فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، تعداد کسانی که در شهرها زندگی می کنند به بیش از افراد ساکن در بیرون از شهرها رسیده است. امروزه این مراکز جمعیتی در معرض وقوع انواع سوانح قرار دارند که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری نخواهد داشت. در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی وضعیت تاب آوری مناطق چهارگانه شهر کرمان می باشد. به این منظور با استفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی، تعداد ۴۰ کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسش نامه در بین کارشناسان بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک هایی چون آنتروپی، ویکور و SAR استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد که از میان شاخص ها در چهار منطقه، شاخص اجتماعی با وزن ۳۵/۰ داری اهمیت نسبی بیشتری است. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از تکنیک های رتبه بندی به ترتیب منطقه ۲، منطقه ۱، منطقه ۴ و منطقه ۳، رتبه بندی شده اند. به طوری کلی می توان گفت منطقه ۲ دارای وضعیت مناسب تری و منطقه ۳ بدترین وضعیت را به لحاظ تاب آوری در مقابل سوانح دارد.
بررسی عوامل مؤثر برآسیب پذیری ناشی از زلزله در مناطق شهری دارای سکونت گاه های غیررسمی با استفاده از GIS (مطالعة موردی مناطق 1 و 5 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای بزرگ در ایران است. وقتی شهرها علاوه بر فرسودگی، مناطق حاشیه نشین و اسکان غیررسمی دارند، حساسیت این موضوع دو چندان می گردد. در این میان، شهر تبریز یکی از شهرهای پرجمعیت ایران می باشد که به لحاظ خطر زلزله در وضعیت آسیب پذیری بالا می باشد.این شهر مانند سایر شهرهای بزرگ ایران دارای سکونت گاه های غیررسمی می باشد که در کنار گسل فعال استقرار یافته اند؛ این مناطق به لحاظ ساخت و ساز و برنامه ریزی شهری (برنامه ریزی کاربری اراضی) در وضعیت نامناسبی قرار دارند و در صورت وقوع زلزله می تواند فاجعة انسانی با توجه به تراکم بالای جمعیتی و سایر پارامترهای مؤثر در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله در این محدوده اتفاق بیفتد. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز که در بین مناطق دارای سکونت گاه های غیررسمی شهر تبریز می باشند، از لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد و جهت ارزیابی رابطة بین میزان آسیب پذیری زلزله و عوامل مؤثر بر آسیب پذیری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی GISو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و برای برآورد تراکم از برآورد تراکم کرنل (KDE) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق یک و پنج شهر تبریز با توجه به تمرکز بالای جمعیت، کیفیت ابنیة پایین، عمر ساختمان ها و استفاده از مصالح غیرمقاوم در برابر زلزله از یک طرف و نزدیکی به گسل و بافت حاشیه نشین از طرف دیگر، در صورت وقوع زلزله می تواند خسارات جبران ناپذیری را متحمل گردد.
تحلیل شبکه شهری کلان منطقه ی جنوبغرب با تأکید بر بعد اقتصادی (مورد: استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر اخیر، عصر پیدایش و گسترشِ شهرها است؛ شهرنشینی و تمایل به سکونت در شهرها در اکثر کشورهای جهان بالأخص کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر شده است. این افزایش جمعیت بیشتر در شهرهای بزرگ متراکم شده اند، از ویژگی های عمده شهرنشینی در کشورهای کمتر توسعه یافته علاوه بر تقدم شهرنشینی بر شهرگرایی و مشکلات اجتماعی- فرهنگی درون شهری، توزیع فضایی نامناسب شهرها در نظام شبکه شهری می باشد. بطوری که بروز پدیده ی ماکروسفالی در نظامِ شهری بیشتر کشورهای کمتر توسعه یافته نمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها 5 تا 10 برابرِ اندازه جمعیت شهرِ دوم است. تجمع و تمرکز فعالیت های اداری - سیاسی و متعاقبِ آن فعالیت های بازرگانی- اجتماعی و ... در شهرِ اول به عنوان عاملِ بازدارنده توسعه، در سایر مناطق، عمل می کند. هدف از این مقاله، بررسی و تحلیل شبکه شهری در کلان منطقه ی خوزستان (مشتمل بر استان های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد) می باشد. نوع تحقیق به لحاظ هدف، شناختی و روشِ تحقیق ترکیبی از روش های کمی- تحلیلی است و در آن با بکارگیری مدل های قانونِ رتبه – اندازه زیپف، مرتبه- اندازه تعدیل شده، ضریبِ آنتروپی، شاخصِ تمرکزِ شهری، منحنیِ لورنز و ضریبِ جینی به تحلیلِ شبکه شهریِ مناطق مورد مطالعه، پرداخته شده است و نقش اقتصادی کلان منطقه طی دهه های اخیر مورد بررسی واقع شده است. نتایجِ نشان می دهد: که نظام شهری کلان منطقه ی خوزستان از قانون رتبه - اندازه پیروی نمی کند. تعادلِ فضایی نسبتاً مناسبی بین تعداد جمعیت و تعداد شهرها در سطحِ کلان منطقه، برقرار است. توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری نیمه متعادل، است. و در نهایت در سطحِ کلان منطقه، نخست شهری (اهواز)، آن چنان شدت دارد که منجر به تشکیل پدیده ماکروسفالی در سطح کلان منطقه شده است. اما جهت جلوگیری از شکل گیریِ نخست شهری، در سطح کلان منطقه باید ضمن تمرکززدایی و جلوگیری از مهاجرت های درون استانی، شهرهای کوچک و میانی را تقویت کرد.
