فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
73 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری و به تناسب آن افزایش ترافیک معابر، مشکلات متعددی برای مردم در زمینه طول و زمان سفرهای شهری به وجود آمده است. در این بین ساماندهی مناسب حمل ونقل عمومی از جمله ایستگاه های اتوبوس می تواند نقش مهمی در کاهش طول و زمان سفرهای شهری ایفا کند. هدف این پژوهش، سنجش سطح مطلوبیت توزیع مکانی فعلی ایستگاه های اتوبوس مراغه و در وهله بعد، تعیین مناسب ترین الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه است که از حیث هدف، کاربردی- عملی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، از مدل تاپسیس برای رتبه بندی شبکه معابر از نظر اولویت استقرار ایستگاه های اتوبوس و مکان های مناسب این ایستگاه ها و از مدل تحلیل شبکه نیز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) درجهت مشخص کردن مسیرهای بهینه و محاسبه طول و زمان مسیرها بر روی شبکه استفاده شد. از ده معیارِ فاصله از مراکز مسکونی، تجاری، اداری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و فضای سبز، بهداشتی و درمانی، فاصله از تقاطع ، دسترسی و تراکم جمعیت استفاده شد که با روش ANP وزن دهی شدند. در این پژوهش، نتایج مدل تاپسیس نشان داد که ایستگاه های اتوبوس، شبکه معابر را به صورت لازم پوشش نمی دهند و فاصله استاندارد آن ها از همدیگر رعایت نشده است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه نیز نشان داد که از 8 خط اتوبوس مراغه، 5 خط در مسیرهای رفت و برگشت و 2 خط در مسیر برگشت، تغییر کردند و مجموع طول مسیرهای خطوط اتوبوس رانی پس از اعمال الگوریتم 5724 متر و زمان لازم برای طی مسیرها 20 دقیقه کاهش یافت. نهایتاً نقشه نهایی الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس نشان داد که قسمت های کوچکی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و فاز 2، قسمت های زیادی از شهرک سهند و دارایی- طالب خان، مکان هایی کاملاً مطلوب و قسمت های زیادی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و قسمت کوچک تری از فاز 2 در حدمطلوب بوده و بقیه قسمت ها نیز به ترتیب دارای مطلوبیت متوسط و پایینی درجهت توزیع بهینه مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه هستند.
اهمیت ارزیابی دقیق از بیماریهای فراگیر (پاندمی ها) در کاهش میزان مرگ و میر و مبتلایان: یک تحلیل جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
تاثیر کووید 19 بر فضاها و مکانها و تعریف نو از فضاها و مکانهای شهری و از کار انداختن کارکرد آنها بسیار مهم بوده است. آنجه بسیار مهم است این تاثیر در محیط زیست فضاهای شهری بسیار مهم به نظر میرسند. با توجه به فضای ساخته شده شهری و فواصل کوتاه خانه ها و واحدهای آپارتمانی و تغییر شکل شهر در 3 دهه اخیر و تسلط تفکر نئولیبرال بر ساخت شهرها در ایران این مساله بسیار حایز اهمیت است. هدف از این مقاله به چالش کشیدن سیاستهای غلط حاکم بر شهر سازی در ایران بخصوص در کلانشهرها میباشد. از طرف دیگر چگونه در نظر گرفتن کووید 19 میتواند در تقلیل دیگر مخاطرات مشابه موثر باشد. روش بکارگرفته در این مقاله تحلیلی توصیفی میباشد و دادهای استفاده شده در این تحقیق از سوی نهادهای معتبر و رسمی جهانی و منابع رسمی کشورها می باشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق این است که داشته های پزشکی و درمانی بدون فهم محیطی و جغرافیای این مسئله برای کاهش میزان مبتلایان و مرگ و میر کافی نیست. و از طرفی گنجاندن مساله سلامت در برنامه ریزی شهری و مدیریت منابع شهری می تواند در کاهش بیماریها و از جمله آنها بیماریهای واگیردار بسیار مهم باشد.
