فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
65 - 91
حوزههای تخصصی:
فرآیند فرسایش خاک به عنوان متغیر اصلی موردبررسی در مطالعات حفاظت آب وخاک در اکوسیستم های پایدار تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی است. هم چنین، ساختار و ترکیب کاربری اراضی در یک اکوسیستم از تغییرات صورت گرفته در سیمای سرزمین تأثیر می پذیرد. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و الگوی فرسایش خاک در حوزه آبخیز کوزه تپراقی استان اردبیل برنامه ریزی شد. در این راستا، ابتدا با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2.1، 14 سنجه سیمای سرزمین شامل تراکم لکه (PD)، شاخص بزرگ ترین لکه (LPI)، حاشیه کل (TE)، تراکم حاشیه (ED)، شاخص شکل لکه (LSI)، میانگین اندازه لکه (AREA-MN)، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی (ENN-MN)، شاخص گسستگی سیما (DIVISION)، میانگین شاخص شکل لکه (SHAPE-MN)، شاخص تکه شدگی (SPLIT)، شاخص پیوستگی سیما (COHESION)، اندازه شبکه تأثیرگذار (MESH)، شاخص تجمع (AI) و درصد پوشش سیمای سرزمین (PLAND) محاسبه شد. سپس شدت فرسایش خاک منطقه با استفاده از مدل پتانسیل فرسایش (EPM) با عملکرد قابل قبول بر اساس مطالعات پیشین برآورد شد. در ادامه، نتایج حاصل از محاسبه سنجه ها و شدت فرسایش خاک وارد نرم افزار SPSS شده و رابطه های رگرسیونی میان آن ها تعیین شد. نتایج بیانگر وجود یک رابطه عکس میان سنجه های DIVISION و ED و LPI با فرسایش ویژه خاک و حاکی از وجود یک رابطه مستقیم بین SHAPE-MN و AREA-MN با فرسایش ویژه خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی است. هم چنین، نتایج بیان کننده الگوی متفاوت ارتباط سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک است. این نتایج در برنامه ریزی مؤثر و هدفمند مدیریت کاربری اراضی در مقیاس آبخیز و سیمای سرزمین کاربرد دارند.
تحلیل ملاحظات اخلاقی در فعالیت های کشاورزی شهرستان سنقر با بهره گیری از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
115 - 148
حوزههای تخصصی:
بحران های زیست محیطی، تخریب منابع طبیعی و کاهش سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در عرصه های کشاورزی و منابع طبیعی نشان می دهند که انسان در برابر طبیعت از حدود اخلاقیات گذر کرده است. مطالعه حاضر با هدف تحلیل ملاحظات اخلاقی در بین کشاورزان شهرستان سنقر در استان کرمانشاه و با بهره گیری از نظریه منطق فازی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کشاورزان هشت دهستان این شهرستان بود (18917=N) که از آن میان، با استفاده از جدول مورگان، 375 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند. برای طبقه بندی دهستان ها از نظر اخلاق مداری، از روش منطق فازی و نرم افزار MATLAB استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، از نظر اخلاق مداری زیست محیطی، تمام دهستان های مورد مطالعه با درجه عضویت بالا در سطح اخلاق مداری کم قرار گرفتند؛ به لحاظ اخلاق مداری کشاورزی هم دهستان های آب باریک (8/33) و سطر (9/37) با درجه عضویت بالا در سطح متوسط و سایر دهستان ها با درجه عضویت های مختلف در سطح کم قرار گرفتند؛ و در مجموع، از نظر اخلاق مداری زیستی- کشاورزی، به ترتیب، دهستان های سطر (5/43)، آب باریک (8/38)، گاوه رود (6/33)، باوله (5/32) و آگاهان (3/32) رتبه های اول تا پنجم را به خود اختصاص دادند و با درجه عضویت بالا در سطح اخلاق مداری متوسط قرار گرفتند و دیگر دهستان ها با درجه عضویت بالا در سطح اخلاق مداری کم جای گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش و اثبات امکان کاربرد منطق فازی در مبحث اخلاق کشاورزی، شایسته است که با بهره گیری از پیشنهادهای پژوهش حاضر، تصمیم گیری بر مبنای همین مدل در دستور کار مدیران وبرنامه ریزان توسعه کشاورزی قرار گیرد.
