فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در «شهرداری هوشمند» کلیه فرآیندهای شهرسازی، هوشمند است که در آن فرآیند تعریف، انتخاب و انجام پروژه ها هوشمند باشد و این پروژه ها با مشارکت مردم و «با عنصر انگیزش و مشارکت»و به صورت یکپارچه اجرا شود تا بتواند رضایت و شفافیت«رضایت شهروندان و ذینفعان» را به دنبال داشته باشد. هدف شهر و شهرداری هوشمند افزایش سطح کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعه پایدار است. شهر هوشمند مکانی متمایز برای توسعه ی پایدار و تعالی شهر است. این پژوهش با رویکرد کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، شناسایی بهترین و بدترین(شدت و رجحان برتری) مولفه های زیر ساختی هوشمندی در مدیریت امور شهری سمنان و شهرداری سمنان سنجیده شده است. هدف کلی این تحقیق تبیین ضرورت ها و الزامات شهر و شهرداری سمنان برای هوشمند شدن در ابعاد مختلف و همچنین ارائه راهبردها و اقدامات مقتضی برای حرکت هدفدار به سمت شهر و شهرداری هوشمند می باشد که در مرحله اول جهت شناخت مولفه ها براساس دلفی فازیFuzzy Delphi و پرسشنامه خبرگان و همچنین ادبیات و پیشینه تحقیق،16مولفه مورد شناسایی قرار گرفت. حاصل تحلیل ها و نتایج پژوهش، ارزش عوامل عملکرد(فرآیندها و گردش کاری شهر و شهرداری) را با مقدار 0/594 ، عوامل زیرساختهای هوشمند را با مقدار 289/0 ،عوامل انگیزش و مشارکت را با مقدار وزن 202/0 و عامل رضایت و شفافیت(رضایت شهروندان و ذینفعان) را با مقدار0/212 به ترتیب اولویت نشان می دهد و در این راستا شاخص عملکرد(فرآیندها و گردش کاری شهر و شهرداری) در همراهی کامل با زیرساخت های هوشمند به عنوان مهمترین استراتژی در ایجاد شهرداری هوشمند در مدیریت شهری شهرداری سمنان مطرح است که نیازمند برنامه ریزی هدفدار در جهت حرکت و دستیابی به آن می باشد.
بررسی و ارزیابی تغییرات شاخص های تمرکزگرائی جمعیت شهری طی برنامه های اول تا پنجم توسعه ایران (1394- 1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه سطح و روند تحولات شاخص های تمرکزگرائی جمعیت با توجه به اهداف سیاست های تعادل منطقه ای و شهری طی برنامه های اول تا پنجم توسعه ایران (1394-1368) است. روش تحقیق روندپژوهی جمعیتی و منبع داده ها سرشماری های کشور است. نتایج نشان می دهد که علی رغم تصریح اهداف توازن و تعادل توسعه منطقه ای و شهری در تمامی برنامه های توسعه اول تا پنجم جمعیت در تمامی سطوح ملی، کالبدی، استانی و شهری همواره به سوی مراکز گرایش داشته است. دو نوع تمرکزگرائی جمعیت تشخیص داده شد، یکی تمرکزگرائی سطح ملی با محوریت البرز جنوبی که همواره مستمر، عام و فراگیر بوده است و به عنوان نقطه ثقل اسکان جمعیت در سطح ملی عمل کرده است، دوم تمرکزگرائی منطقه ای که جریانی ضعیف تر، موقعیتی و غیر فراگیر بوده است که به عنوان مراکز ثقل منطقه ای سکناگزینی جمعیت عمل کرده است. طی دوره زمانی برنامه اول و پنجم توسعه میزان نخست شهری در کشور روبه کاهش نهاده، اما در مقابل شهرهای طبقه دوم جمعیتی (250 -100 هزار)، دارای بالاترین رشدهای جمعیتی و تمامی شهرهای طبقات متوسط جمعیتی (99999-10000) دارای رشد منفی جمعیتی بوده اند. به طورکلی، نتایج نشان می دهد عدم تعادل منطقه ای و شهری در کشور تا حدود کمی تعدیل شده و مراکز ثقل تمرکزگرائی جمعیت شهری ازنخست شهرها به شهرهای مرتبه دوم تغییر نموده است، ولی همچنان رشد جمعیت شهرهای متوسط زیر 100 هزار نفر منفی است؛ لذا می توان گفت توزیع فضائی جمعیت منطقه ای و شهری از وضعیت ساختار پیرامون به مرکز شدید به ساختار پیرامون به نیمه پیرامون در حال تغییر است.
