فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
185 - 202
حوزههای تخصصی:
گرد و غبار در سال های اخیر به عنوان یکی از مهمترین عوامل مخاطره ساز سلامت و کیفیت محیط مطرح شده است. در استان های جنوب غربی بالاخص خوزستان به علت تکرار و طولانی بودن روزهای آلودگی این موضوع بیشتر به چشم می خورد. در این تحقیق تلاش می شود تا با اتکا به روش شبیه سازی جریان باد با استفاده از نرم افزارهای شبیه سازی سیالات به بررسی راه های طراحی نمای ساختمان های آموزشی در شهر دزفول جهت کاهش اثر مخرب گرد و غبار پرداخته شود. از این رو با استفاده از نمای دو پوسته و تعیین متغیرهایی مانند فاصله ی بین پوسته ها و میزان سطح بادگذر، تلاش شده تا علاوه بر حفظ شرایط تهویه ی طبیعی به کمک عناصر معماری میزان نفوذ گرد و غبار به فضای درونی کاهش یابد. نتایج نشان می دهد که افزایش فاصله ی بین دو پوسته منجر به کاهش سرعت جریان باد در این فضای و نشست ذرات غبار می گردد، اما این کاهش سرعت تنها تا فاصله ی 200 سانتی متر موثر خواهد بود و پس از آن تغییر محسوسی در سرعت باد اتفاق نمی افتد. همچنین استفاده از لوورهایی در مسیر باد ورودی از طریق هدایت جریان باد به بخش زیرین فضای بین دو پوسته و کاهش سطح مقطع ورود هوا منجر به کاهش سرعت باد و نشست ذرات می گردد. بررسی استفاده از لوورها با زاویه ی متغیر نشان می دهد حالت بهینه برای ایجاد شرایط تهویه ی طبیعی و کاهش نفوذ ذرات معلق به فضای داخلی زمانی رخ می دهد که زاویه ی لوورها نسبت به افق 50 درجه باشد.
بررسی ویژگی های زمین ساخت فعال در گستره رودبار با نگرش ویژه بر زمین لغزش های منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه پرجمعیت رودبار در شمال ایران، بدلیل شیب های تند توپوگرافی، مصالح سست پوشاننده شیب ها، فازهای تکتونیکی فعال، ساخت وساز جاده و راه آهن، ازمناطق مستعد رخداد زمین لغزش است. در این پژوهش، درفاز اول براساس پیمایشهای زمینی، نقشه زمین شناسی درمقیاس1:25000، تصاویر ماهواره ای و دیگر داده های منطقه رودبار،محدوده و وضعیت زمین لغزش های منطقه شناسایی شد؛ عوامل ساختاری و وزنی( باربرداری شیب) بیشترین تاثیر در وقوع این رخداد را داشته و محرک اصلی در بیشترآنها، عامل ساختاری است. این مهم نیاز به تعیین و چگونگی فعالیت های تکتونیکی برای پیش بینی و کنترل پدیده زمین لغزش در زیرساخت های عمرانی و زیست محیطی منطقه رودبار را ضروری مینماید. از این رو درفاز دوم پژوهش، از شاخص های ژئومورفیک سینوزیته جبهه کوهستان( Smf )، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره( Vf )،شیب طولی رودخانه( SL )، شکل حوضه( Bs ) و عدم تقارن حوضه زهکشی( Af ) استفاده شد. سپس نتایج شاخص ها، به صورت شاخص فعالیت تکتونیک نسبی( LAT )نشان داد که بیشتر زیرحوضه ها دارای فعالیت تکتونیکی شدید و متوسط است.از نظر گستردگی، طبقه شدید با مساحت 05/195 کیلومتر مربع (21/67 درصد) ازکل مساحت منطقه را دربر می گیرد. تلفیق مکانی پهنه های زمین لغزش های شناسایی شده در بخش اول پژوهش با پهنه های تکتونیکی استخراج شده در بخش دوم پژوهش، انطباق این پهنه ها در دو طبقه نشان می دهد. پهنه های رخداد زمین لغزش های فتلک، لویه، رودبار، فیلده، در پهنه هایی با فعالیت تکتونیکی شدید قرار گرفته و زمین لغزش های دشتگان، طلابر، تکلیم، نصفی، دولت آباد، هرزویل در پهنه های فعال تکتونیکی متوسط واقع شده است. برای جلوگیری ازخسارات آتی رخداد زمین لغزش و ارایه گزارش های دقیق تر برای هرگونه فعالیت عمرانی و زیست محیطی درمنطقه رودبار باید مطالعات تفصیلی مهندسی و زمین شناسی درمقیاس های بزرگ تر انجام گیرد.
