فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۰۱ تا ۶٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۵۳۴-۵۱۵
حوزههای تخصصی:
اسلام در تمام شئون خود دینی اجتماعی است؛ چنانچه یکی از آشکارترین وجوه هویتی جامعه و شهر اسلامی، مسجد است که به سبب بعد عقلانی و معنوی ویژه خود همواره نقشی بنیادی داشته است. به نظر می رسد امروزه این نقش برجسته مساجد در سازماندهی ساختار کالبدی و اجتماعی شهرهای اسلامی، و در شهرهای معاصر ایرانی- اسلامی در حال کم رنگ شدن است. از این رو، توجه اصلی این مقاله به شناسایی ویژگی های معنایی و کالبدی خاص مساجد کهن در شهرهای ایرانی اسلامی است که می توانند امروزه نیز به عنوان عامل نظام بخش کالبدی و اجتماعی شهر مسلمانان ایفای نقش نمایند. به این منظور و به عنوان نمونه پژوهی مسجد وکیل و مسجدفاطمه الزهرا شیراز انتخاب شده است. ذکر این نکته ضروری است که پژوهش حاضر از روش تطبیقی- تحلیلی و روش تاریخی و مقایسه ای با استفاده از طیف لیکرت و آزمون پایایی آلفای کرونباخ و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بهره گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مسجد وکیل، مسجدی است که نگاهی گذارا به فرآیند شکل گیری و تاثیرگذاری آن در بافت تاریخی شیراز بیانگر تاثیر شگرف آن در تلفیق مطلوب زندگی روزمره شهروندان و عملکردهای سنتی مساجد و مکانی مقدس است که در دوره های مختلف تاریخی تا پیش از قرن حاضر، محل برگزاری رویدادهای مهم اجتماعی و برقراری تعاملات مطلوب اجتماعی میان شهروندان بوده است. در حالیکه مسجد فاطمه الزهرا که در دوران معاصر ساخته شده است و فاقد تاثیرگذاری اثربخش کالبدی و اجتماعی شهری می باشد که می توان یکی از عوامل اثرگذار بر بی اعتباری قرارگاه های رفتاری آن را کمرنگی و تضعیف عنصر جلوخان در ساختار کالبدی آن در حوزه مولفه های سازمان فضایی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، نشانه ، غنای حسی، و خوانایی دانست.
احیاء و ساماندهی بافتهای فرسوده شهری در راستای توانمندسازی زنان شهروند؛ موردپژوهی: اقدامات شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۳۴-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
امروزه بافتهای فرسوده شهرها، نیازمند توجه بیشتری در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری برای ساماندهی و احیاء می باشد که در این میان تغییر کاربری این فضاها همزمان با فرایند ساماندهی و نوسازی می تواند راهگشای استفاده مجدد از این فضاها باشد. از سویی دیگر، زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر اجتماعی لازم است مورد توجه مدیریت شهری و شهرداریها قرار گیرند که در این میان اقدامات مرکز امور بانوان شهرداری تهران در این رابطه حائز اهمیت است. بر این اساس، در این مقاله در روش توصیفی و تحلیلی و ارزیابی استدلالی به موضوع تغییر کاربری بافتهای فرسوده برای مراکز تفریحی، اجتماعی و اقتصادی بانوان منجمله مراکز شهربانو پرداخته شده است. مرجع تحلیل آمار مرکز امور زنان شهرداری تهران و تحلیل ادبیات نظری در این رابطه بوده است. نتایج تحقیق نیز ضمن اشاره به میزان خدمات رسانی شهرداری تهران و امور زنان منجمله در طرح های توانمندسازی و مجموعه های شهربانو، به ارائه راهکارهایی در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در حوزه وظایف شهرداری و مدیریت شهری تهران معطوف شده و پیشنهاداتی را در این رابطه مورد اشاره قرار داده است.
