فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در غیاب مدیریت واحد شهری، تداخل در امور و فعالیت های موازی از توان مدیریتی شهر کاسته و خود مانعی برای سستی یا توقف جریان مدیریت مطلوب می شود. روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روش کمّی و کیفی است و پژوهش براساس مصاحبه های عمیق، مطالعات اسنادی و کمّی سازی عوامل راهبردی انجام شده است. به منظور تعیین موقعیت راهبردی مقصد و اولویت بندی عوامل درونی و بیرونی و تعیین نوع استراتژی های چهارگانه در راستای اهداف از ابزار IEA استفاده شد و در نهایت با استفاده از روش QSPM اولویت های راهبردی تعیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمره نهایی عوامل داخلی شهر تبریز برابر با ۲۱/۲ است که از نظر عوامل داخلی در ارتباط با مدیریت واحد شهری دچار ضعف است. همچنین نمره نهایی عوامل خارجی نیز در همین راستا برابر با ۱۰/۲ است که نشان از نبود واکنش مناسب مدیریت شهری در ارتباط با فرصت ها و تهدیدها دارد. با توجه به ماتریس عوامل داخلی و خارجی نیز، شهر تبریز از نظر مدیریت واحد شهری موقعیت تدافعی دارد. راهبردهای پیشنهادی، ایجاد سازوکار تحقق مدیریت واحد شهری در قالب اقدام ها، قوانین و تصمیم ها در سطح ارگان ها و سازمان های مرتبط، بهره گیری از تجربیات و راهبردهای کشورهای پیش رو براساس پتانسیل های بومی محلی و در نهایت تقویت جایگاه شوراهای اسلامی و افزایش اختیارات قانونی آن ها به منظور مشارکت هرچه بیشتر شهروندان است.
International experiences of urban renovation with an emphasis on public participation (Case study: Shahid Khoob Bakht neighborhood, Tehran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
Cities have been consisted of many eroded textures. The renovation designs have been provided due to many problems the residents face with. These designs are not always successful. Lack of specific pattern or enough experience regarding the intervention in the eroded textures and no suitable and enough attention to the public cooperation are some of the reasons of these designs failure. Therefore, this paper attempts to investigate the intervention in the eroded textures with an overall insight to the experiences of some countries. Paying attention to the social, cultural and economic status of the residents, providing the required infrastructures, paying attention to the ownerships, and promoting the public cooperation level are the important indices in most of the renovation designs. The purpose of the present research is to study the role of renovation and reconstruction in the world`s eroded textures descriptively. The experience of other countries have different ways of modernizing the social, economic, cultural and especially provided in partnership with samples being analyzed and then a series solution is given in the form of recommendations.
بررسی میزان امنیت مجتمع های محصور در شهر ارومیه با استفاده از روش تعیین ضریب مکانی و کانون های جرم خیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
55 - 66
حوزههای تخصصی:
امنیت جزو نیازهای اولیه انسانی و در سلسله مراتب نیازهای انسانی مازلو، بعد از نیازهای اولیه، در رده دوم قرار دارد. اهمیت موضوع سبب شده تا مفهوم امنیت به یکی از اولویت های اساسی نظریه پردازان شهری تبدیل شود. جدای از اثرات اجتماعی ناشی از وجود محیط های امن شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان و بهبود کیفیت های محیطی، تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. ایده مجتمع های محصور و دروازه دار یکی از این نظریه هاست. این مطالعه در نظر دارد تا با توجه به شرایط متفاوت اجتماعی حاکم بر جامعه محلی ایران، به کاربست این نظریه پرداخته و میزان انطباق پذیری آن را در شهر ارومیه مورد آزمون قرار دهد. برای انجام این مطالعه، مجتمع های محصور به تعداد 268 مورد در شهر ارومیه شناسایی شده و اطلاعات مربوط به جرائم بر مبنای اطلاعات مکان بروز سرقت از منازل گردآوری گردیده اند. در این پژوهش که از نوع کاربردی می باشد، از روش های تعیین ضریب مکانی و کانون های جرم خیز استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که ایجاد حصار و دروازه های ورودی در مجتمع های محصور توانسته است نقش قابل ملاحظه ای در کاهش جرائم در مقایسه با کل شهر داشته باشد؛ به طوری که با احتمال بالای 99 درصد، به میزان 57 درصد از مجتمع های محصور و 49 درصد از واحدهای مسکونی کل شهر از میزان جرم خیزی پایین تری برخوردارند. در نقطه مقابل، با احتمال بالای 99 درصد، به میزان 16 درصد مجتمع های محصور و 33 درصد واحدهای مسکونی کل شهر از میزان جرم خیزی بالاتری برخوردار بودند.