سنجش تاب آوری شهری در برابر خطر زمین لرزه (موردمطالعه: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
201 - 219
حوزههای تخصصی:
با توسعه مداوم شهرنشینی و افزایش عدم اطمینان و خطرپذیری، تاب آوری به معیار مهمی برای ایمنی شهری تبدیل شده است. سامانه های شهری به عنوان سامانه های فضایی پویا و باز، نمودهای پیچیده مشخصی را ارائه می نمایند؛ بنابراین، درک تاب آوری شهری از منظر نظریه سامانه های پیچیده برای دست یابی به درک کامل از ترکیب و سازوکار عملکرد سامانه های شهری و سپس بهبود ماهیت علمی شناخت و پژوهش های سامانه شهری حائز اهمیت است. مناطق شهری، بیشینه جمعیت کشور را در خود جای داده اند و علاوه بر گره های مصرف منابع و کانون های نوآوری، از لحاظ نظری و عملی به عرصه عمده آزمون تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی به ویژه زمین لرزه تبدیل شده اند. پژوهش حاضر با هدف سنجش تاب آوری شهر تبریز به عنوان بزرگ ترین کانون جمعیتی شمال باختری ایران و درعین حال یکی از لرزه خیزترین شهرهای کشور در برابر خطر زمین لرزه انجام شده است. این پژوهش از لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف نیز کاربردی است. بر این اساس تاب آوری شهری تبریز بر مبنای 14 معیار در قالب 4 مؤلفه اصلی (تاب آوری اجتماعی، اقتصادی، نهادی، کالبدی) به روش دلفی و توسط 50 نفر خبره مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای واکاوی داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن، کندال و تحلیل مسیر در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت تاب آوری شهر تبریز در برابر وقوع زمین لرزه احتمالی بعد اجتماعی، 19/2؛ در بعد اقتصادی، 37/2؛ در بعد نهادی، 94/1؛ و در بعد کالبدی 57/2 است. در مجموع میزان تاب آوری شهر تبریز در برابر زمین لرزه، با میانگین 33/2 نامطلوب است. از بین مؤلفه های چهارگانه، مؤلفه کالبدی با مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم 560/0 آلفا را تبیین نموده و مؤثرترین مؤلفه در تاب آوری شهر تبریز است. ابعاد چهارگانه تاب آوری، روی هم رفته توانستند 345/0 از تاب آوری شهر تبریز را تبیین نمایند.
اثر فعالیت های آنتروپوژنیک بر مخاطرات زیست محیطی ناشی از آلودگی فلزات سنگین در اکوسیستم های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
155-167
حوزههای تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخری ب و تنزل کیفیت بیوسفر و اجزای آن محسوب شده و در ای ن می ان فلزات سنگین از دیدگاه های زیستی، اکولوژیکی و سلامتی بش ر از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات غلظت عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی در خاک های تحت کشت اطراف معدن سرب و روی زنجان و همچنین احتمال خطرپذیری (HQ) به بیماری های مرتبط با این عناصر از طریق مصرف محصول مورد نظر صورت پذیرفت. بدین منظور 4 فاصله مکانی مختلف انتخاب (10، 20، 30 و 40 کیلومتر فاصله از معدن) و از هر محدوده 3 نمونه خاک و 10 نمونه گیاه گندم برداشت شد. عصاره های نمونه های خاک با استفاده از DTPA و اسید نیتریک 4 مولار و عصاره های گیاه با استفاده از اسید نیتریک 65% استخراج و غلظت فلزات با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد غلطت کل و قابل دسترس هر چهار عنصر در خاک و همچنین غلظت این عناصر در دانه گندم با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. بیش ترین غلظت سرب (3/59 میلی گرم بر کیلوگرم)، کادمیوم (3/1 میلی گرم بر کیلوگرم)، مس (8/48 میلی گرم بر کیلوگرم) و روی (7/79 میلی گرم بر کیلوگرم) از دانه برداشت شده از فواصل 10 کیلومتری از معدن و کمترین غلظت این عناصر از دانه برداشت شده از فاصله 40 کیلومتری از معدن و به ترتیب برابر 8/31، 2/0، 7/2 و 2/37 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. نتایج احتمال خطر پذیری به بیماری های غیرسرطانی برای هر یک از عناصر با فاصله از معدن نشان داد که مقادیر احتمال خطر پذیری به بیماری برای عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. همچنین به استثناء عنصر سرب، مقادیر خطر پذیری در هر چهار منطقه مورد مطالعه کمتر از 1 بود. این نتایج نشان دهنده این است مصرف کنندگان این محصولات در محدوده امن از نظر تأثیرات سوء بیماری های غیرسرطانی ناشی از غلظت بالای سرب قرار نخواهند گرفت. همچنین علی رغم پایین بودن مقادیر HQ عناصر روی، مس و کادمیوم، احتمال افزایش این مقادیر در سال های آتی برای این عناصر، به ویژه عناصر کادمیوم و مس وجود خواهد داشت؛ بنابراین می بایست توجه زیادی به مصرف و کشت در اطراف مناطق صنعتی، صورت گیرد.
