فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی میان هنر و حکمت پیوندی ضروری وجود دارد البته این حکمت بر پایه معرفتی است که سرشتی معنوی و روحانی دارد به همین دلیل برای معمار اسلامی و بطور کلی هنر اسلامی مهمترین مسئله توحید و وحدت است وحدتی که از مراتب ذات احدی در مرتبه اسما و صفات الهی در عالم تجلی کرده است. یکی از راه هایی که می توان به جایگاه حکمت در هنر و معماری در اسلام پی برد مسئله تشبیه و تنزیه است. این تجلی در عرفان ابن عربی بر اساس جمع میان تشبیه و تنزیه است بطوریکه در حوزه هنر اسلامی، هنر تشبیهی- تنزیهی را به دنبال داشته است. ایران، در طول تاریخ اسلام همواره یکی از مراکز هنر اسلامی و معماری ایرانی از جمله غنی ترین زمینه های تجلی آن بوده است خصوصاً در دوره صفویه که روزگار تلاقی حکمت با مفاهیم پایدار عرفانی در دوره اسلامی است. بناهای مذهبی این دوره، مهمترین تجلی گاه هنر عرفانی در عصر صفویه بوده است؛ زیرا مدارس در جایگاه مهمترین مراکز ایدئولوژی عصر صفویه توام با مساجد به گونه ای شکل گرفته اند که از طریق رمز و تمثیل، با روشنی خیره کننده ای اسماء و صفات الهی را جلوه گر نمایند لذا هدف از پژوهش تبیین جایگاه حکمت در کالبد معماری ایران با بهره گیری از جمع جمال تشبیهی- جلال تنزیهی در دوره صفویه با تاکید بر نگرش عرفانی محی الدین ابن عربی است. مسجد مدرسه چهارباغ اصفهان که یکی از شاهکارهای معماری مذهبی دوره صفویه است بعنوان نمونه موردی انتخاب شد. نوع تحقیق کیفی است که با رویکرد تفسیری تاریخی انجام شده است گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است که ابتدا بعد از استخراج محمل های کیمیایی معنا، در بخش تحلیلی مقاله با بهره گیری از صور تشبیهی و صور تنزیهی مولفه های معنایی، به بازخوانی جمع جمال تشبیهی- جلال تنزیهی در کالبد مسجد مدرسه چهارباغ اصفهان پرداخته شده است. در خاتمه، نتایج پژوهش نشان می دهد که در کلیه اندام کالبدی معماری مسجد مدرسه چهارباغ اعم از نظام ورودی، حیاط بهمراه بدنه های آن و همچنین گنبدخانه جمع میان جمال تشبیهی- جلال تنزیهی وجود دارد که نور و هندسه بعنوان محمل های معنایی در حوزه جمال تشبیهی مولفه های شفافیت و نورانیت، جلوه رنگین، سیالیت (تداوم) و پیچیدگی را نشان می دهد و در حوزه جلال تنزیهی حضور الهویت را با رفعت، ایستا بودن، تقارن، سادگی و فضای تهی مرکز گرا جلوه می نماید تا نشان دهد حضور حقیقت در مسجد مدرسه چهارباغ اصفهان (در بینش عرفانی) بصورت جمع میان جمال تشبیهی-جلال تنزیهی است.
بررسی اثرات گردشگری فیلم بر روی تصویر ادراک شده مقصد و انگیزه سفر گردشگران به آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
117 - 127
حوزههای تخصصی:
شهرها مقصد اصلی گردشگری به شمار رفته و امروزه گردشگری به یکی از موتورهای محرکه توس عه ش هری و بازسازی آن تبدیل شده است. از سویی دیگر با ظهور اینترنت رفته رفته بر قدرت رسانه به عنوان یک عنصر اساسی در شکل دهی تصویر ذهنی افزوده شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گردشگری فیلم بر تصویر ادراک شده مقصد و انگیزه گردشگر در سفر به استان آذربایجان شرقی است، در این پژوهش تلاش شده است تأثیر گردشگری فیلم بر ابعاد مختلف تصویر ادراک شده مقصد شامل منابع طبیعی، زیرساخت عمومی، زیرساخت گردشگری و محیط اجتماعی و ارتباط آن باانگیزه گردشگران برای سفر به شهر تبریز بررسی شود که این پژوهش ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است و ازنظر هدف، در گروه پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری تحقیق، گردشگران ورودی به استان آذربایجان شرقی می باشند که از سایت های گردشگری فیلم استان دیدن کرده اند و حداقل یکی از دو فیلم «تبریز در مه» یا «شهریار» را دیده اند. نمونه موردمطالعه با روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شده و حجم نمونه شامل 206 گردشگر می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه با طیف 5 سطحی لیکرت استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و LISRELو روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش متوالی هم زمان بر اساس مراحل بارون و کنی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تأثیر گردشگری فیلم بر تصویر ادراک شده از مقصد و انگیزه گردشگران، تأثیر معناداری است. از سوی دیگر تصویر ادراک شده از مقصد نیز بر انگیزش گردشگران برای سفر به تبریز تأثیر معناداری دارد.
