فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر کیفیت اموزش کارورزی
حوزههای تخصصی:
معارف شیعه و بررسی نحوة انتقال تاثیر گذارآن در جوامع غیر اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله کارکردهای دین در عرصة اجتماعی، کارکرد انتقال معارف دینی به جوامع بشری است. با آنکه در برخی از ادیان، این کارکرد ظهور خارجی کم رنگی دارد، در برخی از ادیان مانند اسلام، این کارکرد برجسته است. در اسلام، برای ارائة معارف دینی، قرائت های گوناگونی مانند اهل سنت و تشیع به چشم می خورد که به تناسب توان، ظرفیت و قابلیت، به جوامع بشری عرضه شده است. در این مقاله، ضمن بهره گیری از روش نقلی ـ تحلیلی به بررسی چگونگی انتقال معارف شیعیان در جوامع غیراسلامی با هدف دستیابی به میزان تأثیرپذیری آن از یک سو، و کشف نقاط آسیب و مانعِ در مقابل آن از سوی دیگر، پرداخته شده است. نوآوری مقاله در حوزة رویکردی به این مسئله، توجه به شرایط فرهنگی ـ اجتماعی ادوار گوناگون اسلامی است. اینکه تا چه حد تفکر شیعی توانسته است در جوامع غیراسلامی پایگاه اجتماعی پیدا کند، نتیجه ای است که از فحوای مقاله قابل استنتاج است.
مطالعه کیفی موانع و چالش های مادری زنان شاغل در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان شاغل در فرایند مادری با مسائل و چالش های عدیده ای مواجهند. آن ها با مادرشدن، در معرض نقش های چندگانه و فشارهای ناشی از آن ها قرار می گیرند. در این راستا، هدف از این مقاله فهم ادراک و تجربیات زنان شاغل تحصیل کردة دانشگاهی از فرایند مادری و چالش های مرتبط با آن است. روش پژوهش، کیفی و مشارکت کنندگان 30 زن 20 تا 40 سالة متأهل و شاغل با تحصیلات دانشگاهی در شهر تهران هستند که در زمان مصاحبه یک فرزند داشتند و مادری را تجربه کرده اند. داده ها با استفاده از فن مصاحبة عمیق گردآوری، و به شیوة تحلیل محتوای متعارف تحلیل شده است. نتایج پژوهش در چهار مقوله شامل پارادوکس سختی و لذت بخشی مادری، هویت یابی نقشی چندگانه، فشار نقشی مادری و شاغلی و موانع شغلی مادری و فرزندآوری استخراج و بحث شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان شاغل تحصیل کرده به دلیل داشتن مسئولیت های چندگانه اعم از مادری، همسری، شاغلی و در برخی موارد حتی دانشجویی و فراهم نبودن حمایت های اجتماعی و خانوادگی لازم، همچنین تجربة مادری به مراتب سخت تر و مسائل و چالش های بیشتری در این زمینه، در مقایسه با سایر زنان با مشکلات بیشتری مواجهند. به طورکلی، با وجود همة مشکلات پیش روی زنان شاغل مادری برای آنان اهمیت و ارزش بالایی دارد، اما این نیاز و ارزش با توجه به شرایط شغلی و اجرانشدن سیاست ها و برنامه های حمایتی از مادران شاغل عمدتاً در یک فرزند خلاصه می شود.
ارزیابی تجربی نظریه اینگلهارت در ایران: ارتباط توسعه با دینداری دکتر محمدرضا طالبان* مهدی رفیعی بهابادی**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله این است که آیا نظریة اینگلهارت که بین سطح توسعه یافتگی و میزان دینداری ارتباط برقرار می کند، قابلیت تبیین تغییرات دینداری در ایران را دارد یا خیر؟ از این رو، نظریة اینگلهارت چارچوب نظری این مطالعه قرار گرفت و دو فرضیة زیر از آن استخراج گردید: 1) بین سطح توسعة اقتصادی- اجتماعی و میزان دینداری رابطه معکوس وجود دارد. 2) بین میزان نابرابری اقتصادی و میزان دینداری رابطه مستقیم وجود دارد. این فرضیات بر اساس تحلیل ثانویة داده های موجود و با استفاده از تکنیک همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که ارتباط مستحکمی میان سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی و نابرابری اقتصادی با میزان دینداری وجود ندارد. این نتیجه را می توان چالشی برای نظریات یاد شده دست کم در سطح یک کشور به حساب آورد.
