فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجایی های فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل می گیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجایی های فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنه های همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست می دهد، می تواند موجب برنامه ریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس داده های مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترس ترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنه های همگن جریانی و ویژگی های آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکل گیری سطوح مختلفی از کانون های جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافته های حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنه ها جابجایی های صورت گرفته بیشتر و منسجم تر از سایر پهنه ها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجایی ها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قوی تری را با سایر پهنه ها برقرار کرده است، اما پهنه های شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل نداده اند.
تحلیل توزیع فضایی کتابخانه های عمومی سطح شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه یک مرکز مهم اطلاع رسانی است و نقشی اساسی در ارتقای سطح سواد و آگاهی افراد جامعه ایفا می کند. این که کتابخانه ای مورد استقبال و یا بی مهری مراجعان قرار می گیرد، متأثر از عوامل بیرونی یا درونی است. یکی از مهم رین جنبه های بیرونی موثر بر افزایش میزان مراجعه و استفاده از کتابخانه های عمومی، نحوه استقرار و توزیع جغرافیایی آن ها در بافت شهرهاست. مقاله حاضر به تحلیل توزیع فضایی کتابخانه های عمومی سطح شهر یزد، با استفاده از نرم فزارهای IS، Excel و Spss و در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به سنجش درجه توزیع متعادل با استفاده از ضرایب آنتروپی و جینی و نیز تعیین الگوی پراکنش کتابخانه های عمومی با استفاده از ضرایب موران و گری و نحوه تمرکز آن ها از ضریب G عمومی بر اساس تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی پرداخته است. جهت تعیین نوع پراکندگی کتابخانه های عمومی از روش ""تحلیل نزدیک ترین همسایگی""و برای بررسی میزان برخورداری نواحی مختلف شهر یزد از این خدمت، از روش تاکسونومی عددی استفاده شده است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد که داده ها شامل نقشه کتابخانه ها و نواحی هشت گانه شهر یزد و اطلاعات مربوط به آن هاست. نتایج نشان داد: مقداری نابرابری و ناهماهنگی در توزیع کتابخانه ها در سطح شهر یزد وجود دارد و الگوی توزیع و تمرکز آن ها از نوع تصادفی به سمت پراکنده با تمرکز پایین (نقطه سرد) است که بیان گر این واقعیت است که فضاهای با دسترسی پایین در مجاور یکدیگر متمرکز شده اند. هم چنین نواحی مختلف شهر یزد از لحاظ برخورداری از امکانات کتابخانه های عمومی با هم یکسان نیستند و ناحیه 2-3 برخوردارترین و ناحیه 3-1 محروم ترین نواحی شهر را از این نظر تشکیل می دهند.
تحلیل پایداری پارک های منطقه ای با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهری برخی پیامدهای زیست محیطی جدی را ایجاد کرده است. در اینجاست که نیاز به ایجاد فضاهای سبز کلان به عنوان مهم ترین تعدیل کننده های زیست محیطی شهری ضروری به نظر می رسد. از این رو یکی از موارد اجتناب ناپذیر در امر شهرسازی و توسعه فضای آینده شهری بحث فضای سبز و پارک های شهری و تعیین موقعیت آن ها می باشد. تحلیل تناسب زمین فرآیندی است که مکان مناسب برای کاربری خاص در یک پهنه مشخص تعیین می کند. در این راستا در این تحقیق، از تحلیل تناسب زمین برای بررسی تناسب پارک های منطقه ای شهر جیرفت به استفاده می شود. از این رو ابتدا به بررسی وضع موجود فضاهای سبز شهری در سطح منطقه با توجه به فاکتورهای مکانی (شیب، فاصله از منابع آب) و فاکتورهای موقعیتی (فاصله از مراکز تاریخی، فاصله از رودخانه، فاصله از مرکز شهر، قیمت) پرداخته می شود و با استفاده از نرم افزار GIS نقشه تناسب نهایی تهیه و تناسب پارک های منطقه ای بررسی و فضا های سبز پایدار معرفی می گردد و در نهایت برای احداث فضاهای سبز جدید مکان یابی صورت می گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که پارک منطقه ای در شهر جیرفت در مکان م ناسبی قرار دارد و در خ صوص برخی از مکان های پیش بینی شده برای احداث پارک منطقه ای جدید بایستی تجدیدنظر صورت گیرد.