توسعه نواحی سکونتگاهی منطقه نورآباد به سمت مناطق سیل خیز و افزایش مخاطرات سیلاب در حال و آینده (موردمطالعه: محدوده شهری نورآباد، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
225 - 241
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها به عنوان یکی از مخاطرات محیطی محسوب می شوند که می توانند با خسارات زیادی همراه باشند. یکی از عوامل وقوع سیلاب ها تغییرات کاربری اراضی و روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت حریم رودخانه ها و نواحی مستعد وقوع سیلاب است. یکی از مناطقی که طی سال های اخیر با مخاطره سیلاب مواجه شده، شهر نورآباد واقع در استان لرستان است. بر این اساس در این پژوهش مناطق مستعد وقوع سیلاب و همچنین روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق سیل خیز در این شهر مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا به منظور شناسایی مناطق مستعد وقوع سیلاب از مدل تلفیقی WLC و AHP استفاده شد. سپس به منظور ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مستعد وقوع سیلاب، نقشه های کاربری اراضی محدوده شهری نورآباد مربوط به سال های ۱۹۹۰، ۲۰۰۰، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۹ تهیه و درنهایت با استفاده از مدل LCM، به آنالیز تغییرات و روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق سیل خیز پرداخته شد. نتایج تحقیق مشخص نمود در طی سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹، سکونتگاه های زیادی در مناطق مجاور رودخانه بادآورد و گچینه که در معرض وقوع سیلاب هستند، استقرار یافته اند. در این تحقیق به منظور ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مستعد وقوع سیلاب، روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت کلاس پتانسیل خیلی زیاد در وقوع سیلاب در نظر گرفته شده است. نتایج ارزیابی ها بیانگر این است که در سال ۱۹۹۰، ۴۲/۲ کیلومترمربع از نواحی سکونتگاهی در معرض وقوع سیلاب قرار داشته است که این میزان در سال های ۲۰۰۰، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۹ به ترتیب به ۳۳/۳، ۶۷/۴ و ۲۸/۵ کیلومترمربع افزایش یافته است.
ارائه مدل پیش بینی ریسک خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیک با روش های آماری تحت تأثیر تغییرات اقلیمی (مطالعه موردی: زیرحوضه آبریز افین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
117-137
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی در اقلیم های مختلف با ویژگی تکرار شونده است که به علت داشتن ویژگی هایی نظیر شروع، خاتمه، شدت و فراوانی، دارای پیچیدگی هایی در مقایسه با سایر مخاطرات طبیعی است و گستره وسیعی از ابعاد محیط طبیعی و جوامع انسانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد؛ ازجمله بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. در این پژوهش سعی شده تا مدلی برای پیش بینی ریسک خشکسالی، ارائه و اقدامات لازم به منظور کاهش اثرات ناشی از آن انجام شود. بدین منظور از شاخص های خشکسالی هواشناسی SPEI و eRDI و شاخص خشکسالی هیدرولوژیک (SRI) استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این پدیده، دو سناریوی انتشار خوش بینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار گرفت. دوره پایه این مطالعه 2015-1983 و دوره پیش بینی ریسک خشکسالی سال های 2100-2020 است. دو روش مدل سازی BQR و loess Nonparametric Regression برای مدل سازی ریسک خشکسالی استفاده شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه حاکی از کاهش نسبی در وقوع دفعات خشکسالی در 27 ساله آینده نزدیک در زیر حوضه آبریز افین است. همچنین مقایسه روش های مختلف نشان از مناسب بودن مدل رگرسیون ناپارامتری برای پیش بینی ریسک خشکسالی آینده را داشت.
بررسی نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به نظم امنیتی خاورمیانه (2003 تا 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
148 - 171
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه همواره از مداخلات قدرت های خارجی رنج برده و این مداخلات نقش مهمی در شکل دهی و مدیریت الگوهای نظم امنیتی در این مجموعه امنیتی منطقه ای داشته است. با وجود تداوم مداخلات خارجی، پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، شاهد وقوع تحولاتی در این منطقه هستیم که موجب افزایش توان بازیگری قدرت های منطقه ای و نقش تعیین کننده آن ها در معادلات سیاسی و امنیتی در خاورمیانه شده است. به همین دلیل، سرنگونی صدام حسین در سال 2003 به نقطه عطف مهمی در تحولات امنیتی خاورمیانه تبدیل شد که متأثر از آن، از این زمان غالب تحولات امنیتی منطقه حول محور بازیگران و قدرت های منطقه ای می چرخد. بنابراین پرسشی که مطرح می شود این است که قدرت های منطقه ای چه نقشی در نظم امنیتی خاورمیانه از سال 2003 تا زمان خیزش های عربی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، حمله سال 2003 آمریکا به عراق موجب به هم خوردن نظام توزیع قدرت در خاورمیانه و برجسته شدن نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به توازن قدرت جدید در منطقه شد. در پژوهش پیش رو برای اثبات فرضیه، از روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی استفاده شده است.
