فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: پایش تغییرات کاربری ها و درک پویایی آن در یک حوضه آبخیز، از جایگاه خاصّی در مدیریت پایدار آن حوضه برخوردار است. هدف تحقیق حاضر، استفاده از سنجش از دور و GIS جهت تهیه نقشه تغییرات و شناسایی انتقالات کاربری اراضی و پوشش زمین با به کارگیری ماتریس انتقال و تصاویر ماهواره لندست در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه می باشد. روش: جهت انجام تحقیق، از تصاویر ماهواره لندست در دوره زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ استفاده گردید. بدین منظور پس از انجام پیش پردازش های موردنظر، جهت انجام طبقه بندی از روش های ماشین بردار پشتیبان و روشیءگرا استفاده و سپس اعتبارسنجی گردیدند. همچنین جهتِ برآورد میزان انتقالات و دیگر ویژگی های حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، ابتدا ماتریس انتقالی استخراج شده و سپس طبقه بندی شئ گرا بین دوره های زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ ارائه شد. سپس با استفاده از فرمول های موردنظر، میزان پایداری، افزایش، کاهش، تغییرات کل، تغییرات خالص و مبادله همزمان کاربری های اراضی و پوشش زمین مشخّص گردید. یافته ها/ نتایج: پس از ارزیابی صحت، صحت کلّی برای نقشه های حاصل از ماشین بردار پشتیبان و روش شئ گرا به ترتیب برابر با ۹۴ و ۹۲ درصد و مقدار کاپای آنها به ترتیب ۹۲ و ۸۹ برآورد شد که نشان دهنده برتری روش شئ گرا در مقایسه با روش ماشین بردار پشتیبان است. در کل، هر دو روشِ طبقه بندی توانستند صحت قابل قبولی برای نقشه های کاربری اراضی و پوشش زمین ارائه دهند. نتایج حاصل از انتقالات نشان داد به طور میانگین، ۵۹ درصد از چهره زمین در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در فاصله زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ پایداری پوشش داشته است، که بیشترین میزان این تداوم براساس مقدار این کاربری در فاصله زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ مربوطه به مناطق مسکونی می-باشد. حدود ۱۴ درصد از سطح حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به صورت تبادل همزمان بوده است. همچنین سطوح آبی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در دوره زمانی فوق، بیشترین ازدست دادگی و کمترین تبادل همزمان را تجربه کرده است. نتیجه گیری: حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در این فاصله زمانی (۲۰۱۵ ۱۹۸۸) تغییرات و انتقالات شدیدی را تجربه کرده است، تاجایی که تنها ۵۹ درصد از چهره زمین، ثابت مانده و قسمت های دیگر، انواعی از انتقال ها را تجربه کرده اند. همچنین سطوح آبی و سپس مراتع، بیشترین آسیب-پذیری را تجربه کرده اند که نشان از افزایش اراضی فاقد پوشش و اراضی زراعی (کشاورزی) می-باشد. این تجزیه وتحلیل ما را به سنجش و تجسّم میزان انتقالات عمده LULC درجهت برنامه ریزیِ آینده حوضه آبخیز دریاچه ارومیه توصیه می کند.
تأثیر دستگاه های سیار روغن کشی زیتون بر توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
29 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دستگاه های سیار روغن کشی زیتون بر توسعه روستایی در استان های زیتون خیز کشور بود. جامعه آماری پژوهش را 5250 کشاورز زیتون کار تشکیل می دادند که با استفاده از رابطه کوکران، تعداد نمونه ها 192 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، داده های مورد نیاز جمع آوری شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با کسب نظرات اساتید و صاحب نظران در حوزه کشاورزی به دست آمد و پایایی آن نیز با انجام آزمون مقدماتی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های تحقیق نشان داد که سطح توسعه روستایی در روستاهای دارای دستگاه سیار روغن کشی زیتون از سطح آن در روستاهای فاقد این دستگاه بالاتر است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون ترتیبی نشان داد که متغیر مستقل به کارگیری دستگاه سیار روغن کشی زیتون بر توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی فرهنگی روستاها تأثیرگذار است.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی در برابر مخاطره زلزله مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه مخاطرات طبیعی دارای سابقه ای غنی در علم جغرافیا است. در میان تمام مخاطرات طبیعی، زلزله یکی از جدی ترین آن ها است که زیان های عظیم اقتصادی و مرگ ومیر مردم را به بار می آورد. کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ هیمالیا واقع شده که یک منطقه مستعد زلزله است. از این رو زمین لرزه های مخرب عظیمی در گذشته در کشور ایران روی داده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل فضایی میزان خطر زلزله در سکونتگاه های شهری و روستایی استان گیلان است. در این راستا از تحلیل های فضایی در نرم افزار ArcGIS و تحلیل فاصله اقلیدسی استفاده شد. احتمال وقوع خطر زلزله در استان گیلان بر اساس فاصله از خطوط گسل های فعال و غیر فعّال تحلیل شد. نتایج نشان داد که72/40 درصد از مساحت استان گیلان در فاصله صفر تا 15 کیلومتری گسل های فعّال قرار دارد و همچنین 45/64 درصد از مساحت این استان در فاصله ای کمتر از هشت کیلومتر تا گسل های غیر فعال قرار دارند. تحلیل خطر زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس خطوط گسل فعّال حاکی از آن است که 18 نقطه شهری در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله و 14 شهر در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند. براساس مطالعات انجام شده 57/20 درصد از جمعیت نقاط شهری در پهنه با خطر بالای بسیار بالای زلزله (80 تا 100 درصد) ساکن هستند. تحلیل خطر وقوع زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس گسل های غیر فعّال حاکی از آن است که، 20 نقطه شهری با جمعیت نسبی 44/25 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. مطالعات انجام شده در زمینه نقاط روستایی استان گیلان براساس گسل های فعّال نشان داد که از مجموع 2925 سکونتگاه روستایی، 1350 روستا با جمعیت نسبی 90/24 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. تحلیل خطر زلزله در نقاط روستایی استان گیلان براساس فاصله از گسل های غیرفعّال نشان داد که 1679 روستا در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله قرار دارند. در پایان پژوهش پیشنهاد هایی در راستای مقابله با خطر وقوع زلزله ارائه شد.