شهر دوستدار سالمند و معیارهای طراحی مراکز تعاملات اجتماعیِ سالمندی با رویکرد سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۳۴-۷
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به جایگاه و نقش سالمندان در نظام برنامه ریزی شهری و معماری از یک طرف و تحقق-پذیری شهرهای دوستدار سالمند، از اولویتهای اساسی در فرآیند برنامه ریزی شهر و معماری است که تطورات بافت اجتماعی و تغییر ساختار سنی کشور و تحولات جمعیتی موجود که به پیر شدن جمعیت شهری می پردازد، نیز بر این امر تاکید دارد. در این میان، پرداختن به مقوله «سلامت روان» از اصلی-ترین نیازهای روان شناختی سالمندان است که در این پژوهش با تاکید بر نظریه های سلامت روان و نظریه های طراحی فضاهای شهری و معماری، تلاش شده است تا معیارهایی در طراحی مراکز تعاملات اجتماعی سالمندی در قالب فضای افزایش تعاملات اجتماعی مورد اشاره قرار گیرد. مبنای نظری این تحقیق، بر اساس نظریه فعالیتِ «گاست» و «نظریه میدانی کورت لوین» بوده که از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» در مرحله ادبیات نظری و روش تحقیق «فراتحلیل» در جمعبندی نظریه-ها و راهکارسنجی با ابزار گرداوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در پایان راهکارهایی چند در راستای تحقق پذیری شهرهای دوستدار سالمند در مرحله اول و پیشنهاداتی در حوزه معیارهای طراحی برای ارتقاء سلامت روان شناختی سالمندان در مرحله دوم مورد اشاره قرار گرفته است.
تأثیر ابعاد کیفیت خدمات الکترونیک شهرداری ها بر رضایت و وفاداری مشتریان با توجه به نقش میانجی ارزش ادراک شده توسط مشتریان و اعتماد مشتریان در معاونت مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
53 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، «بررسی چگونگی تأثیر ابعاد کیفیت خدمات الکترونیک شهرداری ها بر رضایت و وفاداری مشتریان با توجه به نقش میانجی ارزش ادراک شده و اعتماد مشتریان» در خدمات الکترونیک شهرداری تهران است. روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری را مدیران، رؤسا، مسئولان و کارشناسان ارشد مناطق شهرداری تهران در یک نمونه 315 نفره تشکیل داده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد با 63 سؤال بوده است که با تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرونباخ اعتبارسنجی شده است. برای آزمون فرضیه ها، از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان داده است که ابعاد کیفیت خدمات الکترونیک شهرداری ها بر رضایت شهروندان به میزان 641/0؛ رضایت از خدمات الکترونیک شهرداری ها بر وفاداری شهروندان به میزان 819/0؛ ارزش ادراک شده از خدمات الکترونیک شهرداری ها دارای اثر میانجی در تأثیر کیفیت خدمات بر رضایت شهروندان به میزان 411/0 و اعتماد مشتریان به خدمات الکترونیک شهرداری ها دارای اثر میانجی در تأثیر کیفیت خدمات بر رضایت شهروندان به میزان 941/0 بوده است. بنابراین، نقش تعدیل کننده اعتماد شهروندان به خدمات الکترونیک شهرداری ها در این میان میزان زیادی داشته است.
بررسی هندسه و تناسبات طلائی در معماری ایران (نمونه مطالعاتی: خانه های سنتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۹۱-۴۷۷
حوزههای تخصصی:
بنیاد طبیعت و چیزهایی که در آن هستند بر پایه تناسبات ویژه پی ریزی شده است و بشر از گذشته های دور در پی کشف این تناسبات بوده است، تا هم به کنجکاوی خود پاسخ دهد و هم از این تناسبات در آفریده های خویش بهره گیری کند. از طرفی هندسه ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط آگاهانه میان اجزای بنا با یکدیگر است تا در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را به عنوان یک ترکیب خلاق و هدفمند میسر سازد. اشراف معمار به علم هندسه و استفاده خلاقانه از آن تبدیل مفهوم به فضا و فرم را در فرآیند طراحی تسهیل می کند و فرسایش مفهوم را در این روند به حداقل می رساند. حاصل چنین فرآیندی، نوعی معماری است که به دور از برداشت های سلیقه ای، به لحاظ نظم و تناسبات قابل درک است. طراحی معماری در قالب هندسه نمود می یابد. تحلیل روابط هندسی در بناهای ارزشمند روش تفکر و تصمیمات معمار را در برخورد با مسئله و یافتن راه حل مناسب برای پاسخ گویی به آن می نمایاند و قابلیت تفکر هندسی را در نظم بخشیدن به فرآیند طراحی معماری آشکار می سازد. هندسه و تناسبات، جزء گسست ناپذیر معماری محسوب می شوند. یکی از جالب ترین ویژگی های هندسی بسیاری از بناهای تاریخی، وجود تناسبات طلایی در آن ها است. با این حال، بسیاری از بناهای تاریخی موجود در کشورمان تاکنون به لحاظ هندسی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته اند. معماری ایرانی همیشه بر زیبایی تاکید داشته است و ایرانیان سعی کرده اند در ابعاد ساختمان تناسباتی را به کار گیرند که انعکاس کیهانی را بر روی زمین متجلی کنند. از طریق تحلیل هندسی بناهای سنتی ایران می توان نشان داد که از تناسبات مختلف نظیر نسبت زرین به صورت گسترده ای در معماری ایران مانند طراحی پلان ها، مقاطع، الگوهای معماری و هندسی، و ویژگی های سازه ای و مکانیکی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد هندسه و تناسبات که در بسیاری از اشکال حیات در طبیعت یافت می شوند به طرز استادانه ای توسط معماران سنتی ایرانی به کار گرفته شده است تا یک شیوه معماری سنتی ساخته شود که حاکی از روش های طراحی درست و مهندسی صحیح باشد. علاوه براین، کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی و معماری از اهمیت ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند.
