فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن مراکز نظامی و پادگان ها در داخل بافت شهری همزمان با گسترش افقی شهرها، مشکلات عدیده ای را در مأموریت های محوله پادگان و کاهش کارآیی آن به وجود آورده که این امر به خودی خود تهدیدی جدی در ایفای صحیح مأموریت ها محسوب می شود. در همین راستا مطالعات مکان گزینی به عنوان یکی از الزامات پدافند غیرعامل در جهت انتخاب نقطه ای با ضریب امنیت مکانی بالا از عناصر کلیدی در موفقیت و بقای این مراکز مطرح است. پادگان تیپ 40 مستقل ارتش اردبیل از جمله مراکز نظامی است که با توجه به رشد شهر، در حوزه مسکونی شهر قرار گرفته و با توجه به ماهیت آن، فضای وسیعی را در اختیار دارد که در صورت خروج پادگان علاوه بر به وجود آمدن فضا برای توسعه شهری، پیامدهای امنیتی که این مرکز با خود دارد نیز برطرف می شود. با توجه به قرارگیری تیپ 40 مستقل پیاده ارتش در کاربری های شهری اردبیل و لزوم انتقال آن در برنامه های توسعه تدوین شده، این پژوهش به دنبال یافتن مکانی مناسب و بهینه برای این پادگان نظامی در شهرستان اردبیل است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده که با بکارگیری سامانه های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و مدل تحلیل شبکه ای اقدام به جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات شده که پس از تعیین معیار های مناسب در مکان یابی در محیط GIS پهنه های مناسب برای ایجاد پادگان مشخص و در نهایت با استفاده از روش خطی وزن داده شده، مناطق مناسب به عنوان بهترین نقاط با اولویت های اول تا سوم برای جانمایی پادگان تعیین گردید.
نیازمندی های روستاییان برای دستیابی به معیشت پایدار (مطالعه موردی: بخش سرفاریاب- شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی نیازمندی های روستاییان در راستای معیشت پایدار در بخش سرفاریاب (شهرستان چرام)، استان کهگیلویه و بویراحمد است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی است که: در راستای دستیابی به معیشت پایدار کدام نیازمندی های روستاییان اولویت دارند؟
روش: روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. در این راستا، جامعه آماری این تحقیق، ده روستا بالغ بر ۱۷۲۵ خانوار بوده است که براساس فرمول کوکران و با خطای، ۵/۰، ۲۷۲ پرسش نامه به دست آمده و به صورت تصادفی بین مردم روستاها پخش و توزیع شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل عاملی از دیدگاه های ۲۷۲ نفر از روستاییان به ۱۴ عامل به عنوان عوامل مؤثر در نیازمندی های روستایی به منظور برقراری معیشت پایدار استخراج و نام گذاری شد؛ به طوری که عامل اول و دوم، نیازهای زیرساختی- زیربنایی (تأسیسات و تجهیزات) و عوامل نیازهای بهداشتی و درمانی روستایی هر کدام به ترتیب با تبیین بیش از ۱۳ و ۴ درصد از کل واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد و عامل های ورزشی و تجاری و نیازهای آموزش زیست محیطی، هر کدام با ۳۱/۲ و ۱۷/۲ درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر بر نیازمندی ها در راستایی معیشت پایداری روستایی را تبیین کردند و در سطح پایین ترین عامل ها قرار گرفتند.