بررسی مقایسه ای نظریه های شهرسازی حمایتی و مشارکتی با تأکید بر مفهوم عدالت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت دارد. آنچه مسلم است انسان به طور ذاتی درصدد برآورد کردن نیازهایش به عنوان عامل محرکه تکامل است. از سوی روشن است که انسان طبیعتاً در طلب کمال است که زندگی اجتماعی مولد این تکامل است. یکی از آثار محتمل زندگی اجتماعی، تزاحم در منافع و تعدی به حقوق دیگران به مقتضای انگیزه سودجویی انسان در برآورده کردن نیازهایش جامعه را به انحطاط می کشد. در اینجاست که به حکم فطرت و عقل نیاز به مفهوم عدالت برای بقاء و سعادت انسان و جامعه ضرورت می یابد. در همین راستا عدالت اجتماعی را می توان درواقع طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونه ای که هر کس به حق عقلانی اش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد، قلمداد نمود که این امر امروزه مستلزم اداره خردمندانه شهرها بر پایه مشارکت آگاهانه شهروندان می باشد. در همین راستا تحقیق حاضر قصد دارد تا با استفاده مطالعات کتابخانه ای به عنوان روش و ابزار گردآوری اطلاعات و روش توصیفی – تحلیلی به عنوان روش شناسی تحقیق و همچنین استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (A.H.P) به منظور تحلیل داده های تبیین شده به بررسی اصول و مقایسه معیارهای نظریه های حمایتی و مشارکتی به عنوان مهم ترین نظریه های شهرسازی مبتنی بر شهروند محوری و مقایسه آن ها با معیارهای تبیین شده برای عدالت اجتماعی به منظور تعیین میزان تحقق پذیری آن در هرکدام از نظریه بپردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که از یک سو، اصول و معیارهای نظریه حمایتی درزمینه همسوی با معیارهای عدالت اجتماعی در مقایسه با نظریه مشارکتی از سطح پایینی برخوردار است و از سوی دیگر میزان تحقق پذیری معیارهای نظریه مشارکتی درزمینه تحقق عدالت اجتماعی در مقایسه با نظریه حمایتی از سطح بالایی برخوردار است.
درآمدی بر مفهوم هویت محیط انسان ساخت بوسیله مولفه های مکان، فضا و کالبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۶۰-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هویت، صرف نظر از موضوعی عام و کلی در اغلب حوزه&zwnjهای معرفت بشری، مقوله ای کیفی است که به واسطه نیازهای انسان بر ساختار محیط تأثیر می گذارد، در واقع هویّت به مقوله کیفی مابین انسان و محیط می پردازد. کیفیتی که کمبود یا نبود آن سبب عدم ارتباط انسان با محیط و ایجاد محیطی فاقد خوانایی و معنا می گردد. بنابراین ایجاد خوانایی و پاسخگویی به نیازهای اساسی انسان براساس کیفیتهای فضایی او، مهمترین عامل مداخله انسان در محیط است. بدین ترتیب، که لازمه شناخت محیط به عنوان رهیافتی در جهت درک هویت محیط مصنوع، شناخت معنای هویت، هویت فضایی، مکانی و کالبدی و تاثیرات آن بر انسان و رفتار او می باشد. از این رو در این پژوهش، با هدف شناخت هویت جمعی و شهری بوسیله الگوهای عینی و ذهنی مکان، فضا و کالبد و با توجه به محیط انسان ساخت به تببین مفهوم هویت محیطی بوسیله مولفه های مکان، فضا، کالبد و تاثیرات آن پرداخته می شود. بدین منظور براساس روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای معیارهای مشترک هویت محیطی با هویت فضایی، مکان و کالبد شناسایی می شوند تا اطلاعاتی در رده ذهنیت با در نظر گرفتن اشتراکات معنایی، خوانایی و تصورات ذهنی (غیرمادی) مابین هویت مکان و محیط حاصل گردد. علاوه بر این، اطلاعاتی نیز در رده عینیت همچون اشتراکات فرم و عملکرد (مادی) مابین هویت مکان و فضا حاصل می شود، که می توان آنها را طبق سه مولفه اصلی و مشترک مابین هویت محیط، هویت مکان، هویت فضا و هویت کالبدی و مطابق با عوامل کارکردی، ادراکی و کالبدی شناسایی و دسته بندی نمود.