منشأیابی و بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ذرات گرد و غبار در شهرستان سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
21 - 37
حوزههای تخصصی:
شهرستان سرخس در شمال شرقی ایران، با آب و هوایی خشک و بیابانی در استان خراسان رضوی قرار دارد. این شهرستان اگرچه در حوزه آلاینده های گازی مشکلی ندارد، اما ریزگرد ها بیشتر از گذشته باعث بروز روز های ناسالم می شود .هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، بر فراز شهرستان سرخس و شناسایی منابع و کانی های تشکیل دهنده گرد و غبار است .نمونه برداری به صورت تکرار مکانی در هنگام فصول تابستان و پاییز سال 1398 صورت پذیرفته است. این پژوهش بر روی ذرات ریز گرد با اندازه کمتر از 10میکرومتر در ارتفاع 2-4 متری از سطح زمین انجام شده است. با استفاده از روش های طیف سنجی القایی، پراش پرتوایکس، فلزات و کانی های حاضر در ذرات گرد و غبار شناسایی و با به کارگیری میکروسکوپ الکترونی و آنالیز لیزری، شکل ذرات و اندازه آن ها تعیین گردیده است. طبق نتایج به دست آمده. فلزات: کلسیم، آلومینیوم، سدیم، آهن، گوگرد، تیتانیوم، بر، منگنز، روی و استرانسیوم بالاترین میزان غلظت را در گرد و غبار روستا های تعیین شده، دارند. بررسی کانی شناسی ذرات گرد و غبار نشان می دهد که بیشترین غلظت کانی رسی تشکیل دهنده ذرات شامل: کائولینیت، کلریت، کوارتز، کلسیت، ژیبس است. کلسیم و آلومینیوم نیز با بالاترین میزان غلظت در بین فلزات محلول نشانگر منشأ خاکزاد بودن گرد و غبار منطقه می باشد. همچنین برای عناصر همانند: استرانسیوم و گوگرد و ژیبس می توان منشأ تبخیری برای آن در نظر گرفت، از سوی دیگر غلظت بالای عناصر سمی و شیمیایی شامل: آرسنیک، سرب و روی را می توان به پالایشگاه خانگیران نسبت داد. بنابراین گرد و غبار منطقه سرخس دارای سه منشأ خاکزاد، تبخیری و شیمیایی می باشد.
مفهوم سازی مدل کسب وکار گردشگری در صنایع دستی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی محتوای مدل کسب وکار در صنایع دستی اصفهان )درزمینه قلمزنی (است. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی استفاده شده است. جامعه موردمطالعه را 130 بنگاه اقتصادی فعال در زمینه قلمزنی شهر اصفهان تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است که با توجه به اشباع نظری با 15 نفر در حوزه قلمزنی مصاحبه انجام گرفت. برای تحلیل محتوای مصاحبه از روش تحلیل محتوای قراردادی استفاده شده است و محتوای 9 بعد مدل کسب وکار ارائه شده توسط استروالدر شناسایی شد، سپس از طریق روش اعتباریابی کیفی، صحت اعتبار آن ها مورد تأیید قرار گرفت و درنهایت با استفاده از روش آنتروپی شانون مقوله ها مورد اولویت بندی قرار گرفت. براین اساس، برای مضمون مشتریان چهار مقوله، مضمون ارزش پیشنهادی ده مقوله، مضمون ارتباط با مشتری سه مقوله و برای کانال ها ی توزیع سه مقوله شناسایی گردید. همچنین، مقوله ها ی احصا شده برای منابع کلیدی، فعالیت ها ی اصلی، شرکای کلیدی و هزینه ها ی شناسایی شده به ترتیب سه، دو، سه و پنج مقوله می باشد.
ارزیابی ریسک اکولوژیکی عناصر سنگین در رسوبات حاشیه جاده ها در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
17-43
حوزههای تخصصی:
فعالیت های انسانی ممکن است منجر به تجمع بیشتر فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده شود. خودروها یکی از منابع تولید فلزات سنگین در جاده ها هستند که این آلاینده ها به صورت ذرات از اگزوز یا دیگر اجزا خودرو وارد محیط شده و باعث آلودگی خاک این نواحی می شود. در این پژوهش میزان تغییرات فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده تحت تأثیر تردد وسایل نقلیه در جاده فسا- داراب (استان فارس) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه های خاک از فواصل ۵ و15 متری حاشیه جاده از دو عمق 0-15 سانتیمتری در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل (عمق و فاصله) جمع آوری گردید. مقادیر کل و قابل جذب عناصر سنگین اندازه گیری و با دستگاه جذب اتمی قرائت گردید. شاخص محاسبه شاخص مولر و فاکتور آلودگی (CF)، شاخص ریسک اکولوژیکی (RI)، شاخص بار آلودگی تاملینس ون (PLI) ک ه برای تعیین میزان آلودگی منطقه مورد مطالعه بر روی 5 عنصر کادمیوم، سرب، مس، روی و نیکل مورد محاسبه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقدار غلظت میانگین عناصر نیکل، مس، روی، کادمیوم، و سرب به ترتیب 1.20، 2.86، 9.81، 10.08، و 84.17 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که غلظت سرب و کادمیوم بالاتر از مقدار پس زمینه محلی بود. بیش ترین مقدار فلزات سنگین برای نزدیکترین فاصله از جاده یعنی ۵ متری از آن می باشد و مقدار آن ۸۶/۳۸ میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که با افزایش فاصله از جاده کاهش می یابد. شاخص زمین انباشتگی (Igeo) محاسبه شده براساس میانگین شیل و مقدار پس زمینه محلی نشان دهنده عدم آلودگی جدی منطقه به فلزات مس، روی و نیکل است و تنها کادمیوم و سرب در کلاس آلوده تا آلودگی متوسط، و آلودگی زیاد تا بشدت آلوده به ترتیب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه ها پهنه بندی به روش کریجینگ نشان داد که روی، نیکل و سرب در جنوب منطقه (نزدیکی شهر داراب)، کادمیوم در شمال (نزدیکی شهر فسا) و مس در بخش هایی از شمال، مرکز و جنوب بیشترین مقدار را داشتند.
