فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروه های کم درآمد و آسیب پذیر فشار وارد می کند و کنش ها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه داده بنیاد برساخت گرا است. مشارکت کنندگان را با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و برای گردآوری داده ها با 33 نفر از بازنشستگان سازمان های مختلف مصاحبه کردیم. با استفاده از تکنیک کدگذاری نظری، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 7 مقوله ساخته شد. این مقوله ها عبارتند از: سازگاری معیشتی، کاهش توان حمایت از فرزندان، دشواری انتظارات فرزندان، فرسایش روانی، کاهش همبستگی اخلاقی، محدودسازی تعاملات و فرسایش هنجاری. مجموعه این مقوله ها که بازنمای تجربه و تفسیر سالمندان بازنشسته از تورم است، نشان داد که زیست جهان مشارکت کنندگان در ابعاد مختلف ذهنی، عاطفی، هنجاری و تعاملی، تحت تأثیر تورم قرار گرفته است و آن را در قالب تنگنا تجربه می کنند.
مطالعه جامعه شناختی تهدیدات و فرصت های شیفت کاری در کادر درمان متأهل بیمارستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیفت کاری پدیده ای چندبعدی است که علاوه بر بهبود وضعیت اقتصادی فرد شیفت کار با ایجاد اختلالات خانوادگی و فردی به عنوان یکی از چالش های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی پرسنل کادر درمان بیمارستانی مطرح است. پرسنل کادر درمان ازجمله گروه های شاغل هستند که به دلیل شیفت کاری نسبت به سایر افراد بیشتر در معرض اختلالات فوق هستند. هدف این پژوهش مطالعه جامعه شناختی تهدیدات و فرصت های مرتبط با شیفت کاری کارکنان متأهل کادر درمان در بیمارستان های شهر تهران براساس معادلات ساختاری است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی، از نوع همبستگی در جامعه آماری کادر متأهل درمانی بیمارستان های شهر تهران در سال ۱۳۹6 انجام شد که 593 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از دیگر تحقیقات بود که پایایی آن توسط افراد خبره به صورت صوری و روایی آن توسط تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (ایموس) با بار عاملی 3/0 و بالاتر مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل های آماری براساس معادله ساختاری در برنامه SPSS و AMOS انجام یافت. مقادیر رگرسیونی مدل ساختاری نشان داد زندگی شیفت کاری بیشترین اثر را به میزان ۵۶/۰- بر متغیر امید به آینده و کمترین اثر را به میزان ۲2/۰- بر متغیر قدرت انطباق پذیری اجتماعی دارد. نتایج بیانگر تأثیر معنی دار شیفت کاری بر ازخودبیگانگی، سلامت اجتماعی، ارتباطات درون خانواده ای، نظارت های درون خانواده ای، قدرت انطباق پذیری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، رضایت از زندگی، گرایش به طلاق و امید به آینده در سطح 99 درصد (001/0>p) بود.
Application Model of Implementing Knowledge Management Training(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to present an applied model for implementing knowledge management training. Methodology: The purpose of this study was applied, and the research method was descriptive-survey and cross-sectional. The statistical population of the study consisted of Mazandaran city managers with experience of management and selected public administration professors in the universities of Mazandaran province (Qualitative) as well as all official, contracted, contracted, volumetric and corporate staff of Sari municipality (quantitative) in summer 1977 (1255). The analysis was based on data collected from 10 mayors and 295 staff of qualitative and quantitative subjects, using stratified random sampling and Cochran's formula (for quantitative phase). Was. The sampling method was "Samples containing rich information" (for the qualitative stage) from the target population. Data were collected in a qualitative phase using semi-structured interviews based on data theory and in a quantitative phase using a designed questionnaire including 88 items based on 5-point Likert spectrum, collected through soft SPSS and AMOS were analyzed. Exploratory and confirmatory factor analysis and Friedman test were used for data analysis. Findings: The results showed that the model of knowledge management training implementation includes 12 variables: organizational culture, organizational structure, information technology, human resources, knowledge process, leadership and leadership support, organizational learning, organizational strategies, communication, environment, It was motivation (benchmarking) and benchmarking. Conclusion: Knowledge management as a process effectively utilizes the competencies, experiences, specialties, skills, talents, thoughts, ideas, actions and imaginations of individuals and integrates them into the organization's information resources to achieve its goals.