نقش ارزش های میراث معماری و شهری در توسعه گردشگری فرهنگی مطالعه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهرها به عنوان مکانی واجد ارزش های میراث فرهنگی، با در برگرفتن دوره های مختلف تاریخی، دارای ویژگی هایی متشکل از ساختاری فضایی _ کالبدی می باشد. ارزش های منسوب به آن و تعیین میزان اهمیت و درجه بندی آنها، می تواند نقش مهمی در جهت حفاظت و سرمایه گذاری در قالب گردشگری فرهنگی باشد. هدف از این تحقیق نیز تعریف منطقه و محور گردشگری فرهنگی با استفاده از اولویت بندی مکان های میراث معماری و شهری، براساس ارزش های استحصالی از این حوزه پژوهشی و مستخرج از بخش مبانی نظری تحقیق است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی _ توسعه ای بوده و داده های آن به صورت توصیفی و کتابخانه ای می باشد که با تشکیل گروه تخصصی از کارشناسان و دست اندرکاران حوزه میراث فرهنگی و گردشگری برای امتیازدهی به شماری از مکان های میراثی محدوده مرکزی شهر ارومیه براساس ارزش ها به منظور ارزیابی آن با استفاده از تحلیل شبکه ای ANP جمع آوری گردیده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که سه عنصر اصلی از ساختار شهری ارومیه، شامل مسجد جامع، بازار تاریخی و میدان ایالت به ترتیب دارای اولویت ارزشی شامل احساسی، فرهنگی _ تاریخی، علمی و کاربردی نسبت به سایر عناصر بوده و تعریف کننده محدوده و محور گردشگری فرهنگی می باشد. به طورکلی می توان گفت، توجه و به تصویر کشیدن ارزش ها می تواند مبنایی برای تصمیم گیری های مربوط به حوزه گردشگری و میراث فرهنگی باشد. از دیگر سو می توان با اولویت بندی مداخله اجرایی پروژه های گردشگری فرهنگی با شناخت قابلیت های مکان های میراث معماری و شهری با هدف بهبود وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ساکنان، توسعه و ترویج فرهنگ و هویت بومی و منطقه ای و در جهت حفظ و احیای هویت تاریخی این شهر شاهد تأثیر قابل توجهی بود.
ارزیابی قابلیتهای زیست پذیری بافت فرسوده و راهبردهای تقویت آن (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
بحث بافتهای فرسوده به عنوان پتانسیل زیست شهری؛ دیر زمانی است که در کشور ما توجه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان را به خود معطوف کرده و برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زیست این بافت ها اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان به نظر می رسد برای زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان اتخاذ روند برنامه ریزی استراتژیک می تواند کمک شایانی در تهیه راهبردهای نهایی برای رسیدن به نقطه مطلوب نماید. در راستای دستیازی به هدف تحقیق؛ گرداوری داده ها به روش کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری؛ و به منظور شناسایی عوامل بیرونی و داخلی موثر بر زیست پذیری بافت از تکنیک سوات و در جهت اولویت بندی استراتژیها از مدل AHP بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان می دهدکه بافت فرسوده شهر زنجان از نظر نقاط قوت و فرصتهای زیست پذیری از پتانسیل بالایی برخوردار بوده و استراتژی تهاجمی به عنوان اولویت دارترین راهبرد جهت مداخله در زیست پذیری بافت فرسوده تعیین گشته است.
مطالعه تطبیقی فضایی- کالبدی شهرهای جدید اطراف کلانشهر تهران با استفاده از منطق فازی
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش کالبدی شهرها، ضرورت ایجاد شهرهای جدید در اطراف کلانشهرها، از جمله تهران احساس می شود. برای استقرار شهرهای جدید اهداف خاصی مطرح است که مهمترین آنها سرریز پذیری جمعیت مادرشهر می باشد. در اطراف تهران نیز چهار شهرجدید (پرند، پردیس، اندیشه و هشتگرد) برای این منظور احداث شده اند که در اینجا سعی شده به مطالعه تطبیقی کاربری های ضروری آنها با یکدیگر و همچنین با طرح پیشنهادی خودشان (تطبیق در دو وجه)، پرداخته شود. در این راستا وضعیت معیارها و شاخص های فضایی-کالبدی (کاربری های مسکونی، تجاری، آموزشی، فضای سبز، حمل و نقل، بهداشتی، اداری و فرهنگی که تاثیر بسزایی در برنامه ریزی شهری دارند) در هر چهار شهر جدید مورد مطالعه قرار گرفته اند. بدین منظور پس از لایه سازی از جداول کاربری اراضی و خارج کردن داده ها، حداقل ها و حدکثرها مشخص شدند؛ سپس برای یکسان سازی داده ها جهت تطبیق بهتر، عمل نرمال سازی روی داده ها انجام شد، تا مقادیر آنها بین ۰ تا ۱ باشد. اعداد به دست آمده، امکان مقایسه کمّی را به وسیله مدل فازی (در برنامه مت لب) فراهم می آورد. بعد از این مرحله، به اعداد، ارزش زبانی و تابع عضویت (خوب، متوسط، بد) اختصاص می گیرد و در گام بعدی قواعد (اگر - آنگاه) فازی بر روی آنها اعمال می شود. سپس در مرحله استنتاج، معیارهای فوق الذکر، در وضع موجود با طرح جامع پیشنهادی، و همچنین با یکدیگر (۴ شهر با هم) تطبیق داده شده اند. نتایج حاصل، نشان دهنده این است که شهر جدید پرند با داشتن مقادیر مربوط به تابع متوسط از دیگر شهرها به طرح جامع پیشنهادی خود قرابت بیشتری دارد؛ در صورتی که در مقابل، شهر جدید اندیشه جمعیت بیشتری را جذب کرده است.
