حوزههای تخصصی:
مشارکت اقتصادی گسترده مقدمه توسعه و تعالی نظام اجتماعی است. در این ارتباط، کنش های اقتصادی زنان به عنوان نیمی از جمعیت، مهم است. مقاله حاضر با دست مایه قرار دادن نظریه های نابرابری های جنسیتی و با استفاده از داده های ثانویه ارائه شده در مجمع جهانی اقتصاد و سازمان بین المللی کار، به بررسی و تحلیل تأثیر فرصت های نابرابر جنسیتی بر مشارکت اقتصادی زنان می پردازد. برای آزمون فرضیات پژوهش از داده های 143 کشور از نقاط مختلف جهان در سال 2017 استفاده شده است. بر اساس نتایج، نرخ مشارکت اقتصادی زنان با شاخص فرصت های نابرابر جنسیتی رابطه ای متوسط، مثبت و کاملاً معنی دار دارد (0.000 =SIG و 0.508= r). همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان می دهد که ابعاد فرصت های نابرابر جنسیتی (اقتصادی، آموزشی و سیاسی) حدود 42 درصد تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد مطالعه را تبیین می کند. در کل، فرصت های نابرابر جنسیتی یک محدود کننده در کنش اقتصادی زنان است.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به نابهنجاری اجتماعی در بین دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر خلخال در سال تحصیلی 94-93(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نابهنجاری های اجتماعی دانش آموزان در شهر خلخال انجام شده و روش مطالعه، پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری دانش آموزان دختر و پسر سال نخست مقطع متوسطه تحصیلی در سال 94-93 شهر خلخال، برابر با 1664 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 301 نفر تعیین شده و روش نمونه گیری طبقه ای بوده است. با استفاده از نظریه های کنترل اجتماعی، بیگانگی و خرده فرهنگ کج روی متغیرهای تحقیق استخراج شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد همبستگی متغیرهای مستقل، مانند معاشرت با دیگران ناباب با ضریب 515/، استفاده از رسانه های نوظهور 276/، ساختار تعاملات اعضای خانواده ازلحاظ اظهاری 219/0- و ابزاری 411/، و پایگاه اجتماعی 235/ و اقتصادی 139/، با گرایش به نابهنجاری اجتماعی معنادار است و مشارکت در امور مدرسه با گرایش به نابهنجاری با ضریب 102/0- معنادار نیست. همچنین، معاشرت با دوستان ناباب در تبیین متغیر وابسته بیشترین سهم را دارد.
ویژگی های خشونت خانگی علیه زنان و زمینه های فرهنگی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
41 - 100
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی، آسیب های متعدد جسمی و روانی برای زنان به همراه دارد. برنامه ریزی اجتماعی برای مقابله با این مسئله اجتماعی نیازمند شناسایی دقیق آن و زمینه های فرهنگی شکل دهنده آن است. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش پاسخ به این سؤال است که ویژگی های خشونت علیه زنان در خانواده و نیز عوامل فرهنگی زمینه ساز آن کدام است. نمونه مورد بررسی شامل 31 نفر از زنان خشونت دیده 15 تا 65 ساله شهر تهران است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ایشان جمع آوری گردید. روش انجام پژوهش روش تحلیل مضمونی بوده است. زنان خشونت دیده برای پدیده خشونت خانگی علیه زنان چهار ویژگی چرخه ای بودن، افزایش تدریجی تا مرحله جدایی و یا طلاق عاطفی، اجتناب ناپذیر بودن و همراه بودن خشونت جسمی با انواع دیگر خشونت را برشمردند. مضمون های فرهنگی اصلی شناسایی شده شامل مضمون اصلی مردسالاری (مضمون های فرعی جامعه پذیری جنسیتی، سلب قدرت تصمیم گیری از زنان و درونی سازی ستم) و مضمون اصلی نگرش های فرهنگی نادرست (طلاق تابوی اجتماعی، خشونت موضوعی مربوط به حوزه خصوصی خانواده و تحمل خشونت در هر شرایطی) بودند.