تحلیل عوامل کلیدی موثر برآینده بافت ناکارآمد شهری در افق 1414 (مطالعه موردی: محله اکبرآباد یزد)
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد، پهنه هایی از فضاهای شهری است که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده است. در عصر فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی که با عدم قطعیت و نوآوری بسیاری همراه است؛ نظام برنامه ریزی شهری که مبتنی بر رویکرد سیستمی بوده است از توانایی لازم جهت پاسخگویی به معضلات بافت ناکارآمد شهری برخوردار نیست. بنابراین ضروری است نسبت به تحولات آینده بافت های ناکارآمد برنامه ریزی علمی و عملی مناسب که در آینده پاسخگو باشد، صورت بگیرد. در سال های اخیر، رویکرد آینده پژوهی، به عنوان شیوه و روش شناختی با در نظر گرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. این رویکرد با شناسایی عوامل موثر بر آینده این بافت ها، به ما کمک می کند که برای امور محتمل و غیرقابل پیش بینی آماده باشیم. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر یکدیگر در افق 1414 می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها، با توجه به ماهیت آینده پژوهی این پژوهش، از روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد کلیدی ترین عوامل موثر بر آینده بافت ناکارآمد محله اکبرآباد یزد در افق 1414، به ترتیب بیشترین میزان تاثیرگذاری، شامل گردشگری، نهادهای اجتماعی و مدنی، تمایل به مهاجرت، درآمد و پس انداز و جذابیت های سرمایه گذاری می باشد.
تحلیل جایگاه شهرستان بستان آباد در منطقه آذربایجان شرقی از منظر شاخص های توسعه اقتصاد محلی (LQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد محلی، حاصل فرایند همکاری دولت و بخش خصوصی در مقیاس محلی برای دستیابی به رشد اقتصادی و اشتغال زایی بالاتر است. راهبرد توسعه اقتصاد محلی رویکردی است که در چند دهه اخیر برای بهبود شاخص های اقتصادی در کشورهای مختلف اتخاذ شده است. کاهش بیکاری، شناسایی پتانسیل های منطقه ای و افزایش درآمد و به تبع آن کاهش فقر، از نتایج پیاده سازی این راهبرد می باشد. در این تحقیق تلاش شده ضمن توجه به شاخص های اصلی توسعه اقتصادی در سطوح محلی و شهری به زمینه های اصلی توسعه اقتصاد محلی نیز توجه شود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و با استفاده از داده های اسنادی و آماری موجود، تدوین شده است. در تهیه پایگاه داده و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری مانند Excel و Spss و از نرم افزار توصیف و پردازش داده های مکانی ArcGis استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، توسعه شهر بستان آباد در پیوند با گسترش مناسبات و ارتباطات اقتصادی با شهرهای مجاور و روستاها و توسعه اقتصادی بازارهای محلی صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شهر بستان آباد از قابلیت ها و توان های اقتصادی زیادی در بخش کشاورزی و صنعت برخوردار است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به محدودیت های زیرساختی و زیست محیطی در توسعه اقتصاد محلی بستان آباد، در این راستا محدودیت هایی هم در زمینه اقتصادی و کالبدی وجود دارد که براساس تحلیل نتایج یافته های تحقیق، راهبرد توسعه اقتصادی شهر بستان آباد، باید مبتنی بر اولویت سرمایه گذاری در واحدهای کوچک صنعتی در سه بخش کشاورزی، صنعت و معدن باشد.
چشم انداز حکمرانی دولت- شهر شبکه ای در ایران (افق 2050)
حوزههای تخصصی:
الگوی حکمرانی دولت-شهر شبکه ای به عنوان چشم انداز شهرهای ایران در دهه 2050 محسوب شده است که به صورت نیمه خود فرمان اداره می شود. فرضیه مقاله حاضر به این ترتیب است که اگر به واسطه توسعه فناوری های نوین، مشارکت شهروندان به صورت شبکه ای گسترش داده شود، آن گاه می توان الگوی حکمرانی دولت-شهر فرمانپذیر منفعل را به الگوی حکمرانی دولت-شهر شبکه ای تبدیل کرد. برای تحقق چنین چشم اندازی، باید روندهای گذشته، مناسبات کنونی و برنامه های آینده را در نظر گرفت. در بررسی روندهای گذشته، سه کلان روند تاریخی؛ کلان روند دولت-شهر های خودفرمان، دولت -شهرهای نیمه خودفرمان و دولت -شهرهای فرمان پذیر از عهد باستان تا زمان معاصر وجود داشته است، که فهم حکمرانی در این دولت-شهرها باعث شناخت و انباشت های تاریخی از خود برای ترسیم چشم انداز مورد نظر می شود. از سوی دیگر، دولت-شهرهای آینده، مستلزم داشتن درکی از فضای جغرافیایی در چارچوب چرخش پارادایمی می باشند. برای راهبردی کردن چشم انداز مذکور، روش مقاله حاضر کیفی و بر اساس تکنیک پس نگری صورتبندی گردیده است و گام های راهبردی شش گانه ، در رسیدن به چشم انداز، در آن، ترسیم شده است که این گام ها در بازه های زمانی 5 ساله (از 2045 تا2020) در قالب رهیافت های مختلف توسعه صورتبندی گردید. پس از آن، مأموریت، که هویت و اهداف نهادهای سیاستگذار در این راستا می باشند، مشخص می شود. نتایج نشان داد که برای رسیدن به چشم انداز دولت-شهر شبکه ای، عناصر مندرج در چرخش پارادایمی را باید درک نمود که به اعتبار آن، اقدام به ایجاد تحول در حکمرانی، سیاست، اقتصاد، آموزش و فناوری نمود. در نهایت با طرح پایداری شهری به عنوان هدف مندرج در مأموریت پژوهش، چند ارزش بنیادین، به عنوان اصول اخلاقی مستمر، معرفی می گردد که به منظور اتصال مأموریت سازمانی به چشم انداز، مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرند.