بررسی عوامل مؤثر برمهاجرت معکوس از شهر به روستا( نمونه موردی : شهرستان سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
183 - 195
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس فرایندی است که سه مرحله تولد وزندگی در روستا، مهاجرت به شهر و سکونت در آنجا و سپس، بازگشت مجدد به روستا را شامل می شود. هدف این پژوهش عوامل موثر بر مهاجرت معکوس از شهر به روستا است. پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی، و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای دارای مهاجرت معکوس از شهر به روستا در شهرستان سرپل ذهاب که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 326 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری سهمیه ای استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو بخش توصیفی (شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی) و شاخص های استنباطی (همبستگی و رگرسیون) با استفاده از دو نرم افزار spss و amos استفاده شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که تسهیلات آموزشی r= 0/34) )، فن آوری های نوین ارتباطی (r= 0/69)، دسترسی به منابع (r= 0/75)، ایجاد درآمد r= 0/72) ) و مهاجرت معکوس از شهر به روستا رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
بررسی الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن(بلندمرتبه سازی) و تحلیل اثرات آن بر کیفیت زندگی (نمونه موردی: ناحیه3 منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 105
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان است که توجه به نحوه تأمین نیاز به مسکن، کیفیت مسکن، دسترسی به مسکن مناسب و قابل زندگی برای تمامی اقشار جامعه از مهم ترین اهداف انواع برنامه های شهری بوده و از بحث های جدی در رویکرد کیفیت زندگی محسوب می شود. از انواع الگوهای مسکن، الگوی بلندمرتبه سازی هست که در دهه های اخیر به طور جد در دستور کار مدیریت شهری قرارگرفته است و در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت اثرات آن، می تواند کیفیت زندگی ساکنین را تحت الشعاع خود قرار دهد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه کیفیت زندگی با الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن و ارزیابی اثرات تراکم بر ابعاد، معیارها و شاخص های کیفیت زندگی در ناحیه 3 منطقه 22 شهر تهران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سؤالات از آمار توصیفی، آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد کیفیت در الگوی تراکم کم با میانگین 26/3 نسبت به سایر الگوها دارای وضعیت قابل قبولی است. از مهم ترین نتایج آزمون اسپیرمن، همبستگی مؤلفه تراکم باکیفیت زندگی منفی(83/0- = r)محاسبه شد و اثبات گردید با افزایش تراکم، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
تحلیل سویه های مفهوم مشارکت در فرآیند طراحی فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
49 - 62
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله مشارکت بهره برداران فضاهای عمومی در فرآیند طراحی معماری از نکات مهم و حائز اهمیت است. این موضوع در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و طراحان این گونه از فضاها قرار گرفته و در نمونه های عملی نیز در سه سطح طراحی، برنامه ریزی و تصمیم سازی به ارائه راهکارهای اجرایی طراحی مشارکتی اقدام گردیده است. علی رغم وجود روش مشخص انگیختگی مشارکتی در طراحی، در کشور ما توجه به این مقوله عمدتاً به سطح پایینی از روش های دریافت اطلاعات مانند مصاحبه و ضبط نظرات بهره برداران اکتفا شده و نوعی اغفال در سطوح کلان طراحی، برنامه ریزی و تصمیم سازی مشاهده می گردد؛ به طوری که نتایج به دست آمده از این اقدامات یا در حد صرفاً نوشتاری و یا در سطح پایین مداخله عملیاتی منحصر گردیده است. نکته حائز اهمیت در این میان، عدم تبیین مناسب از مؤلفه های تأثیرگذار مشارکت از یک طرف و نبود ساختار تأثیرگذاری این مؤلفه ها و ارتباط آن با فرآیند طراحی از طرف دیگر است. بنابراین مقاله حاضر با هدف تبیین عوامل مشارکتی به تحلیل و ارائه مدل مفهومی _ ساختاری تأثیرگذاری این عوامل در فرآیند طراحی می پردازد. روش تحلیل و ارائه مدل مقاله براساس روش قیاسی _ مروری است. بر این اساس، سه مؤلفه اصلی ابعاد فردی، اجتماعی و مکانی به عنوان عوامل اصلی تأثیرگذار در طراحی مشارکتی استخراج گردید که توجه به این عوامل در قالب سه گانه ذهنیت های فردی، ترجیحات اجتماعی و نیازهای عملکردی _ معنایی به عنوان شاخصه های مفهومی طراحی مشارکتی ارائه گردیده است. در این میان حاصل تلاقی این سه گانه با مفاهیمی مانند حس تعلق به مکان (در ابعاد معنایی)، تنوع کالبدی و عملکردی (در ابعاد اجتماعی _ مکانی)، نفوذپذیری و خوانایی (در بعد مکانی) بیشترین نقش در سطوح مداخله مشارکتی را دارا و در سطح ثانویه مؤلفه های دسترسی، امنیت و دعوت کنندگی (در ابعاد مکانی) نقش بعدی را عهده دار هستند. سطح ثانویه تأثیرگذاری مکان باعث تسهیل حضور افراد در مکان های عمومی گردیده و سطح اولیه تأثیرگذاری سبب تعمیق مشارکت در مکان های عمومی و ایجاد ساختار عاطفی، ناخودآگاه و معنایی در مکان می گردد.