پدیدارشناسی تجربه زیسته هویت های دو جنسیتی از تعاملات خانوادگی تا تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
191 - 212
این پژوهش با هدف رسوخ به بطن تجارب زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی انجام شده است. توصیف تجربه و درک هویت های دو جنسیتی و پیامدهای این وضعیت جهت شناخت زیست جهان این افراد، از اهمیت به سزایی برخوردار است. بر همین مبنا، روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و با رویکرد تفسیری- ساختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 26 نمونه با افراد دو جنسیتی هرمافرودیت و تراجنسی مصاحبه عمیق بعمل آمده است. تجربیه زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی، نشان از درک این موقعیت به مثابه تعارض جنسی، دوگانگی در نقش، تبعیض، عدم تایید والدین و جامعه، احساسات آزار دهنده رنج و عذاب، احساس ترس، ناامیدی، خشونت و نزاع در تعاملات تا نفرت و بیزاری به جسم خوداست. این تجربه و درک آنان در طیفی از طرد اجتماعی، محرومیت، تبعیض موقعیتی، تا بی حیثیتی و بدنامی و برچسب اجتماعی در تعاملات اجتماعی دلالت می کند. برساخته های معنایی این افراد حاکی از آن است که هویت های دو جنسیتی در حال تجربیه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
مقایسه سرمایه فرهنگی بین دو گروه زنان با سابقه عمل های جراحی زیبایی و بدون انجام جراحی زیبایی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهشگران عرصه اجتماعی توجه زیادی به تحلیل و بررسی بدن داشته اند و آن را به منزله موضوع و هدفی برای پژوهش های زیباشناسانه مطرح کرده اند. با افزایش آگاهی مردم از استاندارهای زیبایی، میل به نزدیک شدن به این استانداردها زیادتر شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت زنان بدون جراحی زیبایی و پس از جراحی ازنظر سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن است. این مطالعه در قالب طرح پس رویدادی و به صورت مقطعی انجام شده است. داده های مطالعه از 383 نفر از زنان (191 نفر زنانی که جراحی زیبایی داشته اند و 192 نفر زنانی که جراحی زیبایی انجام نداده اند)، با سنین بالاتر از 15 ساکن شهر رشت و در ماه های مهر تا آذر 1395 جمع آوری شده است. برای انتخاب نمونه های لازم از بین زنانی که جراحی زیبایی انجام داده بودند، از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد. این زنان برای انجام یا دریافت مراقبت های مرتبط با جراحی زیبایی، به کلینیک های زیبایی مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه ها از زنان بدون انجام جراحی زیبایی نیز از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد<strong>.</strong> ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از: چک لیست ویژگی های اجتماعی - جمعیت شناختی و پرسش نامه های محقق ساخته سرمایهفرهنگی. نتایج این مطالعه نشان می دهند تفاوت معناداری بین سطح سرمایه فرهنگی کل و مؤلفه های آن یعنی سرمایه فرهنگی تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده وجود دارد. همچنین نارسایی در مؤلفه های سرمایه های فرهنگی، یکی از عوامل عمده در گرایش زنان به انجام جراحی های زیباشناختی است؛ بنابراین، لازم است در برنامه های مداخله ای برای تعدیل و اصلاح تمایل و رفتار بیمارگونه زنان نسبت به جراحی های زیبایی، به ارتقای سرمایه های فرهنگی توجه شود.
سازمان های مردم نهاد و امنیت شهری(مطالعه ی موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 133
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در ارتقاء احساس امنیت اجتماعی مردم در شهر اصفهان تدوین شده است. این پژوهش برخی ابعاد و مؤلفه های احساس امنیت (احساس امنیت مالی، احساس امنیت جانی، احساس امنیت اجتماعی) را که صاحب نظران جامعه شناسی، روان شناسی بدان توجه داشته اند، با تأکید بر اندیشه های نظریه پردازان کلاسیک و مدرن مورد بحث و بررسی قرار داده است. در این تحقیق متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، مسؤولیت پذیری اجتماعی، آگاهی اجتماعی و سرمایه ی اجتماعی و مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد به عنوان متغیر مستقل و احساس امنیت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.<br /> روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش است و از شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری، کلیه ی سازمان های مردم نهاد فعال و در دسترس در شهر اصفهان بوده است که تعداد آن ها 30 سازمان می باشد و جمعاً حدود 24240 نفر عضو در آن وجود دارد که به عنوان جامعه ی آماری تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.<br /> نتایج این پژوهش نشان می دهد احساس امنیت رابطه ی مثبتی با سرمایه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی و پایگاه اجتماعی دارد. اما ارتباط معناداری بین احساس امنیت با مسؤولیت پذیری اجتماعی، مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد و نوع فعالیت سازمان و سن مشاهده نگردید. همچنین آزمون تحلیل واریانس نشان داده است که حداقل اختلاف میانگین احساس امنیت در بین افراد با تحصیلات متفاوت و جنسیت متفاوت معنا دار است. با توجه به تحلیل رگرسیونی چند متغیره می توان نتیجه گرفت که بین احساس امنیت و متغیرهای چندگانه ی سرمایه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی، پایگاه اجتماعی و مسؤولیت اجتماعی رابطه وجود دارد و از بین متغیرهای چندگانه ی ذکر شده همچنین سرمایه ی اجتماعی بیش ترین اثر را در تبیین احساس امنیت داشته است و متغیر آگاهی اجتماعی کم ترین اثر را در بین متغیرهای مستقل در تبیین احساس امنیت داشته است.
تأثیر فرآیند نوسازی بر انتظام و امنیت اجتماعی در لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 122
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : این مقاله به بررسی تأثیر فرآیند نوسازی بر انتظام و امنیت اجتماعی لرستان طی دوره های تاریخی پهلوی اول، پهلوی دوم و انقلاب اسلامی می پردازد.
روش شناسی: روشپژوهش تاریخی و مبتنی بر اسناد و مدارک و داده های ثانویه است. واحدهای تحلیل، نظام سیاسی اجتماعی لرستان در دوره های تاریخی است.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که تا پیش از دوره پهلوی تنش ها میان گروه ها و اتحادیه های ایلی به طور عمده بر سر چراگاه بود. در روزگار پهلوی تا سال 1340، تنش میان ایل ها برای مالکیت بیشتر زمین صورت گرفت. ولی در دهه های 40 و 50 برای اشغال پست های اداری و تصدی امور دولتی و وابسته به دولت، به ستیزه جویی و رقابت پرداختند. در بعد از انقلاب نیز نزاع ها و اختلافات قبیله ای باعث بی نظمی و عدم انسجام اجتماعی شده است.
نتایج: فرآیند نوسازی در لرستان در نبود نهادهای کارای سیاسی به خشونت، بی ثباتی و عدم انسجام انجامید. این نابسامانی ها که بیش از همه از دگرگونی سریع اجتماعی مایه گرفته اند، حاکی از تضادهای مدرنیزاسیون دولتی بود و همواره با مقاومت های محلی همراه بوده است.