فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
نواحی فعال و کم فعال کشور زمینه های جغرافیایی و توانهای بالقوه فعالیت و جذب جمعیت
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر رویداد حرکات دامنه ای در استان آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
شناساییعواملمؤثردروقوعحرکات دامنه ایوپهنه بندیخطرآن،یکیازابزارهایاساسیجهتدستیابیبه راهکارهای کنترلاینپدیدهوانتخاب مناسب ترینوکاربردی ترینگزینةموثرمی باشد.ازاینرواینتحقیقباهدف شناسایی عوامل مؤثردرایجادحرکات دامنه ای و مشخَص کردن مناطقدارای پتانسیل، به پهنه بندیحرکات دامنه ای دراستان آذربایجان غربی پرداختهاست. بهاینمنظورابتدامهم ترین عوامل موثردروقوعحرکات دامنه ای در استان آذربایجان غربی شناسایی شد. بسیاری از اطلاعات حرکات دامنه ای به دست آمده در این تحقیق بر مبنای مشاهده مستقیم می باشد. مکان پدیده، اندازه گیری نسبی آن، نمونه برداری از مواد دامنه ای و تعیین قلمرو از جمله مواردی است که در روش میدانی انجام شده است.سپس با استفاده از روی هم گذاری لایه ها و تدقیق پهنه های مختلف ناپایداری، با کمک مطالعات میدانی و نظرات کارشناسی اقدام به پهنه بندی انواع مختلف حرکات دامنه ای در سطح استان گردید. در این زمینه از دو نرم افزار Arc View و Arc GISاستفاده شده است.تطبیق عوارض با تصاویر ماهواره ای و هوایی از جمله موارد دیگر در این تحقیق است.
نتایج نشان می دهد که سولی فلاکسیون و خزش با مساحتی برابر با 8/757898 هکتار در حدود 20 درصد از کل مساحت استان آذربایجان غربی را دربر می گیرد. هم چنین در بین شهرستان های استان بیشترین احتمال خطر حرکات دامنه ای مربوط به شهرستان خوی می باشد که بامساحتی بالغ بر 39/556092 هکتار حدود 78/14 درصد از کل حرکات دامنه ای در استان آذربایجان غربی را در بر می گیرد.
ارزیابی کمی مورفوتکتونیک فعال در دامنه های توده باتولیت الوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نئوتکتونیک نقش بسیار مهمی در تکامل مورفولوژیکی هر حوضه زهکشی دارد. هسته اصلی ژئومورفولوژی تکتونیکی، مطالعه فراوانی فرآیندهای تکتونیکی است که تمایل به تغییر توپوگرافی و فرآیندهای سطحی دارند. دره های توده باتولیت الوند همدان با جهت شمال غرب- جنوب شرقی در جنوب، جنوب شرق و غرب شهر همدان، به شدت متأثر از فرایند های ژئومورفولوژیکی، تکتونیکی و عوامل مختلف فرسایشی است. اطلاعات در مورد تاریخ زمین ساختی هر منطقه را می توان با کمک شاخص های کمی مختلف مورفوتکتونیک بازیابی کرد. از طریق بررسی شاخص های مورفوتکتونیک می توان میزان ناپایداری دره ها را ارزیابی کرد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های مورفوتکتونیک در دامنه های شمال شرقی و جنوب غربی توده الوند همدان با توجه به ارتفاع متفاوت سینوزیته جبهه کوهستان است. وضعیت فعالیت تکتونیکی دامنه های توده الوند، به کمک نقشه های توپوگرافی 50000/1، تصاویر ماهواره ای، بازدیدهای میدانی و نرم افزار در 28 زیرحوضه مجزا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ترکیبی شاخص های انتگرال هیپسومتریک، سینوزیته رودخانه، تقارن توپوگرافی دره، نسبت پهنای دره به کف دره، تقارن توپوگرافی عرضی، سینوزیته پیشانی کوهستان و گرادیان طولی رودخانه در شاخص IAT، توده الوند همدان را محیطی ناپایدار ازنظر تکتونیکی معرفی می نماید. شاخص IAT، به ترتیب 50 و 5/37% از زیرحوضه های دامنه شمال شرقی و جنوب غربی را فاقد فعالیت تکتونیکی ارزیابی کرده است که حاکی از فعال تر بودن تکتونیک دامنه جنوب غربی نسبت به دامنه شمال شرقی است. درمجموع نتایج فعالیت زمین ساخت حاکی از حاکمیت بیشتر عوامل فرسایشی در دامنه جنوب غربی