مسیریابی بهینه امدادرسانی به مصدومان زلزله با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و مدل سه بعدی منطقه حادثه دیده مبتنی بر الگوریتم میانگین وزن دار مرتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امدادرسانی سریع و به موقع به هنگام وقوع زلزله نقش مهمی در کاهش میزان تلفات جانی دارد. یکی از مهم ترین عوامل موثر در صرفه-جویی زمان، انتخاب یک مسیر بهینه به جهت دسترسی به منطقه حادثه دیده است. در این مقاله سعی بر آن ست تا با در نظر گرفتن عوامل موثر در اتلاف وقت وسیله نقلیه امدادرسان، بهترین مسیر ممکن به جهت امدادرسانی تعیین گردد. به منظور انجام این مورد، ابتدا کارشناس امدادرسان پیش از حضور در منطقه حادثه دیده با استفاده از مدل سه بعدی طراحی شده از آن منطقه و شناخت کلی از آن، چند مسیر پیشنهادی را برای امدادرسانی انتخاب می نماید. استفاده از مدل سه بعدی این امکان را به کارشناس می دهد تا با آگاهی و دقت بیشتری مسیرها را انتخاب نماید. سپس به بررسی پارامترهای ارتفاع و قدمت ساختمان ها، مسافت و عرض معابر هر مسیر پرداخته می شود. پس از بررسی پارامترهای فوق با استفاده از الگوریتم میانگین وزن دار مرتب به هر یک از این پارمترها وزن داده می شود. استفاده از این الگوریتم، این امتیاز را به کارشناس می دهد تا نظر خود را نیز در تعیین بهترین مسیر دخیل نماید که این مورد به صورت یک ضریب، با عنوان ضریب خوش بینی وارد معادلات وزن دهی می شود. در نهایت مسیرهای پیشنهادی بر اساس میزان احتمالی مسدود بودن و اتلاف وقت در آن ها، قابل مقایسه می باشند و می توان بهترین مسیر را از میان مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده توسط کارشناس انتخاب نمود. لازم به ذکر است که مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده باید به نحوی باشند که هریک شایستگی لازم برای انتخاب شدن به عنوان مسیر بهینه را داشته باشند. لیکن استفاده از مدل سه بعدی منطقه کمک شایانی به کارشناس می کند.
تدوین احکام طراحی فضای پیاده رو با تأکید بر افزایش امنیت شهری مطالعه موردی: بلوار گلستان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از عوامل ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به کاهش جرم و افزایش کیفیت فضای شهری خواهد شد. یک فضای شهری امن، فعالیت های مناسب را تشویق و فعالیت های نامناسب را تحدید می کند. از این رو این فضاهای شهری و نوع آن است که در میزان وقوع جرم و خشونت در شهر تأثیرگذار خواهد بود. با افزایش حضور و نظارت شهروندان، سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها افزایش یافته و امنیت نیز به محیط تزریق خواهد شد. یکی از اهداف مهم ایجاد امنیت، ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به افزایش حضور شهروندان خواهد شد که یکی از پیامدهای آن کاهش جرم و افزایش کیفیت پیاده روهاست. ساختار کالبدی شهر با هدف تعامل میان انسان و محیط، جدیدترین رویکردی است که به کاهش جرائم شهری در قالب ابعاد کالبدی و اجتماعی می پردازد. که تأثیرات آن بیشتر در شکل گیری کالبد و در نتیجه کارکرد و جریانات اجتماعی مشهود است. هدف این پژوهش نیز ارتقای کیفیت پیاده رو شهری در راستای افزایش امنیت محیطی است. بررسی امنیت افراد پیاده، با رویکردی کالبدی در محیط و پیاده روهایی که بیشترین در صد استفاده شهروندان از این فضاهاست، امری الزامی و ضروری است. در این میان بلوار گلستان اهواز با وجود داشتن عملکردهایی با سطح کارکرد منطقه ای و فرامنطقه ای از کمبود تعامل و در پی آن کیفیت و امنیت لازم رنج می برد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی_همبستگی است که با استفاده از چارچوب نظری استخراج شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و مشاهده میدانی صورت خواهد گرفت. نتایج حاصل از گردآوری این اطلاعات، بر اساس تأثیر یکی از اجزای فضا (جریان) بر روی دیگر اجزا (کالبد و کارکرد) بررسی خواهد شد که در نتیجه آن حضور بیشتر افراد و ارتقای کیفیت فضای شهر انتظار می رود. با توجه به این رویکرد و با هدف ایجاد امنیت در کالبد فضای پیاده رو، میزان جریان حضورپذیری (تعامل و نظارت) با توجه به معیار "LOS" گردآوری و تحلیل خواهد شد و در راستای آن احکامی برای افزایش امنیت فضا ارائه خواهد شد.