تحلیل تأثیر امنیت شهری در توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت به واسطه اینکه همواره از دغدغه های بشری در طول تاریخ بوده است، پیوسته در نظریات متفکران و علما قابل پیگیری و شناسایی است. امنیت پیش نیاز هر گونه توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و علمی بوده است، همچنین مقوله امنیت در صنعت توریسم و توسعه آن در مناطق گردشگری تأثیر به سزایی دارد. امنیت در حوزه توریسم به دو بخش مهم تقسیم می شود، نخست امنیت گردشگران و دوم امنیت سرمایه و سرمایه گذاران، علاوه بر این نقش و تأثیر صنعت جهانگردی در ترسیم امنیت ملی در یک کشور چنان است که اکثر کشورهای توسعه یافته با وجود دارا بودن منابع کلان اقتصادی، ترجیح می دهند بر صنعت توریسم متمرکز شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل نقش امنیت در توسعه گردشگری شهر کرمان است. روش پژوهش در این مقاله رویکردی تحلیلی- توصیفی دارد و در آغاز با استفاده از روش های کتابخانه ای به تدوین مباحث نظری پرداخته شده است و در گام بعد اطلاعات به روش میدانی با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد که در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به وسیله نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیهها از آزمون T و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که با محاسبه شدت همبستگی 72/0، امنیت در شهر باعث افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر می شود، همچنین نتایج آزمون T اهمیت عملکرد نیروی انتظامی را در افزایش امنیت نشان می دهد و در انتها، آزمون هبستگی با ضریب 83/0 بین دو متغیر نورپردازی در شهر و امنیت گردشگری نشان می دهد که با نورپردازی صحیح در شهر امنیت گردشگری نیز افزایش می یابد.
بررسی تأثیر ظرفیت مکانی بر دلبستگی به مکان از منظر گروه نوجوان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر ظرفیت مکانی بر دلبستگی به مکان در منتخبی از محلات شهر تهران اختصاص دارد. روش این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است و داده های مورد نیاز با استفاده از توزیع 475 پرسش نامه و مطالعات میدانی و نیز مصاحبه های حضوری با نوجوانان در رده سنی 12 تا 16 سال از محلات الهیه، نارمک، هاشمی و یافت آباد که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، به دست آمد. هدف کلی پژوهش حاضر، تعیین روابط علی میان مؤلفه های ظرفیت های مکانی بر شاخص دلبستگی به مکان و تبیین معناداری یا عدم معناداری آنها در محلات منتخب است. بدین منظور از آزمون پارامتریکF و نیز آزمون Tukey استفاده شد. در تمام متغیرهایِ شاخص ظرفیت مکانی بین محله های تحت بررسی تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج آزمون Tukey نشان می دهد محله هاشمی کمترین میزان ظرفیت مکانی را در بین محله ها دارا است و بیشترین ظرفیت مکانی متعلق به محله الهیه است. برای سنجش رابطه دو متغیر، ضریب همبستگی پیرسون به کار گرفته شد و برای بررسی تأثیر مؤلفه های متغیر مستقل (ظرفیت مکانی) بر متغیر وابسته (دلبستگی به محله) از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش Stepwise استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد بین سه مؤلفه ظرفیت مکانی (ادراک محیط، امکانات محله و ویژگی های زیست محیطی) که در معادله رگرسیون باقی مانده اند، با متغیر دلبستگی به محله همبستگی چندگانه قوی برقرار است. در مجموع سه مؤلفه ظرفیت مکانی حدود 37 درصد از واریانس متغیر دلبستگی به محله را تبیین می کنند که با توجه به توزیع F، همه ضرایب همبستگی و ضرایب تبیین معنادار بوده و قابل تعمیم به جامعه آماری کل است.
