فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (موردمطالعه: محدوده هزارجریب و تخت فولاد منطقه 6 اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
55-66
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بخش عمده ای از زندگی روزمره شهروندان را به خود اختصاص می دهند. تجارب طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری نشان داده است که این فضاها در پاسخگویی به نیاز کودکان، به عنوان حساس تری ن و مهم ترین قشر جامعه، ناکارآمد بوده اند و برنامه ریزی ها بیشتر بر اساس خواست و نیاز بزرگ سالان انجام می گیرد. هرچند در سال های اخیر توجه به کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف موردتوجه قرارگرفته ولی اقدامات کالبدی و محیطی مناسبی اتخاذ نشده است. با این وجود با پررنگ تر شدن مباحث حقوق شهروندی، توجه به تمام اقشار جامعه به خصوص کودکان به عنوان یک شهروند، بیشتر موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرارگرفته است. شهر دوستدار کودک علاوه بر تأمین نیازهای اولیه، امکان مشارکت و اظهارنظر را برای کودکان محقق می سازد. در همین راستا پژوهش حاضر به منظور شناخت و بررسی اصول و معیارهای شهر دوستدار کودک و میزا ن رعایت ای ن اصو ل د ر د و محدود ه هزارجریب و تخت فولاد اصفهان انجام گرفته است. روش تحقی ق د ر ای ن پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از بهره گرفتهشد. در این پژوهش ابتدا در قالب مبانی نظری به شناخت نیازهای کودکان و اصول Arc GIS و SPSS نرم افزارهای مطرح شده توسط اندیشمندان مختلف درباره شهر دوستدار کودک پرداخته شد. سپس با توجه به مطالعات انجام گرفته و امکانات و اطلاعات در دسترس، پنج شاخص ایمنی و امنیت، دسترسی، اوقات فراغت، مشارکت و سلامت محیط برای سنجش میزان کودک مداری محدوده های موردمطالعه انتخاب شد و ارزیابی هر شاخص با توجه به اطلاعات موجود از طریق پرسشنامه، بررسی های انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امتیاز شاخص های شهر دوستدار GIS میدانی، مصاحبه و تحلیل اطلاعات در کودک به غیراز مشارکت کودکان که دارای وضعیت بسیار نامناسبی می باشد، از مقدار متوسطی برخوردار است و درمجموع امتیاز هر دو محدوده، با برتری ناچیز محدوده هزارجریب نسبت به محدوده تخت فولاد، نزدیک به هم است و نسبتاً دوستدار کودک می باشند. در پایان نیز با توجه به مصاحبه ها و نیازسنجی های انجام شده، راهبردها و سیاست هایی جهت دستیابی به رفاه کودکان و شهر دوستدار کودک ارائه شد.
مرور الگوهای نهادی- سازمانی پیشنهادی برای مدیریت مجموعه های شهری کشور و تبیین دلایل عدم تحقق آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در ایران با روی کار آمدن دولت مدرن و جهت دادن برنامه ها و سرمایه گذاری ها به سوی شهرها، شکل گیری مجموعه های شهری امری اجتناب ناپذیر بود و باگذشت زمان بر تعداد چنین پدیده هایی در فضای سرزمینی کشور افزوده شد. بااین حال، مرور مطالعات و نیز بررسی ساختار و سازوکار فضایی اداره مجموعه های شهری در کشور نشان می دهد که فقدان یکپارچه نگری و توانایی برای تفکر و عملکرد منطقه ای در ساختارهای مدیریت چند پارچه و مجزای یکایک مراکز زیست و فعالیت در مجموعه های شهری کشور ازجمله مهم ترین مشکلات و چالش هایی است که در حال حاضر مجموعه های شهری کشور ازلحاظ نهادی و مدیریتی با آن مواجه هستند. این در حالی است که به رغم تصویب طرح های چندین مجموعه شهری کشور (ازجمله تصویب طرح های مجموعه شهری تهران، مجموعه شهری مشهد، مجموعه شهری تبریز، مجموعه شهری شیراز، مجموعه شهری اصفهان، مجموعه شهری قزوین و ...)، سازوکارهای نهادی و سازمانی پیشنهادی آن ها تحقق نیافته است. بنابراین این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که دلایل عدم تحقق و عملیاتی نشدن الگوهای پیشنهادی مدیریت مجموعه های شهری کشور کدام اند؟<br /> برای پاسخ به سؤال فوق از روش کیفی بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در الگوهای پیشنهادی برای مدیریت مجموعه های شهری کشور، در نظر نگرفتن مسائلی همچون عدم تعریف جایگاه قانونی مجموعه های شهری در نظام تقسیمات کشوری و به تبع آن عدم تعریف ساختار و سازوکار مدیریتی خاص این مجموعه ها، نظام متمرکز و بخشی اداره امور در ایران، پیشنهاد ایجاد ساختارهای اداری جدید، تبعیت الگوهای پیشنهادی از رویکرد مدیریت واحد ازجمله مهم ترین دلایل عدم تحقق و عملیاتی نشدن الگوهای نهادی- سازمانی پیشنهادی برای مدیریت مجموعه های شهری کشور بوده است.