بررسی رابطه مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان (مورد مطالعه : استادان خانم دانشگاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان و نقش بسیار مهم و تعیین کننده آن در توسعه پایدار از جمله موضوعات مورد توجّهی است که امروزه به لحاظ نظری و کاربردی به آن پرداخته می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه ابعاد مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان می باشد. مهارت های زندگی دارای ابعاد مختلف شامل مهارت مقابله با استرس ها، مهارت حلّ مسأله، مهارت تفکّر خلّاق، مهارت تفکّر نقّادانه، مهارت برقراری رابطه مؤثّر با دیگران، مهارت برقراری روابط بین فردی سازگارانه، مهارت خود آگاهی و مهارت همدلی با دیگران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریه ساختاریابی گیدنز، نظریه نیازهای اساسی مازلو، نظریات توانمندسازی و نظریات مهارت های زندگی شکل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و طرح تحقیق از نوع مقطعی بوده است و جامعه آماری شامل استادان خانم دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران168 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان به صورت کلّی رابطه داشته است. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد مختلف مهارت های زندگی و توانمندسازی زنان روابط معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که با افزایش هر کدام از این ابعاد، میزان توانمندی زنان افزایش می یابد.
ضرورت سیاست گذاری و برنامه ریزی استراتژیک در دیپلماسی ورزشی کشور
حوزههای تخصصی:
ورزش علاوه بر ابعاد فردی، دارای ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز می باشد و از این نظر، بسیار مورد توجه مسئولان و سیاست گذاران در تمامی کشورها قرار دارد. در عصر کنونی دیپلماسی نرم و دیپلماسی فرهنگی و ورزشی جایگزین دیپلماسی سخت شده است و بنابراین ورزش ابزاری است که دارای تأثیرات بسیار مهمی چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی می باشد. با توجه به این موضوع، در این مقاله تلاش شده است، با نگاهی به دیپلماسی ورزشی که مقدمه آن دیپلماسی فرهنگی است، به ضرورت سیاست گذاری و برنامه ریزی در این حوزه بپردازیم. بی تردید برای دستیابی به اهداف در نظر گرفته شده سیاست گذاری استراتژیک و بلندمدت بسیار ضروری است و بدون آن هر فعالیت و اقدام سلیقه ای و کوتاه مدت بی ثمر خواهد بود.
فروپاشی خرده گفتمان عشیره ای و رفتار انتخاباتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی؛ مطالعه موردی: حوزه انتخابی بویراحمد در دوره نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار انتخاباتی زمان مند، زمینه مند و مکان مند است. به بیان دیگر، رفتار رأی دهندگان از یک حوزه انتخابی به حوزه انتخابی دیگر و از یک انتخابات به انتخابات دیگر متفاوت است. در سال های گذشته مشارکت رأی دهندگان در استان های دارای بافت و ساخت اجتماعی عشیره ای در انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار زیاد بوده است. حوزه انتخابی بویراحمد ازجمله حوزه های انتخابی کشور بوده است که در تمام دوره های انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشترین میزان مشارکت را داشته است. بسیاری از پژوهش ها، این میزان زیاد مشارکت را با بافت اجتماعی و هژمونی خرده گفتمان عشیره ای این حوزه تحلیل کرده اند. در این مقاله این سؤال مطرح شده است که آیا گفتمان عشیره ای بر رفتار انتخاباتی رای دهندگان در یاسوج مسلط است یا این گفتمان هژمونی خود را از دست داده است. به عبارت دیگر، آیا هنوز گفتمان قوم گرایی بر رفتار انتخاباتی مردم یاسوج حاکم است یا اینکه رفتار انتخاباتی سوژه ها تغییر یافته و گفتمان دیگری جایگزین این گفتمان شده است. در این پژوهش از رویکرد منظومه نظری استفاده می شود و با درهم تنیدن نظریه های رفتار انتخاباتی و تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه و استفاده از روش مصاحبه گروهی متمرکز، گروه های اجتماعی زنان خانه دار، دانشجویان، کارمندان، بیکاران، ریش سفیدان و بزرگان روستاها، کارگران و کشاورزان یاسوج و روستاهای اطراف این شهر مطالعه می شوند و از این طریق مفصل بندی گفتمانی حاکم بر ذهنیت مشارکت کنندگان در بحث های گروهی درباره انتخابات مجلس شوری اسلامی بررسی می شود.