آموزش جامعه شناسی دین در دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
گفتمان هویت ملی در تاریخ نگاری کسروی
حوزههای تخصصی:
روش های حمایت از جامعه روستایی به وسیله موافقتنامه های کشاورزی در سازمان تجارت جهانی و ارائه رهنمودهایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی از جهانی شدن تاثیر می پذیرد، و یکی از روش های رسمی پیوستن به فرایندهای بین المللی پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) است. در سازمان تجارت جهانی، برای «روستاها» موافقتنامه مستقل و جداگانه ای دیده نشده است و رفتار با جامعه روستایی از طریق سایر موافقتنامه ها صورت می پذیرد، که مرتبط ترین آنها موافقتنامه کشاورزی است. موافقتنامه کشاورزی در سه حوزه «دسترسی به بازار»، «یارانه های صادراتی» و «حمایت های داخلی» تعهداتی را برای اعضای سازمان تعیین کرده است. از میان این تعهدات سه گانه «حمایت های داخلی» مهمترین اهرم برای حمایت از توسعه روستایی از طریق تعهدات بخش کشاورزی به شمار می آید. حمایت های داخلی دارای سه جعبه آبی، سبز و زرد است. جعبه سبز از جمله حمایت هایی است که به شرط عدم انحراف تجاری و یا حداقل تاثیر در انحراف تجاری عمدتاً از تعهدات کاهشی معاف است و اعضای سازمان می توانند با بهره گیری مناسب از این ابزار از برنامه های توسعه کشاورزی، حفاظت محیط زیست و توسعه روستایی حمایت کنند. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل این نوع حمایت ها و ارائه رهنمودهایی برای حمایت از جامعه روستایی در قالب این گروه است. روش انجام تحقیق از نوع تحلیل محتواست؛ بدین ترتیب که به منظور دستیابی به هدف، اسناد 38 عضو سازمان تجارت جهانی که دارای جعبه سبز بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت 17 عضو برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. از بین 17 عضو، اسناد دو کشور از بزرگ ترین استفاده کنندگان از جعبه سبز یعنی ایالات متحد امریکا و اتحادیه اروپا به طور کامل مطالعه شد. در مورد بقیه کشورها فقط بندهای حمایتی ای که کلمه “Rural” در آنها وجود داشت، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که کمکبه پروژه های آبیاری و آب روستایی، حمایت از کسب وکارهای کوچکروستایی، حمایت از تعاونی های روستایی و کمکبه صنایع روستایی به وفور در جعبه سبز اعضا مشاهده می شود. همچنین پرداخت های مربوط به جبران بلایای طبیعی (خشکسالی ها، سیل و طوفان) به عنوان ابزار حمایتی بستگی به شرایط زمان و مکان بسیاری از اعضا دارد.
رابطه حکمرانی با شاخص های توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورهای برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل آماری شاخص های نهادی حکمرانی (بر اساس تعریف بانک جهانی) و برخی از متغیرهای عملکرد بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی توسعه طی دوره 1996- 2006 برای 35 کشور منتخب از آسیای جنوب شرقی، غرب آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا است. به طور کلی نتایج مطالعه نشان می دهد بهبود شاخص های حکمرانی همچون شفافیت، پاسخگویی، مردم سالاری، آزادی بیان، ثبات سیاسی و فرایندهای انتخاباتی منظم، اثربخشی سیاست های کلان و خدمات عمومی، مقررات با کیفیت و تنظیم گری دقیق، حمایت از حقوق مالکیت فیزیکی و معنوی و همچنین کنترل فساد در کشورهای مورد بررسی می تواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخص های توسعه از قبیل درآمد سرانه بالاتر، امید به زندگی بالاتر، سطح بهداشت و سلامت بالاتر، گسترش فناوری اطلاعات در جامعه، آموزش عمومی و تخصصی مطلوبتر، نرخ باروری کمتر زنان، نرخ مرگ و میر کمتر کودکان، نرخ بیکاری پایین تر و افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد.
مطالعه سبکهای یادگیری و رابطه بین سبکهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی و جنسیت در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
جایگاه جنسیت در آسیب پذیری ناشی از آثار و پیامدهای زمین لرزه
حوزههای تخصصی:
"ممکن است در بازسازی زمین لرزه در ذهن، مفروض کردن رابطه جنسیت با این مقوله نامربوط به نظر رسد . ""خشونت ناگزیر""(The tyranny of the urgent) می تواند مقوله جنسیت را گونه ای تجمل جلوه دهد، اما هدف و نیت این مقاله آزمودن جایگاه جنسیت در سنجش استعداد آسیب پذیری و تسکین و تخفیف زلزله است. در متن مقاله موارد متعددی از تحلیل جنسیتی ارائه می شود که به آسیب پذیری زنان در برخی حوادث و رخدادها می پردازد. سپس به توصیه های لازم در باب آگاهی جنسیتی(gender-aware) که موجب تخفیف و کاهش آلام می شود پرداخته می شود و بعد درباره مرکزیت جنسیت در فجایع و بلایا از نظر سیاست های تصمیم گیری و روش های اجرایی بحث می شود. در ادامه، به قابلیت بالقوه تبدیل شوندگی (Transformative potential) موجود در بلایای زلزله، در ارزیابی و بازبینی مجدد رابطه جنسیت و بلایا، اشاره خواهد شد.