تبیین کارکردی جهت گیری های توسعه با تأکید بر تعادل منطقه ای (مورد مطالعه: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
861 - 888
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه است. در کشور ایران نیز اگرچه برنامه های توسعه منطقه ای بیشتر با هدف رشد و توسعه و ایجاد تعادل های بین منطقه ای برای مناطق خاص و محروم تهیه شده اند، به دلایل مختلف به اهداف نهایی خود که برون کرد منطقه از محرومیت است، کمتر دست یافته اند. استان آذربایجان غربی به دلیل ویژگی و پتانسیل های منحصربه فرد، از جمله مناطق مهم و راهبردی است که اهمیت فوق العاده ای در برنامه ریزی های توسعه منطقه ای و ملی دارد. در همین راستا، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره تاکسونومی عددی و تحلیل خوشه ای، سعی شده است وضعیت برخورداری و کیفیت توزیع شاخص های توسعه در شهرستان های این استان ارزیابی و تحلیل شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که نبود تعادل منطقه ای در روند توسعه استان حاکم بوده و ارومیه (مرکز استان) با درجه توسعه 4714/0 توسعه یافته ترین شهرستان است. در ادامه سعی شد به بررسی دقیق تر وضعیت توسعه مناطق استان پرداخته شود. برای نیل به این مهم براساس ویژگی های ساختار فضایی و جغرافیایی، توسعه یافتگی شهرستان ها در قالب منطقه بندی پیشنهادی، ارزیابی و تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که جنوب استان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه بررسی شده وضعیت مساعدتری از شهرستان های شمالی استان دارد. درنهایت با درنظرگرفتن شرایط فعلی و متناسب با پتانسیل ها و کمبودهای نواحی، پیشنهادهایی برای توسعه متعادل مناطق استان ارائه شد.
ارائه الگوریتمی برای برنامه ریزی سفر شخصی گردشگر با در نظرگیری وضعیت ترافیک و پنجره زمانی بازدید مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 17
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، صنعت گردشگری به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه اقتصادی از اهمیت بالایی در بسیاری از کشورها برخوردار است. از طرف دیگر، با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، با رویکرد گردشگری الکترونیک و گردشگری هوشمند، راه اندازی وب سایت ها و تولید نرم افزارهای موبایلی که به گردشگران در برنامه ریزی سفر (بر مبنای سلایق و ترجیحات شخصی یا گروهی آن ها، مشخصات جاذبه های گردشگری و وضعیت ترافیک شبکه معابر در یک مقصد گردشگری) کمک می کند، برای توسعه گردشگری و تقویت توان رقابتی مقاصد گردشگری، موردتوجه قرارگرفته است. از دیدگاه پژوهش عملیاتی، چالشِ برنامه ریزی سفر شخصی گردشگر، یک مسئله بهینه سازی به نام مسئله جهت یابی است که با مدل سازی و حل آن، برنامه سفر بهینه برای یک مقصد گردشگری شامل توالی بازدید برخی از نقاط جاذبه گردشگری طوری طراحی می شود که ضمن رعایت محدودیت های گوناگون، امتیاز کسب شده بیشینه گردد. این تحقیق با دیدگاهِ پژوهش عملیاتی ازنظر روش، توصیفی – تحلیلی و ازنظر هدف، توسعه ای است. در این مقاله یک روش فرا ابتکاری جستجوی محلی تکرارشونده، برای حل مسئله جهت یابی با وابستگی زمانی و پنجره های زمانی پیشنهادشده است. این الگوریتم حل بر مبنای تعدادی ساختار همسایگی خاص طراحی شده برای بهبود موضعی جواب عمل می کند که در مرحله جستجوی محلی آن از حرکت های درج، جابجایی و تعویض استفاده شده است. در این پژوهش، برای در نظرگیری شرایط تراکم و تأخیر ترافیک بر روی زمان سفر شبکه معابر، زمان سفر کمان های شبکه به صورت متغیر گسسته و تابعی از ساعت روز در نظر گرفته شده است. الگوریتم پیشنهادی در زبان برنامه نویسی C++ پیاده سازی شده و جهت ارزیابی کارایی آن، بر روی یک پایگاه داده واقعی از شهر شیراز (که از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است)، اجراشده است. بر اساس ارزیابی نتایج مطالعه موردی، کیفیت بالای جواب و زمان حل مناسب، از نقاط قوت روش پیشنهادی این تحقیق محسوب می گردد.