تحلیل ساختار فضایی جمعیت سکونتگاههای شهری و روستایی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چشم اندازهای جدید در برنامه ریزی توجه به مسئله فضا و سازمان فضایی است که نیازمندی ها، ویژگی های فضا و اجزای سازمان فضایی را بررسی می کند. یکی از اجزای کلیدی سازمان فضایی، جمعیت است. جمعیت یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، بنابراین شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود. درک توزیع و پویایی جمعیت در فضا، در برنامه ریزی برای منطقه جغرافیایی کاربرد بسیاری می تواند داشته باشد. لذا با توجه به اهمیتی که سازمان فضایی جمعیت در برنامه ریزی ها دارد، این پژوهش به تبیین ساختار فضایی توزیع جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی در سطح استان زنجان اختصاص دارد. هدف اصلی پی بردن به وضعیت تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت استان زنجان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است. مدل های تجزیه و تحلیل سازمان فضایی از جمله مدل رتبه - اندازه، حد اختلاف طبقه ای، طبقه بندی سکونتگاه های شهری بر اساس طبقه بندی طرح پایه آمایش سرزمین کشور، مدل مجاورت نزدیک ترین همسایگی برای بررسی توزیع فضایی جمعیت در سطح استان زنجان استفاده شده است. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی نشان می دهد که درست اجرا نشدن برنامه های بلندمدت استان اسناد فرادست موجب ایجاد چند قطب رشد و به حاشیه رفتن برخی مناطق گردیده است و موجب به وجود آمدن بی تعادلی هایی با شکاف عمیق در میان سکونتگاه های استان و نیز موجب ایجاد تمرکز جمعیت و فعالیت نامتوازن در سطح استان شده است.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
تحلیلی بر نابرابری های اجتماعی- اقتصادی مبتنی بر مدل های VIKOR و SAW در استان آذربایجان شرقی مطالعه موردی: خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید فرایند توزیع منابع اجتماعی- اقتصادی جوامع، برآمده از رویکرد برنامه ریزان نسبت به مقوله برنامه ریزیست. در این میان، تبین و شناخت الگوهای کنونی توزیع منابع، نخستین گام در شناخت الگوهای مسلط توزیع محسوب می شود. البته اگر این شناخت مبتنی بر واقعیت های خاص هر جامعه، روش شناسی علمی و نیز بر اساس مدل های کاربردی باشد، می تواند به بازتوزیع عادلانه منابع منتهی گردد. تحقیق حاضر نیز بر اساس این انگاره، تدوین شده است. توزیع نابرابر منابع و در نتیجه نابرابری های اجتماعی نه تنها از مهم ترین چالش های جوامع در حال توسعه از جمله ایران بوده بلکه منشاء بسیاری از مشکلات اقتصادی، از جمله تشدید روزافزون مهاجرت های روستا شهری، گسترش فقر و ناهنجاری های اجتماعی نیز است. توزیع عادلانه برخی از این منابع از جمله تسهیلات بهداشتی درمانی نه تنها ضروری، بلکه برای سلامتی جوامع بسیار حیاتی است، همچنانکه شعار و محوریت گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد (HDR, 2011) نیز چنین است: سلامتی، مهم ترین ثروت ملل است. مقاله حاضر ضمن بررسی این موضوع با استفاده از مدل های VIKORو SAW، به رتبه بندی و تحلیل الگوهای توزیع خدمات بهداشتی درمانی در سطح شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. بر این اساس این تحقیق، نحوه پراکنش جمعیت و توزیع خدمات بهداشتی و درمانی (بر اساس نتایج مدل آنتروپی) مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین در محاسبه همبستگی بین این دو متغیر (میزان جمعیت و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی) در شهرستان های استان آذربایجان شرقی از مدل اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده از ضریب آنتروپی پراکنش جمعیت (0.73583) بیانگر این است که پراکنش جمعیت در شهرستان های استان متناسب است اما نتایج بدست آمده از دو مدلVIKOR و SAW مشخص می کند که توزیع خدمات درمانی و بهداشتی در شهرستان های این استان چندان عادلانه نیست. همچنین میزان همبستگی بین پراکنش جمعیت و رتبه شهرستان ها در مدلVIKOR و SAW مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ناشی از بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن، حکایت از آن دارد که امکانات و خدمات بهداشتی-درمانی نیز بر اساس عامل پراکنش جمعیت، به صورت متعادل توزیع نشده است.