"
الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،665 نفر از آن ها انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نظام های مغزی-رفتاری، مقیاس تعارضات بین والدین، مقیاس پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به تعارضات بین والدین و پرسشنامه خودگزارش دهی نوجوان بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که در آن، متغیر پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات بین والدین و نظام های مغزی رفتاری با مشکلات هیجانی-رفتاری وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین والدینی و نظام های مغزی-رفتاری با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان نقش مؤثری ایفا می کنند. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی و مدل توسعه داده شده آن قابلیت تبیین مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان را دارد. در نتیجه می توان از این مدل برای تنظیم مداخلات درمانی و همچنین تشخیص عوامل خطر در امر پیشگیری از مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان استفاده کرد.
بررسی جایگاه توسعه پایدار در اجتماعات روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت کلی اجتماعات روستایی در ایران نشان میدهد که برنامههای رفاه اجتماعی و توسعه روستایی انطباقی با الگوی توسعه پایدار ندارد. از آنجا که برنامههای توسعه از دستیابی به اهداف در همه زمینهها دور ماندهاند، بیشترین آثار منفی خود را بر اجتماعات روستایی گذاشتهاند. در این پژوهش اطلاعات بهصورت مطالعه اسنادی و کتابخانهای گردآوری شده و سپس دادههای ثانویه مورد تحلیل قرار گرفت و یافتهها و نتایج تازهای در این زمینه به دست آمد. توسعه پایدار بر اساس سه محور برابری، توسعه اقتصادی و پایداری زیستمحیطی مفهومسازی شدهاست. یافتهها نشان میدهد که میزان فقر، محرومیت و نابرابری در مناطق روستایی ایران، نسبت به مناطق شهری بیشتر است و برنامههای رفاه اجتماعی نتوانسته در کاهش آنها نقش داشته باشد.
دیدگاه مدیران سلامت اصفهان از اصول فلسفی مراقبت های اولیه ی بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کرده ایم که حل دشواری های بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفه ی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبت های اولیه ی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینه های کمرشکن، وابستگی آور و کم اثر است. هدف تحقیق حاضر، سنجش اصول فلسفی پیشگیری با PHC و تعیین آگاهی و نگرش مدیران نهادهای مختلف سلامت اصفهان از اصول فلسفی نه گانه ی این مراقبت ها بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- پیمایشی بود. جامعه ی مورد مطالعه 384 نفر از مدیران ارشد، میانی و اجرایی اصفهان در نهادها و سازمان های مختلف مربوط به سلامت مانند دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و ... در سال 89-1388 بودند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای محقق ساخته و حاوی سه دسته سؤالات پایه، دانشی و نگرشی نسبت به اصول فلسفی نه گانه ی PHC بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصین مربوط و پایایی آن توسط آزمون پایلوت و با آلفای 84 درصد مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه ی 16 گردید و مراحل آمار توصیفی با میانگین و درصد و آمار تحلیلی با آزمون t، ANOVA و همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت.
یافته ها: بالاترین میانگین نمره ی آگاهی از اصول فلسفی نه گانه ی PHC مربوط به بعد فلسفی «انگیزه و عشق خدمت به مردم» و برابر 41/12 ± 39/98 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری و عدالت» و برابر با 17/29 ± 75/65 بود. بالاترین میانگین نمره ی نگرش مربوط به بعد فلسفی «هماهنگی بین بخشی» و برابر با 97/22 ± 55/81 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری توزیع» و برابر با 79/12 ± 15/49 بود.
نتیجه گیری: نمره ی میانگین آگاهی تمامی رده های مدیریتی کمی بالاتر از 80 به دست آمد. اگر چه تا نمره ی عالی 100 فاصله دارد، اما برای یک نظام سلامت رسیدن به آن کار بسیار دشواری است و باید در این زمینه تلاش نمود. نمره ی میانگین نگرش 65 به دست آمد. این نتیجه خوبی برای این سیستم محسوب نمی شود، چرا که نگرش بالاتر مدیران نقشی کلیدی در به اجرا درآمدن اصول PHC است.