سنجش توسعه یافتگی کالبدی - فضایی مناطق شهری در راستای پایداری شهری (مطالعه موردی: مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بررسی سطح توسعه یافتگی، تخصیص منابع و پایداری ازجمله مباحث مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل شهری می باشد. پایداری شهری، پایداری همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف در کلانشهرها است. بر اساس آن می توان میزان سطح توسعه یافتگی مناطق را نیز سنجش کرد. در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. در این میان مناطق درون شهری کلانشهر تهران به دلیل ویژگی های کالبدی – فضایی از جمله کمبود و عدم توزیع متعادل در کاربری ها، از سطح توسعه یافتگی مطلوبی برخوردار نمی باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور سنجش مناطق ۲۲گانه کلانشهر تهران از نظر میزان توسعه یافتگی کالبدی - فضایی با بهره گیری از روش تاپسیس، به سنجش هر یک از مناطق پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ۲۲ منطقه کلانشهر تهران، منطقه ۷ با میزان تاپسیس ۰/۶۱۹ با رتبه ۱، بر خوردارترین و منطقه ۱۴ با میزان تاپسیس ۰/۰۰۴۸ و رتبه ۲۲، محروم ترین منطقه می باشد. منطقه ۷ به دلیل حفظ تعادل در توزیع کاربری ها و تناسب آن با مساحت و جمعیت توسعه یافته ترین و منطقه ۱۴ به علت عدم تعادل در توزیع کاربری ها و عدم تناسب آن با جمعیت و مساحت کمتر، توسعه یافته ترین منطقه بدست آمده است. برای شناخت درجه توسعه یافتگی مناطق با توجه به میزان تاپسیس، نمودار سطوح برخورداری مناطق ترسیم گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد مناطق کلانشهر تهران به طور کلی در وضعیت محروم، نیمه برخوردار و برخوردار قرار دارند.
بررسی تأثیر برنامه های دولت بر گسترش افقی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم یکی از پیش شرط های مهم تحقق آن، بهینه سازی انواع بهره گیری از زمین شهری است که در غیر این صورت شهرها دچار پدیده گسترش افقی و یا گسترش بی رویه می شوند. تاکنون مدل های مختلفی برای شناخت شکل شهر و سنجش میزان پراکنش آن ارائه شده است. این تحقیق سعی بر آن دارد تا از طریق مدل های مختلف مانند تحلیل زمانی تراکم شهری، روش توزیع چارکی، درجه توزیع متعادل، درجه تجمع و مدل هلدرن، میزان گسترش افقی شهر تهران را در دهه های مختلف محاسبه نموده و سپس از میان عوامل موثر برگسترش افقی شهر تهران، تأثیر برنامه های دولت را مورد توجه قرار دهد. در ادامه با استفاده از آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و مطالعات کتابخانه ای و با توجه به طرح های شهر تهران، سهم نقش دولت در گسترش افقی شهر نشان داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت در فرآیند شتاب زده عرضه زمین و الحاق عرصه های وسیعی به صورت بافت های روستایی کم تراکم و اراضی کشاورزی و بایر به محدوده شهر و هم چنین به دلیل فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین و تفکیک های غیرقانونی، شهر تهران را دچار گسترش افقی نموده است؛ در نتیجه با توجه به اصول توسعه پایدار شهری این شکل نمی تواند شهر تهران به سمت پایداری سوق دهد. بنابراین بایستی با استفاده از سیاست های کنترلی از گسترش بیش تر این پدیده در همه شهرهای کشور جلوگیری کرد.
توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی شهر ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرها طی دهه های اخیر و دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن ها، موجب مشکل های عدیده ای مانند شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی و به تبع آن، پیشی گرفتن نیازها از امکانات موجود در شهرهای مختلف شده است. در شهر ابهر، گرایش به شهرنشینی و زندگی در شهر، با تفاوت در میزان درآمد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد همراه بوده است. این موضوع در اکولوژی اجتماعی شهر با مشخصه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و... با تمرکز بر مسائل ناشی از فقر در بخش حسین آباد شهر همراه شده و سبب ایجاد الگوی توسعة ناپایداری در سازمان فضایی شده است که یکی از نمودهای کالبدی آن، شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی در ابهر است. هدف مقالة حاضر، بررسی وضعیت سکونتگاه های غیر رسمی در شهر ابهر (محلة حسین آباد) و ارائة راهکارهای مناسب برای توانمندسازی آن است. روش پژوهش، پیمایشی و از نوع همبستگی، دامنة آن خرد و از نظر وسعت، ژرفانگر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تلفیقی SWOT–AHP بهره گرفته شده است. برای این منظور، مدل مذکور در چهار مرحلة 1. ارزیابی عوامل راهبرد درونی و بیرونی محله، 2. انجام مقایسة دودویی گروه ها، 3. تدوین راهبردهای چهارگانة SWOT و 4. اولویت بندی راهبردها با استفاده از ماتریس QSPM به صورت سلسله مراتبی اجرا شده است. مطابق نتایج پژوهش در عوامل داخلی، امتیاز کل ضعف ها (435/0) نسبت به قوت ها (156/0) در سطح بالایی قرار دارد که نشان دهندة برتری و غالب بودن ضعف ها بر قوت هاست. در مقابل، در عوامل خارجی، فرصت ها با امتیاز کلی 308/0 نسبت به تهدیدها با امتیاز 101/0، در وضعیت بهتری قرار دارند. یافته های پژوهش، بیانگر میل جمعیت ساکن به مشارکت کامل برای ساماندهی محله است. درنهایت، الگوی مطلوب برای توانمندسازی محلة حسین آباد، شهر ابهر ارائه شده و راهکارهای ترکیبی پیشنهاد شده است.
تحلیل نظام بنادر شمال کشور در راستای توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنادر از عوامل تسریع کنندة فرایند توسعة اقتصاد ملی/ منطقه ای و محلی هستند و نقش تعیین کننده ای در سازمان دهی به فضای ملی دارند. درواقع، هر منطقة جغرافیایی مزیت های متفاوت جغرافیایی و محیطی برای توسعه دارد و همین امر سبب نابرابری در پیشرفت کشورها شده است. امکان دسترسی به آب های آزاد و ارتباط با بندرگاه های بزرگ، همواره از عوامل مهم و اثرگذار در احیا و رشد تجاری کشورها بوده است. همچنین شرایط اقتصادی بنادر به گونه ای است که اغلب آن ها به دنبال دستیابی به جایگاهی رقابتی در سطح بین الملل هستند، اما در این میان باید به نقش بنادر در توسعة داخلی و توسعة منطقه ای نیز توجه کرد. هدف از این پژوهش، ارزیابی و شناخت بنادر دریای خزر برای توسعة این منطقه است. پس از بررسی های کلی و مقایسة معیارهای مورد بررسی، از میان بنادر شمال کشور که در محدودة دریای خزر واقع شده اند، سه بندر انزلی در استان گیلان و نوشهر و امیرآباد در استان مازندران، با توجه به ویژگی ها، برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع اسنادی و همچنین بهره گیری از مدل AHP انجام شده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد که بندر انزلی در میان سه بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارهای مورد بررسی، در مرتبة اول اهمیت قرار دارد. به همین سبب، به عنوان مناسب ترین بندر برای توسعة منطقة شمال کشور انتخاب شد.
بررسی تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در سطح محله های شهر یزد با تأکید بر برنامه ریزی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم پیش از آنکه پدیده ای جبرگرایانه و ناشی از عوامل تغییرناپذیر محیط طبیعی باشد، پدیده ای اجتماعی و متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و مکان جرم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعة آماری آن، 42 محلة شهر یزد براساس تقسیم بندی شهرداری است. یافته های پژوهش براساس آزمون تخمین تراکم کرنل نشان می دهد محله های امام شهر، آزادشهر، کوی فرودگاه، صفائیه و آتشکده، بیشترین میزان جرم را دارند. همچنین نقطة مرکز متوسط نشان می دهد توزیع انواع جرم (اعتیاد، کودک ربایی، شرب خمر، مزاحمت های خیابانی و چک برگشتی) تقریباً از بخش مرکزی شهر (مرز محله های خرمشاد و سر دوراهی) آغاز می شود و به سمت محله های امام شهر و آزادشهر در شمال و شمال غرب و محله های اکبرآباد و کوی راه آهن در سمت جنوب و جنوب غرب خاتمه می یابد. جهت بیضی انحراف معیار نیز برای انواع جرم، شمالی- جنوبی است و براساس شاخص نزدیک ترین همسایه، جرایم اعتیاد، شرب خمر و کودک ربایی به صورت خوشه ای و مزاحمت های خیابانی و چک برگشتی به صورت تصادفی در سطح محله های شهر یزد توزیع شده اند. درنهایت، مقدار F در ضریب رگرسیون در سطح 99 درصد، معناداری رابطة میان عناصر فرهنگی- مذهبی و ارتکاب انواع جرم در محله های شهر یزد را تأیید می کند. برای کاهش میزان جرم، راهکارهایی چون آسیب شناسی فضاهای کالبدی، اطلاع رسانی و برنامه های آموزشی- فرهنگی خانواده ها در زمینة پیشگیری از وقوع جرم و تبلیغ ارزش های اسلامی پیشنهاد می شود.