نسبت به شمال شرقی است. ارتفاع جبهه کوهستان دامنه های شمال شرقی 200 متر بیشتر از دامنه های جنوب غربی است؛ با توجه به تراکم بیشتر گسل ها در دامنه های جنوبی الوند می توان گفت که ارتفاع پایین تر سینوزیته کوهستان، شرایط مناسب تری را برای انعکاس مورفوتکتونیک منطقه مهیا کرده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش از طریق ارزیابی متغیرهای محیطی با استفاده از مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان بیجار در شمال شرق استان کردستان یکی از مناطق مرتفع و کوهستانی است که از پتانسیل بالایی برای حرکات دامنه ای برخوردار است. اگر این فرایند به صورت علمی مطالعه نگردد یکی از مخاطرات جدی برای توسعه محسوب می گردد و برنامه ریزی را با مشکل مواجه می کند. این پژوهش با هدف شناسایی سهم متغیرهای مختلف بر روی زمین لغزش به عنوان یکی از حرکات دامنه ای و پهنه بندی آن در محدوده شهرستان بیجار صورت گرفت. بدین منظور ابتدا مطالعات کتابخانه ای برای شناسایی معیارهای تأثیرگذار در این فرایند انجام شد. با توجه به پیشینه تحقیق و داده های موجود معیارهای شیب دامنه، جهت شیب، کاربری اراضی، لیتولوژی، تراکم زهکش، فاصله از جاده و ارتفاع برای بررسی این فرایند انتخاب شدند. سپس معیارها باهم مقایسه و وزن آن ها در زمین لغزش تعیین گردید. برای تعیین وزن نهایی معیارها و زیر معیارها، ابرماتریس با استفاده از نرم افزار Super Decision تشکیل داده شد. وزن های نهایی جهت تلفیق، همپوشانی لایه ها، اجرای مدل ساختار شبکه و نقشه پهنه بندی بکار رفت. سپس محدوده مطالعاتی بر اساس مدل موجود( ANP ) به لحاظ خطر زمین لغزش به پنج منطقه خطر تقسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 41 درصد از محدوده شهرستان بیجار جزو مناطق دارای قابلیت خطر محسوب می شود. نتایج دقیق تر نشان داد که از بین متغیرهای محیطی مؤثر، فاصله از گسل و ارتفاع، بیشترین و کاربری اراضی کمترین تأثیر را در زمین لغزش در محدوده شهرستان بیجار دارند. نتایج حاصل از صحت سنجی نیز نشان داد که همپوشانی مناسب بین پهنه بندی و نقاط زمین لغزش موجود بوده و بنابراین مدل به کار گرفته شده کارا بوده و نتایج آن در نظام برنامه ریزی و پایداری محیطی منطقه می تواند به کار گرفته شود.
تعیین اراضی مناسب کشت نخود دیم در استان کرمانشاه با استفاده از داده های اقلیمی و محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و نیاز روزافزون بشر به مواد غذایی، لزوم توسعة کشاورزی را ایجاب می کند. در این پژوهش، نواحی مستعد از نظر شرایط اقلیمی و محیطی برای کشت نخود دیم در استان کرمانشاه شناسایی شد. داده های مورد نیاز شامل بارش سالانه، بارش فصل رشد، دمای کمینة فصل رشد، میانگین دمای جوانه زنی، دمای گل دهی و رسیدگی، میانگین بیشینه و کمینة ماهانة رطوبت نسبی فصل رشد، میانگین ماهانة ساعت های آفتابی فصل رشد طی دورة آماری بیست ساله (1991-2010) برای هفده ایستگاه سینوپتیک استفاده شد. داده های محیطی ارتفاع، شیب و نوع خاک نیز در این پژوهش وارد شد. بعد از تعیین وزن و استانداردسازی، متغیرها در روش تاپسیس وارد شد و پهنه بندی انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بارش سالانه با 45/0 بیشترین و باد با 3/0 کمترین تأثیر را بر تعیین توان کشت نخود دارد. همچنین، 1/0 مساحت استان دارای شرایط بسیار خوب، 4/26 شرایط خوب و 5/73 شرایط متوسطی برای کشت نخود دیم دارد. اثر ارتفاع زیاد بر بخش های شمال شرق، شیب تند بیش از 30 درصد در نواحی شمالی و شرقی و همچنین دماهای بیش از آستانة تحمل گیاه در غرب استان در دوره های گل دهی و رسیدگی، مطلوبیت شرایط اقلیمی و محیطی را برای کشت نخود کاهش داده است.