تبیین نظریه «شهروند گفتگویی» و «کنش ارتباطی» در شناسایی «حوزه عمومی» بر اساس آرای هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۹۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
امروزه تحلیل حوزه عمومی بر اساس نسبت میان مقوله های کلیدی سه گانه با شهروندی هابرماسی صورت می گیرد که این نسبت کاوی از طریق رهیافت روشی هرمنوتیک متن محور (ریکور) و انکشاف - افشا (هایدگر) و نظریه انتقادی (هابرماس) صورت گرفته است. موضوع این مقاله، تحلیل و تبیین نظریه شهروندی گفتگویی در فلسفه سیاسی هابرماس و شناسایی مراکز رشد فکری برای بسترسازی جامعه مدنی عقل محور است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیل و روش استدلال منطقی است که از ابزار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده کرده است تا امکان تبیین نظریه شهروند گفت و گویی و مفهوم کنش ارتباطی در آن را فراهم کند که نقشی اساسی در شناسایی عرصه های عمومی در شهر دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دید هابرماس وظیفه های کنشگران اجتماعی ارتباطی از طریق گفت و گو به صورت درونی و نه متأثر از عوامل بیرونی به شکلی تفاهمی توافقی صورت بندی می شود و در نتیجه کنشگران گفت وگویی، اخلاقًا هم متعهد به ایفای این وظایف شهروندی می شوند و هم متضمن به تحقق حق های شهروندی دیگری می گردند.
واکاوی قابلیت های مسکن انعطاف پذیر در برنامه ریزی مجتمع های مسکونی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۷۰-۶۵۳
حوزههای تخصصی:
امروزه انعطاف پذیری از مهمترین ضرورتهای مورد نیاز در طراحی معماری و شهر است که نمونه های بی بدیل آن نیز در عالم هستی و طبیعت آفریده پروردگار در راستای بیشترین سازگاری با قوانین معماری لازم بنظر می رسد. در این راستا، در این پژوهش مفهوم انعطاف پذیری و قوانین حاکم بر آن مورد تبیین و پیمایش قرار گرفته و اصول حاکم بر آن در معماری و مسکن انطاف پذیر مورد بازبینی قرار گرفته است. همچنین اساس این تحقیق پرداختن به چالشهای برنامه ریزی مسکن انعطاف پذیر در شهرسازی و معماری است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش تحقیق آن به صورت کیفی است. جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب و تحلیل آنها بوده و برای تبیین موضوع از روش استدلال منطقی بهره گیری شده است. در پایان نیز به ارائه راهبردهای طراحی انعطاف پذیر پرداخته شده و نکاتی نغز در این رابطه مورد اشاره قرار گرفته است.