اصلاح الگوهای رگرسیونی به کمک مدل های برنامه ریزی آرمانی و کاربرد آن در مطالعات برنامه ریزی و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی و برآورد و به تبع آن تحلیل های رگرسیونی همواره جایگاه خاص و کاربرد گسترده ای در مطالعات حوزه های مختلف علوم اجتماعی داشته است. از طرفی بکارگیری این روش ها نیز مستلزم پیش فرض هایی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و در اغلب موارد، بخصوص در علوم انسانی چندان قابل کنترل هم نیستند. مقاله حاضر سعی دارد تا با استفاده از منطق بنیادین رویکرد ریاضی برنامه ریزی آرمانی (GP) و روش های خطی بهینه یابی، بدیلی برای مدل های رگرسیون معمولی (LSM) ارایه نماید که کمتر به توزیع داده ها حساس بوده و در مقابل توزیع های غیرنرمال و بویژه وجود داده های پرت، از تنومندی بیشتری برخوردار بوده و نتایج معتبری ارایه نماید. پس از معرفی مدل مذکور با عنوان رگرسیون حداقل مقادیر مطلق خطا (LAV)، دو مدل فوق بر روی داده های حاصل از مطالعه ای در حوزه برنامه ریزی و توسعه روستایی (تحلیل عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در طرح های توسعه روستایی در شهرستان کرمانشاه) به کمک نرم افزارهای SPSS و LINDO اجرا شدند. مقایسه نتایج حاصل، حاکی از افزایش دقت برآوردهای مدل LAV در مقایسه با رگرسیون مجموع مجذورات است، بطوری که ضرایب تمامی متغیرهای مستقل (بجز متغیر سن با ضریبِ نزدیک به صفر در هر دو مدل)، بخصوص متغیرهای اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی در این مدل افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. با مطالعه عناصر بردارهای خطای برآورد در دو روش فوق نیز ملاحظه می شود که در ده مورد از دوازده روستای نمونه خطای برآورد در مدل اخیر صفر می باشد، در حالی که هیچکدام از مقادیر خطا در مدل LSM صفر نیستند و به عبارتی هیچکدام از مشاهدات دقیقا بر روی خط رگرسیونی قرار نمی گیرند. به این ترتیب ملاحظه می شود که مدل LAV با بهره گیری بیشتر از داده های جمع آوری شده و اطلاعات موجود، برآوردهای بهتر و دقیق تری را از پدیده ها و مقولات مورد مطالعه به دست می دهد
نقش مرفودینامیک رودخانهای در تنوع بخشی اقتصاد روستایی (قابلیت ها، رهیافت ها)(نمونه موردی: دهستان زرینهرود جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی جغرافیای اقتصادی منطقه مورد مطالعه (دهستان زرینه رود جنوبی) و شرح مختصر ویژگی های بخش های مختلف اقتصادی آن (کشاورزی، صنعت و معدن، خدمات)، نقش مرفودینامیک رودخانهای (از نظر مرفوژنز و پدوژنز و نیز مواد رسوبی و آبرفتی بستر رود) در رونق اقتصاد روستایی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این خصوص با انجام بررسیهای گرانولومتری بر روی آبرفت های رودخانههای زرینهرود و سیمینهرود به تحلیل دادهها و نتایج حاصل از گرانولومتری و تأثیر آن در تنوعبخشی اقتصاد روستایی منطقه پرداخته و در نهایت با توجه به روابط تعاملی بین مرفودینامیسم رودخانههای مذکور و بخش های مختلف اقتصاد روستایی در دهستان مورد نظر رهیافتها و پیشنهادهای لازم مورد اشاره قرار گرفتهاست. واژگان کلیدی: مرفو دینامیک رود خانه ای، اقتصاد روستایی، گرانولومتری، توسعه صنعتی، الگوی فضایی گردشگری
برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد شهری با تأکید بر توانمندی مالی و خط فقر مسکن (جمعیت شهری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارغ از طبقة اجتماعی و شرایط اقتصادی افراد، مسکن همواره یکی از حیاتی ترین نیازها و اولویت های اساسی خانوار است. عمده ترین عواملی که سبب تبدیل تأمین مسکن به بحران، بهخصوص برای گروه های کم درآمد شدهاند، عبارت اند از: رشد سریع جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، کاهش بعد خانوار، افزایش نرخ سودآوری بازار زمین و مسکن، کاهش تقاضای مؤثر مسکن، کاهش نرخ دسترسی و توانمندی مالی اقشار ضعیف، سوداگری شدید بازار زمین و مسکن به ضرر گروه های کم درآمد، کاهش عرضة زمین و مسکن، کم توجهی بخش خصوصی و درنهایت، سیاست های ناموفق دولتی. با وجود تجارب گوناگون برای رفع مشکل بی مسکنی و بدمسکنی اقشار کم درآمد، حل ریشه ای این مسئله، نیازمند بررسی عوامل ساختاری آن است. در این تحقیق، شرایط و شاخص های مسکن گروه های مختلف درآمدی نقاط شهری استان کردستان، به صورت تفصیلی تحلیل میشود. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شد. اطلاعات و آمار مورد نیاز آن، از پایگاه تفصیلی طرح هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران تهیه و استخراج و محاسبات لازم روی آن ها انجام شد. سپس با استفاده از نرم افزار EVIEWS خط فقر مسکن تعیین شد. نتایج نشان می دهد میزان توانمندی مالی تأمین مسکن در دهک ها با درآمد پایین، بسیار کمتر از دهک های بالاست و خط فقر مطلق مسکن در سال 1390، 50 مترمربع است که براساس آن 7/13 درصد کل خانوارهای شهری (271,238 خانوار) با 37,160 خانوار یا 124,856 نفر (بعد خانوار 63/3 نفر) در نقاط شهری استان زیر خط فقر مسکن قرار دارند و شش دهک پایین جامعه، توانمندی های لازم برای تأمین مسکن را ندارند.
