فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۰۱ تا ۵٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی مسائل و موانع موجود در روستاها به منظور تحقق توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان کیار با تأکید بر کارآفرینی پرداخته است چرا که یافتن موانع توسعه پایدار روستاها در کنار مزیت سنجی منطقه می تواند راهکار های موثر برای توسعه پایدار روستا را مشخص نماید. روش تحقیق در این مطالعه، اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش افراد ساکن در سکونتگاه های روستایی شهرستان کیار، مسئولان و کارشناسانِ استان چهارمحال و بختیاری می باشند. از افراد ساکن در روستاهای شهرستان کیار براساس فرمول کوکران 380 نفر، از بین کارشناسان 120 نفر و مسئولان صاحب نظر 83 نفر به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی برای حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین 31 مانع توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی با نگاه کارآفرینی تأثیر دارد و در پنل تخصصی با صاحب نظران به جمعبندی رسید، از نظر وجود مسئله، شدت مسئله و میزان اعتقاد به شدت، با روش فازی مورد ارزیابی و پس از آن با استفاده از روش بارِ عاملی نظرات هر گروه محاسبه و شدت تلفیقی به روش تحلیل عاملی محاسبه گردید. بر اساس نتایج این مطالعه نبود نوآوری در رابطه با تعامل بین محیط زیست و انسان، ورود سازمان های متعدد مداخله گر در روستا و فقدان مدیریت یکپارچه روستا ها، مهارت پایین مردم در کسب و کار ها، نداشتن اطلاعات از بازار های کسب و کار و نبود نهاد های مشاوره ای مانند کلینیک های کسب و کار از مهمترین موانعی هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و از شدت بالایی برخوردارند. همچنین اولویت بندی 31 مسئله موجود در روستاهای شهرستان کیار مشخص گردید.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
تحلیل فضایی سرزندگی در فضاهای شهری مطالعه موردی پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 124
حوزههای تخصصی:
تقویت و گسترش فضاهای عمومی شهری، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری موردتوجه برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. سرزنده ساختن حیات شهری مستلزم انسانی کردن و بعد انسانی دادن به آن است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت کالبدی- فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران به منظور ایجاد محیطی سرزنده جهت جذب جمعیت و گذران اوقات فراغت است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاخص ها و داده های مورداستفاده به شیوه اسنادی و برداشت میدانی محیط جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. تحلیل ها نشان می دهد بیش از نیمی از مساحت محدوده را کاربری های نامناسب برای پیاده روی و فراغت تشکیل می دهد و نزدیک به 65 درصد فعالیت های ارائه شده در محدوده جاذب جمعیت نیستند، همچنین وضعیت دسترسی به محدوده با حمل ونقل عمومی و خصوصی مناسب ارزیابی شده است. اکثر افرادی که در محدوده بودند از مناطق هم جوار آمدند و افراد کمتری از مناطق شمالی و غربی به محدوده آمدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است برنامه ریزی و طراحی محیط ساخته شده نقش بسزایی در گسترش پیاده روی دارد، زیرا در قسمت های شمالی محدوده با توجه به اینکه کاربری ها و فعالیت های متنوع و منعطف تری نسبت به بخش های میانی و جنوبی دارد، تراکم جمعیت بیشتر و عابران پیاده بیشتری در آن بخش تردد می کنند و دیگر اینکه برای افزایش قابلیت پیاده روی و سرزندگی محیط علاوه بر محدودیت دسترسی اتومبیل باید به ساختار محیط و کالبد آن هم توجه شود.
