فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
430 - 445
حوزههای تخصصی:
مطالعه دقیق ابعاد زندگی انسان روستایی و شناخت دقیق آن برای طراحی و ساخت مسکن متناسب با آن نیازمند نگاه ویژه به پژوهش های مسکن روستایی از جنبه های کالبدی، فنی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. زیرا انجام پژوهش های متعدد در جنبه های مختلف مسکن روستایی می تواند سهم بسزایی در روشنگری و کاهش شکاف های تحقیقاتی مسکن روستایی داشته باشد. بررسی های به عمل آمده در این پژوهش نشان می دهد که پیشینه این موضوع در محافل علمی- دانشگاهی ایران به آغاز دهه1380 بازمی گردد و در چند سال گذشته رشد قابل ملاحظه ای یافته است. این پژوهش با روش اسنادی، سوابق مطالعاتی مسکن روستایی در حوزه نشریات علمی- پژوهشی کشور را تجزیه وتحلیل می کند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که بیشترین پژوهش ها به ترتیب در استان های خراسان شمالی، فارس، زنجان و سیستان و بلوچستان انجام شده است. مجموعه مطالعات انجام شده قابل تقسیم به نه محور: طراحی و الگو مسکن روستایی، مسکن پایدار، تحولات ساختاری-کارکردی مسکن، معماری بومی مسکن ایران،برنامه ریزی و سیاست گذاری، تسهیلات و اعتبارات، مقاوم سازی مسکن، تحلیل شاخص های مسکن و تحلیل جغرافیایی عناصر مسکن است. یافته های پژوهش بیانگر 3 رویکرد اصلی در مطالعات مسکن روستایی ایران است. 58/83 درصد از کل مطالعات انجام شده دارای روش شناسی کمی، (43/13درصد) دارای روش شناسی کیفی و 2 مورد (98/2 درصد) دارای روش شناسی ترکیبی است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد از مجموع تحقیقات مسکن روستایی در کشور تحقیق، 22/34 درصد گذشته نگر،؛ 94/11 درصد آینده نگر و 73/53 درصد نیز وضع موجود مسکن را مورد توجه قرار داده اند.
تبیین جایگاه برنامه های تلویزیونی در ارتقای سطح توسعه فرهنگی زنان روستایی (دهستان کیار غربی، شهرستان کیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه های جمعی نقش چندبعدی با جنبه های مثبت و منفی در تحولات زندگی جوامع دارند. یکی از ابعاد زندگی انسان، بعد فرهنگی است که به شدت در تأثیر رسانه های جمعی به ویژه برنامه های تلویزیونی است. توسعه فرهنگی زیربنای توسعة روستایی است و شاخص های متنوعی در حوزة نظام مهارت، نظام دانایی، نظام توانایی، افزایش سرمایه اجتماعی، حفظ و تقویت هویت فرهنگی و بهبود فرهنگ استفاده از کالاها و اماکن فرهنگی دارد. هدف این پژوهش، تبیین اثر برنامه های تلویزیونی بر توسعة فرهنگی زنان روستایی دهستان کیار غربی است. نوع پژوهش توصیفی - تحلیلی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش، زنان روستایی بالای 15 سال دهستان کیار غربی هستند که با استفاده از رابطه کوکران، 359 نفر برای نمونه انتخاب شدند. پایایی پرسش نامه با یک مطالعه راهنما (30 پرسش نامه) انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ بیش از7/0 محاسبه شد و نشان دهندة پایابودن ابزار استفاده شده بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های T، رگرسیون و تحلیل خوشه ای در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد با این که زنان روستایی دهستان کیار غربی به طور متوسط، روزانه حدود 4 ساعت از وقت خود را صرف استفاده از برنامه های تلویزیونی می کنند، تأثیر برنامه های مذکور بر توسعة فرهنگی زنان روستایی دهستان کیار غربی با میانگین 9/2، پایین تر از حد متوسط است. همچنین نتایج مشخص کرد که 10 متغیر پژوهش به طور همزمان 4/73 درصد از واریانس اثرات تلویزیون را بر توسعة فرهنگی زنان روستایی دهستان کیار غربی تبیین کرده اند؛ مهم ترین آن ها عبارتند از: توجه به مشکلات پیش روی زنان، پخش برنامه با موضوع فرهنگ مدرن (توجه کم به فرهنگ و خواسته های زنان محلی)، پخش برنامه ها در راستای ارتقای حقوق زنان و تقویت مشارکت روستاییان.