آینده اندیشی چالش های گسترش فضایی در ناحیه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
131 - 160
حوزههای تخصصی:
گسترش فضایی شهری، برآیند سیطره شهرنشینی بر فضای جغرافیایی است که روند تبدیل زمین به کاربری های شهری را شامل می شود. روندهای جدید گسترش فضایی مخصوصاً در نواحی کلان شهری کشورهای درحال توسعه آبستن چالش های متعدد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که مطالعه روند و مکانیسم آن ها از روش های مفید برای یافتن راهبرد توسعه پایدار فضایی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای است که به روش کیفی-کمّی انجام شده است. در بخش کیفی با استفاده از روش تصمیم گیری گروهی دلفی، دیدگاه خبرگان در زمینه شناسایی و مقایسه دوبه دوی شاخص ها اخذ شد و در بخش کمّی با بهره گیری از مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) در نرم افزار Micmac به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است.یافته های تحقیق نشان می دهد که به ترتیب مهاجرت های داخلی، برهم خوردن تعادل جمعیتی در پهنه سرزمینی، ناپایداری نظام سکونتگاهی، کنترل ضعیف قانونی، توزیع بی عدالتی، مهاجرت های خارجی، ناپایداری اجتماعی، فقر، نابودی شیوه زندگی روستایی، حاشیه نشینی، افزایش نرخ جرایم و بزهکاری، کنترل ضعیف اجتماعی، بارگذاری بحرانی جمعیت، مسکن نابهنجار و افت کیفیت زندگی بیشترین قدرت نفوذ و اثرگذاری را در بین چالش های مورد مطالعه دارند و به عنوان سطح اول عوامل چالش زا در آینده ناحیه کلان شهری تهران ایفای نقش خواهند کرد. نتایج بررسی چالش های ناحیه کلان شهری تهران نشان می دهد که در بین مؤلفه های مورد بررسی، بالاترین میزان قدرت نفوذ و اثرگذاری مربوط به مؤلفه مهاجرت (با قدرت نفوذ 5/107) است و این مؤلفه به عنوان چالش زاترین عامل در آینده ناحیه کلان شهری تهران عمل خواهد کرد و کمترین قدرت نفوذ و اثرگذاری مربوط به مؤلفه الحاق، ادغام و خالی از سکنه شدن روستاها (با قدرت نفوذ 8/67) است.
الگوی پیاده سازی اخلاق حرفه ای در سازمان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۴۰۶-۳۹۳
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر براساس یک مطالعه میدانی تحت عنوان «طراحی الگوی پیاده سازی اخلاق حرفه ای در سازمان های ایران» تدوین گردیده است. پژوهش مزبور به لحاظ هدف؛ کاربردی و از نظر روش اجرا؛ توصیفی پیمایشی است که با توجه به مراحل مدل سازی کمّی انجام شده است. در تحقیق مذکور ابتدا عوامل مؤثر بر اخلاق حرفه ای براساس روش اسنادی از منابع معتبر موجود، استخراج و سپس بر اساس تکنیک دلفی مهم ترین عوامل تأثیرگذار از نظر متخصصین مربوطه پالایش گردیده است. در ادامه نیز میزان تأثیر و اهمیت و اولویت هر یک از عوامل شناسایی شده، تعیین و الگوی مربوطه مبتنی بر یک رویکرد سیستمی طراحی شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عوامل مؤثر بر پیاده سازی اخلاق حرفه ای در سازمان ها در سه بُعد فردی، سازمانی و محیطی قابل مداقه می باشد.
ساختار و پیکره شهر در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۴۶-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله ساختار و پیکره شهر در شعر معاصر است. پژوهش در پی جواب دادن به این سؤال است که شهر در اندیشه شاعران معاصر چه کارکردی دارد. در واقع مساله این است که در تدوین و سرایش شعر در دوران معاصر چه رویکرد یا نگاهی به شهر وجود داشته و یا دیدگاه حاکم بر اذهان شعرا و اندیشمندان حوزه ادب فارسی، چگونه تبیین شده و دارای چه مفاهیمی است. فرضیه بر این است که شاعران بنا به وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی خاصی که داشته اند، تلقی های خاصی از آن داشته اند و اندیشه های خود را در قالب شهر ریخته و یا دست به تأسیس شهر و آرمانشهر زده اند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و از ابزار گرداوری داده: مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در این پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل متن، ابتدا تمام مؤلفه-هایی که به نوعی با مبحث کتاب ارتباط داشتند، به عنوان داده های متن گردآوری، سپس به تحلیل آنها پرداخته شد. در پایان رویه های حکام بر شعر دوران معاصر را از شهر و مفهوم آن، به اختصار اشاره شده است.