ارزیابی اثرات دلبستگی مکانی بر میزان تاب آوری اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 88
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان برخاسته از فعالیت ها و تعاملات بین انسان-مکان و انسان –انسان در یک مکان خاص است. وجود و سطح بالای دلبستگی در ساکنان یک مکان، محله، شهر سبب اهمیت آن مکان برای فرد و افزایش مشارکت در فعالیت های عمرانی و سیاسی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی شهروندان می شود. همچنین این روابط عاطفی با مکان بر توانایی واکنش مردم به تغییرات و درک خطر و آمادگی در برابر مخاطرات (تاب آوری اجتماعی) تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده است که زیرمجموعه روش تحقیق کمی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری ساکنان منطقه 12 شهر تهران شامل 239611 نفر است که با فرمول کوکران حجم نمونه 384 به دست آمده است. بر اساس نتایج مطالعات اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش تاب آوری اجتماعی شامل مشارکت، اعتماد، همبستگی و انسجام اجتماعی، احساس اثرگذاری و کارایی و حمایت اجتماعی، آگاهی، دانش، مهارت و در بخش دلبستگی مکانی شامل دلبستگی عاطفی، وابستگی مکانی و هویت مکانی هستند که با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های دلبستگی مکانی و تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران وضعیت نامناسبی دارند. بین شاخص های دلبستگی مکانی با تاب آوری اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد و نتیجه رگرسیون تک متغیره نشان داد که دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی تأثیر بالایی دارد.
ارزیابی روند تغییرات سیمای شهر لاهیجان با استفاده از مفاهیم و متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
129 - 148
حوزههای تخصصی:
سیمای سرزمین بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در حال تغییر است و این پویایی به دلیل دخالت های انسانی شدت بیشتری دارد. گسترش شهرنشینی و شهرگرایی زمینه ساز تغییرات محیطی سریع تر است. هدف اصلی این مطالعه، پایش و مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی شهر لاهیجان است. به منظور پایش تغییرات با رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین، این پژوهش به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای به کمک فنون سنجش ازدور می پردازد. محاسبات و اندازه گیری ها با کمک شاخص ها و متریک هایی از جمله مساحت لکه ها، تعداد لکه ها، کل حاشیه و... در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین صورت گرفت. براساس نتایج، اگرچه بستر و زمینه منطقه کشاورزی بوده است، مساحت عرصه های ساخت وساز با نرخ سریعی افزایش یافته و لکه غالب در مقیاس منطقه ای، پهنه های ساخته شده است. همچنین مساحت، تعداد لکه ها و کل حاشیه پهنه ساخت وساز در حال افزایش است. پیچیدگی و نسبت فراکتال در لکه های پوشش سبز در حال کاهش، اما پیچیدگی در لکه های ساخت وساز و کشاورزی رو به افزایش است. متریک ها در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای منطقه درمجموع منظم تر، هندسی تر و ساده تر شده است. همچنین تنوع پوشش های اراضی و لکه ها در حال کاهش، و غلبه لکه های ساخت وساز در حال افزایش است. مطابق نتایج، حرکت سرزمین بیشتر به سوی شهرگرایی است که نشان می دهد با توجه به کاربری ها و پوشش متناسب با آن، برنامه ریزی راهبردی برای بهره برداری پایدار از سرزمین ضرورت دارد.
بررسی محله های همگن اقتصادی-اجتماعی شهری با رویکرد برخورداری فضای سبز از منظر عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مقایسه استانداردهای شهرسازی در زمینه سطح کاربری فضاهای سبز در شهرهای مختلف ایران مشخص می شود بسیاری از شهرها با کمبودهای اساسی در این زمینه مواجه هستند. همچنین پراکندگی نامناسب و توزیع ناعادلانه آن نیز مشکلاتی را برای دسترسی آسان افراد به وجود آورده است؛ بنابراین محله های شهر که نقاط سکون و امنیت شهرها هستند، با نظام برخورداری و دسترسی به فضای سبز عادلانه همراه هستند تا شهر از بنیاد نیازهای بیولوژیکی و روان شناختی-اجتماعی تأمین شود و به توسعه همه جانبه دست یابد. با توجه به کالبد فیزیکی و بافت اجتماعی می توان محله ها آن را به دو نوع مهم تقسیم کرد: محله هایی که نوع تقسیم بندی آن ها بر مبنای طرح های کالبدی و جمعیتی است و تقسیم محله ها بر مبنای همگنی رفتار اجتماعی-اقتصادی براساس پایگاه اجتماعی-اقتصادی آن ها. هدف این پژوهش بررسی محله های همگن اقتصادی-اجتماعی شهر ساری بارویکرد برخورداری عادلانه کاربری فضای سبز و پارک هاست. برای بررسی و سنجش شاخص ها و محله ها از تکنیک دلفی و الگوریتم TOPSIS استفاده شد. نتیجه محاسبات نشان می دهد بخش 8 برخوردارترین محله همگن با مقدار ضریب نزدیکی 98/0 و پس از آن به ترتیب ضرایب ایده ال به نهضت- جام جم 84/0، امام زاده عباس جنوبی 83/0، پیوندی-میرزمانی 82/0، بافت مرکزی 51/0، طبرستان 47/0 و معلم شمالی 44/0 مربوط است. همچنین ضریب محله های پشت هتل و مهدی آباد حدود صفر است. این نتایج بیانگر بی تعادلی در برخورداری فضای سبز از منظر عدالت اجتماعی در محله های همگن اجتماعی-اقتصادی شهر ساری است.