راهبردهای توسعه اکوسیستم کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره گیری از طرح آشیانه ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه های شناسایی شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به دست آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم ترین اولویت های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
عملکرد موزه های باستان شناختی و نقش آن در توسعه ی گردشگری میراث فرهنگی(مطالعه موردی: موزه خانه کلبادی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
عملکرد موزه ها به عنوان جاذبه های محوری گردشگری میراث، از اهمیت شایانی در جذب گردشگران برخوردار است. مقاله حاضر به بررسی توسعه گردشگری میراث فرهنگی با تأکید بر عملکرد نهاد موزه در شهر تاریخی ساری پرداخته است. داده های پژوهش با روش کتابخانه ای (مطالعه منابع مکتوب) و میدانی (ابزار پرسشنامه) گردآوری شده است. برای پردازش و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss و آزمون های اتا، پیرسون، تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میان نگرش زنان و مردان نسبت اهمیت توسعه گردشگری میراث در شهر ساری تفاوتی دیده نمی شود. اما نگرش این دو جنس نسبت به اهمیت عملکرد موزه متفاوت است. بعد عملکرد موزه، تأثیر معناداری بر توسعه گردشگری میراث فرهنگی داشته است. بتای محاسبه شده برای بعد عملکرد موزه خانه کلبادی، نشانگر سهم بیش از 60 درصدی آن بر توسعه گردشگری میراث فرهنگی و اهمیت عملکرد موزه است. در این خصوص باید اذعان داشت، آنچه مخاطب در موزه با آن مواجه می شود، مجموعه ای از فعالیت های تخصصی است. در حقیقت رابط میان مخاطبان و اشیاء فرهنگی صامت در موزه ها، عملکرد موزه است که عمدتاً از طریق نیروی انسانی متخصص طراحی و اجرا می شود. همچنین معیار عملکرد فنی موزه با بتای 404/0 بیشترین سهم را در توسعه گردشگری میراث داشته است که نشانگر رعایت دقیق مسائل حفاظتی در موزه است. معیار کیفیت خدمات نیز با بتای 075/0 کمترین سهم را در توسعه گردشگری میراث داشته است، این وضعیت با کمیت و کیفیت ارائه خدمات فرهنگی توسط موزه و کارکنان آن به گردشگران در ارتباط است.
واکاوی دلایل تمایل اندک گردشگران به ماندگاری در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
35 - 51
حوزههای تخصصی:
شکل گیری گردشگری شهری الگویی فضایی است که نتایج مختلفی در شهرها دارد. در این بین یکی از موضوع های مهم گرایش روزافزون شهرها، افزایش گردشگران و مدت ماندگاری آنان در شهرها به همراه تلاش برای فراهم کردن شرایط محیطی و انسانی مناسب است؛ بنابراین، تمایل گردشگران برای ماندگاری بیشتر شاخصی مهم در ارزیابی توان شهرها در بهره برداری مناسب از مزایای گردشگری به شمار می آید. در این پژوهش، رشت یکی از مقصدهای گردشگری کشور در سالیان متمادی برای مطالعه موردی انتخاب شده است. از آنجا که به نظر می رسد یکی از مشکلات اساسی در گردشگری این شهر، ماندگاری اندک گردشگران است، در پژوهش حاضر با به کارگیری روش کیفی، دلایل تمایل اندک گردشگران به ماندگاری در این شهر با استفاده از تئوری بنیانی بررسی می شود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، 43 نفر از گردشگران، متخصصان و شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. فنون به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم نیز بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافت و مصاحبه ها تا حاصل شدن مرحله اشباع تئوریک ادامه پیدا کرد. بر مبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و استخراج هفت مقوله هسته ای شامل تبلیغات، کیفیت مراکز اقامتی، هزینه، مدیریت و برنامه ریزی، ایجاد جاذبه ها، میراث فرهنگی و دسترسی به مکان ها از نتایج به دست آمده بود
تحلیل تحولات ساختار اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی و تحول در سکونتگاه های انسانی متاثر از عوامل درونی و بیرونی است که میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در شهرها رابطه مستقیم با وسعت و جمعیت دارد اما سکونتگاه های روستایی عموماً تاثیرپذیر هستند. این تاثیرپذیری علاوه بر ساختار فضایی – کالبدی بر روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز است. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون؛اقتصاد جهانی، سیاستهای بین المللی، ملی و ناحیه ای است، میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت های متغیر صورت می پذیرد که با فاصله از شهر رابطه مستقیم دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز به منظور شناخت و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی، انجام گرفته که در آن تغییرات گویه های مرتبط با ساختار اقتصادروستایی مانند؛ وضعیت اراضی زراعی و باغی، تعداد شاغلین و بیکاران، وضعیت ساختار شغل اصلی و داشتن شغل دوم مورد ارزیابی قرارگرفته همچنین در ادامه میزان اثرات توسعه کالبدی یک شهر میانه اندام (سقز) بر آنها بویژه؛ کاهش مساحت اراضی کشاورزی، کاهش فعالیتهای زراعی و دامی، بهبود و ضعیت اشتغال و اشتغال در شهر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد سنجش، ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتایج و یافته های پژوهش نشان از سرعت تحولات می دهد که نمود آن علاوه برمسائل اقتصادی، ویژگی های کالبدی و اجتماعی- فرهنگی را نیز در بر می گیرد که در این خصوص می توان به کاهش مساحت اراضی کشاورزی بدلیل الحاق به شهر (ادغام روستاهای صالح آباد و قوخ در داخل شهر پس از انقلاب) و یا تبدیل شدن به خانه باغی هایی به منظور گذران اوقات فراغت شهرنشینان اشاره نمود. همچنین می توان به از بین رفتن دامداری سنتی در روستاها، اشتغال اهالی روستاها در شهر بعنوان شغل دوم، تغییر در ساختار اشتغال اهالی از بخش کشاورزی به خدمات و صنعت نیز اشاره نمود. روستاهای پیرامونی شهر سقز که دارای مرز بلافصل هستند به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و شیوه جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
تحلیل فضایی شاخص های کالبدی مسکن با تاکید بر شهر عادل (مطالعه موردی: مناطق 22گانه کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن به عنوان شالوده اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی مسکن از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن برخوردارند. ازاین رو، شناخت وضعیت شاخص های مسکن مناسب و تلاش در جهت تحقّق سکونتگاه مطلوب و کاهش نابرابری ها، امر مهمی در بحث تحقق پذیری شهر عادل و نهایتا توسعه پایدار شهری تلقی می گردد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر سنجش و تحلیل فضایی شاخص های کالبدی مسکن درچارچوب شهر عادل است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های کمی آنتروپی شانون، تاپسیس (TOPSIS)، ضریب پراکندگی (C.V)، آمار خودهمبستگی فضایی موران و از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که شهر تهران در توزیع یکسان و دسترسی به شاخص های کالبدی مسکن، شهری عادل نیست. به طوری که الگوی توزیع فضایی شاخص های مورد مطالعه در سطح مناطق 22 گانه به صورت خوشه ای می باشد و توزیع شاخص های مورد مطالعه به صورت خوشه ای به چند منطقه (مناطق شمالی) تهران از جمله مناطق 1، 3 و 2 اختصاص دارد که به ترتیب با کسب میزان امتیاز تاپسیس 855/0، 447/0 و 385/0 رتبه های اول تا سوم به خود اختصاص داده اند. از نظر جغرافیایی توزیع شاخص های کالبدی مسکن از مناطق شمالی به سمت جنوبی، شرقی و غربی سیر نزولی داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که افتراق و ناعدالتی فضایی در توزیع شاخص های کالبدی مسکن در بین مناطق 22 گانه تهران وجود دارد و فضای غالب در مناطق، پهنه های نامناسب (27/0 درصد) و بسیار نامناسب (32/0 درصد) است.
واکاوی تغییرات مکانی هسته های جزایر حرارتی شهر ارومیه از سال (1392 تا 1395)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
37-60
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت پراکندگی تابش های حرارتی و ارتباط آن ها با انواع کاربرهای موجود، در شناخت میکروکلیمای نواحی مختلف شهرها دارای اهمیت زیادی می باشد. توسعه شهرنشینی و فعالیت های صنعتی در شهرهای بزرگ منجر به تغییرات وسیعی درمشخصات فیزیکی سطح زمین، انرژی گرمایی آزاد شده، تغییرات دما و سایر پارامترهای هواشناختی شده و جزیره گرمایی شهری را ایجاد می کند. علم سنجش از دور با استفاده از تشعشع مادون قرمز حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی ابزار مناسبی جهت محاسبه مقدار دمای سطح در نواحی وسیع محسوب می شود. در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای TIRS,OLI سنجنده لندست 8 جهت شناخت محدوده تشکیل جزایر حراتی شهر ارومیه در برهه زمانی 1392 الی 1395 استفاده شده است. نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که کمینه و بیشنه دمای شهر ارومیه طی سال 1392 تا 1395 روند صعودی داشته و این افزایش دمایی در زمین های بایر شهر به مراتب چشمگیرتر می باشد و در طی 4 سال بررسی سه منطقه اصلی شناسایی شد که تغییرات مکانی هسته جزیره حرارتی در آنها یا در حد فاصل آنها صورت می گیرد. این سه منطقه عبارتند از : شمال شهر ، غرب شهر و قسمت مرکزی شهر ارومیه، همچنین منطقه 5 شهر ارومیه با داشتن درصد بیشتری از مساحت در گرید دمایی بالا نسبت به سایر مناطق، گرم ترین منطقه شهر ارومیه شناسایی شد
ارزیابی عملکرد مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرآیند مدیریت بحران مقصدهای گردشگری(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در صنعت گردشگری به راهبردهای دانش گرا اشاره دارد و یکی از راهبردهای تجاری معاصر و مطلوب می باشد. تحقیقات اخیر که از تئوری های مدیریت راهبردی بر مبنای هوش و دانش الهام گرفته اند، نشان داده اند که ساخت و پایداری مزیت رقابتی از طریق مدیریت دانش یک موضوع مشترک برای شرکت های خدماتی می باشد. نظر به این که مقصدهای گردشگری قادر نیستند تا خود را از تحولات محیط بیرونی مصون نگه دارند، این ویژگی نیاز به یک سیستم مدیریت دانش در سراسر مقصد گردشگری که برای همه انواع سازمان ها در دسترس باشد را تأکید می نماید به نحوی که زیرساخت لازم را برای همکاری بین سازمان ها فراهم آورد. مدیریت دانش به عنوان یک سازمان دهنده مهم شناخته شده است که می تواند به مدیریت