ظرفیت سنجی ارتقای نقش شهرداریها در مدیریت مسکن شهری (نمونه موردی: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۸۶-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
The analysis of frontier cooperative function (NGOS) in border and central regions' sustainable development (Case study: frontier regions of Golestan Province in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۴۸-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
This research aims to study the role and function of economic-social nongovernmental organizations' frontier cooperatives in sustainable development with emphasize on developing cooperatives in frontier regions. In this research study the position, function and performance of cooperatives of four frontier cities including Agh Gola city, Gaz port city, Turkman port city and kelaleh were selected, studied and analyzed. The method of study was descriptive-analytical and data documental collection was analyzed in three dimensions of sustainable development including economic, social and environmental by using econometrics (OLS). The results of data analyses have showed that the activities of nongovernmental organizations such as frontier cooperatives of these regions leave the most effects respectively in the field of social, economic and environmental indicators. In the other word, through development in frontier cooperatives and expansion of their activities in borders, at first they had the most positive effect in development of social indicators and at the second degree , they had effect on economic and environmental indicators and dimensions and the relationship between frontier cooperatives' innate duties and their further development with sustainable development of border and central regions is always significant and some strategic programs must be planned in these fields and its relative dimensions.
بررسی و تحلیل عملکرد مدیریت شهری از منظر مشارکت محلی و شهروندمداری؛ مورد: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۳۶-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
با رشد شهرنشینی، ایجاد و توسعه شهرها و تاثیرات مختلف آن بر جوامع شهرنشین لزوم توجه به برنامه ریزی مشارکتی، جهت استفاده از مسئولیت پذیری، مشارکت شهروندان، عدالت و حقوق شهروندی و پاسخ گویی به شهروندان، جهت توانمندسازیِ عملکرد مدیریت شهری، اهمیتی دوچندان می یابد. بنابراین از آنجایی که مدیریت شهری، ارتباط تنگاتنگی با جامعه شهری، شهروندمداری، تقویت مشارکت شهروندی و توجه به خواست و نظر شهروندان در اداره امور محلی و شهری دارد، مطالعه در این زمینه می تواند از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. با این مقدمه، پژوهش حاضر نیز با علم به اهمیت مقوله شهروندمداری و موضوعات پیرامون مدیریت شهری و محلی، به بررسی این مهم در یکی از شهرهای شمالی ایران پرداخته است. پژوهش حاضر در شهر بابلسر به عنوان محدوده پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل متغیرها، میدانی و از لحاظ نحوه پردازش اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی می باشد. روش مطالعه استفاده شده نیز اسنادی- تحلیلی و پیمایشی بوده که با هدف بررسی عملکرد مدیریت شهری از دریچه مشارکت محلی و شهروندمداری به بررسی مقوله آرمان مشارکت محلی و شهروندمداری در شهر مذکور پرداخته است. نتایج این مطالعه که بااستفاده از ابزارهای نرم افزاریی مانند ArcGIS، SPSS و همچنین آزمون های آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA)، کندال و پیرسون می باشد حاکی از آن است که وضعیت نواحی شهر بابلسر از منظر شهر شهروندمدار نتایج چندان مطلوبی ندارد؛ بطوری که این موضوع نشانگر آن است که شهر بابلسر بر اساس اصول شهروندمداری اداره نمی شود و اغلب شهروندان و نیز مدیران شهری آمادگی و زمینه ذهنی لازم برای درک شهر شهروندمدار را نیافته اند.