کاربرد تحلیل های ایزوویست و خطوط دید در سنجش کیفیت بصری در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
19 - 32
حوزههای تخصصی:
مجتمع های مسکونی همچون هر برساخته دیگری علاوه بر فضا و کالبد فیزیکی خود، حاوی بار ادراکی برای شهروندان هستند. کیفیت بصری، نقش مهمی در چگونگی شکل گیری این بار ادراکی دارد. بدین ترتیب، توجه به کارکرد ادراکی مجموعه های مسکونی به میزان زیادی وابسته به کیفیت بصری آن است که مقوله ای کیفی به شمار آمده و از این رو، تحلیل آن پیچیدگی های بسیاری به همراه دارد. در این راستا تحلیل های ایزوویست و خطوط دید ابزاری مؤثر در جهت تحلیل و در نتیجه سنجش کیفیت بصری، از طریق روش های کمی فراهم می آورند. بدین ترتیب هدف این پژوهش، ارائه روشی برای به کارگیری ابزار ایزوویست و خطوط دید در فرآیند سنجش کیفیت بصری در مجتمع های مسکونی است. این پژوهش، به طور موردی در شهر کرمانشاه انجام شده است. برای این منظور، ابتدا مجتمع های مسکونی واقع در شهر کرمانشاه با استفاده از تحلیل های فرمی، مبتنی بر یک روش کمی، گونه شناسی و دسته بندی شده اند. سپس به منظور جلوگیری از تأثیر فضای شهری ناهمخوان اطراف مجتمع ها به عنوان عامل مداخله گر، شکل گونه های حاصله با روش«نرمال کردن» همگن شده و کیفیت فضایی_کالبدی گونه های نرمالایز شده نیز با ابزار اسپیس میت مورد سنجش قرار گرفته است. در مرحله بعد، کیفیت بصری آنها با استفاده از ابزار ایزوویست، با تکیه بر شاخص های مساحت، مقدار زاویه راندگی، بیشترین خط شعاع دید و انحصار مورد سنجش قرار گرفته و داده های کمی استخراج شده است. در نهایت، همبستگی میان داده های حاصل از سنجش کیفیت بصری، با داده های حاصل از سنجش کیفیت فضایی_کالبدی گونه ها، مورد آزمون قرار گرفته و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر یک از گونه های مجتمع های مسکونی، شاخص های کیفیت بصری و خطوط دید معینی دارد که به طور کمی و کیفی با سایر گونه ها قابل مقایسه است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد شاخص های ایزوویست که مبین کیفیت بصری گونه ها هستند، با شاخص های اسپیس میت، دارای رابطه همبستگی هستند. این امر به معنای اعتبار روش پیشنهادی در سنجش کیفیت بصری مجتمع های مسکونی بوده و مبین کاربرد نمودارهای اسپیس میت در کیفیت بصری مجتمع های مسکونی نیز هست. نتایج این تحقیق می تواند به صورت بالقوه در طراحی سایت مجموعه های مسکونی مورد استفاده قرار گرفته و متعاقب آن بر کیفیت طرح های مسکونی مؤثر باشد.