The Role of Hollywood Cinema in Geopolitical Representation of the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
10 - 35
حوزههای تخصصی:
In recent decades, the role-playing of the media has paved the way for the emergence of a new discourse named popular geopolitics that has the potential to link public opinion to geographical policies. Researchers in the context of popular geopolitics seek to evaluate methods of representing geographical phenomena and geopolitical events in media such as cinema. The current study, given the significance of The Concept of the Political as a kind of discourse in popular geopolitics and its impact on public opinion, seeks to choose the Middle East geopolitical region as the subject of the Hollywood cinema representation to examine the structures that try to guide public opinion and increase its power in the region with the help of The Political tools such as political romanticism and political theology. In this context, selected works of cinema made during the presidencies of George W. Bush and Barack Obama between 2000 and 2015 have been selected for this analysis.
Revisiting the Rwandan Genocide: Reflections on the French-led Humanitarian Intervention(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
Humanitarian intervention is a controversial issue in international relations and it is imperative for policy makers to understand its nature and complexities. This article seeks to explain France’s humanitarian actions during the Rwandan genocide in 1994 and how they were used to protect its strategic interests in Africa and Rwanda. Retrospectively analyzing the actions of France during the Rwandan genocide would provide invaluable insights on how powerful states advance their selfish national interests under the guise of humanitarianism. France’s military intervention in Rwanda represented the attempt to weave its strategic interests with its duty under international law to respond in cases of genocide and serious violations of human rights. The descriptive analysis method is used to build the arguments of this article and the conclusion reveals that France’s actions of leading the humanitarian intervention during the Rwandan genocide were not manifestations of a benevolent foreign policy but the pursuit of its selfish goals.
The Political Economy of Gold in Geo-Economic Evolving Conditions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
209 - 233
حوزههای تخصصی:
Since the 18th century, the western world has gone through political and economic alterations. Gold has been of economic importance over thousands of years in several civilisations. It gained international economic significance during the 19th century, when several countries officially adopted the Gold Standard. With the world becoming more intertwined, gold has found new importance for economies and investors alike. It has been a safe haven during a time of economic crisis which has been reflected on its price. This paper examines the development of gold in a changing global, political and economic environment. For investors it has become a safe haven during the crisis, but how reliable is gold? How far can investors predict gold’s worth in times of crisis and what kind of crises drives gold? The interplay of global players, governments, their policies, currency strategies and large private investors have complicated the predictability of the gold price. Hence, the present study is aimed to analyze the reliability of gold when countries are headed into crises as well as economic and political impacts on the gold price, using content and data analysis method based on library resources<strong>.</strong>
واکاوی همدید اثرات حرکات واچرخندی بر بارش های سیلابی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
163-178
حوزههای تخصصی:
به علت اینکه مکانیسم حرکات واچرخندی میل به نزول و فرونشینی هوا می باشد لذا تاثیر این حرکات و موقعیت قرارگیری انها در وقوع ریزش های سیلابی قابل توجه می باشد. بدین منظور در این مقاله بارش های سیلابی دو دهه گذشته استان کرمان مورد بررسی و دو مورد از شدیدترین انها انتخاب شد. به علت تاکید این مقاله بر استان کرمان ابتدا با استفاده از شاخص آماری توزیع گامبل تیپ 1، بارش سنگین برای هر یک از ایستگاه های استان محاسبه گردید. سپس ویژگی های ترمودینامیک بارش های مورد نظر با استفاده از داده های رادیوسوند و نمودار اسکیوتی ایستگاه کرمان مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این سیلاب ها از داده های روزانه بارش 10 ایستگاه سینوپتیک استان و نقشه های فشار سطح دریا و سطوح 850، 500 و 300 هکتوپاسکال استفاده گردید. سپس آرایش الگوی همدید و روند آن در نقشه های هوا، طی یک دوره انتخابی 3 روزه بررسی شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که عامل اصلی ایجاد بارش های سیلابی در منطقه مورد مطالعه، تقویت فرود شرق مدیترانه در تروپوسفر میانی است لذا زمانی که با حرکت رو به پایین سامانه ناوه قطبی همراه باشد به سمت عرض های پایین تر منتقل شده، در نتیجه سامانه های غربی با حرکت خود از روی آب های گرم جنوبی، رطوبت زیادی را کسب کرده و سبب ریزش بارش های سنگین و قابل توجهی در منطقه می گردد. همچنین نکته قابل توجه در وقوع بارش ها وجود حرکات واچرخندی شدید بر روی ابهای جنوبی و بویژه دریای عمان می باشد که سبب تزریق هر چه بیشتر رطوبت به نواحی داخلی کشور شده و شرایط لازم را برای وقوع این گونه بارش ها فراهم می نماید.