امکان سنجی توسعه گردشگری با استفاده از برون سپاری در سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهر تهران
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیران سازمان ها به دنبال تناسب منطقی بین حداکثر کردن درآمد در ازای کاربرد معینی از نیروی کار هستند. فرآیند برون سپاری تناسبی است که می تواند با حداقل هزینه بیشترین بهره وری را برای سازمان ایجاد کند. هدف از انجام پژوهش حاضر امکان سنجی توسعه گردشگری با استفاده از برون سپاری در سازمان میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری شهر تهران بود که به روش ترکیبی تحلیلی-اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان سازمان مذکور تشکیل می دهد که به روش دلفی انتخاب شدند. پس از استخراج گویه ها از نظرات خبرگان پرسشنامه طراحی و پس از تأیید روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 951/0 به مرحله اجرا گذاشته شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری انجام گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت های مدیریت و استانداردسازی، تبلیغات و بازاریابی و میراث فرهنگی و کاوش باستان شناسی، نظارتی، حفاظت و نگهبانی، اعطای و تمدید مجوزها، آموزش، پژوهش و گردشگری، رسیدگی به شکایات، مرمت باستان شناسی مستندنگاری و موزه، بررسی و شناسایی محیط و آثار تاریخی نقشه برداری از میراث قابلیت برون سپاری دارند. از بین همه فعالیت های فوق امکان واگذاری فعالیت رسیدگی به شکایات نسبت به سایر فعالیت ها بیشتر است. اولویت بندی فعالیت ها نشان داد که تبلیغات و بازاریابی از مهم ترین فعالیت های قابل برون سپاری شناسایی شده است که در راستای توسعه گردشگری در شهر تهران می تواند تأثیر زیادی داشته باشد.
تأثیر کیفیت رفتار جامعه میزبان بر رضایت و وفاداری گردشگران مطالعه موردی: مجتمع تفریحی بام سبز شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
113 - 126
حوزههای تخصصی:
رفتار جامعه میزبان، یکی از عوامل مهم در جهت جذب و رضایتمندی گردشگران محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رفتار جامعه میزبان بر رضایت و وفاداری گردشگران شهری است. به این منظور رفتار جامعه میزبان در چهار متغیر رفتار متعهدانه، رفتار محترمانه، رفتار خیرخواهانه و رفتار فضیلت مدارانه در قالب 12 شاخص سنجیده شده است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. اطلاعات موردنیاز به وسیله پرسشنامه از گردشگران شهر لاهیجان در فصول مرداد و شهریور 1396 جمع آوری شد. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و روابط بین متغیرها از مدل سازی معادلات ساختاری SEM و SPSS استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد، در حالت کلی بین مؤلفه های کیفیت رفتار جامعه میزبان با میزان رضایت گردشگران رابطه مستقیم و معناداری (001/0=(sig وجود دارد. ازنظر اولویت، متغیر رفتار متعهدانه در شرایط موجود با تأثیر 745/0 بیشترین اثر را بر رضایت مندی و وفاداری گردشگران دارد، متغیرهای رفتار خیرخواهانه (ضریب تأثیر 652/0) و رفتار فضیلت مدارانه 593/0 در رتبه های تأثیرگذار بعدی بر وفاداری گردشگران جای می گیرند. تحلیل مربوط به شیب خط رگرسیون در مورد متغیرهای پیش بین بیانگر آن است که متغیر رفتار متعهدانه جامعه میزبان با زیر شاخص های مهمان نوازی (104/0=B) رفتار مؤدبانه با (100/0=B) و توجه به پاسخگویی به نیاز گردشگران (108/0=B) با وفاداری گردشگران ارتباط مستقیم دارند. نتایج خروجی نرم افزار لیرزل در معادلات ساختاری نشان می دهد که رفتار متعهدانه به طور قابل توجهی بر وفاداری گردشگران تأثیرگذار است. این عامل ازجمله فاکتورهای اصلی در شکل گیری و بسط وفاداری گردشگران محسوب می شود.