فضا و تحقق پذیری حق شهری: شناسایی مؤلفه های فضایی برآمده از حق شهری به منظور تحلیل و ارزیابی پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
5 - 14
حوزههای تخصصی:
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی _فضایی به منظور بهره مندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری می داند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسه ای و به کارگیری چارچوب های نظری این مفهوم در نمونه های موردی کمتر به چشم می خورد. این کاستی، اطلاق پذیری ایده های لفور را در بستر های اجتماعی_سیاسی مختلف دچار ابهام نموده است .از آنجایی که فضای شهر نقش چشمگیری در مفهوم حق شهری و برخورداری ساکنان از مزایا و امکانات شهری دارد، ایده های لفور می تواند معیاری برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهر ها باشد. هدف کلی پژوهش، شناسایی ارتباط بین معماری، طراحی و برنامه ریزی شهر، به عبارتی هرگونه فعالیت کنترل فضایی با مفهوم حق شهری است. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی اندیشه های لفور به استخراج نمود های فضایی ایده حق شهری به عنوان مدل مفهومی پژوهش، به منظور بررسی دو نمونه موردی (پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس) پرداخته می شود. نمود های فضایی برآمده از مفهوم حق شهری عبارتند از: کنترل فضایی، مرکزیت فضایی، تراکم فضایی، سیالیت فضایی و تداوم فضایی.روش مورد بررسی در این پژوهش ارزیابی و مقایسه ای است. نخست دو پروژه یاد شده به طور مستقل براساس اصول و شاخص های فضایی حق شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و مزایا و معایب آنها شناسایی می گردد. سپس با مقایسه آن دو تأثیر هر معیار در تولید کیفیت فضایی مورد نظر تحلیل می شود. یافته های حاصل از پژوهش در قالب دو اصل معرفی می شوند: ۱. حق شهری می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی پروژه های شهری قرار گیرد و ۲. مداخلات کالبدی به دلیل تغییر در شیوه زندگی و حقوق اجتماعی افراد و گروه ها تأثیری مستقیم بر حق شهری دارند.
ارزیابی پتانسیل ها ی مناطق شهری جهت توسعه الگوی بوم شهر نمونه مطالعه: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن ایده توسعه پایدار، چالش های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی موجود در شهرها بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفت. رشد شهرها و در پی آن افزایش جمعیت شهری، علاوه بر معضلات اجتماعی و اقتصادی، صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری به دنبال داشته به طوری که آینده بلند مدت شهرها به دلیل تحمیل هزینه های غیر قابل جبران بر محیط زیست، به خطر افتاده است. بنابراین، برنامه ریزان شهری، جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار اقدام به طراحی های همگام با محیط زیست نمودند که اکوسیتی یا به عبارتی بوم شهر نمونه ای از آنها است.شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور، علیرغم دارا بودن پتانسیل های طبیعی جهت تبدیل به بوم شهر، ازجمله شهرهایی است که رشد روزافزون آن می تواند چالش های فراوانی در پی داشته باشد به همین دلیل پژوهش حاضر در پی یافتن منطقه مناسب جهت پیاده سازی الگوهای بوم شهر در آن و طراحی همگام با توسعه پایدار شهری است. روش پژوهشحاضر توصیفی- تحلیلی است.از تکنیک تحلیل عاملی و خوشه ای در محیط نرم افزارSPSS جهت ارزیابی و اولویت بندی مناطق 14 گانه شهر اصفهان استفاده شدهاست.برای دستیابی به هدف مذکور از شاخص های توسعه پایدار با رویکرد بوم شهریاز قبیل شاخص های زیست محیطی، حمل و نقل، اجتماعی و کالبدی بهره گرفته شده است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از 14منطقه شهری اصفهان، منطقه 12 بالاترین پتانسیل، منطقه 4 دارای پتانسیل متوسط و منطقه 9 کم پتانسیل ترین و سایر مناطق شهر اصفهان (78 در صد مناطق) به لحاظ برخورداری از پتانسیل لازم جهت تبدیل به بوم شهر محروم می باشند. بین میزان برخورداریمناطق از فضاهای سبز شهری و پتانسیل مناطق جهت تبدیل به بوم شهر رابطه مثبت ولی اندکی وجود دارد.بنابراین تنها عامل برخورداری از فضاهای سبز در منطقه برای طراحی بوم شهر کافی نبوده بلکه زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محل نیز باید در حد قابل قبولی باشد.
تبیین رابطه زیرساختهای شهری و جهانی شدن دولت محلی کلان شهری
حوزههای تخصصی:
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را می توان از پیش شرط های تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گسترده ای از فرودگاه-های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامه-ریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد.
پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانی شدن کلان شهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری وکسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت های محلی کلان شهری با رویکرد فضایی با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری بامقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استاندادهای جهانی می تواند ظرفیت های لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی بدست آورند.