Analyzing the Role of Security in local Societies Tourism Development Case Study: Rural Areas of Torqabeh and Shandiz County(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
116 - 134
حوزههای تخصصی:
Tourist destinations are selected by tourists based on various factors. One of the most important factors is tourist destination security. The study aims to investigate the role of security in the development of rural tourism. The methodology is descriptive-analytical. The statistical population includes 194 tourists from eight villages of Torqabeh and Shandiz County, which selected through the Cochran formula. A survey containing Likert- type scales were used for data collection. The reliability of the questionnaire was measured through Cronbach Alpha, which is acceptable. The collected data were analyzed using SPSS and Pearson Correlation test, One Sample T-test and Linear Regression, and VIKOR model. The results indicate that the security variable has a strong direct relationship with the tourism development variable (Coefficient = 0.713). In other words, security positively influences rural tourism development. In addition, the results of VIKOR model reveals that there is a different level of security for tourists in 8 tourist villages of the region; Jaghargh, Kang, and Abardeh villages are in good condition, but Noqondar, Anbaran, and Zoshk villages are at lower level in terms of tourism security and Zoshk village is at the lowest level in terms of tourism security that for the development of tourism in these villages should be considered by the authorities.
ارزیابی تغییر موقعیت رودباد جنب حاره ای مستقر بر روی ایران و آینده نگری آن براساس دو مدل اقلیمی CanESM2 و GFDL-CM3(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
99-122
حوزههای تخصصی:
قرارگیری ایران در عرضهای جغرافیایی بین 25 تا 40 درجه نیمکره شمالی سبب شده است که در طی سال رودباد جنب حاره ای، عاملی برای کنترل سامانه های رطوبتی در گستره ایران شود، به عبارتی زمانی که این رودباد در موقعیت جنوبی ایران قرار می گیرد بدلیل قدرت زیاد آن بادهای غربی به راحتی سیستم های رطوبتی را وارد کشور می کنند، اما زمانی که به عرض های شمالی در طی فصول گرم جابجا می شود از قدرت آن کاسته می شود. در سال های گذشته گزارش شده است که موقعیت رودباد در نیمکره شمالی در حال جابجایی است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی جابجایی موقعیت رودباد جنب حاره ای و تغییرپذیری آن بر روی ایران می باشد. در این تحقیق به منظور دستیابی به هدف پژوهش، در محدوده بین 30 تا 80 درجه طول شرقی در نیمکره شمالی داده سرعت باد مداری در سطوح بین 1000 تا 10 هکتوپاسکال از مرکز ملی مطالعات جوی و اقیانوسی ایالات متحده (NOAA) و همچنین خروجی مدل های گردشی شامل CanESM2 و GFDL-CM3 برای دوره تاریخی 1948 تا 2005 و دوره های آتی 2006 تا 2100 در دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 از مرکز هیئت بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC) دریافت شدند. در این مطالعه مولفه های اصلی رودباد شامل؛ سرعت هسته مرکزی رودباد و موقعیت عرض جغرافیایی می باشد. بررسی موقعیت و سرعت رودباد نشان می دهد که تغییرات موقعیت رودباد جنب حاره بر روی ایران و نواحی شرقی آن از روند تغییرات افزایشی معنی دار پیروی می کند. در حالیکه که در غرب ایران تغییرات سرعت رودباد از روند معنی داری کاهشی برخوردار است. آینده موقعیت رودباد مستقر بر روی ایران نیز بر اساس مدل اقلیمی CanESM2 و GFDL-CM3 در دو سناریوی rcp4.5 و rcp8.5 مشخص می کند که نسبت به دوره پایه در هر دو سناریو و همچنین آینده نزدیک و دور موقعیت آن به شمال جابجا خواهند شد.