تبیین نابرابری در توسعه صنعت گردشگری با نگاهی به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نگاهی فلسفی بر مطالعه نابرابری در سطح عاملیت و ساختار در توسعه صنعت گردشگری و کاستی های دانش گردشگری دارد. در این راستا، به بررسی دیدگاه ها و الگو های اساسی دانش گردشگری می پردازد و ضرورت تغییر روش شناختی در این زمینه را مطرح می کند. هدف این مقاله، مبنی بر مطالعه نابرابری ها در توسعه صنعت گردشگری در ایران در دو دوره کلی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، رئالیسم انتقادی، رویکردی متمایز در مطالعه نابرابری در توسعه صنعت گردشگری ارائه می کند. در این مطالعه، روابط بین عاملان که تولیدکننده نابرابری در توسعه هستند در سه سطح طبقه بندی شده است: سازوکار یا سیاست های گردشگری (سطح واقعی) که دستورالعمل هایی را ارائه می کند و عاملان و ذینفعان(سطح بالفعل) که دستورالعمل ها را به روش های مختلف برای تولید نتایج مختلف بیان می کند و درحال حاضر، در فضا (سطح تجربی) تجربه شده، تفسیر می کنند. این پژوهش نشان داد که رویکردهای پوزیتیویسم در مطالعه نابرابری گردشگری در ایران مشارکت گروه های ذینفع را در سیاست شهری درنظر نمی گیرد و به نیروهای اجتماعی-فضایی گسترده که فراتر از سطح محلی عمل می کنند، توجهی نشان نمی دهد. همچنین نشان داد که فرصت برابر برآمده از سیاست های توسعه گردشگری، پتانسیل مورد نیاز برای ترویج توسعه پایدار گردشگری را دارد. برنامه ریزی توریسم منطقه ای با درنظرگرفتن نواحی، ذینفعان و کنشگران درگیر برای تعادل بخشی، همگرایی سرزمینی و کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی-فضایی، امری ضروری است.
The Middle East Security and Donald Trump’s Grand Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
20 - 52
حوزههای تخصصی:
The Middle East region has been a longstanding major source of concern for American leaders due to its eternal religious and cultural relevance, a strategically pivotal location, huge oil reserves, interlocked and intractable conflicts, and the persistence of major security threats such as terrorism and the risk of nuclear proliferation. <br />The Middle East region is undergoing security shifts. Regional security in the Middle East will be changed in Trump era. Security and power in each region has connected, empowered and influenced a new generation of young people, who are questioning political authority with new intensity. <br />The outcomes of the Arab Spring mostly disappointed the world and its policymakers. The region is violent; disfigured by inter and intrastate conflict and by sectarian divisions. Power and security in Middle East countries has been fragmented. The nature of security in Middle East policy is based on Proxy war and Non-state actor’s initiation. Non-state actor who are active in the region, are both a symptom of state weakness and amplify the threats to states. <br /> The Middle East region recognize with economic bedrock of the regional security as exports of hydrocarbons is under threat. Surveying the region shows that, in the throes of historic turmoil and facing massive challenges. The US, UK and other European countries has critical interests in the region, both economic and security. Moreover, what is happening in the Middle East, it will be expanded to other regions and does not stay in the Middle East. In this situation, Trump’s policy and strategy lead to instability, turmoil and power transition. For control and leading this process, world politics to need co-operational security model with other great powers and regional actors like Iran, Turkey and Saudi Arabia. <br />This article, by descriptive-analytical method, seeks to study the "Trump’s Grand strategy in the Middle East". the main hypothesis emphasis that “U.S strategy on Middle East in Donald Trump policy based on offshore balancing, proxy war and increasing chaos’’. <br /> <br />
