فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی قابلیت ژئوتوریستی منطقه ضحاک هشترود پرداخته شده است. این منطقه دارای طیف وسیعی از عناصر و فرایندهای ژئومورفیک برای جذب گردشگران علاقمند به علوم زمین می باشد. به لحاظ فرهنگی و تاریخی نیز این منطقه یکی از کانون های مهم تاریخی آذربایجان به شمار می آید. در این تحقیق از مدل هادزیک استفاده شده است. ارزش و اهمیت هر مکان ژئوتوریستی در این روش به وسیله سه شاخص ارزش علمی، ارزش های فرعی و میزان آسیب پذیری آن مکان ژئوتوریستی برآورد می گردد. بدین منظور جهت ارزیابی قابلیت ژئوتوریستی منطقه مورد مطالعه براساس مدل تحقیق، عمل نظر سنجی از بیست و پنج توریست و شش متخصص استفاده گردید. نتایج نشان داد که از نظر شاخص ارزش علمی، ویژگی های زمین شناسی همراه با میراث فرهنگی بیشترین امتیاز را در بین متخصصان و توریست ها بدست آورده است. این امر بیانگر وجود طیف وسیعی از اشکال زمین شناسی و ژئومورفیک در منطقه مورد مطالعه است. از نظر شاخص ارزش های فرعی نیز عناصر طبیعی و میراث فرهنگی بیشترین امتیاز را بدست آورده است. میزان آسیب پذیری منطقه از نظر متخصصان ""سه"" آمده است که نشان دهنده این است که منطقه از آسیب پذیری نسبتاً بالایی برخوردار می باشد. در نهایت بررسی سه شاخص فوق در ارزیابی نهایی ارزش ژئوتوریستی منطقه، نشان داد که این منطقه دارای ارزش ژئوتوریستی خوبی است.
نقش گردشگری در توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی می باشد. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند و در همین ارتباط گردشگری روستایی نیز با برنامه ریزی اصولی و شناسایی مزیت ها و محدودیت ها می تواند، نقش مؤثری در توسعه روستایی و در نتیجه توسعه ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین و شناسایی ظرفیت ها در جهت توسعه گردشگری پایدار روستای التپه در مجاورت شهر بهشهر در استان مازندران می باشد. این روستا با دارا بودن منطقه توریستی عباس آباد و ثبت جهانی آثار دوره صفویه، یکی از مهمترین سکونتگاه های روستایی شهرستان در حوزه گردشگری می باشد. مقاله حاضر در پی تبیین نقش گردشگری در توسعه پایدار اجتماعی - اقتصادی روستای التپه است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایشی بوده که با مطالعات میدانی و کتابخانه ای داده های مورد نیاز گردآوری شده است. در تحلیل داده ها با استفاده از مدل SWOT به تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها و ارائه راهبردها در جهت توسعه گردشگری و در نهایت توسعه پایدار گردشگری روستایی می پردازد. جامعه آماری شامل ساکنان روستایی (حدود 1900 نفر) و گردشگران (حدود 500 هزار نفر در سال) بوده است که حجم نمونه، شامل 218 نفر متشکل از دو گروه (78 نفر بومی بخش خدمات گردشگری و 140 نفر گردشگر) تعیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نخست آستانه آسیب پذیری روستایی به لحاظ وجود منطقه تفریحی عباس آباد و چشم انداز اکوتوریستی بالاست. سپس گردشگری روستایی در این روستا نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و استفاده از مزیت های نسبی موجود می باشد. در نهایت برنامه ریزی گردشگری می تواند در این ناحیه موجب تنوع اقتصاد محلی و رونق فعالیت های اقتصادی به صورت سازمان یافته در حوزه گردشگری شده و زمینه توسعه پایدار روستایی را فراهم آورد.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
تبیین استراتژی مناسب ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه باعث بدترشدن اوضاع در مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد به دلیل نبود امکانات اضافی متناسب با میزان مهاجرت می شود. ازاین رو طی دهه های گذشته تلاش های بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و جست وجوی راهکارهایی برای کاهش این معضل صورت گرفته که متأسفانه به دلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعة پایدار، یکی از راه های ماندگاری جمعیت در روستاها پایدارسازی کیفیت زندگی روستاییان شامل دستیابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دستیابی به کیفیت زندگی و بهترکردن آن و هر نوع تغییر در فعالیت های اقتصادی که موجب ارتقا و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است. در این مقاله با استفاده از ابزار تحلیلی مبتنی بر تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارج از عرصة سکونتگاه های روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود با دید یکپارچه تبیین شده و اقدامات راهبردی برای حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاها (مهاجرت) در روستاهای مطالعه شده ارائه گردیده است. یافته ها نشان می دهند که ازطریق توسعة کارآفرینی و نیز رویکرد مشارکتی به برنامه های توسعة روستایی می توان ضمن تقویت روحیه و بالابردن انگیزه، زمینه های امیدواری را در روستاها تقویت کرد و از این طریق انگیزة ماندگاری در روستاها را قوت بخشید.