بررسی سازوکار پدیده گرمباد در رشته کوه های البرز غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا ین تحقیق جهت بررسی سازوکارگرمباد در رشته کوه های البرزغربی انجام شد. ابتدا داده های دمای روزانه، متوسط و بیشینه روزانه، رطوبت نسبی کمینه، متوسط و بیشینه روزانه، سمت و سرعت باد ساعتی دوره آماری (2010-2006) گردآوری شد. برای استخراج مجموع فراوانی وقوع فون، روزهای گرم با استفاده از شاخص بالدی استخراج و با در نظر گرفتن جهت باد نسبت به موقعیت ایستگاه ها و افزایش دما نسبت به روزهای قبل به عنوان روزهای همراه با وقوع فون شناسایی گردید. بعد از آن با استفاده داده های پایگاه NCEP/NCAR نقشه ترازهای مختلف جوی ترسیم شد. سپس موقعیت هسته های پرفشار و کم فشار های همجوار بر روی نقشه ها تعیین گردید. نتایج بیانگر آن است، ایستگاه ماسوله با فراوانی 41 روز و ایستگاه آستارا و بندر انزلی با 18 روز، بالاترین و پایین ترین رخداد های پدیده گرمباد را داشتند. بررسی های انجام شده بر روی نقشه های همدیدی 35 نمونه رخداد گرمباد نشان داد که در مجموع سه گروه از مراکز واچرخندی یا پرفشار در روز های درگیر پدیده فون بر الگوی همدیدی منطقه موثر هستند. گروه اول زبانه های پرفشار سیبری که هسته های آن با توجه به فصل و شرایط همدیدی در محدوده ای ببن دریاچه بایکال و بالخاش و شمال پاکستان استقرار دارند. هسته های کم فشار بر روی دریای مازندران قرار داشته و اختلاف فشار بین زبانه پرفشار دامنه های بیرونی البرز و پهنه دریایی مازندران سبب ایجاد شیو فشاری می گردد. در این الگو جریانات چرخندی با فرارفت رطوبتی دریای مازندران بر روی دامنه های غربی ارتفاعات البرز سبب ایجاد بارش و جریان گرم حاصل از گرمایش بادررو دامنه های رو به باد باعث افزایش دما می گردد. گروه دوم واچرخند عربستان می باشد که در این نمونه ها هسته های واچرخند بر روی جنوب غرب ایران مستقر می شوند. با گسترش شمال سوی زبانه پرفشار عربستان تا شمال غرب ایران و وجود کم فشار جنب قطبی در منطقه دریای خزر با تشدید شیو فشاری باعث گردیده جریانات با راستای جنوب غربی عمود بر ارتفاعات بوزند. جریانات غربی واچرخند عربستان در یک گردش واچرخندی رطوبت دریاهای گرم جنوبی را به شمال غرب ایران فرارفت می کنند. گروه سوم ترکیبی از واچرخندهای آفریقا، مهاجر ،پرفشار سیبری و زبانه های آن عامل ایجاد شیو حرارتی و فشاری بر روی منطقه مطالعاتی و غرب ارتفاعات البرز می شوند. و زمینه شکل گیری پدیده گرمباد را فراهم می کنند.
تبیین الگوی مدیریت بحران اجتماعی با رویکرد امنیتی مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
88 - 117
حوزههای تخصصی:
اصولا بحران یک فشار زایی روانی- اجتماعی است که باعث درهم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و مدیریت بحران فرآیندی نظام یافته است که بحران های بالقوه درحوزه های مختلف را شناسایی، پیش بینی و سپس درمقابل آنها اقدامات پیشگیرانه تدوین می نماید. از این رو همواره باید مجموعه ای از طرح ها و برنامه های عملی برای مواجهه با بحران های احتمالی تنظیم گردد تا مدیران آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند. مطالعه حاضر به دنبال ارائه الگوی مدیریت بحران اجتماعی-امنیتی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور با روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد با تعداد 35 نفر از متولیان مدیریت بحران استان مصاحبه عمیق به عمل آمد. مجموعه داده های جمع آوری شده پس از طی فرایند مقایسه مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در قالب 5 مقوله؛ هویت، نفوذ، مشروعیت، مشارکت و توزیع و 3 طبقه؛ امنیتی- سیاسی، مدیریتی و اجتماعی- فرهنگی، سازماندهی شدند و نتایج حاصل از تحلیل داده ها در قالب مدل مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی ارائه گردید. اینک در این مقاله ویژگی ها و شاخص های مهم هریک از بحران های مرتبط، با توجه به شرایط محیطی استان سیستان و بلوچستان تبیین گردیده و تحلیل نهایی بیانگر ضرورت اتخاذ راهبردهای مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی در استان از طریق؛ تغییر نگرش مرکز نسبت به این استان، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثمرات توسعه ملی در منطقه، تحکیم فرآیندهای همگرایی-ملی و انسجام امنیتی و اجتماعی می باشد. این رویکرد می تواند به عنوان یک الگو برای خط مشی گذاری و تصمیم گیری در شرایط مشابه نیز بمنظور مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل بایسته های فضای شخصی از رهیافت جغرافیای سیاسی(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شخصی، خانگی، همسایگی، روستا، شهر، استان، ایالت، ناحیه، منطقه، قلمرو، استان، بخش، کشور، قاره، نیمکره وشاید سیاره از جمله مفاهیمی هستند که در جغرافیای سیاسی بررسی می شود. هریک از این فضاها دارای مفاهیم ومقاصد خاصی و متنوعی برای مردم هستند؛ یعنی تعریف هریک از این مفاهیم منوط به تعریف دیگری است. اما هر فرد یک فضای شخصی دارد، فضایی در پیرامون بدن خود با مرزهای نامرئی که در آن مزاحمان و میهمانان ناخوانده جایی ندارند. امروزه با پیشرفت فناوری و گسترش وسایل ارتباط جمعی، مسئله ی فضای شخصی نیاز به بازتعریف و نگاه تازه ای دارد. مسلماً آشنایی با این مفهوم، به فرد کمک می کند تا در ارتباطات خود، اجازه ندهد کسی از حدومرز خصوصی اش عبور کند. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از نظر روش، یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. هدف اصلی پژوهش، بررسی قلمروسازی در فضای شخصی افراد در شهر کرمانشاه است. براین اساس، این سوال همواره برای جغرافیدانان سیاسی وجود دارد که فضای شخصی در این شهر وجود دارد یا خیر؟ کیفیت و ترتیب و سلسله مراتب آن چگونه می باشد؟ برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و تحلیل آن از طریق Spss استفاده شده است. متغیرهای مورد بررسی در پژوهش عبارت اند از: فاصله صمیمانه یا حریم خصوصی، فاصله اجتماعی، فاصله عمومی، فرهنگ و فضای ارتباطی. جامعه مورد مطالعه نیز شامل کلیه افراد از طبقات و صنف های مختلف و تحصیل کرده شهر کرمانشاه می باشد و نمونه مورد مطالعه شامل 299 نفر از افراد فوق به صورت نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که هر فردی یک فضای خاصی در پیرامون خود دارد که مرزهای آن نامرئی اند؛ به عبارتی فضای شخصی در شهر کرمانشاه براساس هدفی که در فوق تعریف شد وجود دارد.