بحران مقصدهای گردشگری کمک شایانی نماید. بدین جهت پژوهش حاضر به ارزیابی مدیریت دانش سازمان های مؤثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل پرداخته و بدین منظور پنج مؤلفه شامل کسب،خلق،ذخیره سازی، تسهیم و بکارگیری دانش را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. نمونه آماری تحقیق، تعداد 120 نفر از مدیران و کارشناسان 19سازمان موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه هابا استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون T و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از ارزیابی ضعیف وضعیت مدیریت دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل می باشد به نحوی که کلیه مؤلفه های مدیریت دانش پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است. براساس یافته ها تسهیم دانش میان سازمان های موثر در فرایند مدیریت بحران شهر اردبیل نزدیک به حد متوسط ارزیابی شده و بقیه مؤلفه ها به ترتیب شامل کسب دانش، بکارگیری دانش، خلق دانش و ذخیره سازی دانش می باشد.
بررسی و تحلیل فضایی زمانی کانون های سرقت جیب بُری و کش روزنی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزهکارى از جمله مهم ترین معضلات اجتماعى در اکثر شهرهاى دنیا است که بر زندگى شهروندان تأثیرات منفى می گذارد. این مقاله با هدف شناسایی کانون های سرقت جیب بری و کش روزنی شهر سمنان و تبیین عوامل مؤثر در بروز این بزهکاری در این شهر انجام شده است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری جیب بری و کش روزنی در شهر سمنان از مدل های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده، که اطلاعات مورد نیاز از میزان و نوع جرم به صورت مراجعه از نیروى انتظامى اخذ شده است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز مربوط به سرقت جیب بری و کش روزنی بیشتر در بخش مرکزی شهر سمنان و محدوده بازار این شهر شکل گرفته است و از نظر زمانی نیز اوج وقوع این سرقت در روزهای شنبه و چهارشنبه هفته و ساعات 9 الی 13 رخ داده است. از سوی دیگر، بالا بودن میزان کاربری تجارى و کمبود یا نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان از جمله فضای سبز که نظارت رسمی بر این محدوده ها را بسیار دشوار ساخته، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است که این موضوع با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به اثبات رسید. به نظر می رسد با ساماندهی و ارتقای سرانه های تأسیساتی، تجهیزاتی و خدماتی، ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم، تعریض شبکه معابر و مکان یابی مراکز انتظامی جهت افزایش نظارت رسمی و ایجاد کاربری هایی با ساعات کاری متنوع در طول شبانه روز در این محدوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی این محدوده از تشویق ساکنان و دستگاه های زیربط از قبیل شهرداری بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی می توان امکان آسیب پذیری این فضاها و میزان وقوع جرایم را کاهش داد.
سنجش سطح پایداری اکولوژیکی شهری (مورد شناسی: منطقه یک کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
147 - 166
حوزههای تخصصی:
طی سالیان اخیر، رابطه متوازن انسان با طبیعت با توسعه شهریِ سریع و اقدامات ناسنجیده و مخرب انسان در بهره برداری بیش از حد از منابع شهری، منجر به برهم خوردن این رابطه شده و محیط های شهریِ شکننده و ناپایداری را به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پایداری اکولوژیکی شهری منطقه یک کلان شهر تبریز، با 59 مؤلفه پایداری در قالب 4 شاخص محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با استفاده از روش معادلات ساختاری(SIM) و تحلیل چند متغیّره فازی (WLC) در محیط GIS انجام شده است. در این پژوهش که با ماهیت کاربردی- عملی و روش توصیفی- تجربی است، به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ، 0.93 برآورد شد. نمونه آماری مشتمل بر 382 نفر از ساکنان منطقه یک تبریز به طور تصادفی انتخاب شده است. با استفاده از آزمون رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS، اولویت بندی شاخص های پنهان و با استفاده از آزمون بارهای عاملی در نرم افزار LISREL، شاخص های آشکار براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری اولویت بندی و خلاصه سازی شدند و برای تهیه نقشه شاخص های مؤثر، از مدل منطق فازی در قالب GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داد ه ها نشان می دهد که همه قسمت های منطقه یک کلان شهر تبریز پایدار نیست؛ به طوری که محله های شمالی در سطوح پایین پایداری اکولوژیکی شهری و محله های میانی در سطوح متوسط و محله های جنوبی و جنوب شرقی در سطوح بالای پایداری قرار دارند؛ بنابراین عوامل مؤثر در این سطوح پایداریِ ناموزون در سطح منطقه یک به ترتیب اهمیت اولویت بندی شده اند، به طوری که شاخص محیط زیستی با 46.2 درصد، شاخص اجتماعی با 30.1 درصد، شاخص اقتصادی با 19.7درصد و شاخص کالبدی با 4 درصد به ترتیب اولویت، در این پایداری نامتوازن سهیم بوده اند که با ارائه پیشنهادهایی، بر تقویت شاخص های مؤثر براساس اولویت آن ها تأکید شده است.
