فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
بیمه های خرد راه حلی کلیدی برای بهبود شرایط زندگی فقرا به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر امکان سنجی به کارگیری بیمه خرد روستایی در مناطق روستایی ایران بود. روش تحقیق از نظر راهبرد، توصیفی و از نظر مسیر اجرا، پیمایشی و نیز از لحاظ هدف، کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را 81 نفر از کارشناسان تشکیل می دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط پانل اساتید و پایایی آن از طریق آزمون مقدماتی و آلفای کرونباخ، 93/0 تعیین شد، که بسیار قابل قبول است. تحلیل آماری تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و با بهره گیری از نرم افزارهایSPSS22 و AMOS18 صورت گرفت و نتایج بیانگر آن بود که الزامات اجتماعی با بار عاملی 929/0، بیشترین و الزامات آموزشی- ترویجی با بار عاملی 564/0، کمترین تأثیر را بر به کارگیری بیمه خرد روستایی دارند. از این رو، پیشنهاد می شود تا اقدامات و تسهیلات لازم در راستای تشکیل تعاونی های بیمه خرد با همکاری دولت و بخش خصوصی صورت پذیرد.
شناسایی و تحلیل فضایی کانون های جرم خیز سرقت در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرقت، به عنوان یکی از گسترده ترین و فراوان ترین جرائم در اغلب کشورهای جهان و از جمله در کشور ایران، به یک مشکل فراگیر و جدی از ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و امنیتی تبدیل گردیده است. بر همین اساس پژوهش حاظر در نظر دارد تا به شناسایی و تحلیل فضایی کانون های جرم خیز سرقت در کلانشهر مشهد بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای ArcGIS و Surfer استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل جرائم سرقت است که در محدوده زمانی 1390 تا 1395 (9152 مورد) در شهر مشهد به وقوع پیوسته که اطلاعات آن از پلیس آگاهی استان خراسان رضوی اخذ شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توزیع فضایی جرائم سرقت در شهر مشهد از الگوی خوشه ای تبعیت می کند و مهمترین کانون جرائم سرقت در شهر مشهد بر محدوده خواجه ربیع انطباق یافته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر آن است که کمترین میزان وقوع جرائم سرقت در شهر مشهد در بین محدوده زمانی مورد بررسی در سال 91 و بیشترین آن در سال 94 اتفاق افتاده است و بیشترین تراکم جرائم سرقت در منطقه ثامن شهر مشهد قرار دارد.
تحلیل اقدامات ژئوپلیتیکی داعش بر اساس مدل مفهومی والرشتاین – تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
190 - 219
حوزههای تخصصی:
اقدامات ژئوپلیتیکی داعش را می توان به عنوان پاسخی به عملکرد اقتصادی-سیاسی کشورهای مرکز نسبت به کشورهای پیرامون در قالب پدیده جهانی شدن و عدم شناسایی فرهنگی-هویتی ملّت های پیرامونی از سوی قدرت های مرکز دانست. پدیده ی "داعش" به عنوان جریانی نوظهور سبب بروز تغییرات عمده ی ای در منطقه ی خاورمیانه به طور ویژه و در سراسر جهان شده است. اقدامات داعش را می توان در سه حوزه ی سرزمین و مرز، جمعیّت و ملّت و دولت و نظام سیاسی تحلیل نمود در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که از منظر جغرافیای سیاسی، داعش نسبت به پدیده جهانی شدن چه واکنشی از خود نشان داده است؟ فرضیه ما این است که با توجه به اینکه جغرافیای تولّد و رشد جریان داعش مربوط به کشورهای حوزه پیرامونی و استثمار شده به خصوص در خاور میانه است، مطابق نظریه نظام جهانی والرشتاین و سیاست شناسایی تیلور می توان گفت داعش، در سه حوزه ی سرزمین، جمعیّت و حکومت، در تقابل با نظام جهانی واکنش نشان داده است.
سنجش و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در مناطق روستایی: مطالعه موردی بخش کربال، شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
17 - 41
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با روش توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر تکمیل پرسشنامه، با هدف شناخت و سنجش کیفیت زندگی روستاییان ساکن در بخش کربال شهرستان شیراز انجام شد. حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از رابطه کوکران 331 نفر برآورد شد. اعضای نمونه به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با جمعیت روستاهای مورد بررسی انتخاب شدند. نتایج مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای Excell و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.برای مقایسه نتایج حاصل از هشت قلمرو مورد بررسی در زمینه کیفیت زندگی، از آزمون همبستگی پیرسون و برای مقایسه پاسخ های داده شده به گویه های هر قلمرو، از آزمون معنی داری کی دو استفاده شد.یافته های مطالعه میدانی و نرم افزار های آماری نشان داد که بالاترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در قلمرو کیفیت تعامل و همبستگی اجتماعی با میانگین 87/3 و کیفیت امنیت با میانگین 64/3 و کمترین میزان آن نیز در قلمروهای اشتغال و درآمد و گذران اوقات فراغت وجود دارد و در مجموع، شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در این منطقه بالاتر از میانگین ارزیابی می شود. همچنین، نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که افزایش رضایت از یک بعد کیفیت زندگی همسو با افزایش رضایت مندی از ابعاد دیگر است.