ارزیابی کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی با استفاده از مدل سروکوال مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه ارزیابی کیفیت خدمات شهری، ازجمله گام های اساسی در تدوین برنامه های ارتقاء کیفیت محسوب می شود. سنجش کیفیت در مقیاس شهری، به ویژه مقیاس محلات محروم، در تبیین فاصله و عدالت توزیع منابع در فضای جغرافیایی نقش تعیین کننده دارد. این مقاله باهدف بررسی میزان شکاف ادراکی و انتظاری کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی زنجان با مدل سروکوال تدوین یافته است. روش تحقیق پژوهش از نوع تحلیلی- تطبیقی با ماهیت کاربردی بوده که با روش میدانی –کتابخانه ای (اسنادی) گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از مدل سروکوال و آزمون های آماری اسپیرمن، تی زوجی و فریدمن تجزیه وتحلیل داده ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد میزان شکاف ادراکی و انتظاری کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی بالا می باشد و معیارهای مدل سروکوال عمدتاً بر یکدیگر اثرگذار و دارای ارتباط معنادار می باشند. همچنین در رتبه بندی معیارهای ادراکی و انتظاری، ضمن وجود تفاوت رتبه ای بین معیارهای پنج گانه سروکوال، معیار اطمینان بخشی در اولویت اول کیفیت خدمات شهری در محلات موردمطالعه می باشد.
ارزیابی رابطه رضایت شهروندی و الگوی عملکرد مدیریت محلی مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری؛ مطالعه موردی مناطق 2، 5 و 6 شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود حکمروایی خوب شهری می باشد. هدف از حکمروایی خوب شهری تقویت فرایند توسعه شهری می باشد به گونه ای که زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارامد شهروندان و رضایت آنان فراهم شود. لذا در این مقاله سعی شده است که با استفاده از پرسش میدانی رضایت شهروندان از وضعیت عملکرد شهرداری مناطق 2، 5 و6 مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری پیمایش شود. در پرسشنامه برای ترسیم نقشه ذهنی از شاخص هایی هم چون : اعتماد سازی، پاسخگویی، تکریم و احترام، تخصص گرایی، نظم و قانون مداری، اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق خود، استفاده شده است که هدف رسیدن به بازخورد عملکرد شهرداری در میان شهروندان است. جامعه مورد نظر ما در این پژوهش مراجعه کنندگان به شهرداری های سه منطقه شهری تبریز (مناطق 2، 5 و 6) هستند که به صورت تصادفی 300 نفر انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای مختلفی از جمله spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که رضایت شهروندی از عملکرد شهرداری در ارتباط با کارایی شاخص های حکمروایی از حد متوسط پایین تر است. همچنین نتایج نشان می دهد که شاخص اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق بیشترین تاثیر را بر رضایت از عملکرد شهرداری داشته است.
سنجش و ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند (مورد مطالعه: شهر برازجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر دوستدار سالمند به عنوان یک محیط جامع و قابل دسترس در جامعه تعریف می شود که فرصت ها را برای سلامتی، مشارکت و امنیت بهینه می کند تا با افزایش سن، کیفیت زندگی و عزت حاصل شود. این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر برازجان از توابع استان بوشهر انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. همچنین جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از دو شیوه کتابخانه ای- اسنادی و در بخش پیمایشی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد سالمند شهر برازجان به تعداد 8913 نفر بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 می باشد. بر اساس فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، تعداد 368 نفر به عنوان حجم نمون تعیین شده است. روش نمونه گیری در دسترس بوده و ابزار جمع آوری داده ها در بخش پیمایشی یک پرسشنامه با 32 گویه می باشد. به منظور جمع آوری داده ها در بخش پیمایشی، 368 پرسشنامه بصورت حضوری بین سالمندان شهر برازجان توزیع شده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls انجام گرفته است. شاخص های مطرح شده در این پژوهش شامل (فضاهای عمومی و ساختمان ها، حمل ونقل، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امور فرهنگی و رفاهی) است. نتایج نشان می دهد که: شاخص های مطرح شده نقش اساسی در بهبود شهر دوستدار سالمند دارند. بر همین اساس برازش مدل مفهومی پژوهش نشان داد که میانگین واریانس استخراج شده تمامی شاخص ها بیشتر از 50/0 می باشد که بیان کننده روایی همگرا است.
تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی منطقه کلانشهری مشهد طی دوره 1420-1375(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
51 - 62
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار شدنِ نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریبِ اراضی سبز و کشاورزی، بورس بازیِ زمین و رانت خواری، آسیب هایِ اکولوژیکی و... می باشد. از این رو تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی یکپارچه در این منطقه ضرورت دارد. برای این منظور با تکیه بر بعدِ ریخت شناسی ساختار فضایی، ابتدا تغییراتِ کاربری اراضی برای دو دوره 1405 و 1420 شبیه سازی می شود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشه بندی و تجمع، بر پایه داده های پیش بینی شده جمعیت در سال های مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روندِ تغییرات به سمتِ از بین رفتنِ هر چه بیشترِ اراضی کشاورزی و مراتع پیش می رود، به طوری که در سال 1405 مساحتی معادل 247 کیلومترمربع به مساحتِ اراضی ساخته شده در سال 1390 اضافه می شود، در سال 1420 این رقم به 1004 کیلومترمربع می رسد. نتایج حاصل از تحلیل داده های جمعیت و اشتغال بر اساس سه شاخصِ مزبور، نیز حاکی از پیش رفتنِ منطقه به سوی قطبیتِ بیشتر است. لذا لازم است نظام مدیریتِ منطقه ای در راستای جلوگیری از تحقق این پیامدها تمهیدات لازمی بیندیشد.
تحلیل انطباق پذیری کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با معیارهای مرکزیت و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
سنجش اثرات همگرایی نیروهای مذهب و اقتصاد در شکل و فرم منطقه ثامن شهر مشهد در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
87 - 101
حوزههای تخصصی:
وجود بارگاه حضرت رضا)ع( در شهر مشهد، مهمترین عامل جذب جمعیت و رونق فعالیت ها در ناحیه کنونی شهر مشهد است و تأثیر منحصر به فردی بر کمیت و کیفیت توسعه فیزیکی شهر مشهد داشته است. این عامل حائز اهمیت، نه تنها باعث تبدیل منطقه پیرامونی حرم مطهر به یکی از باشکوه ترین و وسیع ترین مجموعه های آرامگاهی جهان اسلام و موجب ظهور یکی از پردرآمدترین مناطق اقتصادی و گردشگری کشور شده، بلکه تأثیر قابل توجهی بر کمیت و کیفیت توسعه فیزیکی شهر مشهد داشته است. در مطالعه شکل و فرم بافت های شهری، نقش عوامل مختلفی مانند عوامل طبیعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و ... را می توان مشاهده نمود. به دلیل ماهیت معنوی و مذهبی منطقه ثامن، عوامل مذهبی نقش مهمی بر جهت گیری توسعه آن داشته اند. به علاوه، وجود فرصت های سرمایه گذاری با ارزش برای سرمایه گذاران خصوصی و عمومی، نقش عوامل اقتصادی را بر توسعه شهری این منطقه قابل توجه ساخته است. بنابراین به نظر می رسد که بین عوامل تبیین کننده شکل و فرم شهری، دو عامل مذهبی )معنوی( و اقتصادی )مادی( اساس یترین تغییرات منطقه ثامن مشهد را باعث شده اند. این مقاله، با هدف بررسی نقش دو نیروی قابل توجه )ارزشهای مذهبی و ارزشهای اقتصادی(بر شکل و فرم بافت پیرامون حرم )منطقه ثامن(، در دوره معاصر، به دنبال شناخت ارزشهای معنوی ) مذهب( و ارزشهای مادی )اقتصادی( و ارزیابی اثرات همگرایی و تعامل این دو نیرو بر شکل و فرم نهایی منطقه با استفاده از روش تحقیق تحلیلی _ توصیفی است. به این ترتیب، از یک سو به توصیف ویژگی های شکلی منطقه ثامن در مراحل مختلف رشد و تحول آن به شیوه توصیفی تحول سنجی می پردازد و از سوی دیگر، چرایی و چگونگی اثرگذاری دو نیروی قدسی و مادی در شکل و فرم این منطقه در دوره های مختلف تحلیل می شود. نتایج تحقیق نشان داد که این دو نیرو به طور هم عرض و در جهات مختلف، بافت شهری منطقه ثامن را دستخوش تغییرات جدی کرده اند و شکل و فرم نهایی منطقه ثامن تحت تأثیر کشاکش و تقابل دائمی بین این دو نیرو شکل گرفته است.