تغییرات مکانی و زمانی الگوی وقوع بارش با استفاده از شاخص های PCI و SI در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
187-204
حوزههای تخصصی:
تأثیر تغییر الگوهای زمانی و مکانی بارش بر خطر سیلاب/خشکسالی و منابع آب قابل دسترس به عنوان مساله ای غیرقابل انکار در مدیریت منابع آب مطرح است. شاخص های تمرکز بارش و فصلی بودن بارش از جمله از شاخص های تبیین پراکندگی بارندگی در یک منطقه است که می تواند منجر شناسایی الگوی توزیع بارش و مدیریت پیش از وقوع خطرات طبیعی گردد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضیعت توزیعی زمانی و مکانی و روند تغییرات شاخص های تمرکز و فصلی بودن بارش در 41 ایستگاه باران سنجی استان گلستان با طول دوره آماری 38 ساله در مقیاس های زمانی سالانه، فصلی، دوره خشک و دوره مرطوب برنامه ریزی شده است. براساس نتایج، میانگین شاخص تمرکز بارش در منطقه مطالعاتی گلستان در مقیاس های سالانه، بهار، تابستان، پاییز، زمستان، دوره خشک و دوره مرطوب به ترتیب برابر 15/13، 96/11، 15/13، 72/10، 96/9، 72/14 و 72/10 محاسبه شد. هم چنین، ایستگاه چات با مقدار 79/0 (توزیع فصلی با یک فصل خشک و یک فصل مرطوب) و ایستگاه شصت کلاته با مقدار 47/0 (توزیع عمدتاً فصلی با یک فصل خشک کوتاه) به ترتیب بیشینه و کمینه مقدار شاخص فصلی بودن در استان گلستان را به خود اختصاص می دهند. علاوه بر این، 27 و 14 ایستگاه به ترتیب دارای روند تغییرات افزایشی (معنی دار و غیرمعنی دار) و کاهشی (معنی دار و غیرمعنی دار) برای شاخص های PCI و SI هستند. عدم پیروی بارش در استان گلستان از الگوی زمانی و مکانی واحد از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است. یافته های مطالعه حاضر می تواند به عنوان یک راهنما در برنامه ریزی ها و سیاست گزاری های مرتبط با منابع آب در منطقه مطالعاتی پژوهش مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی و اولویت بندی ریسک در بین دو گروه گردشگران انفرادی و گروهی در مقصد کویر مرنجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
205-222
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری علاوه بر توجه به زیرساخت های این صنعت، نیازمند برنامه ریزی جامع و کامل عوامل ترغیب کننده و همچنین کاهش ریسک های محیطی و طبیعی درک شده از جانب گردشگران است. در میان مقاصد گردشگری مقاصد اکوتوریسم از اقبال قابل توجهی برخوردار است، که این امر موجب بروز مخاطرات و همچنین درک مخاطبان از احتمال وقوع خطر در این مناطق می گردد. کویر مرنجاب یکی از مقاصد پربازدید اکوتوریسم کویری است. از این رو مشکلات و مخاطرات بسیاری تهدیدکننده گردشگران می باشد. در این پژوهش سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی عمده ترین مخاطرات طبیعی و محیطی کویر مرنجاب شناسایی و تجزیه و تحلیل شود. بدین منظور پس از شناسایی ریسک ها از طریق مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه ای برای اولویت بندی جمع آوری گردید و سپس از طریق تکنیک FMEA ارزیابی و تحلیل صورت گرفت. طبق بررسی های انجام شده ازمیان معیارهای مخاطرات طبیعی و محیطی کویر به ترتیب باتلاق های کویری، زلزله و سیل بیشترین ریسک های تهدیدکننده گردشگران در مقاصد اکوتوریسم کویری هستند.بر اساس سطح بندی ریسک های بحرانی در میان دو گروه گردشگران ریسک های درک شده تفاوت بیشتری نسبت به ریسک های سطح دوم و معمولی دارند. مقاله پیشنهاد می دهد برای دو گروه برنامه متفاوتی تدوین شده و اقدامات لازم برای کاهش پیامدهای ریسک های درک شده توسط دو گروه انجام شود.
