فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
149 - 220
حوزههای تخصصی:
سنجش درجه رضایتمندی فضایی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و... را دربرمی گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. شاخص های کیفی مسکن همواره به عنوان حساس ترین ابزار برنامه ریزی مسکن محسوب می شوند. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز دربرمی گیرد. رضایت از سکونت، امری چندبُعدی است و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان می تواند درجهت سنجش میزان دستیابی به اهداف پروژه های شهری مؤثر واقع شود و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقای کیفیت محیط زندگی به ویژه در مجتمع های مسکونی به کار برد. این پژوهش که با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز صورت گرفته، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و برای ارزیابی نهایی داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه چک لیست هایی برای تکنیک های پرسشنامه، مشاهده، بررسی ویژگی های مکانی-فضایی بوده و در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد در زمینه های دیاگرام عملکردی و فرم فضاهای خارجی در سطح بسیار خوب و فرم ساختمان، فرم فضاهای داخلی و ابعاد واحد مسکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و ابعاد و اندازه مشاعات، امکانات و ارتباطات فضای خارجی در حد متوسط (بالاتر از حد میانه) و تعداد اتاق های واحد مسکونی و تعداد واحدهای موجود در مجتمع در حد ضعیف (پایین تر از حد میانه) هستند و در کل میزان رضایتمندی ساکنان از این مجتمع مسکونی در بالاتر از حد متوسط قرار دارد.
تحلیلی بر اثرات توسعه فیزیکی شهرها بر آینده محیط زیست شهری (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید با رویکرد جذب جمعیت سرریز شهرهای بزرگ در فاصله نزدیک آنها احداث شده اند که با تداوم فرآیند جذب جمعیت، این شهرها نیز در آینده گرفتار مسائل زیست محیطی خواهند شد. آلودگی های هوا و صوتی ناشی از مهاجرت های آونگی و توسعه کالبدی منجر به رشد مسائل زیست محیطی در شهر جدید پرند شده است. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی اثرات توسعه فیزیکی شهر جدید پرند بر آینده محیط زیست این شهر است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری متخصصین و خبرگان و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 60 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق روش کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند ضرایب رگرسیون، آزمون T و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بخشی از مسائل زیست محیطی شهر جدید پرند از مجموعه شهری تهران تاثیر پذیرفته است. بخشی دیگر پیامد شکل گیری و توسعه خود شهر پرند می باشد که از جمله این موارد می توان به آلودگی هوای ناشی از فعالیت های صنعتی در بخش جنوبی شهر، آلودگی ناشی از فاضلاب شهری و صنعتی و تولید زباله های شهری، نزدیکی فرودگاه بین المللی امام خمینی، نزدیکی با جاده تهران – ساوه و نهایتا بادهای غالب منطقه (غرب به شرق) اشاره کرد. یافته های نشان می دهد افزایش شاخص هایی چون نرخ رشد مهاجرت- توسعه کالبدی- نرخ رشد شهرنشینی تاثیرات مستقیمی بر افزایش مسائل زیست محیطی شهر جدید پرند در شاخص هایی چون آلودگی صوتی و هوا (واقع شدن در کمربندی تهران- ساوه و افزایش مهاجرت های آونگی از شهر جدید پرند به تهران و کرج) و آلودگی های محیطی ناشی از توسعه فیزیکی این شهر (آلودگی های ناشی از توسعه کالبدی و رشد ساخت و سازها) دارد.
سنجش میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و منطقه های خلاق رشد اقتصاد کشور را باعث می شوند. شهرهای خلّاق ب ه عنوان مراک ز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این پژوهش با هدف رتبه بندی مناطق شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق انجام شده است، روش بررسی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از نظرات کارشناسان با استفاده از پرسشنامه و همچنین آمارنامه شهر اهواز استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق از مدل تصمیم گیری واسپاس و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در پژوهش حاضر مناطق شهری اهواز بر اساس 14 معیار از شاخص های شهر خلاق سطح بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین مناطق وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی واسپاس را منطقه یک با وزن 416/0 دارد، به عبارتی در منطقه یک که معیارها در سطح بالا هستند، زمینه تحقق شهر خلاق به مراتب بالاتر است. در مقابل کمترین میزان برخورداری مربوط به منطقه هشت با وزن 224/0 است. بنابراین مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند.