تخمین زمان سفر وسایل نقلیه جمع آوری پسماند درمانی با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی مکانی زمانی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش نیاز بشر به بهداشت و درمان، سبب افزایش تولید پسماندهای پزشکی شده است. در این میان جمع آوری و انتقال به مراکز دفن این پسماندها در کمترین زمان ممکن لازم است. یکی از ضروری ترین فاکتورهای مسیریابی وسایل نقلیه جمع آوری پسماند زمان سفر است. محاسبه زمان سفر به پارامترهای فراوانی بستگی دارد. رویکردی که همه پارامترهای تأثیرگذار در این امر را لحاظ و همچنین میزان تأثیر آن ها را تعیین می کند، می تواند به محاسبه دقیق زمان سفر و به تبع آن یافتن مسیر مناسب منجر شود. هدف اصلی این مقاله، تخمین دقیق زمان سفر با به کارگیری همه پارامترهای تأثیرگذار در پیمودن یک معبر برای وسایل نقلیه جمع آوری پسماند پزشکی است که با توجه به نیاز به یادگیری مکانی زمانی از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی استفاده شده است که به نوعی نوآوری پژوهش نیز است. درواقع علاوه بر پارامترهای ایستا، به منظور به دست آوردن داده های پویا که یکی از محدودیت های اصلی این رویکرد است، از داده های لحظه ای دوربین های سازمان کنترل ترافیک و گوگل استفاده شده است. از داده های واقعی زمان سفر که وسایل نقلیه به منظور جمع آوری پسماند درمانی صرف کرده اند، به عنوان خروجی شبکه عصبی استفاده شده است. مدل پیشنهادی استفاده شده شبکه عصبی مکانی-زمانی (ST-ANN) نام دارد؛ زیرا لحظه حرکت وسیله نقلیه دو پارامتر زمان و مکان مشخص است. از پارامتر مکان ویژگی های ایستا و از پارامتر زمان ویژگی های پویای مربوط به آن گذر مشخص می شود. در این پژوهش، از بازه های زمانی 30 دقیقه ای استفاده شد. سپس این نتایج بر پایه زمان روز ترکیب تا زمان سفر پیش بینی شدند. در اجرای ST-ANN به منظور تعیین معماری مناسب 24 ترکیب متفاوت از اجزای آن اجرا شد و از تعداد 937 یال، 70، 15 و 15 درصد آن به ترتیب برای نمونه آموزشی، اعتبار سنجی و کالیبره کردن مدل استفاده و درنهایت با ضریب هم بستگی 91 درصد زمان سفر هر یال برآورد شد. از طرفی نتایج پژوهش با مدل های دیگر و با دو معیار ضریب هم بستگی (R<sup>2</sup>) و خطای میانگین مربعات (MSE) بررسی و مشاهده شد R<sup>2</sup> به مقادیر 11/0، 08/0 و 02/0 و MSE به مقادیر 278، 190 و 26 بهبود یافته اند.
تحلیل تاب آوری شهری در برابر پاندمی کووید 19؛ نمونه مورد مطالعه: کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه تاب آوری شهرها در برابر تهدیدات طبیعی و مصنوع یکی از مهمترین چالش های نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری است. در این میان، بیماری های همه گیر یکی از تهدیدات نوظهوری هستند که به سبب گستردگی و رفتار غیرقابل پیش بینی به شدت جوامع شهری را تحت تأثیر خود قرار داده اند. از همین رو پژوهش حاضر مسئله تاب آوری شهرها در برابر بیماری های اپیدمیک و همه گیر را مورد بحث و بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر توصیفی_تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. بنابراین شهر کرمانشاه به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شده و تحلیل تاب آوری آن در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دستور کار قرار گرفته است. از این رو متغیرهای مرتبط با موضوع، از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده که ماحصل آن دستیابی به 19 متغیر در شش بعد اقتصادی_اجتماعی، زیست محیطی، بهداشتی_درمانی، مدیریت شهری، زیرساخت های شهری و ساختار شهری بوده است. در ادامه 19 متغیر تدوین شده به کمک روش تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار Micmac وارد شده اند و مقایسات زوجی میان متغیرها به روش دلفی و با مشارکت 15 کارشناس انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، متغیرهای «زیرساخت خدمات کاری، اداری، آموزشی، پزشکی و ... از راه دور»، «دسترسی به فضاهای سبز و باز و کاربری های تفریحی_ورزشی»، «دسترسی به خدمات و کاربری های مقیاس محله ای»، «ظرفیت تأسیسات و تجهیزات شهری همچون شبکه برق، اینترنت و ...» و «مدیریت واحد و یکپارچه در شرایط بحران» بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بر دیگر متغیرهای تاب آوری شهر کرمانشاه در مواجهه با همه گیری کووید 19 دارند. علاوه بر این، دو متغیر «قابلیت محلات در پیاده روی و دوچرخه سواری» و «تقویت مشارکت مردمی و سرمایه اجتماعی جوامع محلی» دارای ماهیتی دووجهی در مسئله تاب آوری شهر کرمانشاه هستند؛ بدین معنا که ضمن تأثیرگذاری بالا بر سایر متغیرها، از دیگر متغیرها نیز تأثیر می پذیرند. تفسیر این یافته ها و انطباق آن با پژوهش های مشابه نشان می دهد، تحقق تاب آوری شهر کرمانشاه در مواجهه با بیماری های همه گیر در گِرو حرکت به سمت «مدیریت واحد شهری»، «شهر دیجیتال»، «محله محوری» و «سرمایه اجتماعی» است.