کاربرد و تحلیل فضای سبز منطقه 10 کلان شهر تهران (با تاکید بر ارائه مدل علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت شهرها، کاربری های فضای سبز شهری مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. از این رو هر چه شهرها بزرگ تر می شوند احساس نیاز به وجود فضای سبز برای بهره برداری مستقیم و نقش پالایش محیط روزبروز بیشتر می شود. در این پژوهش فضای سبز منطقه ده شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از مهمترین اولویت های منطقه با توجه به کمبود سرانه فضای سبز و وجود بافت فرسوده و متراکم منطقه، اجرای طرح ها و برنامه های مختلف برای توسعه فضای سبز است یافته های پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از شیوه پیمایش میدانی به دست آمده است و بر اساس نتایج بدست آمده از مدل swot می توان گفت که فضای سبز منطقه ده از کمبود سرانه برخوردار است و از طرف دیگر جمعیت این منطقه در حال افزایش است و میزان فضای سبز منطقه با فضای سبز استاندارد مطابقت ندارد.
تأثیر فضای سبز شهری برکیفیت زندگی شهروندان در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز از مؤلفه های مهم نظام زیستی شهرها و از نیازهای اساسی جامعه شهری محسوب می شود. فضای سبز باید از لحاظ کمی و کیفی با نیازها و حجم فیزیکی شهر تناسب داشته باشد و متناسب با شرایط اکولوژیکی شهر ایجاد و گسترش یابد. در برنامه ریزی شهری نوین، برنامه ریزی و مکان یابی فضای سبز شهری اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فضای سبز برکیفیت زندگی شهری، درجهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان شهر اهواز به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر اهواز هستند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد گردید. پرسش نامه به روش تصادفی ساده بین شهروندان توزیع گردید. در این پژوهش، 5 پارامتر کیفیت زندگی در ارتباط با فضای سبز مورد بررسی قرار گرفت و نظرات شهروندان با استفاده از آزمون t و آزمون همبستگی اسپیرمن و با کاربرد نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که از نظر شهروندان، تأثیر فضای سبز شهری بر بعد رضایتمندی از زندگی با میانگین 81/3 و بر بعد روانی و اجتماعی با میانگین 97/2 درسطح اطمینان 95 درصد در سطح متوسط، معنی دار و تأثیر فضای سبز بر سلامت عمومی و محیط زیست زندگی شهروندان با میانگین 58/3 در سطح زیاد، معنی دار می باشد و کلیه پارامترهای کیفیت زندگی با فضای سبز دارای ارتباط مستقیم و مثبت می باشند. فضای سبز به عنوان بخشی از کالبد و بافت شهرها رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با زندگی مردم دارد. بنابراین با افزایش و بهبود فضای سبز در سطح شهر می توان وضعیت کلی کیفیت زندگی را ارتقا داد.
