فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین خشکسالی اقلیمی و مکان گزینی روستاها (مطالعة موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت انسان ها دارد. تحقیق حاضر به روش کریجینگ و با هدف بررسی ویژگی های خشکسالی و پهنه بندی آن در سطح استان زنجان انجام شده است تا اثرات آن بر مکان گزینی روستا بررسی شود. با این هدف، شاخص SPI که شاخصی اقلیمی است و برای تعیین کمبود بارش در مقیاس های زمانی کاربرد دارد و می تواند در مقیاس های زمانی اثرات خشکسالی را بر مکان گزینی روستاها نشان دهد، انتخاب شد. این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی است که در آن با بهره گیری از نرم افزار SPSS و ARC GIS10 به تجزیه وتحلیل نقشه های اقلیمی به شیوة زمین آمار و محاسبة ضریب همبستگی پیرسون بین خشکسالی و مکان گزینی روستاها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مدل بهینه برای پهنه بندی خشکسالی در استان زنجان، مدل کریجینگ معمولی کروی با ضریب -تعیین 89/0 است. همچنین، 615 روستای استان زنجان که درحدود 256016 نفر جمعیت دارند، در خطر خشکسالی واقع شده اند. افزون براین، روستاهای استان زنجان تمایل به مکان گزینی در پهنه های مناسب تر را دارند که این نتیجه ازلحاظ کمّی، کاهش 31 روستا و 15730 نفر به ازای هر طبقه را نشان می دهد. علاوه-براین، یافته ها نشانگر این است که بین خشکسالی با تعداد روستاهای منطقه و جمعیت آن ها رابطة معنا داری وجود دارد که با توجه به عدد p-value که مقدار صفر را نشان می دهد، ارتباط دو متغیر یادشده در سطح فراتر از 01/0 معنادار است. نتایج آزمون پیرسون نشان دهندة ارتباط معنادار قوی میان متغیرهای خشکسالی با تعداد روستاها و جمعیت آن ها است.
الگوهای سکونتی ایرانیان در ایالات متحد امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق سرشماری سال 1990 امریکا، شمار ایرانیان مقیم این کشور در طول دهه گذشته دوبرابر شده است. جالب توجه آن است که الگوهای سکونتی ایرانیان مهاجر، با نظریه های علمی توزیع گروه های قومی متفاوت است. ایرانیان به طور کلی به سه گروه دانشجویان، خانواده دانشجویان، و افراد تبعیدی تقسیم می شوند. با وجود آن که علت اولیه اقامت اکثر ایرانیان مقیم امریکا تحصیلات دانشگاهی بوده است و آنان می بایستی در نقاط مختلف امریکا پراکنده باشند، اکثر قریب به اتفاق آنان در دو ناحیه لس آنجلس در جنوب غرب، و واشنگتن و نیویورک در شمال شرق، تمرکز یافته اند. گروه اول ایرانیان مقیم امریکا یعنی دانشجویان، پس از سال 1975 وارد امریکا شدند، اما در دهه 1980، ورود خانواده آنان و نیز افراد تبعیدی به امریکا حضور ایرانیان را در نواحی ذکر شده چشمگیرتر کرد. در دو دهه پس از انقلاب اسلامی، نسل جدیدی از ایرانیان در امریکا در حال رشد است که به زودی تبدیل به جامعه قوی متشکلی خواهد شد. گرچه دو ناحیه ذکر شده تا سال ها هسته اصلی جامعه ایرانیان مقیم امریکا باقی خواهد ماند، الگوهای سکونتی ایرانیان در آینده به دو عامل بستگی خواهد داشت: (1) پای بندی آنان به میراث فرهنگی اجتماعی سرزمین مادی خود؛ (2) پیوستن و ادغام نسل جدید این گروه به سرزمین و جامعه ای که در آن متولد شده و رشد یافته اند.