تهیه نقشه خطر سیل مبتنی بر انرژی جریان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مطالعه موردی: رودخانه نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺠﺎور رودخانه ها کﻪ ﺑﻪ دﻟیﻞ ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص، ﻓﻀﺎﻫﺎیی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟیت های اﻗﺘ ﺼﺎدی ﻣﺤﺴﻮب ﻣی ﺷﻮﻧﺪ، ﻫﻤﻮاره در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷی از وﻗﻮع ﺳیﻼب ها ﻗﺮار دارﻧﺪ. ازاین رو در ای ﻦ ﻣﻨ ﺎﻃﻖ ﺗﻌییﻦ ﻣیﺰان ﭘیﺸﺮوی، ارتفاع و خصوصیات سیلاب در دوره ﺑﺎزﮔ ﺸﺖﻫ ﺎی مختلف کﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﭘﻬﻨه ﺑﻨﺪی ﺳیﻼب ﺻﻮرت ﻣی ﮔیﺮد، ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤیﺖ ﻓﺮاوان ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. رودخانه نکارود با توجه به شرایط خاص حوضه آبریز و تغییر ناگهانی شیب از مناطق مرتفع به جلگه ساحلی در چند دهه اخیر شاهد سیل های متعدد و ویرانگری بوده، که اثرات جبران ناپذیر اقتصادی در این منطقه بجا گذاشته است. هدف از این تحقیق تهیه نقشه خطر سیل برای قسمتی از رودخانه نکارود می باشد. برای این منظور با تلفیق سیستم تحلیل رودخانه مرکز مهندسی هیدرولوژیکی( HEC-RAS ) با سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه عمق و سرعت سیل این رودخانه برای دوره های بازگشت 200-100-50-25-10-5 ساله مدل سازی شده است. به منظور دستیابی به تابع مناسب برای پهنه بندی خطر جریان از ویژگی انرژی جریان برحسب تغییرات عمق و سرعت استفاده شده است. بر اساس آن نقشه خطر سیل به دست آمده و مناطق با درجات مختلف خطر ازنظر انرژی جریان طبقه بندی و تجزیه وتحلیل شده است. نتایج بیانگر آسیب پذیر بودن منطقه در برابر سیل با دوره بازگشت بالاتر از 25 سال می باشد. با افزایش زمان دوره بازگشت های سیل، سطح منطقه تحت تأثیر سیل افزایش می یابد. با استفاده از تابع خطر به دست آمده مناطق تحت تأثیر سیل به پنج گروه خطر نسبی کم، متوسط، زیاد، نسبتاً زیاد و فوق العاده طبقه بندی شده است. در تمام دوره بازگشت ها بیشترین مساحت تحت پوشش ازلحاظ میزان خطر از نوع خطر نسبی بسیار زیاد می باشد. نتایج پژوهش ضرورت برنامه ریزی و مدیریت راهکارهای حفاظتی جهت کاهش خسارات ناشی از سیل را نمایان می سازد. این پژوهش به وضوح نشان می دهد که سیستم اطلاعات جغرافیایی یک محیط مناسب برای تجزیه وتحلیل و تهیه نقشه خطر سیل فراهم می کند.
ایجاد خدمات اقامتی تجربه محور از طریق باز زنده سازی خانه های تاریخی(نمونه مورد مطالعه: محله تاریخی علی قلی آقا، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
99 - 117
حوزههای تخصصی:
مراکز اقامتی تجربه محور زمینه کسب تجربه های جدیدی را برای گردشگر ایجاد می کنندکه در هیچ جای دیگری نظیر آن وجود ندارد. در خدمات تجربه محور هدف آن است که اقامت و پذیرایی با درگیر کردن حواس پنج گانه گردشگر رویدادی خاطره انگیز و به یاد ماندنی شود. نتیجه این عمل باعث ایجاد محتوای جدیدی در خاطرات گردشگران شده و موجب می گردد که گردشگران به کسب مجدد آن تجربه ها تمایل داشته باشند. در این راستا، خانه های تاریخی به واسطه فراهم آوردن زمینه کسب تجربیات متفاوت می توانند فضاهای مناسبی جهت ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور باشند. از این رو، محله علی قلی آقا با دارا بودن میراث فرهنگی غنی و بافت تاریخی ارزشمند ظرفیت بالایی جهت ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور دارد. با این حال، خانه های تاریخی این محله در بدو امر برای چنین منظوری قابل استفاده نیستند و نیاز به نوعی باززنده سازی دارند. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور از طریق باززنده سازی خانه های تاریخی است. روش این پژوهش، کیفی و ابزار جمع آوری داده ها مشاهده و مصاحبه بوده است. تحلیل داده های مصاحبه نیز به روش تحلیل تماتیک صورت گرفته است. در فرایند این پژوهش، پتانسیل خانه های تاریخی محله جهت ایجاد هتل های تجربه محور شناسایی شد و مواردی مانند همجواری خانه های تاریخی، دسترسی، ارزش معمارانه ی بنا و سازگاری با بلوک های مسکونی همجوار به عنوان شاخص هایی برای انتخاب محدوده مناسب جهت ایجاد هتل ها لحاظ گردید. افزون بر این، مشخص گردید که بهره گیری از میراث ملموس و ناملموس محله در باززنده سازی خانه های تاریخی می تواند زمینه ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور را فراهم آورد.
