فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 171
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت با توجه به اثرات مثبت اقتصادی و بخصوص نقش اشتغال زایی در ایران موردتوجه قرارگرفته است. کلان شهر تبریز با توجه به موقعیت نسبی خود شرایط مناسبی را برای جذب گردشگر سلامت دارا می باشد. در این میان، قصد بازدید مجدد از عوامل تعیین کننده موفقیت مقاصد گردشگری به شمار می رود و بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید مجدد گردشگران می تواند مدیران و برنامه ریزان گردشگری را در دست یابی به موفقیت های مقاصد گردشگری یاری رساند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش ویژه برند خدمات درمانی بر قصد بازدید مجدد در شهر تبریز است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران سلامت سفرکرده به مراکز و خدمات درمانی شهر تبریز در تابستان 1397 بود که از بین گردشگران 385 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه که شامل 45 سؤال، روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت و تائید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین تصویر مقصد، کیفیت درک شده، ارزش ادراک شده و رضایت با وفاداری گردشگران ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در بین شاخص های یادشده، شاخص رضایت با 31 درصد بیشترین تأثیر را در وفاداری گردشگران به مراکز درمانی شهر تبریز دارد، ازاین رو مدیران مقصد باید سطح بالاتری از رضایت گردشگران را تعیین کنند تا رفتار بعد از خرید مثبتی در گردشگران ایجاد کنند و بتوانند رقابت را در مقصد حفظ و ارتقاء دهند بنابراین وفاداری گردشگران برای مدیران این منطقه گردشگری باید به عنوان کلیدی ترین دستاورد و اقدامات صورت گرفته گردشگری محسوب شود.
اثر رضایت ساکنین از مقصد گردشگری بر تبلیغات دهان به دهان با میانجی گری دلبستگی به مکان و تعامل (مورد مطالعه: منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
165 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رضایت ساکنان از مقصد بر تبلیغات دهان به دهان به واسطه متغیرهای هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد ساکنان در دو منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره ی تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. در تحلیل استنباطی داده ها از ضریب آلفای کرونباخ و جهت تعیین ثبات درونی ابزار از آزمون KMO و کرویت بارتلت برای مناسب بودن حجم نمونه و درست بودن تفکیک عامل ها و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رضایت گردشگران از مقصد بر هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد اثر مثبت و معناداری دارد؛ و همچنین هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد بر تبلیغات دهان به دهان اثرگذار است. با توجه به ضرایب مسیر مدل این پژوهش دلبستگی به مکان به میزان 518 درصد قدرت پیش بینی تغیرات مربوط به تبلیغات دهان به دهان را برخوردار است. همچنین رضایت گردشگران از مقصد توانایی پیش بینی 33 درصد از تغییرات دلبستگی به مکان را دارد، رضایت گردشگران از مقصد نیز می تواند 168 درصد از تغییرات تعامل با مکان را پیش بینی کند. تعامل با مکان نیز به میزان توانایی پیش بینی 422 درصد تغییرات متغیر را تبلیغات دهان به دهان دارد.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه، است. روش پژوهش براساس هدف، از نوع کاربردی است وبراساس ماهیت، از نوع توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از نرم افزار Spss و Excel و روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی و رگرسیون، توزیع وتکمیل پرسشنامه (300مورد)، مطالعات پیمایشی شهرابرکوه، مطالعه تاریخی مفهوم کیفیت زندگی و با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت کیفیت زندگی شهروندان در شهر ابرکوه پرداخته شده است. بخشی از یافته های این تحقیق نشان می دهد که: به طور کلی 9/45 درصد شهروندان شهر ابرکوه از کیفیت زندگی راضی و 9/32 درصدازکیفیت زندگی ناراضی بودند و 2/21درصد پاسخگویان نیز در طبقه خنثی قرار گرفته اند. بررسی وضعیت و میزان رضایت از قلمروهای سه گانه محیط فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی درشهرابرکوه ، نشان می دهد؛ درقلمرو «محیط اجتماعی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 73/7 مربوط به سلامت و پایین ترین میزان رضایت مربوط به موفقیت های زندگی شهروندان باارزش میانگین 30/4 است. در قلمرو «محیط فیزیکی» بالاترین میزان رضایت باارزش میانگین 92/6 مربوط به وضعیت خانه و مسکن وکمترین میزان رضایت با ارزش میانگین 72/4 مربوط به مبلمان شهری است. در قلمرو «محیط اقتصادی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 29/4 مربوط به امکانات و خدمات آموزشی و پایین ترین میزان مربوط به فرصت های شغلی با ارزش میانگین 29/3 است.