ارزیابی و ارائه سیاست های توسعه و کارآمدی بافت های مسأله دار شهری با مدل FAHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS (مورد: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
87 - 100
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت هایی هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. با توجه به رشد شتابان شهرنشینی و افزایش فزاینده جمعیت شهرها، توجه به بافت های مسأله دار که از سوی برخی متفکران از آن ها به عنوان ثروت پنهان شهرها یاد شده است، اهمیتی دوچندان یافته است. این مقاله تلاش دارد تا با در نظر گرفتن تمامی عوامل مؤثر بر فرسودگی، به مدل جامع و کاربردی شناسایی پهنه های مختلف بافت های شهری نائل آید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. هدف پژوهش کشف مهم ترین نیروها و عوامل ازکارافتادگی در هر پهنه مسأله دار و ارزیابی و اتخاذ تدابیری برای توسعه و کارآمدی در جهت کاهش و از بین بردن این عوامل در جهت پایداری شهری است. برای این منظور معیارها، در 4 دسته ی کلان (اجتماعی/ فرهنگی، اقتصادی، کالبدی/ فضایی و محیطی) و 20 زیر معیار طبقه بندی شده اند. با نهایی شدن مدل کاربردی و از طریق مدل یکپارچه تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، محدوده های مسأله دار در بافت مورد مطالعه در آن ها مشخص و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارهای اجتماعی/ فرهنگی با 29% وزن از مهم ترین عوامل ناکارآمدی هستند، معیارهای کالبدی/فضایی با 27% وزن در اولویت دوم قرار دارند.
واکاوی تأثیر پارادایم عدالت شهری در کاهش نابرابری های محیطی (مطالعه موردی: فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بسط عدالت در جوامع مدنی و غلبه بر نابرابری های موجود، نیازمند تأویل پایه های فلسفی و اصول تحقق پذیری مفهوم عدالت شهری است. اهتمام به انجام این مقصود، از طریق تبیین سیر تفکر اندیشمندان مختلف درباره موضوع عدالت و نحوه تحقق فرآیند اجرایی آن صورت می پذیرد. از این روی، پارادایم نوین عدالت شهری، بر مبنای ابعاد سه گانه عدالت (قانون، اخلاق و مدنیت) و چهار وجه بنیادین آن (ماهوی، صوری، توزیعی و ساختاری) تدوین می گردد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر پارادایم عدالت شهری بر کاهش نابرابری های محیطی است. امکان سنجی تحقق این پارادایم در قالب موضع فرحزاد تهران صورت می گیرد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای و از لحاظ روش تحقیق مورداستفاده، توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی و میدانی بوده است. همچنین، جامعه آماری پژوهش، متشکل از ساکنین، کاربران، متخصصین و مسئولین شهری بوده است. یافته های حاصل، در نرم افزار SPSS و بر مبنای آمار توصیفی (گویه های کیفی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (وزن دهی به گویه های بوگاردوس، آزمون تی تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون) تحلیل شده است. یافته ها: یافته های حاصل از داده های مقیاس بوگاردوس، بیانگر وجود فاصله اجتماعی زیاد و میزان نامطلوبی از پذیرش افراد، میان ساکنین فرحزاد است. همچنین، داده های آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل هم بستگی پیرسون در پرسش نامه دلفی و سنجش میزان کاربست پارادایم محلی عدالت شهری در طرح مصوب «سامان دهی محور شهری فرحزاد» مبین وضعیت مطلوب این طرح در ابعاد قانون محوری و اخلاق مداری، در برابر شرایط نامطلوب بُعد اجتماع گرایی از دیدگاه متخصصین است. نتایج: نتایج پژوهش، مبین وجود شکاف و کاستی عمیق در زمینه تحقق وجوه مختلف عدالت شهری در محدوده فرحزاد نسبت به مناطق اطراف می باشد. بر این مبنا، وجود ارتباط مستقیم میان عدالت توزیعی و عدالت ساختاری را در زمینه تحقق پارادایم عدالت شهری نمایان می گردد. این وجوه، در بٌعد صوری عدالت شهری و بر مبنای سیاست های تعاملی اتخاذ و پایش خواهند شد.