تبیین بنیادهای جغرافیایی صلح در خاورمیانه (مطالعه موردی: ایران، ترکیه و عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
79 - 102
حوزههای تخصصی:
امنیت و به موازات آن همزیستی و صلح که از دیرپاترین موضوعاتی بوده که ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، ضرورت برقراری آن در دوره مدرن و به طور ویژه در سده بیست و یکم بیش از هر زمانی برای خاومیانه غرق آشفتگی احساس می شود. این موضوع (یعنی صلح) تاکنون از ابعاد گوناگونی مورد توجه واقع شده، در این پیوند، پژوهش حاضر تلاشی علمی است تا برقراری صلح و همزیستی بین واحدهای سیاسی را از بعد تازه و آن هم جغرافیایی درمنطقه خاورمیانه و بین سه کشور ایران، ترکیه و عربستان مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی وروش توصیفی - تحلیلی برای درک بهتر مسئله بنیادهای جغرافیایی مؤثر بر صلح را بررسی کرده و سرانجام اقدام به تحلیل داده ها کرده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که جغرافیا؛ موقعیت جغرافیایی، بنیادهای فرهنگی، همسایگی و حتی ایدئولوژی را نیز به نوعی تعیّن می دهد، جغرافیا همچنین نقاط قوت و ضعف را هم شکل داده و مثلث (ایران، ترکیه و عربستان) مورد پژوهش را به سمت اهداف و منافع مشترک هدایت می کند. از این مرحله به بعد این سازه های سیاسی هستند که با تشخیص درست خود باید اهداف و منافع مشترک را مشخص کنند و به سمت همزیستی و همگرایی و سرانجام صلح گام بردارند.<br /> <strong> </strong><br />
تفهیم بنیادهای معنایی نقشه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای شناخت پدیده و امور همواره از دغدغه های ذهن بشر بوده و مدام در پی آن بوده تا این شناخت را تکمیل نماید. شناخت درست نیز زمانی حاصل می شود که ماهیت واقعی پدیده ها برای انسان روشن شود. پدیده ها مبتنی بر بنیادهای فلسفی خاص خود می باشند و به همین خاطر فهم آنها نیازمند درک این بنیادهای فلسفی و استفاده از روش های مناسب شناخت می باشد. نقشه نیز از پدیده هایی می باشد که مبانی فلسفی خاص خود را دارد و با درک این بنیادهای فلسفی است که معنای واقعی و مولفه های موثر بر معناسازی آن روشن می شود. شناخت درست آن نیاز به درک بسیاری از عناصر و عوامل دیگر دارد. برای شناخت واقعی این پدیده نیاز به درک و فهمی است که فراتر از چیزی می باشد که بطور معمول در مورد آن گفته شده است. در این پژوهش سعی شده تا ضمن روشن ساختن بنیادهای فلسفی نقشه، عوامل موثر بر معناسازی آن با استفاده از روش شناسی هرمنوتیک شناسایی شوند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقشه از بعد هستی شناسی از ماهیت ترکیبی عینی- ذهنی برخوردار بوده و بر همین اساس باید با روش شناسی همچون هرمنوتیک تفهیم شود نه تبیین. همچنین با بکارگیری این روش مشخص می شود که عوامل معناساز نقشه به دو دسته قابل تقسیم بندی می باشند. عوامل درونی همچون انتخاب نوع سیستم تصویر و انحرافات کارتوگرافیکی و از بعد بیرونی همچون مقصود ذهنی کارتوگراف و بانیان نقشه و یا برداشت نقشه خوان از نقشه و فضاهای فکری، قدرت و ... معنای واقعی آن را رقم می زنند.
ارزیابی قابلیت های آگروکلیمایی استان های کرمانشاه و اصفهان از نظر استعداد کشت چغندر قند پاییزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق عناصر اقلیمی اعم از دما، بارش، روزهای یخبندان، در ارتباط با کاشت چغندرقنده پاییزه مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجایی که مهمترین پارامتر اقلیمی موثر بر کشت چغندرقند دما است، از آمار درجه حرارت های روزانه ایستگاه های منتخب با طول دوره آماری 10 ساله (1386-1394) برای محاسبه و تحلیل های آگروکلیمایی استفاده شده است. به منظور بررسی آگروکلیمایی کشت چغندرقند از روشهای، ارزیابی پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، شاخص درجه روزهای فعال (GDD) استفاده گردیده است. ارزیابی پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه صفر و چهار و 10 درجه سانتیگراد در سطح ایستگاه های استان کرمانشاه نشان داد ایستگاه سرپل ذهاب دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی، و ایستگاه کنگاور دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی واحد حرارتی هستند. در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه خوانسار کمترین واحد حرارتی تجمعی، بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب دارای کمترین (72/19-) بودند و در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک (78/21-) دارای کمترین انحراف از شرایط بهینه بودند. تاریخ کاشت در ایستگاه ها بر اساس دمای پاییزه در نظر گرفته شد، در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب زود ترین تاریخ برداشت (10 اردیبهشت) در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک زودترین تاریخ برداشت (18 اردیبهشت) را داشتند. از نظر مناطق مناسب کاشت در استان کرمانشاه مناطق شرق و شمال شرقی در بخش سرپل ذهاب و قصرشیرین مناسب ترین منطقه مشخص شدند در استان اصفهان مناطق شمال، غرب، در بخش خوروبیابانک و کاشان مناسب ترین و مناطق مرکزی در ردهای بعدی قرار گرفتند.