علل پایین بودن بهره وری عوامل تولید در نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های مهم اقتصادی در نواحی روستایی ایران، پایین بودن بهره وری عوامل تولید است. بهره وری عوامل تولید در مناطق روستایی کشور بسیار پایین است. اقتصاد روستایی کشور تا حدود زیادی به اقتصاد کشاورزی وابسته است. در بخش کشاورزی به دلیل عدم قابلیت جذب نیروی انسانی و وجود نیروی انسانی مازاد با تمرکز نیروی کار و ساخت نیروی شاغل دارای بهره وری پایین است. بهره وری نیروی کار در سی سال گذشته رشد بسیار اندکی داشته است. عوامل موثر در پایین بودن بهره وری عوامل تولید در مناطق روستایی را می توان عمدتا به دو دسته عامل درونی و بیرونی تقسیم کرد. این عوامل مانع از شکل گیری سرمایه در مناطق روستایی شده و بر عدم برخورداری از امکانات و زیر ساخت های لازم در این مناطق موثر بوده است. نبود امکانات و زیر ساخت ها در عقب ماندگی مناطق روستایی در کشور موثر بوده است. مقاله حاضر به بررسی و بیان مهمترین علل پایین بودن بهره وری عوامل تولید و در نتیجه عقب ماندگی اقتصادی روستایی اشاره دارد. این تحقیق عمدتا به صورت اکتشافی و استفاده از منابع و اطلاعات موجود و بهره گیری از نتایج بازدیدها و مشاهدات میدانی در مناطق روستایی چندین استان کشور صورت گرفته است.
شناسایی راهکارهای توسعه روستایی با استفاده از چارچوب مشارکتی SOAR مورد: روستای میغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی به معنای ارتقای سطح رفاه و معیشت روستاییان، همواره دغدغه اندیشمندان و سیاست گذاران توسعه بوده و هست. در این رابطه تاکنون رهیافت های بسیاری از طرف اندیشمندان به منظور افزایش سطح زندگی و رفاه روستاییان مطرح گردیده است. در رهیافت های بالا به پایین فرض بر این است که سیاست های توسعه ای نوین به علت پیروی از عقلانیت مدرن مطمئناً موردپذیرش جوامع روستایی خواهد بود. ولی در عمل این رهیافت ها به علت عدم انطباق با نیازها و اولویت های اجتماعی –فرهنگی روستاییان و درگیر نکردن ذی نفعان، همواره با شکست نسبی همراه بوده است. ازاین روی در این پژوهش با بهره گیری از چارچوب مشارکتی و مثبت اندیش SOAR سعی شد با درگیر نمودن ذی نفعان قابلیت ها، ظرفیت ها و راهکارهای توسعه در روستای میغان شناسایی شود.روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. گردآوری اطلاعات از طریق برگزاری جلسات گروه های بحث از سه گروه هفت نفره ذی نفع کلیدی روستا (مدیران؛ نخبگان، اهالی) که از طریق ماتریس علاقه- قدرت انتخاب شده اند، به دست آمده است. درنهایت ذی نفعان به همراه مدیران گروه ها که به عنوان تسهیلگر فعالیت داشتند، در چهار مرحله به بررسی قوت ها، فرصت های پیش رو، آرمان ها و نتایجی که باعث توسعه روستا می گردد، پرداخته اند. درنهایت ذی نفعان نتایجی مانند مشارکت در ایجاد سردخانه جهت نگهداری محصولات کشاورزی، مشارکت و همکاری در تأسیس شرکت های تعاونی متنوع در روستا، برپا شدن بازارهای هفتگی، ایجاد ساز کارهایی جهت تبدیل شدن به مرکز بخش در سال های آتی، ایجاد کارخانه جات محلی فراورده های دامی با توجه به قابلیت های منطقه در تولید شیر، برگزاری مراسم های مذهبی عاشورا باشکوه، جذب گردشگر مذهبی- فرهنگی، تشکیل کارگروه اتاق فکر در روستا، ایجاد ساز کارهایی جهت خدمات دهی به روستاهای پایین دستی و درنهایت مدرن نمودن دامداری های موجود را به عنوان راهکارهای اجرایی توسعه روستا شناسایی نمودند.
اثرات روابط شهر و روستا بر تحولات اقتصادی و اجتماعی روستاهای شهرستان آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنه و نحوه روابط میان شهر و روستا به صورت های گوناگون بر شکل پذیری، رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و فضایی - کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینه ساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ناشی از روابط متقابل شهر و روستا بین نقطه شهری آزادشهر و بخش چشمه ساران انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چشمه ساران تشکیل می دهد که با توجه به حجم جمعیتی آن طبق فرمول کوکران تعداد 323 نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شده است. روش بررسی در این مقاله به دو صورت اسنادی (کتابخانه ای) و مطالعات پیمایشی (پرسشنامه) با ارزیابی 21 متغیر در سه بُعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون کای اسکوئر (خی دو) استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرات عمده ای در قیمت زمین و مساکن روستایی، کاهش مالکیت بومی اراضی، قطعه قطعه شدن اراضی کشاورزی، انحراف از مشاغل کشاورزی، کاهش انسجام اجتماعی، اختلاط اقوام، تغییرات اساسی در پوشش های سنتی، تغییرات اساسی در نما و معماری مساکن روستایی و افزایش تأثیرات محیط زیستی است. همچنین میانگین دامنه این تغییرات نیز بر اساس محاسبات آماری بین 9/16 درصد تا 6/65 درصد است.