ارائه مدل مفهومی تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران بر مبنای نظریات فوکو و هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
69 - 84
حوزههای تخصصی:
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکل گیری طرح های توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصص هایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگ تر بوده و می توان گفت رشته نوپایی تلقی می شود. این قبیل پروژه ها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحقق پذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحقق پذیری پرداخته و با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافته های تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار می دهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخ های لازم برای پرسش های تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکل گیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحقق پذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژه ها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژه های طراحی شهری در ایران پیشنهاد می گردد.
نقش ظرفیت های پهنه های گردشگری حوزه نفوذ کلان شهرمشهد در توسعه پایدار شهری، نمونه موردی: دهستان ابرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارش های سازمان جهانی گردشگری بیانگر این مطلب می باشد که امروزه گردشگری به یکی از بزرگ ترین صنایع دنیا تبدیل شده است. آن چه که در بحث گردشگری حائز اهمیت است تنها مسائل اقتصادی از قبیل اشتغال زایی، ارزآوری و ... نمی باشد؛ بلکه نقش آن در توسعه پایدار شهری و در کنار آن پاسخگویی به یکی از مهم ترین نیازهای انسانی یعنی نیاز به امنیت، آرامش روحی و روانی و تفریح و سرگرمی است که انسان با رفتن به محیط های طبیعی و سپری کردن مدتی در آنجا، سبب ارضای این نیاز ذاتی او می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی پهنه های دارای قابلیت گردشگری در یکی از مناطق مستعد گردشگری در حوزه نفوذ کلان شهر مشهد، یعنی دهستان ابرده می باشد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است که از طریق مطالعات اسنادی و میدانی و هم چنین استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام می گیرد. بدین منظور، ابتداء عوامل مؤثر در پهنه بندی به روش دلفی شناسایی شده و سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نرم افزار expert choice به متغیرها وزن داده می شود. در ادامه لایه های مختلف در نرم افزار GIS به وسیله توابع overley تلفیق شده و امتیاز هر پهنه با توجه به کل عوامل مؤثر و وزن آن ها، به دست آمده و سپس کل پهنه ها به سه دسته پهنه های با ظرفیت بالا، متوسط و کم برای گردشگری، طبقه بندی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که تنها 15 درصد اراضی موجود در دهستان ابرده دارای ظرفیت بالای گردشگری می باشد که بر این اساس، در جهت رونق هر چه بیشترگردشگری در این منطقه لازم است با توجه به ظرفیت بالقوه موجود در هر پهنه، کاربری جاذب گردشگر برای آن ها پیشنهاد گردد.
اولویت بندی مولفه های مورد نیازپارکینگ های هوشمند در محیط های شهری (مطالعه موردی شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
203 - 218
حوزههای تخصصی:
امروزه تاثیر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در هیچ یک از جنبه های زندگی بشر قابل کتمان نیست. از آغاز هزاره سوم تاکنون همگرایی فناوریهای نانو، زیست فناوری، اطلاعات و ارتباطات و علوم شناختی در قالب حوزه ای واحد به نام NBIC1و استفاده از آن در مدیریت شهری و هوشمندسازی شهرهای از پیش موجود یا طراحی هوشمند شهرهای نوپدید روند رو به رشدی داشته است. اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، محیط زیست هوشمند، شهروندان هوشمند، سبک زندگی هوشمند و مدیریت اداری هوشمند از جمله موارد مورد نیاز در یک شهر هوشمند می باشند. در این بین، پارکینگ هوشمند به عنوان یکی از موارد تاثیر گذار در حمل و نقل هوشمند از اهمیت بالایی برخوردار است. پارکینگ هوشمند دارای 6 معیار سخت افزاری، نرم افزاری، سیستم تشخیص، سیستم پرداخت، سنسورها و تابلوهای راهنما می باشد. مجموع این معیارها دارای 32 مولفه است. با توجه به پروژه های هوشمند سازی انجام شده، کمتر پارکینگی را می توان یافت که همه ی این مولفه ها را دارا باشد. لذا اولویت بندی این مولفه ها در فرایند هوشمند سازی پارکینگ های شهر مرودشت از نگاه متخصصین این حوزه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، نظری و متکی بر تحلیل و توصیف است که تحلیل های آن، ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است که در آن اولویت بندی شاخص های پارکینگ هوشمند با استفاده از آزمون و رتبه بندی فریدمن و با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد پارکینگ های شهر مرودشت از نظر هوشمند سازی در وضعیت مناسبی قرار ندارند و در بهترین حالت میزان هوشمند سازی پارکینگ های شهر مرودشت 47 در صد می باشد.