واکاوی چالش های مدیریت روستایی با رویکرد کیفی تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه به لحاظ تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ی بررسی مشکلات و محدودیت های این نهاد انجام نشده است.
هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که مشکلات و محدودیت های دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه را از دیدگاه دهیاران و در قالب یک مدل شناسایی نماید. جامعه ی مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در قالب 7 مشکل اصلی طبقه بندی گردید.
یافته های پژوهش نشان داد، دهیاری های مورد مطالعه به ترتیب اهمیت با چالش هایی نظیر عدم آگاهی مردم و سازمان های محلی از وظایف دهیار، نگرش منفی نسبت به وی، عدم همکاری و حمایت سازمان های محلی و دولتی با دهیار، تدوین طرح های از بالا به پایین از سوی سازمان های اجرایی، ضعف روحیه ی همکاری و مشارکت خودجوش در مردم، ضعف جایگاه قانونی دهیار و بالاخره، کمبود تجهیزات و منابع مالی مواجه اند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه ی روستایی استان را در برون رفت از مشکلات یادشده و تحقق مدیریت روستایی کارآمد در منطقه یاری خواهد کرد.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان برنامه ریزی اعتقاد دارند، برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیت زندگی باشند. از طرفی بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. در این راستا، نواحی روستایی، از فضاهای نیازمند مطالعات مرتبط با کیفیت زندگی محسوب می شوند. این مطالعات باید زمینه های مرتبط با کیفیت زندگی روستایی را، کاهش محرومیت جغرافیایی و دسترسی به نیازهای اساسی زندگی را در بر گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان مشگین شهر می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 185 نفر از روستاییان شهرستان مشگین شهر جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 83/0 بدست آمد و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر؛ دهستان صلوات و نقدی از حیث کیفیت زندگی در رده اول و دوم و دهستان قره سو در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است
محدودیت ها و ظرفیت های توسعه پایدار در روستاهای مرزی شرق ایران مورد: دهستان بندان در شهرستان نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور ما روستاهای مرزی با مشکلاتی ازقبیل ضعف خدمات رسانی در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از یک سو و تبلیغات امواج بیگانه به منظور بزرگ نمایی مشکلات اقوام ساکن در نواحی مرزی از طرف دیگر و عدم توجه به قابلیت ها و توان های این مناطق،مواجهه هستند، که این مشکلات لزوم توجه به روستاهای مناطق مرزی را آشکار می سازد. در این تحقیق، محدودیت ها و ظرفیت های توسعه روستاهای مرزی دهستان بندان شهرستان نهبندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. تعداد نمونه 258 خانوار بهره بردار کشاورزی از 17روستای این دهستان بود که از میان 7577نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ (آلفای کل 71/0) تأمین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، فریدمن، همبستگی و آزمون تحلیل واریانس یک طرفهصورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی روستاهای مرزی در سطح نامطلوبی قرار دارد که شرایط زیست محیطی، مدیریتی-امنیتی و عدم توجه به ظرفیت های منطقه در این زمینه موثر است. در سنجش میزان تأثیرگذاری و تفاوت عوامل، شاخص امنیت و مدیریت کمترین میانگین و شاخص زیربنایی بیشترین میانگین را برخوردار می باشد. همچنین بین شاخص ها رابطه وجود دارد که با بهبود ظرفیت هر یک از این شاخص ها، سایر ظرفیت ها هم بهبود پیدا می کند.