سیستم های پیشرفته اطلاع رسانی به راننده در مدیریت ترافیک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۱۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
سیستم&zwnjهای پیشرفته&zwnjی اطلاع&zwnjرسانی به راننده می توانند در زمینه های مختلفی نظیر کمک به استفاده کنندگان برای تصمیم&zwnjگیری در انتخاب مسیر، کاهش تراکم ترافیکی در شبکه و بهبود عملکرد آن موثر باشند. این سیستم&zwnjها می&zwnjتوانند بر پایه&zwnjی معیارها و اهداف مختلف، اطلاعات متفاوتی را به استفاده کنندگان ارائه دهند. در این مقاله، جهت بهبود عملکرد شبکه، فرض می&zwnjشود که کلیه وسایل نقلیه شهر تهران مجهز به ATIS هستند و به کاربران شبکه اطلاعات مسیرها برمبنای تعادل سیستم ارائه می&zwnjشود. با توجه به این که زمان سفرهای برخی از مسیرهای پیشنهادی از زمان سفر کوتاه&zwnjترین مسیر&zwnjهای شبکه بیشتر است، تنها گروهی از استفاده&zwnjکنندگان از آن اطلاعات پیروی می کنند و گروه دیگر از کوتاهترین مسیرها استفاده می&zwnjکنند. بنابراین، استفاده کنندگان به این دو گروه تقسیم و به ترتیب بر مبنای تعادل سیستم و تعادل استفاده کننده به شبکه تخصیص داده می&zwnjشوند. با تعمیم الگوریتم مطرح فرانک- ولف، روش حلی تکراری برای تخصیص همزمان تقاضای هر دو گروه ارائه شده، و تحلیل حساسیتی روی کل زمان سفر و سرعت متوسط شبکه برای درصدهای مختلف استفاده از اطلاعات مسیرها انجام می&zwnjشود.
عوامل موثر بر تقدم منافع فردی بر منافع جمعی در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۱۴-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع معمّاهای اجتماعی قائل شدن تقدم به منافع فردی یا جمعی است. اگر پرسیده شود «چرا در وضعیت تضاد بین منافع فردی و منافع جمعی، شهروندان راه تقدم منافع فردی را بر راه تقدم منافع جمعی ترجیح می دهند؟» می توان وقوع و شیوع انواع اختلالات در سطوح و فازهای مختلف بدنه اجتماعی را به عنوان عوامل اثرگذار احتمالی شناسایی کرد. در این پژوهش منافع جمعی به سه سطح مبتنی بر سلسله مراتب ادخال ساختاری (خانوادگی، همسایگی، شهری) و هر کدام به چهار فاز کارکردی مبتنی بر چهارچوب ملقب به «آجیل» پارسونزی مورد تجزیه تحلیلی قرار گرفت. با اتکاء بر بحث های مبسوط نظری عوامل موثر بر میزان تقدم منافع فردی بر منافع جمعی در سطوح و فازهای تحلیلی مطابق با مورد منافع جمعی مورد تشخیص قرارگرفتند. 400 شهروند زنجانی که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای نامتناسب با حجم انتخاب شده بودند به پرسش های پرسشنامه ساخت یافته در مورد کمیت عوامل مذکور در حوزه ها و فازهای مورد اشاره پاسخ گفتند. برقراری روابط آماری بین متغیرهای وابسته و مستقل با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که مجموعه عوامل تشخیص داده شده (اختلال هنجاری، اختلال رابطه ای، فقدان خودتنظیمی، و سوی گیری رقابتی) بطور متوسط در حدود 48 درصد از تغییرات در میزان تقدم منافع فردی برمنافع جمعی را پیش بینی می کنند. در این میان ابتدا، «اختلال هنجاری» و بعد، «اختلال رابطه ای» عوامل موثرتری در افزایش تقدم منافع فردی بر منافع جمعی به خصوص در سطح «شهری» هستند.