ارزیابی جایگاه و عملکرد شهریار در شبکه ی کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز اکثر برنامه ریزان و صاحب نظران شهری در تلاش هستند تا با بکارگیری راهبردهای مناسب، مشکل هایی نظیر تمرکزگرایی شدید، نابرابری های منطقه ای و.. را در حوزه های شهری حل کنند که در این میان توجه به توسعه و تقویت شهرهای میانی و شناخت توان ها و قابلیّت های این شهرها می تواند گره گشای بسیاری از مسائل و مشکل ها باشد. در همین راستا این پژوهش با شناخت توان ها و قابلیت های شهرهای میانی و تدوین اهداف و برنامه ریزی ها در راستای آن سعی دارد ضرورت توجه جدی و اساسی به این شهرها به منظور ساماندهی حوزه ه ای شهری را مشخص سازد. این نوشته از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که پس از تشریح نقش و اهمیّت شهرهای میانی در شبکه ی شهری با کمک روش کتابخانه ای و اسنادی، به بررسی توان ها و چالش های حال و پیش روی شهرستان شهریار به عنوان یک شهر میانی و ترسیم هدف ها و راه ه ای رسیدن به آن، با استفاده از نظر متخصصان و صاحب نظران می پردازد. بدین منظور برای بررسی موضوع از مدل Meta SWOT استفاده شده است. با بررسی شرایط پس از شناخت و تعیین توان ه ا و قابلیّت های شهرستان شهریار و رقبای منطقه ای آن، بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه ی فاصله ی مناسب نسبت به دو کلان شهرِ تهران و البرز، مهم ترین مزیت شهریار معرفی شد؛ همچنین زیرساخت های مناسب ارتباطاتی و مسکن مناسب، بالاترین تناسب استراتژیک را دارا هستند. از طرف دیگر مولفه های بهبود و هماهنگی طرح های بالادستی و افزایش سرمایه گذاریِ بخش خصوصی دارای بالاترین قدرت تاثیرگذاری بوده و مؤلفه های فاصله ی مناسب نسبت به تهران و البرز و ایجاد محیط کسب و کار در سطح شهرستان دارای بالاترین درجه ی ضرورت می باشند.
تبیین تاثیر تداعی های برند مؤثر بر شکل گیری تصویر مقصد گردشگری در بین گردشگران داخلیبر اساس برندسازی مقصد گردشگری (مطالعه مقایسه ای قزوین و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۷)
64 - 83
حوزههای تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است که با وجود قابلیت های فراوان در صنعت گردشگری، هنوز موفقیت های لازم را در جذب گردشگر پیدا نه نموده است. یکی از علل این مسئله می تواند فقدان تصویر گردشگری در ذهن مسافران و گردشگران باشد. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به دنبال بررسی تصویر مقصد شهر قزوین در مقایسه با شهر اصفهان به عنوان یک مقصد گردشگری موفق می باشد. سئوالات اساسی این است که تصاویر کلی از قزوین و اصفهان در ذهن گردشگران چگونه می باشد؟ و چه متغیرهایی در به وجود آوردن برند مقصد گردشگری از شهر قزوین در مقایسه با شهر اصفهان موثر می باشند؟ مقاله حاضر با بکارگیری تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدیو مدل سازی معادلات ساختاری در پی پاسخ به سئوالات اساسی و آزمون فرضیه های آن شد. نتایج تحقیق نشان می دهد در حالیکه تصویر منحصر به فرد داشتن از شهر قزوین تعیین کننده اصلی برای دیدن این شهر می باشد لیکن تصاویر شناختیو عاطفی عوامل اساسی دیدار از شهر اصفهان را تشکیل می دهند. همچنین نقش عامل تصویرکلی به عنوان واسطه میان تصاویر منحصر به فرد و عاطفی با تمایلات رفتاری گردشگران در رابطه با مدل قزوین، و نقش آن به عنوان واسطه میان تداعی های شناختی و عاطفی با تمایلات رفتاری گردشگران در رابطه با مدل اصفهان مورد تایید قرار گرفت. همچنیننتایج نشان می دهد که میزان تأثیر تداعی های برند بر تصویر کلی مقصد در یک مقصد برند شده ( اصفهان) متفاوت از یک مقصد فاقد برند ( قزوین) می باشد.ضمن اینکهتصویر مقصد، نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای آتی گردشگران دارد. بالاخره, اینکه بین هویت و تصویر برند در شهر قزوین شکاف معنی داری وجود دارد. این یافته نشان می دهد که مسئولین در امر گردشگری به دلیل عدم سیاستگذاری مطلوب, ضعف روابط عمومی و تبلیغات نتوانسته اند تصویر قوی وبرند مناسباز قزوین را ارایه دهند. حل این مشکل در گرو اتخاذ یک راهبرد اساسی است تا در کنار تقویت تصاویر منحصر به فرد از قزوین موضوع تقویت تصاویر شناختی و عاطفی نیز در دستور کار قرار گیرد تا تداعی های برند افزایش یابد. بر این اساس انجام تبلیغات موثر در کنار برپایی انواع اقدامات عملی از قبیل برگزاری جشنواره ها و میزبانی مسابقات ملی و بین المللی در قزوین توصیه می گردد.