ساماندهی فضایی مقصدهای گردشگری (شهری و روستایی) در مقیاس ناحیه ای مورد: شهرستان طرقبه شاندیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأثر از روندهای غالب توسعه در سطح ملی، در مقیاس ناحیه ای نیز عدم تعادل های فضایی در بهره گیری از ظرفیت ها و تجهیز مقصدهای (بالقوه) گردشگری نمایان است. در قلمرو این مقاله، سازمان فضایی گردشگری شهرستان طرقبه - شاندیز نیز شاهد بی نظمی های فضایی در پراکندگی منابع، جاذبه ها، محصولات و به ویژه خدمات پشتیبان گردشگری و در نهایت شبکه ای سازمان یافته از مقصدهای گردشگری است؛ لذا ساماندهی فضایی مقصد مورد مطالعه مبتنی بر الگوی تئوریک و واقعیت های جغرافیایی به عنوان هدف نهایی پژوهش مورد توجه واقع شده است. با عنایت به چالش پیش روی و برای نیل به هدف، روشِ تحقیق توصیفی- تحلیلی و همچنین گردآوریِ اطلاعات به شیوه ی اسنادی و میدانی مبنا قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 34 مقصد گردشگری واقع در شهرستان بوده که برای کلیه مقصدها، فرم های اطلاعاتی تکمیل شده است؛ برای وزن دهی معیارها از روش AHP، برای تدقیق امتیاز نهایی و رتبه بندی مقصدها از روش پرومتی و برای سطح بندی مقصدهای گردشگری از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است؛ در نهایت با استفاده از تئوری نقطه شکست در محیط نرم افزاری (GIS) قلمروی عملکردی مقصدها تعیین شده است. نتایج نهایی، گویای وجود نظام چهارسطحی نابسامان در سازمان فضایی شهرستان با تفوق دو مقصد برتر (طرقبه و شاندیز) نسبت به سایر مقصدها می باشد، برای برون رفت از وضعیت نابسامان با تأسی به اصول راهبردی نظریه های سازمان فضایی از طریق مقایسه ی الگوی وضع موجود با الگوی تجریدی و در نهایت تعدیل آن متناسب با الزامات حاکم بر ناحیه، الگوی سازمان فضایی پیشنهادی شهرستان ارائه شده است.
سنجش و ارزیابی مولفه های کیفیت زندگی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که در سال های اخیر ،به واسطه نقشی که در سلامت روان افراد دارد ،اهمیت بسزایی یافته است. پایین بودن سطح زندگی در نواحی روستایی و در نتیجه مهاجرت روستاییان به سمت شهرهای بزرگ، مسائل و مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی و محیطی را هم در نواحی روستایی و هم در شهرها به دنبال داشته است. هدف از این تحقیق، سنجش و ارزیابی مولفه های کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه در دهستان خرارود شهرستان خدابنده است. رو مورد استفاده در این تحقیق روش شناسی کمی با بهره گیری از ابزار پرسشنامه و استفاده از داده های میدانی و رویکرد توضیفی- تحلیلی بوده است. روایی پرسشنامه توسط 20 نفر از متخصصان رشته های مرتبط با حوزه مفهومی کیفیت زندگی مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه هم توسط پیش آزمون 30 پرسشنامه در روستاهای مورد مطالعه و در سطح آلفای کرونباخ 950/0 تایید گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که وضعیت روستاهای مورد مطالعه از نظر کیفیت زندگی در مجموع مناسب بوده است و غالب مولفه ها وضعیت مناسبی را نشان می دهند که می تواند ناشی از عوامل مختلف مانند برخورداری از سطوح خدماتی مطلوب، وجود منابع درآمدی در سطح ناحیه ای و احساس امنیت عمومی باشد. همچنین از میان مولفه های مورد بررسی مولفه تعلق مکانی بالاترین میانگین را در مجموع روستاهای مورد مطالعه داشته است که در حقیقت بیانگر علاقه و میل روستاییان به ادامه زندگی در این نواحی بوده است که روستا را برای ادامه زندگی و کار به سایر نواحی ترجیح می دهند.