تاثیر ویژگی های عمومی مکان های سوم بر تعاملات اجتماعی؛ نمونه مورد مطالعه: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مکان های سوم نمونه ای موفق از مکان های عمومی هستند که به دلیل ویژگی های خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقش های مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالم تر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکل دهی اصولی مکان های سوم که کافه ها نمونه بارزی از آنها هستند، ضروری به نظر می رسد. نمونه ها براساس نظرسنجی آنلاین انتخاب شده اند. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه، همبستگی است. شیوه جمع آوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و منابع آرشیوی است. هدف از این پژوهش بررسی هشت ویژگی عمومی بیان شده برای مکان های سوم در نمونه های مطالعاتی و واکاوی تأثیر آنها بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در بستر مورد مطالعه است. ابتدا به کمک منابع آرشیوی، مشاهده و نقشه برداری رفتاری مکان محور نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از مدل معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت و براساس یافته های پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان می دهند، حریم ها و فواصل در تعاملات اجتماعی تأثیرگذارند. ویژگی های مکان های سوم در کافه های مورد مطالعه وجود دارند و بر تعاملات اجتماعی اثرگذارند اما میزان ظهور آنها متفاوت است. چهار ویژگی گفت وگو به عنوان فعالیت اصلی، جو صمیمی، دسترسی و امکان سکونت و مشتری ثابت به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعاملات اجتماعی دارند. سایر ویژگی ها با اثرگذاری بر این چهار ویژگی به صورت غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی شکل گرفته در کافه های مورد مطالعه نقش دارند.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.
تبیین مدل برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری؛ نمونه مورد مطالعه: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
3 - 14
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهری به عنوان روشی برای افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکل دهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها می شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدلی است تا برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. در این پژوهش، شهر یزد به عنوان محدوده مطالعاتی مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از راهبرد داده بنیاد، مدل گفته شده را از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با حرفه مندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبه شوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیره ای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان می کند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد برای توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار می سازد. همچنین این پژوهش نشان می دهد با مجموعه راهکارهایی از جمله «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، «جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرح های برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان برای اجرای هرچه بهتر طرح های برندسازی شهری»، «برگزاری جشن ها و رویدادهای ملی و بین المللی به منظور توسعه برند» و «توسعه زیرساخت های گردشگری» می توان توسعه گردشگری را از طریق برندسازی در شهر یزد دنبال کرد که پیامدهایی همچون «تأمین درآمد پایدار برای مجموعه مدیریت شهری یزد»، «تقویت هویت منحصر به فرد شهر یزد»، «کاهش مهاجرت»، «افزایش رضایتمندی گردشگران داخلی و خارجی شهر یزد»، «جهانی شدن»، «توسعه سرمایه اجتماعی»، «دستیابی به رشد اقتصادی» و «دستیابی به مدیریت شهری یکپارچه» را در پی خواهد داشت.