تحلیل نقش خدمات و زیرساخت های گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران (مورد مطالعه: مناطق روستایی شهرستان ساوجبلاغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
154 - 176
حوزههای تخصصی:
برای مدیران گردشگری، شناسایی راههای وصول به اهداف صنعت گردشگری می تواند نقطه عطفی در برنامه ریزی توسعه گردشگری باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. هدف، تحلیل اثر امکانات و زیرساختهای گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران در مناطق روستایی شهرستان ساوجبلاغ است. جامعه آماری تحقیق گردشگران روستایی شهرستان و حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از نرم افزار Sample power، 200 نفر است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به تأیید رسید. به منظور حصول به اهداف پژوهش از آزمون های آماری تی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. در راستای تشخیص متغیرها و عوامل تبیین کننده زیرساختها و امکانات گردشگری و اثر آن بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده و با توجه به مبانی تئوریکی تحقیق مدل ساختاری تنظیم شد. نتایج نشان می دهد از نگاه گردشگران امکانات و زیرساختهای گردشگری در حد مناسب و رضایتبخشی قرار ندارند. یافته های حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر آن است اثرگذاری عامل پنهان زیرساخت های گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران با بارعاملی 74/0 معنادار بوده است. سطح معناداری 002/0 برای این اثرگذاری نشانگر حمایت داده های تجربی از ارتباط بین دو شاخص مذکور در سطح اطمینان 95 درصد است.
تاثیر شکل گیری شبکه بر عملکرد کسب و کارهای گردشگری (مورد مطالعه: آژانس های گردشگری فعال در سطح تهران)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
40 - 48
حوزههای تخصصی:
متنوع ساختن فعالیت های اقتصادی جامعه همواره یکی از دغدغه های اصلی دولتمردان هر کشور به شمار می رود. در ایران نیز این موضوع مورد توجه بوده است و یکی از اقدامات مهمی که در سال های اخیر در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است، توجه به بخش گردشگری می باشد. گردشگری صنعتی چند وجهی می باشد و متشکل از بخش های مختلفی چون کسب و کارهای کوچک و متوسط می باشد که در این صنعت از اهمیت ویژه ای برخوردارند. اما این کسب و کارها معمولا دچار مشکلاتی چون کمبود بودجه، فقدان مهارت مدیریت و بازریابی و عدم آگاهی هستند که وجود شبکه در این بین باعث فائق آمدن به این دست از مشکلات می شود. بدین صورت که با ایجاد روابط در بین کسب و کارها می توان نقاط ضعف را تبدیل به نقاط قوت کرد. از نتایج وجود شبکه در بین کسب و کار ها می توان به افزایش در آمد، کاهش ریسک، کاهش هزینه و به اشتراک گذاری دانش و تجربه اشاره کرد. در مطالعه حاضر، تاثیر شکلگیری شبکه بر عملکرد کسب وکارهای گردشگری و مشخصا آژانسهای گردشگری شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز این تحقیق، از روش های اسنادی کتابخانه ای و روش پیمایشی میدانی استفاده گردیده است. داده های - گردآوری شده در نهایت در نرم افزار SPSS و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T، تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که عملکرد سازمان ها در حالت شبکه ای بهبود می یابد، در نتیجه بین کار کردن شبکه ای و بهبود عملکرد رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی نگرش جامعه محلی نسبت به اثرات اجتماعی فرهنگی گردشگری، مطالعه موردی شهرستان تویسرکان
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
68 - 87
حوزههای تخصصی:
شناخت و درک تنوع عقاید، نگرش و تصور جامعه ی محلی در رابطه با توسعه ی گردشگری گامی پایهای در برنامه ریزی توسعه ی گردشگری پایدار محسوب می شود . بر این اساس سنجش نگرش جامعه محلی به منظور آگاهی از دیدگاه آنان در مورد توسعه گردشگری و برنامهریزی برای آینده گردشگری بسیار مهم و ضروری است. در این راستا هدف تحقیق حاضر، بررسی نگرش جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری در شهرستان تویسرکان و درک تصورات ذهنی جامعه محلی نسبت به هر یک از اثرات مثبت و منفی توسعه گردشگری در بعد اجتماعی فرهنگی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، - کاربردی، و از نظر روش از گروه تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد؛ به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه هایی تدوین - شده و در بین نمونهای از ساکنین شهرستان تویسرکان توزیع گردید. اعتبار و روایی پرسشنامه از طریق ارجاع آن به تعدادی از متخصصین، اساتید و خبرگان دانشگاهی و میزان پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS محاسبه شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرمافزار SPSS در قالب آزمونهای اسپیرمن، یو من ویتنی، کروسکال والیس و رگرسیون استفاده شده است. یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر نشان می دهد درعین حال که منطقه مذکور دارای سطح متفاوتی از توسعه گردشگری است؛ ساکنین شهرستان تویسرکان گرایش و نگرش مثبتی در رابطه با توسعه گردشگری دارند. علاوه بر این، بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه، نشان می دهد که رابطه معناداری بین برخی از ویژگیهای جمعیت شناختی و حمایت از توسعهی گردشگری وجود دارد.