آسیب شناسی توسعه کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعة کسب وکارهای روستایی از راهبردهای اصلی پیشبرد توسعة پایدار روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان انجام شده است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبة نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از مدیران کسب وکارهای خانوادگی (37=n) به دست آمده است. با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم در نظریة بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (105 کد)، محوری و انتخابی تدوین شده است. براساس کدهای طبقه بندی شدة موضوعی (7 طبقه)، مسائل عمدة توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی شامل اینها هستند: مساعدنبودن محیط کسب وکار در مناطق روستایی؛ توسعه نیافتگی بازار؛ گذار و شکاف بین نسلی در انتقال ارزش ها، مهارت ها و فرهنگ کسب وکارهای خانوادگی روستایی؛ نبود پشتیبانی رسمی نهادمند؛ برهمکنش نابسود خانواده و کسب وکار؛ ناکارآمدی مدیریت تولید و کارکردهای کسب وکار؛ و فشارهای اجتماعی. سرانجام، سازه های مفهومی شناسایی شده برای توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی به هم پیوند زده شده و الگوی «آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی» ترسیم شده است.
عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه از دیدگاه دهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان یکی از نهادهای مدیریتی نویندر دهه اخیر،برای اداره کردن روستاهای کشور تأسیس شدند. با گذشت بیش از 10 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان کرمانشاه، تاکنون مطالعه ای در زمینه بررسی عملکرد این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام دادن این مطالعه موردی که با رویکرد کیفی صورت گرفته، این است که ضمن واکاوی عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، راهکارهایی به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها از دیدگاه دهیاران ارائه شود. جامعه مطالعه شده در پژوهش حاضر، دهیاران دهستان بالادربند (12 دهیار) بودند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری شدند و با استفاده از تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد دهیاری های مطالعه شده، در این شش محور صورت گرفته است: توسعه کالبدی و فیزیکی در روستا، تهیه و اجرای طرح های زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و اداری، تهیه و اجرای طرح های فرهنگی و مذهبی و ورزشی، عرضه خدمات عمومی، و توسعه کشاورزی. راهکارهایی که دهیاران به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها مطرح کردند، در قالب شش موضوع دسته بندی شدند. این راهکارها که به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها پیشنهاد شدند، عبارت اند از: توجیه و جلب همکاری شورا و مردم با دهیاری، تضمین امنیت شغلی و ایجاد انگیزه در دهیاران، تجدید نظر در فرایند انتخاب دهیار، تأمین امکانات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری، تثبیت جایگاه قانونی دهیار، و تقویت ارتباط سازمان های ذی ربط با دهیاری ها.
ارزیابی اثرات مجتمع صنایع چوب و کاغذ مازندران بر توسعه نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
صنایع چوب و کاغذ مازندران که در سال 1376 فعالیت خود را شروع کرده است، دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر نواحی روستایی پیرامون بوده است. با توجه به اینکه تاکنون اثرات بر شمرده شده به صورت علمی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به شناسایی و ارزیابی اثرات این مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون می پردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی که از طریق پیمایش پرسشنامه ای اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از کارشناسان و اعضای هیات علمی تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (68/0، 88/0، 86/0، 92/0) برای چهار نوع اثر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی محرز گردید. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی، «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از مهمترین اثرات اقتصادی و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» نیز جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه اثرات چهارگانه کمتر از مقدار میانگین است. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثرات منفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است. به علاوه نتایج آزمون های مقایسه میانگین نیز نشان داد که گروه های مختلف پاسخگویان نیز ارزیابی یکسانی از اثرات مثبت و منفی مجتمع نداشتند.