تهیه نقشه حساسیت سیلاب با استفاده از مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
61-78
حوزههای تخصصی:
تهیه ی نقشه حساسیت سیلاب ضروری و اولین قدم در کاهش خسارات ناشی از سیل می باشد. به علت کمبود اطلاعات در اکثر حوضه ها، بسیاری از تحقیقات از تکنیک های داده کاوی برای مطالعات هیدرولوژی به ویژه سیلاب استفاده می کنند. هدف این پژوهش، شناسایی مناطق حساس به سیل گیری با استفاده از مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) در حوضه نکارورد می باشد. بدین منظور از 12 پارامتر ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی و فیزیوگرافیکی شامل مقدار شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، دما، کاربری اراضی، بارندگی، تراکم و فاصله از گسل، تراکم و فاصله از آبراهه، تراکم و فاصله از جاده می باشند که در محیط نرم افزارهای ArcGIS، SAGA GIS و ENVI تهیه شدند. به منظور برداشت نقاط سیل گیر نیز از دستگاه GPS استفاده گردید. در نهایت همه متغیرها و نقاط برداشت شده با اندازه پیکسل یکسان (5/12 متر) با فرمت ASCII وارد نرم افزار R شدند. به منظور ارزیابی صحت مدل مذکور از محاسبه ویژگی های عامل نسبی (ROC) در محیط نرم افزار R استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل SVM دقت مناسبی در شناسایی پهنه های حساس سیلاب در منطقه مورد مطالعه دارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مناطق حساس به سیل گیری بیشتر در بخش های شمالی و شمال غرب حوزه و در مناطقی قرار گرفته اند که تمرکز سکونتگاه های انسانی بیشتر است، در حالی که مناطق مرکزی حوضه که دارای پوشش گیاهی متراکم است، حساسیت کمی نسبت به سیل گیری دارند. نتایج این پژوهش می تواند به برنامه ریزان و محققان برای انجام اقدامات مناسب به منظور جلوگیری و کاهش خطر سیلاب در آینده کمک کند. همچنین می توان از آن به منظور شناسایی مناطق مناسب و امن برای توسعه های عمرانی استفاده کرد.
مدل سازی ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
285 - 296
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از رایج ترین اشکال گردشگری در جهان است و صاحب نظران صنعت گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی – مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیاری در کشور دارد؛ هدف پژوهش حاضر، مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با رویکرد آینده پژوهی و طراحی ارتباطات این عوامل می باشد. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. به منظور شناسایی عوامل مؤثر توسعه گردشگری مذهبی، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش مدلسازی ساختاری تفسیری، از نظرات خبره دانشگاهی صاحب نظر در حوزه گردشگری و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه و پرسشنامه دوبه دویی می باشد و برای سنجش و ارزیابی روایی پرسشنامه از ملاک روایی صوری استفاده شده است. روابط بین عوامل موثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تعیین و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است و در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع عوامل مؤثر با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر عوامل ها مشخص و سطح بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد عوامل برنامه ریزی، سیاست-گذاری و نظارت کامل بر روند صنعت توریسم مذهبی با میزان قدرت نفوذ 8 بیشترین تاثیر و همچنین عوامل های مؤثر عدم دخالت دولت در برنامه های اجرایی و خصوصی سازی و ایجاد رشته دانشگاهی توریسم مذهبی مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 2 کمترین تاثیر را دارد.
نقش بی هنجاری های عمودی وردسپهری در بارش های جامد مطالعه موردی: مخاطرات تگرگ در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
113-126
حوزههای تخصصی:
تگرگ هرساله خسارات زیادی به بخش های گوناگون اقتصادی در استان کرمانشاه می رساند. جهت کاهش و مقابله با این زیان ها، شناسایی الگوهای همدیدی جهت پیش بینی این پدیده لازم است. بدین منظور داده های هوای حاضر ، از سازمان هواشناسی استان در دوره ی 1951 تا 2016 برای هفت ایستگاه سینوپتیک منطقه اخذ شد. سپس در اکسل بر مبنای کدهای 99 ، 96 ، 91، 90 ، 89 ، 87 و 27 که پدیده ی تگرگ با شدت های متفاوت را در بر دارند ، کدنویسی شد. در داده های اخذ گردیده از سازمان هواشناسی، از بین گروه های 23 گانه، گروه هفتم داده ها که هوای حاضر و گذشته را گزارش می دهد، انتخاب و با ورود به برنامه روزهای تگرگ معلوم گردید. سپس بر اساس روش مطالعاتی گردشی به محیطی، نقشه های مولفه های جوی برای ترازهای سطح دریا، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که از نظر رخداد زمانی، اواسط سپتامبر تا اواسط ژوئن و از نظر رخداد مکانی ایستگاه کرمانشاه بیشترین و سرپل ذهاب کمترین تعداد را داشته است. ارتفاع و توپوگرافی سهم عمده ای در فراوانی مکانی این پدیده دارد. همچنین بررسی نقشه ها نشان داد که شرایط عمومی برای رخداد این پدیده شکل گیری ناوه هایی با حرکات شدید صعودی قائم، چرخندگی مثبت از سطح زمین تا ترازهای فوقانی وردسپهر، تزریق رطوبت توسط سیستم های غربی و جنوب غربی می باشد؛ و نیز شرط لازم اختلاف دمای زیاد بین ترازهای پایینی و بالایی جو می باشد. چنانکه هوای گرم صعودکننده با انتقال و ورود به ترازهای بالایی با دمای بسیار سرد مواجه گردد؛ پدیده تگرگ به وقوع می پیوندد.