عشق به مثابه بلوغ مراقبتی نقدی بر نظریه مثلث عشق و ارائه رویکردی نوین به عشق در روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
437-466
حوزههای تخصصی:
نیاز به عشق، یکی از نیازهای حیاتی بشر و از مهم ترین انگیزه های تشکیل و تداوم خانواده است؛ اما به زعم متخصصان در کنار سایر عوامل، فهم نادرست از مفهوم «عشق»، این نهاد را در معرض تهدید قرار داده است. هدف از این پژوهش ارائه نگاهی تحلیلی به ادراک رایج زوجین به مفهوم «عشق» در روابط زوجین، خصوصاً با تاکید بر نقد نظریه «مثلث عشق» استرنبرگ(1986) -بعنوان رویکرد رایج به مفهوم سازی «عشق» نزد روان شناسان و مشاوران ایرانی- است. در همین راستا با استعانت از رویکردهای نوکلاسیک و سه ظرفیتی ذهن، تعریف تفکر مراقبتی و مولفه های آن، و همچنین ساختار شخصیت در نظریه تحلیل رفتار متقابل، رویکردی بدیل و جامع از «عشق پایدار» ارائه خواهیم داد تحت عنوان «عشق به مثابه بلوغ مراقبتی». برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی، تحلیل مفهومی و تحلیل استنباطی بهره گرفته ایم. وجه تمایز اساسی این رویکرد با رویکردهای پیشینی که یا عشق را در جدال با عقل توصیف می کنند، یا یکی ازاین دو را برده دیگری می خوانند، و بطور کلی «عشق» را تحت جبر ناهشیار بشر تلقی می کنند، در این حقیقت است که عشق منبعث از عقلانیت با هر سه ظرفیت شناختی، عاطفی و ارادی است و گرچه متاثر از الگوها و طرحواره های ناهشیار می باشد، اما پدیده ای چندوجهی و انتخابی است. در این مقاله میان مفاهیم «عشق» و «شبهِ عشق» تمایز قایل می شویم و با پیشنهاد رویکرد «هرم عشق» که دارای رأس «بلوغ مراقبتی» به معنای آگاهی دائمی نسبت به دلایل ایجاد و تداوم عشق می باشد، در پی ارائه تصویری کامل تر از معنای عشق حقیقی در روابط زوجین هستیم، عشقی که دارای ماهیت تحولی است و در هر مرحله از حیات خانواده با آگاهی از مضامین همان دوره، خود را تغذیه نموده و پایدار و شاداب بماند.