بررسی رابطه بین بنیانهای جغرافیایی و پراکنش سکونتگاههای روستایی نواحی خشک ( مطالعه مورد : روستاهای بخش خور و بیابانک شهرستان نائین )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح های هادی از دیدگاه روستاییان (نمونة موردی: دهستان های میلاس و سردشتِ شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه که در دهة اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با هدف دست یابی به توسعه در مناطق روستایی، تهیه و اجرا شد، طرح هادی روستایی است که به عنوان مهم ترین سند رسمی و قانونی توسعه و عمران یک روستا در کشور ما مطرح است. این طرح جایگاهی مشابه با جایگاه طرح جامع و هادی شهری برای روستاها دارد. باوجود سرمایه گذاری های عظیمی که انجام شده است، ارزیابی صورت گرفته دربارة این طرح؛ یعنی، طرح های هادی روستایی، محدود و اندک بوده است؛ بنابراین، هدف از انجام مطالعة حاضر، ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی در دهستان های میلاس و سردشت شهرستان لردگان است. جامعة آماری این پژوهش را خانوارهای ساکن در دهستان میلاس و سردشت (3197N= ) که طرح هادی در روستاهای آن ها اجرا شده است، تشکیل می دهند. برای تعیین تعداد نمونه ها با بهره گیری از فرمول کوکران، تعداد 190 خانوار به صورت نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق پرسش-نامه است که روایی صوری آن به تأیید کارشناسان رسید و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسش نامة یادشده و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ (857/0) تأیید شد. نتایج حاکی از آن است که در زمینة اقتصادی بیش از 1/22% از افراد جامعة نمونه، بر عملکرد خوب و بسیار خوب، 5/27% درحد متوسط و 4/50% بر عملکرد ضعیف و بسیار ضعیف نظر داده اند. در بعد زیست محیطی 1/41% از پاسخ دهندگان بیان کردند بعد از اجرای طرح ها، وضعیت زیست محیطی روستا نسبت به قبل شرایط خوبی پیدا کرده است و 8/25% از پاسخ دهندگان این وضعیت را ضعیف و بسیار ضعیف تفسیر کرده اند. 1/33% از آن ها این وضعیت را به صورت متوسط ارزیابی کرده اند؛ اما در مورد شاخص کالبدی- اجتماعی بیش از 54% از افراد بر ارتقای زیاد، 7/33% نیز بر ارتقای متوسط و 7/11% بر ارتقای کم این شاخص، بعد از اجرای طرح تأکید کرده اند.
تحلیلی بر اثرات صنایع فراوری کشاورزی در توسعه روستایی مطالعه موردی؛ بخش سیدان شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت اثرات مثبت و منفی صنایع فراوری کشاورزی از دیدگاه دو گروه روستاییان و صاحبان واحدهای فراوری فعال در بخش سیدان شهرستان مرودشت انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر به عنوان نمونه آماری از روستاییان انتخاب گردید و با توجه به محدود بودن تعداد واحدهای فراوری (35 واحد) اطلاعات مورد نیاز از این جامعه به صورت سرشماری و از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد، روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید (A>0.78). بررسی جامع به صورت اسنادی و میدانی در خصوص ارزیابی اثرات واحدهای فراوری از دیدگاه دو گروه صاحبان صنایع و روستاییان نشان میدهد که بیشترین اثرات مثبت را بر ""بهبود رفاه و وسایل منزل""، ""جذب محصولات خام کشاورزی""، ""تغییر در الگوی کشت کشاورزان"" و ""عرضه بهداشتی مواد غذایی"" و از طرفی بیشترین اثرات منفی را بر ""توسعه نسبی برخی روستاها""، ""افزایش قیمت زمین و مسکن"" و ""تأمین نیروی کار واحدهای صنعتی از شهرها"" داشته است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که واحدهای فراوری کشاورزی در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی، کالبدی و زیست محیطی، از دیدگاه روستاییان به جز در بعد اقتصادی در سایر ابعاد و از دیدگاه صاحبان صنایع در تمام ابعاد، بیشتر از حد متوسط مؤثر بودهاند.