بررسی مقایسه ای سیاست های بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه برنامه ریزی کاربری زمین در ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از چالش های پیش روی دولت ها در سراسر جهان، ایجاد شهرهایی است که از نظر مصرف انرژی بهینه باشد. در این زمینه، برنامه ریزی کاربری زمین و ابزار آن (تراکم، توزیع کاربری ها و غیره) نقش موثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها ایفا می کند. ایران به عنوان یکی از نقش آفرینان مهم در عرصه انرژی در دنیا باید از این ابزار به منظور بهینه سازی مصرف انرژی در شهرهای خود استفاده کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه نحوه ادغام ملاحظات انرژی در قوانین برنامه ریزی کاربری زمین و طرح های توسعه شهری در ایران و انگلیس است. روش این تحقیق از نوع تطبیقی است و در آن ابتدا راهکارهای برنامه ریزی کاربری زمین برای کاهش مصرف انرژی شهرها از طریق بررسی کتابخانه ای و جستجو در منابع مرتبط استخراج شده و سپس مقایسه ای تحلیلی بین کشورهای ایران و انگلیس در زمینه چارچوب قانونی برنامه ریزی کاربری زمین برای کاهش مصرف انرژی شهرها و چگونگی اجرای این قوانین در طرح های توسعه صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ایران نقش برنامه ریزی کاربری زمین در کاهش مصرف انرژی شهرها نادیده گرفته شده است، در حالی که می توان با ادغام ملاحظات انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین، از این ابزار موثر برنامه ریزی شهری به منظور افزایش پایداری توسعه شهرهای ایرانی استفاده کرد. با توجه به اینکه تا کنون در ایران و در چارچوب این تحقیق به موضوع انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین پرداخته نشده است، نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده مراجع دولتی و عمومی برنامه ریزی کشور به منظور ادغام ملاحظات انرژی در برنامه ریزی کاربری زمین و طرح های توسعه شهری قرار گیرد.
طراحی منظر لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز با کاربست تکنیک ترجیح بصریVPT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین راهنمای طراحی منظر مهران رود بر مبنای نظریه ترجیحات محیطی کاپلان ها و با رویکرد طراح ی م شارکتی می باشد. لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز به دلیل رویکرد طراحی بدون مشارکت مردم، در حلقه ای از فضاهای ناکارآمد احاطه گردیده است. مشارکت شهروندی نیازمند مداخله ترجیحات مردم در فرایند طراحی این منطقه اکولوژیکی از شهر می باشد. بدین منظور ابتدا کیفیت های بصری طراحی شهری بر اساس متغیرهای کاپلان ها دسته بندی شده و مبنای انتخاب تصاویر قرار گرفت. سپس با کاربرد تکنیک VPT تصاویر امتیازدهی شدند. جامعه آماری پژوهش، ساکنین، کسبه و عابرین محدوده مورد مطالعه بوده است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت و حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 200 نفر تعیین شد. این مطالعه نشان می دهد که اولویت بصری شهروندان بیشتر متمایل به متغیرهای پیچیدگی و خوانایی است. اگرچه کیفیت های مربوط به متغیرهای انسجام و رازآمیزی نیز باید در محیط حضور داشته باشند اما از اولویت پایین تری برخوردار می باشند. همچنین میان متغیرهای کاپلان ها و کیفیت های بصری معادل در طراحی شهری رابطه وجود دارد. میزان همبستگی میان متغیر انسجام و ریتم، پیچیدگی و تنوع، خوانایی و نفوذپذیری بصری، رازآمیزی و حرکت های موجی بیش از سایر متغیرها در گروه مربوط به خود می باشد. نوآوری این پژوهش توجه همزمان به ابعاد غیرقابل تفکیک عینی و ذهنی در ارزیابی منظر بوده است.
واکاوی چالش های پیش روی تحقق پذیری شهر هوشمند مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
45 - 58
حوزههای تخصصی:
باوجود مزایای بسیار شهرهای هوشمند، تحقق آن امری دشوار است که با چالش های متعددی مواجه بوده است. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرها در پیاده سازی راهبردهای شهر هوشمند ناموفق بوده اند. ارزیابی عمیق و موشکافانه عوامل تأثیرگذار بر تحقق شهر هوشمند گامی اساسی در روشن شدن چالش های پیش روی این شهرها است. این پژوهش باهدف بررسی عوامل مؤثر در تحقق شهر هوشمند و تدوین متغیرهای تأثیرگذار بر عوامل تحقق پذیری شهر هوشمند بوده است. پژوهش حاضر با فرض معناداری مؤلفه های شش گانه شهر هوشمند (اقتصاد، محیط زیست، مردم، زندگی، حکمروایی، جابه جایی) بر تحقق پذیری شهر هوشمند در مشهد از روش تحقیق آمیخته ضمن بهره گیری از شیوه های یافته اندوزی کتابخانه ای، مشاهده و تحلیل پرسشنامه بهره گرفته است. بدین منظور ابتدا مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر بر تحقق پذیری شهر هوشمند را تبیین کرده و برای تحلیل داده ها شیوه مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده نرم افزار Smart PLS 3 مورداستفاده قرارگرفته است. به علاوه جهت بررسی زمینه های تحقق پذیری شهر هوشمند مشهد از راهبرد پژوهش مورد کاوی بهره جسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با برنامه ریزی هدفمند حل چالش ها درزمینه محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند و حکمروایی هوشمند به عنوان مؤلفه های زیرساختی شهر هوشمند و برنامه ریزی در جهت استفاده از فرصت های پیش رو در بعد مردم هوشمند بتوان تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر مشهد را میسر کرد.