Comparison of effect of kwl educational strategy and concept mapping strategy on students’ critical thinking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to compare the effect of KWL educational strategy and conceptual mapping strategy on students' critical thinking. Methodology: This research was based on a quasi-experimental design with pre-test and post-test with two experimental groups and one control group. The statistical population consisted of all male students of the third grade high school of Miandoab in 2016-17. Three classes were selected through multistage cluster sampling. Two classes were randomly selected as experimental group and one class as control group. One of the experimental groups was taught in KWL and the other in a conceptual map. The control group was also trained in a conventional way. The pre-test and post-test data were used to collect data from the California Formation B Questionnaire. Findings: To analyze the data was used one-variable covariance analysis. The findings of the study showed that education through the Kwl strategy and conceptual mapping strategy is effective on critical thinking students (P <0.001). It was also determined that the effectiveness of KWL strategy on students' critical thinking was more than conceptual mapping strategy (p <0.001). Conclusion: Based on this study, both cognitive strategies and metacognitive strategies reinforce students' thinking. However, due to the findings of this research and related studies, it is better to use metacognitive strategies along with cognitive strategies because using metacognitive strategies, students monitor their learning process and become more aware of complex issues and points and they get more aware. Based on these findings and previous research, it is recommended that modern educational methods such as KWL and concept maps be used in teaching
Explaining Model for student sexual education in the age of Communication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: In the age of Communication, all aspect of education, especially sexual education, will be changed. Threats will be revealed, by inappropriate use of concepts related to sexual education. Therefore, the goal of this research was to explore the main elements of student sexual education in the age of Communication to design a model based on grounded theory. Methods: This study has a qualitative approach and grounded theory has been used as a research method. For gathering data, high level documents have been studied and interviewed 25 experts who were aware of the subject. The participants were selected through purposeful sampling method and the data were analyzed simultaneously by continuously comparisons based on Corbin and Strauss method. Results: The findings of study formed the basis of a conceptual model including the following components: Casual Condition (necessity: Awareness, directing, lack of appropriate program), phenomenon(opportunities and threats of sexual education in Communication), context conditions(Time, place and method of sexual education), intervening conditions(social-cultural structures including incorrect beliefs, parents' attitudes, family structure), strategies(Principles and Indicators of Sexual Education in the Viewpoint of Islam)and consequences(development all aspects of intercultural education at individual, national levels). Conclusions: Basis of a conceptual model, necessity, education and social-cultural structures effected phenomenon (opportunities and threats of sexual education in Communication) in Iranian society. And strategies include of Principles and Indicators of Damage and Health of Sexual Education in the Viewpoint of Islam had to lead to development all aspects of intercultural education at individual, national levels.
مطالعه تحلیل فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دانشگاه های امروزی؛ شاهد ظهور شرکت های نوپا با عنوان استارت آپ توسط تیم های دانشجویی و دانشگاهیان هستیم؛ متأسفانه اکثر استارت آپ ها با موانع موفقیت روبرو هستند. از طرفی یکی از مباحث جدیدی که وارد دانشگاه های نسل چهارم شده و می تواند هدف گذاری مطلوبی برای آینده استارت آپ ها باشد؛ وجود اسپین آف های دانشگاهی بوده که با محوریت محققان و دانشگاهیان و با هدف تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه ها ایجاد شده است؛ محقق با هدف موفقیت استارت آپ ها در یک مطالعه کیفی فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی را مورد مطالعه قرار داده است؛ به همین منظور در دو بخش این فرایند مورد تحلیل قرار گرفته است؛ در بخش اول متون مربوطه مورد ترجمه قرار گرفتند؛ و در بخش دوم با نمونه گیری هدفمند در یک مصاحبه ساختاریافته در بین 8 نفر از خبرگانی که دارای سابقه کارآفرینی بودند؛ فرایند حرکت از استارت آپ به اسپین آف با استفاده از روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت؛ نتایج تحقیق با شناسایی مؤلفه های شرایط علی، مداخله ای وراهبردها؛ نشاندهنده پدیده محوری با عنوان استارت لین و پیامد آن را سکوی پرتاب ایده آل برای استارت آپ به سمت اسپین آف دانشگاهی بود؛ محقق در انتهای تحلیل یافته ها، الگوی سکوی پرتاب برای فرایند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی با عنوان "الگوی ایده آل سکوی پرتاب هلی کوپتر" معرفی کرده است.