بررسی اثر تصویر ذهنی گردشگران فستیوال گل و گلاب قمصر و نیاسر بر کیفیت و ارزش ادراک شده از خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
تأثیرگذارترین مؤلفه های توسعه گردشگری تصویر ذهنی گردشگران می باشد. تصویر ذهنی مجموعه ای از باورها و نظراتی است که یک فرد نسبت به یک مقصد دارد. فستیوال گلاب گیری به عنوان رویدادی تأثیرگذار در توسعه گردشگری هرساله در مناطق گردشگری شهرستان کاشان برگزار می شود و بدین روی گردشگران زیادی را به خود جلب می کند. هدف این پژوهش بررسی اثر تصویر ذهنی گردشگران فستیوال گلاب گیری بر کیفیت ادراک شده از عناصر ملموس، ناملموس و ارزش خدمات در دو منطقه قمصر و نیاسر است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است. روش بررسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos تجزیه وتحلیل و مدل سازی شده است. نتایج حاکی از آن است که تصویر ذهنی گردشگران از مقصد بر کیفیت ادراک شده از عوامل ملموس و ناملموس با بارهای عاملی 87/0 و 86/0 اثر معناداری داشته است. اما اثر تصویر ذهنی مقصد بر ارزش ادراک شده با سطح معناداری بالاتر از 05/0 مورد تأیید قرار نگرفته است. همچنین اثرگذاری نقش واسط کیفیت عوامل ناملموس ادراک شده بر ارزش ادراک شده از خدمات با کسب بار عاملی 64/0 مورد تأیید قرار می گیرد. اما کیفیت عوامل ملموس ادراک شده بر ارزش ادراک شده اثر معناداری نداشته است.
تحلیل تناسب چیدمان عناصر کالبدی فضا در منطقه رشد شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران، پایتخت ایران، از گذشته تا کنون چالش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و طبیعی متعددی همچون جنگ های جهانی، گذار از سنت به مدرنیسم و پست مدرنیسم و آثار تحولات جهانی را پشت سر گذاشته است. روند شهرنشینی و شهرسازی تهران، از شکل گیری تا کنون، در کنار تغییر و تحولات متأثر از عوامل و شرایط گوناگون زمانی-مکانی داخلی و خارجی، سبب ایجاد دگرگونی هایی در شکل و محدوده شهر و بروز شرایط جدیدی، با عنوان توسعه فیزیکی و کالبدی شهر به سمت حومه، حاشیه و پیرامون شده است؛ فرایندی پویا، با توالی و تسلسل که طی آن محدوده فیزیکی و فضای کالبدی شهر در جهات عمودی و افقی ازنظر کم و کیف به طور مداوم در حال گسترش و تغییر است. تداوم این روند سریع رشد، بدون اندیشه و برنامه، ترکیب فیزیکی فضای شهر را تخریب و بنیان پایداری شهر یا منطقه شهری را دچار بی تعادلی فضا می کند. هدف این پژوهش، بررسی نحوه شکل گیری و توسعه عناصر و اشکال فیزیکی فضا و تأثیر آن بر شرایط موجود با تحلیل تناسب انتظام این عناصر در منطقه 22 تهران به مثابه یک منطقه رشد یا گذار است. در این بررسی، هدف ارزیابی تأثیر عوامل مختلفی ازقبیل دریاچه چیتگر، شکل مسکن-معماری، زیر ساخت ها، چیدمان عناصر فضای کالبدی به خصوص شهرک ها، مجموعه های ورزشی تفریحی، در ایجاد شرایط موجود و وضع آتی منطقه است. در این پژوهش، آثار مستقیم و غیر مستقیم عناصر و اشکال فضایی در ایجاد شرایط موجود از منظر رویکرد پایداری شهری در قالب تناسب عناصر کالبدی و انتظام عناصر در مواجهه با مبانی برنامه ریزی، طراحی و شهرسازی پایدار و چگونگی تحقق پایداری فضای شهری ارزیابی و تحلیل شده است.