سنجش میزان آگاهی اساتید دانشگاه از حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
مشارکت مبنایی است برای تبدیل فرد به شهروند. برای شهروند بودن در کامل ترین معنای آن، باید مؤثر و فعال بود. شهروندی فعال، معطوف به درگیرکردن مردم در فرا گرد تصمیم گیری است؛ مردمی که فرصت پیدا می کنند تا در زمینه های برنامه ریزی و انجام خدمات عمومی سخن گفته و به ارتقاء نتایج و خدمات بیندیشند. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آن ها در نظر می گیرد. این آگاهی دارای جنبه های مختلفی از قبیل آگاهی اجتماعی، آگاهی فرهنگی و ... است. آگاهی شهروندی، به معنای شناخت شهروندان از وظایف حکومت و شهرداری در قبال شهروندان و تلاش برای تحقق حقوق و اجرای تکالیفشان است. آگاهی از حقوق شهروندی موجب می شود که مشارکت شهروندان در امور شهری از مراتب پایداری، استمرار و مسئولیت پذیری بیش تری برخوردار گشته، مثمر ثمر گردد. این پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات مربوط به میزان آگاهی اساتید دانشگاه، به عنوان نیروی متخصص جامعه نموده است. به منظور تحلیل این اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد این گروه از سطح آگاهی بالایی درزمینه حقوق شهروندی برخوردار هستند. در ادامه به آزمون فرضیات مطرح شده پرداخته است.
نقش ویروس کرونا بر تخریب خلاق گردشگری (مطالعه موردی: شهر چابهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
35 - 49
حوزههای تخصصی:
در سال های گذشته اقتصاد جهانی شاهد رشد بسیار چشمگیر صنعت گردشگری بوده است؛ این صنعت توانست با پشت سر گذاش تن تحولات طولانی مدت و همراه با موفقیت، مسیر پرباری را با یک دهه رشد از زمان بحران مالی جهانی سپری نمای د. ام ا، این رشد و پویایی با شیوع و همه گیری جهانی بیماری کرونا دچار اختلال شد. هدف تحقیق حاضر، نقش ویروس کرونا بر تخریب خلاق گردشگری شهر چابهار است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها، اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر چابهار است که در سال 1395 تعداد 106739 نفر در شهر ساکن بوده اند. نمونه های انتخاب شده با استفاده از روش کوکران، 351 نفر است. در تجزیه و تحلیل داده ها بسته به مقیاس متغیرها و اهداف مورد نظر از میانگین، از آزمون T تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در محیط نرم افزار SPSS و آموس (Amos) استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون T، وضعیت ابعاد مذکور در شهر چابهار از سطح میانگین نرمال بالاتر قرار دارد. همچنین، به بررسی نقش ویروس کرونا بر تخریب خلاق گردشگری در شهر چابهار با مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اضطراب ناشی از ویروس کرونا دارای اثر مستقیم و معنادار بر تخریب خلاق گردشگری (0/0001 =P، 0/88=β) در شهر چابهار بود. همچنین، میزان و جهت سرمایه گذاری (0/036 =P، 13/0=β) دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تخریب خلاق گردشگری در شهر چابهار است. بیشترین میزان بار عاملی مربوط به شاخص رضایت از حضور گردشگران از متغیر نگرش مردم نسبت به گردشگری به میزان 0/9 و سپس شاخص های ترس از ابتلا به ویروس کرونا و نگرانی انتقال ویروس به دیگران از متغیر اضطراب ناشی از کرونا به ترتیب با بارهای عاملی 0/89 و 0/88 به دست آمد.