سنجش میزان تأثیر زاویه تمایل آتریوم بر آسایش بصری دانش آموزان توسط کارایی نور روز در ساختمان های آموزشی شهر تهران " یک مطالعه میدانی و شبیه سازی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به این موضوع که چگونه می توان از راهکارهای جدید جهت مهیا کردن آسایش بصری دانش آموزان و کاهش مصرف انرژی در ساختمان های آموزشی استفاده کرد، پرداخته شده است، چرا که ساختمان های آموزشی زمانی مورد استفاده قرار می گیرند که نور روز وجود دارد. به دلیل اهمیت نور روز در افزایش بهره وری و تأثیر آن بر سلامتی، رفاه و افزایش کارایی بصری در یادگیری، خواندن و نوشتن، ضرورتاً این نوع ساختمان ها مورد توجه واقع شده اند. هدف این مقاله بررسی تأثیر زاویه تمایل آتریوم بر عملکرد نور روز به وسیله تحلیل پارامترهای مؤثر است به گونه ای که تأمین کننده آسایش بصری باشد. در راستای تحقق این هدف یک مدرسه ابتدایی که دارای آتریوم مورب می باشد و در شمال غربی شهر تهران قرار دارد به عنوان نمونه مطالعاتی بر اساس روش تحقیق کمی و طبق ماهیت داده ها انتخاب شد که در راستای تحقق تحقیق میدانی، بر مبنای محاسبات کمی در روش تحقیق بنیادین-کاربردی بوده است. زاویه های تمایل متفاوت آتریوم برمبنای جهت گیری به سمت دیاگرام خورشیدی و تأثیر آن بر مقدار نفوذ نور روز در زمان های مشخص در 3 کلاس مجاور آتریوم با زاویه های تمایل رو به شمال و جنوب تحلیل شدند. نتایج محاسبه شده نرم افزارهای شبیه سازی رادیانس[1] و دیسیم[2] براساس موضوع ضوابط انرژی روشنایی، CIBSE (LG10[3]& Guide A)[4] و CIBSE(2007)[5] (طراحی مدرسه) و (طراحی محیطی) و شاخص سنجش اعتبار در ساختمان های سبز[6](LEED8.1) به عنوان شاخص های کمی برای بررسی سنجش اعتبار روشنایی بررسی شده اند و مورد استفاده قرار گرفتند. نهایتاً آزمون میدانی فوتومتریک با استفاده از ابزار سنجش روشنایی[7] مورد استفاده قرار گرفت تا نتایج تحلیلی و یافته های تحلیل محاسباتی تأیید اعتبار شوند و بنابراین نتیجه گیری ارائه شد. [1] Radiance [2] Daysim [3] Chartered Institute of Building Services Engineers, a Guide for Designers, Daylighting and window design [4] Chartered Institute of Building Services Engineers, a Guide for Designers, CIBSE, (2006). Environmental design: CIBSE guide A. 7th ed., London: CIBSE: p. 2- 8. [5] CABE, (2007), CABE‘s new schools design quality program, London
نگرشی فلسفی بر شناخت کنشگران زیست جهان (ارائه مدل هایی نو برای چگونه زیستن بوم های جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدل هایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. به گونه ای که «شناخت کنشگران زیست جهان» و «چگونه زیستن» مسئله و هسته اصلی این نوشتار را می آفریند. لذا، پاسخ به این پرسش های ژرف بسیاری از کامیابی ها و ناکامی ها را در بوم های جغرافیایی نمایان خواهد ساخت. بر این بنیاد، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات «بنیادی نظری» است و متناسب با راهبرد کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در نتیجه هدف از سکونت انسان در این جهان، پاسخ به مسئله چگونه زیستن است. به بیان دیگر چگونه زیستن، بستگی به کُنش های ارتباطی دارد که میان (جهان نشینان، جهان اندیشان، جهان گردانان و سازندگان جهان) در بوم های جغرافیایی شکل گرفته است و برآیند آن، به زیستن یا بدزیستن خواهد بود. در نهایت، آینده زیست جهان و بشریت به دست بوم های جغرافیایی رقم زده خواهد شد که دسته سازندگان زیست جهانی را تشکیل داده اند. زیرا، به تنهایی یک گروه در کامیابی و ناکامی بوم های جغرافیایی نقش سازنده ندارند و از پیوند بین دسته ها، «اندیشه های نو» شکل خواهد گرفت که نتیجه آن، «به زیستن بوم های جغرافیایی» خواهد بود.