مقایسه رضایتمندی شهروندان میادین نقش جهان، بهارستان، دل کامپو و ناوونا از طراحی میادین اجتماع پذیر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود به دست می آورد، به طوری که منجر به سلامت فیزیکی، سلامت اجتماعی، ارگانیکی،بهداشتروانیمی شود. یکی از مهمترین ویژگیهای میادین شهری، اجتماع پذیری و ایجاد فرصتهای لازم جهت تعاملات اجتماعی است.ارتقای کیفیت محیط ساخته شده منجر به رضایتشهروندان از این فضا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی در میادین خواهد بود. در پژوهش حاضر با مقایسه تطبیقی تجارب ایران و غرب در ساختار فضایی میادین شهری، عوامل موثر در رضایتمندی شهروندان برای سنجش کیفیت تدوین شد تاتوجه برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری را برای ارتقای کیفیت محیط شهری و در نتیجه رضایت شهروندان و افزایش تعاملات اجتماعی سوق دهد.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است.440 نفر از شهروندان بالاتر از 7 سال سن در میادین نقش جهان و بهارستان ایران،دل کامپو و ناوونا ایتالیا به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش های آماری بر اساس تحلیل عامل تائیدی (CFA)، کروسکال- والیس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عاملی از میان 31 مولفه رضایتمندی، تعداد هفت عوامل (روانی- اجتماعی، کالبدی- میانه، مدیریتی، کالبدی- جداره، بصری- زیباشناختی، دسترسی- مکانی، عملکردی- سرزندگی) قابل استخراج است (76/0KMO=، آزمون بارتلت برابر 55/4548 ، 45=df، 001/0>P). که در مجموع 48/55 درصد از واریانس کل سازه رضایتمندی شهروندان قابل پیش بینی است. پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ هر کدام از عوامل بین 55/0 الی 84/0 و کل پرسشنامه 82/0 بود. بر اساس نتایج آزمون کروسکال- والیس میانگین رتبه ای عوامل دسترسی- مکانی، کالبدی- جداره و کالبدی- میانه در میدان دل کامپو؛ عوامل بصری- زیباشناختی و عملکردی- سرزندگی در میدان نقش جهان؛ عامل روانی- اجتماعی و مدیریتی در میدان ناوونا بیشتر از سایر میادین بودند (01/0P<).
عوامل مؤثر بر انتخاب شهر مشهد به عنوان هدف گردشگری پزشکی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
275 - 289
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی موضوعی کاملاً جدید است. این نوع گردشگری با مداخله مستقیم مسائل پزشکی ارتباط دارد و انتظار می رود نتایج چنین مسافرت هایی اساسی و طولانی مدت باشد. گردشگری پزشکی امروزه صنعتی جهانی با دامنه وسیعی از ذی نفعان، شامل واسطه ها، ارائه دهندگان مراقبت سلامت، بیمه ها و ایجادکنندگان وب سایت هاست. در این مقاله، تلاش شد عوامل مؤثر بر انتخاب کلان شهر مشهد جهت درمان از دیدگاه گردشگران پزشکی بررسی شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل گردشگران حاضر در شهر مشهد، که براساس برآوردها در سال 1393 حدود 13 هزار نفر است، طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم 80 نفر به دست آمد. با توجه به یافته های تحقیق، میزان کیفیت خدمات درمانی با آماره 9/16 درصد بیشترین تأثیر را بر انتخاب این شهر جهت درمان از سوی گردشگران پزشکی داشته است. همچنین بر پایه آزمون T تک نمونه ای اختلاف معناداری بین میانگین عوامل و میانه نظری 3 در شهر مشهد از دیدگاه گردشگران وجود دارد که بیانگر اثرگذاری درخور ملاحظه این عوامل در انتخاب این شهر برای درمان است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل احداث شرکت های خدمات گردشگری پزشکی، اطلاع رسانی در مورد گردشگری پزشکی از طریق رسانه های ارتباط جمعی (تلویزیون، ماهواره، اینترنت و...)، ایجاد هماهنگی بین سازمان های متولی امر گردشگری و پزشکی و... پیشنهاد شده است.