تأثیر تغییر اقلیم بر گردشگری در مناطق تحت حفاظت (مورد شناسی: منطقه شکارممنوع الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در مناطق تحت حفاظت، نسبت به تغییرات آب و هوایی بسیار حساس بوده است و هرگونه تغییر سبب کاهش در طول مدت و کیفیت فضاهای گردشگری می شود. در این مطالعه تأثیر پارامترهای اقلیمی، در منطقه الوند به عنوان یک اصل مهم در انتخاب مقصد گردشگری و ارتباط تغییر اقلیم بر گردشگران، مورد بررسی قرار گرفت. ضمن استفاده از شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، برای تعیین ایام مناسب حضور گردشگران، به تعیین آستانه خشکسالی از شاخص (SPI)، در بررسی روند تغییر اقلیم بر تعداد گردشگران در طی سال های 1354-1397 پرداخته شد. نتایج حاصل از شاخص TCI، بیانگر وضعیت ایده آل (خرداد و شهریور)، وضعیت عالی (اردیبهشت، تیر، مرداد، مهر)، وضعیت بسیار خوب (فروردین)، وضعیت قابل قبول (آبان، آذر، بهمن، اسفند) و وضعیت حد مرزی (دی) در منطقه است. مقدار آماره t مربوط به تعداد گردشگران، گویای روند مثبت آمار گردشگران به این منطقه است (بهترین ماه ها: خرداد و شهریور). نتایج حاکی از آن است که روند تغییرات بارندگی و شاخص خشکی دارای مقادیری منفی، بیانگر کاهش میزان بارندگی و افزایش خشکسالی در منطقه است. به علاوه روند افزایش معنی دار دمای هوا با مقدار آماره 82/2=t در سطح 05/0، بدان معنا است که دمای هوا روند افزایشی داشته و باعث روند کاهشی در میزان گردشگران در سال های اخیر شده است. بیشترین مقدار آماره t به سرعت باد اختصاص دارد که روند تغییرات سرعت باد مثبت و در سطح اطمینان 95% معنی دار است و به معنای بالابودن نوسانات سرعت باد است. روند فزاینده دما، کمبود پوشش برفی در منطقه و امواج گرما در تابستان، همگی حاکی از این نکته هستند که در آینده با تغییر در شرایط آب و هوایی، باعث تخریب در ساختار طبیعی و درنهایت کاهش شاخص اقلیم را حتی به خصوص در فصول گرم تابستان (تیر و مرداد) برای گردشگران و فعالیت های گردشگری می شود.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
ارزیابی مدل هیدرولوژیکی - هیدرولیکی SWMM در مدیریت رواناب های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
243 - 251
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری بخش زیادی از زمین به وسیله سطوح نفوذ ناپذیر پوشیده شده که این امر منجربه تشکیل رواناب سطحی و باعث بروز سیل و آب گرفتی در سطح شهرها می شود. برای انجام این تحقیق که در منطقه 12 شهرداری تهران انجام شد با استفاده از پارامتر بارندگی و ویژگی های فیزیکی حوزه از طریق مدل هیدرولوژی – هیدرولیکی، SWMM میزان رواناب سطحی در دوره بازگشت های مختلف برای سه کانال خیام، شهرداری و 17 شهریور در منطقه مورد مطالعه برآورد گردید. سپس از طریق 4 رخداد بارندگی در روزهای 21/8/94، 10/9/94، 20/11/94 و 30/1/95، مدل با استفاده از 3 آماره نش-ساتکلیف، ریشه مربع خطا و BIAS مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج نشان از کارایی مدل در برآورد رواناب سطحی دارد. نتایج حاصل از آنالیز حساسیت نشان داد که درصد مناطق نفوذ ناپذیر بیشترین تاثیر و درصد مناطق نفوذ ناپذیر بدون ذخیره سطحی کمترین تاثیر را در ایجاد دبی های اوج دارند. از آنجایی که تونل 17 شهریور در شرقی ترین قسمت منطقه مورد مطالعه توان عبور رواناب با دوره بازگشت 20 سال به بالا را ندارد لذا ابعاد کانال باید مورد بازنگری قرار گیرد که از روش سعی و خطا حالت بهینه توان عبور جریان از کانال برآورد گردید. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مدل SWMM دقت مورد نیاز برای شبیه سازی رواناب شهری و به تبعیت از آن طرح های مدیریت رواناب شهری و طراحی شبکه جمع آوری آب های سطحی در مناطق شهری را دارد.