تحلیل چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان واحدهای سیاسی، بازتاب کننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند. برهمین اساس می توان ادعا نمود که فضا در شهرها زاییده قدرت بوده و قدرت در شهرها از لایه های فضایی متنوع کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل یافته است. به طوری که با شناخت و تحلیل الگوهای موجود در روابط بین قدرت و سازمان سیاسی در شهر، فضا و برنامه ریزی شهری، می توان زمینه را برای کارایی برنامه ریزی فضایی مهیا کرد. لذا پژوهش حاضر با مطالعه موردی مناطق شهری ارومیه در پی آن بوده تا با بهره گیری از شاخص های مذکور بتواند چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در شهرها را تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مراجعه به ادارات) صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 15 شاخص از بین عوامل متنوع انتخاب گردیده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نسبت به آماده سازی لایه های اطلاعاتی، استانداردسازی و تحلیل آن ها اقدام شده است. سپس برای اینکه بتوان چیدمان فضایی قدرت را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه تحلیل کرد، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقدار بهینه 64/0 و = 3 β اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده بیانگر بیش ترین قدرت در منطقه پنج به عنوان مناطق اعیان نشین (محدوده خیابان های دانشکده، کوی کهرم، کوی مهندسین، گلشهر و ...) شهر ارومیه بوده به طوری که قطعات ویلایی، مجتمع های تجاری، آموزشگاه های نمونه غیرانتفاعی، بناهای نوساز با سازه مقاوم، سکونت افراد با جایگاه اجتماعی بالا نظیر پزشکان، صاحبان سرمایه، مهندسین، مجتمع های مسکونی و ... در این محدوده واقع گردیده است.
بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهسازی بافت های فرسوده شهری امروزه از جمله راهکارهایی هست که در راستای بهبود وضعیت زندگی و به ویژه مبحث ایمنی در این بافت ها مطرح شده است. براین اساس در پژوهش حاضر در پی بررسی بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی(نمونه موردی؛ محله بریانک منطقه 10 تهران)می باشیم. روش بررسی: روش تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان محله بریانک واقع در منطقه ده شهر تهران می باشند. اطلاعات مورد نیاز آن نیز از دو طریق کتابخانه ایی و میدانی با استفاده از کتابها، مقالات، پایان نامه ها، اسناد و مصاحبه و پرسشنامه و GIS جمع آوری خواهد شد. قلمرو پژوهش محله بریانک منطقه ده تهران می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و از طریق نمونه گیری تصادفی 384 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و پرسش نامه بین آنان توزیع شده است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار spss و آزمون ضرایب، همبستگی رگرسیون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری: بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله موجبات بهبود اسکلت بندی ساختمان ها، بهبود جنس مصالح آنها، اصلاح تعداد طبقات و درنتیجه افزایش دوام بناها و ایمنی در برابر بحران را در پی خواهد داشت. از این رو بهسازی و نوسازی بافت های مسئله دار محلات به ویژه در محله ی بریانک که بافت فرسوده بسیار زیادی دارد و موجب تنزل کیفیت زندگی برای ساکنانش شده، می تواند موجبات رونق کالبدی، اقتصادی و محیطی در این محله را فراهم نموده و افزایش کیفیت زندگی و رفاه را برای ساکنان آن به ارمغان بیاورد.
بازشناسی مفاهیم مسکن و سکونت بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم مسکن براساس آموزه های اسلامی موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. سکونت، بیانگر برقراری پیوندی پر معنا بین انسان و محیط مفروض است که از تلاش برای هویت یافتن (به مکانی حس تعلق داشتن) ناشی گردیده است. از این رو، مفهوم سکونت همواره در طول تاریخ، ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. این مقاله با هدف ساختارشناسی مفاهیم سکونت و مسکن از دیدگاه اندیشمندان و سپس از دیدگاه آموزه های اسلامی تنظیم گردیده و نگارندگان تلاش نموده اند که با استفاده از آموزه های اسلامی به جهت گیری های دین اسلام در زمینه مفهوم مسکن دست یابند. آموزه های اسلامی درباره معماری مسکن، ضوابط و معیارهایی را مطرح می کند که مسکن را در حوزه تک بنا تا مجموعه شهری پوشش می دهد و نقش مسکن و انسان را در توده های انسانی و مجموعه های ساختمانی تشریح می نماید. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش تحلیلی- توصیفی تنظیم گردیده است. نگارندگان در این مقاله براساس آموزه های اسلامی به 25 حدیث از احادیث رسول خدا (ص) که مرتبط با ساخت سکونتگاه و فضاهای شهری هستند معطوف شده اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن و مکان یابی آن را به عنوان (کلان معیارها) و توضیحات وابسته آنها را به عنوان (خرد معیارها) استخراج و پیشنهاد نموده اند. معیارهایی چون طهارت، حریم، امنیت درونی و بیرونی مسکن، وحدت واحد همسایگی، قاعده لاضرر، سلسله مراتب، ظرفیت مادی و معنوی مسکن، وسعت زیاد مسکن، مکان یابی در محله اسلامی و همپیوندی با طبیعت، به عنوان معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن در کلام پیامبر (ص) هستند. در پایان نیز نتایج حاصل از رعایت این معیارها در قالب سه دسته کلی روانی- اجتماعی، ساختاری-کالبدی و آموزشی طبقه بندی شده است.