تحولات ژئومورفیک اجزای شبکه رودخانه ای در تشکیل و تحول دلتاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطوط ساحلی دنیا، یکی از پویاترین محیط های طبیعی هستند و فرایندهای خارق العاده متنوع و منحصر به فردی در این پهنه فعالند. یکی از نتایج این فرایندها تشکیل و تحول مخروط افکنه و دلتاست. محدوده مورد مطالعه، سواحل تنگه هرمز، دلتای رودخانه های شور، جلابی و حسن لنگی را در بر می گیرد که به صورت نواری با عرض متغیر از محل خط تغییر شیب دامنه های کوهستانی مسلط به جلگه ساحلی تا خط ساحلی دریا را در بر می گیرد. منشأ به وجود آمدن نوار جلگه ساحلی مورد بررسی، رسوباتی است که از حوضه های کوهستانی شمال جلگه و از ارتفاعات زاگرس هرمز گان توسط رود خانه ها حمل شده، در سطح این جلگه رسوب گذاری می کند. براساس بررسی های انجام شده، جلگه ساحلی تنگه هرمز در نتیجه تاثیر ساختمان زمین شناسی و رسوب گذاری دلتایی بنیان نهاده شده است. در این میان، عوارض ساختمانی نقش بارزی در گسترش و توسعه جلگه ساحلی به عهده داشته اند. برای دستیابی به نتایج، با توجه به یافته های تحقیق و از دیدگاه مخاطره شناسی سطوح دلتاهای منطقه از دیدگاه دینامیک رود خانه و حر کات آب دریا پهنه بندی شده است. تجزیه و تحلیل برای دستیابی به نتایج به طور عمده بر پایه مشاهدات غیر مستقیم از طریق تصاویر ماهواره ای و نیز مشاهدات مستقیم از طریق کار های میدانی تفصیلی و نمونه برداری رسوب از مقاطع رود خانه ای در بخش ساحلی و سطوح دلتاهای مورد بررسی و تهیه پروفیل و با کمک روش های آماری و مدل های ژئومورفولوژیک به عنوان ابزار های مفهومی انجام شده است. با توجه به موارد فوق، ابتدا ناپایداری سطوح دلتایی منطقه تحت تاثیر حرکات پیچان رودی و سپس ناپایداری این سطوح در نتیجه تغییر مسیرهای رودخانه ها بررسی و تحلیل و پراکندگی این سطوح در روی تصاویر و نقشه ها نشان داده شده است.