ارزیابی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران به مقصد با تأکید بر نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی ﺍﺯ مهم ترین ﻋﻮﺍﻣﻠﻰ کﻪ می تواند وفاداری گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد امنیت مقصد می باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز با نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد است. روش: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. اطلاعات ﻣﻮرد ﻧیﺎز ﺑﺮ اﺳﺎس روش اﺳﻨﺎدی و ﻣیﺪاﻧی(ابزار ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ) گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق، گردشگران خارجی بازدید کننده از شهر شیراز در سال 1398 است. حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل 200 گردشگر برآورد گردید. برای توزیع پرسشنامه از شیوه تصادفی ساده استفاده شد. داده های ﮔﺮدآوری ﺷﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس روش ﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻیﻔی و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃی ﻣﻮرد تجزیه و تحلیل ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ. یافته ها: امنیت با ضریب 0/20 به صورت مستقیم و با ضریب 0/07 با نقش میانجی تصویر مقصد و با ضریب 0/26 با نقش میانجی رضایتمندی تأثیر مثبتی بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز دارد. تأثیر کلی امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی نیز برابر با 0/53 است. نتایج: با افزایش سطح امنیت و بهبود این عامل در شهر شیراز شاهد افزایش وفاداری گردشگران خارجی به این شهر خواهیم بود که رونق هر چه بیشتر صنعت گردشگری این شهر را در پی دارد.
تلفیق ملاحظات واکنش در شرایط اضطراری و ارزیابی اثرات محیط زیستی(EIA)، برای تعیین مکان بهینه تأسیسات و خدمات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تعیین مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند در یک منطقه نمونه در شهر تهران است. برای این منظور منطقه 9 شهرداری تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد و مکان بهینه استقرار ایستگاه بازیافت پسماند با به کارگیری مجموعه ای از تکنیک های تصمیم گیری گروهی، تصمیم گیری چند معیاره، ارزیابی اثرات محیط زیستی و لحاظ نمودن ملاحظات مدیریت واکنش در شرایط اضطراری تعیین شد. ابتدا تکنیک دلفی کلاسیک برای شناسایی معیارهای مکانیابی و تکنیک دلفی فازی برای تعیین فاصله مجاز معیارها مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه با کاربرد نرم افزار Arc GIS و اعمال فواصل تعیین شده در خصوص هر یک از معیارها، غربالگری مناطق مستعد انجام گرفت و با در نظر گرفتن نتایج مطالعات میدانی، پنج آلترناتیو مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت پیشنهاد شد. در گام بعد با توجه به اینکه تعیین مکان بهینه نیازمند همسنجی این آلترناتیوها می باشد، دو گروه معیارهای محیط زیستی (استخراج شده از نتایج ارزیابی اثرات محیط زیستی) و معیارهای مدیریت واکنش در شرایط اضطراری (مبتی بر اصول و قواعد مدیریت واکنش در شرایط اضطراری) مورد استفاده قرار گرفت و در پایان با ساختاردهی مسئله در قالب تکنیک تحلیل سلسه مراتبی فازی، مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند تعیین شد. نتایج تحقیق مشخص نمود، آلترناتیو مکانی شماره 2 بهترین مکان برای احداث ایستگاه بازیافت پسماند می باشد. به دلیل اینکه این آلترناتیو نسبت به سایر آلترناتیوها بیشترین فاصله را از مراکز جمعیتی دارد، پتانسیل بالاتری در تحقق معیارهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی دارد؛ ضمن اینکه احتمال انتشار وضعیت های اضطراری به پهنه های سکونت را کاهش می دهد و علاوه بر این از بزرگراه فتح که یکی از زیرساخت های اصلی حمل و نقل این منطقه است نیز فاصله کمی دارد که با احداث راه دسترسی فرعی، امکان استفاده از خدمات امداد و نجات را تسهیل می نماید. این تحقیق علاوه بر اینکه نمونه عملی از امکان پذیری ترکیب تکنیک های رایج در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست با تکنیک های مورد استفاده در سایر زمینه های علمی را نشان می دهد، چارچوبی را برای تلفیق اصول مدیریت محیط زیست و مدیریت بحران در مکانیابی صنایع و خدمات در مناطق شهری ارائه می نماید.