تحلیل ژئوپلیتیکی تهدید تروریسم بوکوحرام در غرب آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
203 - 228
حوزههای تخصصی:
پیدایش و رشد گروه های سلفی از دهه 1990 میلادی از معضلات و بحران های غرب آفریقا است. در این میان، نیجریه، بزرگترین کشور مسلمان نشین قاره آفریقا، طی سه دهه گذشته از مهم ترین مناطق فعالیت گروه های سلفی بوده به گونه ای که فعالیت گروه های افراطی در این کشور موجب شکل گیری بحران و همچنین تسری ناامنی و بی ثباتی به فراسوی مرزهای این کشور شده است. گونه شناسی عملکرد بوکوحرام به عنوان یکی از مهم ترین گروه های تروریستی در منطقه غرب آفریقا که ادعای برپایی خلافت اسلامی دارد، دارای سویه های مهم ژئوپلیتیکی است؛ پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی پسارویدادی انجام و داده ها و اطلاعات آن بر مبنای تحلیل روندها، ارزیابی می شود. این پژوهش بر مبنای آموزه های«نظریه امواج بین المللی تروریسم» ناظر بر این پرسش است که گسترش گروه تروریستی بوکوحرام چه تأثیری بر ژئوپلیتیک نیجریه و منطقه غرب آفریقا دارد و این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که بوکوحرام با بهره گیری از نیروهای سلفی در غرب آفریقا و با استفاده از الگوی موج چهارم تروریسم بین المللی می تواند تغییرات ژئوپلیتیکی را در نیجریه و منطقه غرب آفریقا موجب شود. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهد که فعالیت های بوکوحرام در غرب آفریقا شباهت های قابل توجهی با فعالیت های داعش در غرب آسیا دارد.
کاربست نظریه فالکر ریتبرگر در فرایند شکل گیری سازمان های بین المللی مورد پژوهی؛ سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریتبرگر در نظریه خود، شکل گیری سازمان های بین المللی را مرهون سه موقعیت «مسئله محور»، «شناختی» و «هژمونیک» می داند.در رویکرد مسئله محور دغدغه ها و مسائل مشترک اعضای تشکیل دهنده، در رویکرد شناختی در کنار عوامل مادی نقش انگاره های غیر مادی و ذهنی ودر رویکرد هژمونیک نقش مسلط یک یا چند قدرت بزرگ در تشکیل یک سازمان مد نظر قرار می گیرد. نظریه ریتبرگر نظریه ای عام درباب همه سازمانها، بدون درنظرداشت مولفه های نوع عضویت،حیطه جغرافیایی،دولتی/غیردولتی بودن،کارکرد سازمانی و... می باشد و مدعی تبیین تکوین انواع سازمان است؛ اما با مطالعه انواع سازمانهای بین المللی دیگر می توان به این نکته پی برد که میزان متفاوت تاثیرگذاری هریک از سه موقعیت ریتبرگر نقش عمده ای در ماهیت،تداوم و دموکراتیک بودن سازمان بین المللی مربوطه دارد.پرسش این نوشتار این است که باتخصیص این نظریه در فرایند شکل گیری سازمان همکاری شانگهای، این سازمان از چه ویژگی های ماهوی،مانایی و دموکراتیکی برخوردار است؟در پاسخ فرضیه نویسنده این است که هر سه موقعیت ریتبرگر در شکل گیری سازمان همکاری شانگهای تاثیر گذار هستند اما بواسطه برتری نقش «موقعیت هژمون» و در مرتبه بعد«موقعیت مسئله آفرین»نسبت به «موقعیت شناختی» از ماهیتی دولتی،گذرا و غیردموکراتیکی نسبت به سایر سازمانهای عمدتا مبتنی بر موقعیت شناختی برخوردار است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است.