بررسی مفاهیم نمادین جرعه افشانی، تقدیم جرعه و گل در ایران باستان و تداوم آن در هنر دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم حیات و زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در بسیاری از هنرهای تمدن های کهن و به ویژه در هنر و تمدن ایران است. این مقاله در پی بررسی مفاهیم نمادین و صورت های تصویری صحنه های جرعه فشانی، تقدیم جرعه و گل در هنرهای ایران کهن و تداوم آن در نقاشی های دوره اسلامی است. هدف از این پژوهش تحلیل محتوا و ریشه های تصویری یکی از صحنه های رایج نقش پردازی شده در هنر دوره اسلامی است. صحنه هایی که تقدیم هدیه ای شراب مانند یا گل هایی زیبا را به تصویر کشیده اند. در نگاه اول این نقش ها را می توان صحنه هایی عادی از زندگی روزمره پنداشت، اما با بررسی تطور تصویری و محتوای اسطوره ای – دینی این مضمون در هنر و فرهنگ ایران باستان را می توان تداوم یک کهن الگوی نمادین و تصویری در هنر دوره اسلامی نشان داد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر داده های اسطوره ای و فرهنگی مفاهیم جرعه فشانی و جرعه نوشی و به دست گرفتن گل در ایران باستان را بیان نماید و صورت هایی تصویری از این صحنه ها را نشان دهد و براساس قاعده انتقال نمادها و کهن الگوها در یک فرهنگ به تحلیل صورت هایی تصویری از این مضمون در هنر دوره اسلامی ایران بپردازد. براساس اسطوره شناسی تطبیقی می توان این نکته را مطرح کرد که جرعه فشانی، جرعه نوشی و تقدیم آیینی گل، الگوی آیینی مشترک میان اقوام هندواروپایی است. این نکته توسط بسیاری از صاحبان نظر مورد تأیید قرار گرفته است، اما نکته جالب توجه که نتیجه کلیدی این مقاله را دربرمی گیرد تداوم معنا و تصویر این الگوی نمادین در هنر و فرهنگ دوره اسلامی است.
بررسی بولی علل فراموشی جمعی در شهر: مطالعه موردی عمارت های متروک شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بابلسر در سالهای اخیر تحولات سریعی را تجربه کرده است. این تحولات به معنای از دست رفتن مکان های حافظه شهری است. حافظه جمعی می تواند نقش مهمی در احساس تعلق به مکان داشته باشد. وجود ساختمان های متروکه قدیمی در شهر نشان دهنده اختلال در حافظه جمعی و در نوع حاد آن، فراموشی است. این پژوهش از این منظر به ساختمان های متروکه شهر بابلسر پرداخته است تا دریابد ترکیب چه عواملی موجب فراموشی جمعی این بناها شده است. برای این کار، اطلاعات گردآوری شده از مطالعات اسنادی، تاریخی و تاریخ شفاهی مورد بررسی قرار گرفتند، با توجه به این مطالعات و ملهم از نظریه کرینسون و کانرتون، چهار علت فرضی استخراج شد و علل فرضی در جدول ارزش جبر بولی بررسی شدند. یافته ها حاکی از این است که این که یک عمارت به یادآورنده دوره ای از نظم خشن و استبداد باشد، شرط لازم متروک واقع شدن است، اما این شرط، شرط کافی نیست. مثلاً در صورتی که این شرط در کنار دو عامل یادآوری نفوذ بیگانه و نداشتن منفعت مالی و خدماتی در ۴۰ سال اخیر قرار گیرد، متروک واقع شدن محقق می شود.