بررسی نقش بنادر در نظریه های جغرافیای سیاسی/ژئوپلیتیک و ارائه نظریه "قدرت بندری"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون نظریه های گوناگونی در رشته جغرافیای سیاسی و شاخه مکمل آن، ژئوپلیتیک، از سوی متفکران جهانی اندیش مطرح شده است. بنادر، که از مولفه های سیاسی-فضایی کشورهای ساحلی با نقش ژئواکونومیک دروازه ای و ژئواستراتژیک دفاعی-نظامی محسوب می شوند، به عنوان ارتباط دهنده دو پهنه جغرافیایی خشکی و دریا همواره مورد توجه این اندیشمندان قرار گرفته اند. با این وجود، نظریه مجزایی از سوی آنها با مرکزیت بنادر در بازی قدرتها مطرح نشده است. از این رو ما در این پژوهش سعی کرده ایم ضمن بررسی نقش بنادر در نظریه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، نظریه «قدرت بندری» را در مقابل قدرت بری و بحری پیشین مطرح سازیم. از این رو، این دو مبحث هدف اصلی ما را در این پژوهش تشکیل می دهد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های بنیادی و نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظم ژئوپلیتیک جهانی قرن بیست و یکم از قدرت بری و قدرت بحری به سوی قدرت بندری در حرکت است و در آینده کشوری که بنادر را کنترل می کند، حاکم جهان خواهد بود، زیرا در نظم در حال گذار کنونی، قدرت ها، به ویژه قدرت های نوظهور در آرزوی ابرقدرتی، هم برای کنترل هارتلند و هم برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی در سیستمی که بیش از 80 درصد تجارت جهانی مبتنی بر حمل و نقل دریایی است، متکی بر مبادی جغرافیایی دیگری هستند که آن "بندر" نام دارد و متصل کننده دو پهنه جغرافیایی دریا و خشکی است. در واقع قدرت بندری، قدرتی است که هم بازیگر اصلی در دریاها، به ویژه حمل ونقل دریایی است و هم به خشکی نفوذناپذیر اوراسیا به عنوان سرزمین قلبی جهان (به واسطه بنادر) دسترسی و نفوذ دارد و کشور هژمون اصلی در سرمایه گذاری، نفوذ و کنترل بنادر جهان محسوب می شود.
چارچوب مفهومی هوشمندی مقصدهای گردشگری شهری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
188 - 213
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع فناوری در گردشگری و ظهور گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاستگذاران مقصدها را به فرصت هایی که از تطبیق راهبرد هوشمندی در سطح مقصدهای گردشگری ایجاد می گردد، جلب نموده است. بر این اساس، گونه شناسی جدیدی برای مقصدها پدیدار شده که به آن عنوان مقصد هوشمند گردشگری اطلاق می شود. این پژوهش در پی ارائه چارچوب مفهومی است که در آن مولفه ها و عوامل هوشمندی مقصدهای گردشگری شهری شناسایی و تبیین شده باشد. بدین منظور و برای ایجاد فهم و ادراک عمیق از ویژگی ها، عوامل و چگونگی پیاده سازی هوشمندی در مقصدهای گردشگری شهری، رویکرد کیفی و تفسیری اتخاذ و از روش فراترکیب برای گردآوری و تلفیق پژوهش های پیشین استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مفاهیم موجود در زمینه هوشمندی مقصدهای گردشگری را می توان در سه مقوله عوامل کلان، عوامل خرد یا سیستمی و وجوه مشخصه هوشمندی دسته بندی کرد. دیگر نتایج این تحقیق که آن را نسبت به تحقیقات دیگر متمایز می کند، شناسایی سه ویژگی اصلی در ارائه چهارچوب هوشمندی مقصدهای گردشگری است. این سه ویژگی شامل درنظرگرفتن مولفه های هوشمندی در قالب سیستم گردشگری، توجه به بعد شهر بودن مقصدهای گردشگری شهری که علاوه بر ارائه خدمات به گردشگران، محل زندگی ساکنان نیز هست و در نهایت مدنظر قرار دادن وجوه مشخصه هوشمندی مقصدهای گردشگری شهری در دو وجه اثربخشی، پایداری، برابری و قابلیت زیست پذیری بیشتر در شهرها، و ابزارمند بودن، به هم پیوسته بودن و هوشمندتر بودن این مقصدها با توجه به کاربرد بنیان فناوری در بهبود عملکرد تمامی ذینفعان مقصدهای گردشگری شهری است.