رابطه دانش محیط زیستی با رفتار محیط زیست گرایانه دانشجویان کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا: نقش میانجی گری نگرش محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار محیط زیست گرایانه یکی از عوامل مهم حفظ محیط زیست است. این رفتار تحت تأثیر عوامل زیادی ازجمله نگرش و دانش محیط زیستی افراد قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه دانش محیط زیستی با رفتار محیط زیست گرایانه دانشجویان کشاورزی و در نظر گرفتن نقش میانجی گری نگرش محیط زیستی انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 1850 نفر دانشجوی کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 300 نفر از میان آنان به صورت تصادفی ساده گزینش شدند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه استانداردشده گردآوری شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید ترویج و آموزش کشاورزی و پایایی آن از طریق مطالعه راهنما و آماره آلفای کرونباخ تأیید شد (72/0 تا 78/0). نتایج نشان داد که نگرش محیط زیستی تأثیر مثبتی بر رفتار محیط زیستی دانشجویان دارد. نتایج همچنین نشان داد که هر دو نوع دانش محیط زیستی عینی و ذهنی با رفتار محیط زیستی رابطه مثبت و معنی داری دارد. به علاوه، نگرش محیط زیستی رابطه بین دانش محیط زیستی عینی و رفتار محیط زیستی را میانجی گری می کند. پژوهش حاضر با بررسی رابطه دانش عینی و ذهنی و نگرش محیط زیستی با رفتار محیط زیستی به درک بهتر و عمیق تر این رفتار کمک می کند.
بررسی تکتونیک فعال حوضه آبریز مارون با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لندفرم های ایجاد شده بوسیله فرایندهای تکتونیک توسط علم ژئومورفولوژی تکتونیک مطالعه می شود؛ به عبارتی، ژئومورفولوژی تکتونیک کاربرد اصول ژئومورفیک در حل مسائل تکتونیک می باشد. اندازه گیری های کمی ژئومورفیک با استفاده از نقشه های توپوگرافی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی صورت می گیرد. نتایج حاصل از چندین شاخص برای ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی با همدیگر تلفیق می شوند. در این مقاله به بررسی شاخص های ژئومورفیک در این حوضه پرداخت شد. در این مقاله به منظور محاسبه شاخص های ژئومورفیک از تصاویر ماهواره ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی، بازدیدهای میدانی و اصول هندسه و ریاضی و نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه حوضه رودخانه مارون در جنوب غربی ایران و در استان های کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان می باشد. طول آبراهه 280 کیلومتر می باشد. شاخص های مورد استفاده در این مقاله: شاخص گرادیان طول آبراهه (SL) ، شاخص تقارن حوضه (AF) ، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع (Vf) ، شاخص شکل حوضه (B) ، شاخص سینوسیته جبهه کوهستان (Smf) ، شاخص تراکم زهکشی (P) ، شاخص سطوح مثلثی شکل (TF) ، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس (T) ، می باشد. برای بعضی از این شاخص ها روابط جدید و برای برخی دیگر نیز فرمول هایی برای استانداردکردن آنها طراحی شد. در انتهای مقاله به بررسی تئوری خطاهای شاخص ها پرداخت شد. طبق نتایج بدست آمده از بررسی شاخص ها حوضه رودخانه مارون از نظر نوزمین ساختی و بالاآمدگی فعال می باشد. زیرحوضه های بالادست بیشتر از زیرحوضه های میانی و انتهایی فعال می باشد تکتونیک منطقه تاثیر بسیار زیادی بر لندفرمها و سکونت گاهها دارد. این نتایج با داده های حاصل از لرزه نگاری و ژئودینامیک که منطقه را منطقه ای لرزه خیز درنظرگرفته اند همخوانی دارد.
تبیین مخاطرات محیطی ناشی از احداث دیوارهای مرزی (مرزهای ایران در استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کشورها فضای مرزی به طور فزاینده ای به حفاظت و دفاع نیاز دارد. همچنین فضای مرزی به صورت فزاینده ای مرکز ایدئولوژی و عملکرد کشورها، مکانی برای سیاست های سرمایه گذاری مهم و منابع معدنی است و دورترین منطقه حاکمیتی است. در جهان امروز که مرزها در انواع مختلف و با ویژگی های بسیار متنوعی وجود دارند، رویکردها نسبت به مدیریت مرز نیز به صورت مشابه بسیار متنوع است. یکی از این رویکردها ایجاد دیوار مرزی است که توسط بسیاری از کشورها ازجمله جمهوری اسلامی ایران در حال پیگیری است. باید توجه نمود که دیوار مرزی یکی از راهبردهای کنترل مرز به صورت سلبی است که ورود و خروج افراد، کالا و ... را تحت کنترل شدید قرار می دهد. باید بیان نمود که این دیوار مرزی که به نوعی دیوار امنیتی برای کشور محسوب می گردد خود زمینه ساز بروز مخاطرات محیطی است. مخاطرات محیطی خود به دو دسته بلای طبیعی (سیل، طوفان، زمین لرزه و ...) و بلایای انسانی (نابودی زیست محیطی، گرم شدن کره زمین و ...) تقسیم می شوند. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی درصدد بررسی این نوع مخاطرات ناشی از احداث دیوار مرزی در منطقه سیستان و بلوچستان است و سپس با استفاده از روش توان رتبه ای به طبقه بندی این مخاطرات می پردازد تا مهم ترین مخاطره ای که منطقه را تهدید می کند به دست آید. نتایج تحقیق نشان می دهد مخاطرات ناشی از احداث دیوار مرزی در منطقه در 9 مورد مخاطرات طبیعی (نابودی گیاهان، انقراض جانوران، بین رفتن صنعت اکوتوریسم؛ افزایش فرسایش بادی منطقه) و مخاطرات انسانی (تفکیک فرهنگی- قومی دو سوی مرز؛ هدایت افراد به فضاهای ناشناخته؛ افزایش گرایش به قاچاق مواد مخدر و اسلحه؛ کاهش اعتماد به حکومت مرکزی؛ هزینه های بالای اقتصادی) تقسیم می گردند. در آخر با استفاده از روش توان رتبه ای مهم ترین مخاطره ای که منطقه را تهدید می کند کاهش اعتماد به دولت مرکزی با وزن 81 به دست آمد که خود می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات آتی برای در سطح منطقه ای و ملی باشد.