ارزیابی شاخص های پایداری در حمل ونقل شهری با استفاده از روش تاپسیس (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
671 - 686
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شاخص های پایداری در حمل ونقل شهری کرمانشاه با هدف اولویت بندی گزینه های ایده آل در سیستم حمل ونقل این شهر ارزیابی، و بر شیوه های حمل ونقل عمومی تأکید می شود. بدین منظور، چهار گزینه تاکسی، اتوبوس، منوریل و پیاده روی به عنوان چهار شیوه حمل ونقل عمومی، با توجه به بیست شاخص در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی ارزیابی شده است. از آنجا که در پژوهش حاضر، شاخص های متفاوتی برای انتخاب گزینه ها به کار رفته است، به منظور تحلیل و ارزیابی، روش های تصمیم گیری چندشاخصه و تکنیک تاپسیس استفاده شده است. این پژوهش توصیفی است و جامعه آماری آن شامل متخصصان حوزه حمل ونقل در شهر کرمانشاه است. نمونه آماری این پژوهش شامل چهل نفرند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و درمجموع، از هر نفر بیست نکته درباره جنبه های مختلف پایداری پرسش شد. پاسخ ها در قالب طیف لیکرت پنج قسمتی دسته بندی شدند. پس از طی فرایند پیش آزمایش، سنجش روایی و پایایی آن صورت گرفت. برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شد که حدود 734/0 است. بدین ترتیب، پرسش ها سازگاری درونی دارند. پرسشنامه های نهایی بین چهل نفر از متخصصان حوزه حمل ونقل شهری شامل کارشناسان این حوزه و استادان برنامه ریزی شهری توزیع شد. مطابق نتایج، پیاده روی در رتبه اول، تاکسی و اتوبوس در رتبه دوم و منوریل در رتبه نهایی از نظر اهمیت قرار دارند. در این بین، پیاده روی به دلیل هزینه کمتر، انعطاف پذیری بیشتر، افزایش تعامل اجتماعی و حمایت از محیط زیست، امتیاز بیشتری دارد. منوریل نیز به دلیل افزایش میزان سرمایه گذاری، تأثیر بیشتر بر پراکنش شهری، و انعطاف پذیری اندک، نامطلوب ترین گزینه است. از طرفی اختلاف اندکی میان گزینه های تاکسی، اتوبوس و پیاده روی وجود دارد؛ بنابراین، برای حفظ پایداری سیستم حمل ونقل شهری، ترکیبی از عناصر تاکسی، اتوبوس و پیاده روی برای سفرهای درون شهری پیشنهاد می شود.
ارزیابی و تحلیل ترجیحات معیارهای سرزندگی شهری در خیابان ولیعصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های مشارکت دادن شهروندان در خلق فضاهای عمومی سرزنده، سنجش ادراکات، سلایق و ترجیحات آن ها از معیارهای مؤثر بر سرزندگی شهری است. در راستای این هدف، سه سکانس از خیابان ولیعصر تهران در پژوهش حاضر موردمطالعه قرار گرفت. بدین منظور، روش تحقیق ترکیبی بر اساس طرح «متوالی تبیینی» بکار گرفته شد و سه گروه از شهروندانِ مرتبط با خیابان ولیعصر شامل «کاربران عبوری»، «شهروندان مطلع» و «مغازه داران» برای نمونه گیری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده میدانی انجام شد و 7 مؤلفه کلیدی سرزندگی با 65 سؤال ارزیابی گردید. بر اساس نتایج، در نگاه کاربران خیابان ولیعصر، مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر سرزندگی این خیابان، اغلب جزو متغیرهای غیر کالبدی هستند که از میان آن ها حضور زنان در فضای خیابان، امکان پرسه زنی، اولویت پیاده بر سواره، تنوع در پوشش و رفتار و وجود امنیت اهمیت بیشتری نسبت به سایر معیارها دارند. در ادامه، برای هر یک از 7 مؤلفه سرزندگی، یک الگوی مفهومی شناسایی شد که این الگوها نشان دهنده برخی از ویژگی های اجتماعی شهر تهران بودند. همچنین تفاوت های فضایی موجود بین بخش های شمالی و جنوبی خیابان، در ارتباط با پایگاه اجتماعی اقتصادی طبقات مختلف قابل تبیین است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که فرایند برنامه ریزی برای فضاهای عمومی با رویکرد سرزندگی در یک شهر چند هویتی و طبقاتی مانند تهران، تنها در صورتی می تواند به نتیجه مطلوب برسد که دو پیش شرط اساسی «توجه به ساختارهای کلان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی» و «توجه به علایق و ترجیحات تمام کنشگران فضای عمومی» را مدنظر قرار دهد.