Model to evaluate faculty competence in higher education of educational city(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۲۸۲-۲۶۹
حوزههای تخصصی:
Today country success in economic, social, political , cultural and tendencies are the hostages and pawns of coherent and dynamic didactic system and approved; The education and didactic programs for qualification improvement and dynamism need to evaluate and scrutiny quantitatively and qualitatively. Current study started with the goal of presenting faculty competency evaluation for the reason of qualitative improvement of Islamic Azad University. Research in term of how to collect and compilation the data is descriptive- survey and in term of goal and target type is practical that by doing general scrutiny in literature and subject history and past, we drawled the theoretical frame and conceptual model in this study. Nominee educational members opinions (faculty members (self- assessment), supervisors (superiors), students (clients) of Fars stat Islamic Azad different universities, are the research society. In this research with researcher evaluation in 24 active units in Fars state, approximately 125000 persons examined. That sample volume selected by the clustered random sampling method (kerjesi and Morgan formula), 380 persons, for the reason of collecting dates we used a researcher questionnaire that its validity confirmed by the specialists and its stability calculated by using the Kronbakh’s Alfa method 0.84.Researche questionnaire includes effective component in competency in five general axis, collects the data. Then with using 360 degree evaluation method, executed. For the data analysis me used descriptive statistic method and elicitation statistic (fact oral analysis, vilkakson and Friedman) that the results of the study as follows: 1.drawing the model of competency evaluation of faculty (main dimension of evaluation indexes of faculty competency’s).2.in the field of evaluation of current situation from the dimensions and competence skill parameters, ethical values, role, personal, favorable status exists. But in the performance and functional dimension and its subcomponents unfavorable status and lower than average level evaluated and the results of ranking of evaluation of dimensions of competency’s of faculty in order the most priority is related to skill dimension and the least priority is related functional and performance dimension.
بررسی و اولویت بندی موانع استقرار مدیریت دانش در شرکت مادرتخصصی فرودگاههای کشور با روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش باید به سازمان به عنوان یک کل نگاه کرد و همه این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها در سازمان شناسایی و تحلیل شود. در این پژوهش به بررسی موانع استقرار مدیریت دانش در شرکت مادرتخصصی فرودگاههای کشور پرداخته شده و سپس اولویت بندی خواهند شد. پس از ارزیابی روشها و تکنیکهای موجود جهت رسیدن به پاسخ، روش تحلیل سلسله مراتبی به عنوان مناسب ترین روش انتخاب شد. جهت تعیین اولویت عوامل با روش تحلیل سلسله مراتبی، ماتریس های مقایسه ای تشکیل شده و جهت تعیین سازگاری مقایسه ها با استفاده از فرمول نرخ سازگاری، دامنه سازگاری کلیه مقایسه ها، محاسبه شد که نتایج حاصله مؤید این مطلب بوده که مقایسه های زوجی انجام شده از سازگاری مناسبی برخوردار بوده است. نتایج نهایی حاصل از اولویت بندی موانع اصلی، بیانگر اینست که به ترتیب معیارهای عوامل فرهنگی، عوامل انسانی، عوامل فنی و تکنولوژیکی، عوامل برون سازمانی و عوامل ساختاری از درجه اولویت برخوردار می باشند. و پنج مانع به ترتیب اولویت، عدم طراحی و اجرای فعالیت های فرهنگ سازی در زمینه خلق و تبادل دانش، عدم وجود محیط مبتنی بر اعتماد نسبت به تسهیم دانش، عدم پشتیبانی کافی فرهنگ سازمانی موجود از فعالیتهای خلق و انتقال دانش، عدم حمایت مدیریت ارشد سازمان از مدیریت دانش و عدم امکان دستیابی سازمان ها به اطلاعات و دانش مورد نیاز در سطح ملی و فراملی می باشند.