شبیه سازی تغییرات آتی کاربری زمین بر اساس الگوی بهینه اکولوژیک در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر برنامه ریزان با مسئله جدیدی به نام پراکنده رویی مواجه شده اند. برای مقابله با این مشکل راه حل های گوناگونی ارائه شده است. یکی از اصلی ترین راه ها، اتخاذ رویکردی اکولوژیک در کاربری زمین و استفاده درست از منابع طبیعی است. منطقه کلان شهری مشهد از بی تعادلی فضایی، پراکنده رویی و تمرکز شدید در مرکز مجموعه و کریدور مشهد- چناران رنج می برد که این امر به نوبه خود موجد پدیدار شدن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در منطقه شده است. به همین خاطر، ضروری است که به اشکال دیگر توسعه فضایی در این منطقه توجه شود. در این تحقیق با ابتنا بر همین رویکرد، تلاش می شود ابتدا الگوی بهینه ای برای نحوه استفاده از اراضی بر مبنای رویکرد اکولوژیک ترسیم شود. سپس با استفاده از این الگو و با مدل سلولی خودکار (CA) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) سه سناریوی 1. توسعه اکولوژیک رادیکال، 2. توسعه اکولوژیک معتدل و 3. تداوم توسعه وضع موجود برای سال 1405 ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان داد که مجموعه شهری مشهد ظرفیت چندانی برای توسعه ندارد و در مجموع قریب به 630 کیلومتر مربع از اراضی آن به لحاظ اکولوژیک قابلیت توسعه دارد. در سناریوی اول، ضمن حفظ بخش زیادی از اراضی سبز، مساحت توسعه شبیه سازی شده برای سال 1405، 659 کیلومترمربع محاسبه شد. در سناریوی دوم، مساحت 735 کیلومترمربع به زیر توسعه خواهد رفت و در نهایت، سناریوی سوم که بر اساس تداوم رشد وضع موجود شبیه سازی شد، منجر به شکل گرفتن 775 کیلومترمربع اراضی توسعه یافته و نابودی 210 کیلومترمربع اراضی کشاورزی خواهد شد. تداوم رشد وضع موجود آثار و پیامدهای جبران ناپذیری در منطقه خواهد داشت. از این حیث ضرورت دارد سیستم برنامه ریزی به جد نسبت به نحوه کنترل توسعه شهری در مجموعه شهری توجه کند.
تعیین ظرفیت برد گردشگری ساحلی جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنعت جهانگردی، تغییرات کاربری در مناطق ساحلیواثرات نامطلوب توسعه گردشگری بر محیط زیست ساحلی، یکی از مسائل مهم و نگران کننده بشمار می رود. تعیین میزان حداکثر ظرفیت برد به منظور برنامه ریزی در جهت کاهش صدمات زیست محیطیو حفاظت از اکوسیستم نوار ساحلی جزیره کیش و همچنین افزایش کیفیت تفریحی آن که به سبب وجود آبسنگ های مرجانی و دارا بودن سواحل سفید از جایگاه بسیار مطلوبی در جذب گردشگر برخوردار است، ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر بر مبنای ارزیابی ظرفیت برد فیزیکی- اکولوژیکی در چارچوب مناطق حفاظت شده و نیز ارزیابی ظرفیت برد فرهنگی- اجتماعی با استفاده از روش ضبط تصویری ICT، تلاش می کند تا با ارائه حدود مطلوب پذیرش گردشگر در نوار ساحلی جزیره کیش، ضمن به حداقل رساندن آسیب های بیولوژیک ساحلی، توانایی این ناحیه برای پشتیبانی کیفیت تفریحی ساحل جزیره را نیز حفظ کند. از آنجا که قوانین حاکم بر سواحل ایران به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیکی متفاوت از سواحل بسیاری از کشورهاست، در این مقاله ظرفیت برد گردشگری ساحلی براساس دو سناریو تنظیم گردیده است. در سناریوی 1، ظرفیت برد با توجه به استانداردهای معمول جهانی و در سناریوی 2، با توجه به معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک خاص جامعه ایران برآورد شده است. نتایج نشان می دهد که اگرچه میزان مشخصی از گردشگران به لحاظ فیزیکی در این ساحل جای می گیرند؛ اما با در نظر گرفتن عوامل محدودکننده طبیعیو انسانی و نیز خط مشی های قانونی و ایدئولوژیک موجود، فشار و تراکم بیشتری در بخش هایی از ساحل جزیره و در هر دو سناریو به چشم می خورد که بیش از ظرفیت تحمل محیط و گردشگران است.