شناسایی مزیت ها و توان های اقتصادی نواحی روستایی با رویکرد شکل گیری فضای یکپارچه عملکردی (مورد شناسی: روستاهای شهرستان سروآباد- استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
113 - 148
حوزههای تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران، نیاز است که با شناسایی مزیت های نسبی نقاط سکونتی یک مجموعه، سعی شود که این نقاط در یک فضای عملکردی بر مبنای مزیت های شان با یکدیگر رقابت کرده و فرصت های برابر پیشرفت را برای آن ها فرآهم آورد. در این راستا نیز، در پژوهش حاضر ابتدا میزان پایداری اقتصادی روستاهای منطقه مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفت؛ در ادامه توانمندی های فعلی و مزیت های نسبی نواحی روستایی درجهت شکل گیری فضای همگن عملکردی در 7 محور شناسایی شدند جامعه آماری این پژوهش شامل روستاهای شهرستان سروآباد از استان کردستان به تعداد 72 روستا است. برای سنجش وضعیت پایداری روستاها از 17 متغیر اقتصادی استفاده شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از حیث روش انجام؛ توصیفی-تحلیلی بوده که درجهت گردآوری داده ها از روش اسنادی و پیمایشی بهره گرفته است. داده های حاصل ازطریق اطلاعات سرشماری 1395 نواحی روستایی شهرستان سروآباد، قضاوت شفاهی گروه دلفی و بازدیدهای میدانی حاصل آمد و تجزیه وتحلیل آن ها با بهره گیری از تکنیک تاپسیس، ابزارهای آمار فضایی (شاخص خود همبستگی موران، لکه های داغ)، مقایسه دودویی، انجام گرفت. نتایج تحقیقی حاکی از آن است که میزان پایداری اقتصادی روستاهای منطقه در حد نیمه مناسب و از لحاظ توزیع فضایی نرمال و تصادفی است. از لحاظ تقسیم بندی روستاها در سه سطح پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار قرار گرفتند. 11 روستا از 72 یعنی کمتر از 16 درصد کل روستاهای شهرستان در طبقه پایدار، 25 روستا قریب به 35 درصد روستاهای منطقه، در طبقه نیمه پایدار توزیع یافته و 50 درصد (36 روستا) نیز در طبقه ناپایدار جای گرفته اند. همچنین توانمندی های فعلی و مزیت های نسبی نواحی روستایی در هفت محور، دارای مزیت های توسعه تجارت مرزی، تولید بادام درختی و گردشگری روستایی بر مبنای گردشگری غذایی؛ توسعه گردشگری روستایی بر مبنای طبیعت گردی، گردشگری فرهنگی و گردشگری سلامت (طبیعت درمانی، بهره گیری از گیاهان دارویی و...)؛ توسعه شیلات و تولید صنایع دستی؛ توسعه باغات و تولید توت فرنگی و فرآوری محصولات مرتبط با آن ها؛ دامداری و بهره گیری از توان های آب های معدنی و گیاهان دارویی؛ زراعت با تأکید بر کشت صیفی جات و کشت محصولات دیمی و آبی (گندم و جو)، تولید عسل و مزیت خدماتی-ارتباطی، شناسایی شدند تا با درنظرگرفتن منطقه به عنوان یک فضای عملکردی، فرصت های برابر توسعه به تمامی روستاها در یک نظم فضایی مطلوب، درجهت بهره مندی عادلانه از ثمرات توسعه داده شود. درنهایت نیز، راهکارهایی در راستای بهره مندی از مزیت های شناسایی شده درجهت حرکت در مسیر توسعه پایدار روستاها و شهرستان، ارائه شده است.
سنجش شاخص های خلاقیت شهری با بهره گیری از KBUD منطقه مورد مطالعه: مقایسه کلان شهرهای تهران، مشهد و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر سنجش شاخص های خلاقیت شهری و مقایسه سه کلان شهر تهران، مشهد و اصفهان بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربردی انجام شد. برای سنجش اطلاعات چهار معیار و 23 زیرمعیار استخراج شده که برای تعیین اهمیت نسبی معیارهای مورد پژوهش از مدل آنتروپی شانون و روش تحلیل رابطه ای خاکستری استفاده گردید. نوآوری تحقیق پرداختن به معیارهای مشترک خلاقیت شهری و توسعه شهری دانش پایه می باشد. یافته های تحقیق نشان داد که رتبه بندی نهایی کلان شهرها از نظر برخورداری از شاخص های خلاقیت شهری، کلان شهر تهران رتبه اول، کلان شهر مشهد رتبه دوم و کلان شهر اصفهان در رتبه سوم قرار دارند. همچنین اولویت بندی کلان شهرها در رابطه با توسعه شهری دانش پایه، تهران با کسب رتبه اول، مشهد در رتبه دوم و اصفهان در رتبه سوم قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که خلاقیت شهری مفهومی بالقوه است که در کلان شهرهای تهران، اصفهان و مشهد باید به طور جدی تقویت شود تا امکان توسعه شهری دانش پایه را فراهم کند. جنبه نوآورانه پژوهش نشان داد که زمانی توسعه دانش پایه امکان پذیر می شود که خلاقیت به همراه دانش در محیطی خلاق با اقتصاد دانش پایه و تحت نظارت مدیران دانشی به وسیله کارکنان دانشی صورت پذیرد.
واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری در منطقه سیستان با رویکرد آینده پژهی
حوزههای تخصصی:
در بازه زمانی کنونی، صنعت گردشگری راه گشای بسیاری از مسائل اقتصادی جوامع انسانی، به ویژه شهرها است؛ بطوری که این صنعت در بسیاری از مناطق زمینه ساز رشد و توسعه بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر صنعت گردشگری منطقه سیستان می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در سه مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار Micmac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است و پس از آن با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد. نمونه مورد مطالعه شامل 26 نفر از کارشناسان مرتبط با حوزه گردشگری در منطقه سیستان می باشند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع 27 شاخص در گردشگری سیستان اثرگذارند که در این بین 5 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی انتخاب شدند. این پیشران ها بیشترین اثرگذاری و کمترین اثرپذیری را داشتند که شامل پیشران های "وجود امنیت"، "وجود نیزارها و پرندگان مهاجر در دریاچه هامون"، "هزینه مناسب و ارزان"، "وجود 26 اثر باستانی ثبت شده در آثار ملی و بین المللی (شهر سوخته، سه کوهه، آتشکده زردتشتیان و ...)" و "خدمات رفاهی" می باشند. در این بین پیشران های "هزینه مناسب و ارزان"، "وجود 26 اثر باستانی ثبت شده در آثار ملی و بین المللی" بیشترین اثرگذاری را در توسعه صنعت گردشگری داشتند. از بین 4 سناریوی شناسایی شده، سناریوی اول با 02/71 درصد، محتمل ترین سناریو شناسایی شد.
تبیین وارزیابی بازآفرینی اقتصاد مبنای فضاهای خلاق شهری مستعد توسعه با رویکرد برندسازی (مطالعه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.
تحولات پژوهش های شهریِ شهر تهران در قرن اخیر؛ با تاکید بر مطالعات اجتماعی و برنامهریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
54 - 69
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تحولاتی که در یکصد سال اخیر در پژوهشهای شهری تهران بهخصوص در حوزههای اجتماعی و مدیریت و برنامهریزی صورت گرفته، پرداخته شده است. روش پژوهش، مرور سیستماتیک بوده است. تحولات پژوهشهای شهری تهران در شش دوره قابل تقسیم است: 1) دوره دهههای 1300 تا 1320 که دوره شکلگیری نهادی و فعالیتهای اجرایی در شهر تهران است. 2) دوره دوم، شامل دهههای 1320 و 1330 است. در این دوره مطالعات محدود شهری از تهران وجود دارد و اغلب نیز توسط مستشاران و مشاوران خارجی انجام گرفته و دولت راهبر اصلی مطالعات است. 3) دوره دهههای 1340 و 1350، دوره شکلگیری پژوهشهای شهری به معنای واقعی کلمه در تهران است. 4) دوره چهارم، شامل مطالعات دهه 1360 است. این دوره، تداوم مطالعات دوره قبلی است و در آن مسائل و مشکلات شهری همچون مهاجرت، حاشیهنشینی، معضلات شهری، حملونقل و ترافیک همچنان مطرح هستند. اما بحث عمران و طرحهای عمرانی با غلظت بیشتری مطرح است. سه دوره قبلی، دورههای نگاه مهندسی یا تکنوکراتیک به شهر و معضلات شهری است. 5) دوره پنجم دهه 1370 را شامل میشود. این دوره، دوره تغییر پارادایمی در مطالعات شهری تهران است. در این دهه ما شاهد توجه به مردم، مشارکت، رضایت و نگرش آنها و همچنین، حرکت به سمت مردم در برنامهریزیهای شهری تهران هستیم. 6) دوره ششم، دهههای 1380 و 1390 را شامل میشود. در این دوره، توسعه انسانمحور به معنای واقعی کلمه مطرح میشود و به نوعی ما با توسعه انسانی و توسعه پایدار روبهرو هستیم.