تدوین کاربست اقدام در بافت های تاریخی مبتنی بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا (نمونه موردی: محله قنبر علی بیگ شهر لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتخاذ رویکرد فرهنگی در شهرسازی به معنای تاکید بر معنای فرهنگی فضا در کنار فرم و محتوای آن است. بازآفرینی فرهنگ مبنا بر همین اساس به دنبال تعادل بخشی به ابعاد گوناگون شهر از منظر فرهنگ است. این پژوهش، با رویکردی میان رشته ای با نگاه به ادبیات فرهنگ شهری و کاربست بازآفرینانه، به دنبال پیوند نگاه فرهنگ مبنا در کنش بازآفرینانه در بافت های تاریخی است. این پژوهش بر حسب رویکرد توصیفی تحلیلی بر پایه نظریه زمینه ای بوده و 15 نفر از ساکنین فعلی، ساکنین سابق و مطلعین از محله "قنبرعلی بیگ" لار در مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تحلیل به کمک نرم افزار MAXQDA 2018 و کدگذاری های سه گانه انجام شد؛ در اولین سطح از مقوله سازی به کمک گزاره های حاصل از مصاحبه ها، 312 مقوله و در گام بعدی ابتدا 50 طیف مفهومی و پس از فشرده سازی در دومین سطح 10 مقوله مهم حاصل شده است. در نهایت، مقولات به دست آمده نهایی، دلبستگی به زادگاه و علاقه به حفظ آن، رویداد محوری، تغییر ساختار جمعیت شناختی از نظر قومی در کنار انطباق اجتماعی ساکنین جدید و بومی، رواج و رونق بالای تجارت در جوار محله، حفظ سنت استفاده روزانه از آب ، حفظ هویت و خاطرات جمعی، اشاعه ی فرهنگ لارستان و کمک به اقتصاد فرهنگی شهر، نارضایتی از وضعیت کالبدی، تغییر کاربری ناسازگار با هویت تاریخی بافت، اتحاد و همدلی بین اهالی ساکن و سابق و مقوله هسته ای نیز ”تداوم حیات و وحدت فرهنگی محله" می باشد که بر این اساس کاربست اقدام ارائه شده است.
تحلیلی بر میزان اعتماد شهروندان به جریان های سیاسی در محیط های شهری با تاکید بر توسعه پایدار شهرها؛ مورد مطالعه: کلانشهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اعتماد در هر بخشی از جامعه نقش محوری دارد. در این مقاله اعتماد به احزاب و جریان های سیاسی در محیط شهری کلانشهر شیراز با تاکید بر توسعه پایدار شهری بررسی شده است. هدف مقاله شناخت میزان اعتماد به احزاب در محیط شهری است. حجم نمونه 383 نفر بود که با نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. با روش پیمایشی و پرسشنامه ساختمند محقق ساخته که روایی و پایایی آن به ترتیب با اعتبار صوری و ضریب آلفای کروئباخ ارزیابی شد، داده ها گردآوری شدند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین میزان اعتماد به احزاب و جریان های سیاسی با توجه به میزان استفاده از رسانه های جمعی داخلی وجود دارد. بین میزان اعتماد به احزاب و جریان های سیاسی با توجه به میزان استفاده از رسانه های جمعی خارج از کشور تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی بین میزان متغیر وابسته و متغیرهای مدت عضویت در شبکه های اجتماعی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. بین میزان آگاهی از احزاب و متغیر وابسته رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین سن و متغیر وابسته رابطه وجود ندارد. متغیرهای مستقل در مجموع بیش از 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند. نتیجه کلی اینکه در محیط کلانشهرها اعتماد به احزاب با میزان استفاده از برخی رسانه های گروهی مدرن و آگاهی از احزاب رابطه دارند.