مقایسه تطبیقی عوامل مؤثر بر موفقیت فضای عمومی (خیابان و پارک) در ذهن و رفتار شهروندان آنکارا و تهران با تأکید بر نقش نظام برنامه ریزی فضای عمومی در شهرهای مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند و طوری طراحی و مدیریت شوند که نیازهای استفاده کنندگان خود را برطرف سازند. آگاهی از نیازها و ترجیحات مردم و طراحی فضا با در نظر گرفتن این نیازمندی ها یکی از مهمترین شروط موفقیت فضای عمومی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، رفتار مردم در شهرهای بزرگ را بسیار شبیه هم می داند، در حالی که براساس این ادعا، این همانندی میان مردمی که با همان ملیت در شهرهای کوچک زندگی می کنند، بسیار کمتر است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق مقایسه تطبیقی میزان این همانی عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی در ذهن و رفتار شهروندان و قیاس نقش بالقوه نظام برنامه ریزی در ارتقای موفقیت فضای عمومی در دو شهر تهران و آنکارا می باشد. در این تحقیق که بر اساس ماهیت و روش توصیفی و از نظر شیوه نگارش توصیفی - تحلیلی است، به منظور شناسایی مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی از دیدگاه کاربران (جنبه ذهنی)، میزان تطابق عوامل ذهنی یاد شده با ویژگی های عینی فضاهای منتخب کاربران (جنبه عینی) و مقایسه تطبیقی میزان شباهت نتایج در دو شهر یاد شده از روش کیفی ریپ (تحقیق توصیفی موردی) و ابزار مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. به منظور بررسی مقایسه ای نقش نظام برنامه ریزی در موفقیت فضاهای عمومی نیز روش تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی به کار رفته است.حجم نمونه در این تحقیق بر اساس روش ریپ 300 نفر می باشد که از جامعه آماری دانشجویان رشته معماری و طراحی صنعتی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز(150 نفر) و متو آنکارا (150نفر) به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق فرض یکسان بودن اولویت ها و نیازهای مردم در شهرهای بزرگ را تأیید نموده و نشان می دهد که تفاوت اندکی میان ذهنیت شکل گرفته از یک فضای موفق با ترجیح فضا برای حضور در اوقات فراغت وجود دارد و ذهنیت شهروندان با عینت اتفاق افتاده تقریباً منطبق است. یکسان بودن افق طرح در برنامه ریزی از مقیاس ملی تا محلی، وجود برنامه ریزی در سطح ملی برای جذب توریست و مطرح شدن آنکارا به عنوان یک شهر جهانی و تلاش برای کسب جایگاه در میان کشورهای اروپایی از مواردی است که توجه به کیفیت فضای عمومی در آنکارا را ارتقا داده؛ هر چند برنامه ریزی جامع مستقلی برای فضاهای عمومی در این شهر همانند تهران وجود ندارد.
بررسی تأثیر ابعاد سلامت بر انتخاب مسکن استیجاری در بین شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
55 - 68
حوزههای تخصصی:
وضعیت اقتصادی افراد در جوامع کنونی، نقش مهمی در گرایش به زندگی آنها در گونه های آپارتمانی و تبدیل آن به یک الگوی رایج در مسکن شهری دارد. این در حالی است که زندگی در این گونه فضاها با مشکلات عدیده ای چون افزایش میزان کمبود ویتامینD ، اضافه وزن و کاهش سلامت جسمانی، انواع آسیب های اجتماعی، کاهش فضاهای شخصی و کاهش سطح سلامت روانی همراه است که این موارد خود تهدید کننده سلامت ساکنان به شمار می رود. با این حال از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، سلامت به معنای تأمین همزمان سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. بنابراین به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی افراد، تأثیر مستقیم و بی واسطه ای بر کیفیت زندگی و تأمین سلامت آنها دارد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی سه بعد سلامت در ترجیحات مردم با وضعیت اقتصادی متفاوت، به هنگام انتخاب مسکن آپارتمانی و اولویت مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب آنها در این سه حوزه است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر به دنبال آن است تا روشن نماید کدام بعد سلامت در ترجیحات افراد در انتخاب مسکن در اولویت قرار دارد و آیا وضعیت اقتصادی مردم بر ترجیحات آنان تأثیرگذار است یا خیر؟ به همین منظور روش پژوهش حاضر، ترکیبی از نوع توصیفی_پیمایشی انتخاب شده و از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS23 برای تحلیل داده ها و از آزمون های فریدمن و آنوا برای به آزمون گذاشتن فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، مبین آن است که میان سطح اقتصادی افراد بر نوع ترجیحات آنها در انتخاب مسکن از بعد سلامت تأثیرگذار است. به این ترتیب که توجه به شاخص های سلامت روان در بالاترین سطح در انتخاب مسکن برای همه اقشار اقتصادی قرار دارد و با افزایش توان اقتصادی خانوار، توجه به شاخص های سلامت اجتماعی بر شاخص های سلامت جسمانی پیشی می گیرد.