نقش شورایاری ها در مشارکت مردمی و توسعه محله ای شهر تهران مطالعه موردی: محله داودیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
95 - 107
حوزههای تخصصی:
محله های شهری به عنوان کوچک ترین سطح ساختار شهر نزدیک ترین سطح به تعاملات اجتماعی است و نقش مؤثری در شکل گیری جامعه پایدار شهری دارند. بدون شک مشارکت اجتماعی روزبه روز گسترش یافته و جوامع انسانی را با فرصت جدیدی روبرو می سازد که بررسی آن در بهبود اوضاع انسانی مؤثر خواهد بود. پیشبرد توسعه محلی و پاسخگویی به مسائل متنوع اقتصادی، اجتماعی، مالی، ارضی، آموزشی و... شهروندان در محله های شهری، نیازمند «مشارکت اجتماعی شهروندان» و «بهره گیری از ظرفیت های نهادها و سازمان های مردم نهاد» است. شورایاری های محلی در شهر تهران ازجمله نهادهایی هستند که به منظور افزایش مشارکت مردم در مدیریت شهری به وجود آمده اند. هدف از پژوهش بررسی نقش شورایارهای محله های شهر تهران در مشارکت و توسعه محله ای است. روش تحقیق تحلیلی- اکتشافی باهدف کاربردی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه ای) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (مدل پیرسون) در نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با تقویت مشارکت محله ای می توان به توسعه محله ای دست یافت. اما نقش شورایاری ها در افزایش مشارکت عملیاتی شهروندان در مدیریت شهری نقش کم رنگی است. همچنین سازوکارهای شورایاری برای افزایش مشارکت مردم محله و نقش شهرداری در افزایش مشارکت مردم ضعیف و ناکافی است. همچنین شورایاری ها در سطوح برنامه ریزی و مدیریت شهری از جایگاه لازم برخوردار نیست.
تحلیل شاخص های حکمروایی شهری و تأثیر آن بر کیفیت مکان (مطالعه موردی: شهر آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
813 - 831
حوزههای تخصصی:
جهان شهری تر شده است که این شهری شدن بر الزامات کیفیت زیست بشری تأکید می کند. ناتوانی در تأمین ابعاد مختلف زندگی شهری تأثیرات مهمی بر رفاه زیستی شهروندان دارد. بسیاری از ناتوانی ها ناشی از شیوه سنتی مدیریت شهری است. رویکردهای گوناگونی در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است که حکمروایی شهری، از مطرح ترین آن هاست. حکمروایی جایگزینی برای روش های سنتی مدیریت و حکم رانی به شمار می آید. در این مقاله، به تحلیل نقش شاخص های حکمروایی در آذرشهر پرداخته شده است. برای ارزیابی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت زندگی، از آمار توصیفی و استنباطی شامل t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین ضریب رگرسیون چندمتغیره برای تحلیل تأثیر عملکرد شاخص های حکمروایی شهری در کیفیت مکانی شهری به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از نظر شهروندان شاخص های کارایی و اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری وضعیت بهتری دارند. با توجه به سطح معناداری آزمون و نیز کرانه های بالا و پایین سطح اطمینان، پاسخ دهندگان در آذرشهر اثرگذاری متغیرها بر حکمروایی را تأیید کرده اند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون های تعقیبی دانکن و توکی برای مقایسه وضعیت شاخص ها نیز، وضعیت بهتر و مطلوب تر دو شاخص کارایی- اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری را نشان می دهد. با استفاده از ضریب رگرسیون تأثیر هرکدام از شاخص های حکمروایی در کیفیت مکانی شهری سنجیده شد و نتایج نشان داد میان حکمروایی خوب شهری و کیفیت مکانی رابطه معنا داری وجود دارد. شاخص پاسخگویی و شفافیت بیشتر و مشارکت کمترین تأثیر را بر کیفیت مکانی دارند. نتایج پژوهش می تواند درک بهتری از مورد مطالعه را برای مدیران شهری فراهم کند تا با درنظرگرفتن این تحلیل ها در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری عملکرد بهتری داشته باشند. مدل حکمروایی موفق با درنظرگرفتن علمی متغیرها در شهرها و بهبود عملکرد و به کارگیری اصولی آن می تواند موجب بهبود محیط های شهری شود.