پهنه بندی توزیع و شدت فقر چند بعدی در مناطق شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلط رویکرد درآمد محوری بر جنبه های مختلف توسعه، یکی از دلایل ﻋﺪم موفقیت بسیاری از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی کاهش ﻓﻘﺮ و ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی در کشورهای در حال توسعه عنوان شده است. بر همین اساس، علت اصلی فقر، کمبود یا نبود درآمد نمی باشد، بلکه فقدان قابلیت لازم برای خروج از وضعیت فقر برای افراد فقیر است. هدف این پژوهش، پهنه بندی میزان و شدت فقر چند بعدی در مناطق شهری و روستایی کشور و مقایسه نتایج آن با معیار درآمد سرانه می باشد. نتایج نشان داد که توزیع و شدت فقر در کشور به ترتیب 12/3 و 30/6 درصد است. همچنین فقر در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری شایع تر است، به طوری که 21/4 درصد خانوارهای روستایی و 5/86 درصد خانوارهای شهری فقیرند. سیستان و بلوچستان فقیرترین استان کشور می باشد و خانوارهای استان های جنوب شرقی فقر بیشتری دارند. نتایج مقایسه شاخص فقر چند بعدی و شاخص تولید سرانه بدون نفت نشان داد که همپوشانی اندکی بین این دو شاخص وجود دارد. با توجه اهمیت شناسایی آسیب پذیرترین خانوارها در کشور، به نظر می رسد که روش فقر چند بعدی می-تواند فارغ از مشکلات سنجش درآمد و ثروت خانوارها، اطلاعات مفید و همچنین متفاوت از درآمد خانوارها در اختیار سیاست گذاران قرار دهد.
شناسایی عوامل موثر در ایجاد فرصت های کارآفرینی در بخش گردشگری نواحی روستایی با استفاده از مدل معادلات ساختاری(SME)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شناخته شده ترین راهبردهای توسعه روستایی، گردشگری و فرصت های مربوط به آن در زمینه کارآفرینی است. در این مقاله تلاش گردیده تا ضمن تبیین جایگاه فرصتهای کارآفرینی در مناطق روستایی، عوامل موثر در بوجود امدن فرصتهای کارآفرینی در بخش گردشگری نواحی روستایی را مورد بررسی قرار دهد به همین منظور ابتدا پیشینه موضوع مورد بررسی قرار گرفت سپس از طریق تکنیک دلفی که در سه مرحله انجام گرفت و با نظرخواهی از صاحبنظران و متخصصین رشته های جغرافیا، گردشگری، کارآفرینی، مدیریت، اقتصاد و. .. متغیرهای مربوط به فرصتهای کارآفرینی در بخش گردشگری استخراج شد و از طریق روش تحلیل عاملی اکتشافی خلاصه سازی و با تحلیل عاملی تاییدی در شش عامل دسته بندی شد و با معادلات ساختاری اعتبار آن مورد سنجش قرار گرفت و با رگرسیون خطی سهم هر یک از عوامل در بوجود آمدن فرصتهای کارآفرینی تعیین شد و بر این اساس مهمترین عامل در این زمینه عامل قانونی و سیاسی بدست آمد.
شهرنشینی کشاورزان و پیامدهای اجتماعی آن در روستا مطالعة موردی: دهستان میربگ جنوبی، شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشین شدن کشاورزان و جدایی فضایی- مکانی کشاورزی از سکونت از پدیده های امروزین روستاها به شمار می آید. کشاورزان دیگر فقط در روستاها سکونت ندارند و بسیارند کسانی که ساکن شهرها هستند و در روستاها کشاورزی می کنند. پژوهش حاضر به بررسی ابعاد اجتماعی این مسئله پرداخته است. برای این منظور 18 گویه در قالب 5 مؤلفه بررسی شد. جامعة آماری تحقیق، 220 سرپرست خانوار روستایی ساکن 5 روستای دهستان میربگ شهرستان دلفان بود که از این تعداد 80 کشاورز مقیم روستا و 59 کشاورز ساکن شهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار استفاده شده پرسشنامه بود. نتایج نشان دادند که پذیرش اجتماعی دو گروه نسبت به یکدیگر تقریباً مطلوب است (میانگین رتبه ای: روستا: 54/3؛ شهر: 76/3). الگوپذیری ازنظر کشاورزان ساکن روستا در حد زیاد و ازنظر کشاورزان ساکن شهر نسبتاً زیاد است (میانگین رتبه ای: روستا: 06/4؛ شهر: 83/3). رضایت شغلی کشاورزان ساکن روستا نسبتاً زیاد و گروه ساکن شهر نسبتاً کم است (میانگین رتبه ای: روستا: 20/3؛ شهر: 13/2). اختلاف و تنش بین دو گروه در حد نسبتاً زیاد ارزیابی شده است (میانگین رتبه ای: روستا: 97/3؛ شهر: 94/3). افزون بر این بین پذیرش اجتماعی و متغیرهای الگوپذیری و رضایت شغلی رابطة مثبت و معنا دار برقرار است. الگو پذیری گروه مقیم روستا از کشاورزانی که سابقة شهرنشینی کمتری دارند بیشتر و رضایت شغلی جوان ترها و گروه ساکن شهر کمتر از دیگران است. بنابراین یکی از ضرورت های برنامه ریزی توسعة روستایی، شناخت همه جانبة گروه اخیر و چالش های فراروی ایشان و ساکنان دائمی روستاهاست.