تبیین فرآیند تحول روستا با بهرهگیری از نظریه «چرخهی حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که روستا زاده دست انسان است، پس چون هر پدیده زنده دیگر در فرایند «تحول » یا «شدن تاریخی» خود دورههای مختلفی را با فراز و فرودها سپری مینماید. به بیان دیگر، روستا در برههای از زمان بنابر ضرورت تاریخی و نیاز انسان ظهور مییابد، رشد میکند و مدتهای کم و بیش طولانی به حیات خود ادامه میدهد. پارهای از آنها در یکدیگر و یا در درون شهرها ادغام شده و یا با افزایش تعداد جمعیت، حیات و شکل جدیدی را به نام شهر شروع می نمایند. گروه دیگر از روستاها با تغییر یا محدودیت توانمندی محیط و گاه با سوانح طبیعی و یا تحول شرایط اقتصادی ـ اجتماعی، سیاسی و نظامی (جنگها) جامعه روبرو میشوند و دوران افول را در پیش گرفته و به مرور در معرض کاهش و نهایتا تخلیه جمعیت قرار میگیرند. این گروه از روستاها بعضا به طور کامل از نقشه جغرافیا حذف شده و یا شکل جدیدی از حیات را به نام مزرعه یا مکان تولیدی آغاز می نمایند.روستاهای ایران نیز جدا از این قانون نبودهاند، به گونهای که در نیم قرن اخیر دستخوش عمیقترین زیروروشدگیها، درهم ریختنها و دگرگونیها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی قرار گرفتهاند. چون شناخت و تبیین تحولات روستا در کانون مطالعات جغرافیای روستایی قرار دارد، لذا جغرافیدانان با تکیه بر تعاملات «میان دانشی» و با بهرهگیری از روشهای علمی مختلف سعی به دریافت فرایند تحول روستا می نمایند. نوشتار حاضر نیز کوششی است در این راستا و پاسخ به دو پرسش زیر: 1. با استفاده از« نظریه چرخهی حیات» تا چه حد میتوان روش جدیدی را پیش پای محققین این رشته و رشتههای مرتبط با آن قرار داد؟ 2. آیا «نظریه چرخهی حیات» از ظرفیتهای لازم برای تبیین فرایند تحول روستا برخوردار میباشد؟ از این رو مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی سعی بر ارایه قابلیت تعمیم این نظریه در تبیین فرایند تحول روستاها از منظر جغرافیایی دارد تا در صورت امکان به عنوان یک روش مفید و نو به لحاظ کاربردی در این زمینه طرح نماید. بررسی انجام گرفته نشان داده است که «نظریه چرخه حیات» علیرغم پارهای از انتقادات و محدودیتها(چون هر نظریهی دیگر)، توانمندی (ظرفیت) بسیار خوبی برای تبیین و تحلیل فرایند تحول روستا دارد. از این رو به نظر می رسد که جغرافیای روستایی نیز میتواند با بهرهگیری از این نظریه، (به گونهی میان دانشی) روششناسی مناسبی را در این راستا ارایه نماید.
تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی احداث دیوار مرزی بر مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های پیاپی در دوره های اخیر و کاهش فعالیت های کشاورزی، باعث گردیده که مبادلات تجاری (رسمی و غیر رسمی) مرزنشینان سیستان نسبت به گذشته پر رنگ تر گردد. بر این اساس بخش قابل توجهی از درآمدهای ساکنین منطقه و روستاییان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مرز تأمین می گردید. اما با احداث دیوار بتنی در حاشیه مرز سیستان و افغانستان این فعالیت ها دچار چالش شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی احداث دیوار مرزی، بر مناطق روستایی سیستان می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسش نامه بوده است. حجم جامعه نمونه 384 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده که بر حسب فاصله از مرز و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد گرچه احداث دیوار در حاشیه مرز پیامدهای اقتصادی و اجتماعی منفی از قبیل کاهش درآمد و مهاجرت روستاییان را موجب شده است، اما اثرات مثبتی همچون کاهش قاچاق سوخت و کالا را نیز درپی داشته است.