تعیین آسیب پذیری آبخوان با روش دراستیک استاندارد و روش های داده مبنا (مطالعة موردی: آبخوان کوچصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت و به تبع آن، افزایش نیازهای آبی و کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی، به دلیل توسعة صنعت و کشاورزی، موجب توجه به کیفیت منابع آب زیرزمینی شده است. شناسایی و تهیة نقشة پهنه بندی مناطق آسیب پذیر آبخوان، یعنی مناطقی که در آنها امکان نفوذ و پخش آلاینده ها از سطح زمین به سیستم آب زیرزمینی وجود دارد، ابزار مدیریتی مناسبی برای پیشگیری از آل ودگی من ابع آب زیرزمینی است. در این پژوهش، برای تهیة نقشة پهنه بندی پتانسیل آسیب پذیری آبخوان دشت آستانه، در منطقة کوچصفهان از تواب ع استان مازندران، روش دراستیک ((DRASTIC به ک ار گرفته شد که یکی از کاربردی ترین روش ه ای هم پوش انی است. برای صحت سنجی مدل، از داده های غلظت نیترات در منطقه استفاده شد. در این منطقه، استفاده از آب های زیرزمینی برای کشاورزی و تأمین آب شرب اهمیت بسیاری دارد. از سوی دیگر، استفادة بی رویه ازکودهای شیمیایی، به ویژه کودهای نیتروژن دار، برای افزایش محصول و نداشتن دقت لازم در تصفیة فاضلاب شهری و صنعتی و رهاسازی آن از پارامترهای مؤثر بر افزایش مقدار نیترات در آب های زیرزمینی منطقه شمرده می شود. ازاین رو، بررسی آلودگی نیترات که یکی از مهم ترین مسائل زیست محیطی در آب های زیرزمینی است، به صورت منظم و دوره ای، بسیار مهم و ضروری خواهد بود. به همین علت، نیترات عامل اصلی آسیب پذیری این منطقه معرفی شد. نتایج نشان داد آسیب پذیری آبخوان دشت آستانه کوچصفهان در چهار محدوده ق رار دارد. 18/56% دشت دارای آسیب پذیری ک م، 51.29% دارای آسیب پذیری اندک تا متوسط، 28.46% دارای آسیب پذیری متوسط تا زیاد و 1/67% دارای آسیب پذیری زی اد اس ت. میزان همبستگی ب ین ش اخص دراس تیک (شاخص آسیب پذیری) با غلظت نیترات 80% به دست آمده است. در ادامه، با کمک چهار روش هوش مصنوعی، شامل شبکة عصبی مصنوعی، مدل فازی، مدل ماشین بردار پشتیبان و فازی- عصبی، مقدار نیترات تخمین زده شد. برای این منظور، داده های ورودی (پارامترهای دراستیک) و خروجی (مقدار نیترات اندازه گیری و پهنه بندی شده در سی حلقه چاه موجود در منطقه ) مدل و مقادیر نیترات مربوط، به دو دستة آموزش و آزمایش، تقسیم شد. نتایج نشان داد که تمامی مدل های هوش مصنوعی به کار گرفته شده تخمین مناسبی از مقدار نیترات می دهند اما، در این میان، مدل شبکة عصبی بهترین نتایج را دربر داشت؛ به طوری که بین نیترات محاسباتی و مقدار نیترات مشاهداتی همبستگی 98 درصدی دیده شد. در ادامه، با انتخاب مدل شبکة عصبی به منزلة مدل برتر، کوشش شد با کاهش پارامترهای ورودی، مقدار نیترات تخمین زده شود. درنهایت، مشخص شد که با پنج پارامتر محیط خاک، محیط غیراشباع، محیط اشباع، تراز آب، هدایت هیدرولیکی و حذف دو پارامتر تغذیه و توپوگرافی مقدار همبستگی نیترات تخمین زده شده با مقدار واقعی نیترات اندازه گیری شده برابر 0.90 است. درنتیجه، می توان تخمین مناسبی از مقدار نیترات و نیز آسیب پذیری این منطقه داشت. این نکته برتری روش های هوش مصنوعی در بررسی آسیب پذیری را، ور مقایسه با روش دراستیک، نشان می دهد. نتایج نشان داد که مدل های هوش مصنوعی روشی کارآ در تخمین آسیب پذیری آبخوان محسوب می شوند و نتایج دقیقی از برآورد پتانسیل آلودگی در منطقة مورد مطالعه می دهند.