ارزیابی طرح های جابه جایی روستایی از نظر مکان یابی (مورد مطالعه: روستاهای لرینی علیا و سفلی و فرخ آباد- استان ایلام)**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از اتخاذ تصمیم دربارة جابه جایی یک روستا، تعیین محل جدید، یکی از اصلی ترین مراحل فرایند جابه جایی است، زیرا نتایج این تصمیم در طولانی مدت ظاهر می شود و آثار زیادی در جنبه های مختلف دارد و تجربه نیز نشان داده است سهل انگاری در مکان گزینی سکونت گاه جدید بارها موجب ضعف یا شکست برنامه های جابه جایی شده است. هدف از این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است، ارزیابی طرح های جابه جایی روستاهای لرینی علیا و سفلی و فرخ آباد در استان ایلام از نظر مکان یابی با روش مک هارگ است. نتایج این تحقیق نشان داد از نظر اکثر معیارهای مورد بررسی، روستاهای مورد مطالعه در شرایط مناسب و نیمه مناسب قرار دارند و فقط روستاهای لرینی علیا و سفلی از نظر شیب و روستای فرخ آباد از نظر قرارگرفتن در اراضی کشاورزی در شرایط نامناسب قرار دارند. لذا از آنجا که مکان یابی یک سکونت گاه در مکانی که همة استانداردها را دارد، در بعضی مناطق بسیار مشکل و حتی غیرممکن است، مکان یابی روستاهای مورد مطالعه از نظر معیارهای مورد نظر مناسب بوده است.
اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان چهل چای در شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد فضا به الگوی مکانی یک اقتصاد، همانند توزیع و محل فعالیت های تشکیل دهنده آن و جریان های مکانی که بخش اساسی آن اقتصاد را تشکیل می دهند، اطلاق می شود. در تحقیق حاضر، اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان چهل چای شهرستان مینودشت را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در بخش مطالعات میدانی از ابزار پرسشنامه و مشاهدات مستقیم استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کل سرپرستان خانوار روستایی دهستان چهل چای شهرستان مینودشت بوده است. بر اساس سرشماری 1390، دهستان مورد مطالعه شامل 37 روستای دارای سکنه و 5003 خانوار بوده است؛ بنابراین با توجه به تعداد روستاها، پراکندگی آن ها در سطح دهستان و فراوانی تعداد خانوارهای روستایی، اقدام به نمونه گیری شده است؛ به طوری که، ابتدا تعداد 8 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. در مرحله بعد، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 234 خانوار تعیین و به روش طبقه بندی گروهی تصادفی متناسب با تعداد خانوار هر یک از روستاها، نمونه ها انتخاب شده است. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نقش روابط اقتصادی شهر و روستا در محدوده مورد مطالعه بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است؛ این روابط رو به رشد باعث شده تا در مواردی حالت سلطه اقتصادی شهر بر نواحی روستایی کمرنگ تر شود و به نوعی تعامل و پیوندهایی، هر چند ناقص و بیشتر به نفع شهر پدید آید. همچنین یافته ها مؤید این است که بین روابط اقتصادی شهر و روستا و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ناحیه مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد و بدین ترتیب می توان گفت که روابط اقتصادی شهر و روستا نقش مؤثری در وضعیت اجتماعی و اقتصادی نواحی روستایی دارد.