تأثیرات زیست پذیری خیابان بر پایداری گردشگری شهری (مورد مطالعه: خیابان ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
61 - 73
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته، گردشگری به عنوان عاملی کلیدی برای گذار از برخی از چالشهای شهری همچون مبارزه با فقر، توزیع ثروت، عدالت اجتماعی و اقتصادی و ابزاری برای نیل به پایداری مطرح شده و در این بین بسیاری از کشورها برآنند تا با بازنمایی شهرهای خود و ارائه آن در بازاری بسیار رقابتی، بتوانند سهمی در درآمدهای گردشگری داشته باشند. در این بین ارتقای زیست پذیری شهرها و بویژه خیابانهای اصلی آن، به عنوان فضای اتفاق فعالیت های گردشگری، تعاملات و کنش های ارتباطی، به عنوان یکی از جنبه های حیاتی پایداری شهرها، مورد توجه واقع شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش کمی و مدل سازی معادلات ساختاری بر آن است که اثرات زیست پذیری خیابان ولیعصر را بر گردشگری پایدار بسنجد. جامعه ی آماری را متخصصان حوزه گردشگری، برنامه ریزی شهری، عابران و ساکنان تشکیل داده و روش نمونه گیری گلوله-برفی بوده است. یافته های تحقیق با 95 درصد اطمینان نشان می دهد که زیست پذیری خیابان ولیعصر بر توسعه گردشگری پایدار شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس ضرایب بتا مشخص گردید که به ترتیب مولفه محیط زیست و کالبدی بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری پایدار شهری دارند. چنین یافته هایی بینش های نوینی را پیش روی سیاستمداران و برنامه ریزان حوزه گردشگری شهری قرار می دهد و بیانگر آن است که ارتقای زیست پذیری خیابان های شهر جزء لاینفک موفقیت در عرصه گردشگری پایدار است.
تحلیل آسیب پذیری عناصر زیرساخت آب شهری در مقابل تهدیدات تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
32 - 57
حوزههای تخصصی:
زیرساخت های شهری بخش مهمی از دارایی ها کشور محسوب می شوند که آسیب به آنها می تواند امنیت شهروندان را با خطر جدی مواجه نماید. در بین زیرساخت ها، زیرساخت آب شهری به دلیل نیاز پایدار شهروندان و صنایع از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که عناصر زیرساخت آب به چه میزان آسیب پذیر هستند؟ یافته های پژوهش در دو بخش کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد که تهدیدات به صورت مختلفی عناصر زیرساخت آب را در بخش های تأمین، تصفیه و توزیع مورد آسیب قرار می دهند. همچنین در آزمون x2 مشخص شده همه دارایی ها به جز چشمه آسیب پذیری بالایی دارند و آزمون فریدمن نشان می دهد که بیشترین آسیب در اقدامات تروریستی به لوله های توزیع آب و مخازن زمینی، در بیو تروریسم سدها و ایستگاه پمپاژ و در تروریست سایبری نیز سدها و تصفیه خانه ها می باشد.
سنجش پیامدهای خشکسالی و تأثیر آنها بر نیت مهاجرت جوانان روستایی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 77
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های اخیر در ایران، با تأثیرگذاری بر بخش کشاورزی و روستایی کشور، واکنش های گوناگون روستاییان را در پی داشته است؛ افزایش احتمال مهاجرت روستاییان به ویژه جوانان روستایی یکی از همین واکنش هاست. سنجش تأثیرات خشکسالی بر نیت مهاجرت جوانان روستایی می تواند شناخت بهتری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه روستایی و کشاورزی فراهم کند. جامعه آماری تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر کلیه جوانان روستایی در سنین 15 تا 29 سال ساکن شهرستان همدان بودند که از آن میان، با استفاده از رابطه نمونه گیری کوکران، 237 نفر به عنوان حجم نمونه مشخص و از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای متشکل از چند بخش بود که روایی آن، با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن، با انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه آلفای کرونباخ (85/0) برای شاخص ترکیبی پیامدهای خشکسالی، تأیید شد. نتایج نشان داد که 2/53 درصد جوانان روستایی قصد دارند در یک یا دو سال آینده از روستا مهاجرت کنند و قصد مهاجرت 8/63 درصد جوانان طی چند سال آینده در حد متوسط به بالاست؛ همچنین، به باور نود درصد جوانان روستایی، پیامدهای مختلف خشکسالی در حد متوسط و بالاست. تحلیل همبستگی نشان داد که نیت مهاجرت جوانان با متغیرهای پیامدهای خشکسالی، میزان مالکیت زمین در شهر، تعداد افراد خانوار و تحصیلات آنها رابطه مثبت و معنی دار و اما با متغیرهای نگرش نسبت به کشاورزی، کنترل رفتاری و سن رابطه منفی و معنی دار دارد؛ همچنین، بر پایه نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه گام به گام، پنج متغیر نگرش نسبت به کشاورزی، سطح تحصیلات، کنترل رفتاری، میزان پیامدهای خشکسالی و سن 7/27 درصد واریانس نیت مهاجرت جوانان روستایی را تبیین می کنند.
