فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
102 - 117
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری تبدیل به یک صنعت بزرگ و در حال رشد در جهان شده است. سهم قابل توجه صنعت گردشگری و وابستگی فزاینده اقتصادها به درآمد آن، تجزیه و تحلیل دقیق عوامل و گرایشهای اساسی این صنعت را ضروری می سازد. نهادها، هنجارهای رسمی و غیررسمی هستند که چگونگی رفتار افراد با یکدیگر را تعیین می کنند و ریسک سیاسی و کیفیت نهادی به عنوان نهادهای یک جامعه می توانند از طریق هزینه های گردشگری بر صنعت گردشگری تاثیرگذار باشند. در این مطالعه، تأثیر کیفیت نهادی و ریسک سیاسی بر گردشگری در قالب چندین الگوی جاذبه توسعه یافته، که به ابزاری استاندارد برای تحلیل جریان تجارت/گردشگری تبدیل شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از داده های پانل و روش رگرسیونی انجام شده است. جامعه آماری شامل مطالعه 19 کشور منا طی دوره زمانی 2008 تا 2019 است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اثر کیفیت نهادی و ریسک سیاسی بر توسعه گردشگری در کشورهای منا مثبت و معنادار است. همچنین در بین چند الگوی جاذبه مطالعه، روش برآوردگر پواسون شبه راست نمایی دارای بالاترین ضریب تعیین و قدرت توضیح دهندگی است.
تأملی بر راهبرد های بازاریابی پساکرونا در صنعت گردشگری و هتل داری در جهان: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک صنعت گردشگری از حساس ترین و آسیب پذیرترین صنایع در بحران ها به شمار می رود. حوادث عمده ای همچون بحران های طبیعی، اپیدمی ها، حملات تروریستی و مدیریت نادرست فشارهایی را به این صنعت تحمیل می کنند. همچنین صنعت گردشگری همواره تحت تأثیر اجتماع و مبتنی بر تعاملات بین مردم است. شیوع ویروس کرونا بخش گردشگری جهان را با چالشی اساسی مواجه کرده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تأثیر ویروس کرونا در صنعت گردشگری و هتل داری و ارائه راهبردهای بازاریابی در طی و بعد از بحران کروناست. مطالعه حاضر از نوع مروری است که برپایه اطلاعات جمع آوری شده از جست وجوهای متعددی از منابع اینترنتی در پایگاه های انگلیسی زبان ازجمله گوگل اسکولار، امرالد، ساینس دایرکت و اسپرینگر با استفاده از واژگان کلیدی انگلیسی همچون Post-corona marketing strategies، COVID-19، COVID-19's effect on the hotel industry و COVID-19 pandemic on hospitality industry انجام شده است. گفتنی است سیزده مقاله به منزله منابع مربوطه و نهایی با هدف بررسی این موضوع انتخاب شد. داده ها پس از جمع آوری از سایت سازمان گردشگری جهانی برحسب اهداف مطالعه تحلیل کیفی شده طبقه بندی شدند. نتایج مطالعات انجام شده حاکی از آن است که گردشگری ورودی جهان با 3 تا 4 درصد رشد در سال 2020 مواجه خواهد شد؛ اما با توجه به سناریوی بیماری سارس و گسترش ویروس کرونا و پیش بینی تأثیرات اقتصادی آن، این سازمان با تغییر در پیش بینی خود، احتمال داد گردشگری جهانی در سال 2020 با رشدی معادل 1 تا 3 درصد مواجه شود.
مرور نظام مند روند جهانی پژوهش در مطالعات حوزه گردشگری ورزشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بسیاری در حوزه گردشگری ورزشی در کشور انجام شده است. اکنون زمان آن است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. این مطالعه با هدف مرور نظام مند مقاله های مرتبط با گردشگری ورزشی انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کیفی، از نظر هدف کاربردی و از جنس مطالعات ثانویه با رویکرد مرور نظام مند بوده است. نمونه پژوهش شامل مقاله های چاپ شده در نشریه های علمی پژوهشی داخل کشور در بازه زمانی 1388 تا 1398 به تعداد 104 مورد بود که از بانک های اطلاعاتNoormags ،Magiran ،Sid و Ensani استخراج شده است. مقاله ها براساس ابعاد کلی وضعیت شناختاری، ساختاری، عملکردی، و استنادی مرور شدند. ابزار جمع آوری داده ها فهرست محقق ساخته بود که روایی آن به دست خبرگان و پایایی آن از طریق پایایی مصححان تأیید شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از بسته های نرم افزاری آی مایند مپ 9 و اس پی اس اس 21 استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد که روند چاپ مقاله های بررسی شده سیر صعودی داشته است و موضوع گردشگری ورزشی بیشتر مدنظر پژوهشگران مرد با تحصیلات مدیریت ورزشی بوده است. غالب پژوهش های انجام شده در کشور در ارتباط با گردشگری ورزشی فاقد بخش مجزای مبانی نظری بوده و عمدتاً با بهره گیری از روش های کمّی و با نظرسنجی از مدیران ارشد و کارشناسان انجام شده است.عمده مقاله ها به بررسی موضوع مدیریت و برنامه ریزی گردشگری ورزشی پرداخته اند و لازم است به سایر حوزه ها بیشتر پرداخته شود. همچنین لازم است بیشتر به منشأ پژوهشی مقالات نگارش شده، وجود مبانی نظری مشخص و مستدلل، و انجام پژوهش های آمیخته، توجه شود.