ارزیابی کیفیت محیطی حاشیه رودخانه های درون شهری با هدف تقویت پایداری منظر شهری (مطالعه موردی: رودخانه گادار چایی شهر نقده)
حوزههای تخصصی:
مفهوم کیفیت محیطی به خصوص در حاشیه رودخانه ها که جاذب گردشگر می باشند ابتدا به حوزه های بهداشتی و بیماری های روانی محدود می شد، اما در طی دو دهه گذشته این مفهوم از زمینه بهداشتی، زیست محیطی و روانشناختی صرف به مفهومی چند بعدی ارتقا یافته و مورد توجه تعداد زیادی از حوزه های مطالعاتی قرار گرفته است. منظر شهری، ماهیتی است که به واسطه فعالیت های انسانی و همراه شدن آن با کالبد در طول تاریخ پدید می آید و در ذهن شهروندان تفسیر می شود. ابعاد و ویژگی های بصری، فضایی، فعالیتی، هویتی و محیطی محلات و مناطق شهری، جمعا منظر شهری را تشکیل می دهند. در این راستا، رودخانه گادار چایی شهر نقده به عنوان کریدوری سبز و تفریحی و به مفهوم پایداری و سبزینگی، با هدف تقویت پایداری منظر شهری، به عنوان مطالعه موردی بررسی می شود. ای ن پژوهش در حوزه ادبیات نظ ری، یک تحقیق تجرب ی و در حوزه مطالعات میدان ی، دارای روش پیمایشی با ابزار گردآوری داده ها به صورت پرسشنامه می باش د. برای ارزیابی و تحلیل محدوده مورد مطالعه از مدل چشم اندازسازی cds و در زمینه تحلیل اطلاعات نیز تحلیل کمی کیفیت محیطی با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و همچنین آزمون آنالیز واریانس اتخاذ شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که رودخانه گادار چایی از دیدگاه پایداری سیما و منظر شهری از مطلوبیت کافی برخوردار نیست، به همین جهت در راستای ارتقای کیفیت محیطی محدوده به ارائه پیشنهاداتی در زمینه توسعه کالبدی، اجتماعی، کارکردی، زیست محیطی، مدیریت شهری و تناسبات بصری و منظر پرداخته می شود.
تحلیلی بر ایجاد شهر هوشمند قابل زندگی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
24 - 37
حوزههای تخصصی:
حفاظت از شرایط محیطی برای پایداری در راستای افزایش سریع جمعیت شهری در سراسر جهان، نیازمند دانش گسترده ای از اقدامات ابتکاری شهر هوشمند است. هدف اصلی تحقیق شناسایی تمایل به زندگی در شهر هوشمند با مشخصه های آن براساس ادراک ساکنان جوان شهر با یک مدل توسعه یافته است. رویکرد پژوهش تجربی که در اینجا انجام شد، مبتنی بر یک نظرسنجی بود که شامل یک نمونه 384 تایی از پرسشنامه های معتبر بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق رویکرد کمی چندمتغیره با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری با برآورد حداقل مربعات جزئی انجام شد. نتایج نشان داد در این مدل انطباق تمام ویژگی های شهرهای هوشمند امکان پذیر بود. ویژگی محیط، موردی بود که بیشترین رابطه را در کمک به کارایی شهر و کاهش اثرات زیست محیطی در کیفیت شهرها را نشان داد و ویژگی اقتصاد، موردی بود که کمترین رابطه را نشان داد. در نهایت، استدلال می شود که به طور کلی کارایی در همه ویژگی ها به تعامل شهروندان در فرایندهای نوآوری زندگی عمومی بستگی دارد. شهر هوشمند به دلیل موفقیت در زمینه نوآوری، اساساً بسته به فرایند مشارکتی که در محیط های توسعه یافته و کشف و خلق ایده را تشویق می کند، از سایر راه حل ها متمایز و مفید است.
شناسایی چالش های اسکان غیررسمی و ارائه راهکارهای عملیاتی اجرایی برای بهبود آن در استان کردستان (مطالعه موردی: ناحیه منفصل شهری نایسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
111 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونت گاههای غیررسمی جزء جدایی ناپذیر بیش تر شهرهای دنیا هستند. این شیوه از سکونت دارای مشخصه هایی مانند فقر، بیکاری، شیوع ناهنجای های اجتماعی، دسترسی ناکافی به آب سالم و سرویس بهداشتی، مسکن ناپایدار، کمبود زیرساخت های ضروری و غیره است. با توجه به اینکه سکونت گاههای غیررسمی جمعیت قابل توجهی از شهروندان را در خود جای داده اند، در راستای رعایت حقوق شهروندی و توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی و سیاست گذاری برای حل مشکلات این سکونت گاهها امری ضروری به نظر می رسد. سکونت گاههای غیررسمی واقع در مجاورت شهر سنندج، از جمله نایسر نیز از این قاعده مستثنی نیستند. روش: این پژوهش با هدف شناسایی چالش ها و ارائه راهکارهای عملیاتی اجرایی برای بهبود وضعیت نایسر به عنوان یکی از سکونت گاههای غیررسمی مجاور شهر سنندج انجام گرفته است. این مطالعه در چارچوب پارادایم تفسیری - برساختی انجام شده است و روش پژوهش در آن تحلیل مضمونی می باشد. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته فردی و مصاحبه های گروهی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مشکلات کالبدی - زیرساختی، مسائل و ناهنجاری های اجتماعی امنیتی، مشکلات مدیریتی اداری، ناپایداری اقتصادی و نارسایی های قانونی - حقوقی، مهم ترین چالش ها و مشکلات شناسایی شده در محدوده مطالعاتی هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در میان مضامین شناسایی شده، نارسایی های قانونی حقوقی مضمون مرکزی بوده و به نوعی حلقه اصلی چالش ها و مشکلات نایسر است که محرک سایر مشکلات موجود در این فضای شهری است. در مجموع چالش های یاد شده به صورت ترکیبی و پیوسته دست به دست هم داده و نابسامانی، آشفتگی، هرج و مرج فضایی و در نهایت، زوال فضای شهری نایسر را رقم زده اند. در ادامه برای رفع چالش های شناسایی شده پروژه های عملیاتی اجرایی در قالب برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و هم چنین، راهکارهای ضربتی اجرایی ارائه شده است.