سنجش عوامل موثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم زنده ماندن بود، درحالی که چالش عصر کنونی زندگی با کیفیت بهتر می باشد. سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و توجه به مسایل و نیازهای این مرحله یک ضرورت اجتماعی در جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان بشمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش عوامل موثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری است؛ به همین منظور ۱۵۰ نفر از افراد بالای ۶۰ سال دو شهر نیشابور و شهر عشق آباد از شهرستان نیشابور از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریات کیفیت زندگی و جامعه شناسی سالمندی می-باشد. یافته ها نشان می دهد که ۴۰ درصد سالمندان شهری مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را خوب و بسیار خوب بیان کرده اند، درحالیکه ۵۲ درصد سالمندان کیفیت زندگی متوسط و تنها ۸ درصد سالمندان مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را بد و بسیار بد ابراز کرده اند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی ۱۰ عامل کلیدی را برای تعیین ابعاد کیفیت ذهنی زندگی در مناطق شهری نشان می دهد، که این ۱۰ عامل ۷۳.۱۴۷ درصد از کل واریانس کیفیت زندگی سالمندان را تبیین کرده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که چهار عامل سرزندگی در گام اول، همبستگی اجتماعی در گام دوم، مشارکت در فعالیت های مذهبی و گروهی در گام سوم و روابط اجتماعی در گام چهارم به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله رگرسیونی شده اند و در مجموع این چهار عامل توانسته اند حدود ۵۷.۹ درصد تغییرات کیفیت زندگی سالمندان را در ناحیه مورد مطالعه تبیین کنند. بنابراین با توجه به مطالعه انجام شده می توان چنین نتیجه گیری کرد که برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مناطق شهری ضرورت توجه و اقدامات عملی در حوزه عوامل شناسایی شده احساس می شود.
بایسته های حقوقی بودجه نهادگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۳۴-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیرامون بودجه در ایران دارای پیشینه ای طولانی می باشد. در این تحقیق، مولفه های رویکرد برون سیستمی نظام حقوقی بودجه با عنایت به تحلیل نهادگرا تبیین و موانع اصلاح آن در ایران بررسی شده است. دستاورد این تحقیق، صرفنظر از طرح رویکرد جدیدی در رشته حقوق مالیه عمومی، بیان ضرورت ها، مبانی و راهکارهای اصلاح نظام حقوقی حاکم بر بودجه در ایران می باشد. مهم ترین دستاورد این تحقیق آن است که نظام حقوقی بودجه در ایران، بیشتر در پرتو نهادهای غیررسمی شکل گرفته و اگر چه بعد از انقلاب مشروطه، مجموعه قوانین و مقرراتی در این زمینه وضع گردید اما رویه های مربوط به حکمرانی، سازمان دولت و نهادهای مرتبط با آن که موجب بسط نظام غارتی، تهدید مالکیت خصوصی، کم توجهی به لوازم توسعه و شاخصه های حکمرانی خوب در ایران بوده ، لذا بدون اصلاح نهادِ دولت و ایجاد تحول در تصمیم گیری ها و تخصیص منابع، وضعیت نامطلوب گذشته استمرار خواهد داشت. بر این اساس بازنگری نظام حقوقی بودجه در گرو اصلاح حقوق اساسی و نظام اداری است.