شاخص شناسی فرسودگی بافت های شهری(مطالعه موردی: منطقه ۳ شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های شهرسازی معاصر ایران، مقوله بافت های فرسوده شهری و شناسایی شاخص های این بافت هاست. منطقه ۳ شهر اصفهان، بافت تاریخی با مساحت ۰۶/۲۹۹ هکتار بافت فرسوده، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. هدف از انجام پژوهش، تعیین اولویت های ساماندهی محله های فرسوده بر مبنای شاخص های فرسودگی است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و در فرآیند تحلیل از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. در راستای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه (با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی ساده، ۲۶۲ پرسش نامه در سطح ۸ محله به صورت منظم (سیستماتیک) توزیع شده اند)، نقشه و برداشت میدانی استفاده شده است. شش معیار و ۲۴ شاخص به عنوان شاخص های اثرگذار در فرآیند فرسودگی معرفی و ارزیابی شد. نتایج حاکی از آن بود که معیار کالبدی، ساختمانی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و خدماتی به ترتیب بیشترین تأثیر را در فرسودگی بافت محله ها داشته اند. به علاوه محله های جویباره، شهشهان، سنبلستان، امامزاده اسماعیل، سرچشمه، نقش جهان، سرتاوه و احمدآباد به ترتیب رتبه یک تا هشت را از نظر میزان فرسودگی کسب کرده اند و اولویت شیوه مداخله هر محله بیان شده است.
بررسی علل مهاجرت روستانشینان
حوزههای تخصصی:
تحلیل شاخص های کمی وکیفی تأثیرگذاردر برنامه ریزی مسکن استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPAS در مکان یابی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی روستاهای هدف گردشکری استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که شناخت پدیده های دنیای پیرامون، بیان واقعیت های طبیعی– انسانی و سیستم های فضایی برمبنای یک تئوریک قوی استوار هستند استفاده از مدل ها و روش های کمی به عنوان ابزاری قوی برای شناخت بهتر آن ها نیز ضروری است. امروزه در راستای قانون مند شدن علوم انسانی استفاده از ارقام و تکنیک های آماری و ریاضی در تحقیقات این علوم متداول شده است هدف این پژوهش تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPASاست. تکنیک تولید وزنی یک تکنیک بسار دقیق و ماتریس تصمیم گیری آن بر پایه داده های عینی استو برای تصمیم گیری در زمینه مسائل بسیار حساس کاربرد دارد. براین اساس در این پژوهش تأکید بر اولویت بندی روستاهای گردشگری با استفاده از تکنیک WASPASاست، بنابراین شاخص های انتخابی مبتنی بر شاخص های مکانی است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های روستاهای هدف گردشگری از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی گردشگری بهره گرفته شد. بر این اساس، 13 معیار و 48 زیر معیار شناسایی و مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به روستاهای گردشگری شد. جهت به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیر معیار است از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیر معیارهای آن محاسبه شد، سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی روستاهای گردشگری پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روستاهای درب گنبد، بیشه و ولیعصر به ترتیب قابلیت بیشتری برای توسعه و سرمایه گذاری فعالیت های گردشگری دارند و روستاهای شول آباد، حشمت آباد و ونایی به نسبت قابلیت توسعه کمتری دارند، به گونه ایی که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در توسعه پایدار روستایی (مطالعة موردی: روستای کندوان، آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روستای