بررسی تاثیر روند تغییرات کاربری اراضی روی افت تراز آب زیرزمینی (محدوده مطالعاتی: ماهیدشت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
123-140
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع آب سطحی سبب برداشت بی رویه از آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان و افت شدید سطح سفره های آب زیرزمینی شده است. با افزایش روز افزون جمعیت برداشت بی رویه از این منابع بیشتر شده و این ذخایر طبیعی با تهدید جدی مواجه شده اند از طرفی تغییرات کاربری اراضی بر روی منابع آب زیرزمینی موثر بوده و کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی را تحت تاثیر قرار می دهد. دشت ماهیدشت در استان کرمانشاه و د ر نزدیکی شهر کرمانشاه واقع شده است که در چند دهه اخیر به دلیل رشد جمعیت کاربری اراضی دچار تغییراتی شده است که این تغییر ات بر روند بهره برداری از منابع آب تاثیر گذاشته و اثرات مهمی را بر منابع آب زیرزمینی، برجای گذاشته است در تحقیق حاضر با استفاده از تصاویر سنجنده لندست و سنتینل 2 ، نقشه های کاربری اراضی برای منطقه مورد مطالعه در چهار سال 2009، 2000، 1987 و 2017 اقدام و شناسایی تغییرات کاربری اراضی در یک بازه زمانی 30 ساله مشخص شد. سپس براساس اطلاعات 44 عدد چاه های پیزومتری مربوط به دوره زمانی 1379 تا 1395 میزان و روند تغییرات سطح آب زیرزمینی مشخص گردید نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای در مناطق فیروزآباد و ماهیدشت بین سال های 1987 تا 2017 نشان دهنده افزایش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی آبی و کاهش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی دیم می باشد. با توجه به بررسی های به عمل آمده از دلایل عمده کاهش سطح آب آبخوان می توان به کاهش میزان بارندگی ها خصوصا بارش برف و کاهش تغذیه آبخوان و افزایش تعداد چاه های عمیق منطقه و استخراج بی رویه آب های زیرزمینی خصوصاً طی سال های اخیر اشاره کرد.
واکاوی شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جوّ بارش های بهاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سازوکار انتقال و شناسایی منابع تأمین رطوبت بارش های یک منطقه و شناخت مؤلفه های چرخه آب بر روی آن از موضوعات موردتوجه در علوم جوّی است. پژوهش حاضر باهدف مطالعه شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جو و شناسایی منابع تأمین رطوبت بارش های بهاره ایران صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارش روزانه 483 ایستگاه سینوپتیکی، کلیماتولوژی و باران سنجی در یک دوره آماری 50 ساله (1961- 2010) استفاده شده است. پس از استخراج روزهای بارشی فراگیر به کمک تحلیل خوشه ای الگوهای شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جو بارش بهاره شناسایی شده اند و سپس اقدام به استخراج نقشه های فشار تراز دریا، 850 و 700 هکتوپاسکال به همراه شار همگرایی رطوبتی و آب قابل بارش جو در منطقه موردمطالعه شده است. نتایج نشان داد که مکانیسم بارش های فراگیر بهاره ایران و شار همگرایی رطوبت در ارتباط با همگرایی شار رطوبتی ناشی پرفشار سیبری- کم فشار عربستان ، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار قزاقستان – کم فشار خلیج فارس، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار شمال دریای خزر-کم فشار شرق ترکیه، کم فشار عربستان، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار سیبری- کم فشار عربستان، سودان و شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار سیبری – کم فشار ترکمنستان، کم فشار سودان بوده است. بیشترین مقدار رطوبت و شار همگرایی رطوبت از سمت دریای عرب، خلیج فارس، دریای خزر و دریای سرخ در ترازهای پایین جو و دریای مدیترانه و سیاه درترازهای بالایی جو است.
بررسی رسوب دهی زمین لغزش ها در حوضه آبخیز چاویز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
35 - 50
حوزههای تخصصی:
مساله تحقیق هدر رفت خاک و اطلاعات از بار رسوبی رودخانه هاست. در حوضه های آبخیز دارای زمین لغزش چگونه می توان بار رسوب دهی زمین لغزش را محاسبه نمود. در این تحقیق با هدف برآورد کمی بار رسوبی زمین لغزش ها با استفاده از تصاویر ماهواره ایی، گوگل ارث و تدقیق میدانی، زمین لغزش ها ی حوضه سد ایلام شناسایی شد. داده های دبی آب - دبی رسوب بررسی شد و با استفاده از روش حدوسط دسته – دبی روزانه، بار رسوب معلق و رسوب ویژه در طول دوره آماری موجود برآورد شد و پیک های رسوبی مشخص شد. زمان وقوع زمین لغزشها با پیک رسوب خروجی دوره آماری تطبیق داده شد، متوسط رسوب ویژه مشاهده ای در زیر حوضه شاهد بدون لغزش اما (ملکشاهی) در طول دوره آماری مشابه 9/0تن در هکتار در سال، در زیرحوضه چاویز 4/10تن و در زیر حوضه گل گل 8/18تن در هکتار محاسبه شده است این روند از یک رابطه معنی دار خطی تبعیت می نماید با استفاده از رابطه ریاضی نسبت ها افزایش 85 درصدی رسوب در زیرحوضه دارای زمین لفزش چاویز با متوسط 36510800 تن در طول دوره آماری مطلوب است، همزمانی وقوع زمین لغزش با پیک رسوبی زیاد تاثیر زمین لغزش بر بار رسوبی را نشان می دهد. با توجه به معنی دار بودن رابطه خطی افزایش زمین لغزش در افزایش رسوب در زیر حوضه ها، با ضریب اطمینان 76/. نتایج محاسبات از متوسط رسوب ثبت شده در ایستگاه چاویز در طول دوره که مقدار 146336 هزارتن است تقریبا مقدار 130000تن براثر وقوع زمین لغزش و 15000 تن رسوب خروجی در حالت نرمال در مقایسه با زیرحوضه شاهد بدون زمین لغزش را نشان می دهد. با این محاسبات در حدود 75درصد رسوب حوضه های آبخیز استان ایلام که بیشتر از یک درصد زمین لغزش دارند به وقوع زمین لغزش مربوط می شود.