تبیین الگوی روابط قدرت های منطقه ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
37 - 74
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر الگویی برای تبیین روابط ایران با ترکیه، عربستان و اسرائیل در بحران ژئوپلیتیکی سوریه ارائه شده است. در این الگو، مهمترین ابعاد و مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مؤثر در روابط این قدرت های منطقه ای در بحران سوریه و با در نظر گرفتن اهمیت و ارتباط این ابعاد و مؤلفه ها با یکدیگر و در قالب یک مدل ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش ترکیبی انجام شده که در بخش کیفی آن و با روش گراندد تئوری الگویی جامع برای روابط قدرت های منطقه ایی در بحران سوریه طراحی شده و در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS، روابط بین عناصر الگوی حاصل در معرض آزمون کمی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی روابط قدرت های منطقه ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه از سال 2011 تا 2018میلادی، به ترتیب اهمیت تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، عوامل ژئواستراتژیکی، کدهای ژئوپلیتیکی، عوامل ایدئولوژیکی، نظام ژئوپلیتیک جهانی، نظام ژئوپلیتیک منطقه ای و عوامل ژئواکونومیکی می باشد. با توجه به اهمیت این عوامل پایدار جعرافیایی و ژئوپلیتیکی برای این کشورها، روابط این قدرت های منطقه ای براساس الگوی رقابتی مداخله ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه شکل گرفته و منجر به تداوم بحران شده است.
کاربست رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی در تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
29 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان بود. پژوهش، با رویکرد توسعه ای- کاربردی، به شیوه های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شد و تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از روش تصمیم گیری چندمعیاره دیمتل فازی (FDEMATEL) و تلفیق آن با مدل سوات (SWOT) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای «برگزاری نمایشگاه های ملی و بین المللی صنایع دستی در روستاهای هدف گردشگری و صنایع دستی»، «برقراری کامل بیمه هنرمندان برای صنعتگران حوزه صنایع دستی دارای مجوز فعالیت»، «تأسیس بازارچه های دائمی صنایع دستی در بنادر استان»، «معرفی محصولات صنایع دستی استان از طریق رسانه های آموزشی مختلف به مسئولان ارگان های دولتی در راستای هزینه کرد بودجه عمرانی»، «تمرکز بر توسعه تجارت الکترونیک محصولات صنایع دستی استان»، «تدوین اولویت های پژوهشی و هماهنگی لازم برای جذب به موقع سه درصد اعتبارات عمرانی»، «ساخت فیلم های آموزشی و تبلیغاتی و ارائه در بازارچه های فروش صنایع دستی استان»، «معرفی تعاونی های فعال صنایع دستی به سازمان های دولتی استان برای هزینه کرد یک درصد از بودجه عمرانی خرید صنایع دستی از این تعاونی ها»، «توجه ویژه از ابعاد آموزشی و تسهیلاتی به کارگاه های آسیب پذیر اقتصادی صنایع دستی استان» . «ارائه آموزش های تخصصی صنایع دستی توسط اساتید پیشکسوت به کارشناسان در راستای جلوگیری از فراموشی برخی رشته های بومی استان»، به ترتیب، از اولویت دارترین راهبردها در توسعه صنایع دستی روستاهای استان خوزستان به شمار می روند.