رابطه ارتفاع ساختمان های بلند با سلامت روان شهروندان مطالعه موردی: مجتمع سعیدیه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
51 - 62
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، بلندمرتبه سازی به عنوان یک شیوه ساختمان سازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر می رسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمان های بلند و مهم ترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهم ترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنش های روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید می کنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاه های ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنش های موجود می افزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمان های بلند بر سلامت روان شهروندان، روش های بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرم افزار تحلیل داده های MAXQDA مدل زمینه ای آن استخراج گردید. یافته ها نشان داد که ارتفاعِ ساختمان های بلند به واسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیت های چشم انداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیست محیطی، فشار روانی ایجاد می کند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنش های هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان می شود.
تاثیر بام سبز درکاربری های شهری (مطالعه موردی: امانیه اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بام سبز، باغ بام و یااجرای فضای سبز بر روی پشت بام ساختمان هاست به عبارت دیگراستفاده از پوشش گیاهی بر روی سقف ساختمان هاکه معمولا بام های سبز شهرت دارند به عنوان جایگزینی برای سقف های معمولی که منافع اقتصادی، زیست محیطی و فنی بسیاری به همراه دارند. از مناسب ترین راه ها برای مقابله با پدیده گرم شدن زمین، کاهش تولید دی اکسیدکربن و افزایش اکسیژن می باشد که این امر می تواند با افزایش سطح فضای سبز در شهرها اتفاق بیافتد. یکی از راه های افزایش فضای سبز شهری استفاده از تکنولوژی بام ها ونمای سبز شهری است. این تحقیق از نوع کاربردی است. روش تحقیق تحلیلی، توصیفی، و آماری است. در این مقاله ابتدابه معرفی بام و نمای سبز و نحوه ی تاثیرگذاری فضای سبز بر اقلیم شهری و نقش بام سبز در پایداری معماری شهرسازی و نقش واهمیت بام سبز در زندگی شهری پرداخته می شود و سپس مزایا و معایب استفاده ازاین سیستم ها در محیط شهری بررسی می شود، در انتها به منظور این امر که شهرهای کوچک پتانسیل استفاده از این سیستم ها را در راستای حل پاره ای از مشکلاتشان دارند به بررسی محدوده ای از شهر اهواز به منظور تاثیر بام سبز بر کاربری های شهری دارد پرداخته می شود. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه به طورکلی از (36) هکتار کل مساحت محدوده 13 هکتار (حدود 36. 54 درصد)به کاربری های عمومی دولتی اختصاص دارد، که قابلیت احداث بام سبز را داردکه این مقدار تنها با احتساب فضای بام کاربری های عمومی دولتی می باشد و در صورتی که بناهای مسکونی نیز این سیستم را اجرا کنند تحول بزرگی در مساحت فضای سبز محدوده و به تبع آن افزایش کیفیت محیط شهری بوجود می آید. سبزکردن بام ها در محله امانیه می تواند تاثیر زیادی در جلوگیری از انتشار گردوخاک و آلاینده ها و کاهش درجه حرارت و تلطیف هواداشته باشد و میکرو کلیمای شهر توسط بام های سبزبه علت عمل تعرق از سطح گیاهان خنک ومطبوع می شود.
ظرفیت سنجی فرم محلات بر اساس الگوی شهر فشرده مطالعه موردی: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
79 - 95
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه شهری پایدار شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری مطلوب است. هدف این مطالعه سنجش ظرفیت فرم محلات بر مبنای الگوی فشرده است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از بلوک های آماری سال 1390 مرکز آمار ایران استفاده شده است. برای استخراج و طبقه بندی اطلاعات این پژوهش از نرم افزار (GIS) بهره گرفته شده است. از روش آنتروپی برای تعیین میزان اختلاط محلات 22 گانه شهر استفاده شده است، و به منظور رتبه بندی فرم محلات از روش کوپراس (COPRAS) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های اصلی مرتبط با فرم فشرده از وضعیت مطلوبی در محلات شهرک ساحلی، شهرک دانشگاه، شهرک آزادگان و نخست وزیری برخوردارند و این محلات از شرایط مساعدتری برای پیاده سازی الگوی فشرده برخوردارند، ولی محله هایی مثل بی بی سرروزه که مقدار Qj به دست آمده بیشترین اختلاف را با سایر محلات دارد از کمترین پتانسیل و ظرفیت لازم برخوردار است. طبق نتایج الگوی رشد در اکثر محلات، فرم پراکنده ای را نشان می دهد که در صورت توجه به مزایای فرم فشرده و در سایه برنامه ریزی صحیح و مدیریت کارآمد، می تواند پایداری بیشتری را برای محلات ایجاد نماید.