پایش تغییرات خط ساحلی کرانه های جنوب خاوری دریای خزر از 1356 تا 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
161 - 184
حوزههای تخصصی:
خط ساحلی یکی از لندفرم های مناطق ساحلی است که از تغییرات بسیار شتابانی برخوردار است. موقعیت خط ساحلی همواره تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسانی درحال تغییر است. بنابراین، اندازه گیری سریع و دقیق تغییرات آن برای مدیریت ساحلی، پژوهش در زمینه تغییرات تراز دریا، حفاظت از محیط ساحلی و توسعه پایدار ساحلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر، پایش تغییرات خط ساحلی کرانه های جنوب خاوری دریای خزر تحت تاثیر نوسانات تراز دریا طی دوره 1396-1356 خورشیدی است. دراین راستا، از مجموعه تصاویر ماهواره لندست سری سنجنده های MSS, TM, ETM+ & OLI ، Google Earth ، نقشه های توپوگرافی و بازدیدهای میدانی به شیوه تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. پس از انجام تصحیحات احتمالی لازم برروی تصاویر، ترکیب و ادغام باندها با همدیگر، مناسب ترین ترکیب باندی برای آشکارسازی خط ساحلی انتخاب گردید. سپس باتوجه به میزان تغییرات کرانه های منطقه، 7 سلول ساحلی در منطقه تعریف شد. سپس، موقعیت خط ساحلی از طریق ردگیری موقعیت خط داغاب از طریق روش تفکیک چشمی و طیفی استخراج شده و به صورت لایه های رقومی در پایگاه داده وارد گردیدند. تمامی این مراحل در نرم افزارهای ERDAS و ArcGIS انجام شده است. تغییرات رخ داده در دو بازه زمانی، از 1375-1356 و 1396-1375 پایش شده اند. یافته ها نشان می دهند طی دوره نخست، فرسایش فرایند غالب منطقه بوده است. کمترین میزان فرسایش حدود 46/2 کیلومترمربع در محدوده LC2 و بیشترین میزان آن حدود 80/168 کیلومترمربع در محدوده LC5 بوده و تنها حدود 0915/0 کیلومترمربع رسوب گذاری در محدوده LC1 رخ داده است. اما طی دوره دوم، فرایند غالب منطقه رسوب گذاری بوده است. کمترین و بیشترین میزان رسوب گذاری به ترتیب حدود 40/1 کیلومترمربع در محدوده LC2 و حدود 55/72 کیلومترمربع در محدوده LC5 بوده است. طی این دوره تنها حدود 68/0 کیلومترمربع فرسایش در محدوده LC1 رخ داده است.
تحلیلی بر تزاحم فضایی در ناحیه گردشگری روستایی برغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر پوشش اراضی به عنوان عاملی پایه در تغییرات زیست محیطی عمل کرده و به یک خطر جهانی تبدیل شده است. در این پژوهش تغییرات پوشش اراضی در نواحی گردشگری روستایی به وسیله شبکه عصبی، زنجیره مارکوف در نرم افزارهای ArcGIS ، ENVI ، Terrset با بهره گیری از تصاویر سنجنده های TM و OLI ماهواره لندست در یک بازه 30 ساله برای سه دوره 1985، 2000 و 2015 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که تغییرات پوشش اراضی در فاصله زمانی سال های 1985 تا 2015 در پنج کلاس فضاهای مسکونی، سبز و باغی مسکونی، فضاهای بایر و کوهستانی و ارتباطی طبقه بندی شدند. در این بررسی مساحت پوشش اراضی کوهستانی و بایر(25/13 درصد) کاهش یافته و در مقابل، بر پوشش اراضی سبز و باغی مسکونی(221/6 درصد)، مسکونی (258/5 درصد)، تجاری (264/1 درصد) و ارتباطی (529/0 درصد) افزوده شده است. همچنین یافته های حاصل از پیش بینی با استفاده از زنجیره مارکوف – CA نشان داد که با ادامه روند فعلی و بارگذاری بیش از حد بر زمین، در افق 2030 از پوشش سبز (زراعی؛ باغی و مرتع، باغی و مسکونی) و پوشش بایر و کوهستانی کاسته شده و به پوشش های مسکونی ویلایی و تجاری افزوده خواهد شد. مبتنی بر یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شد که تغییرات پوشش اراضی نواحی گردشگری روستایی در راستای دستیابی به سود بیشتر به کاربری های ناسازگار تبدیل شده است. این تغییر پوشش اراضی علاوه بر اثرات اقتصادی، اجتماعی، منجر به شکل گیری مخاطره زیست محیطی در دهستان برغان شده است.