بهبود فضاهای جمعی مسکونی در جهت ارتقا پایداری اجتماعی: راهکارها و تدابیر طراحی در مجتمع های مسکونی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه توسعه پایدار در دهه های اخیر یکی از اساسی ترین دغدغه های معماران و شهرسازان می باشد و پایداری اجتماعی نیز از ارکان حصول به این مهم بوده و با نظر به اینکه مسکن نقشی تعیین کننده در شکل گیری فرهنگ و هویت جامعه را داراست و در عین حال افزایش سکونت در آپارتمان و اقامت در مجتمع های مسکونی، توجه به عوامل توسعه پایدار در مجتمع های مسکونی امری ضروری است. این پژوهش با مطالعه پژوهش های حاضر در زمینه پایداری اجتماعی در سطح شهری، محلی و در نهایت مجتمع مسکونی ابتدا سعی در بررسی تعاریف مختلف پایداری اجتماعی از دیدگاه صاحب نظران و استخراج عوامل موثر، این پژوهش ها را همگرا کرده و در نهایت به دنبال ارائه راهکارهای طراحی جهت افزایش پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی می باشد. سعی شده تا با روش تئوری مبنا و با توجه به کارکردهای مجتمع های مسکونی به ارایه راهکارهایی طراحی فضاهای جمعی در این محیط ها بپردازد. این راهکارها بر اساس شاخص های مکانی موثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در دو سطح راهبرد و تدبیر بررسی شده. مولفه های به دست آمده شامل امنیت، عدالت اجتماعی (مردمداری)، فعالیت پذیری (سرزندگی)، هویت مندی، انسجام فضایی کالبدی می باشد.
راهبردهای توسعه اکوسیستم کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره گیری از طرح آشیانه ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه های شناسایی شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به دست آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم ترین اولویت های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
تحلیل فضایی شاخص های کمّی و کیفی مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در جهانی که به سرعت در حال شهری شدن و تغییر است راهبرد مسکن پایدار با توجه به اثرات منفی رشد شهرها راهکارهایی برای به حداقل رساندن مسائل شهری و به ویژه در ارتباط با مسکن مطرح می شود. هدف مقاله حاضر تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهری با تاکید بر مسکن پایدار است. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای از قبیل سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و طرح تفصیلی سال 1395 می باشد. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار Arc Catalog برای آماده سازی دادها و از مدل فرایند تحلیل شبکه برای وزن دهی معیارها و برای ارزیابی پایداری شاخص های کمی وکیفی مسکن از مدل تودیم و از مدل موران برای سنجش افتراق فضایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد ناحیه 3-5(محلات نیک سازان، ولیعصر، زعفرانیه، منظریه، بهارستان، انصاریه) با رتبه اول دارای پایداری خیلی زیاد می باشد این در حالی است، ناحیه 6-4(محلات گلشهرکاظمیه) و نواحی منطبق با محلات فرودست از قبیل ناحیه 1-3(محله اسلام آباد). ناحیه 2-5(محلات بیسیم، بنیاد). ناحیه 1-2(محلات فاطمیه، شهدا، گلیجک آباد) از پایداری خیلی کم برخوردار است. از کل مساکن محدوده موردمطالعه 27.5 درصد پایداری خیلی کم، 16.1 درصد پایداری کم، 21.3 درصد پایداری متوسط، 11.6 درصد از پایداری زیاد،23.5 درصد از پایداری خیلی زیاد برخوردارند که بیانگر ناپایداری در بین نواحی 25 گانه شهر می باشد؛ براساس نتایج مدل موران، توزیع فضایی پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهر زنجان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند که نشان دهنده نابرابری فضایی در نواحی 25 گانه شهر زنجان می باشد. نتایج: بنابراین جهت اقدامات لازم به منظور کاهش نابرابری های فضایی کیفیت و کمیت مسکن در نواحی شهر زنجان، تدوین برنامه مدون بر اساس عدالت فضایی برای کاهش نابرابری های آن امری ضروری به نظر می رسد.