بررسی تاثیر پیچیدگی برند مکان بر توصیه آن به دیگران مطالعه موردی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
امروزه که مکان ها به طور فزاینده ای برای جذب گردشگران، شرکت ها، سرمایه گذاری با دیگر مکان ها رقابت دارند، برند سازی مکان می تواند با ایجاد هویت رقابتی به منظور تأثیرگذاری تصاویر ادراک شده در بازارهای مرتبط کمک کند. از طرفی دیگر، ساکنان به عنوان بخش مهمی از کسب وکارهای گردشگری محسوب می شوند، چراکه ساکنان، نه تنها بخشی از یک مکان هستند، بلکه به طور مستقیم از تحولات مثبت گردشگری سود می برند و تأثیرات منفی محیطی و اجتماعی گردشگری را درک و حس می کنند. بااین وجود، توجه اندکی به این موضوع شده است که چطور برند سازی مکان بر ساکنان تأثیر می گذارد. ازاین رو، تحقیق حاضر درصدد بررسی تأثیر پیچیدگی برند مکان بر رضایت، تعلق و هویت یابی مکان و توصیه برند ساکنان شهری بوده؛ و علاوه بر آن به بررسی نقش میانجی گری عوامل هویت یابی در روابط متغیر مستقل و وابسته می پردازد. جامعه آماری تحقیق، ساکنان فعال حوزه گردشگری در مناطق پنج گانه شهر کرمان است و 500 پرسشنامه توزیع گردید و 412 پرسشنامه برگشت داده شد. این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید، که معادل 76/0 بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS24 و 23 AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، پیچیدگی برند مکان بر هویت یابی (به واسطه تناسب هویتی و تمایزات مطلوب) تأثیر می گذارد. و درک از پیچیدگی برند بر هویت یابی (به واسطه جذابیت هویت یابی) تأثیر نمی گذارد. پیچیدگی برند بر رضایت (به واسطه جذابیت هویت یابی و تناسب هویتی) تأثیر مثبتی دارد و به واسطه تمایزات مطلوب تأثیر معناداری ندارد. و علاوه بر این، پیچیدگی برند مکان به واسطه جذابیت هویت یابی و تناسب هویتی تأثیر مثبت بر تعلق ساکنان فعال دارد و این تأثیر به واسطه تمایزات مطلوب رد می شود. سرانجام، هویت یابی و تعلق مکان بر توصیه برند مثبت تأثیر معنی داری دارد و بر رضایت ساکنان فعال حوزه گردشگری تأثیر مثبتی ندارد.
ارزیابی میزان آسیب پذیری مساکن شهری در برابر بحران های محیطی با تاکید بر نقش مدیریت بحران (نمونه مورد مطالعه شهر باقر شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
130 - 143
حوزههای تخصصی:
بلای طبیعی پدیده ای است که بی توجهی به آن خسارات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر برنامه های زیربنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. باقر شهر به عنوان یکی از شهرهای مهم شهرستان ری به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال ونیز رودخانه های فصلی و دائمی در اطراف و درون آن ونیز وجود ارامستان بزرگ بهشت زهرا از آسیب پذیری بالایی در برابر خطرات طبیعی و کالبدی برخوردار است، بررسی تراکم بالای جمعیت و نیز وجود گسل اصلی ری گرمسار و رودخانه های شمال تهران وجود قنات و نیز بافت فرسوده زیاد ازضروریات و هدف اصلی این تحقق می باشد .همچنین بنا به ماهیت روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. ابتدا یافته های تحقیق شامل معیارهای مورد بررسی شاخص طبیعی که شامل زیر معیار گسل،شیب،رودخانه و قنات ومعیار کالبدی با زیر معیارهای بافت فرسوده ،معابر شهری ،تراکم واحد های ساختمانی و مکان خای خاص ،.که تمامی این عوامل توسط کارشناسان شهرسازی ،برنامه ریزی شهری و عمران در نرم افزار تصمیم گیری شبکه ای ANP امتیاز دهی و مقایسه زوجی و سپس وابستگی میان معیار و زیر معیار سنجیده شده است ونهایت نقشه های بصورت فازی در نرم افزارسیستم های اطلاعات جغرافیایی(GIS) خروجی گرفته شده است تا بتوان نقشه های عملیانی تولید وبه ارزیابی و تحلیل میزان آسیب پذیری مساکن در انجام شود. با نقشه های تولید شده نقاط خطر در محدوده شهر باقرشهر نشان داده شده است. در نهایت به تحلیل شاخص های کالبدی و طبیعی و نحوه مدیریت بحران در شهر باقرشهرمنتهی میشود. با بدست آوردن ضریب تاثیری نقشه های ارزش گزاری شده و پهنه بندی عوامل بحرانی مشخص و معین میگردد.نتیجه نهایی نشان میدهد منطقه پر خطر در غرب و جنوب غرب باقر شهراست که در مسیر گسل، شیب، بافت فرسوده و رودخانه قرار گرفته است که در نقشه ها عوامل پهنه بندی خطر و مدیریتی لحاظ گردیده است.