عوامل مؤثر در اغتشاشات عمق لایه مرزی غرب ایران در فصول تابستان و زمستان(مورد مطالعه: ایستگاه جو بالای کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از مدل پیشنهادی هافتر عمق لایه آمیخته و ارتفاع لایه مرزی ایستگاه کرمانشاه برای دو ماه آگوست و فوریه سال 2012 بررسی شد. در این راستا از داده های مربوط به پیمایش قائم جو در موقعیت ایستگاه کرمانشاه از پایگاه داده های اقلیمی Wyoming استفاده گردید. با ترسیم و تحلیل گراف های Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter ، دو ماه فوریه و آگوست بعنوان نماینده های فصل زمستان و تابستان انتخاب و سقف وارونگی به عنوان سقف لایه مرزی اتمسفری در نظر گرفته شد. سپس عوامل موثر در کمینه و بیشینه شدن لایه آمیخته این دو ماه (آگوست و فوریه) شامل وضعیت همدیدی موجود در منطقه مورد مطالعه، فرارفت گرما، رطوبت، چینش قائم و سرعت باد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در ماه آگوست عمق لایه در طول ماه بین 3680 تا 10292 متر بوده است. در این ماه فرارفت دما، نوع سامانه های همدید و چینش قائم باد به طور مستقیم در رشد یا تضعیف لایه نقش داشته اند. در ماه فوریه نوسانات چشمگیری در مقادیر عمق لایه آمیخته در طول ماه مشاهده شده که بین 2273 تا 7017 متر بوده است. در این ماه نیز فرارفت دما، چینش قائم باد و سامانه های همدیدی در تغییرات عمق لایه آمیخته موثر بوده اند. با مقایسه نتایج بدست آمده از هردو ماه می توان گفت که مقدار شار سطحی در فصل تابستان بیشتر از فصل زمستان است؛ بنابراین عمق متوسط لایه در ماه آگوست تقریباً به دو برابر ماه فوریه رسیده است. در کل نوسانات عمق لایه آمیخته در فصل زمستان بدلیل عبور سامانه های مختلف و ناپایداری های جوی، تغییرات بیشتری نسبت به فصل تابستان داشته است.
اثر فعالیت های آنتروپوژنیک بر مخاطرات زیست محیطی ناشی از آلودگی فلزات سنگین در اکوسیستم های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
155-167
حوزههای تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخری ب و تنزل کیفیت بیوسفر و اجزای آن محسوب شده و در ای ن می ان فلزات سنگین از دیدگاه های زیستی، اکولوژیکی و سلامتی بش ر از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات غلظت عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی در خاک های تحت کشت اطراف معدن سرب و روی زنجان و همچنین احتمال خطرپذیری (HQ) به بیماری های مرتبط با این عناصر از طریق مصرف محصول مورد نظر صورت پذیرفت. بدین منظور 4 فاصله مکانی مختلف انتخاب (10، 20، 30 و 40 کیلومتر فاصله از معدن) و از هر محدوده 3 نمونه خاک و 10 نمونه گیاه گندم برداشت شد. عصاره های نمونه های خاک با استفاده از DTPA و اسید نیتریک 4 مولار و عصاره های گیاه با استفاده از اسید نیتریک 65% استخراج و غلظت فلزات با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد غلطت کل و قابل دسترس هر چهار عنصر در خاک و همچنین غلظت این عناصر در دانه گندم با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. بیش ترین غلظت سرب (3/59 میلی گرم بر کیلوگرم)، کادمیوم (3/1 میلی گرم بر کیلوگرم)، مس (8/48 میلی گرم بر کیلوگرم) و روی (7/79 میلی گرم بر کیلوگرم) از دانه برداشت شده از فواصل 10 کیلومتری از معدن و کمترین غلظت این عناصر از دانه برداشت شده از فاصله 40 کیلومتری از معدن و به ترتیب برابر 8/31، 2/0، 7/2 و 2/37 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. نتایج احتمال خطر پذیری به بیماری های غیرسرطانی برای هر یک از عناصر با فاصله از معدن نشان داد که مقادیر احتمال خطر پذیری به بیماری برای عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. همچنین به استثناء عنصر سرب، مقادیر خطر پذیری در هر چهار منطقه مورد مطالعه کمتر از 1 بود. این نتایج نشان دهنده این است مصرف کنندگان این محصولات در محدوده امن از نظر تأثیرات سوء بیماری های غیرسرطانی ناشی از غلظت بالای سرب قرار نخواهند گرفت. همچنین علی رغم پایین بودن مقادیر HQ عناصر روی، مس و کادمیوم، احتمال افزایش این مقادیر در سال های آتی برای این عناصر، به ویژه عناصر کادمیوم و مس وجود خواهد داشت؛ بنابراین می بایست توجه زیادی به مصرف و کشت در اطراف مناطق صنعتی، صورت گیرد.