مقایسه کارآمدی چهار روش هوش مصنوعی در پیش بینی خشک سالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
139-156
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یک اختلال موقتی است که خصوصیات آن از منطقه ای با منطقه دیگر متفاوت است، از این رو نمی توان تعریف جامع و مطلق برای خشک سالی بیان نمود.در تحقیق حاضر، به منظور معرفی یک روش مناسب جهت پیش بینی خشکسالی برای یک ماه آتی، چهار روش هوش مصنوعی شامل یادگیری عمیق (Deeplearning) (از شبکه الکس نت که یکی از شبکه های کانولوشن می باشد استفاده شده است)، الگوریتم K نزدیک ترین همسایه (KNN)، ماشین برداد پشتیبان چند طبقه (SVM-MultiClass) و درخت تصمیم (Decision Tree) در نظر گرفته شد. داده های بارندگی 11 ایستگاه سینوتیک استان یزد طی دوره آماری 29 ساله (1988 تا 2017) به صورت ماهانه به عنوان داده های آزمایشی مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص بارش استاندارد شده (SPI) برای نشان دادن وضعیت خشکسالی از نظر شدت و مدت در مقیاس های زمانی 1، 3، 6، 9، 12 و 24 ماهه محاسبه گردید. در ابتدا داده های بارش به عنوان ورودی شبکه های عصبی و کلاس بندی SPI به عنوان خروجی شبکه ها قرار داده شد. 80 درصد داده ها برای آموزش و20 درصد داده ها برای تست شبکه ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که تمامی شبکه ها توانایی پیش بینی خشکسالی را داشته اند، بر اساس معیار ارزیابی macro-f1 شبکه Deeplearning در مقیاس زمانی 1 ماهه با 71/22 درصد، ناکارآمدترین روش و Decision Tree با 65/64 درصد، کارآمدترین روش بوده اند، اما با افزایش مقیاس زمانی، شبکه Deeplearning عملکرد خود را بهبود بخشید، به طوریکه در مقیاس زمانی 24 ماهه با 35/65 درصد، بهترین عملکرد مربوط به شبکه Deeplearning و بعد از آن، شبکه SVM-MultiClass با 40/57 درصد، قرار گرفت.
پهنه بندی خطر سیل با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC- RAS و Arc GIS (مطالعه موردی: حوزه آبخیز چشمه کیله شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ بین المللی، سیلاب به جریان آب با دبی بالا گفته می شود که طی آن آب بالا آمده و زمینهای اطراف را که معمولاً زیر آب نیستند غرقاب می کند و به تبع آن مخاطراتی را به همراه خواهد داشت. از دیر باز به علت وجود شرایط مناسب، اکثر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این گونه مناطق صورت می گیرد. لذا در این مناطق تعیین میزان پیشروی سیلاب و ارتفاع آن نسبت به رقوم سطح زمین با توجه به دبی سیلاب با دوره های برگشت مختلف که تحت عنوان پهنه بندی سیلاب صورت می گیرد حائز اهمیت فراوانی است. در این راستا، رودخانه چشمه کیله شهرستان تنکابن دارای پهنه های وسیع حاشیه رودخانه می باشد و اکثر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در آن صورت می گیرد که با توجه به شرایط طغیانی و سیل های اتفاق افتاده، برای پهنه بندی خطر سیلاب انتخاب شد. در این تحقیق ابتدا مقاطع عرضی با استفاده از نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:1000 در محیط Arc/GIS و الحاقیه HEC-GeoRAS استخراج شدند. سپس خروجی های حاصل از HEC-GeoRAS به نرم افزار هیدرولیکی HEC- RAS وارد شد. در مدل HEC-RAS، با وارد کردن ضرایب زبری مانینگ، دبی سیل با پنج دوره بازگشت 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله مدل اجرا شده، پروفیل سطح آب در مسیر جریان برآورد شده و با استفاده از اطلاعات خروجی این نرم افزار پهنه سیل گیر برای دوره برگشت های مختلف در سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد که هر چه دوره بازگشت طولانی تر شود سطح وسیع تری از اراضی تحت تاثیر سیل قرار می گیرد. همچنین بیشترین سطح سیلابی مربوط به اراضی زراعی به وسعت 24/6 هکتار می باشد و بعد از آن اراضی مسکونی با وسعت 94/3 هکتار، جنگلی 92/2 هکتار و باغی 8/0 هکتار می باشد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس وفاداری به مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
159 - 172
حوزههای تخصصی:
وفاداری گردشگران به یک مقصد، هم به عنوان راهبرد رهبری و هم به عنوان کشتی نجات در ذهن مدیران یک مقصد نقش بسته است. ساخت و اعتباریابی مقیاس «وفاداری به مقصد» هدف پژوهش حاضر است. پژوهش حاضر با رویکرد اثبات گرایی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل گردشگرانی است که در یک سال اخیر، حداقل سه بار در مقصد گردشگری «الف» حضور داشتند. حجم نمونه از طریق دستورالعمل مربوطه، 340 نفر برآورد گردید و روش نمونه-گیری دردسترس بود. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی الکترونیکی استفاده شد. در تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی به وسیله ی نرم افزارهای SPSS26 و لیزرل 8/8 استفاده شد. پس از تحلیل عاملی اکتشافی 17 معیار وفاداری به مقصد که از ادبیات استخراج گردیده بود، 4 عامل تعیین و نام گذاری شدند که شامل: «تمجید گری و ثابت قدمی برای مقصد با 5 گویه»، «برتر بینی مقصد با 5 گویه»، «وابستگی به مقصد با 4 گویه» و «ایثارگری برای مقصد با 3 گویه» می باشند. سپس تحلیل عاملی مرتبه-ی اول و دوم انجام شد که نتایج مورد تایید و مطلوب بود. با توجه به مجموع تحلیل ها و یافته ها می توان به این نتیجه رسید که مقیاس وفاداری به مقصد از پایایی و روایی مطلوبی در جامعه گردشگران مورد بررسی، برخوردار بوده است. تمایز این مقیاس با مقیاس های پیشین در توجه به رفتار وفاداری و نه فرآیند وفادارسازی، ذهنی-عینی بودن مقیاس و قابلیت طرح گونه شناسی و بخش بندی بازار مبتنی بر این مقیاس است.
Legal Issues Tsunami in the Wake of COVID -19 and Contractual Breach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
123 - 135
حوزههای تخصصی:
As the COVID-19 pandemic rages through the world, a “tsunami” of legal and economic issues including breach of contracts occurred in the private and public sectors. In Iran and throughout the world, almost all contracts contain so-called “force majeure” clauses, which excuse a business’s non-performance if circumstances beyond their control prevent (or sometimes hinder) performance. These clauses often list out the circumstances which excuse non-performance and they may include flood, fire, terrorism, war “Act of God” and sometimes epidemic. Due to the impacts of the pandemic on the price of materials and tremendous increase in the costs, contractors try to take COVID-19 as a legal excuse (force majeure) to breach the contract. The present paper tries to answer the questions that can the contractors take force majeure as a “get out of jail free” card? Does the COVID-19 outbreak constitute force majeure and excuse non-performance of contract? And how does it affect “time of Essence” clauses in contracts? Through the critical analysis method, this article scrutinizes the legal challenges of the issue. Findings show that having a look ahead, the legislator has to redefine the meaning of force majeure in the Iranian and European law .
ژئوپلیتیک انرژی و مداخله نظامی روسیه در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
116 - 144
حوزههای تخصصی:
با آغاز رقابت های داخلی و منطقه ای در سوریه(2011)، روسیه به همراه ایران و حزب الله لبنان به حمایت دیپلماتیک و نظامی از دولت بشاراسد مبادرت کرد؛ اما از سپتامبر 2015 مسکو وارد تحولات میدانی سوریه شد. ازآنجایی که ورود روسیه به جنگ سوریه و خاورمیانه پس از فروپاشی شوروی بی سابقه است؛ بنابراین سوال مطرح در پژوهش «چرایی حمایت نظامی مستقیم روسیه در سال 2015 از حکومت بشار اسد است؟». ادعای مقاله این است از زمانی که پوتین رئیس جمهور روسیه شد(1999)، یکی از مهم ترین اهدافش تبدیل شدن روسیه به قدرت برتر در حوزه انرژی بوده است. از دید این مقاله رقابت بازیگران منطقه ای (به ویژه ترکیه) می توانست عاملی مهم در عدم دستیابی روسیه به اهدافش باشد؛ از این رو در سال 2015 با پیشروی نیروهای تروریستی تحت حمایت مستقیم ترکیه به سمت دمشق، روسیه تصمیم به دخالت مستقیم نظامی در این کشور گرفت. بنابراین فرضیه مقاله بدین قرار است «روسیه با نفوذ ژئوپلیتیک در سوریه درصدد کنترل بر یکی از مسیرهای اصلی انتقال انرژی در منطقه غرب آسیا و تبدیل شدن به قدرت برتر انرژی است».