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری فضایی محلات مرکزی شهر کاشان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به مبحث تاب آوری در جهت ایجاد جامعه ای انعطاف پذیر در برابر بلایای طبیعی حائز اهمیت فراوانی است. افزایش تاب آوری شهرها در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع موثر است. در این میان برنامه ریزان و مدیران شهری به منزله مهم ترین نهادهای درگیر در طراحی کالبد شهرها نقشی اساسی در افزایش تاب آوری جوامع شهری در برابر زمین لرزه دارند. مفهوم تاب آوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود. هدف از انجام این تحقیق سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری فضایی در محلات مرکزی شهر کاشان می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان می باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون آنوا از طریق نرم افزار SPSS و همچنین از روش مدل یابی ساختاری(SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و آزمون T استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که محلات از نظر شاخص اقتصادی، کالبدی و اجتماعی با یکدیگر و از نظر شاخص تاب آوری با وضع ایده آل تفاوت معناداری دارد. همچنین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سطح درآمد در میزان تاب آوری تاثیر داشته اند.جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان می باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون آنوا از طریق نرم افزار SPSS و همچنین از روش مدل یابی ساختاری(SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و آزمون T استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که محلات از نظر شاخص اقتصادی، کالبدی و اجتماعی با یکدیگر و از نظر شاخص تاب آوری با وضع ایده آل تفاوت معناداری دارد. همچنین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سطح درآمد در میزان تاب آوری تاثیر داشته اند.
بررسی و ارزیابی نقش شهروندان و مشارکت اجتماعی آنان در دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 112
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی به عنوان یک کنش اجتماعی یکی از مهم ترین مولفه ها جهت رسیدن به توسعه پایدار شهری است. در حقیقت مشارکت اجتماعی فقط کار جمعی نیست بلکه یک نوع تفکر جمعی، مشارکت جمعی، تصمیم گیری جمعی، تولید جمعی و در نهایت استفاده جمعی است. که سبب افزایش درک و آگاهی شهروندان از مسائل مربوط به خودشان و نیاز متقابل به یکدیگر می شود، به ایجاد جامعه بهتر کمک می کند و توانایی های یک جامعه را برای هماهنگ کردن کنش های افراد به منظور توسعه و بهبود کالاهای جمعی ارزشمند، تقویت کرده و حکومت گری بهتری را ایجاد می کند و همچنین فرصت های تدوین سیاست های هوشمندانه را افزایش داده و به توسعه پایدار شهری کمک می کند. توسعه پایدار از یک سو به حفظ محیط زیست و از سوی دیگر به حفظ ساختارهای اجتماعی و اقتصادی شهر کمک می کند. هدف اصلی این نوشتار شناخت عواملی است که می توانند در گسترش مشارکت شهروندان درتوسعه پایدار شهری موثر باشند.این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و روش نمونه گیری، پیمایشی که حجم نمونه برابر 384 نفر بوده است. برای بررسی و ارزیابی نقش شهروندان و مشارکت اجتماعی آنان و دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری و جهت بررسی رابطه ای و معناداری بین مشارکت و توسعه پایدار از آزمون کرلموگراف و اسمیرنوف برای شناخت موثر ترین عامل که در مشارکت تاثیر دارد از رگرسیون و برای ضریب پایایی پژوهش از آزمون الفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس آزمون های استفاده شده بین مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج بیانگر این است: مشارکت شهروندان در توسعه پایدار شهری در شهر تبریز وضعیت متوسط برخوردار است ، بین مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد و ارتقای پایگاه اجتماعی - اقتصادی شهروندان تا حد زیاد در میزان علاقه مندی شهروندان به مشارکت در توسعه پایدار شهری موثر می باشد.