تحلیل عدالت فضایی در برخورداری از تسهیلات شهری با استفاده از مدل های کمی، فضایی و خودهمبستگی موران (منطقه مورد مطالعه: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
240 - 254
حوزههای تخصصی:
با افزایش رشد جمعیت، فقدان مراکز خدمات کافی و آشفتگی در توزیع و مکان یابی تسهیلات شهری، مسایل عمده ای هستند که شهرها با آن روبه رو هستند. . چشم انداز توسعه فضایی، نمایانگر عدم تعادل های فضایی تمرکز جمعیت و نابرابری در برخورداری از کاربری خدمات و تسهیلات شهری در مناطق 15 گانه شهر اصفهان است. در راستای چنین ضرورتی رعایت عدالت فضایی و دستیابی به فرصت های برابر از اولویت های اساسی در این مناطق پانزده گانه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد نابرابری فضایی در مناطق پانزده می باشد. نتایج نشان داد مناطقی که از نظر برخورداری در سطح بسیار خوب قرار داشتند شامل منطقه (1 و 3)، مناطقی با برخورداری نسبتا خوب شامل مناطق (8، 2، 9، 13، 5، 6 و 10) و مناطقی با برخورداری ضعیف شامل مناطق (2، 15، 4 و 12) می باشند و برای پراکنش مکانی خدمات و تسهیلات مناطق پانزده گانه شهر اصفهان از الگوی خود همبستگی موران استفاده شد. در حالی که نتایج براساس این الگو نشان داد که میزان ضریب موران برای مراکز خدمات درمانی و بهداشتی عدد 034492/0 درصد را نشان داد. اما برای مراکز خدماتی میزان این نوع شاخص عدد 294227/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش آن به حالت خوشه ای توزیع شد. میزان ضریب موران برای مراکز تجاری و اقتصادی برابر عدد 032551/0 درصد بوده است و الگوی پراکنش خود همبستگی مکانی این نوع خدمات به صورت تصادفی توزیع یافته است و میزان ضریب موران آن 032551/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش خود همبستگی مراکز حمل و نقل که به صورت خوشه ای در منلطق پانزده گانه شهر اصفهان توزیع شده و ضریب موران آن عدد 22551/0 درصد را نشان داد.
تحلیل تغییرات بلند مدت ماهانه دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد نیم کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل آماری تغییرات زمانی فراوانی ماهانه وقوع دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد ( TU50c[1]) در نیم کره ی شمالی است. به این منظور از داده های باز تحلیل شده مربوط به بیشینه دمای دو متری سطح زمین در بازه زمانی 73 ساله 1948 تا 2020 استفاده شده و پس از تنظیم، به صورت سری زمانی ماهانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روش های تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و آزمون ناپارامتری من کندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع استفاده شده است. در طول دوره 73 ساله مطالعاتی تعداد 9553 روز با دمای حداقل 50 درجه سانتی گراد و بیشتر شناسایی و مختصات آنها استخراج شد. بررسی توزیع فراوانی روزانه وقوع TU50c نیمکره شمالی نشان داد که ماه های می و ژانویه به ترتیب دارای بیشترین فراوانی وقوع هستند. همچنین بیشترین روند افزایشی در فراوانی وقوع دماهای کشنده در ماه های مارس،آوریل، جولای و آگوست مشاهده شدند. از لحاظ توزیع مکانی، منطقه ای که بیشترین فراوانی و شدیدترین TU50c در آن به ثبت رسیده مربوط به محدوده ای واقع در آفریقا خصوصاٌ سودان، غرب آسیا (بین عراق، جنوب غرب ایران، کویت و عربستان) و هندوستان در شبه قاره هند هستند و در آمریکا نیز وقوع این دماها نادر نیست. بالاترین و شدیدترین دماهای ثبت شده در دهه پنجم و در فاصله زمانی 1988 تا 1998 به وقوع پیوسته است. [1] معادل Temperatures Above 50 C به معنای دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید. [1] Temperatures Above 50 C=دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید.
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۵۸-۴۴۵
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری پایدار، با مشارکت شهروندان امکان پذیر است؛ چون در قرن حاضر جمعیت و نیازهای شهری افزایش پیداکرده و کاربرد فناوری اطلاعات هم یکی از خواسته های اصلی مدیران و شهروندان در عرضه کردن و مورداستفاده قرار دادن خدمات شهری است هدف از پژوهش بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ازنظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری موردمطالعه شامل کلیه شهروندان شهر تنکابن می باشند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 319 نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و برای اندازه گیری متغیرها، داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده و سپس از کدگذاری و امتیازدهی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با محاسبه مشخصه های توصیفی متغیرها و استخراج جداول و نمودارها، توزیع صفت های متغیر موردبررسی و فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان مشارکت تأثیر دارد. همچنین در سطح معناداری 05/0 تائید شد که سواد اطلاعاتی شهروندان بر متغیر رضایت از خدمات فناوری اطلاعات و میزان مشارکت اجتماعی شهروندان تأثیر دارد. بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که کاربرد فناوری اطلاعات و توسعه زیرساخت های آن منجر به افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان شده است.