ارزیابی تطبیقی رفتار حرارتی و تهویه در بناهای مسکونی بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران (مطالعه موردی: خانه کلبادی ساری و خانه آقاجان نسب بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۵۰-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
از اواسط دهه 1970 نیاز فوری به کاهش استفاده از انرژی در گرمایش و سرمایش ساختمانها در سراسر جهان وجود داشته است. در کشورهای در حال توسعه، مصرف انرژی برای حفظ محیط مطلوب در ساختمانها، بزرگترین بخش از کل تقاضای انرژی را تشکیل می دهد. در کشورهای پیشرفته، نسبت مصرف انرژی برای ساختمانها بزرگ تر از آن چیزی است که برای مقاصد دیگر استفاده می شود. جهان سعی می کند انرژی پاک را جایگزین انرژی فسیلی کند. از طرفی آسایش، از نیاز های مورد توجه انسان در همه دوره های زندگی او بوده است. این آسایش از طرق گوناگون برای انسان ها بوجود می آمده یا از آنها سلب می شده است. اما آسایش در بنا مهمترین مسئله در این رابطه می باشد. یکی از عوامل مورد توجه برای دسترسی به این مهم، فضایی دارای آسایش است که از طریق ایجاد محیطی مناسب از نظر دما و تهویه قابل دسترسی است. بناهای مسکونی در گذشته طوری اقلیمی طراحی می شدند که گرمایش، سرمایش و تهویه طبیعی پاسخگوی همه نیازهای اقلیمی آنها بوده است. در تحقیق حاضر به بررسی رفتار حرارتی دو بنای مسکونی )خانه کلبادی و خانه آقاجان نسب) توسط نرم افزار اکوتکت و دیزاین بیلدر پرداخته و با تحلیل یافته ها، چگونگی همسازی معماری با اقلیم مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نتایج، این راهکارها هرچند ساده اما کاملا با تفکر صورت می گرفتند تا بنا همساز با اقلیم بوده و کمترین مصرف انرژی را داشته باشد. در جمع بندی نهایی این دو بنای مسکونی بیشترین زمان ممکن را در دمای 22 درجه سپری می کنند و در مجموع 40 تا 42 درصد در آسایش قرار داشتند. بنابراین راهکارها، افزایش بازه ساعات آسایش حرارتی در فضای داخل، و کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش و گرمایش را به همراه داشته است. امید است تا بتوان این نتایج را در طراحی بناهای کنونی به کار برد و نقشی در بکارگیری معماری همساز با اقلیم و معماری پایدار ایفا کرد.
نشانه شناسی و معنایابی مفاهیم عرفان شناختی در معماری و شهرسازی با تلفیق «عرفان اسلامی و رمزگان اِمبرتُو اکُو»؛ موردپژوهی: معماری صفوی مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۷۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی و معنایابی مفاهیم عرفانی در معماری و شهرسازی نشان از کاربرد مفاهیم روحانی در کالبد معماری و شهر است که می تواند از بستر دیدگاه عرفان اسلامی و یا غرب مورد بررسی قرار گیرد؛ همانطور که در دورانِ صفوی، ارتباط و برهمکنش معنادارِ مضامین عرفان شناختی و معنوی با کالبد و ساختار معماری شهری از منظر رویکردی نشانه شناختی با سایر عناصر کالبدی معماری شهری در کل مجموعه شهر، نشان از همپیوندی و پیوستاری قرین؛ و ارتباطی هماهنگ و معنادار با ساختار کالبدی و فضایی معماری ایرانی- اسلامی نشان دارد؛ چنانچه از دیرباز با تکیه بر غنای تحسین برانگیز در فرم و معنای معماری این سرزمین بوده است که ابعاد نشانه شناختی حامل ارزش های والای معنوی به منصه ظهور رسیده و معماری سنتی ایران خاصه در دوران اسلامی را، علاوه بر رعایت اصول کاربردی و تزیینی، محمل بروز مفاهیمی دینی و اعتقادی قرار داده و در نتیجه، در آثار معماری اسلامی همواره رابطه ای تنگاتنگ میان صورت و معنا را ایجاد کرده است. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی در مرحله ادبیات و مبانی نظری و تحلیل ساختاری در مرحله تحلیلی، با رویکرد «نشانه شناسی امبرتو اکو» و «تبارشناسی عرفان اسلامی» و با استفاده از منابع کتابخانه ای، تلاش می گردد تا فرایند خلق معانی و شیوه های بیان مضامین عرفانی، در معماری شهری عصر صفوی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در معماری عصر صفوی خاصه در شهر اصفهان، هر یک از اجزاء نخست به گونه ای مستقل و با توجه به ظرفیت حملِ معنا، تداعی بخش یکی از مضامین عرفانی شده-اند. در ضمن، بناهای مختلف در ساختارِ شهر، در یک زنجیره معنایی پیوسته ای قرار گرفته اند که نهایتاً به خلق معنایی ژرف تر در ساختارِ کلانِ شهر منجر می گردد که ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم و مضامین عرفان شناختی داشته و دارد.