مدل و تحلیل نظری رابطه نظام منطقه ای و سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی برنامه ای جامع است که توسط دولت ها برای تعامل با محیط بیرونی طراحی و دنبال می شود. نوع و ماهیت تعاملی که میان سیاست خارجی و محیط بیرونی وجود دارد، یکی از روش های مهم فهم هردو حوزه سیاست خارجی و محیط بیرونی است. در این پژوهش استدلال می گردد که نظام منطقه ای یکی از مهمترین ابعاد محیط بیرونی است که رابطه سیاست خارجی با آن یک سویه نمی باشد؛ بدین معنی که از یک طرف سیاست خارجی به ماهیت و کیفیت تعاملات در نظام منطقه ای شکل می دهد و از طرف دیگر نظام منطقه ای و مؤلفه های شکل دهنده به آن نیز در تعریف و تدوین اهداف و اولویت های سیاست خارجی به مثابه یک متغیر مستقل عمل می کند. فهم چگونگی انجام این فرایند متقابل، هدف این نوشتار است.<br /> <br />
راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی و بویژه زیربخش باغبانی، به دلیل وابستگی بیشتر به شرایط آب و هوایی، بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی را متحمل می شود، باغداری پایدار بر پایه رفتار بلندمدت باغداران برای تضمین پایداری و بهره وری زمین در آینده پدید می آید و به انتظارات و نگرانی های جامعه موردنظر در مورد تأمین غذای سالم و به حفاظت از محیط زیست و کاهش مخاطرات طبیعی توجه دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران بود. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن شامل 122361 باغدار مرکبات در روستاهای مربوط به 12 شهرستان استان مازندران بود.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 290 نفر تعیین گردید و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بوده که روایی (صوری و محتوایی) آن بر اساس نظر جمعی از کارشناسان کشاورزی پایدار، اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تأیید گردید و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و نیز پایایی ترکیبی تأیید شد.برای تبیین راهکارها از روش تحلیل عاملی تأییدی در مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 استفاده گردیده است. با توجه به نتایج تحقیق در رتبه بندی سازه های مربوط به بعد سازوکارها در مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم، ""عوامل حمایتی- اعتباری""، "" عوامل محیطی- فضایی"" ، "" عوامل اجتماعی-مشارکتی""، "" عوامل دانش و آگاهی""، "" عوامل زیرساختی- نهادی"" ، ""عوامل آموزشی- اطلاعاتی"" و "" عوامل اقتصادی"" به ترتیب بیشترین نقش را به واسطه بار عاملی در ساختار عاملی مرتبه دوم دارند.
نقش ژئوپلیتیکی اوکراین درتقابل نوین آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران اوکراین یکی از تقابلات مهم ژئوپلیتیکی میان آمریکا و روسیه محسوب می شود. روسیه بر این باور است که واشنگتن با نقش آفرینی در تحولات اوکراین و نادیده انگاشتن منافع و امنیت ملی کرملین، در راستای توسعه قلمروی نفوذ خود در حوزه ژئوپلیتیکی اش گام بر می دارد. از طرفی واشنگتن به بهانه الحاق کریمه به روسیه و ادامه حمایت مسکو از مخالفان شرق اوکراین، بسته های تحریمی را علیه روسیه به اجرا درآورده است و در تلاش برای خارج کردن اوکراین از مدار نفوذ مسکو برآمده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: در تقابل نوین آمریکا و روسیه کشور اوکراین چه نقشی را ایفاء می کند؟ مقاله حاضر به دنبال اثبات این فرضیه است که به لحاظ ژئوپلیتیکی در صفحه شطرنج اوراسیایی، اوکراین به عنوان محور ژئوپلیتیک، ابزاری برای روسیه به منظور کسب جایگاه هژمونی جهانی بوده و برای آمریکا اهرمی برای محاصره و تقلیل روسیه به یک امپراطوری آسیایی می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه ژئوپلیتیک شکل می گیرد.
بررسی توسعه ی زون گسل سنگ بست- شاندیز و پیامدهای ژئومورفولوژیکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زون گسل سنگ بست- شاندیز با طول تقریباً 57 کیلومتر، پهنای متوسط 2 کیلومتر و روند شمال غرب- جنوب شرق، از فاصله ی حدود 15 کیلومتری غرب شهر مشهد می گذرد و از جمله گسل های اصلی کوه های بینالود است. با توجّه به شواهد ژئومورفیک، دارای حرکت امتداد لغز راست گرد با مؤلّفه ی راندگی است. در این مقاله با استفاده از مطالعات سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای و نقشه های ارتفاعی رقومی و انجام مطالعات میدانی به بررسی خصوصیات ژئومورفیک متأثر از فعالیت این زون گسلی پرداخته شده است. خصوصیات ژئومورفیک مرتبط با زون گسل سنگ بست- شاندیز به فرم ناهنجاری های توپوگرافی در راستای گسل و جابه جایی و برش در سیستم های زهکشی منطقه، نظیر کانال های آبراهه و ستیغ های فرسایشی خطی به وضوح دیده می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر چه میزان لغزش در زون گسلی بیش تر شده، قطعات گسل هم طویل تر و عریض تر شده اند. علاوه براین با افزایش لغزش های امتدادی، گسل های از پیش موجود و قطعات گسلی به هم متصل شده و تعداد پله ها در زون گسل کم تر می شود. بنابراین براساس شواهد موجود و نتایج به دست آمده، نیمه ی جنوب شرقی زون گسل سنگ بست- شاندیز در حال توسعه و آزادسازی انرژی می باشد و برعکس بخش شمال غربی آن نسبت به نیمه ی جنوب شرق در حال تمرکز استرس است.