Critical and Complementary Review of Buzan’s Regional Security Complex Theory in The Wake of Middle East Regional system(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
135 - 164
حوزههای تخصصی:
The theory of the Buzan’s regional security complex is one of the most important theories of regional system analysis. But the theory has some shortcomings in the analysis of regional systems such as the Middle East. This article seeks to illustrate and reform those shortcomings with a fundamental theoretical and explanatory approach. This can also provide common variables for scrutinizing the regions all over the world. In this way, it is argued that it is need and necessary adding one more variable called "problematic" to the regional security complex theory. Also It is argued that, due to the specific characteristics of each region, it is necessary to consider the other particular variables of each region. Since this study focuses on the regional system of the Middle East as a case, it is also necessary to examine two other variables, the "individual" and the "structure of the international system".
عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک محور رود-دره های کلانشهر تهران-مطالعه موردی: رود-دره کن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به دلیل اقلیم غالباً خشک و نیمه خشک، بارندگی های کم و فصلی و توپوگرافی متنوع، از رود-دره ها یا رودخانه های فصلی فراوانی برخوردار است. این رود-دره ها نقش اساسی در شکل گیری، تکوین و پایداری سکونتگاه های انسانی دارند و خدمات اکولوژیک متنوعی ارائه می نمایند. زیبا یی بصری، ذخیره فضای سبز، تأمین آب، کاهش و ایجاد اختلاف دما، فشار و جریان محلی هوا (باد) و تهویه طبیعی از جمله کارکردها و خدمات اصلی این واحدهای طبیعی-اکولوژیک می باشند. شهر تهران از 7 رود-دره دارآباد، گلابدره، دربند، ولنجک، درکه، فرحزاد و کن برخوردار است. نقش اکولوژیک این رود-دره ها در چنددهه اخیر به دلیل رویکرد و مداخله های عمرانی غیر اکولوژیک محور مدیریت شهری و شهروندان به شدت کاهش یافته است. این مداخله ها این رود-دره ها را به یکی از مهم ترین عرصه های خطر بروز سیل و حرکات دامنه ای تبدیل کرده است. رود-دره کن، مهم ترین این رود-دره ها به جهت وسعت حوضه آبریز و مدت زمان و میزان دبی آب دائمی می باشد. بخشی از این رود-دره توسط شهرداری به بوستان (جوانمردان) تبدیل شده است. هدف این پژوهش این بوده که عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک محور این رود-دره را برای مداخله ها و ساماندهی پایدار آن تدوین و ارائه نماید. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شده است. به منظور ارائه این عوامل و معیارها، از روش ارزیابی چند معیاره مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. نتیجه حاصل از این ارزیابی نشان می دهد که عامل مدیریتی، بیشترین درجه اهمیت و وزن را نسبت به عوامل دیگر در این خصوص دارد.
ارزیابی صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
135 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی با استفاده از اصول ارزشیابی مدیریت پروژه در استان لرستان انجام شد. جامعه آماری شامل 750 نفر از زنان عضو صندوق اعتبارات خرد بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 257 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخت بود، که روایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، از آماره های میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد فراوانی و در بخش تحلیل استنباطی، از آزمون همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج گروه بندی حاصل از تحلیل تشخیصی نشان داد که تابع ممیزی قادر است با درجه صحت 4/79 درصد، سه نوع صندوق خوب، متوسط و ضعیف را گروه بندی کند؛ همچنین، 4/76 درصد اعضای صندوق خوب، 5/88 درصد اعضای صندوق متوسط و 5/70 درصد اعضای صندوق ضعیف به طور صحیح در صندوق خود قرار گرفته اند. افزون بر این، بر پایه یافته های آزمون همبستگی، اعضای دارای وضعیت بهتر به لحاظ درآمد، سابقه عضویت در صندوق، تعداد وام دریافتی و مبلغ وام دریافتی، نقش صندوق خرد در زندگی خود را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی مطلوب تر ارزیابی کردند. بر اساس نتایج مطالعه، ارائه آموزش های کارآفرینانه و شناسایی خیّران برای حمایت مالی بیشتر از صندوق ها توصیه می شود.
بررسی موانع پذیرش فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در دفاتر خدمات مسافرتی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
90 - 102
حوزههای تخصصی:
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی ابعاد فعالیت های روزمره کسب و کارها نفوذ کرده و رشد و توسعه آنها را تحت تاثیر قرار داده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع پذیرش فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در کسب وکارهای خرد و متوسط گردشگری با تمرکز بر دفاتر خدمات مسافرتی کرج انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است و از نظر شیوه انجام پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی- پیمایشی جای می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل 90 دفتر خدمات مسافرتی شهر کرج است و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 73 مورد از دفاتر مذکور برآورد و پرسشنامه نزد آنان تکمیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محیطی، سازمانی، فنی، جنگ قیمتی رقبا، وب سایت های غیرکاربرپسند، فقدان زمان برای بهبود فعالیت های کسب و کار الکترونیک و فقدان تلاش های بازاریابی گسترده دارای تاثیر معناداری بر پذیرش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی توسط دفاتر خدمات مسافرتی فناوری هستند.