تاریخی و گردشگری کندوان با وجود برخورداری از شرایط و توان های محیطی و انسانی ویژه و اجرای طرح هادی، با مسائل و نارسایی های مختلفی در حوزه کالبدی روبه رو بوده و این امر بر سایر ابعاد توسعه آن نیز اثر گذاشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در وضعیت پایداری روستای تاریخی کندوان انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. برای برآورد حجم نمونه براساس فرمول کوکران، ۳۱۰ نمونه تعیین و به همین تعداد نیز پرسش نامه خانوار توزیع و تکمیل شد. برای سنجش و تحلیل آماری میزان موفقیت طرح هادی در پایداری/ ناپایداری کالبدی روستای مورد مطالعه، از آزمون Tیک نمونه ای استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در مجموع، میزان رضایت از عملکرد اجرای طرح هادی در نماگرهای مختلف مربوط به هر سه شاخص اکولوژیکی، اجتماعی- نهادی و اقتصادی در سطح پایین تر از حد متوسط بوده و می توان گفت به رغم تلاش های صورت گرفته، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی به دلیل حاکمیت نگرش بخشی و نبود رویکرد سیستمی و کلی نگر، نتوانسته در جهت رفع نارسایی ها و پایداری کالبدی نظام فضایی مورد بررسی(روستای کندوان) عمل کند.
محدودیت ها: دسترسی به منابع اطلاعاتی به ویژه سطح همکاری پایین مردم محلی در پاسخ گویی به سؤالات از مهم ترین محدودیت های این پژوهش بوده است.
راهکارهای عملی: در جهت رفع یا کاهش نارسایی های کالبدی روستای مورد مطالعه پیشنهادهایی در چهارچوب نگرش سیستمی و توسعه پایدار کالبدی به این شرح مطرح می شود: در رابطه با رفع نارسایی های کالبدی روستا لازم است برنامه ها و اقدامات اصولی انجام شود تا باعث بهبود کالبد روستا شده و تداوم هویت آن را به ارمغان آورد و ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در روند توسعه کالبدی نقاط روستایی (که می تواند ظرفیت ماندگاری جمعیت روستایی را ارتقا دهد)، ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: به رغم مطالعات صورت گرفته در زمینه بررسی اثرات و عملکرد طرح های هادی روستایی در کشور، توجه به تحلیل و ارزیابی عملکرد اجرای طرح هادی در پایداری و ناپایداری کالبدی روستای کندوان در چهارچوب شاخص های توسعه پایدار کالبدی، از مهم ترین ویژگی هایی است که اصالت و ارزش علمی این پژوهش را نشان می دهد.
علل پایین بودن بهره وری عوامل تولید در نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های مهم اقتصادی در نواحی روستایی ایران، پایین بودن بهره وری عوامل تولید است. بهره وری عوامل تولید در مناطق روستایی کشور بسیار پایین است. اقتصاد روستایی کشور تا حدود زیادی به اقتصاد کشاورزی وابسته است. در بخش کشاورزی به دلیل عدم قابلیت جذب نیروی انسانی و وجود نیروی انسانی مازاد با تمرکز نیروی کار و ساخت نیروی شاغل دارای بهره وری پایین است. بهره وری نیروی کار در سی سال گذشته رشد بسیار اندکی داشته است. عوامل موثر در پایین بودن بهره وری عوامل تولید در مناطق روستایی را می توان عمدتا به دو دسته عامل درونی و بیرونی تقسیم کرد. این عوامل مانع از شکل گیری سرمایه در مناطق روستایی شده و بر عدم برخورداری از امکانات و زیر ساخت های لازم در این مناطق موثر بوده است. نبود امکانات و زیر ساخت ها در عقب ماندگی مناطق روستایی در کشور موثر بوده است. مقاله حاضر به بررسی و بیان مهمترین علل پایین بودن بهره وری عوامل تولید و در نتیجه عقب ماندگی اقتصادی روستایی اشاره دارد. این تحقیق عمدتا به صورت اکتشافی و استفاده از منابع و اطلاعات موجود و بهره گیری از نتایج بازدیدها و مشاهدات میدانی در مناطق روستایی چندین استان کشور صورت گرفته است.