Factors Affecting intention to buy of Islamic Azad University students to foreign brands of economy and clothing (case study: all students of Islamic Azad University in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۳۰-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate and identify factors affecting the intention to buy of Islamic Azad University students to foreign brands of clothing among the students of this university in Tehran has been carried out. In which the impact of individual characteristics (unique needs and brand attitude) and normative characteristics of students (normative influence and brand awareness) on model of cognitive - emotional intention to buy was studied. present study is kind of survey and to collect research data, a questionnaire that in combination of different sources available in research literature has been designed, was used. In order to achieve the objectives of the study, 384 students of Islamic Azad University in Tehran who knowingly bought foreign brands of clothing, was selected. To analyse the data from the tests of confirmatory factor analysis (CFA) and structural equation modeling (SEM) was used and the two software package of LISREL and PLS SMART have used. Research findings showed that the individual characteristics students on the perceived quality of foreign brands of clothing have a significant and positive impact. As well as individual and normative characteristics of students on the emotional value of foreign brands of clothing and emotional value of foreign brands of clothing also has a significant and positive impact on intention to buy of students. The other hand, the impact of normative characteristics of students on the perceived quality of foreign brands of clothing and the perceived quality also on intention to buy of students was not significant.
ITIL-based IT service management maturity model design in health-based organizations (Case Study: City of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, Information Technology services are considered as valuable resources in all areas. For making Information Technology Management Processes purposeful and efficient in different organizations &ndash as a competitive and strategic advantage (especially in organizations responsible for health care services) &ndash it is necessary to recognize the level of maturity of the organization and review its processes in the field of Information Technology Services. On the other hand, finding the relations between main components of maturity and Information Technology Standards are essential to make them functional. In this paper, in addition to recognizing the present IT Management Services and prioritize them we reviewed the gap between processes and compare them to provide related maturity levels for introducing a localized model in Information Technology Services maturity in organizations responsible for health care services. Therefore, with the help of health experts and professionals working in health organizations we categorized indicators in 10 management processes and 9 criteria related to it. In addition, we evaluated overlapping levels of maturity and ITIL management processes by using experts opinions that have a high percentage of consensus in the field of selecting criteria. The aim of deriving these indicators was creating a functional tool in health organizations and paying attention to its main differences with other methods in addition to inspiring from CMMI and entering effective components on Information Technology Infrastructures Standard (ITIL) framework according to functional views in Information Technology Management Services at the Tehran University of Medical Sciences. The present study can be recognized an applied research in accordance with its goal. In this research, a proposed instrument is used for gathering data (ITILRA questionnaire) from health care centers of Tehran University of Medical Sciences. The aim was determining the gap between current organizations management processes with an optimal one in the field of IT services (which are at different levels of maturity) with respect to the ITIL.V3 framework. For this reason, leveling joint processes between ITIL and CMMI and approving corresponding indicators at Information Technology Services Maturity Model levels were done and each criteria and processes were compared with ideal and standard situation separately. Then, we determined the highest and lowest differences rates and standard deviation for creating a localized maturity model based on ITIL. In management process, Service Desk has the most close and overlapped situation with ideal condition. In Configuration Management, the highest differences and gap was recognized, so, it should be closer to optimal condition. Service Desk belongs to Service Operations phase and it indicates the maturity level of the organization. As it was expected, it was in a very desirable condition. Configuration Management Process belongs to Translating Service Phase which stood in third place (predetermined processes) of maturity level in CMMI Model. It shows that improving maturity level of the organizations needs more efforts for reducing or omitting any gap between the current situation of the organization and a desirable condition. All these scores (by mean and standard deviation tests) obtained using SPSS software.
مدیریت نوین مالی ضرورتی مغفول در پاسخگویی مدیریت شهری (تاملی در چالش های حقوقی بودجه ریزی عملیاتی در نظام حقوقی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۷۴-۵۵
حوزههای تخصصی:
مفهوم پاسخگویی در طول زمان تکامل یافته است و از حفاظت از دارایی ها به مدیریت و سپس به پاسخگویی در برابر اقدامات و نتایج به دست آمده تبدیل شده است. از طرفی نیز تحوّلات به وجود آمده در نقش و مأموریت های دولت در اداره امور جامعه، نظام های بودجه ریزی و مدیریت مالی دولت ها را نیز متحوّل ساخته است. افزایش «صرفه اقتصادی»، «کارایی» و «اثربخشی» بودجه، نحوه تخصیص منابع از طریق تاکید بر اهداف سنجش پذیر، افزایش پاسخگویی مسوولان امر در قبال اعطای آزادی عمل بیشتر از جمله ویژگی های خاص بودجه ریزی عملیاتی نسبت به سایر شیوه های بودجه ریزی می باشند که دولتها را جهت استقرار چنین شیوه ای اقناع نموده است. وجود قانون بودجه ای جامع، تعریف وتصویب اهداف و فعالیت های دستگاه های اجرایی توسط قانونگذار با لحاظ اصل حاکمیت قانون، اعمال نظام حسابرسی مبتنی بر عملکرد به وسیله مراجع نظارتی، وجود اختیارات لازم برای قوّه مقننه و پاسخگویی دولت از جمله بسترهای حقوقی لازم جهت استقرار بودجه ریزی عملیاتی می باشد که با وجود مشکلات ساختاری و قانونی موجود در کشور هیچ یک از عناصر مذکور به طور کامل تأمین نشده اند که در این پژوهش به بررسی اساسی ترین الزامات حقوقی استقرار بودجه ریزی مزبور پرداخته می شود.