ارزیابی و تحلیل وضعیت آسیب پذیری شهری از منظر پدافند غیرعامل (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
69 - 86
حوزههای تخصصی:
شناخت نیازهای خدماتی شهروندان، نحوه پراکنش کاربریها و تأسیسات حساس و مهم نباید از نگاه برنامه ریزان شهری پنهان بماند. امروزه، با شهری کردن فضای نبرد به خصوص در شهرهای بزرگ و کلان شهرها، توجه به امر پدافند غیرعامل به عنوان یک راه حل جهت کاهش آسیب ها، افزایش و توان ها حائز اهمیت است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل وضعیت آسیب پذیری شهری از منظر پدافند غیرعامل در شهر زاهدان با هفت معیار شامل؛ فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، دسترسی به مراکز آموزش عالی، اداری، درمانی، کاربری صنعتی، نظامی و تاسیسات شهری است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده و در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس، در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج یافته ها با استفاده از مدل ANP نشان می دهد که در بین معیارهای مورد مطالعه، بیشترین ارزش وزنی را شاخص دسترسی به مراکز نظامی با وزن 193/. دارد. بعد از آن شاخص های دسترسی به مراکز درمانی، دسترسی به مراکز اداری، تاسیسات شهری، دسترسی به آموزش عالی، کاربری صنعتی و دسترسی به ایستگاه های آتش نشانی به ترتیب با اوزان 171/.، 152/.، 139/.، 127/.، 117/. و 101/. اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده اند. بیشترین آسیب پذیری شهر در بخش های شمال و شمال شرقی شهر به دلیل استقرار مناطق حاشیه نشین و وجود بافت های فرسوده و مناطق مرکزی شهر به علت دارا بودن تراکم زیاد ساختمانی و تراکم جمعیت بالا می باشد.
بافت های فرسوده فرصتی برای توسعه درون زای شهری در راستای تأمین مسکن محله سرچشمه منطقه سه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده مهم ترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین، جهت اسکان جمعیت، تأمین فضاهای باز و خدماتی و نیز بهبود محیط زیست محسوب می شوند. از سوی دیگر این بافت ها راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر از زمین های توسعه نیافته پیرامون شهری و توسعه زمین های خالی و متروکه داخل متاطق شهری است که می تواند به احیاء و تجدید حیات شهری کمک نماید. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ظرفیت پذیری بافت فرسوده در جهت تولید مسکن می باشد. این پژوهش از حیث ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انج ام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معی اره AHP,VIKOR,SAW اقدام شده است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اصفهان و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. روش نمونه گیری هم به صورت نمونه گیری گلوله برفی می باشد. نتایج حاصل از دو روش ویکور و ترکیب وزنی خطی نشان می دهد که از مجموع کل مساحت محله سرچشمه، در مدل ویکور حدود 336354.29 مترمربع و در مدل ترکیب خطی وزنی حدود15213.59مترمربع ظرفیت بالا جهت تولید مسکن دارا می باشند. ازآنجایی که تعداد پیکسل های در آستانه مطلوبیت در مدل ویکور بیشتر است خروجی مدل ویکور در جهت استفاده از بافت فرسوده جهت تأمین مسکن آتی در اولویت می باشد.
ابعاد اقتصادی گردشگری و درآمد پایدار شهرداری ها (مطالعه موردی: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
127 - 137
حوزههای تخصصی:
گردشگری، یکی از ارکان مهم اقتصادی در بسیاری از شهرهاست که نقش عمده ای در ایجاد درآمدهای پایدار، اشتغال، حفاظت از زیرساخت ها و افزایش کیفیت خدمات عمومی شهری ایفا می کند. از این رو، موجب تحرک اقتصاد شهری و حرکت صحیح آن در مسیر توسعه پایدار می شود. روش تحقیق مقاله از انواع تحقیقات موردی است که بر اساس هدف در دسته بندی تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. تحقیقات کاربردی به واقع در صدد به کارگیری نتایج تحقیقات بر اساس اهداف مشخص هستند. مقاله حاضر در عین حال بر اساس نوع در زمره تحقیقات موردی است که به بررسی موضوع در سطح شهرداری تهران پرداخته است. مدیریت شهری تهران با برنامه ریزی صحیح و کشف فرصت های پنهان بخش گردشگری می تواند درآمدهای پایدار خود را افزایش دهد و منابع درآمدی نوینی برای شهرداری تهران فراهم کند. در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که درآمدهای حاصل از گردشگری به دلایل زیر در زمره درآمدهای پایدار قرار می گیرند. درآمدهای حاصل از گردشگری منجر به افزایش درآمدهای مالیاتی می شود. از سوی دیگر، دومین منبع درآمدی پایدار شهرداری تهران درآمد حاصل از دریافت بهای خدمات ارائه شده (خدمات حمل ونقل، حق پارک، ورودیه به مراکز تفریحی و سرگرمی و...) است. آشکار است که با افزایش تعداد گردشگران، علاوه بر شهروندان شهر تهران، دریافت هزینه بابت استفاده از این خدمات چند برابر خواهد شد. اقتصاد گردشگری یک فعالیت پویا و چندوجهی است که نه تنها مولد درآمد است، بلکه به علت ضریب تکاثری درآمدی و اشتغال گردشگری منجر به توسعه سایر بخش ها در اشتغال و درآمد نیز خواهد شد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهری با رویکردی ویژه بر شهر کم کربن (مطالعه موردی : شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