تحلیل ارتباط میان دو مفهوم هویت مکان و دلبستگی به مکان درفضاهای باز شهری (نمونه موردی: باغ ارم شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
173 - 188
حوزههای تخصصی:
ارتباط احساسی میان انسان و مکان در حوزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که از جمله آنها در ادبیات معماری و شهرسازی است. ارتباط در سطوح مختلفی شکل گرفته و در قالب مفاهیم مختلفی نیز معرفی می شود که از جمله آنها می توان به مفاهیم دلبستگی به مکان و هویت مکان اشاره نمود. تاکنون پژوهش های متعددی در ارتباط با هر کدام از موارد مذکور در حوزه ادبیات معماری و شهرسازی به انجام رسیده و نحوه نمود هر کدام از آنها در فضاهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است؛ این در حالی است که در ارتباط با چگونگی ارتباط نظری میان این دو مفهوم، پژوهشی صورت نگرفته است. با این توضیح پژوهش حاضر در پی بررسی نحوه ارتباط میان دو مفهوم دلبستگی به مکان و هویت مکان و نحوه نمود پذیری این دو مفهوم در یک فضای باز شهری به عنوان بستر میدانی تحقیق است. به همین منظور مجموعه باغ ارم شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق انتخاب و با بررسی نحوه نمود این دو مفهوم برای کاربران این فضا، چگونگی ارتباط میان مفاهیم مذکور مورد تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی در گردآوری و تحلیل داده ها است و در این خصوص از روش های کتابخانه ای و میدانی به منظور گردآوری داده ها و از روش های تحلیل محتوا و نیز آزمون های آماری به منظور تحلیل آنها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، استفاده کنندگان از باغ ارم شیراز در فصول بهار و تابستان بوده و حجم نمونه در این خصوص 326 نفر از این افراد انتخاب شده است که به صورت تصادفی در سطح باغ از آنها پرسش به عمل آمد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که اولاً میان دو مفهوم دلبستگی به مکان و هویت مکان در فضاهای باز شهری، ارتباطی معنادار وجود دارد؛ به این ترتیب که افزایش دلبستگی به مکان باعث شکل گیری هویت مکان برای استفاده کنندگان می شود. همچنین عواملی چون احساسات فردی، پیکره بندی فضایی و زمان، هم در شکل گیری دلبستگی به مکان و هم در شکل گیری هویت مکان، به ترتیب دارای بیشترین اولویت هستند؛ این در حالی است که عامل خاطرات و رویدادها در دلبستگی مکان و عامل کنش های اجتماعی موجود در محیط، تاثیر بیشتری در شکل گیری هویت مکانی دارند.
سنجش جذابیت و رقابت پذیری مکان گردشگری با استفاده از مدل (TDCA) (نمونه مورد : پارک کوهسنگی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
58 - 67
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر سازمان جهانی توریسم، صنعت گردشگری یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی است. رقابت پذیری نقش مهمی در توسعه صنعت گردشگری دارد، رضایت گردشگران و جذابیت محیطی عوامل تعیین کننده توسعه صنعت گردشگری می باشد. هدف تحقیق حاضر آن است که جذابیت و رقابت پذیری پارک گردشگری کوهسنگی مشهد را با استفاده از مدل"جذابیت ورقابت پذیری مکان گردشگری" (TDCA) مورد بررسی قرار دهد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق، پارک گردشگری کوهسنگی مشهد می باشد. این پارک دارای میراث تاریخی و فرهنگی بسیاری است که در آن جا تسهیلات فراغتی زیادی ایجاد شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه بر اساس مدل مزبور جمع آوری شده است. 241نفر از گردشگران در شهریور ماه 1389 به عنوان جامعه نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده اند. اعتبار داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ (0.88) مورد تأیید قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس مدل مزبور و با استفاده از رگسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. نتیجه نشان داد که منطقه از نظر جذابیت به نسبت مناسب، ولی توان رقابت پذیری مطلوبی ندارد که بیانگر بی توجهی به این مسأله در برنامه ریزی گردشگری ناحیه است. واضح است که با توجه به موقعیت شهری و مسکونی منطقه، متولیان امور جهت گسترش تسهیلات و خدمات جذاب با محدودیت هایی روبرو هستند. از اینرو در حال حاضر ، ضمن حفظ جذابیت موجود، استفاده از عوامل مشوق گسترش توان رقابت پذیری ناحیه نیاز اساسی توسعه صنعت گردشگری ناحیه است.
نقش گردشگری و توسعه اقامتگاه های بومگردی در توانمند سازی زنان روستایی (نمونه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع روستایی ایفا می کند و می تواند در استقلال اقتصادی، خلق فرصت های شغلی جدید و بهبود شرایط اجتماعی زنان روستایی نیزموثر باشد. یکی از تمهیدات جالب و جدید در این راستا، ایجاد اقامتگاه های بوم گردی در نواحی روستایی و شهری است که بررسی تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستایی، هدف این تحقیق را تشکیل می دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، با رویکرد قیاسی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی ( پرسشنامه محقق ساخته)، جمع آوری شده است. جامعه آماری را 110 زن روستایی شاغل (دائمی و غیردائمی) در اقامتگاه های بومگردی خراسان رضوی تشکیل می دهد که طی سال های 94 تا 96 تاسیس شدند و شامل 21 اقامتگاه در 16 روستا و3 شهر استان است. اطلاعات بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد، توسعه اقامتگاه های بومگردی در منطقه مورد مطالعه با میانگین کلی 2.5 در سطح پایینی بر توانمند سازی اقتصادی زنان روستایی تاثیر داشته است. ولی اثرات اجتماعی آن با میانگین 2.8 بالاتر ارزیابی شده است. با آزمون رتبه ای فرید من، مشخص شد، بالاترین رتبه توانمند سازی اقتصادی مربوط به شاخص «افزایش فرصت های شغلی» و بالاترین رتبه توانمند سازی اجتماعی به افزایش «حس تعلق مکانی» تعلق دارد. از دیگر نتایج تحقیق ، وجود همبستگی بین توانمند سازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی است که با آزمون پیرسون، رابطه مثبت و معنادار بدست آمد . بنابراین کسب درامد و توانمند سازی اقتصادی بیشتر زنان شاغل در اقامتگاههای بومی گردی، نیازمند ارتقاء شاخص های اجتماعی آنان است.