Evaluating role of class in neighborhood management based on good urban governance indicators (Case study: the neighborhoods of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Everyone acknowledges the fact that good management is one of the necessary and sufficient conditions for urban development programs. The theoretical pattern of urban governance that is in Endeavour to configure the best ways of urban management refers to a process that decisions and power enforcement take shape in it and is a place that the government, citizens and the private organizations interact with each other. Since the city of Tehran has different classes (affluent and poor), so it is expected that urban governance indicators be executed by the same way in the management of neighborhoods. In this respect, this paper examines the state of neighborhood management in three neighborhoods such as affluent (Velenjak), medium (Alestom), poor (Ismail Abad) neighborhoods in Tehran, to be good indicators of eight urban governance. The type of this research is descriptive- analytical and assessment and questioning tools from the group of experts. The sample size is equal to 60 questionnaires (three groups of 20 people in affluent, average and poor neighborhoods).the method of Sampling was also simple random sampling. The derived data were analyzed in SPSS software using MANOVA statistical tests, One-way ANOVA analysis within groups, post hoc LSD test and single-sample T-test. The results show that the factor of class is not affecting the good urban governance and we haven&rsquot found any significant difference among different classes of neighborhoods. The results also show that Alestom neighborhood in respect of good governance indicators is in rather medium condition, in the Velenjak neighborhood, participation, fairness and transparency indicators are low and the other indicators has been reported as moderate and, ultimately, in Ismail Abad neighborhood, all indicators except indicator of consensus (consensus) are low.
ارزیابی پایداریِ گردشگری در اماکن تاریخی فرهنگی با استفاده از مدل جاپای بوم شناختی (مطالعه موردی: خانه کرد، شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، با ظهور پارادایم توسعه پایدار در صنعت گردشگری، در عرصه های علمی و اجرایی و در سطح ملی و بین المللی نگرانی های فزاینده ای در خصوص تأثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری انبوه مطرح شد. بنابراین، مطالعات و اقدامات تجربی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و مدل های ارزیابی آن صورت پذیرفته است. اما به رغم همه این اقدامات، نتایج حاصل از پیشرفت به سوی پایداری مطلوب نبوده است. از طرف دیگر، مطالعات نخستین در کشور نیز حاکی از وجود چالش های عمده در جهت دستیابی به پایداری توسعه گردشگری به ویژه در اماکن تاریخی فرهنگی است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای اسنادی و مطالعات میدانی، پایداری گردشگری در ((خانه کرد)) شهر سنندج به منزله یکی از اماکن تاریخی فرهنگی ارزیابی شود. به این منظور، علاوه بر گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز اولیه در مورد این مکان تاریخی فرهنگی، پرسش نامه ای نیز در میان گردشگران مراجعه کننده به این مکان (در سال 1391) توزیع شد تا خود میزان تولید زباله و استفاده از سوخت های مختلف برای حمل و نقل را بیان کنند. با توجه به اینکه تعداد گردشگران خانه کرد به طور متوسط سالیانه 11034 نفر است، بنابراین حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 371 نفر برآورد شد. به منظور ارزیابی سطح پایداری نیز از مدل جاپای بوم شناختی استفاده شده است. این مدل می تواند میزان پایداری را به صورت کمّی و در قالب میزان زمینی که تأمین کننده نیازهای گردشگران به این مکان است مشخص کند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان جاپای بوم شناختی گردشگری برای خانه کرد در سال 1391 برابر با 39/1783 هکتار جهانی بوده است. با توجه به مساحت 6/3850 هکتاری این عمارت، می توان گفت این مکان توانایی جبران فشارهای زیست محیطی گردشگری را ندارد و برای جبران این تأثیرات به فضاهای پشتیبان نیازمند است. در میان بخش های مختلف جاپا نیز، مصرف سوخت برای حمل ونقل بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT و IEA (مطالعه موردی: شهرستان بانه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
305 - 319
حوزههای تخصصی:
امروزه، گردشگری به پدیده ای تأثیرگذار در اقتصاد جهانی تبدیل شده است؛ به طوری که براساس آمار و ارقام منتشره از سوی سازمان جهانی گردشگری در هزاره جدید به بزرگ ترین منبع درآمد جهانی تبدیل شده است. از این رو، برنامه ریزیوتوسعه گردشگریبه منزلهیکیازمنابعبسیارمهمکسب درآمدوایجاداشتغال،کهتأثیراتاجتماعی، فرهنگیوزیست محیطیفوق العاده اینیزدارد،به منزلهیکنیازمطرحمی شود. بنابراین، در این مقاله به ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با توجه به قوت ها، ضعف ها، فرصت ها، تهدیدها و تعیین موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه پرداخته شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتأ از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی، آرای مردم، برنامه ریزان و گزارش های مستند ارگان ها و سازمان های مربوطه، داده ها و اطلاعات پایه جمع آوری و طبقه بندی شدند. همچنین جامعه آماری پژوهش حاضر سیصد نفر از مردم، برنامه ریزان و نهادهای دولتی است که با روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده انتخاب شده اند. در تحلیل داده ها نیز از ابزارهای تحلیلی IEA , SWOT استفاده شده است. در فرایند تحقیق، ضمن بررسی ها و اطلاعات جمع آوری شده، یافته ها با استفاده از ابزار SWOT طبقه بندی و جمع آوری شده است. در نهایت نیز، با استفاده از ابزار IEA، موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بخش گردشگری شهرستان بانه در راستای توسعه پایدار گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با تهدیدهایی روبه رو است که در صورت اتخاذ استراتژی های تدافعی (WT) می توان به نتایج مطلوبی رسید.