برآورد خط فقر و بررسی تغییرات آن در مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا خط فقر خانوار در مناطق روستایی استان اصفهان طی سال های 1382-1378(یک سال پیش از شروع برنامه سوم توسعه و یک سال پیش از پایان برنامه سوم توسعه) برآورد گردید. در ادامه، با استفاده از روش سلطه تصادفی به مقایسه فقر پرداخته شد. مهمترین ویژگی تکنیک سلطه تصادفی این است که مقایسه تطبیقی فقردر دو سال یا مقطع مختلف را مستقل از خط فقر میسر می سازد. نتایج نشان می دهد که اولاخطوط فقر مبتنی بر معکوس ضریب انگل بزرگتر از سایر خط فقرها و خطوط فقر بر پایه معکوس ضریب انگل فقرا از تمامی خطوط فقر نسبی کوچکتراست؛ ثانیا خط فقر بر اساس تمامی روش های اندازه گیری فقر افزایش یافته است؛ ثالثا شکاف و شدت فقر طی سال های مورد بررسی در مناطق روستایی کاهش یافته است. همچنین، با استفاده از آزمون سلطه تصادفی تغییرات فقر آزمون شد که نتایج حاصل، کاهش فقردر مناطق روستایی استان اصفهان را طی دوره مورد بررسی نشان می دهد. این امر بیانگر آن است که سیاست های فقرزدایی در برنامه سوم توسعه در کاهش فقر مناطق روستایی استان اصفهان موثر بوده است.
برنامه ریزی منطقه ای بر مبنای سناریو با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: تعاون روستایی شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی موجود، بی نظمی های اجتماعی در اشکال مختلف، ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی، رشد بی رویه مهاجرت، افزایش حاشیه شهرنشینی و بسیاری مشکلات دیگر، به نحوی ناشی ازتوسعه نیافتگی روستایی می باشند. در این میان تعاون روستایی، نقش عمده ای در توسعه روستا و دستیابی به توسعه منطقه ای ایفا می کند. بنابراین پرداختن به آینده و برنامه ریزی آن ، جزء جدانشدنی فرآیند برنامه ریزی توسعه روستایی است. هدف اصلی مطالعه ی حاضر، شناساییسناریوهای مختلف توسعه در بخش تعاون شهرستان های رستم و ممسنی، ارزیابی و انتخاب بهترین آن ها می باشد. رویکرد اینپژوهش،توسعه ایوروشتحقیق،توصیفی- تحلیلیاست. برای گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیدگاه متخصصان و صاحبنظران توسعه منطقه ای و از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expertchoice، جهت تجزیه و تحلیل و اولویت بندی سناریوها استفاده شده است. بر این اساس ابتدا نقاط ضعف، قوّت، فرصت ها و تهدیدها مشخص گردیده و سپس چهار سناریو شامل: قطب تولید دام و فرآورده های دامی،قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، قطب تولید محصولات راهبردی گندم و برنجو در نهایت ادامه وضعیت موجود طراحی گردید که در بین سناریوهای طراحی شده، سناریوی قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، در اولویت اول قرار گرفت.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تغییرات کارکردی نواحی روستایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شتاب گرفتن عوامل درونی و بیرونی و پیوندهای حاصل از آن بر فضاهای روستایی در چند دهه اخیر با تحولات گستردهای روبرو بوده که ساختار و کارکرد نواحی روستایی را در مناطق مختلف کم و بیش متحول ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر تغییرات کارکردی در نواحی روستایی استان قم به روش توصیفی و تحلیلی – پیمایشی انجام شد، با بهرهگیری از تحلیل عاملی دیدگاههای 145 نفر از کارشناسان و مدیران خبره در برنامهریزی و توسعه روستایی هشت عامل به عنوان عوامل اثربخش بر تغییرات کارکردی از دیدگاه کارشناسان و مدیران استخراج و نامگذاری شدند. عامل اول، محدودیتهای توسعه کشاورزی و اشتغال در نواحی روستایی با تبیین بیش از 14 درصد از کل واریانس به عنوان مهمترین عامل معرفی شد. عوامل دسترسی و مراودات شهر و روستا، گسترش گردشگری، گسترش شهرنشینی، جاذبههای محیط روستایی، سرمایهگذاری جدید در روستاها، تحولات جمعیتی و امکانات و خدمات، به ترتیب، 79/12، 48/ 9، 50/ 8، 80/ 6، 20/5، 84/4 و 46/4 درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر برتغییرات کارکردی در نواحی روستایی را تبیین نمودند. که در مجموع 55/66 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند
تحلیل فضایی و سطح بندی نواحی روستایی منطقه اورمانات بر اساس شاخص های اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهمترین مؤلفه هایی است که بر تمام ابعاد زندگی انسان تأثیر می گذارد و به عنوان یکی از معیارهای سنجش توسعه کشورها به شمار می رود. توزیع عادلانه فرصت های شغلی در بین مناطق یک کشور از الزمات اساسی برای توسعه متوازن و یکپارچه است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه مناطق روستایی اورمانات (شهرستان های پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی) به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، اطلاعات مربوط به 11 شاخص در زمینه اشتغال، از مستندات مرکز آمار کشور (سالنامه آماری استان کرمانشاه، سال 1388) تهیه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی دهستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGISانجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق روستایی اورامانات به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد. همچنین، دهستان دشت حر با امتیاز 7258/0 به عنوان برخوردارترین و دهستان بازان با امتیاز 1069/0 به عنوان محروم ترین دهستان منطقه شناخته شده اند که نمایانگر اختلاف بسیار زیاد (حدود 7 برابری) بین برخوردارترین و محروم ترین دهستان منطقه به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال است. نتایج تحلیل خوشه ای نیز نشان داد که در مجموع حدود 14 درصد دهستان های منطقه در سطح برخوردار، 24 درصد در سطح نسبتاً محروم و حدود 62 درصد دهستان ها در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کمبود فرصت های شغلی در نواحی روستایی باعث کمی درآمد و توسعه نیافتگی مناطق روستایی شده و مهاجرت روستائیان به شهرها را به دنبال دارد. در کنار بخش کشاورزی، بخش غیرکشاورزی و به ویژه صنایع روستایی از قابلیت بالایی برای اشتغال زایی برخوردار می باشند ولی وجود برخی عوامل باعث شده امکان استفاده از تمام ظرفیت های صنایع روستایی برای اشتغال زایی میسر نگردد. در این پژوهش ضمن بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی، به بررسی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی پرداخته شده است.
روش: این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری این طرح شامل واحدهای صنعتی روستایی استان اصفهان بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با 90 نفر از مدیران این واحدها مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل اقتصادی، فنی، سیاسی و حقوقی، اجتماعی، محیطی و زیربنایی و فردی بر میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی مؤثر می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی صنایع مورد بررسی و دسترسی به آن ها مهم ترین مشکل پیش آمده برای این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با توجه به سرمایه گذاری های عظیم انسانی و مالی برای صنایع روستایی، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان موفقیت آن ها در اشتغال زایی برای ایجاد زمینه برای فرصت های شغلی جدید و کمک به بهبود درآمد معیشت روستائیان و متعادل نمودن درآمد شهری و روستایی و درنتیجه کاهش مهاجرت روستائیان می تواند تأثیرگذار باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی میزان موفقیت صنایع روستایی در اشتغال زایی و عوامل مؤثر بر آن برای اولین بار در کشور می باشد.
رابطه بین سرمایه¬ی اجتماعی و رضامندی شغلی کشاورزان شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رضامندی را که یکی از شاخص¬های مهم رفاه اجتماعی است تابعی از سرمایه¬ی اجتماعی می¬دانند. رضایت شغلی احساس عاطفی مثبتی است که در نتیجه¬ی انجام کار در فرد ایجاد می¬شود از سویی سرمایه¬ اجتماعی سرمایه¬ ناملموسی است که بسیاری از امور زندگی روزانه¬ی مردم را در بر می¬گیرد و به بهبود شرایط زندگی اجتماعی منجر می¬شود. بدین منظور تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف کلی بررسی رابطهی بین سرمایه¬ی اجتماعی و رضامندی از شغل کشاورزی در بین کشاورزان شهرستان کرمانشاه انجام شده است. جامعه¬ آماری این تحقیق کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند (24391 = N) که تعداد350 نفر از آنان با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان با روش نمونه-گیری خوشه¬ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی ابزار با استفاده از پانل متخصصان تعیین شد و پایایی آن به وسیلهی آزمون کرونباخ آلفا مورد آزمون قرار گرفت که ضرایب آلفای محاسبه شده برای کلیه بخش ها بالاتر از 7/0 گزارش گردید. یافته¬ها حاکی از وجود سرمایه¬ی اجتماعی در حد نسبتاً پایینی (به ویژه از بعد شناختی آن) در بین کشاورزان بود که این میزان سرمایه ارتباط مثبتی با رضایت آنان از شغل کشاورزی داشت.