راهبرد بهره برداری بهینه از انرژی های فسیلی در توسعه استان های مرزی (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرز و بویژه توسعه در سکونتگاههای مرزی در هر کشوری از ابعاد مختلفی حائز اهمیت بوده و از فاکتورهای دوام و قوام هر کشوری محسوب میشوند این مهم با در نظر گرفتن موقعیت ژئوپلتیکی و ژئوکالچر ایران و بویژه با وجود منابع و ذخائر طبیعی موجود در بیشتر استانهای مرزی، اهمیت ژئواکونومیک و استراتژیک این مناطق را افزون نموده و بر مسئولیت دولت و نظام ایران مبنی بر تامل بیش از پیش جهت توجه به توسعه همه جانبه در این استانها تاکید دارد. ازجمله می توان به استانهای کرمانشاه،ایلام ،خوزستان ،بوشهر،هرمزگان و...اشاره نمود که مرزو پهنه وسیعی را از غرب تاجنوب کشور را شامل می شوند . استان ایلام نیز که از جمله استانهای دارای بیشترین ذخایر انرژی فسیلی در سطح کشور می باشد ، متاثر از موقعیت جغرافیائی به عنوان یک استان محروم و فاقد توسعه وکم برخوردار به شمار رفته در حالی که یکی از راهکارهای برون رفت این استان از بحران های اقتصادی و عدم توسعه یافتگی ، مدیریت و بکارگیری انرژی های فسیلی می باشد . در این زمینه تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به بررسی وارزیابی اثر بخشی بکارگیری انرژی های فسیلی در توسعه شهرستان های استان ایلام پرداخته است . در راستای بررسی اثر بخشی بکارگیری سوخت های فسیلی در توسعه شهرستان های استان ایلام و بر مبنای مدل تاپسیس ، نتایج تحقیق نشان داد که در این زمینه شهرستان ملکشاهی با 17/16 درصد ، شهرستان دهلران با 74/12 درصد ، شهرستان سیروان با 03/11 درصدو شهرستان های ایلام و ایوان هر کدام با 08/10 درصد از جمله شهرستان هایی می باشند که توسعه انرژیهای فسیلی در محدوده آن ها و سطح استان می تواند در توسعه این شهرستان ها را به همراه داشته باشد ، در زمینه سایر شهرستان ها نیز توسعه انرژی های فسیلی نقشی در توسعه آن ها نخواهد داشت.
شناسایی مؤلفه های نهادینه سازی خدمات ترویج بازارمحور با رویکرد زنجیره ارزش برنج در مناطق روستایی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
23 - 46
حوزههای تخصصی:
بی توجهی به شرایط بازار و تأکید صِرف بر افزایش تولید یکی از مشکلات اساسی نظام های ترویج کشاورزی است. نهادینه کردن خدمات ترویج بازارمحور می تواند نقش مفید و مؤثری در افزایش کمیت و کیفیت تولید و بهینه سازی زنجیره ارزش محصولات با تمرکز بر رشد اشتغال، کارآفرینی و رونق اقتصادی در مناطق روستایی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های نهادینه سازی خدمات ترویجی بازارمحور در زنجیره ارزش برنج درمناطق روستایی مازندران در سال 1398 انجام شد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 29 نفر از خبرگان کشور صورت گرفت و برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای استقرایی استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس رویکرد زنجیره ارزش برنج، فعالیت ها به دو دسته تقسیم می شوند؛ یکی، فعالیت های اولیه شامل تأمین نهاده ها، تولید، تبدیل، بازاریابی و مصرف برنج و دیگری، فعالیت های پشتیبانی شامل ارائه آموزش های مهارتی و مشاوره، تأمین منابع مالی، مدیریت منابع انسانی، وضع سیاست های حمایتی و فراهم سازی زیرساخت های لازم به ویژه در مناطق روستایی، که این دسته دوم به عنوان مؤلفه های نهادینه سازی خدمات ترویج بازارمحور در زنجیره ارزش برنج مورد شناسایی قرار گرفت.