بررسی اثر ریزگردهای بیابانی بر صفات رویشی و عملکرد انگور عسکری در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135-152
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی اثر ریزگردها بر انگور عسکری، آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی بر روی 36 بوته در تاکستان شهر شیراز با تیمارهای ریزگرد شبیه سازی شده، شستشو و شاهد انجام شد. پس از اعمال تیمارها، کلروفیل a و b ، طول شاخه، محتوای آب نسبی برگ، وزن خشک و سطح برگ به عنوان صفات رویشی و بیوشیمیایی، تشکیل میوه، تعداد حبه در خوشه، وزن خوشه، درصد قند محلول در حبه و عملکرد به عنوان صفات زایشی انگور اندازه گیری شد. آنالیز داده ها با تجزیه واریانس و مقایسه بین میانگین ها با آزمون توکی انجام شد. نتایج نشان داد ریزگرد بیابانی منجر به کاهش صفات رویشی و زایشی انگور عسکری شد که کلروفیل های a و b به ترتیب 6/13 و 5/34 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. طول شاخه و محتوای آب نسبی برگ تحت تنش ریزگرد تغییری نکرد، اما وزن خشک و سطح برگ به ترتیب 6/61% و 4/34% نسبت به شاهد کاهش یافت و اختلاف بین تیمارها در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. شستن برگ ها باعث حذف اثر ریزگردها بر رشد رویشی بوته ها شد و اختلافی بین تیمار شستشو و شاهد مشاهده نشد. تشکیل میوه مهم ترین مرحله فنولوژی درختان باغی است که ریزگرد باعث کاهش تلقیح و تشکیل حبه در انگور عسکری شد و اختلاف آن با شاهد معنی دار بود. کاهش تشکیل حبه باعث کاهش وزن خوشه و درنهایت کاهش سه برابری عملکرد بوته شد و اختلاف آن با تیمار شستشو و شاهد در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. شستن بوته پس از پاشیدن ریزگرد باعث حذف آن از روی برگ و گل های بازشده انگور شد و عملکرد بوته را افزایش داد و با شاهد در یک طبقه قرار گرفت. وقوع پدیده ریزگرد در مرحله گرده افشانی و تلقیح می تواند تشکیل میوه و عملکرد را کاهش دهد.
برآورد مقادیر ارتفاع رواناب و دبی حداکثر سیلاب با استفاده از تلفیق مدل های اتومات سلولی و SCS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز لاویج رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
79-98
حوزههای تخصصی:
حوضه آبخیز لاویج رود عمدتاً به دلیل وضعیت توپوگرافی و فیزیوگرافی، موقعیت اقلیمی، عدم رعایت مشخصات فنی در احداث راه و ابنیه فنی و تجاوز به حریم رودخانه، زمین شناسی و دیگر عوامل مؤثر در ایجاد رواناب، دارای پتانسیل تولید سیل در برخی از مواقع سال می-باشد. در این پژوهش کارایی مدل های اتومات سلولی و SCS به منزله روش های نوین و امکان تلفیق آن ها با برنامه های GIS برای شبیه-سازی خطر سیلاب و هیدروگراف جریان برای لاویج رود مطالعه شد. از داده های کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک، DEM، داده-های بارش و ضریب زبری استفاده شد که همه لایه ها در قالب رسترهای با اندازه سلول 30×30 تهیه شدند. بخش زیادی از حوضه دارای گروه هیدرولوژیکی C و D است که نفوذپذیری کم و خیلی کم دارند؛ بدین معنی که حجم زیادی از بارش در این قسمت ها می تواند تبدیل به رواناب شود. نیمه شمالی به ویژه شمال غربی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و نیز نزدیکی به خروجی حوضه، دارای ارتفاع و عمق رواناب بسیار زیادی است. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه لاویج و در اراضی اطراف آن (دشت سیلابی رودخانه) به ویژه در پایین دست رودخانه بالاست. شبیه سازی سیلاب در حوضه لاویج رود نشان داد که علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری و شیب، پراکنش مکانی مقدار بارش عامل مهمی در تجمع رواناب به یک سمت از جریان پایین دست حوضه و تولید سیلاب است. حوضه آبخیز لاویج رود عمدتاً به دلیل وضعیت توپوگرافی و فیزیوگرافی، موقعیت اقلیمی، عدم رعایت مشخصات فنی در احداث راه و ابنیه فنی و تجاوز به حریم رودخانه، زمین شناسی و دیگر عوامل مؤثر در ایجاد رواناب، دارای پتانسیل تولید سیل در برخی از مواقع سال می باشد. در این پژوهش کارایی مدل های اتومات سلولی و SCS به منزله روش های نوین و امکان تلفیق آن ها با برنامه های GIS برای شبیه سازی خطر سیلاب و هیدروگراف جریان برای لاویج رود مطالعه شد. از داده های کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک، DEM، داده های بارش و ضریب زبری استفاده شد که همه لایه ها در قالب رسترهای با اندازه سلول 30×30 تهیه شدند. بخش زیادی از حوضه دارای گروه هیدرولوژیکی C و D است که نفوذپذیری کم و خیلی کم دارند؛ بدین معنی که حجم زیادی از بارش در این قسمت ها می تواند تبدیل به رواناب شود. نیمه شمالی به ویژه شمال غربی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و نیز نزدیکی به خروجی حوضه، دارای ارتفاع و عمق رواناب بسیار زیادی است. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه لاویج و در اراضی اطراف آن (دشت سیلابی رودخانه) به ویژه در پایین دست رودخانه بالاست. شبیه سازی سیلاب در حوضه لاویج رود نشان داد که علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری و شیب، پراکنش مکانی مقدار بارش عامل مهمی در تجمع رواناب به یک سمت از جریان پایین دست حوضه و تولید سیلاب است.