رابطه هوش هیجانی، کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمال گرایی دانش آموزان و اهمال کاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی چند بعدی هویت و فلت (1991)، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)و پرسشنامه سولومون و راث بلوم (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزارspss21 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های کمال گرایی (خویشتن مدار و کمال گرایی کل) با اهمال کاری رابطه وجود داشت (0/01>p < /span>). همچنین بین هوش هیجانی با اهمال کاری رابطه وجود نداشت (0/01). نتیجه گیری: با افزایش کمال گرایی در دانش آموزان، اهمال کاری آن ها افزایش می یابد. از این رو لازم است که هوش هیجانی به عنوان یک مهارت در واحدهای درسی آنان گنجانده شود.
رسانه به مثابه ابژه نسلی: بررسی نقش مصرف رسانه بر هویت نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابژه نسلی پدیده ای مرتبط با نظام معرفتی نسل هاست که دراثر تغییرات سریع و برخورد تازه با پدیده های نوظهور از نسلی به نسل دیگر تفاوت پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، تبیین تفاوت نسل ها براثر مصرف رسانه هایی است که برای هر نسل حکم ابژه نسلی را پیدا کرده اند. بدین منظور با استفاده از نظریه های مانهایم و بالس و نظریه استفاده و خشنودی و اثرات جابه جایی و مکمل رسانه، این موضوع بررسی شد که آیا بین نسل ها به لحاظ مصرف انواع رسانه تفاوت وجود دارد یا خیر. روش پژوهش، پیمایشی و بر پایه پرسش نامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری همه شهروندان 18ساله و بالاتر شهر رشت بودند. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی بود و 400 نفر برای حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند بین ابژه های رسانه ای نسل ها تفاوت معنادار وجود دارد و می توان تقسیم بندی نسل ها را براساس رسانه موردعلاقه هر نسل در نظام معرفتی آنها شناسایی کرد؛ زیرا هر نسل در انتخاب نوع رسانه خاص خود درگیر تجربه مشترک تاریخی است و به صورت انتخابی و فعال عمل می کند.
مطالعه اثرات رانت نفت بر نابرابری شادی در کشورهای منتخب صادرکننده نفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۸۵-۵۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دستیابی به سطوح بالاتر شادی یکی از اهداف مهم اقتصاددانان در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته دنیای امروز است. در کنار دستیابی به سطوح بالای شادی، کاهش نابرابری شادی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این میان ارتباط درآمدهای نفت و نابرابری شادی در کشورهای صادرکننده نفت موضوع مهمی است که کمتر موردتوجه بوده است. روش: هدف این مقاله بررسی نحوه اثرگذاری رانت حاصل از درآمدهای نفت بر نابرابری شادی و آزمودن فرضیه نفرین منابع و تأثیر آستانه ای رانت نفت بر نابرابری شادی در کشورهای منتخب اوپک در بازه زمانی 2012-2005 است. بدین منظور با استفاده از ادبیات نظری و به کارگیری روش پانل آستانه ای، عوامل مؤثر بر نابرابری شادی مدل سازی شده است. یافته ها: نتایج برآورد مدل نشان داده است که تأثیر رانت نفت بر نابرابری شادی غیرخطی و آستانه ای است؛ بدین معنا که تا قبل از حد آستانه 7/17 درصد از نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی، این متغیر تأثیری منفی و معنی دار بر نابرابری شادی داشته است اما پس از عبور از این حد آستانه، نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی تأثیر معنی داری بر نابرابری شادی در کشورهای اوپک نداشته است. بحث: برگرفته از نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که سیاست گذاران، منابع نفت را در جهت کاهش نابرابری ها ازجمله کاهش نابرابری شادی هزینه کنند و با ایجاد فرصت های شادی آفرین برای تمامی آحاد جامعه موجبات کاهش نابرابری شادی در جامعه را فراهم کنند.