الگوهای سکونتی ایرانیان در ایالات متحد امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق سرشماری سال 1990 امریکا، شمار ایرانیان مقیم این کشور در طول دهه گذشته دوبرابر شده است. جالب توجه آن است که الگوهای سکونتی ایرانیان مهاجر، با نظریه های علمی توزیع گروه های قومی متفاوت است. ایرانیان به طور کلی به سه گروه دانشجویان، خانواده دانشجویان، و افراد تبعیدی تقسیم می شوند. با وجود آن که علت اولیه اقامت اکثر ایرانیان مقیم امریکا تحصیلات دانشگاهی بوده است و آنان می بایستی در نقاط مختلف امریکا پراکنده باشند، اکثر قریب به اتفاق آنان در دو ناحیه لس آنجلس در جنوب غرب، و واشنگتن و نیویورک در شمال شرق، تمرکز یافته اند. گروه اول ایرانیان مقیم امریکا یعنی دانشجویان، پس از سال 1975 وارد امریکا شدند، اما در دهه 1980، ورود خانواده آنان و نیز افراد تبعیدی به امریکا حضور ایرانیان را در نواحی ذکر شده چشمگیرتر کرد. در دو دهه پس از انقلاب اسلامی، نسل جدیدی از ایرانیان در امریکا در حال رشد است که به زودی تبدیل به جامعه قوی متشکلی خواهد شد. گرچه دو ناحیه ذکر شده تا سال ها هسته اصلی جامعه ایرانیان مقیم امریکا باقی خواهد ماند، الگوهای سکونتی ایرانیان در آینده به دو عامل بستگی خواهد داشت: (1) پای بندی آنان به میراث فرهنگی اجتماعی سرزمین مادی خود؛ (2) پیوستن و ادغام نسل جدید این گروه به سرزمین و جامعه ای که در آن متولد شده و رشد یافته اند.
مدرنیته و تأثیر آن بر هویت یابی زنان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر مدرنیته را منش و شیوة زندگی امروزی و جدید که به جای شیوة کهن نشسته و آن را نفی کرده است تعریف کنیم، درمی یابیم که دگرگونی های مداومی داشته و هرگز دست یافتنی نبوده است. این پدیده در مسیر تاریخی خود با مسئله تغییر شکل شهرها و رشد شهرنشینی و پیدایش نهادهای جدید اجتماعی، حضور مردم در عرصه های مختلف و ایجاد نظام های قانونی همراه شده است. مدرنیته همه ابعاد زندگی را در جهان و به ویژه در کشورهای جهان سوم مانند ایران دگرگون کرده است. یکی از مهم ترین دگرگونی ها در شهرهای ایران حضور زنان در فضای عمومی شهری است. هدف این مقاله بررسی دگرگونی های شکل گرفته در عرصه های عمومی شهری، به عنوان عرصه تجلی مدرنیته برای پذیرش زنان است. برای بررسی این تحولات، پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری مدرن که از نتایج مدرنیته به شمار می رود، انتخاب شده است. تأکید در اینجا بر دگرگونی های عرفی و ساختاری حاکم بر جامعه و نیز تأکید بر انتخابی بودن حضور در عرصه عمومی است. به عبارت دیگر، پیدایش نهادهای مدرنی مانند دانشگاه ها و مراکز آموزشی و نیز وارد شدن زنان به بازار کار، حضور آنها در عرصه عمومی را تا حد زیادی اجتناب ناپذیر کرده است. ولی اینها نمی تواند تنها عوامل گریزناپذیر حضور گسترده زنان در عرصه عمومی شهری باشد؛ بلکه دگردیسی در عرف ها، علایق، رفتار و سبک زندگی نیز تأثیر زیادی در این حضور دارد. روش تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیتِ تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از نوع پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و پیمایشیِ پرسش نامه و مصاحبه و روش های میدانی مشاهده و تجربه زیسته استفاده شده است. جامعه آماری از طریق توزیع پرسش نامه و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از زنان استفاده کننده از پارک ائل گلی به صورت تخمین شخصی 196 نفر بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، درست است که درباره نحوه حضور زنان امروزی در فضاهای عمومی نسبت به زنان سنتی دگرگونی های زیادی حاصل شده است؛ زنان از «چهاردیواری» و «اندرونی» بیرون آمده اند و امکاناتی مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و غیره شکل های جدیدی از رابطه و فرصت های زیادی برای ارتباط با بیرون از خانه را برای آنان فراهم آورده است. با وجود این، غالب زنان استفاده کننده از پارک ها همراه خانواده به پارک می روند. البته درصد کمی از زنان نیز اظهار داشته اند که به تنهایی در پارک ها حضور پیدا می کنند که نشان دهنده تأثیرات پنهان مدرنیته در شکستن بسیاری از بت های ذهنی و ارزش های سنتی حداقل در بخشی از جامعه است. یعنی با وجود اینکه حضور گسترده زنان در فضاهای عمومی ناشی از ضرورت های مدرنیته است، اما بخشی از جامعه زنان حضور در فضاهای عمومی مانند پارک را به عنوان فرصتی برای آزادی، استقلال و هویت سازی مستقل از مردان برای خود می دانند؛ مانند کسانی که برای پرسه زنی، دوست یابی، دیده شدن و دیدن به پارک می روند.