111 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های موجود در شهرها نظیر سوخت های خانگی و حمل و نقل، مدیریت نامطلوب پسماندهای شهری همگی به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ازدیاد تولید گازهای گلخانه ای شده و اثرات نامطلوب بسیاری را بر تغییرات اقلیمی گذاشته است، بنابراین لازم است تا عوامل تاثیرگذار بر این مهم مورد بررسی قرار گرفته و به تعدیل اثرات نامطلوب آن پرداخت. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهای لازم برای تحقق شهر کم کربن و همچنین بررسی شاخص ها و مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. به این صورت که ابتدا با ترکیب مدل های سوات و تاپسیس فازی برتری نقاط ضعف در محیط داخلی و تهدیدها در محیط خارجی بر یکدیگر مشخص گردید. سپس با استفاده از مدل کاپراس و استفاده از پرسشنامه ای شامل 6 مولفه و 30 شاخص به بررسی مهمترین مولفه های موثر بر تحقق توسعه شهری کم کربن پرداخته شد. در مرحله بعدی پژوهش با بررسی کیفیت ساختار ارتباطی و تاثیر استراتژی های برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن بر تحقق مؤلفه های آن در شهر سنندج با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار ایموس گرافیک، به بررسی" نقش برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر کم کربن در تحقق آن در شهر سنندج" پرداخته شد. نتایج نشان داده اند که مولفه توسعه شهری کم کربن بیشترین امتیاز را داشته و بر اساس معماری ساختار ارتباطی، برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن از طریق چهار استراتژی تبیین کننده آن دارای تاثیر مثبت و معناداری در تحقق شهر کم کربن، در قالب 6 مؤلفه آن می باشد که این میزان بر اساس رگرسیون وزن دار به دست آمده برابر با 486/0 می باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که تدوین استراتژی های دقیق و راهبردی در راستای شهر کم کربن می تواند در تحقق یک شهر کم کربن پایدار در قالب محیط زیست کم کربن، جامعه کم کربن، اقتصاد کم کربن، حمل ونقل کم کربن، توسعه شهری کم کربن و برنامه ریزی آن راهگشا باشد.
سنجش ابعاد استراتژی توسعه شهری با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
133 - 147
حوزههای تخصصی:
گسیختگی نظام شهرنشینی و مشکلات خاص زندگی شهری مدرن، ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در این میان داشتن شهری پایدار و آرمانی شاید مهم ترین نیاز بشر امروزی است. استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین از طرف بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها، به منظور توسعه پایدار شهری، کاهش فقر و تعالی جوامع انسانی متداول شد. این دیدگاه بر چهار شاخص حکمروایی خوب، بانکی بودن، رقابتی بودن و قابل زندگی بودن استوار است. مقاله حاضر می کوشد شاخص های فوق را در شهر کاشان ارزیابی و انطباق پذیری این شهر را با اصول CDS سنجش کند. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power، 160 پرسش نامه برآورد گردید. طبقه بندی و ارزش دهی شاخص ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت گرفته است و قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1398 دانست. تهیه نقشه های موردنیاز نیز با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که میانگین شاخص های حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن به ترتیب 26/2، 58/2، 91/2، 65/2، می باشند و با مقدار حد وسط فاصله دارند و ضعیف برآورد می شوند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مقدار وزن رگرسیونی شاخص RMSEA برابر با (059/) است که نشان دهنده برازش خوب مدل می باشد. همچنین تحلیل نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد از میان ابعاد موردسنجش بُعد قابل زندگی بودن بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (98/0) و مقدار خطای (000/0) P Value = به خود اختصاص داده است.