سنجش میزان آگاهی اساتید دانشگاه از حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
مشارکت مبنایی است برای تبدیل فرد به شهروند. برای شهروند بودن در کامل ترین معنای آن، باید مؤثر و فعال بود. شهروندی فعال، معطوف به درگیرکردن مردم در فرا گرد تصمیم گیری است؛ مردمی که فرصت پیدا می کنند تا در زمینه های برنامه ریزی و انجام خدمات عمومی سخن گفته و به ارتقاء نتایج و خدمات بیندیشند. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آن ها در نظر می گیرد. این آگاهی دارای جنبه های مختلفی از قبیل آگاهی اجتماعی، آگاهی فرهنگی و ... است. آگاهی شهروندی، به معنای شناخت شهروندان از وظایف حکومت و شهرداری در قبال شهروندان و تلاش برای تحقق حقوق و اجرای تکالیفشان است. آگاهی از حقوق شهروندی موجب می شود که مشارکت شهروندان در امور شهری از مراتب پایداری، استمرار و مسئولیت پذیری بیش تری برخوردار گشته، مثمر ثمر گردد. این پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات مربوط به میزان آگاهی اساتید دانشگاه، به عنوان نیروی متخصص جامعه نموده است. به منظور تحلیل این اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد این گروه از سطح آگاهی بالایی درزمینه حقوق شهروندی برخوردار هستند. در ادامه به آزمون فرضیات مطرح شده پرداخته است.
بهبود فضاهای جمعی مسکونی در جهت ارتقا پایداری اجتماعی: راهکارها و تدابیر طراحی در مجتمع های مسکونی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه توسعه پایدار در دهه های اخیر یکی از اساسی ترین دغدغه های معماران و شهرسازان می باشد و پایداری اجتماعی نیز از ارکان حصول به این مهم بوده و با نظر به اینکه مسکن نقشی تعیین کننده در شکل گیری فرهنگ و هویت جامعه را داراست و در عین حال افزایش سکونت در آپارتمان و اقامت در مجتمع های مسکونی، توجه به عوامل توسعه پایدار در مجتمع های مسکونی امری ضروری است. این پژوهش با مطالعه پژوهش های حاضر در زمینه پایداری اجتماعی در سطح شهری، محلی و در نهایت مجتمع مسکونی ابتدا سعی در بررسی تعاریف مختلف پایداری اجتماعی از دیدگاه صاحب نظران و استخراج عوامل موثر، این پژوهش ها را همگرا کرده و در نهایت به دنبال ارائه راهکارهای طراحی جهت افزایش پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی می باشد. سعی شده تا با روش تئوری مبنا و با توجه به کارکردهای مجتمع های مسکونی به ارایه راهکارهایی طراحی فضاهای جمعی در این محیط ها بپردازد. این راهکارها بر اساس شاخص های مکانی موثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در دو سطح راهبرد و تدبیر بررسی شده. مولفه های به دست آمده شامل امنیت، عدالت اجتماعی (مردمداری)، فعالیت پذیری (سرزندگی)، هویت مندی، انسجام فضایی کالبدی می باشد.