تحلیل شاخص های ناپایداری توفان های تندری در ایران با استفاده از داده های بازتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه توفان تندر به عنوان یک پدیده مخاطره آمیز جوی با استفاده از شاخص های ناپایداری به دلیل کمبود ایستگاه های مشاهداتی در ایران کمتر مورد توجه قرارگرفته است. این پژوهش با استفاده از داده های بازتحلیل به ارزیابی توفان های تندری در ایران با دو شاخص CAPE و VWS می پردازد. ابتدا فراوانی، روند و ساعات وقوع توفان های تندری در ایران طی یک دوره 37ساله (1980 تا 2016) بررسی شد. سپس برای تحلیل توفان ها، از داده های بازتحلیل شبکه ای ERA-Interim متعلق به «مرکز اروپایی پیش بینی های جوی میان مدت» (ECMWF) استفاده شد. داده های ERA با استفاده از داده های مشاهداتی80 رخداد توفان در 14 ایستگاه جو بالای کشور با نرم افزار RAOB ارزیابی شد. پس از تأیید صحت داده های ERA، مقادیر دو شاخص CAPE و VWS مربوط به 4542 رخداد توفان تندری برای ساعت های صفر و 12 گرینویچ در 42 ایستگاه سینوپتیک به دست آمد. سپس برای تمایز محیط های رخداد توفان تندری بسیارشدید از شدید و ملایم، از تحلیل ممیزی استفاده شد. در نهایت، معادله خط تشخیص برای هرکدام از گروه های شدت توفان به دست آمد. نتایج نشان داد که روند توفان های تندری در ایران رو به افزایش است. بیشترین فراوانی رخداد مربوط به ماه می و ساعت 21:30 است. داده های ERA تخمین بسیار نزدیکی برای VWS ارائه می دهند؛ اما تخمین ها برای شاخص CAPE اندکی بیش از مقادیر مشاهداتی است. بیشترین میزان شاخص CAPE در استان های جنوبی و جنوب غرب سواحل خزر، و بیشترین مقادیر شاخص VWS در سواحل خلیج فارس مشاهده می شود. بین مقادیر میانگین CAPE و VWS در سه گروه شدت توفان، اختلاف معناداری وجود ندارد. نقش شاخص VWS در تعیین نوع توفان بیشتر بوده است.
The Role of Fossil Fuels (Oil and Gas) in the World Geopolitics of Energy (Case Study: Iran 2000-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
76 - 91
حوزههای تخصصی:
The energy plays a significant role in human life and almost it is not possible to continue the life without it. This is why energy has a key role in our national and international policies and has shaped up patterns of rivalry, cooperation, conflict, violation, interaction, convergence, and divergence in the international arena and relations between countries and authorities. Therefore, interestingly the sources of energy provision, energy corridors, and consumer markets, energy trade, energy technology, and things like them increase in value. This study investigated energy resources in Iran and Middle East in library research method. In addition to have a unique geopolitical position, Iran is located in ellipse of energy and there is more than 70 percent of world resources of oil and 60 percent of world resources of gas in Iran. In addition, Iran has located in the energy corridor of north to south and east to west and all of the ways pass through this wide country. Hence, it can pump money into the country not only by selling energy, but also with transmitting of energy and accordingly, it can evolve the country economy with a correct planning and engagement with countries. <br /> <br />
تحلیل عوامل موثر بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
135 - 149
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، پیش بینی و تشریح سیر تحول و تکامل توسعه مقصدهای گردشگری، موضوعی چالش برانگیز برای پژوهشگران حوزه گردشگری بوده است. اهمیت این موضوع در آن است که پیش بینی و تشریح این فرآیند، عملا امکان هدایت توسعه به سوی روندی مطلوب و نظام مند را ممکن می سازد. شناسایی عوامل تاثیرگذار بر توسعه مقصدها و تعیین و تبیین نحوه تعامل آن ها با یکدیگر، نقش مهمی در ادراک مناسب از فرآیند توسعه مقصدهای گردشگری و پیش بینی مراحل توسعه و تکامل آن ها خواهد داشت که در پژوهش های پیشین، کمتر به آن پرداخته شده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و عناصر تاثیرگذار بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری و بررسی ارتباط بین آن ها است. این پژوهش، بر مبنای مخاطب پژوهش، بنیادین (نظری) و بر مبنای هدف، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و پژوهشگران رشته گردشگری بوده اند. روش گردآوری داده ها، آرشیوی و پیمایشی (مصاحبه) بوده است. برای نظرسنجی از خبرگان از مصاحبه پیمایشی در قالب ابزار پرسشنامه دیمتل و برای تجزیه و تحلیل داده ها در زمینه بررسی ارتباط و وابستگی بین عوامل موثر بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که پنج عامل، نوع و فعالیت گردشگران، ظرفیت تحمل و محدودیت های رشد، تعداد گردشگران/ساکنان، رقابت و توسعه تسهیلات و خدمات، به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت در فرآیند توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری هستند. همچنین عامل سیاست ها و پشتیبانی دولت، دارای بیشترین تاثیر بر سایر عوامل بوده، و عوامل رقابت و توسعه زیرساخت ها و فناوری های نوین، بیشترین تاثیر را از سایر عوامل می پذیرند.