ارزیابی اثرات محیط زیستی واحد تولید سنگ آهن (مطالعه موردی: معدن سنگ آهن قینرجه تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
157-168
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر به منظور دستیابی به توسعه پایدار در کشور و به منظور پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست کلیه فعالیت های عمرانی و توسعه ای در کشور با در نظر گرفتن ملاحظات محیط زیستی صورت می گیرد. بر همین اساس پیش از اجرای بسیاری از پروژه های عمرانی و توسعه ای پیامدها و اثرات این گونه طرح ها بر محیط زیست منطقه شناسایی و پیش بینی گردیده و اقدامات لازم به منظور کنترل و کاهش آن ها به کار بسته می شود و این کار عموماً از طریق انجام ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح های توسعه بر اساس قوانین موجود در کشور انجام می شود. برای ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب و تحلیل دو گزینه اجرا و عدم اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری، از ماتریس ساراتوگا استفاده گردید. در این مطالعه اثرات گزینه عدم اجرا توأم با گزینه اجرای طرح ارزیابی گردید و در گزینه اجرائی آثار تمام فعالیت های پروژه بر محیط زیست مورد بررسی قرار گرفت. محوریت توجه در ارزیابی محیط زیستی بر آثار قطعی می باشد لکن اثرات احتمالی شاخص نیز مهم تلقی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج برآیند اثرات در فاز ساختمانی (108-) و در فاز بهره برداری (127+) نشان می دهد که اجرا و بهره برداری از واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب اثرات مثبت به دنبال دارد و با توجه به غالب بودن اثرات قطعی، ریز فعالیت های پروژه ی واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب، قابل اجرا می باشند.
تحلیل ظرفیت رویارویی کشاورزان در برابر مخاطره خشکسالی (نمونه موردی: کشاورزان شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
168 - 185
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر جوامع روستایی واقعیت انکارناپذیری است؛ به طوری که به عنوان تهدیدی در جهت توسعه و پیشرفت ملی قلمداد می گردد. جوامع روستایی در کشورهای در حال توسعه در معرض خطرات مربوط به تغییرات اقلیمی هستند و انطباق پذیری (سازگارسازی) برای رویارویی و واکنش مناسب با این امر ضروری است؛ ازاین رو این جوامع برای نسل های آتی خود، از استراتژی های رویارویی متنوع، به منظور پاسخگویی به تنش های زیست محیطی بهره می گیرند. هدف این مطالعه، کاربرد دیدگاهی تلفیقی در ارزیابی ظرفیت رویارویی اجتماعات روستایی در برابر خشکسالی؛ در سه بُعد آگاهی، توانایی و اقدام و با محوریت اصول چهارگانه دانش مدیریت بحران، یعنی پیشگیری، آمادگی، و مواجهه و با دو رویکرد سازه ای و غیرسازه ای، در منطقه فریمان استان خراسان رضوی، کشور ایران می باشد. مطالعه حاضر با رویکرد توصیفی - تحلیلی و ماهیت کاربردی، دو گام اساسی را دربرمی گیرد: 1) تعیین شاخص ها و معیارهای ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری با استناد به پیشینه نظری و مطالعات کتابخانه ای؛ 2) مطالعات میدانی به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در 5 دهستان و بین 170 کشاورز انجام شده است. یافته های تحقیق در تمامی ابعاد ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری بیانگر وضعیت نامناسب کشاورزان در مناطق روستایی مورد مطالعه می باشد؛ به طوری که نتایج آزمون T تک نمونه ای در ارتباط با سه بعد اصلی آگاهی(میانگین 45/2)، توانایی(میانگین 22/2)، و اقدام (میانگین 99/1) نشان از پایین تر بودن این ابعاد از سطح میانگین 3 است. همچنین نتایج آزمون ANOVA در ارتباط میان متغیر تحصیلات و گروه سنی که با مؤلفه های ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری موردبررسی قرار گرفت، نشان داد که جز در بعد غیرسازه ای ظرفیت اقدام در سنجش متغیر تحصیلات با سطح معناداری 078/0 و متغیر سن با سطح معناداری 098/0؛ در سایر موارد، تفاوت معناداری میان سطوح مختلف تحصیلی و سنی با سطوح ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون همبستگی، رابطه میان متغیر «وسعت زمین کشاورزی» با سطوح ظرفیت رویارویی در مؤلفه توانایی و در بعد مواجهه در سطح معناداری 043/0 و ضریب همبستگی 163/0 معنادار است. همچنین در مؤلفه اقدام، وسعت زمین کشاورزی در ابعاد غیرسازه ای با سطح معناداری 004/0 و ضریب همبستگی 231/0 و بعد نهادی ارتباطی با سطح معناداری 008/0 و ضریب همبستگی 214/0 ارتباط معناداری را نشان می دهند. همچنین در مؤلفه اقدام نیز با سطح معناداری 015/0 و ضریب همبستگی 196/0 نشان از ارتباط معنادار دارد.