مطالعه مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاها طی دو دهه ی اخیر (مورد شهرستان قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی در واقع فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهاد ها است. مدیریت روستایی از سالیان متمادی در برنامه های عمرانی کشور وجود داشته و بااینکه در هر مقطعی از فعالیت خود با اسمی خوانده شده ولی مدیریت خود را در روستاهای ایران اعمال کرده است. کدخدا، دهبان، همیار، دهیار و...گونه های مدیریت روستایی در ایران بوده است. اثرات توجه به بعد نهادی- مدیریتی در برنامه های توسعه در بعداز پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته اما با برچیده شدن نظامهای پیشین، روستاهای ایران تا سالیان اخیر از یک نظام مدیریتی ثابت برخوردار نبوده و عدم مدیریت واحد روستایی باعث مشکلات و معضلات عدیده ای در سطح روستاها شده بود تا اینکه در سالهای اخیر قانون تشکیل دهیاری ها به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از عملی شدن این قانون از ابتدای دهه هشتاد مدیریت روستاها به دهیاری ها واگذار گردید. یکی از کارکردهای مهم دهیاری ها نقش آنها در برنامه ریزی توسعه روستایی براساس خواست و نیازهای مردم روستا می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها و اطلاعات از طریق روش هایاسنادی- کتابخانه ای و میدانی- پشمایشی به بررسی مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاهای شهرستان قائمشهرطی دو دهه ی اخیر پرداخته شده است. به منظور بررسی و رسیدن به اهداف تحقیق دو نوع پرسشنامه اختصاصی روستا (مدیران و کارشناسان روستایی) و پرسشنامه ی عمومی روستا تهیه و تکمیل گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد که برنامه های دولت طی دو دهه ی اخیر در برنامه پنجم در مقایسه با سایر برنامه های بعد از انقلاب، بیشتر به بعد نهادی- مدیریتی توجه داشته و در همین راستا مدیران محلی نیز مشکلات روستائیان را پیگیری نموده و در مجموع فعالیتهای دهیاران، منجر به توسعه روستایی در سطح روستاهای محدوده مورد مطالعه شده است.
تحلیل و بررسی چالش های بازارچه های مرزی در ایران: مطالعه موردی بازارچه های مرزی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که یکی از ظرفیتهای کشورها برای توسعه مبادلات اقتصادی، مناطق مرزی هستند، تأسیس بازارچههای مرزی مشترک در نقاط صفر مرزی ایران و کشورهای همسایهیکی از راهکارهایی است که به منظور توسعه اقتصادی مناطق مرزی و اشتغالزایی و نیز جلوگیری از روند مهاجرت مرزنشینان از سوی وزارت کشور در نظر گرفته شده است. با وجود این هدف اما بازارچههای مرزی برای ایفای نقش خود با چالشهایی عمدهای مواجهه هستند. هدف این مقاله تحلیل و بررسی چالشهای بازارچههای مرزی در ایران با تأکید بر بازارچههای مرزی استان بوشهر است. سؤال اصلی مقاله این است که بازارچههای مرزی در ایران و به ویژه استان بوشهر با چه چالشهایی مواجهه هستند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح میشود از جمله این که بازارچههای مرزی دارای چه پیشینهای در ایران و جهان هستند و این که چه نظریاتی برای تحلیل این بازارچهها ارائه شده است؟ فرضیهای که در این مقاله برای پاسخگویی به این پرسش طراحی شده است این است که به نظر میرسد که بین عدم امنیت مرزی، نوسانات نرخ ارز و نرخ تورم و عدم ثبات وضعیت سیاسی کشور و چالشهای بازارچههای مرزی رابطه معناداری وجود دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است، با استفاده از دادههای پرسشنامهای جمع آوری شده در سال 1394 از نمونه 200 نفری در استان بوشهر (فعالان اقتصادی) و روشهای آمار استنباطی و آزمون ناپارمتریک دوجملهای و فریدمن و نرم افزار SPSS به شناخت تهدیدها و عوامل مؤثر بر عملکرد بازارچههای مرزی در استان بوشهر پرداخته شود. برای روایی و پایایی پرسشنامه، از آزمون آلفای کورنباخ استفاده شده است. نتایج این مقاله نشان میدهد که کیفیت راههای ارتباطی، امکانات رفاهی و خدماتی موجود در مسیر راههای منتهی به بازارچههای مرزی، رقابتپذیری ضعیف کالاهای داخلی نسبت به کالاهای خارجی، عدم امنیت مرزی، نوسانات نرخ ارز و نرخ تورم و عدم ثبات وضعیت سیاسی کشور از عوامل تهدیدآمیز در بازارچههای استان بوشهر به شمار میآیند و عواملی نظیر هزینههای حمل و نقل، حمایتهای بیمهای شاغلین و توسعه روابط تجاری با کشورهای همجوار بر عملکرد بازارچههای مرزی تأثیر معنادار دارد.