سنجش نابرابری فضایی توسعه یافتگی ناحیه ای (مطالعه موردی:استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان نابرابری فضایی توسعه به بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان پرداخته است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی– تحلیلی است. در این پژوهش 35 متغیر نرم سازی شده از حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، زیربنایی و ... شناسایی و داده های متناظر با آن ها برای 24 شهرستان استان گردآوری شد و با بهره گیری از سه روش تصمیم گیری چند شاخصه؛ یعنی ویکور، تاپسیس و الکترا به ارزیابی و رتبه بندی شهرستان های استان خوزستان بر اساس میزان توسعه یافتگی گردید و به علت عدم هم خوانی نتایج به دست آمده از این سه مدل، برای رسیدن به نتیجه دقیق از تکنیک ادغامی کپلند استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های به عمل آمده نشان می دهد که میزان توسعه در شهرستان های استان متعادل نیست و اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان وجود دارد؛ به طوری که از مجموع 24 شهرستان این استان، 6 شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نیمه برخوردار و در نهایت 6 شهرستان در رده شهرستان های محروم قرارگرفته اند. این نابرابری فضایی توسعه در شهرستان های استان به خاطر توزیع ناعادلانه شاخص های مختلف فرهنگی، زیربنایی، اقتصادی و ... بوده که بهبود آن در شهرستان های دارای کمبود و محروم ضروری می باشد.
«گردشگری روستایی»
Rivalry of global powers in Central Asia after the Cold War(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Geographical values play an important role in the behavior of countries and create different behavioral patterns such as cooperation, interaction, rivalry and disputation. Central Asia, as a geographical space with a set of values, opportunities and potentials, after the collapse of the Soviet Union and creation of power vacuum in Central Asia, has caused rivalry among powers in order to gain these values and opportunities. This research is intended to examine the role of geographical values of Central Asia in the rivalry of global powers. The research methodology adopted is descriptive- analytic and the data- gathering procedure is library finding. The results of this research based on library findings reveal that geographical values of this region are influential in the rivalry of global powers. The most important geographical values leading to rivalry are: geographical location, energy resources, energy transmission routs and the consumption market of Central Asia.
زمینه جغرافیایی بحران لبنان
حوزههای تخصصی:
کاربرد مدل شبکه عصبی مصنوعی در پهنه بندی خطر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی در مناطق کوهستانی محسوب می شود که هر ساله منجر به خسارات زیادی می شود. حوضه آبریز دوآب الشتر با داشتن چهره ای کوهستانی و مرتفع و شرایط طبیعی مختلف دارای استعداد بالقوه زمین لغزش است. هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی در حوضه دوآب الشتر می باشد. بدین منظور ابتدا پزمارامترهای مؤثر در وقوع زمین لغزش استخراج و سپس لایه های مربوطه تهیه شده است. درادامه نقشه پراکنش زمین لغزش های رخ داده شده حوضه تهیه شد. سپس با تلفیق نقشه عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراک نش زمین لغزش ها، تأثیر هر ی ک از عوامل شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل و آبراهه در محیط نرم افزار ArcGIS سنجیده شد. در این پژوهش مدل شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پس انتشار خطا و تابع فعال سازی سیگموئید به کار گرفته شد. ساختار نهایی شبکه دارای 7 نرون در لایه ورودی، 11 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی گردید. دقت شبکه در مرحله آزمایش 85/93 درصد محاسبه شد. پس از بهینه شدن ساختمان شبکه، کل اطلاعات منطقه در اختیار شبکه قرار گرفت. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 37/44، 45/7، 93/8، 49/32، 76/6 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.