نسبت جای نام شناسی و هویت مکانی (نمونه موردی کوه آردوشان نهاوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشِ جای نام شناسی جایگاه ویژه ای در واکاوی رخدادهای تاریخی و شناسه های فرهنگی جوامع انسانی در گذشته که امروزه جز نام، سند و نوشته از آنها به جای نمانده نقش بنیادی دارد. در این میان، موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان پایانه رخدادها و برتری فرهنگ شفاهی سبب شده که رویدادهای فرهنگی و سیاسی بسیاری از نقاط و نواحی جغرافیایی کشور طی تاریخ پنهان بمانند به گونه ای که جز نام از آنها چیزی به جای نمانده است. در این میان، واکاوی «کوه آردوشان» از دید جای نام شناسی در نزدیکی شهر نهاوند به همراه جای نام های پیرامونی این کوه کانون نوشتار حاضر است. پژوهش پیش رو که ماهیتی توصیفی– تحلیل دارد با رویکردی تاریخی در پی واکاوی جای نام شناسی کوه آردشان با بهره گیری از روش های کتابخانه ای و میدانی، دروندادهای (داده ها و اطلاعات) مورد نیاز آن گرداوری شده است. نتیجه پژوهش به استناد بُن مایه های جغرافیایی و جای نام های پیرامونی نشان داد که آردشان به معنی «جایگاه مقدس» است.
طراحی بهینه ی حیاط مرکزی در ساختمان های مسکونی در برابر باد 120روزه زابل براساس تحلیل CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
197-212
حوزههای تخصصی:
منطقه زابل یکی از مناطق باد خیز شرق ایران است. کیفیت، شدت و سرعت زیاد بادهای این منطقه موسوم به بادهای 120روزه سیستان عامل بروز مشکلات فراوان زیست محیطی و اجتماعی است. این بادها نقش موثری در حمل ماسه های کویری ایفا می کنند و تجربه تاریخی معماری و شهرسازی این منطقه معطوف به مقابله با اثرات مخرب پراکنش ماسه است. یکی از این گزینه ها جهت گیری و قرارگیری مناسب ساختمان ها است که می تواند در کاهش آسیب های ناشی از این بادها کمک کند. این مقاله به تدوین بهینه گونه حیاط مرکزی ساختمان ها در برابر بادهای 120روزه می پردازد. هدف این تحقیق تعیین نوع مانع، جهت گیری و میزان محصوریت حیاط مرکزی است به گونه ای که بتواند در دو زمینه کاهش سرعت باد و کاهش ورود آلودگی ناشی از گرد و غبار در محدوده ی ساختمان مفید واقع شود. در ابتدا مدل های مختلف حیاط مرکزی طراحی و سه بعدی گردید. شبیه سازی جریان هوا در این مدل ها با استفاده از نرم افزار شبیه سازی سیالات Flow 3D انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد؛ ساختمان هایی یا موانعی که در برابر جهت باد دارای فرم مقعر هستند؛ بیشتر از سایر گونه ها مانع ورود باد به محوطه ی سایه باد هستند. همچنین نوع جانمایی و جهت گیری ساختمان ها در برابر باد و میزان محصوریت در دو نقطه ورود و خروج باد، به همراه استفاده از موانع طبیعی می تواند در کاهش سرعت باد و کاهش ورود گرد وغبار به مجموعه تا رسیدن به حد آسایش بسیار موثر باشد.
سنجش میزان آسیب پذیری کشاورزان در برابر خشکسالی ناشی از بحران آب رودخانه زاینده رود (موردمطالعه: مناطق روستایی بخش گرکن جنوبی شهرستان مبارکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
159 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی میزان آسیب پذیری کشاورزان در سکونتگاه های روستایی بخش گرکن جنوبی از توابع شهرستان مبارکه در مواجهه با شرایط خشکسالی ناشی از بحران آب رودخانه زاینده رود است و سعی دارد به دو سؤال 1-کشاورزان در سکونتگاه های روستایی موردمطالعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی-روانی و زیست محیطی از پدیده خشکسالی ناشی از بحران آب زاینده رود به چه میزان آسیب پذیر شده اند؟ 2- کشاورزان در منطقه موردمطالعه به چه میزان از راهکارهای مواجه با شرایط خشکسالی اطلاع و آگاهی دارند؟ پاسخ دهد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق، کشاورزان روستاهای بخش گرکن جنوبی هستند که بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن (1395) بالغ بر 2027 نفر هستند که با استفاده از فرمول کوکران 178 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روایی ابزار تحقیق توسط کارشناسان مرتبط تأیید شده و پایایی گویه ها با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 85/0 به دست آمده است. برای تحلیل داده های پرسشنامه ای از آزمون های آماری (همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر، t تک نمونه ای و فریدمن) و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده است. بررسی های به عمل آمده در خصوص آسیب پذیری کشاورزان نشان داد که افزایش هزینه های تولید به عنوان مهم ترین آسیب اقتصادی، افزایش فشارهای روحی و روانی به عنوان مهم ترین آسیب اجتماعی–روانی و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی به عنوان مهم ترین آسیب زیست محیطی ناشی از بحران آب زاینده رود در منطقه بوده است. نتایج آزمون های t تک نمونه ای و فریدمن نشان داد که آسیب های اجتماعی- روانی بیش ترین میزان خسارت را در منطقه به کشاورزان وارد کرده است. بررسی میزان اطلاع و آگاهی کشاورزان از روش های مواجهه با شرایط خشکسالی نشان داد که میزان اطلاع و آگاهی کشاورزان منطقه در زمینه "شیوه های کاهش هدر رفت آب" از همه شاخص ها پررنگ تر بوده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی از دیدگاه کارشناسان نشان داد که مؤثرترین راهکار مقابله با خشکسالی در منطقه مذکور، "راهکارهای فنی آبیاری" است.
بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر قصد بازدید مجدد گردشگران پزشکی: ملاحظه نقش میانجی تصویر مقصد و اعتماد به مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
279 - 292
حوزههای تخصصی:
با افزایش روزافزون رقابت در بازار های گردشگری، مقاصد گردشگری می توانند با افزایش تعداد بازدید های مجدد گردشگران به یک مزیت رقابتی دست یابند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کیفیت خدمات بر قصد بازدید مجدد گردشگران پزشکی با توجه به نقش میانجی تصویر مقصد و اعتماد به مقصد می باشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر شامل گردشگران پزشکی داخلی از سایر استان ها بود که در سال 1397 جهت انجام معالجات پزشکی به شهر شیراز سفر کرده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و به روش هدفمند در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که پس از کسب اعتبار علمی و داشتن پایایی تکمیل گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos 24 استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که؛ کیفیت خدمات بر قصد بازدید مجدد گردشگران پزشکی تأثیر معناداری دارد، کیفیت خدمات بر تصویر مقصد و اعتماد به مقصد تأثیر معناداری دارد، تصویر مقصد بر اعتماد به مقصد تأثیر معناداری دارد، تصویر و اعتماد به مقصد تأثیر معناداری بر قصد بازدید مجدد گردشگران پزشکی دارد. اما نقش میانجی تصویر مقصد و اعتماد به مقصد تایید نگردید.
بررسی نقش میانجی رضایت گردشگر در تأثیر کیفیت ادراک شده برند مقصد بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ورزشی (موردمطالعه: منطقه شمالی استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رضایت گردشگر در تأثیر کیفیت ادراک شده برند مقصد بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ورزشی در منطقه شمالی استان البرز انجام شده است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و براساس نوع روش تحقیق توصیفی و از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. همچنین از نرم افزار SPSS 16 جهت آمار توصیفی وLisrel 8.5 جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه گردشگران ورزشی داخلی و خارجی بودند که حجم نمونه آنها ۳۸۴ نفر محاسبه گردید و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق، پرسشنامه استاندارد بوده که به منظور سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کیفیت ادراک شده برند مقصد بر رضایت گردشگر و ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ورزشی تأثیر مستقیم و معناداری دارد؛ و همچنین تأثیر رضایت گردشگر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ورزشی مستقیم و معناداراست. و ازسوی دیگر متغیر کیفیت ادراک شده برند مقصد از طریق نقش میانجی رضایت گردشگر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ورزشی تأثیر غیر مستقیم و معناداری دارد.
مخاطرات طبیعی و جابجایی سکونتگاهی روستایی: بسترها و پیامدها در روستای بلوچ آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
153-168
حوزههای تخصصی:
سالانه تعدادی از سکونتگاه های روستایی تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و یا عوامل انسانی دستخوش تغییر می شوند؛ به طوری که ادامه حیات در این سکونتگاه ها مخاطره آمیز بوده و حتی در برخی موارد ناممکن است. بدین ترتیب برنامه های جابجایی در قالب ترک مکان اولیه و ایجاد سکونتگاه های جدید در مکان دیگری مورد توجه برنامه ریزان و مدیران قرار می گیرد. این برنامه ها غالباً بدون پیامد نبوده و ابعاد مختلف زندگی ساکنین را تحت تأثیر قرار می دهند. شناسایی این پیامدها می تواند تجارب و شواهد کافی برای مدیریت سایر پروژه های جابجایی فراهم نماید. بر این اساس، مطالعه حاضر با تمرکز بر جابجایی سکونتگاهی در روستای بلوچ آباد درصدد است تا با کشف بسترهای جابجایی و تبیین ادراک ساکنین از علل جابجایی، پیامدهای ناشی از آن را شناسایی نماید. این مطالعه به شیوه قوم نگاری هدایت شد و برای جمع آوری داده ها از تکنیک های مصاحبه عمیق، مشاهده غیرمشارکتی و گروه کانونی استفاده گردید. مشارکت کنندگان شامل ساکنین روستای بلوچ آباد بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که پیامدهای جابجایی در ابعاد فیزیکی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی رخ داده و این پیامدها از یکدیگر مستقل نیستند. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ریشه در ساختارهای فیزیکی کالبدی مساکن دارند و نیز پیامدهای اجتماعی علاوه بر آنکه از جنبه های فیزیکی کالبدی نشأت می گیرند، ریشه در پیامدهای اقتصادی دارند. به طور کلی، بر مبنای نتایج می توان استنباط نمود که ساختارهای فیزیکی کالبدی آغازی برای رخداد سایر پیامدهای جابجایی به شمار می روند.