بررسی ارتباط بین خشکسالی اقلیمی و مکان گزینی روستاها (مطالعة موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت انسان ها دارد. تحقیق حاضر به روش کریجینگ و با هدف بررسی ویژگی های خشکسالی و پهنه بندی آن در سطح استان زنجان انجام شده است تا اثرات آن بر مکان گزینی روستا بررسی شود. با این هدف، شاخص SPI که شاخصی اقلیمی است و برای تعیین کمبود بارش در مقیاس های زمانی کاربرد دارد و می تواند در مقیاس های زمانی اثرات خشکسالی را بر مکان گزینی روستاها نشان دهد، انتخاب شد. این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی است که در آن با بهره گیری از نرم افزار SPSS و ARC GIS10 به تجزیه وتحلیل نقشه های اقلیمی به شیوة زمین آمار و محاسبة ضریب همبستگی پیرسون بین خشکسالی و مکان گزینی روستاها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مدل بهینه برای پهنه بندی خشکسالی در استان زنجان، مدل کریجینگ معمولی کروی با ضریب -تعیین 89/0 است. همچنین، 615 روستای استان زنجان که درحدود 256016 نفر جمعیت دارند، در خطر خشکسالی واقع شده اند. افزون براین، روستاهای استان زنجان تمایل به مکان گزینی در پهنه های مناسب تر را دارند که این نتیجه ازلحاظ کمّی، کاهش 31 روستا و 15730 نفر به ازای هر طبقه را نشان می دهد. علاوه-براین، یافته ها نشانگر این است که بین خشکسالی با تعداد روستاهای منطقه و جمعیت آن ها رابطة معنا داری وجود دارد که با توجه به عدد p-value که مقدار صفر را نشان می دهد، ارتباط دو متغیر یادشده در سطح فراتر از 01/0 معنادار است. نتایج آزمون پیرسون نشان دهندة ارتباط معنادار قوی میان متغیرهای خشکسالی با تعداد روستاها و جمعیت آن ها است.
تحلیل ابعاد اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بحران خشکسالی و آثار آن بر خانوارهای روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان زرین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید بحران خشکسالی و کم آبی از مهم ترین مشکلات موجود در مدیریت جوامع انسانی و محیط زیست محسوب می شود . هدف تحقیق حاضر بررسی آثار و پیامدهای گوناگون پدیده خشکسالی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای واقع در محدوده شهرستان زرین دشت بود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده، برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. حجم نمونه مورد مطالعه با بهره گیری از رابطه کوکران 150 خانوار بود؛ و برای تحلیل داده ها، علاوه بر آماره های توصیفی، از آزمون های استنباطی ویلکاکسون، خی دو، فریدمن و t استفاده شد. نتایج نشان داد که بحران خشکسالی های پیاپی با اثرات معنی دار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای منطقه همراه بود که از آن میان، اثرات اقتصادی این پدیده بیش از سایر ابعاد بوده و بر خروج دائمی نیروی کار از بخش کشاورزی، مهاجرت های روستایی و کاهش سطح زیر کشت تولید تأثیر گذاشته است.