تبیین رابطه تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم توسعه پایدار روستایی «تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی» است. تنوع، پیچیدگی ذاتی سیستم ها را افزایش می دهد و از این طریق فرایندهای درون آنها را تقویت می کند. مطالعه حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین رابطه تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی و پایداری سکونتگاه های روستایی شهرستان مشهد می پردازد. جمع آوری اطلاعات، مبتنی بر روش اسنادی و پیمایشی بود و نمونه گیری به روش طبقه ای تخصیص یافته صورت گرفت. با استفاده از تحلیل خوشه ای، سطوح پایداری سکونتگاه های روستایی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با 36 شاخص در مقیاس نسبی تعیین گردید. نتایج حاصل از 34 پرسشنامه آبادی و 350 پرسشنامه خانوار نشان می دهد که فقط 8/8 درصد سکونتگاه های روستایی بررسی شده، ازنظر ابعاد سه گانه پایدار بودند و 1/44 درصد آنها در گروه نیمه پایدار و 1/47 درصد در گروه ناپایدار قرار داشتند. بررسی نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که میانگین نمره تنوع فعالیت های اقتصادی در روستاهای پایدار 6/38، در روستاهای نیمه پایدار 7/30 و در روستاهای ناپایدار 5/27 است. به منظور بررسی دقیق تر رابطه بین پایداری و تنوع، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. بررسی ها نشان داد که رابطه بین پایداری و تنوع مستقیم و به میزان 77/0 بود، که ازنظر شدت قوی است. براساس مطالعة صورت گرفته، تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی می تواند پایداری سکونتگاه های روستایی را تقویت کند.
سنجش میزان رفاه اجتماعی خانوارها در نواحی روستایی مطالعة موردی: شهرستان زَهَک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در سطح رفاه و شرایط زندگی در سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق محروم و حاشیه ای که ازلحاظ سطح رفاه و شاخص های توسعه با انواع چالش ها و مشکلات مواجه اند، بیش از هر چیز مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی در نواحی روستایی شهرستان زَهَک (استان سیستان و بلوچستان) که از مناطق محروم جنوب شرق کشور به شمار می آید، پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی (تکمیل پرسشنامه) است. جامعة آماری تحقیق را کلیة ساکنان روستایی شهرستان زهک تشکیل می دهند. حجم نمونه 329 سرپرست خانوار ساکن در 30 روستای نمونه است، که ازطریق فرمول کوکران به دست آمده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که میزان رفاه اجتماعی در نمونه انتخابی ازلحاظ کلیه شاخص های اقتصادی و اجتماعی با ارزش میانگین 76/2، کمتر از حد متوسط و ضعیف است و وضعیت رفاهی روستاهای منطقه بیش از همه در زمینه های اوقات فراغت، رضایت از زندگی و درآمد و اشتغال با مشکل مواجه است.
سنجش پتانسیل های گردشگری روستایی با رویکرد رفع چالش های اقتصادی مطالعه موردی: دهستان قلعه قافه- شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به ارزیابی پتانسیل های بخش گردشگری برای رفع چالش های اقتصادی دهستان قلعه قافه از توابع شهرستان مینودشت پرداخته است. جامعة آماری تحقیق، مدیران محلی و سرپرستان خانوار این دهستان بوده اند. نتایج تحقیق گویای آن است که گونه های مختلف گردشگری در دهستان مذکور، پتانسیل بالایی برای رفع چالش های اقتصادی دارند. بین پتانسیل این گونه ها در رفع چالش های اقتصادی از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که گردشگری طبیعی در اولویت نخست، گردشگری کشاورزی در اولویت دوم و گردشگری فرهنگی در اولویت سوم قرار دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منطقة مطالعه شده، عوامل مؤثر در توسعه و شکوفایی این پتانسیل ها مانند «امکانات ارتباطی و سهولت دسترسی»، «تسهیلات زیربنایی، خدماتی و تفریحی»، و «تبلیغات و اطلاع رسانی مطلوب» در سطح پایینی قرار دارند.