واکاوی ساختار همدیدی الگوهای گردشی جو زمان رخداد برف در منطقه خشک (مورد: شمال استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
243 - 262
حوزههای تخصصی:
به منظور واکاوی ساختار همدیدی الگوهای گردشی جو موثر بر روزهای برفی نیمه شرقی ایران از رویکرد محیطی – گردشی اقلیم-شناسی سینوپتیک استفاده شد. بدین منظور نخست روزهای برفی بر اساس کدهای هوای حاضر (ww) ایستگاه های شمال استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از سازمان های زیربط اخذ گردید. مبتنی بر این روزها متغیرهای تراز زمین از جمله فشار تراز دریا، دما و متغیرهای ارتفاع ژئوپتانسیل، بادمداری و نصف النهاری، ضخامت جو، جهت جریان در ترازهای 1000، 850 و 500 ه.پ. از داده-های شبکه ای NCEP/NCAR استفاده شد. نتایح این مطالعه نشان داد که ریزش برف در این منطقه با توجه به موقعیت جغرافیایی و دارا بودن از اقلیم خشک و نمیه خشک پدیده ای کم-بسامد بوده و در شکل گیری ریزش باران به شکل جامد یا مایع (برف یا باران) ارتفاع تاثیر بیشتری نسبت به عرض جغرافیایی دارد. ضمن اینکه بارش برف تحث تاثیر عواملی سینوپتیکی مانند پرفشار سیبری و ادغامش با پرفشار اروپایی به منظور فرارفت هوای سرد و همزمان ریزش هوای مرطوب و گرم از سامانه ی کم فشار مستقر در روی دریای عرب، خلیج بنگال و خلیج فارس میسر می گردد. لازم به بیان است که شکل گیری پرفشار سیبری در عرض های پایین تر برای ایحاد برف بسیار موثرتر است. به طوری که در این شرایط فشار مرکزی این سامانه حدود 1040 ه.پ؛ و پربند 1030 ه.پ. شرق ایران را متاثر می کند. علاوه بر آن این پژوهش نشان داد که هرگاه اعظم کشور (به ویژه بر روی رشته کوه های زاگرس) زیر استیلای پرفشار های داخلی و همگرایی بالایی قرار بگیرد در اثر چرخش واچرخندی خود در سطح زمین باعث انتقال هوای مرطوب دریای خزر به منطقه می گردد. از دیگر نتایح این مطالعه نقش رودباد قوی با سرعت 65 متر بر ثانیه در تراز 300 ه.پ؛ و گاها انحنای نصف النهاری آن در تشدید ناپایداری و صعود هوا می باشد. ریزش برف در منطقه با ضخامت 5300 تا 5400 با دمای حدود 3 درجه سلسیوس همراه است.
دلایل ژئوپلیتیکی ناامنی و توسعه نیافتگی سیستان و بلوچستان بزرگ در قرون هیجدهم و نوزدهم با رویکرد ژئوپلیتیک تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
127 - 164
حوزههای تخصصی:
سیستان و بلوچستان بزرگ در طول تاریخ طولانی خود همواره نقش ژئوپلیتیکی برای حکومت مرکزی ایران داشته است. بازی بزرگ ژئوپلیتیکی سده نوزدهم میلادی بریتانیا و روسیه در سیستان و بلوچستان، این منطقه را دستخوش تغییرات گسترده ای در تمامی ابعاد امنیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نمود که تأثیرات آن تا زمان حال نیز وجود دارد. نظریه نظام جهانی امانوئل والراشتاین بر مبنای رقابت بین کشورهای مختلف در جایگاه های متفاوت ارائه گردیده است. رقابت شدید و گسترده بریتانیا و روسیه تزاری در اواخر سده هیجدهم، سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی در شرق و جنوب شرقی ایران و مخصوصاً سیستان و بلوچستان بزرگ، علاوه بر تجزیه منطقه و تغییر جغرافیای سیاسی آن، اثرات مخربی بر اقتصاد طبیعی و سنتی آن، محیط زیست، ناامنی و در نتیجه توسعه نیافتگی این منطقه داشته است. در این پژوهش از رویکرد کیفی و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش گراندد تئوری و نرم افزار مکس کیو دی ای 2020 استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بازی بزرگ ژئوپلیتیکی بریتانیا و روسیه در سده نوزدهم میلادی از دلایل عمده ناامنی و توسعه نیافتگی سیستان و بلوچستان بزرگ بوده است