تبارشناسی تحلیلی تکنولوژی های نوین ساخت جهت هویت بخشی به بناهای معماری با رویکرد زمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۹۵-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هویت و همسویگی طراحی و ساخت معماری با بنیان های فرهنگی و تاریخی از مهمترین موضوعات در حوزه «تبارشناسی تحلیلی» است که در عصر جهانی شدن و گسترش فناوری نیازمند همخوانی بازخوردها و تعاملات «معماری، هویت و تکنولوژی» می باشد؛ چنانچه، امروزه کاربرد معرفت علمی در طراحی معماری و شهر یکی از ابزارهای شهرسازی مدرن است. پیشرفت سریع تکنولوژی و تاثیر آن بر ساخت و ساز شهرها باعث تغییر در شهرها؛ و جبرگرایی و ساده گرایی تکنولوژیکی به عنوان یک رفتار همیشگی غالب گردیده است. از سویی دیگر، عدم هماهنگی و کاربست تکنولوژی در ساخت با هویت معماری و شهر نیازمند بهره گیری از زمینه گرایی در معماری است که در مقاله حاضر مورد اشاره بوده است. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل استدلال منطقی انجام شده است که از ابزار گردآوری داده مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که در بهره گیری از تکنولوژی های نوین ساخت، همخوانی و همگونگی با ساختارهای فرهنگی و هویت بیشترین اهمیت را دارد که رویکردهای معماری زمینه گرا می توانند رهیافتهای نظری ارزشمندی در این زمینه باشند؛ چراکه پیچیدگی ساخت و تولید معماری شهری نشان می دهد که تکنولوژی، بنیان و اساس کافی برای ساختار شهر نیست؛ هرچند که به ساخت معماری و شهر کمک می کند، اما به تنهایی برای تهیه امکانات و تسهیلات متنوع و نیازهای گوناگون کافی بالاخص در حوزه فرهنگی و هویتی نیست. بر این اساس، فهم عمومی از علم و استفاده آگاهانه از تکنولوژی در تعامل با هویت هر ملت با تاکید بر زمینه های تاریخی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی، هم در فهم و تشریح پدیده شهری و هم در شکل دهی آینده معماری شهری تاثیرگذار خواهد بود.
ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران مطالعه موردی: منطقه1 شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه معابر شهری از مهمترین شریان های حیاتی شهرها محسوب می شوند که مخصوصاً بعد از بحران، در عملیات امداد و نجات، تخلیه ی مجروحان و آسیب دیدگان تأثیر بسزایی دارند. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر شهری و برنامه ریزی برای کاهش این آسیب ها امری ضروری می نماید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در منطقه 1 تبریز انجام گرفته است. برای ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر منطقه1 تبریز، 3معیار درجه محصوریت، تراکم و ویژگی های ساختمانی انتخاب شدند که معیار تراکم شامل زیر معیار تراکم جمعیتی و تراکم ساختمانی و معیار ویژگی های ساختمانی شامل پنج زیر معیار قدمت بنا،کیفیت بنا، نوع کاربری، سطح اشغال و نوع مصالح می باشد که هریک از این زیر معیارها، خود نیز دارای چندین زیرمعیار هستند که با روش دلفی ارزش گذاری شدند. در نهایت پس از ارزیابی آسیب پذیری معابر در هر زیر معیار، با روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) در قالب نرم افزار IDRISI، معیارها همپوشانی شدند. نتایج نهایی حاکی از این است که، آسیب پذیری شبکه معابر محدوده ی مورد مطالعه (جز در محلات نوساز)، بیشتر از حد متوسط، و عمدتاً زیاد و خیلی زیاد است. آسیب پذیری شبکه معابر در محلات اسکان غیررسمی بیشتر به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت قرار بگیرند.