بررسی تأثیر ساختار کالبدی بر رفتار فضایی بهره بران با رویکرد روان شناسی محیط (مطالعه موردی: پایانه مسافربری استان همدان)
حوزههای تخصصی:
با توسعه جوامع انسانی، توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضا و ساختار کالبدی آن افزایش یافته و نقش طراحی به عنوان ابزاری در جهت شکل دادن به محیط زندگی و پاسخ گویی به توقعات و نیازهای انسان، اهمیت بیشتری یافته است. رفتار فضایی فرد، در محیط جغرافیایی که در آن زندگی می کند، متأثر از عناصر تشکیل دهنده محیط و ساختار کالبدی پیرامون او، بر پایه ی ویژگی های روان شناختی، شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی شخص بوده، که در فضا رخ می دهد. ساختار کالبدی محیط، فرصت های متعددی را برای بروز رفتار فضایی افراد ایجاد می کند. مکان پایدار به عنوان محیط ایده آل و پاسخده، نشانگر میزان کیفیت محیط بوده و به نسبتی که قابلیت های عرضه شده در محیط بیشتر باشد، افراد بر اساس فرایندهای ادراک- شناخت و انگیزش های درونی، ارتباط مؤثرتری با محیط برقرار می کنند. درواقع ساختار کالبدی، مجموعه ایست متشکل از فضاها و عناصر فرعی که در کنار یکدیگر عنصر اصلی و کلیت طرح را شکل می دهند. این عناصر شامل: فضاهای داخلی، خارجی، مکان یابی، چیدمان و غیره است که متغیر های فیزیکی همچون صدا و نور رفتار فضایی فرد را در محیط تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش موجود، محصول مطالعه چندین منبع و مرجع هماهنگ با موضوع (روش کتابخانه ای) و میدانی (مشاهده عینی-مصاحبه دقیق) بوده و هدف از ارائه این مقاله، بررسی عوامل و مؤلفه های کالبدی مؤثر بر رفتار فضایی و تبیین راهکارهای مناسب در جهت بهبود کیفیتی، در ساختار کالبدی محیط فیزیکی است. در این پژوهش پایانه مسافربری استان همدان، به عنوان نمونه موردی، انتخاب شده است.
ارزیابی پراکنش مکانهای سوم در ارتباط با سطوح طبقات اجتماعی مختلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
81 - 92
حوزههای تخصصی:
در تعریفی که پروفسور الدنبرگ از مکان سوم ارائه می دهد، یک مکان سوم عرصه ای معرفی شده است که مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی و ... گرد هم می آورد. این در حالی است که به نظر می رسد حضور چنین مکان هایی در جامعه ما، خود ارتباط ویژه ای با طبقات اجتماعی داشته باشد. به این معنا که سطوح طبقات اجتماعی مختلف، مستعد شکل گیری تعداد و البته گونه متفاوتی از مکان های سوم هستند. بنابراین پژوهش حاضر برآن است که به مطالعه ارتباط طبقات اجتماعی شهر زنجان با نحوه پراکنش مکان های سوم پرداخته و دلایل آن را مورد بررسی و کاوش قرار دهد. در این راستا، در پژوهش حاضر شهر زنجان که بین دو کلانشهر اصلی ایران قرار گرفته ولی برخلاف آنها از یکپارچگی نسبی اجتماعی برخوردار بوده و همچنین در جریان تحولات اجتماعی سیاسی دهه های گذشته، کمترین تغییرات کالبدی و عملکردی را تجربه کرده، به عنوان نمونه مطالعاتی در نظر گرفته شده و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های مصاحبه با متخصصان، پرسشنامه، مصاحبه گروهی متمرکز و مشاهده گردآوری شده و در محیط GIS تحلیل شده اند. به صورت کلی باید گفت، روش تحقیق در پژوهش حاضر روش ارزیابی است. نتایج پژوهش نشان می دهند، ویژگی های خاص هر یک از طبقات اجتماعی، نوع خاصی از روابط و مناسبات اجتماعی را میان اعضای طبقه یاد شده با یکدیگر و با سایر شهروندان تعریف کرده و بدین ترتیب بر نوع و تعداد مکان های سوم شکل گرفته، تأثیر مستقیمی می گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می رسد بتوان با گسترش چنین مکان هایی در محدوده های کمتر توسعه یافته و محدوده هایی که در سطوح طبقاتی پایین تر قرار دارند، به تقویت روابط اجتماعی ساکنان هریک از این محدوده ها با یکدیگر و نیز با سایر شهروندان کمک کرد و با فراهم نمودن زمینه ورود افراد از طبقات اجتماعی بالاتر به محدوده های کمتر توسعه یافته از طریق ارتقای مکان های سوم و به تبع آن اختلاط هر چه بیشتر شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف، نابرابری اجتماعی را کاهش داده و بدین ترتیب موجبات ارتقای زندگی اجتماعی عمومی شهر را فراهم آورد.