Assessing environmental and economic indicators of sustainable development in mining-extractive cities (A case study of Asaluyeh, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۱۱۸-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
در میان انواع شهرها، شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی مرتبط با اکتشاف، استخراج، پالایش، فرآوری و صدور منابع زیرزمینی، خطر کاهش و اتمام منابع غیر قابل تجدید، آلودگی های بالای زیست محیطی،تولید بالای پسماندهای صنعتی و خانگی و مسائل اجتماعی ناشی از مهاجرت های شغلی و دوگانگی فرهنگی می باشند که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط شهری این نوع شهرها، به وجود آورده یا تشدید نماید. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ابعاد زیست محیطی و اقتصادی توسعه شهری پایدار، در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی خلیج فارس بوده و به لحاظ روش، رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه، جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری T استیودنت، ویلکاکسون و آزمون فریدمن، بیانگر آنست که فعالیت های استخراجی &ndash معدنی در شهر ساحلی عسلویه نه تنها منجر به پایداری این شهر نشده است که به ناپایداری بیشتر آن نیز انجامیده است. در بُعد پایداری زیست محیطی،مولفه کنترل آلودگی ها به عنوان یکی از مهم ترین پارامترها در مسئله وجود یا عدم وجود پایداری در سطح شهر عسلویه،دارای کمترین رتبه و امتیاز (05/1) در بین مولفه های این بُعد می باشد. همچنین در بُعد پایداری اقتصادی، مولفه های فعالیت و اشتغال(2.03) و سرمایه گذاری(1.41) در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
جایگاه محله در توسعة پایدار شهر (مورد مطالعه: محله های منطقة 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف برنامه ریزان شهری، ایجاد توسعة پایدار شهری و محله ای است. بدین صورت که با ایجاد پایداری در محله ها می توان به پایداری در سطوح بالاتر و شهر رسید. هدف از این پژوهش، بررسی میزان پایداری محله های منطقة 10 شهرداری تهران با استفاده از روش فازی است. بدین منظور، از 86 شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی، زیست محیطی، بهداشتی- درمانی و حکمرانی شهری استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا در سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از تابع عضویت متناسب برای هر شاخص، عملیات فازی سازی انجام شد. سپس با تلفیق شاخص ها، مقدار گامای معادل پایداری در هر بعد به دست آمد. این مقدار در هر محله، عددی بین صفر و یک است که بسته به مقدار آن، میزان پایداری هر محله در محدوده ای تعریف شده است. در این پژوهش، محدوده صفر تا 1/0 برای مقادیر گاما، نمایانگر میزان پایداری خیلی ضعیف، 1/0 تا 4/0 پایداری ضعیف، 4/0 تا 5/0 پایداری متوسط متمایل به ضعیف، 5/0 تا 6/0 پایداری متوسط و 6/0 تا 1 پایداری قوی تعریف شده است. درادامه، برای مشخص شدن میزان پایداری کلی محله های لایه های گامای ابعاد با عملگر فازی با هم تلفیق شدند و مقدار گامای معادل پایداری کلی محله ها تعیین شد. یافته ها نشان می دهد که پایداری محله های این منطقه در سطوح متوسط، متوسط روبه ضعیف و ضعیفی قرار دارند. محلة سلسبیل شمالی با مقدار 5393/0 در وضعیتی متوسط واقع شده است که بهترین وضعیت را در بین محله ها دارد و بدترین وضعیت مربوط به محلة هاشمی با مقدار 3082/0 است.