تبیین اهمیت کیفیت مکان در بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی، مورد مطالعه منطقه 10 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
957 - 980
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرها در ایران در ادوار مختلف، مشکلات و نارسایی هایی را در پی داشته است. یکی از این مسائل، بافت های ناکارآمد شهری است که زندگی در چنین مکان هایی را مشکل کرده است. بازآفرینی رویکردی نوین برای تولید سازمان فضایی به منظور ایجاد یا تجدید روابط شهری است. موضوع کیفیت مکان های شهری یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. هدف از تحقیق حاضر تبیین اهمیت کیفیت مکان های شهری با توجه به جنبه های بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در منطقه 10 شهر تهران است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر بر کیفیت مکان های شهری پرداخته و سپس پیشران ها و سناریوهای پیش روی آن تدوین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عوامل تحرک پذیری، نشاط و پویایی (خاطره انگیزی)، رضایت از تنوع ارائه محصولات (تنوع فعالیت های اقتصادی)، ارتباط معنادار استقرار کاربری های مختلف، میزان نظارت طبیعی، محدودیت های فرهنگی، فیزیکی، خوانایی مسیر، جانمایی مناسب روشنایی معابر، وجود شهرت و خوش نامی فضاهای فراغتی، زیبایی شناسی بنا و سبک معماری ساختمان های موجود و وجود فضاهایی برای مطالعه مهم ترین عوامل کیفیت مکان برای بازآفرینی شهری در منطقه 10 شهر تهران هستند. برای تحقق کیفیت مکان در بازآفرینی شهری نیاز است تا با برنامه ریزی و مدیریت صحیح طرح ها و برنامه های توسعه شهری، از حرکت به سمت وضعیت های احتمالی که شرایط نامطلوب دارند، جلوگیری کرده و با اقداماتی شرایط خیزش به سمت وضعیت های مطلوب را فراهم کرد تا درنهایت شاهد اجرای سناریوهایی باشیم که به بهبود کیفیت مکان های شهری منجر شود.
واکاوی دلایل تمایل اندک گردشگران به ماندگاری در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
35 - 51
حوزههای تخصصی:
شکل گیری گردشگری شهری الگویی فضایی است که نتایج مختلفی در شهرها دارد. در این بین یکی از موضوع های مهم گرایش روزافزون شهرها، افزایش گردشگران و مدت ماندگاری آنان در شهرها به همراه تلاش برای فراهم کردن شرایط محیطی و انسانی مناسب است؛ بنابراین، تمایل گردشگران برای ماندگاری بیشتر شاخصی مهم در ارزیابی توان شهرها در بهره برداری مناسب از مزایای گردشگری به شمار می آید. در این پژوهش، رشت یکی از مقصدهای گردشگری کشور در سالیان متمادی برای مطالعه موردی انتخاب شده است. از آنجا که به نظر می رسد یکی از مشکلات اساسی در گردشگری این شهر، ماندگاری اندک گردشگران است، در پژوهش حاضر با به کارگیری روش کیفی، دلایل تمایل اندک گردشگران به ماندگاری در این شهر با استفاده از تئوری بنیانی بررسی می شود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، 43 نفر از گردشگران، متخصصان و شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. فنون به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم نیز بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافت و مصاحبه ها تا حاصل شدن مرحله اشباع تئوریک ادامه پیدا کرد. بر مبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و استخراج هفت مقوله هسته ای شامل تبلیغات، کیفیت مراکز اقامتی، هزینه، مدیریت و برنامه ریزی، ایجاد جاذبه ها، میراث فرهنگی و دسترسی به مکان ها از نتایج به دست آمده بود