رویکرد تحلیل راداری در سنجش وضعیت تغییرات هیدرومورفوتکتونیک مرکز ایران (دشت یزد اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
پدیده فرونشست زمین، حرکت در جهت پایین سطح زمین را می گویند که به دلیل روند کند آن به سهولت قابل شناسایی و اندازه گیری نیست. مناسب ترین روش استفاده از داده های راداری و تکنیک تداخل سنجی تفاضلی است. از آنجایی که فشردگی فیزیکی و اُفت فشار از جمله عوامل اصلی فرونشست در مکان هایی هستند که آب از آنجا استخراج شده است، پهنه بندی یکپارچه D-InSAR و بررسی همزمان آن با عوامل زیر سطحی، الگوی بی هنجاری تغییر شکل که توسط عوامل زیر سطحی ایجاد شده را به خوبی نمایان می کند و نشان می دهد که کاربرد D-InSAR در پیمایش فرونشست مفید واقع شده است. بدین منظور روش تداخل سنجی تفاضلی داده های راداری D-InSAR بر روی داده های ماهواره های ENVISAT و PALSAR راداری به ترتیب از سنجنده ASAR و ALOS در بازه زمانی 1385 تا 1387 به کار گرفته شد. خشکی محیط اثر تغییر فاز ناشی از ترکیبات اتمسفر را تعدیل کرد و فقدان پوشش گیاهی چالش، همدوسی در فاز تصاویر رادار را به حداقل رسانید و امکان سنجش تغییرات را در بازه زمانی سالیانه برای داده های راداری در باند C ,L را میسر کرد. حداکثر میزان جابجایی توسط باند C برابر با 0.14 متر و توسط باند L برابر با 0.12 متر برآورد شد. در نهایت نتایج آماری آبهای زیرزمینی منطقه و میزان فرونشست برآورد شده توسط تصاویر راداری ذکر شده را به روش رگرسیون خطی مدلسازی کردیم، مقایسه میزان فرونشست با ارقام تغییرات تراز آبی مستخرج از چاه های پیزومتری نشان داد که رابطه معنا داری بین میزان فرونشست منطقه و برداشت آب زیرزمینی وجود دارد، در ارتباط با تصویر ASAR به ازای هر متر تغییر در سطح آب زیرزمینی 025/ 0 متر تغییر در ارتفاع سطح زمین خواهیم داشت و تصویر) PALSAR(HH به ازای هر متر تغییر در سطح آب زیرزمینی، 021/0 متر تغییر در ارتفاع خواهیم داشت.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تغییرات انتشار دی اکسید کربن در ایران با تأکید بر نقش شهرنشینی؛ روش تحلیل تجزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
145 - 163
حوزههای تخصصی:
استفاده گسترده از سوخت های فسیلی در بخش های مختلف حمل ونقل، صنعت، مصرف خانگی، نیروگاه ها و... با انتشار آلاینده های متعدد در اتمسفر، بروز تبعات مختلفی را برای محیط زیست و سلامتی انسان به دنبال داشته است. در به وجود آمدن چنین شرایطی عوامل مختلفی از جمله صنعتی شدن جوامع، رشد اقتصادی، رشد جمعیت، رشد شهرنشینی، تغییر سبک زندگی و ... نقش دارند. شناخت عوامل مهم تاثیرگذار و تعیین سهم هرکدام می تواند در مواجهه بهتر با این معضل زیست محیطی کمک کند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر تغییرات انتشار دی اکسید کربن با تأکید بر دو عامل مهم تغییرات جمعیتی و شهرنشینی در ایران است. این تحقیق از نظر ماهیت روش، جزو تحقیقات کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، جزو تحقیقات کتابخانه ای محسوب می شود. داده های مورداستفاده در این تحقیق، آمار مربوط به میزان دی اکسید کربن هوا، مصرف انرژی، تعداد جمعیت و نرخ شهرنشینی بین سال های 1376 تا 1395 در کشور می باشد که از گزارش های مرکز آمار ایران استخراج شده است. برای تحلیل داده ها از مدل محاسباتی تحلیل تجزیه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد هم جمعیت و هم شهرنشینی بر افزایش مصرف انرژی و انتشار دی اکسید کربن هوا نقش مهم داشته است.