مکان یابی واحدهای صنایع چوب در استان خوزستان به روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی صنعتی اگرچه تأثیراتی عظیم و انکارنشدنی بر تمامی جنبه های زندگی بشری از خود به جای گذارده است، ولی بعضاً عدم به کارگیری روش های هدفمند و مبتنی بر توسعه ی پایدار منجر به عدم تداوم توسعه و بحران های زیست محیطی شده است. یکی از مواردی که در این عرصه مورد غفلت واقع شده نحوه استقرار مکانی واحد های صنایع می باشد. هدف این تحقیق بررسی قابلیت های روش فرآیند تحلیل شبکه ای در مکان یابی واحدهای صنایع چوب استان خوزستان با تکیه بر توابع تحلیلی نرم افزار GIS است. عدم دقت در مکان یابی صنایع چوب کشور منجر به بروز مشکلاتی ناخواسته چون افزایش هزینه حمل و نقل و توقف خط تولید شده است. روش ANP با طبیعت شبکه ای خود در برخورد با مسائل چند معیاره از قبیل مکان یابی، پتانسیل قابل قبولی در انتخاب بهترین مکان بر مبنای داده ها و دقت به کارگیری شده دارد. در این مطالعه، با جویا شدن نظرات کارشناسی، عوامل مختلف دخیل در مکان یابی صنایع و فرآورده های چوبی از منابع گوناگون شناسایی و جمع آوری شدند و پس از اصلاحات لازم، وارد محیط GIS گردید. سپس لایه های اطلاعاتی با به کارگیری روش ANP جهت تعیین اوزان و رتبه های متناسب، با هم تلفیق شدند و نقشه ای تحت عنوان اولویت استقرار مکانی صنایع و فرآورده های چوبی استان خوزستان حاصل شد. این نقشه پس از تحلیل حساسیت لایه های ورودی تأیید شد. بر اساس نقشه حاصل، مناسب ترین مکان های احداث و توسعه ی صنایع چوب در حدود 8 درصد مساحت استان را در برگرفته اند. این مطالعه قابلیت های بالای تحلیل های GIS، تصمیم گیری چند معیاره و روش تحلیل شبکه به علت برخورد شبکه ای با مسائل مکانی را در مکان گزینی صنایع به خوبی نشان می دهد و از طرفی برای آنالیز حساسیت نتایج، روشی بهبودیافته را به کار گرفته است.
تحلیل شاخص های کمی وکیفی تأثیرگذاردر برنامه ریزی مسکن استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
مقایسه تطبیقی نقشه فضایی فضای سوم و نقشه شناختی حس امنیت شهروندان بعنوان راهکار کاهش ترس از جرم در شهر، نمونه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقا ایمنی و امنیت جوامع و کاهش ترس از جرم در شهروندان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و مطالعات گسترده ای در حوزه های دانشی گوناگون به این موضوع معطوف شده است. ترس از جرم، بعنوان چهره تاریک و فاقد آمار مشخص، تاثیرات مخربی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و کارکرد اجتماعی افراد دارد. احساس نا امنی و نگرانی های ناشی از آن با تاثیر بر سایر فعالیتهای انسانی، امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، موجب اختلال درفعالیتهای روزمره اجتماعی می گردد. علیرغم وجود آمار و گزارشهای ارتکاب جرم ، حس ناامنی و ترس از جرم بعنوان مبحثی متاثر ولی مجزا از جرم ، فاقد آمار رسمی می باشد. علیرغم تحقیقات مکرر بر ارتقا حس امنیت در فضای خصوصی (دیدگاه معمارانه)، به نظر می رسد پاسخگویی به این نیاز مهم در فضاهای همگانی شهر در حوزه دانش شهرسازی می باشد. نظریه فضای سوم بعنوان فضای شهری فراتر از مکان زیست و کار، با ارایه معیارهایی جهت افزایش تحرک و پویایی و کارایی فضا در بازه زمانی گسترده تر، بستر تعاملات اجتماعی و حضور فعال شهروندان را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با بررسی موقعیت مناطق با حس امنیت بیشتر (آمار ترس از جرم کمتر) و موقعیت ""فضای سوم"" در حوزه های پنجگانه شهر اصفهان در صدد آزمون تطبیق پذیری این دو می باشد. نقشه شناختی حس امنیت در قالب پرسشنامه شهروندی تهیه و در ارتباط با نقشه فضایی ""فضای سوم"" حاصل از امتیاز دهی متخصصان شهرسازی به روش سلسله مراتبی در شهر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات تاثیر ویژگیهای فضای سوم در ارتقا حس امنیت محیطی و کاهش ترس از جرم در شهروندان می باشد. ارتقا احساس امنیت در هر جامعه در گرو مطالعات زیربنایی، شناخت عوامل موثر و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت کالبدی-اجتماعی محیط می باشد. فضای سوم بعنوان راهکار موثر اجتماعی-محیطی می تواند زمینه ساز ارتقا حس امنیت شهروندان گردد.