توسعه تهران و دگرگونی در ساختارهای نواحی روستایی اطراف
حوزههای تخصصی:
بقا محیط طبیعی درون شهری و استفاده بهینه از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح های هادی از دیدگاه روستاییان (نمونة موردی: دهستان های میلاس و سردشتِ شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه که در دهة اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با هدف دست یابی به توسعه در مناطق روستایی، تهیه و اجرا شد، طرح هادی روستایی است که به عنوان مهم ترین سند رسمی و قانونی توسعه و عمران یک روستا در کشور ما مطرح است. این طرح جایگاهی مشابه با جایگاه طرح جامع و هادی شهری برای روستاها دارد. باوجود سرمایه گذاری های عظیمی که انجام شده است، ارزیابی صورت گرفته دربارة این طرح؛ یعنی، طرح های هادی روستایی، محدود و اندک بوده است؛ بنابراین، هدف از انجام مطالعة حاضر، ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی در دهستان های میلاس و سردشت شهرستان لردگان است. جامعة آماری این پژوهش را خانوارهای ساکن در دهستان میلاس و سردشت (3197N= ) که طرح هادی در روستاهای آن ها اجرا شده است، تشکیل می دهند. برای تعیین تعداد نمونه ها با بهره گیری از فرمول کوکران، تعداد 190 خانوار به صورت نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق پرسش-نامه است که روایی صوری آن به تأیید کارشناسان رسید و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسش نامة یادشده و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ (857/0) تأیید شد. نتایج حاکی از آن است که در زمینة اقتصادی بیش از 1/22% از افراد جامعة نمونه، بر عملکرد خوب و بسیار خوب، 5/27% درحد متوسط و 4/50% بر عملکرد ضعیف و بسیار ضعیف نظر داده اند. در بعد زیست محیطی 1/41% از پاسخ دهندگان بیان کردند بعد از اجرای طرح ها، وضعیت زیست محیطی روستا نسبت به قبل شرایط خوبی پیدا کرده است و 8/25% از پاسخ دهندگان این وضعیت را ضعیف و بسیار ضعیف تفسیر کرده اند. 1/33% از آن ها این وضعیت را به صورت متوسط ارزیابی کرده اند؛ اما در مورد شاخص کالبدی- اجتماعی بیش از 54% از افراد بر ارتقای زیاد، 7/33% نیز بر ارتقای متوسط و 7/11% بر ارتقای کم این شاخص، بعد از اجرای طرح تأکید کرده اند.
تأثیر عناصر اقلیمی و آلاینده های هوای تهران بر بیماری آسم طی سالهای 1999-1995(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه بیماری آسم با عناصر اقلیمی و آلاینده های شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت . رشد روز افزون جمعیت به تبع آن افزایش وسایط نقلیه این شهر را از سویی به خاطر شرایط توپوگرافی و عوامل طبیعی آن و از سوی دیگر آلاینده هایی که حاصل فعالیتهای افراطی انسان است به صورت یکی از آلوده ترین شهرهای جهان در آورده است ‘ که ثمره آن ناراحتیهای ریوی ‘ چشمی ‘ سردردهای مزمن و دهها بیماری دیگر است . بیماری آسم در سالهای اخیر رشد بالایی داشته است . در این راستا بیمارستانهای امام حسین ‘ امام خمینی ‘ شهداء تجریش و لقمان حکیم در نقاط مختلف تهران در طی سالهای 1999-1995 انتخاب گردید و آمار تعداد بیماران مراجعه کننده در ماههای مختلف ثبت گردید . علاوه بر آن اطلاعات دیگر از سازمان هواشناسی ‘ محیط زیست و کنترل کیفیت هوا اخذ گردید . سپس با روش آماری به تجزیه و تحلیل ارتباط این بیماری با عناصر اقلیمی و آلاینده ها در دوره های زمانی مختلف پرداخته شد . نتایج حاصله معنی دار بودن ارتباط بیماری آسم و افزایش آلاینده ها را در طی 5 سال گذشته به نحو چشم گیری نشان می دهد .