بازآفرینی پایدار شهری بر پایه سناریونگاری (مورد شناسی: منطقه 14 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بینجامد؛ به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، بافت دستخوش تغییر را به وجود آورد. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از بازآفرینی پایدار شهری، سناریوهای پیشِ روی منطقه 14 شهرداری اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. به منظور دستیابی به نتایج پژوهش، برای هرکدام از 9 عامل کلیدی مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد پژوهش، عدم قطعیت هایی تعیین شد که با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 27×27، در مجموع 5 سناریوی قوی، 13 سناریوی باورکردنی و 911 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج در این پژوهش نشان می دهد که 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشِ روی آینده بافت ناکارآمد منطقه 14 است که از میان آن ها دو سناریو شرایط مطلوب و امیدوارکننده و سه سناریو شرایط بحرانی را نشان می دهد.
مقایسه عملکرد شاخص های طیفی با طبقه بندی شیءگرا در استخراج مناطق ساخته شده در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر تهران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی در دهههای اخیر، چشماندازهای طبیعی در حال تبدیلشدن به چشماندازهای انسانی است و فضای باز شهری به مناطق ساختهشده تبدیل شده است. تغییرات شدید کاربری اراضی، لزوم دسترسی مدیران شهری را به اطلاعات بهروز بیشتر کرده است. استفاده از تصاویر ماهوارهای سبب میشود تا مدیران شهری تغییرات را بهتر پایش کنند تا بتوانند در زمان مناسب تصمیمگیری کنند. طبقهبندی و استفاده از شاخصهای استخراجشده از باندهای طیفی تصاویر ماهوارهای، از روشهای کارآمد و مؤثر استفاده از تصاویر ماهوارهای در مطالعات شهری است. تاکنون شاخصهای طیفی زیادی برای تفکیک مناطق ساختهشده از سایر کاربریها ایجاد شده است. هدف از این پژوهش، بررسی و عملکرد چهار شاخص طیفی پرکاربرد شهری، بهمنظور تفکیک مناطق ساختهشده از سایر کاربریها در دو شهر متفاوت و مقایسۀ آن با نتایج طبقهبندی شیءگرا برای استخراج مناطق ساختهشده است. به این منظور، شاخصهای تفاوت نرمالشدۀ مناطق ساختهشده، شاخص شهری، شاخص نرمالشدۀ مناطق ساختهشده و شاخص استخراج مناطق ساختهشده از تصاویر سنجندۀ OLI ماهوارۀ لندست 8 برای دو شهر تهران و گرگان محاسبه شد. برای جداسازی مناطق ساختهشده و ساختهنشده، از روش آستانهگذاری اتوماتیک اتسو استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که شاخصهای طیفی در مناطق شهری متفاوت، عملکرد یکسانی ندارند و صحت استخراج مناطق ساختهشده با اعمال این شاخصها بر صحت طبقهبندی شیءگرا برتری نمییابد. صحت کلی طبقهبندی شیءگرا در استخراج مناطق ساختهشده در شهر تهران 92 درصد و در شهر گرگان 91 درصد است. بهترین شاخص طیفی مناطق ساختهشده برای شهر تهران، شاخص استخراج مناطق ساختهشده با صحت کلی 82 درصد و برای شهر گرگان، شاخص نرمال مناطق ساختهشده با صحت کلی 86 درصد بوده است.