خلق فضاهای شهری همه شمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته بحث مشارکت مساوی افراد کم توان و به حاشیه رانده شده در زندگی اقتصادی، اجتماعی و مدنی در رأس دستور کار سیاسی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با توجه به اینکه با افزایش امید به زندگی در سرتاسر جهان، شهرها می باید جمعیتی که هم در حال پیری و هم در حال افزایش هستند را به نحو شایسته ای در خود جای دهند؛ ازاین رو نیاز به توسعه محیط های شهری همه شمول که از ساکنان خود با توانایی های مختلف در تمام مراحل زندگی حمایت کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بازگرداندن عزت نفس و استقلال افراد ناتوان و درعین حال تشویق توسعه و اجرای طراحی کاربرپسند، فراگیر و دربرگیرنده از اهداف مترقی چنین رویکردی است. در این راستا پژوهش حاضر که از حیث هدف کاربردی- توسعه ای است و از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آورده داده ها بهره برده است، به تحلیل عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول می پردازد. با بررسی ادبیات نظری پژوهش و با توسل به نظرات 20 خبره جغرافیای شهری که با روش نمونه گیری هدفمند به مشارکت دعوت شدند، ابعاد و مؤلفه های محوری خلق چنین فضاهایی استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری -تفسیری ارتباطات میان ابعاد و همچنین میزان نفوذ و وابستگی هر یک تعیین و با نرم افزار میک مک بررسی و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول در 7 سطح و متشکل از 36 مؤلفه ارائه شد که تأثیرگذارترین آن ها شامل دسترسی، استفاده ساده و قابل درک، راحتی و انعطاف پذیری بوده است.
تحلیل ارتباط میان دو مفهوم هویت مکان و دلبستگی به مکان درفضاهای باز شهری (نمونه موردی: باغ ارم شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
173 - 188
حوزههای تخصصی:
ارتباط احساسی میان انسان و مکان در حوزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که از جمله آنها در ادبیات معماری و شهرسازی است. ارتباط در سطوح مختلفی شکل گرفته و در قالب مفاهیم مختلفی نیز معرفی می شود که از جمله آنها می توان به مفاهیم دلبستگی به مکان و هویت مکان اشاره نمود. تاکنون پژوهش های متعددی در ارتباط با هر کدام از موارد مذکور در حوزه ادبیات معماری و شهرسازی به انجام رسیده و نحوه نمود هر کدام از آنها در فضاهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است؛ این در حالی است که در ارتباط با چگونگی ارتباط نظری میان این دو مفهوم، پژوهشی صورت نگرفته است. با این توضیح پژوهش حاضر در پی بررسی نحوه ارتباط میان دو مفهوم دلبستگی به مکان و هویت مکان و نحوه نمود پذیری این دو مفهوم در یک فضای باز شهری به عنوان بستر میدانی تحقیق است. به همین منظور مجموعه باغ ارم شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق انتخاب و با بررسی نحوه نمود این دو مفهوم برای کاربران این فضا، چگونگی ارتباط میان مفاهیم مذکور مورد تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی در گردآوری و تحلیل داده ها است و در این خصوص از روش های کتابخانه ای و میدانی به منظور گردآوری داده ها و از روش های تحلیل محتوا و نیز آزمون های آماری به منظور تحلیل آنها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، استفاده کنندگان از باغ ارم شیراز در فصول بهار و تابستان بوده و حجم نمونه در این خصوص 326 نفر از این افراد انتخاب شده است که به صورت تصادفی در سطح باغ از آنها پرسش به عمل آمد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که اولاً میان دو مفهوم دلبستگی به مکان و هویت مکان در فضاهای باز شهری، ارتباطی معنادار وجود دارد؛ به این ترتیب که افزایش دلبستگی به مکان باعث شکل گیری هویت مکان برای استفاده کنندگان می شود. همچنین عواملی چون احساسات فردی، پیکره بندی فضایی و زمان، هم در شکل گیری دلبستگی به مکان و هم در شکل گیری هویت مکان، به ترتیب دارای بیشترین اولویت هستند؛ این در حالی است که عامل خاطرات و رویدادها در دلبستگی مکان و عامل کنش های اجتماعی موجود در محیط، تاثیر بیشتری در شکل گیری هویت مکانی دارند.
آینده پیش روی شهرهای کوچک مرزی متأثر از فرآیند انقباض شهری(مطالعه موردی: شهر ارکواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته، برخی شهرهای حاشیه مرزی به سمت شهرها و استان های مرکزی در حال از دست دادن جمعیت و سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود هستند که این پدیده انقباض شهری است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی - کمی می باشد. داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای (شناسایی متغیرهای و پیشران ها) و پیمایشی به روش دلفی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و سناریو Morphol استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که پیشران های فقر و بیکاری، کمبود امکانات دولتی، عدم توجه به شهرهای مرزی و مهاجرت دارای بالاترین اثرگذاری بر فرآیند انقباض شهری ارکواز هستند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج تحقیق، فرآیند انقباض شهری ارکواز آینده پیش روی مطلوبی نخواهد داشت زیرا که بسیاری از سناریوها در وضعیت نامطلوبی (8 سناریو) قرار دارند که با توجه به این وضعیت؛ زمینه مهاجرت جمعیت، سرمایه انسانی و مالی آن فراهم است؛ در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و سیاسی پیشران های کلیدی با سناریوهای فاجعه باری مواجه هستند لذا با روند کنونی این وضعیت انقباض شهری اجتناب ناپذیر است بنابراین با برنامه ریزی، تغییر استراتژی و تأثیرگذاری متغیرهای کلان غیرقابل پیش بینی ممکن است این وضعیت تغییر کند. البته در زمینه توسعه زیرساخت ها و مدیریتی سناریوهای بینابین تا مطلوبی ارائه شده است که می تواند تأثیرگذاری بر سایر پیشران ها داشته باشد.
بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر سراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
20 - 34
حوزههای تخصصی:
هر شهر در راستای نیل به شکوفایی، دستخوش فراز و نشیب هایی می شود؛ گاهی بروز عواملی به شکوفایی آن کمک می کند و در مواقعی نیز برخی مشکلات، این شکوفایی را در معرض خطر قرار می دهد. درک روشن و استفاده از این عوامل در برنامه ریزی و اصلاح سیاست ها و حمایت از برخی ساختارها و مکانیسم های تأثیرگذار بر شکوفایی اهمیت زیادی دارد؛ به همین دلیل، شناخت عوامل تشویق کننده و بازدارنده شکوفایی در هر شهر ضروری است. هدف از تدوین این پژوهش، بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری در شهر سراوان بوده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه است. حجم جامعه آماری، 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد شهر سراوان از نظر وضعیت شاخص های شکوفایی شهری در وضعیت مناسبی قرار ندارد. شاخص کیفیت زندگی با مقدار بتای 0/314 بیشترین و شاخص توانایی تولید با ضریب بتای 0/126 کم ترین تاثیر را بر زیست پذیری شهر سراوان داشته است. شاخص زیرساخت ها با ضریب بتای 0/254، شاخص برابری و عدالت اجتماعی با ضریب بتای 0/212 و شاخص پایداری زیست محیطی با ضریب بتای 158/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم تاثیرگذارترین شاخص های شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهر سراوان قرار دارند. همچنین، در میان شاخص های شکوفایی شهری در شهر سراوان، شاخص زیرساخت ها با میانگین 3/235 بالاترین میانگین و شاخص پایداری زیست محیطی با میانگین 2/277 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است.
بررسی رابطه بین شاخص های امنیت اجتماعی و وفاداری گردشگران خارجی (مطالعه موردی: شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت از اساسی ترین نیازها برای گردشگران است و نبود آن چالشی بزرگ برای جذب گردشگران به ویژه جهانگردان خارجی است. از آن جایی که هدف گردشگران از سفر به دست آوردن آرامش روحی و روانی است؛ فقدان امنیت اجتماعی موجب کاهش پذیرش گردشگران خواهد شد . هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شاخص های امنیت اجتماعی بر وفاداری گردشگران خارجی در شهر شیراز است. روش بررسی: پژوهش کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است . در جهت گردآوری داده های مورد نیاز از روشهای اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده گردیده است. جامعه آماری ،گردشگران مراجعه کننده به شهر شیراز در سال 1398 بوده اند روش نمونه گیری از طریق روش تصادفی و از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده است. برای سنجش امنیت اجتماعی گردشگران از 43 گویه در قالب 4 شاخص استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری T ، ضریب هبستگی و روش تحلیل رگرسیون انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که 4 شاخص امنیت اجتماعی از نظر گردشگران در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشته و همچنین بین شاخص های امنیت اجتماعی همبستگی قوی و معنادار آماری وجود دارد. در پایان در بین عامل های وفاداری مولفه تجربه سفر با مقدار 319/0 بیشترین سهم را در بین دیگر عوامل وفاداری داشته است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: شهرداری یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
167 - 180
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه، بیشتر بر عهده نهادهای بخش عمومی بوده و بخش خصوصی به دلایل مختلف رغبت چندانی برای ارائه این گونه خدمات نداشته است، اما تغییر هزینه ها و منافع اقتصادی طرح های توسعه شهری و افزایش تقاضا برای برخی خدمات شهری، منافع اقتصادی بعضی سرمایه گذاری ها در این طرح ها را چنان افزایش داده که بخش خصوصی را ترغیب می کند تا در کنار بخش عمومی وارد این قبیل پروژه ها شوند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری است. این پژوهش براساس هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 140 نفر از کارشناسان و متخصصان شرکت های پیمانکاری در امر سرمایه گذاری سازمان های عمومی و غیردولتی شهر یاسوج بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 109 نفر تعیین و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد عزیزی و همکاران(1395) با مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان به صورت محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها مورد تایید قرار گرفت. برای رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت مالی از آزمون فریدمن و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه ها به یک اندازه نمی باشد و در این زمینه ارتباط معنی دار بودن هدف در رتبه اول و سازماندهی، نگرش، پیش نگری، خط مشی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی و ایجاد انگیزه (مشوق ها) به ترتیب در رتبه های بعدی مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه های شهر یاسوج قرار دارند.
ارزیابی فعالیت های گردشگری در شهرستان انزلی و ارائه راهبردهای بهینه در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار منطقه با استفاده از ANP و SWOT
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
137 - 152
حوزههای تخصصی:
فعالیت گردشگری، چنانچه به طور مطلوب طرح ریزی شده باشد، می تواند ضمن حفاظت و مدیریت بهینه طبیعت، منفعت های اضافی نیز برای جوامع بومی و اقتصاد محلی به همراه داشته باشد. در غیر این صورت، چنانچه توسعه آن همراه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی منطبق بر نگرش زیست محیطی و با تأکید بر توسعه پایدار نباشد، به طور حتم، تأثیرات منفی زیادی بر محیط زیست خواهد گذاشت. در این تحقیق، در ابتدا به ارزیابی فعالیت های گردشگری شهرستان بندر انزلی با استفاده از SWOT می پردازیم و سپس با تلفیق آن با روش ANP راهبردهای بهینه ای در راستای گردشگری پایدار در شهرستان بندر انزلی ارائه می شود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی و تحلیلی است. آمار و اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل از منابع کتابخانه ای و پیمایش به دست آمد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 200 نفر مشخص شد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلفیق روش ANP و SWOT فرایند برنامه ریزی را کاملاً مشارکتی و منطبق با خواست مردم و جوامع محلی می کند. همچنین، نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل ماتریس SWOT نشان می دهد که بهترین راهبرد برای توسعه پایدار گردشگری در شهرستان بندر انزلی استفاده از راهبرد تهاجمی است.
طبقه بندی استراتژی های ساختمان های سنتی و معاصر سازگار با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
41-54
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدی برای عملکرد ساختمان ها و سکونتگاه های انسانی مطرح شده است. گرمایش جهانی بزرگ ترین چالشی است که زمین با آن روبرو است و این در حالی است که وابستگی فزاینده به سوخت های فسیلی قدرت انطباق با گرمایش اقلیمی در آینده را کاهش خواهد داد. تاب آور سازی سیستم های معماری و شهرسازی برای مقابله با این مخاطره در آینده ضروری است و آنچه ساخته یا طراحی می شود باید باهدف غلبه بر تغییرات اقلیمی باشد. حتی اگر غلظت گازهای گلخانه ای در جو تثبیت شود، حوادث شدید اقلیمی به دلیل بی تحرکی جو چندین قرن ادامه خواهد داشت. لذا، سازگاری یک راهکار لازم جهت تلاش برای کاهش کربن دی اکسید خواهد بود؛ بنابراین این سؤال مطرح می شود که چه استراتژی هایی در برابر های سنتی پاسخگوی تغییرات اقلیمی، ساختمان ها را تاب آور و سازگار می کند؟ بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند که مسکن چنین شرایطی هستند. در مقابل در استراتژی های معاصر، اصول تکامل یافته و فنّاوری وجود دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی به مفهوم تاب آوری و سازگاری اقلیمی می پردازد و سپس استراتژی های معماری سنتی سازگار با تغییرات اقلیمی و کارکرد آنها در اقلیم گرم و خشک را معرفی می کند و به بررسی این استراتژی ها در یک نمونه خانه سنتی و یک نمونه خانه معاصر جریان ساز می پردازد و در نهایت معماری سنتی و معاصر معمول اقلیم گرم خشک از نظر میزان سازگاری اقلیمی مقایسه شده است.
بازتاب نقش نشانه شناسی در فرآیند گذر از فضا به مکان در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایه های عمیق معنایی در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روش های فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهم ترین این روش ها می توان به رویکرد نشانه شناسی با گستره ای وسیع در بررسی پدیده های مختلف اشاره کرد. بدین ترتیب در راستای پژوهش با به کار بردن روش نشانه شناسی در یافتن عناصر مکان ساز در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین، پیوندی میان نقش نشانه شناسی و چیستی مکان برقرار شده است. این مجموعه که به عنوان کاروانسرا در عصر قاجار کاربرد داشته، در چند سال اخیر به دنبال بازسازی های صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای شهری پویا به حیات خود ادامه داده است که به واسطه استمرار حضور شهروندان و در پی داشتن احساسی از تعلق به مکان، از ویژگی های خاص فضایی خود سخن به میان می آورد و بدین ترتیب جست وجوی مفاهیم فضایی پیرامون آن را به موضوعی درخور تأمل تبدیل می کند. در این راستا فرض بر آن است که استفاده از دانش نشانه شناسی می تواند به عنوان نقش مکمل، منجر به خوانش دقیق تر مکان و ارتقای کیفیت فضایی آن گردد. به عبارتی عناصر مکان ساز که به واسطه تجربه و ادراکات حسی مخاطب ایجاد می شوند، در گذار از نشانه شناسی به طور مشخص در ارتباط با بنا و متن قرارگیری آن مطالعه می شوند. با نظر به فرضیه مطرح شده، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مرتبط با مفهوم مکان با نگرشی نشانه شناسانه و به روش توصیفی_تحلیلی است که در نهایت تطبیق مؤلفه ها با مجموعه سعدالسلطنه قزوین به واسطه مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و نقشه های شناختی از طریق ترسیم کروکی و تحلیل های آماری نرم افزارSPSS 20 در قالب ارائه فراوانی و میانگین داده ها و آزمون همبستگی اسپیرمن بررسی می شوند. نتیجه پژوهش ابتدا بیانگر اهمیت نقش نشانه شناسی در یافتن مؤلفه های ارتقا دهنده فضا به مکان (همچون توجه به زمینه و انطباق با محیط، معنامندی، ارزش های فرهنگی و اجتماعی، هویت و ماندگاری فضا، خاطره انگیزی) و سپس بررسی و تحقق این موارد در روابط و نسبت های مختلف میان فرد و مکان از منظر توجه به نشانه شناسی ادراکات، حافظه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ذهنیت مخاطب است.
مقایسه میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر دولتی و خود مالک مطالعه موردی: شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
41 - 52
حوزههای تخصصی:
رضایت از محیط مسکونی، عامل مهمی برای دستیابی به رضایت از زندگی است. یکی از مهم ترین اقدامات دولت برای تأمین مسکن مناسب برای طبقات با درآمد کم و متوسط، سیاست ساخت و عرضه مسکن مهر است. چنین به نظر می رسد که این سیاست تأکید ویژه ای بر جنبه های کمی مسکن داشته و بیش از توجه به جنبه های اجتماعی، بعد اقتصادی مسکن را نشانه گرفته است. پروژه مسکن مهر، بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت ماهیت گسترده و نو بودن آن در کشور نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه دارد. هدف این مقاله ارزیابی و مقایسه میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر دولتی و خودمالک در شهر آمل است. این مقاله از نظر روش شناسی از نوع توصیفی_تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روش های کتابخانه ای و اسنادی_پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه برآورد شده به روش کوکران برابر 253 نفر بوده است. برای شناخت و تحلیل وضعیت رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر شهر آمل، با توجه به غیرنرمال بودن داده ها از آزمون های ناپارامتریک استفاده شده است. برای تحلیل و شناخت وضع میزان رضایت مندی از آزمون باینومیال، برای مقایسه میزان رضایت مندی در دو مسکن مهر دولتی و خصوصی از آزمون یومن ویتنی و برای رتبه بندی انواع رضایت از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که در مسکن مهر دولتی، در هیچ مؤلفه ای رضایت وجود ندارد. در مسکن مهر خودمالک نیز نارضایتی از مؤلفه های تسهیلات مجتمع و دید و منظر مشاهده می شود. در مورد بقیه مؤلفه ها، رضایت یا عدم رضایت از هیچ یک از مؤلفه ها معنی دار نمی باشد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان می دهد که در بین تمامی مؤلفه ها، بین مسکن مهر دولتی و خودمالک تفاوت معنی داری وجود دارد.