بررسی تطبیقی نقش بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها سرمایه ای ملی و از منابع آبی مهم کشور در زمینه های کشاورزی، اقتصادی، صنعتی، ترابری، بهداشتی، آشامیدنی و تفریحی هستند و حفاظت از آن ها ضروری است؛ با وجود این، تاکنون پژوهش های اقتصادی و اجتماعی چندانی در این زمینه انجام نشده است. هر نوع دخل و تصرف کمی و کیفی در رودخانه، واکنش های مختلفی را در پی دارد و چنانچه تغییرات ایجادشده در راستای قانونمندی آب و بستر رودخانه نباشند، در گذر زمان مقابله پرخسارت و پرهزینه ای را طلب می کنند. بنابراین، لازم است تمام طرح های شهرسازی و منطقه ای مبتنی بر پایه ای علمی و صحیح مطرح شوند. پژوهش حاضر با روش پیمایشی انجام شد و بهره برداران حاشیه رودخانه های دایمی و فصلی در استان خوزستان، جامعه آماری این طرح را تشکیل دادند. حجم نمونه با فرمول کوکران، 270 نمونه محاسبه و برای بهره برداران حاشیه شش رودخانه در استان خوزستان پرسش نامه تکمیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که میزان انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، گرایش به کشاورزی، دلبستگی به زمین کشاورزی حاشیه رودخانه و عوامل اقتصادی ازجمله عوامل مؤثر بر بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی هستند؛ این عوامل در بهره بردارانی که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های دایمی قرار داشت بیشتر از بهره بردارانی بود که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های فصلی قرار داشت. گرایش های اجتماعی، اختلاف اساسی بین بهره برداران حاشیه رودخانه های فصلی و دایمی بود که حالت جمعی (شامل انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی) داشت و در گرایش های فردی (شامل سطح تحصیلات) اختلاف چندانی بین دو نوع بهره برداری وجود نداشت.
Analysis of Spatial Fragmentation in Tehran Metropolis Using ANP (Analytic Network Process)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۱۳۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
Nowadays, Spatial and social inequalities are universal and expanding phenomenon. Identification and spatial analysis of social, economic and ecological inequalities in metropolises is one of the essential and basic proceeding for planning and achieving urban sustainable development. The present research method is descriptive-analytical and using 13 sub criteria based on three main criteria of social, economic and environmental analyzes the status of spatial fragmentation among the metropolis Tehran's districts. For this purpose, the criteria and sub- criteria's internal and external dependencies was determined using the Delphi and ANP method in Super Decisions Software and assessed and scored relative to each other. The results of assessing the indicators shows that Tehran metropolis lacks of the physical unity and spatial heterogeneity between the north and south of the city remains as main feature of its spatial structure. It is necessary that the authorities of Tehran urban management to take actions for better understanding of this phenomenon and consequently offer new and efficient solutions for reducing the effects of various impacts of spatial inequality and duality. For this reason, it is essential to rethink the concept of city in terms of social, economic, political, and ecological and sustainability dimensions.
دولت الکترونیک: الگویی جدید در اصلاح نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۶۶-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین چالش هایی که همواره دولت ها با آن مواجه هستند، پاسخ به خواست ها و انتظارات در حال تغییر شهروندانی است که مشروعیت خود را از آنها کسب می کنند. در راستای پاسخ به این خواسته هاست که دولت باید در جستجوی شیوه های نوینی باشد که نوآوری مستمر در ارائه خدمات خدمات عمومی را برای شهروندان به ارمغان آورد.کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت ارائه خدمات دولتی به جامعه، که از آن تحت عنوان دولت الکترونیک نام می برند، ابتکار عمل جدیدی است که قصد دارد تا زمینه دسترسی شهروندان به خدمات عمومی را از طریق رسانه های الکترونیک فراهم آورد و روابط دولت و شهروندان را به گونه ای جدید پایه ریزی نماید. دولت الکترونیک آغازگر مرحله جدیدی از حیات روابط بین دولت و شهروندان است که توانسته جایگاه خود را به خوبی در میان برنامه اصلاحات مدیریت بخش عمومی و اصلاح نظام اداری باز نماید.آنچه این نوشتار به دنبال آن است تبیین برخی از زوایای دولت الکترونیک همچون مفهوم، سنخ شناسی، دلایل شکل گیری، اهداف و ضرورت ها، مزایا و کاربردها و دلایل گرایش به استفاده از دولت الکترونیک و چالش های فراروی آن می باشد.