بررسی و نقد گرایش ها و روش های هرمنوتیکی به فهم مندی معماری و شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، بررسی و نقد گرایش ها و روش های هرمنوتیکی به فهم مندی معماری و شهر است. در این مقاله، ضمن مرور مختصر بر تاریخچه هرمنوتیک (پیشامدرن، مدرن و معاصر)، گرایشها و روش مندی هرمنوتیکی معاصر به مقوله فم زیبایی شناسی معماری شهری معاصر به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. سپس، از خلال روش شناسی هرمنوتیک انتقادی به کاستیها و نارساییهای نظریه ها و روشهای هرمنوتیکی در نقد معماری و شهر اشاره می شود. روش تحقیق این مقاله توصیفی و تحلیلی در مرحله مبانی نظری و روش تحلیل استدلال منطقی در مرحله ارزیابی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرمنوتیک فلسفی با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها در ادراک معماری، حلقه فهم در مفهوم شناخت شهری، زبان و تاریخ مندی طراحی شهرها، ادغام افقها و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آنها، به مقوله معماری شهری و زیبایی شناسی وابسته به آن نظر داشته است؛ چنانچه به نظر می رسد که دیدگاه های دوره تجدد درباره پیشداوری، حجیت و سنت، کانون انتقادات دوره فراتجدد است. در رویکردهای فراتجدد هرمنوتیک دوره تجدد جریانی محافظه کارانه است، زیرا این هرمنوتیک نمی تواند خود را از اقتدار موجود در سنت رها نماید. در انتها نیز به این مهم اشاره شده است که فهم معماری و معیارهای شناخت شناختی دوران جدید، مقوله پر از اغتشاش مفهومی و سرشار از تناقضهای بنیادی است.
بررسی رابطه میان میزان استفاده از رسانه های جمعی در شهرها و اعتماد سیاسی شهروندی؛ نمونه موردی: معلمین شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۷۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مقولاتی که برای اداره کنندگان یک جامعه بسیار حائز اهمیت است، موضوع اعتماد سیاسی است. طبق یک تعریف، اعتماد سیاسی نگرش مثبت به نظام سیاسی، نهادهای سیاسی و کنشگران سیاسی یا متصدیان اقتدار در جامعه است. افزایش اعتماد سیاسی موجب حمایت و پشتیباتی مردم از مسئولان، رعایت قوانین و مقررات توسط آنها، افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی، اعتماد به سازمان ها و نهادهای دولتی و در کل موجب افزایش مشروعیت سیاسی نظام می شود. ازجمله اقشار بسیار تاثیرگذار در تمامی جوامع، قشر معلمین می باشند که سنجش دیدگاه های آنان در خصوص نظام، با توجه به ارتباطی که با دانش آموزان دارند، می تواند اثرات مهمی در جامعه پذیری آنها داشته باشد. از جمله عوامل موثر بر این اعتماد سیاسی، رسانه های جمعی می باشند. تحقیق حاضر به روش پیمایشی با نمونه 390 نفر از شهروندان شهرستان سبزوار و با استفاده از نظریه کاشت، در پی پاسخ به این سوال بوده که اعتماد سیاسی شهروندان سبزوار به چه میزان بوده و تاثیر برخی رسانه جمعی بر اعتماد سیاسی چگونه است. نتایج حاکی از رابطه معکوس و منفی میان رسانه هایی مانند ماهواره و فیس بوک و توییتر و اعتماد سیاسی معلمان می باشد.
تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر انسجام کالبد شهری در فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی (نمونه موردی: مرکز محله شهیدگاه اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۱۶-۳۰۱
حوزههای تخصصی:
شهرها و فضاهای شهری، همانند بسیاری از مصنوعات ساخت دست بشر، در گذر زمان دچار فرسودگی و تأثیرات ناشی از آن در کالبد و عملکرد خود می باشند. عدم تصمیم گیری به موقع سازمان های دولتی برای کاهش تأثیر فرسودگی بر کالبد و فقدان هماهنگی بین آن ها، در کنار کمرنگ شدن حس تعلق شهروندان به مکان، منجر به عدم حفاظت و نگهداری از بافت ها و در نتیجه تشدید فرسودگی آن ها گشته است. تمام این رویدادها عاملی برای از میان رفتن انسجام کالبدی در بافت و ایجاد حس عدم یکپارچگی در ذهن شهروندان می شود. با توجه به اینکه بافت های تاریخی هر شهر، حافظه تاریخی یک ملت و بخش های جدایی ناپذیر و هویت بخش آن شهر هستند، جاری ساختن مجدد زندگی شهری در آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این امر می تواند از طریق بازنگری در فضاهای عمومی رهاشده در بافت های تاریخی و تجدید حیات آن ها به عنوان محل هایی برای برقراری تعامل اجتماعی شهروندان، صورت پذیرد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت عوامل انسجام بخشِ به فراموشی سپرده شده یا کم اثر شده بافت های تاریخی، تحلیل آنها، ارائه راهکارهایی کارآمد برای پیوند فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی با شهر به صورت یک کلیت یکپارچه با استفاده از عوامل منتج از پژوهش می باشد. به ویژه آنکه بازنگری توأم با تجدید حیات این فضاها، علاوه بر اعتلای مناسبات درون بافتی، می تواند به رونق صنعت گردشگری و مآلاً بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی شهر منجر گردد. برای رسیدن به این منظور از روش های تحقیق اسنادی (کتب، مقالات و طرح های فرادست) و میدانی (گشت زدن و عکس برداری از محیط) بهره گرفته شده است که در انتها با تحلیل و نتیجه گیری از آن ها، به عوامل ناکارآمدی اصلی (از جهت انسجام و یکپارچگی کالبدی) مرکز محله شهیدگاه اردبیل به عنوان یک فضای عمومی واقع در بافت تاریخی ارزشمند، پرداخته شده و پس از تحلیل این عوامل، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود، ارائه می گردد. شایان توجه است که رفع مشکلات یک بافت تاریخی و رسیدن به یک وضعیت مطلوب، نیازمند راهکارهایی بنیادی تر، با صرف زمان و هزینه بیشتر خواهد بود.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل کلیدی مؤثر بر افزایش کیفیت آموزش عالی ایران و ارائه راهکارهای بهینه (مطالعه موردی: رشته های شهرسازی و علوم تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۹۸-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
The impact of brand equity on price premium, brand extension, brand preference and purchase intention(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
One of the most valuable assets of each firm is the brand of that firm. Whatever the brand equity is more in the consumers, mind, the firm can gain more benefits from the consumers in its shadow. The continuous controlling of this concept is as a necessary step in its effective management. In recent decades, studying and searching about the brand has allocated a special position in different domains such as university and business market to itself. Most of the researchers and managers of companies have concluded that the most valuable asset of a firm for improvement of marketing is the knowledge of branding which is accomplished by investing in marketing plans and creates the brand picture in the consumer&rsquos mind. With regard to this important, studying the effective factors on the brand equity and its effects on the customer responses with a comprehensive look which includes both dimensions is needed. In this research we intend to design an optimal model for Samsung company to study that which variables can have the most effect and also they can have what effect on the customer behavior and response. The purpose of doing this research is to introduce the conceptual model about the effect of the Marketing Mix elements on the brand equity and its relation with the customer responses. This research has been a descriptive-survey kind and the field information was collected by the questionnaire tool. The statistical population of this research includes the consumers of the audio-video products of Samsung company. The sample size was assessed according to the Coachran formula in the unlimited population including 384 samples and data analysis was done with modeling the structural equations by statistical software named SPSS and LISREL. The research results have indicated the existence of positive relation between the research variables and fitting the conceptual model of the research.
مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی شهرهای میانی ایران؛ مورد پژوهی: زنجان و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۶۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه شهری مدیریتی است هم افزا،با حضور تمامی ذی نفعان و ذی نفوذان شهری در چارچوب نهادی، سازمانی و قانونی مشخص به منظور ارتقاء سطح مدیریت شهری و پایدار نمودن زیست پذیری شهر. این مقاله سعی بر آن داشته است با بررسی ساختار مدیریت شهری شهرهای میانی ایران (زنجان و همدان) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با نگرش مدیریت یکپارچه بپردازد. روش تحقیق پژوهش از نوع پیمایشی- کمی بوده که با استفاده از روش اسنادی و میدانی گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای ستاد توانمند سازی اسکان غیررسمی، (بخش دولتی و عمومی) نهادهای مردمی و مردم ساکن در بافتهای اسکان غیر رسمی و فعالان اقتصادی (بخش خصوصی) مستقر در این بافتها می باشد. حجم نمونه برآورد شده برای بخش دولتی و عمومی 18 سازمان، برای بخش مردمی 620 نمونه و برای بخش خصوصی510 نمونه بوده است که با استفاده از روش آزمون میانگین و مدل تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در شهرهای میانی ایران مدیریت یکپارچه شهری عملکرد نیافته و مدیریت شهری دارای نگرش و کارکرد سنتی است و نتیجه این نوع نگرش ناکارمدی طرح های ساماندهی و گسترش مسائل شهری در بافتهای اسکان غیررسمی است. از طرف دیگر تشریک مساعی نهادی (هم افزایی نهادی) بعنوان پیش شرط پیاده سازی مدیریت یکپارچه در حال حاضر در این شهرها نامناسب و در پایه چرخه حیات مدیریت یکپارچه شهری واقع شده است.
مدیریت نوین مالی ضرورتی مغفول در پاسخگویی مدیریت شهری (تاملی در چالش های حقوقی بودجه ریزی عملیاتی در نظام حقوقی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۷۴-۵۵
حوزههای تخصصی:
مفهوم پاسخگویی در طول زمان تکامل یافته است و از حفاظت از دارایی ها به مدیریت و سپس به پاسخگویی در برابر اقدامات و نتایج به دست آمده تبدیل شده است. از طرفی نیز تحوّلات به وجود آمده در نقش و مأموریت های دولت در اداره امور جامعه، نظام های بودجه ریزی و مدیریت مالی دولت ها را نیز متحوّل ساخته است. افزایش «صرفه اقتصادی»، «کارایی» و «اثربخشی» بودجه، نحوه تخصیص منابع از طریق تاکید بر اهداف سنجش پذیر، افزایش پاسخگویی مسوولان امر در قبال اعطای آزادی عمل بیشتر از جمله ویژگی های خاص بودجه ریزی عملیاتی نسبت به سایر شیوه های بودجه ریزی می باشند که دولتها را جهت استقرار چنین شیوه ای اقناع نموده است. وجود قانون بودجه ای جامع، تعریف وتصویب اهداف و فعالیت های دستگاه های اجرایی توسط قانونگذار با لحاظ اصل حاکمیت قانون، اعمال نظام حسابرسی مبتنی بر عملکرد به وسیله مراجع نظارتی، وجود اختیارات لازم برای قوّه مقننه و پاسخگویی دولت از جمله بسترهای حقوقی لازم جهت استقرار بودجه ریزی عملیاتی می باشد که با وجود مشکلات ساختاری و قانونی موجود در کشور هیچ یک از عناصر مذکور به طور کامل تأمین نشده اند که در این پژوهش به بررسی اساسی ترین الزامات حقوقی استقرار بودجه ریزی مزبور پرداخته می شود.