مقایسه ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در محله هایی با بافت فرسوده و غیررسمی شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مفهوم بازآفرینی شهری و بازآفرینی شهری پایدار به یکی از مهم ترین روش های ساماندهی بافت های فرسوده شهری و مناطقی با بافت غیررسمی تبدیل شده است. این مفاهیم در کشور ما نیز مدنظر قرار دارند. بافت های فرسوده و غیررسمی در دو دهه گذشته به یکی از چالش های مدیریت شهری مریوان تبدیل شده است. از سوی دیگر، مقایسه پتانسیل دو بافت فرسوده و غیررسمی برای بازآفرینی، یکی از موضوعات مهمی به شمار می آید که کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر به منظور مقایسه ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در محله های دارای بافت فرسوده و غیررسمی شهری در شهر مریوان استان کردستان انجام شده است. این پژوهش، کاربردی، پیمایشی و توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری آن نیز شامل همه ساکنان محله های بافت فرسوده و غیررسمی شهر مریوان بود که از این دو گروه، محله های چهارباغ و لیلاخی بافت فرسوده و تپه موسک و نوبهار بافت غیررسمی بودند که برای بررسی انتخاب شدند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش نشان می دهد از دیدگاه ساکنان محله های هدف، بهبود شرایط اجتماعی اولین شاخص دارای پتانسیل در بازآفرینی شهری پایدار، رونق اقتصادی دومین شاخص دارای ظرفیت بازآفرینی، ارتقای کالبدی سومین شاخص دارای پتانسیل و بهبود وضعیت زیست محیطی چهارمین شاخص دارای پتانسیل در بازآفرینی شهری پایدار هستند. ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در خرده مقیاس های شرایط اجتماعی-فرهنگی، رونق اقتصادی، بهبود وضعیت زیست محیطی و ارتقای کیفیت کالبدی در بافت فرسوده در حد بالا و زیاد است. ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در این خرده مقیاس ها نیز در بافت غیررسمی در حد متوسط است. در مجموع شاخص ها، ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در بافت فرسوده بیشتر از بافت غیررسمی است که باید مدنظر مجریان بازآفرینی شهری قرار بگیرد.
نقش فعالیت های گردشگری در توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم های شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 136
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم، مزایایی غیرمادی است که انسان از ارتباط با محیط به دست می آورد؛ بدین گونه که انسان ابتدا براساس فرهنگ خود محیط را درک و سپس مزایای مذکور را از آن دریافت می کند، اما در حال حاضر به دلیل توسعه سریع، نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده، در بیشتر شهرهای کشور از جمله اصفهان، خدمات فرهنگی دریافتی مردم در معرض خطر قرار دارد. از آنجا که گردشگری یکی از فعالیت های مؤثر بر فرهنگ، مزایا و خدمات آن است، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیرگذاری عملکرد و فعالیت های گردشگری بر توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) در منطقه تاریخی شهر اصفهان (منطقه 3) است. داده های استفاده شده از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمجموع، فعالیت های گردشگری در توسعه CES در منطقه 3 شهر اصفهان نقش مؤثری داشته است؛ البته این تأثیر در ابعاد مختلف یکسان نیست و مؤلفه های خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) یعنی حس مکان، تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی، ارزش های زیباشناختی و سیستم دانش و ارزش های آموزشی با درجات متفاوت متأثر از فعالیت ها و فرایندهای گردشگری هستند. در میان شاخص های نامبرده، قوی ترین تأثیرپذیری به مؤلفه ارزش های زیباشناختی و ضعیف ترین تأثیرپذیری به مؤلفه سیستم دانش و ارزش های آموزشی تعلق دارد.
بررسی آسیب های مدیریت شهری و نقش آن در نظام برنامه ریزی توسعه شهری با استفاده از تحلیل سه شاخگی (مطالعه موردی: شهرداری پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 58
حوزههای تخصصی:
قدم اول جهت بهبود مدیریت در یک سازمان با آسیب شناسی آغاز می گردد. آسیب شناسی باعث می شود تا بتوانیم موانع رشد و توسعه سازمان را شناسایی و جهت رفع آنها برنامه ریزی کنیم. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی و با مصاحبه با 12 نفر از کارشناسان خبره شهرداری پاکدشت به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی یا زمینه ای پرداخته شده است . سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA 2018 مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد آسیب شناسی مدیریت توسعه شهری پاکدشت شناسایی شده و مدل تحقیق ارائه می شود. در آسیب های ساختاری، ساخت و ساز غیر مجاز با بار عاملی 0.89، سیستم نادرست حقوق و پاداش با بار عاملی 0.89، عدم استفاده از فناوری اطلاعات با بار عاملی 0.89 و نمودار سازمانی موجود با بار عاملی 0.86 مهم ترین آسیب های مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود با بار عاملی 0.98، طرح های توسعه شهری با بار عاملی 0.95، عدم استفاده از نظرات ارباب رجوع با بار عاملی 0.94 و عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با بار عاملی 0.85 آسیب های زمینه ای مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند. در آسیب های رفتاری، عدم آگاهی و دانش کارکنان با بار عاملی 0.97، عدم شناخت استانداردهای کاری با بار عاملی .97 ، عدم نظارت بر عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.95، فرهنگ سازمانی در عملکرد کارکنان با بار عاملی 0.92 و عدم آگاهی و دانش اعضای شورای شهر با بار عاملی 0.79 آسیب های رفتاری مدیریت توسعه شهری پاکدشت هستند.
ارائه مدل اقتصادی به روش هدانیک: بوستان قیطریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 69
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر ارزش گذاری اقتصادی پارک قیطریه با استفاده از روش هدانیک انجام گرفته است. به این منظور، 19 متغیر که قابل تفکیک به سه دسته کلی متغیر های فیزیکی، متغیر های همسایگی و متغیر های محیطی هستند، در نظر گرفته شده و ۴۱ واحد مسکونی در شعاع مؤثر اطراف این بوستان به عنوان نمونه انتخاب شده و با توجه به متغیر های در نظر گرفته شده بررسی شدند. نتایج به دست آمده از این مشاهدات در نرم افزارEviews10 تجزیه و تحلیل شده و یک مدل رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولی یا OLS برآورد شد. از ۱۹ متغیر بررسی شده، ۷ متغیر مساحت زیربنا، عمر بنا، تعداد واحد کل، داشتن پارکینگ، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا بوستان قیطریه از سطح معناداری خوب، یعنی کمتر 05/0 یا ۵ درصد داشتند. در بین متغیر های فیزیکی داشتن پارکینگ و از بین متغیر های همسایگی، فاصله تا پارک قیطریه به ترتیب با مقادیر عددی 66/0 و 26/0 بیشترین ضریب همبستگی را به خود اختصاص دادند. در بین متغیر های معنادار مساحت زیربنا، تعداد واحد کل و داشتن پارکینگ با متغیر وابسته یعنی قیمت واحد مسکونی رابطه مستقیم و عمر بنا، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا پارک با قیمت واحد مسکونی رابطه معکوس داشتند.
تحلیلی بر سرزندگی شبانه شهری در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
531 - 555
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش از حد برنامه ریزان از فضاهای شهری تنها برای تأمین نیازهایی مانند مسکن و نیازهای اولیه، شهرها را به فضایی سرد و بی روح تبدیل کرده است. فضای شهری در این مفهوم سرزندگی لازم را ندارد و ساکنان شهرها را به افرادی افسرده تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزان سعی کرده اند سرزندگی را حداقل در بخش هایی از شهر ایجاد کنند. در این مسیر افزون بر جنبه فضایی، به جنبه زمانی ایجاد فضاهای سرزنده شهری نیز نگاهی داشته اند که از جمله آن تأکید بر ایجاد و توسعه فضاهای سرزنده شبانه شهری است. شکل گیری فضاهایی این چنین در شهرها، جنبه ای فرایندی دارد. بخش هایی از شهرها نیز به دلایل گوناگونی در ساعات مختلف و حتی در شب از تکاپوی ویژه ای برخوردارند. شناسایی چنین فضاهایی می تواند در توسعه سرزندگی شبانه شهری اهمیت فراوانی داشته باشد. شهر رشت به عنوان بزرگ ترین شهر شمال کشور و شهری شناخته شده در سطح ملی به منزله قطب گردشگری، به همراه ویژگی های فرهنگی مردم می تواند جایگاه مناسبی در این مسیر داشته باشد. براین اساس، هدف این پژوهش شناسایی فضاهای سرزنده شبانه شهر رشت و مطالعه ویژگی های این فضاهاست. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر سطح تحلیل در مناطق پنج گانه این شهر بررسی شده است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و برای تحلیل پژوهش از روش میانگین، آزمون ANOVA، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهر رشت از نظر فضاهای سرزنده شبانه وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارد. همچنین از نظر شاخص های سرزندگی شبانه شهری، در بعد اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری در مناطق پنج گانه این شهر دیده می شود. از سوی دیگر، فضاهای سرزنده شبانه در این شهر به توزیع خوشه ای نزدیک تر هستند.
تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله های شهری (مطالعه موردی: محله سیروس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع:هدفاین مقاله، تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله سیروس می باشد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، بنیادی- شناختی و ازلحاظ ماهیت و روش، کیفی – اکتشافی است. برای گردآوری اطلاعات از بررسی اسنادی- میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل متخصصان موضوع مربوطه، ساکنین و مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار می باشند، که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. با 25 کارشناس مرتبط با حوزه پژوهش، 42 نفر از ساکنین و 38 نفر از مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار مصاحبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار spss استفاده گردید. یافته ها: از 7 متغیر مورد بررسی، متغیر «نحوه تملک و تخریب توسط شرکت بازآفرینی»، با 16.7 و 83.3 درصد فراوانی به ترتیب در طیف زیاد و خیلی زیاد بر اساس نظر پاسخگویان، از بالاترین سطح اثرگذاری در زوال محله برخوردار بوده است. مولفه های «ورود بازار و تغییر کاربری» و «صرفه جویی ناشی از تجمیع و مجاورت» به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اثرگذاری و مداخله در زوال محله قرار دارند. مولفه های انباشت ، ترغیب مالکان، رانت و اعیان سازی، به ترتیب اهمیت تأثیر بر زوال محله، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتایج: با وجود طرح های متعددی که برای محله سیروس تهیه شده، محله مذکور از نظر فیزیکی و اجتماعی مورد غفلت واقع شده، به طوری که، برهم کنش دو نیروی دولت و بازار با داشتن ابزار سیاست واقتصاد، به زوال تدریجی سکونت، منجر شده است.
بام های سبز هیدروپونیک برای صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی مدارس سبز در اقلیم سرد و خشک ایران: مطالعه قیاسی بین دو نمونه بام سبز هیدروپونیک گسترده و مدولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس سبز نوع جدید مدارس می باشند که در آن ها مصرف انرژی های تجدید پذیرکمتر از مدارس معمولی است. در این مدارس با افزودن پوسته های سبز مانند بام های سبز هیدروپونیک، علاوه برافزایش ارتباط دانش آموزان با طبیعت، میزان مصرف انرژی کاهش پیدا می کند. ازآنجایی که شناخت اولویت انواع این بام ها در اقلیم های مختلف، باعث کارکرد بهینه این بام ها از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی می شود؛ لذا در پژوهش حاضر باهدف پیشنهاد بهترین بام سبز در مدارس سبز از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی در اقلیم سرد دو نمونه بام سبز هیدروپونیک مدولار و گسترده به عنوان انواع متداول بام سبزدر مدارس از نظر مقاومت حرارتی و دمای فضای زیر بام بایکدیگر مقایسه شدند، روش پژوهش ترکیبی از دو روش محاسبات عددی پیرامون مقاومت حرارتی هر دو بام و شبیه سازی یک مدرسه سبز استاندار با دو نمونه بام سبز گسترده و مدولار به کمک نرم افزار انرژی پلاس 8 است. در خلال تحقیق، یافته ها حاکی از آن بودند که مقاومت حرارتی بام سبز هیدروپونیک گسترده بیشتر از نمونه بام مدولار است (26506>6/7272)؛ همچنین درجه حرارت فضای زیر این بام در کاربری آموزشی در سرد ترین ماه برابر 9.08 است که تقریبا 6 درجه گرم تر از کاربرد بام سبز مدولار است؛ لذا، بام سبز هیدروپونیک گسترده عملکرد حرارتی بهتری از نمونه مدولار ازنظر صرفه جویی در انرژی برای مدارس سبز در آب وهوای سرد ایران دارد.
بررسی تأثیرات مؤلفه های اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و شناخت نقش عوامل اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی در شهرستان فسا تدوین گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه افرادی هستند که ظرف 5 سال گذشته در شهرستان فسا در بخش کشاورزی کسب وکار جدیدی را ایجاد نموده اند. چارچوب نظری تحقیق نظریات رابرت پوتنام، فرانسیس فوکویاما در باب شبکه های اجتماعی و نظریه پیوندهای قوی ضعیف مارک گرانووتر و نظریات داگلاس نورث است. همچنین از دیدگاه های دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM) به عنوان مبنای نظری برای متغیر وابسته (توسعه کارآفرینی کشاورزی) بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 288 نفر که با استفاده از نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. اجرای آزمون رگرسیون بین متغیرها نشان داد، متغیر اعتماد اجتماعی (15/.)، پیوند اجتماعی (19./.)، مشارکت اجتماعی (11/.)، حمایت اجتماعی (19/.)، کیفیت قوانین و حقوق مالکیت (19/.)، ثبات سیاسی دولت (20%) و کیفیت خدمات عمومی (64%) بر توسعه کارآفرینی کشاورزی مؤثر می باشند. همچنین آزمون همبستگی پیرسون وجود رابطه بین متغیرهای مستقل فوق و متغیر وابسته توسعه کارآفرینی کشاورزی در سطح 99 درصد را تائید می نماید. رگرسیون چندگانه نشان داد مؤلفه های اجتماعی قادر به پیش بینی (29%) درصد و مؤلفه محیط نهادی (28%) از تغییرات کارآفرینی کشاورزی می باشند. در بین متغیرهای اجتماعی بیشترین تأثیر متعلق به متغیر حمایت اجتماعی و در بین متغیرهای محیط نهادی، متغیر ثبات سیاسی بیشترین توان پیش بینی تغییرات متغیر توسعه کشاورزی را دارا می باشد.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از روش های ارزیابی چند معیاره مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل مکان یابی فضای سبز شهری در منطقه 4 تهران و تعیین مکان های مناسب برای ایجاد فضای سبز می باشد. مکان یابی مناسب فضای سبز در سیمای شهرها، علاوه بر جنبه های زیبابی و تفریحی، نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و حفظ تعادل محیط زیست داشته و اثرات اجتماعی مثبتی مانند سرزندگی و نشاط دارد. روش انجام پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر در مکان یابی فضای سبز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان تعیین شدند. مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر با استفاده از روش چانگ (AHP فازی) انجام گرفت. نقشه معیارها در محیط GIS تهیه و در محیطIDRISI استانداردسازی شد. سپس با استفاده از تکنیک OWA، وزن های ترتیبی معیارها محاسبه و نقشه نهایی مکان یابی فضای سبز حاصل شد. نتایج نشان داد فاصله از مراکز مسکونی با 157/0 و فاصله از مراکز صنعتی با 053/0 به ترتیب بیش ترین و کم ترین وزن معیار را در مکان یابی مناسب فضای سبز شهری دارند. بنابراین مناسب ترین و نامناسب ترین مکان ها برای ایجاد فضای سبز با توجه به اولویت پارامترها و سازگاری کاربری ها با فضای سبز تعیین گردید. نوآوری این مطالعه در استفاده از تکنیک OWA، در مکان یابی فضای سبز است برای منطقه 4 تهران می باشد.
تحلیل ادراک ذینفعان از پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
ادراک ذینفعان از آثار گردشگری مهم ترین پارامتر برای حمایت آن ها از توسعه گردشگری به شمار می آید. ازاین رو بررسی و شناخت کامل از نگرش ها و علائق ذینفعان یک الزام ضروری و اجتناب ناپذیر برای برنامه ریزی و مدیریت پایدار در گردشگری است. هدف این پژوهش شناسایی سطح ادراک و معناداری تفاوت میانگین ذینفعان نسبت به پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. پرسشنامه محقق ساخته طراحی و تدوین شد سپس در بین نمونه ها (ساکنان، مدیران، سرمایه گذاران و گردشگران) به تعداد 384 نمونه پخش و گرداوری شد. سپس از نرم افزار SPSS برای تحلیل آن استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیات از آمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است وضعیت توسعه گردشگری در شهر لاهیجان به لحاظ اقتصادی (24/3)، اجتماعی (16/3)، زیست محیطی (07/3) بالاتر از حد متوسط و متمایل به وضعیت خوب و در بعد کالبدی (80/2) پایین تر از حد متوسط و متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارد. ازنظر سطح ادراک ذینفعان نسبت به پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان، سرمایه گذاران با امتیاز 6/3 دارای ادراک بالاتر از متوسط؛ ساکنین محلی، مدیران و گردشگران به ترتیب با امتیازات 88/2، 87/2 و 83/2 در سطح نامطلوب متمایل به متوسط قرار دارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین ادراک ذینفعان گردشگری نسبت به پایداری اثرات گردشگری ازنظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی وجود دارد. در مقابل تفاوت معناداری بین ادراک ذینفعان گردشگری نسبت به پایداری اثرات گردشگری ازنظر کالبدی وجود ندارد. بنابراین توجه به اثرات گردشگری در زمینه کالبدی از الزامات توسعه گردشگری پایدار در شهر لاهیجان است. درنهایت پیشنهادهایی برای بهبود توسعه گردشگری در شهر لاهیجان ارائه شده است.
چارچوبی مشارکتی به مفهوم زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
671 - 693
حوزههای تخصصی:
خدمات اکوسیستم می تواند از نظر مشارکت و یکپارچه سازی نقش شهروندان مفید باشد. بسیاری از موضوعاتی که به کمک مفهوم خدمات اکوسیستم به آن پرداخته می شود، در برنامه ریزی های شهری و منطقه ای مدنظر قرار می گیرد و با کمک توسعه سناریوی تعاملی با ذی نفعان قابل پشتیبانی است. یکی از این خدمات، خدمات فرهنگی اکوسیستم است. هدف این پژوهش طراحی چارچوبی مشارکتی از ذی نفعان با بهره گیری از شبکه های بیزی برای مفهوم سازی زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم است که در آن ذی نفعان نه رشته مختلف دخیل هستند. درحقیقت، پژوهش حاضر، کاربردی (توصیفی و علی) است که بعد از جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای، از تکنیک اندیشه باران یا طوفان مغزی بهره برده است. همچنین از میانگین و واریانس برای تبدیل نتایج ذی نفعان به احتمالات در شبکه بیزی استفاده شده است؛ چراکه اصطلاحات انتزاعی را می توان به کمک شبکه بیزی چندگرهی ارزش گذاری و در یک روش طوفان مغزی منسجم طبقه بندی کرد. تجزیه و تحلیل نهایی حساسیت ها با احتمالات خروجی نشان می دهد که توپوگرافی شامل برجستگی و شیب زمین، آب و پوشش گیاهی متراکم در مناطقی مانند پارک جنگلی چیتگر، محدوده دریاچه مصنوعی آزادی و پارک خرگوش دره دارای بالاترین ارزش زیبایی شناسی است. همچنین عناصر طبیعی مانند دریاچه، درختان جنگلی و زمین های کشاورزی از نظر تصویرسازی کیفیت های بیشتری را نشان می دهند. درمجموع پژوهش حاضر به شاخص های فردی تأکید ندارد، بلکه نوعی روش شناسی سازگار با مباحث زیبایی شناسی است که می توان از آن در مشارکت شهروندان محلی در کنار ذی نفعان و برنامه ریزی های آتی سنجش زیبایی شناسی چشم انداز استفاده کرد.
بررسی مفهوم حق به شهر در سیاست گذاری شهری
حوزههای تخصصی:
مسیرهای توسعه در هر جامعه بیش از هر امری نتیجه انتخاب ها و تصمیماتی است نتیجه ی که در شیوه های سیاست-گذاری رقم می خورد. در دهه های اخیر، تغییرات سریع شهرها و بحران های ناشی از آن توجه ها را به سمت عرصه ی سیاست گذاری شهری جلب نموده است. از سوی دیگر صورت ها و اشکال نابرابرانه توزیع منابع و فرصت ها به ضرر بخش عمده ی افراد و گروه های اجتماعی ساکن در شهرها موجب شد تا نظریه پردازان انتقادی شهر با تکیه بر مفهوم «حق به شهر»، مطالبه های شهروندان را در برابر سیاست گذاران و تصمیم سازان شهری مطرح نمایند. هدف مقاله ی حاضر درک مفهوم حق به شهر در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی مسائل شهرها و انتقال آن به متخصصان حوزه ی شهری و سعی در جهت عملی کردن این ایده در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری است. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده توسط لوفور درباره ی مفهوم حق به شهر و رویکرد محققان درباره ی سیاست گذاری شهری به بازشناخت و تحلیل رابطه ی دو مفهوم حق به شهر و سیاست گذاری شهری پرداخته شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بر اساس روش کیفی است. شیوه های گردآوری اطلاعات شامل گزینش اسناد، تحلیل تماتیک دیدگاه های متخصصان و صاحب نظران درباره ی موضوع انتخاب شده است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر سیاست گذاری شهر مهم ترین عرصه برای چانه زنی درباره ی شیوه های توزیع منافع و فرصت ها در شهرها از سوی ذینفعان شهری است که همین مهم، ضرورت حضور شهروندان را در لایه های تصمیم سازی و سیاست گذاری شهرها موجب می شود. مغفول ماندن ساز و کارهای نهادی، ظرفیت سازی شفافیت، پاسخ گویی، به کارگیری بودجه ریزی مشارکتی و برنامه ریزی مشارکت جو، موجب شده تصمیم گیری دموکراتیک برای مشارکت شهروندان به عنوان جدی ترین ذینفع در حیات شهری امری دشوار و تا حدودی ناممکن شود. تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی و ایجاد ساز و کارهای نظارت و مشارکت شهروندان در روند تصمیم گیری ها درباره ی انتخاب و انجام پروژه های کلان شهری در کنار به کارگیری بودجه ریزی مشارکتی در چگونگی هزینه ی سرمایه های شهر از جمله مواردی است که در عمل می تواند منجر به تحقق حق به شهر در اداره ی شهرها شود.