عوامل پیش بینی کننده رجعت به بی سوادی درسواد آموختگان دوره سوادآموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل پیش بینی کننده رجعت به بی سوادی در سواد آموختگان دوره ی سوادآموزی بود. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سواد آموختگان در سطح کشور بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، نمونه ای با تعداد 486 نفر (سواد آموخته) انتخاب شده و موردمطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، پرسشنامه محقق ساخته ویژه ی نوسوادان، مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و مقیاس اعتمادبه نفس روزنبرگ(1986) بودند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای موافقت خانواده با سوادآموزی، کیفیت برنامه های آموزشی، وجود افراد باسواد در خانواده، درآمد ماهیانه خانواده و انگیزش پیشرفت به صورت منفی؛ و تعداد فرزندان، مسئولیت خانه داری و باروری زنان به صورت مثبت عوامل اصلی پیش بینی کننده ی رجعت به بی سوادی در سواد آموختگان دوره سوادآموزی و معادل آن بوده اند (مجذور آر تنظیم شده = 267/0 ، 0/001P < ، 567/15 = F). نتیجه گیری: عوامل اجتماعی اقتصادی فرهنگی، بیشترین نقش را در میزان رجعت به بی سوادی نوسوادان داشته و عوامل مرتبط باکیفیت برنامه های آموزشی و انگیزش پیشرفت، پیش بینی کننده های بعدی رجعت به بی سوادی بوده اند.
بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری (مطالعه ی موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
89 - 124
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درصدد بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری در میان جمعیت شهری بالای ۲۰ سال استان مازندران هستیم. برای بررسی ارتباط این دو متغیر از نظریه های پاتنام، فوکویاما، میسرا، انشتاین و دریسکل استفاده گردیده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه از میان نمونه ی آماری 400 نفری جمع آوری و با کاربرد دو نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت شاخص سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش (آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هنجارهای تعمیم یافته، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و شاخص توسعه ی پایدار شهری و تمامی ابعادش (پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری زیست محیطی، پایداری کالبدی و پایداری نهادی) در سطح پایین تر از متوسط قرار داشتند. یافته های تبیینی تحقیق نشان داد که سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش، ارتباط و تأثیر مستقیم قوی و معناداری بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. در ضریب همبستگی پیرسون ارتباط سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش با توسعه ی پایدار شهری معنادار شدند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره، مدل رگرسیونی تحقیق و تأثیرات تمامی متغیرهای سرمایه ی اجتماعی(به غیر از متغیر هنجارهای تعمیم یافته) معنادار شدند که بیشترین تأثیرات مستقیم را براساس ضریب Beta به ترتیب متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. همچنین براساس نتایج روش مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری تحقیق بر مبنای شاخص های مختلف مانند CMIN/DF، RMSEA، NFI، CFI، PCFI و ... از برازش قابل قبولی برخوردار بود. نتایج یافته های این تحقیق تأیید کننده ی پیشینه ی تجربی و چارچوب نظری تحقیق بوده است که مشخص ساخت هرچه میزان سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش افزایش یابد، منجر به بهبود و ارتقاء ابعاد و مؤلفه های توسعه ی پایدار شهری می گردد.
تدوین الگو رابطه مادر – کودک با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
69-88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگو رابطه مادر – کودک در اختلال دلبستگی واکنشی وبررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه پژوهش شامل تمامی زوج مادر و کودک (2 تا 5 ساله) با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در شهر تهران است. در بخش اول 150 مادر و کودک به روش نمونه گیری در دسترس از مهد کودک ها انتخاب شدند. نمونه ی پژوهشی در بخش دوم جهت سنجش اثربخشی بازی درمانی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی شامل دو گروه 15 نفر که در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات ارتباطی RPQ ، مقیاس ارزیابی بازی تعاملی مادر و کودک و مصاحبه بالینی بود. همچنین در بخش دوم جهت پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه مشکلات ارتباطی استفاده شد.تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی جهت شناسایی روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، از تحلیل کواریانس داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با هدف شناسایی عوامل مرتبط با الگوی ارتباطی مادر-کودک در کودکان 2-5 سال دارای اختلال دلبستگی واکنشی نشان داد که دو عامل، عاطفه و دخالت مادر به ترتیب 861/15 و 736/9 و در مجموع 259/25 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغییره نشان داد بازی درمانی باعث کاهش علایم اختلال دلبستگی واکنشی گروه آزمایشی شد. تعامل مادر -کودک به عنوان نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و پیش بین قوی در سبک دلبستگی کودک است. همچنین از بین بردن موانع ارتباطی در روابط کودک و مادر در فرآیند بازی درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، دلیل عمده به کارگیری این رویکرد درمانی برای این کودکان است.
بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی جوانان (موردمطالعه: جوانان 18 تا 30 سال شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی جوانان 18 تا 30 سال در شهر اهواز انجام گرفته است. در این پژوهش از نظریات استوارت هال، امانوئل کاستلز، پیتر برگر، آنتونی گیدنز و جنکیز استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه جوانان شهر اهواز، برمبنای سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 می باشند که تعداد 384 نفر از آنان به عنوان نمونه، پس از محاسبه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. روش بکار گرفته شده در این پژوهش، پیمایشی و گردآوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. یافته های این پژوهش بر اساس داده های حاصل از نتایج آزمون های همبستگی، نشان می دهد که میان متغیرهای مستقل میزان حضور در فضای مجازی، انگیزه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با متغیرهای وابسته هویت اجتماعی، هویت ملی و هویت دینی جوانان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر سن با متغیر هویت اجتماعی دارای ارتباط معنادار و با متغیر هویت دینی و هویت ملی ارتباط معناداری ندارد و میان متغیر میزان استفاده از شبکه اجتماعی مجازی با متغیر وابسته هویت دینی ارتباط معکوس و منفی برقرار است. نتایج رگرسیونی نشان می دهد که این متغیرها درمجموع 23/0 درصد از تغییرات مربوط به متغیر هویت اجتماعی، 15/0 درصد مربوط به هویت ملی و 10/0 درصد از تغیرات مربوط به هویت دینی را تبیین می کنند.
مطالعه جامعه شناختی پیامدهای عاملیت مضاعف و حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی، مردم نگاری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق ذاتی سرمایه داری، حداکثرسازی سود است. این منطق زمانی که بدون نظارت کافی و اعمال محدودیت های دولتی و اخلاقی اعمال شود، پیامدهای متعددی را در عرصه های مختلف به دنبال دارد. در چند سال اخیر حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی در ایران با شدت فراوانی انجام می شود. به همین دلیل، هدف این پژوهش افشای مناسبات پنهان و پیامدهای حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی است. در این زمینه از روش مردم نگاری انتقادی پنج مرحله ای کارسپیکن (1996) استفاده شد. پژوهشگران ابتدا در رویکردی اتیک محور به مدت یک سال در شرکت های بازاریابی هرمی مشاهده مشارکتی پنهان داشتند و در طول این مدت تحلیل های بازساختی اولیه را انجام دادند؛ سپس مصاحبه های گفتگومحور براساس رویکرد امیک محور از اعضای جداشده از این شبکه ها آغاز شد و تم های اصلی (شامل لگ های گلدکوئستی، لیدر هژمون، آسیمیلاسیون رفتاری انگیزشی، اپوخه تحصیل، اپوخه خانواده، آموزش اقتدارگرایانه، حصار کاری، سودزدایی سیستمی و ریزش اعضا) استخراج شدند؛ درنهایت، دوباره با رویکرد اتیک محور داده های گفتگویی به طور سیستمی تحلیل شدند و رابطه بین عاملیت و ساختار تحلیل شد. نتایج این مراحل نشان دادند این شرکت ها عاملیت کنشگران را مضاعف و آنها را به طور ذهنی به ابرانسان هایی تبدیل می کنند که توانایی تغییر جهان را دارند؛ اما این عاملان مضاعف درنهایت، هنگام رویارویی با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شکست می خورند و پیامدها و آسیب های فروان و متفاوتی را تجربه می کنند.