هنجاریابی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه ارتقاء فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۰۶-۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق شناسائی مولفه های کلیدی حاصل از تجارب صاحب نظران و شهروندان شهر تهران که امکان ارتقاء فرهنگ شهروندی محلات را از طریق فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات شده اند و ارائه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شد که در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر صاحب نظران حوزه فرهنگی مدیریت شهری، مدیران فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات و شهروندان شهر تهران عضو این فرهنگسراها بودند که با مشارکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه پیش اشباع شده حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، روایی بیرونی، توصیفی و تفسیری استفاده شد و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری (2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 3 گروه مولفه ارتقاء دهنده فرهنگ شهروند، مولفه های تعدیل کننده و پیامدهای حاصل از ارتقاء فرهنگ شهروندی طبقه بندی شدند که عبارت بودند از: مقوله فرهنگ شهروندی، اعتماد اجتماعی، مدیریت آسیبهای اجتماعی، توسعه ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی، تقویت سبک زندگی، بهبود ارتباط شهروندان با دولت، ارتقاء و توسعه فردی شهروندان، مدیریت شکاف بین نسلی اشاره نمود. پس از استخراج مولفه ها بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوائی استفاده گردید. از سوی دیگر قابلیت اعتماد ابزار با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل ارتقاء فرهنگ شهروندی، محیطی، جمعیت شناختی و پیامدهای ارتقاء فرهنگ شهروندی 950/0، 758/0، 773/0 و 962/0 برآورد شد و با روش نمونه گیری طبقه ای 1290 نمونه محاسبه گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی نشان داد که برنامه ریزی امور فرهنگی، آموزش شهروندان، ترویج سمبلها و نمادهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی و مدیریت فرهنگسراها به ترتیب با ضرایب تاثیر 310/0، 338/0، 333/0 و 372/0 بر توسعه اعتماد اجتماعی، تقویت ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی و تقویت ارزشها و هنجارهای اجتماعی تاثیرگذار است. از سوی دیگر نتایج کمی این تحقیق نشان داد که متغیرهای محیطی بیشترین اثر تعدیلی را بر رابطه بین مولفه های ارتقاء فرهنگ شهروندی با توسعه فرهنگ شهروندی و توسعه اعتماد اجتماعی با ضریب تاثیر 130/0 و 124/0 دارند. در نهایت با توجه به مدل استخراج شده و نحوه ارتباط متغیرها در مدل تحقیق راهکارهایی جهت ارتقاء فرهنگ شهروندی ارائه شده است.
Image of a Neighborhood; a Hesitation on the Role and Impact of Neighborhood Involvement Sense in Promoting Social Participation (Case Study: Kuti Neighborhood of Bushehr)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Participation of people in their cities and neighborhoods has always been emphasized by researchers and experts in order to improve the quality of citizens’ life and having efficient urban management. However, it seems that providing participation contexts at local level by citizens needs preparations and substrates that facilitate participation. In the meantime, establishing a neighborhood management plan in order to provide participation contexts at local level by citizens can be considered as a movement in this regard. Accordingly, the purpose of the present research is to evaluate the relationship between neighborhood involvement sense and social participation of citizens. In this regard, Kuti neighborhood of Bushehr, which has valuable activity, physical, and social features, is investigated as a sample. In the present research, the research method is operational based on the purpose and descriptive-analytical and experimental-surveying based on the method. Thus, library studies have been used to explain literature and history of the research subject, and field methods have been used to collect data according to the nature of the research. The data were collected by a questionnaire among 60 residents of the Kuti neighborhood who were over 18 years old. The sampling method, used in this study, was random and SPSS software was used for data analysis. The results of this research indicate that there is a relationship between neighborhood involvement sense and preparation for participation. The correlation between these two variables was in the positive direction. In addition, by increasing the neighborhood involvement sense, the preparation for participation increases.
تبارشناسی رویکردهای تبیین جایگاه فضاهای باز عمومی در سکونتگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۲۶-۱۰۳
حوزههای تخصصی: