فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بروز جنگ و رقابت های ژئوپلیتیکی برآیند کنش جوامع انسانی برای رقابت بر سر ارزش ها و کسب منفعت مادی و معنوی است. جنگ به شیوه کلاسیک آن در رویارویی نیروها و ادوات نظامی نمایان می شود. انگیزه ی اقدام به جنگ بر بنیاد امیال غریزیی همچون مبارزه جویی، شکست دشمن و کسب ارزش استوار است. هرگاه که این امیال بستر مساعد اجتماعی خود را برای کنشگری پیدا کنند؛ صورت نمادینی از جنگ کلاسیک هویدا می شود. در این میان حوزه رقابت های ورزشی بستری مناسب برای بازنمایی نمادها، مناسک جنگ و رقابت های ژئوپلیتیک (مبارزه جویی و شکست دشمن) است. بر این اساس هدف این جستار پاسخ به این پرسش است که نسبت رقابت های ورزشی بین المللی و هماوردی های ژئوپلیتیک چیست؟ فرض این جستار بر این است که میدان رقابت های ورزشی بین المللی به لحاظ همپوشانی در مفاهیم قدرت، رقابت و ارزش های ملی با حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی، عرصه جنگ نمادین کشورها و ملت ها است. نبرد و ستیز یاد شده از یک سو برآیند تفاوت در ادرک منافع و ارزشها نزد هویت های متکثر و متمایز انسانی در اجتماع است و از سوی دیگر بازنمایی غریزه رقابت ژئوپلیتیکی و جنگ (حوزه سیاسی) در حوزه اجتماعی است.
تحلیلی بر وضعیت مسکن در استان لرستان با استفاده از مدل های تحلیل عاملی (تاکسونومی عددی و ویلیامسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن عنصر اصلی جامعه پذیری افراد نسبت به جهان و مملو از ارزش های سمبلیک به عنوان نشانه منزلت و ترجمان زندگی و مهم ترین کاربری کمی و کیفی شهری محسوب می گردد و کمیت و کیفیت آن گویای وضعیت اجتماعی- اقتصادی شهر و بسیاری از واقعیت های جامعه است. مسکن یکی از شاخص های تعیین کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی است و به عنوان جزء لاینفک توسعه اقتصاد ملی مطرح می باشد. هدف این مقاله ارائه تصویری از وضعیت مسکن و تعیین نیازهای سکونتی استان لرستان و رتبه بندی شهرستان های استان از نظر وضعیت کمی و کیفی مسکن جهت اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن در سطح این استان می باشد. نوع تحقیق بنیادی-کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی است. متغیر های مورد بررسی در این مقاله، مشتمل بر برآورد سری زمانی موجود مسکن، برآورد و مقایسه تطبیقی نرخ تخریب، رتبه بندی شهرستان ها بر اساس شاخص های ترکیبی مسکن، محاسبه شاخص شکاف درون منطقه ای و تعیین نقاط بحرانی استان از نظر شاخص های مسکن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان نرخ تخریب مسکن در استان لرستان 7/2 درصد، درمناطق شهری 4/2 درصد و در مناطق روستایی 2/3 درصد است. همچنین در بین شهرهای مورد مطالعه دلفان، کوهدشت، سلسله و پل دختر دارای بدترین وضعیت مسکن و خرم آباد و بروجرد دارای بهترین وضعیت مسکن در استان لرستان می باشند
ژئوپلیتیک انرژی ایران و امنیّت انرژی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به دلیل دارا بودن دومین منابع عظیم انرژی (نفت و گاز) و همچنین موقعیّت ژئوپلیتیک مناسب؛ یعنی واقع شدن درمیان دو کانون مهم انرژی دنیا (خلیج فارس و دریای خزر) در جایگاه ویژه ای از نظر تأمین انرژی و امنیّت آن قرار گرفته است. انرژی و امنیّت آن با توجّه به اهمّیّتی که برای مصرف کنندگان دارد، می تواند به یکی از محمل های پیوند ایران با قدرت های مؤثّر در نظام جهانی تبدیل شود. برقراری پیوندهای انرژی با کشورهای مهم و تأثیرگذار در عرصه ی بین المللی، افزون بر منافع اقتصادی، منافع امنیّتی قابل توجّهی را برای کشور در پی خواهد داشت؛ زیرا این کشورها را در تأمین یک کالای استراتژیک و امنیّت آن، به میزان قابل توجّهی به ایران وابسته می کند. از مصرف کنندگان بزرگ انرژی جهان می توان کشورهای عضو اتّحادیه ی اروپایی را نام برد که هم اکنون در کنار ایالات متّحده ی آمریکا، در صدر بزرگترین مصرف کنندگان انرژی جهان قرار دارند. زمینه های انرژی ایران، از جمله فرصت های پیش روی این کشورها برای تنوّع بخشی به بازار بزرگ تقاضای انرژی شان است، اما این کشورها با وجود نیاز بالا به واردات انرژی در طول دهه ی اخیر، به دلیل اختلاف های سیاسی، نه تنها پایین ترین سطح روابط انرژی را با جمهوری اسلامی ایران داشته اند، بلکه در مواردی نیز، به دلیل هم سویی با سیاست های ضدّایرانی آمریکا، مانع از تحقّق فرصت های ژئوپلیتیک انرژی ایران شده اند. ادامه ی این روند با توجّه به جایگاه ایران در امنیّت انرژی منطقه ای و جهانی و همچنین نیاز رو به افزایش کشورهای اروپایی به واردات نفت و گاز، در دراز مدّت، در راستای اهداف امنیّت انرژی کشورهای یاد شده نیست. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه ژئوپلیتیک انرژی ایران در امنیّت انرژی کشورهای اروپایی می پردازد و زمینه ها و موانع همکاری های انرژی طرفین را مورد تحلیل قرار می دهد.
سنجش کیفیت زندگی در محیط سکونتی فرسوده و بصری سازی آن؛ مورد شناسی: محله هاشمی در منطقه ده تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرها در چند دهه اخیر، شکل گیری بافت های نامناسب وخودرو را به همراه داشته است. علاوه بر این، بافت های قدیمی درشهر ها رو به فرسوده شدن رفته اند و این مکان ها از لحاظ کیفیت زندگی دچار افولی شدید شده اند. بنابراین برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی دراین بافت ها اجتناب ناپذیر است. کیفیت زندگی مفهومی چندبعدی است که تأثیرات بسزایی بر زندگی ساکنان یک محدوده سکونتی دارد و مهمترین این تأثیرات، رضایتمندی از سکونت در این بافت ها است. بنابراین همان طور که مشخص است، دربرنامه ریزی برای این بافت ها شناسایی معیارهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنان آنها و نحوه تأثیرگذاری این معیارها بر یکدیگر از اولویت برخوردار است. هدف این پژوهش مشخص نمودن همین امر است.
تکنیک مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل رگرسیون چند مرتبه ای (HMR) خواهد بود؛ معیارها بر اساس هدف مطالعه مرتبط با کیفیت زندگی در محیط های سکونتی با مرور مدل ها و معیارهای دیگر مطالعات انتخاب خواهد شد. نحوه سازمان دهی معیارها در این مطالعه به صورت بالا به پایین است. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، میزان کیفیت زندگی ذهنی (رضایتمندی) برابر 77/2 شده است. براساس نتایج حاصل در مورد کیفیت زندگی عینی، در محدوده کیفیت زندگی عینی برابر 82/2 شده است.کیفیت زندگی (عینی- ذهنی) در محدوده مورد مطالعه برابر 80/2 شده است. نتایج حاصل با کمک GIS و توابع تحلیلی آن در قالب نقشه ارائه شده است که نشان می دهد وضعیت کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه در سطح پایینی قرار دارد.
بررسی و تحلیل اثر بخشی آموزش بر توانمندسازی دهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
اثر بخش بودن آموزش نقش مهم و پایداری بر ارتقاء سطح آگاهی علمی و شغلی دهیاران دارد بر همین اساس ارائه آموزش و برنامه های آموزشی اثربخش مستلزم تفکر جدید، مدل های جدید، رویکرد جدید و ابزار و مکانیزم های جدید است. تحقیق پیش روی پاسخ به این سوال اساسی است که آیا دوره های آموزش اجرا شده برای دهیاران کشور اثربخشی موثر و کارآمد را در میزان افزایش اطلاعات و تغییر نگرش ها و رفتار آنان و تحقق اهداف مورد نظر داشته است یا خیر. جامعه آماری این تحقیق شامل 22 درصد از دهیاران کل کشور که 4100 دهیار است. روش مطالعه به جهت هدف از نوع مطالعات کاربردی است و از جهت روش گردآوری اطلاعات بصورت توصیفی به گردآوری داده ها می پردازد. از طرف دیگر مطالعه حاضر از نوع مطالعات ارزشیابی است چون برای ارزشیابی واکنش ها و دیدگاه های ذینفع به جمع آوری اطلاعات نیاز داریم که ریچارد ولف آن را اطلاعات مکمل می نامد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد دوره های آموزشی دهیاران اثر بخشی موثر و قابل توجهی در ارتقاء سطح آگاهی آنان داشته و در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه گردیده است.
ارزیابی کمی و کیفی کاربری های شهر سعدآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین و چگونگی استفاده از آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در حقیقت سرنوشت نهایی طرح توسعه شهری وچگونگی مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین را مشخص می کنند و همواره یکی از مسایل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در شهرنشینی معاصر را این مقوله تشکیل داده است. در مقاله حاضر به بررسی وضعیت کاربری اراضی شهر سعد آباد پرداخته شده است. به این منظور ابتدا وضع موجود کاربری ها مورد بررسی قرار گرفته است سپس به برنامه ریزی برای آینده پرداخته شده است. روش بکار گرفته شده در این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی است. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و سایر اطلاعات با روش میدانی گردآوری شده اند. تحلیل کیفی کاربری ها با استفاده از مدل SWOT و برای ترسیم و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای GIS و AUTO CAD استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در اکثر کاربری ها کمبود وجود دارد و بعضی از کاربری ها نیز از وضعیت مطلوبی برخوردارند که این امر نشاندهنده عدم تعادل در وضعیت کاربری هاست که باید با برنامه ریزی دقیق به سمت تعادل هدایت شود.
توسعه ی یک مدل توصیفی دسترسی فضایی به خدمات درمان عمومی با استفاده از روش حوزه ی نفوذ شناور دومرحلهای (مطالعه ی موردی: منطقه ی 10 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی فضایی از مفاهیم اصلی در ادبیّات برنامه ریزی حمل ونقل و جغرافیا، به ویژه در ابعاد اجتماعی، ازجمله عدالت است. در مقاله ی پیش رو، مفهوم دسترسی مورد بررسی قرار گرفته و یک مدل توصیفی با استفاده از روش حوزه ی نفوذ شناور دو مرحله ای، برای تحلیل دسترسی فضایی به خدمات درمان عمومی در منطقه ی 10 شهرداری اصفهان ارائه می شود. هدف این مقاله، تحلیل کمّی برابری (یا نابرابری) فضایی حوزه های آماری مختلف، از نظر دسترسی به خدمات درمان عمومی با استفاده از مدل های ریاضی است. روش پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی و داده های این تحلیل شامل اطلاعات جغرافیایی مکان و فراوانی نیروهای مراکز خدماتی در منطقه، داده های جمعیّتی حوزه ها و شبکه ی معابر در منطقه است که به واسطه ی رویکرد تحلیل توزیع فضایی، از ابزار تحلیل گر شبکه ی نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که این منطقه از نظر استاندارد تعداد نیرو از وضعیّت به نسبت مناسبی برخوردار است. با این وجود، توزیع فضایی نامناسب این نیروها در سطح منطقه، به ایجاد نابرابری بین حوزه ها در دسترسی به این خدمات منجر شده است. مقادیر به دست آمده برای میانگین و انحراف معیار دسترسی (00461/0 و 000655/0)، حاکی از اختلاف قابل توجّه دسترسی فضایی به خدمات بین حوزه هاست، به گونه ای که دسترسی حدود 68 درصد از حوزه ها، پایین تر از میانگین منطقه است که گویای عدم وجود فرصت برابر برای شهروندان است. حوزه های آماری واقع در شرق منطقه، نسبت به حوزه های غربی، دسترسی ضعیف تری به خدمات دارند. نتیجه ی دیگر اینکه وضعیّت دسترسی در حوزه های غربی، همگن تر از حوزه های شرقی است. از روش مورد استفاده در این مقاله، می توان برای بررسی دسترسی فضایی به انواع مختلف خدمات و چگونگی توزیع جغرافیایی آن، به شکل ریاضی و کمّی برای شناخت وضع موجود و برنامه ریزی برای رفع کاستی های احتمالی بهره برد.
نقش الگوهای شکلی و اجتماعی در ساماندهی فضاهای باز مجموعه های مسکونی (قیاس تجارب شهرسازی قرن بیستم و نمونه های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
3 - 12
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی الگوهای اجتماعی و شکلی در برنامه ریزی فضاهای باز مسکونی در نظریه ها و پروژه های شاخص شهرسازی قرن بیستم و قیاس آن با الگوهای بومی و معاصر کشور می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده در این نوشتار تفسیری– تاریخی با رویکردی استنتاجی است. از نمونه های موردی نیز در تحلیل و ارائه مصادیق گونه شناسی استفاده شده است. از نظر شکلی در نظریه های اوایل قرن بیستم، 4 گونه ساماندهی فضاهای باز شامل الگوهای «ساماندهی شبکه ای»، «خطی»، «مرکزی» و «مجموعه ای» قابل تشخیص هستند که در طول نیمه دوم قرن، به سمت الگوهای مجموعه ای تمایل بیشتری حاصل شده است. همچنین تلاش برای حذف سلسله مراتب اجتماعی، ایجاد برابری طبقاتی و مالکیت اشتراکی در فضاهای باز که در نیمه اول قرن مشهود بودند، جای خود را به پایداری اجتماعی، برابری اجتماعی و توجه توامان به فضاهای باز خصوصی و عمومی داده است. اما جریان معاصر ساخت و ساز در کشور، بیشتر ادامه راهبردهای آزموده ابتدای قرن هستند که عمدتاً از الگوهای شبکه ای و مرکزی استفاده می نمایند و فاقد الگوی اجتماعی معینی در طرح خود هستند. از اینرو با توجه به شرایط جهان کنونی و با عنایت به دستاوردهای بومی و اصول اعتقادی کشور، توجه به مفاهیم اجتماعی همچون سرمایه اجتماعی و تعاملات اجتماعی در کنار الگوهای مناسب سازماندهی فضای باز (مانند مجموعه ای) ضمن تفکیک و عرصه بندی مشخص عرصه های عمومی-خصوصی و سنجش اولویت های عمومی پیشنهاد شده است.
واکاوی تغییرات مکانی هسته ی جزیره ی گرمایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جزیره ی گرمایی شهر که امروزه به مسأله ای بسیار با اهمّیّت در اقلیم شناسی شهری تبدیل شده است، به طورکلّی به افزایش دمای محیط شهر در مقایسه با حومه اشاره دارد. این پدیده که از پیامدهای شهرنشینی و شهرسازی است، در کشورهای رو به پیشرفت که با رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهرها روبه رو هستند، پیامدهای اساسی به همراه دارد. تهران، پایتخت و پرجمعیّت ترین شهر ایران، به دلایل مختلف، مانند ساخت وساز ناهمگون و شرایط خاصّ جغرافیایی، از این پیامدها بی بهره نمانده است. در این پژوهش با هدف ردیابی تغییرات مکانی هسته ی جزیره ی گرمایی شهر تهران، 24 روز از سال 2006 بررسی شده و با تلفیق میدان دمای به دست آمده از داده های ایستگاه های هواشناسی و میدان باد حاصل از مدل آلودگی هوا (TAPM)، وضعیّت جزیره ی گرمایی واکاوی شده است. داده های عناصر جوّی 22 ایستگاه هواشناسی در محدوده ی استان تهران دریافت شد. تغییرات موقعیّت مکانی جزیره ی گرمایی شهر با استفاده از منحنی های هم دما در هر روز با فواصل زمانی سه ساعته، در نرم افزار ArcGIS درون یابی و ترسیم شدند. نتایج به دست آمده از محاسبه ی اختلاف میانگین دمای محدوده ی شهری با حومه آن، نشان داد که در تمامی روزها، میانگین دمای محدوده ی شهر تهران بیشتر از دمای ثبت شده در حومه ی آن است. در تحلیل عوامل مؤثّر در شکل گیری جزیره ی گرمایی، سرعت و جهت باد از بیشترین میزان تأثیرگذاری برخوردار بودند؛ به گونه ای که گستره ی مکانی جزیره ی گرمایی توسّط این دو عامل کنترل می شود. همچنین ارتباط معناداری میان فشار هوا و شدّت جزیره ی گرمایی دیده نشد. تغییرات مکانی هسته ی جزیره ی گرمایی نیز در ماه های مختلف در محدوده های حدّ فاصل ایستگاه های دوشان تپّه، فاطمی، مهرآباد و بهمن صورت می گیرد که در بیشتر روزها، ایستگاه های آزادی، بهمن و بازار، مراکز گرمایی این محدوده هستند.
پیش بینی تغییرات توسعه شهری شهرستان نوشهر با استفاده از مدل LUCIA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
کاربرد منطق بولین و وزندهی افزودنی ساده در مکانیابی ژئومورفولوژیکی دفن مواد زاید شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی مسائل زیست محیطی و در رأس آن پسماندهای شهری که عمده آنها از مناطق سکونتگاهی عظیم انسانی سرچشمه می گیرد، باعث ایجاد مزاحمت، منظره ناخوشایند، مخاطرات محیطی و نارضایتی مردم شده است. شهر سقز با جمعیتی معادل 140 هزار نفر، یکی از بزرگترین شهرهای استان کردستان می باشد که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و تغییر عادات غذایی مردم، افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه ی اخیر به همراه تقلید الگوی مصرفی مردم باعث افزایش حجم زباله ی تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی جهت دفع مواد زاید شهر سقز وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، کاربرد دانش ژئومورفولوژی در مکانیابی مناسب برای دفن مواد زاید شهری است. به همین منظور، در مرحله اول، عوامل موثر در مکانیابی محل دفن مواد زاید شهر سقز در نظر گرفته شد و در نهایت با رقومی کردن و وزندهی 13 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از: شیب، فرسایش، گسل، آبهای سطحی، آبهای زیرزمینی، چاهها، منطقه حفاظت شده، فرودگاه، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر سقز و مراکز جمعیتی و وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای IDRISI وArc GIS و تشکیل پایگاه های اطلاعاتی ویژه دفن زباله های شهری و شهری و اجرا مدلهای مختلف تصمیم گیری چند معیاره تحلیلی نظیر منطق بولین و وزندهی افزودنی ساده بر لایه های موجود است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که روش بولین با انتخاب یک مکان در مرحله اولیه و نهایی در جنوب شهر سقز از دقت پایینی برخوردار است ولی مدل وزندهی افزودنی ساده در مرحله اولیه با انتخاب چهار مکان و در نهایت با انتخاب مکان نهایی جهت دفن مواد زاید در جنوب شهر سقز، قدرت تصمیم گیری بیشتری را در امر مکانیابی محل دفن با تفاوتهایی لحاظ می کند. در نهایت با همپوشانی و از مجموع اشتراک این مدلها در محیط Arc GIS، مکان نهایی دفن زباله شهر سقز با مساحت 74 هکتار مساحت و پذیرش 130 تن زباله در هر روز به مدت 20 سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر سقز انتخاب شد.
برنامه ریزی ترابری شهری و توسعه اجتماعی (مطالعه تطبیقی ایران و فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی اصولی ترابری شهری در تامین یکی از ضروریات شهرنشینی یعنی جابجایی، امر اجتناب ناپذیری است. تاریخ سیستم های ترابری مدرن ایران به50 سال محدود شده و سالها پس از پایگذاری شهرسازی در مفهوم واقعی آن، ظاهر شده است. منطق موضوع و نیاز انکارناپذیر آن حکم می کند تا ترابری، توسعه شهر و جمعیت موازی با هم حرکت کرده و نقش خود را در فعالیتهای جامعه ایفا کنند. شهرهای کشور ما، ویژگیهای شهری و ترابری زیادی با شهرهای کشورهای توسعه یافته دارد، لیکن شرایط خاص هریک حکم می کند تا نتوان پاسخ یکسانی به رفع مشکلات آنها داد. در این مطالعات، بر اساس تاریخچه جمعیتی و ترابری گذشته دو کشور در حال توسعه و توسعه یافته ایران و فرانسه، ویژگیها و روند پیشرفت ترابری شهری آنها مقایسه شده است. برای این منظور پایتخت های تهران و پاریس به عنوان دو مرکز شهرنشینی خیلی بزرگ و دو شهر سنندج و رن از شهرهای با جمعیت نسبتاً کم با ویژگیهای حدوداً مشابه انتخاب و مطالعات مربوطه انجام شده است. از نتایج بررسی ها می توان به افزایش قابل توجه جمعیت شهرهای در حال توسعه نسبت به نمونه های توسعه یافته اشاره کرد که با الگوبرداری نامطلوب رشد ترابری خصوصی و نیمه خصوصی آنها نسبت به کشورهای توسعه یافته مشکلات را دو چندان کرده است. در مقابل، توسعه ترابری عمومی و به ویژه سیستم های ریلی ایران همسان با کشورهای توسعه یافته نبوده و روند رشد آن بسیار کند و یا ناچیز بوده است. مهمترین ویژگی ترابری شهری کشور ما کارگماری بالای آن است. لذا ضروری است، با سرمایه گذاری مناسب و تغییر الگوی سنتی،فرهنگی و کارگماری جامعه، روند فعلی توسعه حمل و نقلی اندک اندک اصلاح شود، در غیر این صورت چالش های ترافیکی، آلودگی های زیست محیطی و مصرف بی رویه انرژی فسیلی زندگی سالم اکثر مناطق شهری را به خطر خواهد انداخت.
تحلیل ارتباط بین قابلیت پیاده مداری محلات و آلودگی هوا مطالعه موردی: نواحی پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
35 - 46
حوزههای تخصصی:
ارتباط سلامت عمومی و برنامه ریزی شهری موضوعی نوین و در عین حال پراهمیت است و توجه به این مسئله در برنامه¬ریزی آینده شهرها از جایگاهی ویژه برخوردار است. در این مقاله، کیفیت هوای شهری به عنوان عاملی تأثیر گذار در سلامت شهروندان و پیاده مداری محلات از مشخصه های مهم و نوین محیط انسان ساخت شهری موردنظر قراردارند. امروزه بخش عظیمی از آلودگی هوای کلانشهرها به سبب انتشارات آلاینده ها در بخش حمل ونقل شهری است و این امر لزوم توجه به گونه های حمل ونقل پایدار نظیر حمل و نقل عمومی را بیش از پیش آشکار می سازد. بدین منظور این مطالعه به بررسی قابلیت پیاده مداری محلات به عنوان راهبردی تأثیر گذار و بلند مدت در راستای ارتقاء سفرهای پیاده شهری و کاهش آلودگی هوا می پردازد. در این پژوهش، از میانگین غلظت سالیانه (در سال 1389) برای آلاینده¬های O3، NO، CO، PM10 و تخمین قابلیت پیاده مداری در چهارده محدوده پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا، استفاده شد و در ادامه تغییرات میزان آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با فاصله از مرکز شهر و همچنین میزان همبستگی غلظت آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با استفاده از تحلیل رگرسیونی و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از افزایش غلظت آلاینده های اولیه و قابلیت پیاده مداری محلات در نواحی پیرامون مرکز شهر و افزایش غلظت آلاینده ثانویه O3 با فاصله از مرکز شهر است. همچنین قابلیت پیاده مداری محلات و غلظت آلاینده های O3 و PM10 دارای همبستگی معناداری با یکدیگر می باشند.
تحلیلی بر نقش سرمایه های انسانی در توسعه شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر توسعه به عنوان یکی از بنیان های باثبات، در برنامه ریزی همه کشورها قرار دارد و مانند فراگردی جامع با ابعاد اقتصادی- اجتماعی، مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی و به عنوان راهبرد و مدلی متعالی مطرح می شود، در این تحقیق به سرمایه انسانی به عنوان یکی از پیش شرط های اساسی توسعه پرداخته شده است. سرمایه انسانی دارای ابعادی است که در این تحقیق سعی شده هر یک از آن ها بررسی شود. این ابعاد عبارتند از رسانه های ارتباط جمعی، آموزش و تخصص، انگیزه پیشرفت، کار آفرینی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی که رابطه آن ها با توسعه شهری سنجیده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان کاشانی سنین 20 تا 50 سال تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 336 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق اسنادی و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، خی دو و مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. بررسی ها نشان می دهد که بین همه متغیرها به غیر از رسانه های جمعی، ارتباط معناداری با توسعه شهری دارند. همچنین نتایج مدل تحلیل مسیر نشان می دهد متغیر آموزش با 83 درصد، کارآفرینی با 78 درصد و سرمایه اجتماعی با 74 درصد، بیشترین تأثیر را بر توسعه داشته اند.
تدوین استراتژی توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی (مطالعه موردی شهرستان کویری خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بهبود عملکرد توسعه گردشگری در شهرستان کویری خور و بیابانک لزوم بهره گیری از راهبردهای مناسب به طور فزاینده ای احساس می شود. در این مقاله با رویکرد «توصیفی ـ تحلیلی»، پس از استخراج نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، ضمن تجزیه و تحلیل از دیدگاه کارشناسان گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT، راهکارهای مناسب به منظور بهره گیری بهینه ارایه گردیده است. با توجه به ماتریس برنامه ریزی کمی، استراتژی SO1، بهترین راهبرد و ST2 و SO5، دومین و سومین استراتژی می باشد. در نهایت پس از بیان استراتژی ها، راهکارهایی جهت ارتقاء کمی و کیفی گردشگری ارایه شده است تا با ساماندهی گردشگری در این شهرستان کویری به توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در منطقه دست یافت.
سنجش جذابیت و رقابت پذیری مکان گردشگری با استفاده از مدل (TDCA) (نمونه مورد : پارک کوهسنگی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
58 - 67
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر سازمان جهانی توریسم، صنعت گردشگری یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی است. رقابت پذیری نقش مهمی در توسعه صنعت گردشگری دارد، رضایت گردشگران و جذابیت محیطی عوامل تعیین کننده توسعه صنعت گردشگری می باشد. هدف تحقیق حاضر آن است که جذابیت و رقابت پذیری پارک گردشگری کوهسنگی مشهد را با استفاده از مدل"جذابیت ورقابت پذیری مکان گردشگری" (TDCA) مورد بررسی قرار دهد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق، پارک گردشگری کوهسنگی مشهد می باشد. این پارک دارای میراث تاریخی و فرهنگی بسیاری است که در آن جا تسهیلات فراغتی زیادی ایجاد شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه بر اساس مدل مزبور جمع آوری شده است. 241نفر از گردشگران در شهریور ماه 1389 به عنوان جامعه نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده اند. اعتبار داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ (0.88) مورد تأیید قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس مدل مزبور و با استفاده از رگسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. نتیجه نشان داد که منطقه از نظر جذابیت به نسبت مناسب، ولی توان رقابت پذیری مطلوبی ندارد که بیانگر بی توجهی به این مسأله در برنامه ریزی گردشگری ناحیه است. واضح است که با توجه به موقعیت شهری و مسکونی منطقه، متولیان امور جهت گسترش تسهیلات و خدمات جذاب با محدودیت هایی روبرو هستند. از اینرو در حال حاضر ، ضمن حفظ جذابیت موجود، استفاده از عوامل مشوق گسترش توان رقابت پذیری ناحیه نیاز اساسی توسعه صنعت گردشگری ناحیه است.
ارزیابی شیوه های تأمین مالی در طرح های نوسازی بافتهای فرسوده شهری؛ نمونه موردی: محله حمزه آباد واقع در منطقه 20 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۴۶-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در روند رو به افزایش فرسودگی و متروک شدن بافت های فرسوده شهری و عدم تحقق پذیری طرح های نوسازی، نبود منابع مالی مورد نیاز است. هدف این پژوهش ارزیابی شیوه های تأمین مالی قابل اجرا در نوسازی بافتهای فرسوده شهری است. محله حمزه آباد شهر تهران یکی از محلات فرسوده شناسایی شده در منطقه 20 این شهر است که طرح نوسازی آن تهیه شده و پروژه های اجرایی نوسازی برای آن تدوین گردیده اند. جهت اجرای پروژه های نوسازی این محله نیاز به منابع مالی است که در حال حاضر یکی از دلایل اصلی عدم اجرای آن است. با توجه به نقاط قوت و ضعف هر یک از رو شهای تأمین مالی، لازم است معیارهای مؤثر در انتخاب از میان آنها مشخص شود. در این پژوهش 6 شیوه تأمین مالی مناسب برای نوسازی بافتهای فرسوده شهری با استفاده از سه شاخص مشارکت، سهولت اجرایی و بازدهی اقتصادی طرح مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت الویت بندی روش ها بر اساس هر یک از این شاخص ها از آزمون فریدمن (Freidman Test) و نرخ بازدهی داخلی (IRR) استفاده شد و تحلیل داده ها توسط نرم افزارهای SPSS و CAMFAR صورت گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیل داده های تحقیق سطح مشارکت ساکنین محله حمزه آباد از مقبولیت نسبی برخوردار است. روش مشارکت مدنی در بین روش های تأمین مالی مورد نظر از بیشترین سطح مشارکت ساکنین برخوردار است و در رتبه های بعدی به ترتیب دریافت تسهیلات بانکی، سهامدار پروژه، روش فروش متری و اوراق مشارکت قرار دارد. از نظر مدیران شهری شیوه فروش متری زمین در مدیریت شهری در حال حاضر بهترین شیوه از نظر سهولت در اجراست. روش های اوراق مشارکت و سایر روش ها در رتبه های بعدی از نقطه نظر اجرایی قرار دارند. روش انتشار اوراق مشارکت با بیشترین نرخ بازدهی داخلی، بهترین روش تأمین مالی است. روش فروش متری، BOT، مشارکت مدنی، دریافت وام از مؤسسات و بانک های داخلی، سهامدار پروژه در رتبه های بعدی از نظر بازدهی اقتصادی طرح قرار گرفته اند.
تحلیل مولفه های فرهنگی بر ایمنی محیط های اجتماعی (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
50 - 57
حوزههای تخصصی:
توسعه سکونتگاه ها، تمرکز جمعیت، پذیرش عملکردهای مختلف و ضعف سازه های انسانی و فیزیکی، توجه به مولفه های فرهنگی ایمنی را افزایش داده است. در این راستا فرهنگ ایمنی ناظر بر اقدامات مهم پیشگیرانه در مواقع بحران های طبیعی و انسانی است. نبود فرهنگ ایمنی در میان مردم، مجریان و دستگاه های اجرایی از مشکلات اساسی برنامه ریزی مدیریت بحران در ایران است. نبود زیرساخت های اجتماعی مقابله با بحران های طبیعی، اثر بخشی اقدامات سازمان های دولتی را با چالش اساسی مواجه کرده است. بنابراین باید بسیاری از گروههای اجتماعی را به عنوان یک فرصت و سرمایه اجتماعی نگریست. هدف این پژوهش شناخت مولفه های موثر و صورت بندی آن ها در ایمنی محیط های اجتماعی است. ایمنی محیط های اجتماعی، توانایی و ظرفیت آن ها را در مقابله با بحران ها افزایش داده و امکان ایجاد هماهنگی های لازم و تداوم و اثربخشی آن را نیز فراهم می کند. این مقاله به سئوالاتی مانند مولفه های موثر در ایمنی محیط های اجتماعی کدام هستند؟ و آیا بین آموزش و بهبود مولفه های ایمنی در محیط های اجتماعی رابطه وجود دارد یا خیر؟ را بررسی و تحلیل می نماید. روش تحقیق پیمایشی، جامعه آماری شهر رشت با 384 نمونه(با استفاده از جدول مورگان) و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای است. یافته های پژوهش نیز شامل صورت بندی مولفه های تاثیرگذار در ایمن سازی محیط های اجتماعی مانند توجه به مولفه های موثر در تدوین اهداف و خط مشی ها در برنامه های مدیریت بحران، مشارکت، سرمایه های اجتماعی، سازگاری، یکپارچگی اجتماعی و نقش آموزش در ایمنی جوامع محلی است.
بررسی الگوهای مکانی بزهکاری در سطوح منطقه ای مورد شناسی: جرایم مرتبط با مواد مخدر در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق مواد مخدر مسأله ای پیچیده است که همه ی کشورهای جهان را به نحوی به خود درگیر نموده است و پس از تجارت سلاح و مهمات، پرسودترین کسب و کار و یک تهدید جهانی است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل الگوهای مکانی بزهکاری و بررسی الگوهای فضایی ارتکاب جرایم سوء مصرف و قاچاق مواد مخدر در استان خراسان جنوبی کوشیده است تا به مطالعه ی رابطه ی محل سکونت و فعالیت مجرمین با محل ارتکاب بزه آنها، نسبت جرایم با جمعیّت هر بخش و شهرستان استان و سکونتگاههای شهری و روستایی استان بپردازد. طبق یافته های پژوهش، مجموعه جرایم مرتبط با مواد مخدر شامل سوءمصرف، تهیه، توزیع، خرید و فروش، حمل و نگهداری مواد مخدر در دو شهرستان بیرجند و نهبندان بسیار بیشتر از سایر شهرستان های استان خراسان جنوبی رخ داده است و در سکونتگاههای شهری استان به دلیل تعدد و تنوع جمعیّت نسبت به نقاط روستایی جرایم بسیار بیشتری رخ داده است، هرچند در این استان بسیاری از نقاط روستایی درگیر پدیده قاچاق مواد مخدر و بزه های مرتبط با آن هستند. الگوی پراکندگی جرایم نشان می دهد در این استان بزه حمل مواد مخدر بیش از سایر جرایم رخ داده است که بیانگر این نکته ی مهم است که استان خراسان جنوبی بیشتر استانی تولید کننده و توزیع کننده مواد مخدر به دیگر استان های کشور میباشد. هر چند الگوی فضایی بزهکاری در این استان توزیع بسیار پراکنده ای دارد اما وجود محور ارتباطی اصلی حد فاصل نهبندان، شوسف، بیرجند، قائن و فردوس و قرارگیری شهرهای مهم استان در این محور ارتباطی و جریان حرکت مواد مخدر از شرق به غرب در شکل گیری الگوهای بزهکاری در این استان بسیار تأثیرگذار بوده است. ضمن اینکه مرکز ثقل همه ی جرایم مورد بررسی در سطح استان، در نقطه ای واقع در جنوب شرقی شهر بیرجند و در نزدیکی شهر مود قرار گرفته است.به نظر می رسد اولویت بخشی به راهبردهای پیشگیرانه، اتخاذ راهکارهای فرهنگی، آموزشی با هدف پیشگیری، تشویق مردم به مشارکت در امر پیشگیری از وقوع جرم، اولویت بخشی به فعالیت های پلیسی مبتنی بر فن اوری های نو از جمله مهم ترین راهکارهای مؤثر در کنترل بزهکاری در استان خراسان جنوبی است.