بررسی و ارائه راهکارهایی در تحقق جمعیت پذیری و مانایی جمعیت شهرهای جدید اقماری (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)
حوزههای تخصصی:
در پی انقلاب صنعتی در قرن 18 اروپا، شکوفایی اقتصادی و به دنبال آن نابه سامانی ها و آشفتگی هایی را برای شهرهای بزرگ به ارمغان آورد. ساخت شهرهای جدید در پی ایده هایی در جستجوی آرمانشهر با القاب مختلف در جهت رفع مشکلات و نابه سامانی های مادرشهرها تکامل یافته است. در قرن بیستم شهرها، تجارب مختلفی در سراسر دنیا به نمایش گذاشتند، تجربه ای که در کشور ایران، هم قبل از انقلاب و به ویژه پس از انقلاب قابل ملاحظه است. ساخت شهرهای صنعتی-سازمانی-اداری قبل از انقلاب و 18 شهر جدید اقماری در دهه 70 در جهت جذب سرریزهای جمعیتی مادرشهرها، مصداقی بارز بر این موضوع است. بر اساس نتایج پ ژوهش های موجود، اغلب شهرهای جدید ایران بیشتر نقش شهرهای خوابگاهی را گرفته اند و با افق جمعیتی پیش بینی شده فاصله بسیاری دارند. از جمله این شهرها، شهر صدرا در 15 کیلومتری شمال غرب شیراز می باشد که با نقش "سبز- فرهنگی" کار ساخت آن آغاز شد. با وجود پیش بینی افق جمعیتی 200 هزار نفری در شهر صدرا، این شهر تاکنون موفق به جذب جمعیتی کمتر از ده هزار نفر گردیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و استفاده از نرم افزار spss در پی دستیابی و تحلیل عوامل و شاخص هایی است که در جمعیت پذیری یک شهر جدید تأثیرگذار است. بر این اساس، پژوهش عواملی همچون مسکن ارزان قیمت، اشتغال پایدار، حمل و نقل و فاصله زمانی مناسب، تجهیزات و زیرساخت های شهری مناسب و پایدار، امنیت، هویت و امکانات تفریحی و فضای سبز را از عوامل بارز در جهت جمعیت پذیری شهرهای جدید مهم تر از عوامل دیگر تشخیص می دهد و پس از بررسی و تحلیل موانع جمعیت پذیری صدرا بر حسب این عوامل، پیشنهاداتی در زمینه جمعیت پذیری و مانایی آن در شهر جدید ارائه می دهد.
سنجش و رتبه بندی مناطق شهری بر اساس شاخص های شکوفایی شهری (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت شکوفایی شهری هدف از این پژوهش بررسی نحوه توزیع شاخص های شکوفایی شهری و اولویت بندی این شاخص ها در مناطق پنج گانه بندر ماهشهر است. روش بررسی: روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، از نوع نظری – کاربردی با رویکرد اصلی توصیفی- تحلیلی است و به صورت موردی مناطق 5 گانه بندر ماهشهر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از مبانی نظری تحقیق و پیشینه تحقیق، متغیرهای تحقیق تهیه گردید. سپس پرسش نامه ای طراحی گردید که شامل 6 شاخص و و 21 معیار و 63 زیر معیار می گردد. سپس پرسش نامه طراحی شده میان جامعه آماری توزیع گردید و نتایج آن با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس و آزمون Scheffe تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری : در ابتدای امر اختلاف میان گروه ها و میانگین های مورد بررسی به عنوان داده های خام مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن برای شکوفایی شهری مناطق نشان داد که شاخص ها از سطح معنادار(Sig) بالایی برخوردار هستند. سپس برای وزن دهی معیارها نیز از روش AHP فازی استفاده گردید. نتایج نشان داد، شاخص بهره وری با وزن 203/0 رتبه اول و بعد از آن شاخص کیفیت زندگی با رتبه 195/0 رتبه دوم و زیرساخت ها با وزن 187/0 در رتبه سوم قرار دارد. در مرحله بعد استفاده از روش های TOPSIS, Waspas و در نهایت از مدل ادغامی کپلند به اولویت بندی مناطق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد منطقه سه شهری بندر ماهشهر بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه یک است.
هوش آینده پژوهی؛ لازمه دیدبانی اثربخش در تحقق چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی سخن از آینده نگری و چشم انداز به میان می آید، نمی توان بعد زمان را از بعد مکان تفکیک کرد؛ بنابراین توان تصور این موضوع، مستلزم تصور سیر تطور مستمر و پیامدهای تسلسلی اقدامات از حال تا آینده مورد نظر است؛ لازمه این مهم، برخورداری از استعدادی است که به طورکلی، هوش آینده پژوهی نامیده می شود؛ هوشی که بر استعداد افراد برای ادراک زمان در حال گذار و مکان در حال تغییر شکل از گذشته تا آینده نامعلوم دلالت دارد. بنابراین، ظرفیت و توانایی ادراک منطق تغییر و تحول و ظرفیت تصور ویژگی های پایانی سیر تحولات و نیز توان تجزیه و تحلیل تسلسلی پیامدها را مدنظر قرار می دهد. این پژوهش با نگاه بنیادی به دانش آینده پژوهی تلاش می کند تا با تکیه بر مرور منابع و به شیوه استدلالی، مبانی اولیه در بحث هوش آینده پژوهی را مطرح کند. بحث و بررسی های منطقی در این مقاله نشان می دهد هوش آینده پژوهانه استعدادی ذاتی و در عین حال قابل تجربه و آموزش است که به افراد مهارت آینده نگری، پیامدپژوهی و بدیل اندیشی داده و به صورت منطقی می توان انتظار داشت قدرت خلاقیت و نوآوری آنها ارتقاء دهد.