تحلیل موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی (نمونه موردی: نواحی روستایی شهرستان تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در نواحی روستایی نیازمند فراهم بودن و ایجاد بسترهایی است که بتوانند موجب ایجاد یک اکوسیستم مطلوب و حمایت کننده توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان شوند. بر این مبنا، پژوهش کاربردی حاضر که دارای ماهیتی آمیخته (کمّی-کیفی) بوده و با روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، سعی در آسیب شناسی وضع موجود توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان تویسرکان استان همدان دارد. گردآوری داده ها در بخش نظری با بهره گیری از مطالعات اسنادی و در بخش عملی مبتنی بر پیمایش میدانی با بهره گیری از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش را مسئولان توسعه ای، مدیران و آگاهان محلی و متخصصان علمی در منطقه دربرمی گیرند که به شیوه هدفمند و روش گلوله برفی در هر دو بخش کیفی و کمّی، در ابتدا، 19 نفر به عنوان گروه دلفی، شناسایی و مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرارگرفته و سپس، یافته های حاصل از مصاحبه ها درجهت تأیید و تعمیم در قالب پرسشنامه در اختیار 35 نفر دیگر از اعضای این گروه ها قرار داده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها در بخش کیفی در راستای دستیابی به عوامل علّی، مداخله ای و زمینه ای شکل دهنده وضعیت موجود اکوسیستم کارآفرینی و راهبردهای اتخاذی فعالان اقتصادی و نتایج اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته در سطح منطقه با بهره گیری از تکنیک داده بنیاد و در بخش کمّی با بهره گیری از آزمون تحلیل مسیر صورت پذیرفت که بر این اساس یافته های حاصل نشان دادند که 72 چالش و مانع در قالب مؤلفه های اصلی ضعف در مدیریت، سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه ای (مؤثرترین مؤلفه)؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار؛ ضعف در تأمین در زیرساخت ها، خدمات و امکانات مورد نیاز؛ ضعف های بازاریابی، فروش و موانع فنی و عملی؛ موانع اجتماعی و فرهنگی؛ محدودیت های آموزشی و ترویجی؛ ضعف منابع مالی؛ ضعف در باورهای ذهنی و رفتاری روستاییان و مشتمل بر دو بُعد اصلی ضعف ها و نارسایی های مرتبط با عوامل محیطی و عوامل فردی و شخصیتی مؤثر بر خوداشتغالی و کارآفرینی؛ به عنوان عوامل علّی بازدارنده در راستای توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان در منطقه مورد مطالعه، اثرگذار هستند. در همین راستا، عوامل مداخله ای و زمینه ای؛ راهبردهای اتخاذی و نتایج حاصل از عوامل علّی شناسایی شده بر اکوسیستم کارآفرینی منطقه مورد مطالعه نیز شناسایی شدند.
نگرشی تحلیلی به منظور شناسایی متغیرهای استراتژیک مؤثر بر تولید فقر در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در پراکنش فضایی توسعه ها، موجب می شود که به تدریج مناطقی شکل گیرند که در آن ها تناقضی آشکار در توسعه مناطق مرکزی و حاشیه ای وجود داشته باشد. این گونه تناقض ها درنهایت منجر به تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی و اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت، می شود؛ به نحوی که تفاوت آشکاری بین این متغیر ها در میان سکونتگاه های روستایی و شهری استان ها مشاهده می شود که نهایتاً این امر موجب تخلیه بخش اعظمی از سکونتگاه های روستایی شده است. در پژوهش حاضر با تحلیل تفسیری-ساختاری از سیستم کارکردی استان سمنان، سعی بر آن شده است تا با استفاده از نظرات کارشناسان در قالب مصاحبه و پرسشنامه، از طریق بررسی روابط بین ۸۰ متغیر و نیز به کارگیری نرم افزار میک مک، روند های تولید و بازتولید فقر و همچنین متغیر های استراتژیک درجهت تکامل این سیستم شناسایی شوند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد که متغیر کمبود منابع آب از مهم ترین عوامل مهاجرت جمعیت فعال روستا ها به شهر ها و درنتیجه تخلیه آن ها بوده است. از سوی دیگر متغیر های ارزش افزوده کل فعالیت های اقتصادی، جریان سرمایه، تمرکز اشتغال در شهرها، مهاجرت، تمرکز جمعیت فعال در شهرها، وجود شهرک های صنعتی و نیز تفرق فضایی و سیاسی قدرت در شهرها، با ایجاد دور تسلسل، موجبات بازتولید فقر در روستاها را فراهم کرده اند؛ براین اساس، با سرمایه گذاری در متغیر های انتقال منابع آب و سدسازی، بهبود کیفیت شبکه معابر بین شهر و روستا و نیز با بهبود بخش کشاورزی و تولید در روستا ها می توان از کاهش درآمد و بیکاری در آن ها و در پی آن بروز فقر جلوگیری کرد.