تنگناهای ژئومورفولوژیک توسعه کالبدی شهر جوانرود با استفاده از مدل Fuzzy Logic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اندازه شهرها گسترش پیدا کنند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی زیادتر می شود. لذا اهمیت شناخت ویژگیهای محیط های طبیعی جهت تشخیص نقاط مناسب برای ایجاد بناها از مناطق نامساعد معلوم می شود. هدف از این پژوهش علاوه بر بررسی توسعه شهر جوانرود، با توجه به عوامل طبیعی و ژئومورفولوژیکی در سه دوره گذشته، تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهر در منطقه مورد مطالعه می باشد. به همین منظور در گام اول نه معیار مؤثر در توسعه شهر در نظر گرفته و با استفاده از مدل AHP / Fuzzy Logic ، ابتدا معیارهای مذکور وزن دهی و هر کدام از لایه ها در محیط نرم افزارGIS از طریق برنامه نویسی توابع فازی بین طیف صفر تا یک فازی شدند. در نهایت عملگر گامای فازی 7/0 بر روی آنها اجرا و نقشة حاصله در 5 کلاس تهیه گردید. نتایج نشان می دهد، شهر در دوره اول توسعه بیشترین رشد بر روی عوارض ژئومورفولوژیکی داشته است. همچنین در راستای توسعه آتی شهر، مناسبترین مکانها بیشتر در محدوده شمالغربی شهر با مساحتی برابر34/1 درصد کل منطقه می باشد که پراکندگی فضایی این اراضی نشان می دهد بخش اعظم منطقه دارای تناسب خیلی کم برای توسعه شهر می باشد.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه شهری با تاکید بر کیفیت زندگی نمونه موردی شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور یکی از مشکلات شهرها می باشد. یکی از راه حل های که امروزه، می تواند از مشکلات شهری بکاهد تقویت نقش سرمایه های اجتماعی در جوامع شهری می باشد این مفهوم به عنوان یکی از عوامل تقویت کننده روابط جمعی، شبکه ها و انسجام بخش «میان انسان ها»، «انسان ها و سازمان ها» و «سازمان ها با یکدیگر» در توسعه شهری محسوب می شود و زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک شهر، کلان شهر و حتی یک کشور را تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه شهر زنجان می باشد و در پی پاسخ گویی به این سوال می باشد:آیا سرمایه اجتماعی توانسته است منجر به بهبود کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های (t تک نمونه ، فریدمن، اسپیرمن و تحلیل مسیر)استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عامل های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، سرمایه گذاری اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی به عقیده مردم بیشترین تاثیر بر توسعه شهری و کیفیت زندگی شهر زنجان داشته است که در این بین بیشترین تاثیر مربوط به میزان اعتماد اجتماعی با 63/38 درصد و کمترین عامل مربوط به ناهنجاری های اجتماعی با 2/4 درصد بوده است.
الویت بندی راهبردهای امنیت پایدار در آمایش مناطق مرزی مطالعه موردی : استان کردستان
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابری های فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابری های توسعه ای، شکاف های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیق تر می کند. در این بین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ار جمله : خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدایگزینی از برنامه های توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... مواجه اند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظم بخشی به تصمیم گیری از طریق تدوین و الویت بندی راهبردها و برنامه های توسعه کارآمد در چارچوب آمایش مناطق مرزی را انکارناپذیر می سازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(براساس پرسشنامه) در قالب طیف لیکرت است. در این پژوهش نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای امنیت پایدار در منطقه در قالب مدل SWOT مطالعه، شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که وضعیت توسعه امنیت پایدار استان کردستان از الگوی تهاجمی (SO) تبعیت می کند. با توجه به تعریف این الگو، باید راهبردهایی رو اتخاذ کرد که با بهره گیری از نقاط قوت درصدد بهره برداری از فرصت ها برآییم و بتوان به توسعه پایدار امنیت دست یابیم. در نهایت از روش QSPM با توجه به شرایط فعلی، به اولویت بندی راهبردها مناسب در جهت آمایش مناطق مرزی مشخص گردید. یافته های حاصل از الویت بندی راهبردها نشان می دهد که از بین راهبردهای تدوین شده بالاترین جذابیت مربوط به آماده سازی حداکثری نیروی انتظامی جهت مقابله با ناامنی های احتمالی با نمره ۶۵/۶ است و پایین ترین جذابیت به راهبرد مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در سطح استان با نمره ۱۵/۵ تعلق دارد.