شناسایی راهبردهای مدیریت برند داخلی در هتل های شهر تهران : مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
مدیریت برند، یکی از اقدامات توسعه دهنده و پایدار کننده ی کسب و کارهای خدماتی و غیر خدماتی است. از آنجا که در بخش خدمات، منابع انسانی مهمترین سرمایه به حساب می آید، برنامه های مدیریت برند داخلی به عنوان مکمل طرح های برندسازی لازم به توجه است. برندمحور شدن کارکنان خدماتی و مدیریت آنها حول محور برند، از راهبردهای متفاوتی ممکن می شود که تاکید صرف روی عوامل علی و زمینه ای، پیامدهای مطلوبی به همراه نخواهد داشت. از آنجا که مطالعات موجود در ادبیات، راهبردهای مدیریتی برند داخلی در بخش هتلداری مشاهده نمی شود و این موضوع چه از جنبه نظری و چه از جلوه عملی دارای ارزش است.بنابراین روش تحقیق از نوع کیفی، بنیادین بوده که با استفاده از روش گرانددتئوری و با تاکید بر مصاحبه با 20 خبره دارای مدارک دانشگاهی تکمیلی و دارای سابقه ی مدیریت و سرپرستی در هتل های شهر تهران صورت گرفت. از خبرگان پرسیده شد که راهبردهای مدیریت برند داخلی را معرفی نمایند و پس از هر مصاحبه، متن های استخراجی با سه روش کدگذاری باز، محوری و نظری دسته بندی شد. نتایج نشان داد که چهار راهبرد اصلی مدیریت کار محور، مدیریت کارمند محور، تشویق برند محور و رفتارهای مدیر برای دستیابی به برند محوری لازم است. بنابراین تاکید بر کارکنان در کنار کارها، توجه به تشویق های متصل شده به هویت برند و میانجی گری و هدایت گری رفتارهای کاری و انسان دوستانه مدیران شاکله ی راهبردهای مورد نظر را سازمان می دهد.
بررسی نقش بازارهای روز عرضه ی محصولات روستایی در تقویت روابط شهر و روستا (نمونه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر رشت به عنوان یکی از مراکز قوی برای حوزه های پیرامونی و بلافصل خود نقش ویژه ای در توسعه ی اقتصاد روستایی استان گیلان و حتی استان های هم جوار داشته است. این پژوهش با ارائه ی فرضیه هایی و باتوجّه به شاخص ه ای موثّر در تعیین تعامل کارامد مابین نقاط روستایی- شهری، سعی در تعیین سهم و نقش شهر رشت در توسعه ی اقتصاد روستایی و تقویّت روابط شهر و روستا استان دارد. جهت تعیین تکرار مداوم عرضه و فروش محصولات از سوی روستاییان و واسطه گران همچنین تقویّت اقتصاد خانوار روستایی با استفاده از «روش آزمون T» استفاده شده است؛ همچنین با استفاده از معادله ی «رگرسیون» و بررسی معناداری شیب رگرسیونی رضایت مندی از نگاه فروشندگان و یا عرضه کنندگان محصولات و در نهایت از روش «رگرسیون» خطی چندگانه برای بررسی ابعادکالبدی-فضایی واجتماعی شهر رشت بر متغیّر ملاک رضایت دست فروشان محلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهر رشت به دلایلی چون فاصله ی نزدیک و امکان برقراری ارتباط سهل با روستاها و حوزه ه ای جدانشدنی خود، وجود محصول مازاد در روستاهای استان، نیاز به درآمد و نداشتن شغل دیگر توسط بسیاری از روستاییان، انگیزه هایی چون دست یابی به سود بیش تر، تمایل و رغبت مردم شهر رشت به استفاده از محصولات کشاورزی، دامی و لبنی با کیفیت و... مورد توجه بسیاری از روستاییان بوده است. مقایسه ی دو گروه (دست فروشان دائمی و متناوب و دوره ای) توسط آماره آزمون T برابر 46/8 شده و اختلاف معناداری بین گروه ها از لحاظ رونق اقتصادی برحسب میزان دست فروشی محصولات کشاورزی در شهر رشت مشاهده می شود. همچنین میزان ضریب هم بستگی بین رضایت و رونق اقتصادی دست فروشان محصولات کشاورزی در رشت برابر 425/0 شده که با ضریب اطمینان 95درصد این فاکتورها با هم ارتباط معنادار دارند و میزان ضریب هم بستگی بین رضایت دست فروشان محصولات کشاورزی و ابعاد کالبدی فضایی و اجتماعی شهر رشت برابر584/0 شده نتیجه می گیریم فاکتورها با هم ارتباط معنادار دارند.