بررسی مساله رودخانه هیرمند: رهیافت نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
183 - 207
حوزههای تخصصی:
تعداد زیادی از رودخانه ها در فضای سرزمینی بیش از یک کشور جریان دارند که منجر به اختلافاتی بین کشورهای حوضه این رودها، برای استفاده از منابع آب می شوند. رودخانه هیرمند در شرق ایران نیز از چنین ویژگی برای دو کشور ایران و افغانستان برخوردار بوده و غالبا در راس مسائل دو کشور قرار داشته است. اختلافات زیادی بر سر چگونگی تقسیم آب رودخانه هیرمند وجود داشته که به رغم تلاش های متعددی که در سالهای گذشته صورت گرفته، مساله هنوز حل نشده باقی مانده است و در حال حاضر حقوق ایران در رودخانه هیرمند در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. در مطالعه حاضر، مساله تقسیم آب رودخانه هیرمند با استفاده از رهیافت نظریه بازیها و در قالب یک بازی چانه زنی بحران مورد بررسی قرارگرفته است. در این مطالعه با درنظرگرفتن هزینه های فرصت اقتصادی و سیاسی و با استفاده از ابزار نظریه بازیها سهم تعادلی دو کشور ایران و افغانستان از آب رودخانه هیرمند که می تواند منجر به توافقی پایدار بین دو کشور گردد، مورد محاسبه قرار گرفته است. همچنین نشان داده شده است که هر چه منافع افغانستان از روابط اقتصادی و سیاسی با کشور ایران افزایش یابد، سهم تعادلی ایران از آب هیرمند افزایش خواهدیافت و هر چه وابستگی اقتصادی و سیاسی ایران به افغانستان بیشتر شود، این سهم کاهش خواهدیافت. بنابراین باید با یک رویکرد جامع و با استفاده از روشهای نوین علمی، تمام جوانب در تقسیم و سهم بندی آب درنظرگرفته شود، در غیر این صورت دستیابی به توافق و امضاء قرارداد ممکن است در کوتاه مدت مشکل را برطرف نماید، اما در بلندمدت نمی تواند راهگشا باشد.
تحلیل روند سیلاب های حداکثر در حوضه کرخه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
43 - 58
حوزههای تخصصی:
سیلاب و خشکسالی دو پدیده فرینی هستند که با فراوانی های گوناگون همواره در مناطق جهان رخ خواهند داد. رخداد پدیده های فرین اقلیمی از چالش های اخیر در جهان هست. رودخانه کرخه یکی از رودخانه های سیلابی غرب ایران است که در مواقع سیلابی خسارات انسانی و زیربنایی هنگفتی ایجاد می نماید. آشکار سازی و تحلیل روند سیلاب در حوضه کرخه طی دوره آماری 98 - 1337 بر روی داده های بارش 48 ایستگاه و داده های روزانه ایستگاه جلوگیر ماژین با روش های پارامتری(خط رگرسیون) و ناپارامتری(آزمون من – کندال و زنجیره مارکف انجام گرفت. تحلیل خشکسالی نشان داد که این حوضه دارای یک خشکسالی شدید با دوره تداوم 10 ساله بوده که تاثیرات کاهشی زیادی بر آبدهی و رخداد سیلاب های منطقه داشته است(1394 - 1384). علاوه بر آن یافته های تکرار پذیری بارش ها با مدل زنجیره مارکف نشان داد که رخداد خشکسالی ها در حوضه کرخه همواره دارای احتمال وقوع بالاتری نسبت به سایر رخداد ها دارد. با اینکه بارش های سالانه دارای روند کاهشی بوده اما بارش های حداکثر روزانه در بیشتر سطح حوضه دارای روند افزایشی هستند. یافته های تحلیل روند سیلاب ها نشان داد که فراوانی رخداد سیلاب ها دارای دو دوره متفاوت با بیشترین رخداد (70 - 1337)(22 مورد در سال 1348 و 15 مورد 1351) و رخداد کمتر (98 - 1371) است اما آنچه اهمیت دارد رخداد سیلاب ها با بزرگی بیشتر و رخدادهای برای اولین بار در دوره دوم است. به نحوی که سیلاب های با دبی لحظه ای بیش از5000 و 9000 متر مکعب در دوره دوم رخ داده اند. از نتایج دیگر این تحقیق جابجای زمان رخداد سیلاب ها می باشد به گونه ای که تا سال 1371 از 64 سیلاب رخ داده 53 مورد آن در فروردین ماه است حال آنکه سیلاب های بعد از 1371 در دهه 80-1371 یک ماه زودتر در اسفندماه، 90-1380 در بهمن ماه و در دهه سوم در دی ماه رخ داده اند.