تحلیل فضایی مراکز درمانی شهر بوکان با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1271 - 1291
حوزههای تخصصی:
طراحی و برنامه ریزی بهین ه کاربری زمین های شهری نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری در برابر حملات و تهاجم های احتمالی دشمن برعهده دارد. زمانی که دربار ه جنگ و بحران های طبیعی و انسانی در مناطق شهری صحبت می شود بی شک نمی توان اهمیت هم ه کاربری ها را به طور یکسان درنظر گرفت. ازآنجا که کاربری های درمانی به طور مستقیم د ر زندگی مردم تأثیر دارند، دسترسی نامناسب در مواقع بحرانی به این مراکز، علاوه بر تلفات زیاد انسانی موجب اغتشاش و ناامنی شده و بر مشکلات مدیران شهری خواهد افزود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی مراکز درمانی شهر بوکان با رویکرد پدافند غیر عامل انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. برای رسیدن به هدف پژوهش از فنون آمار فضایی در محیط GIS استفاده شده و برای نمایش یافته های تحقیق در دنیای واقعی از گوگل ارث بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد متوسط سرانه کاربری درمانی برای هر شهروند بوکانی 16 / 1 مترمربع است که این مقدار کمتر از سرانه کشوری است. در این میان ناحیه 4 شهر بوکان با سرانه 14 / 0 کمترین و ناحیه 6 با 22 / 5 بیشترین سرانه را دارا است. همچنین ، یافته های حاصل از تحلیل فضایی نشان می دهد که الگوی حاکم بر پراکنش فضایی مراکز درمانی شهر بوکان از نوع خوشه ای است. خوشه ای بودن مراکز درمانی در صورت وقوع هرگونه بحران، مشکلاتی از قبیل دسترسی نامناسب، تمرکز جمعیت در مرکز شهر بوکان را تشدید خواهد کرد. ازاین رو ، در راستای خدمات رسانی بهتر در شرایط بحرانی، بایستی محلات محروم شهر ازنظر دسترسی به خدمات درمانی در اولویت برنامه ریزی های آتی قرار گیرند.
الگوی روابط امنیتی ایران و پاکستان در مقابله با پدیده تروریسم از سال 2001 تا 2017(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر حق همسایگی و حسن هم جواری از جانب کشور ایران در قبال پاکستان به طور کامل ادا شده و در این باره رساندن خط لوله صلح، فراهم کردن امکانات صادرات برق به این کشور، عدم تجاوز به خاک این کشور با وجود حملات تروریستی متعدد از آن سوی مرز را می توان مهم ترین شواهد این مدعا دانست. با این حال از آنجایی که امنیت مهم ترین پیش نیاز یا به عبارتی زیرساخت اصلی هرگونه توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با کشورهای دیگر است، نبود تضمین برای برقراری امنیت از سوی پاکستان در منطقه سبب شده است تا روابط دو کشور نیز تحت تأثیر قرار گیرد.سوال اصلی مقاله حاضر این است که روابط امنیتی ایران و پاکستان چه تأثیری بر مقابله با پدیده تروریسم از سال 2001 تا 2017 داشته است؟ در این مقاله نگارندگان با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی کوشیده اند به تحلیل الگوی روابط امنیتی ایران و پاکستان در مقابله با پدیده تروریسم از سال 2001 تا 2017 بپردازند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که الگوی روابط امنیتی ایران و پاکستان در مقابله با پدیده تروریسم بیش از هر چیز می بایست با توجه به مؤلفه های مافیای مواد مخدر، قرار گرفتن دو کشور در مجاورت افغانستان، وجود مرزهای طولانی مشترک، سرمایه گذاری و نفوذ عربستان در پاکستان، شکل گیری و فعالیت های گروهک های جندالله، انصار الله و جیش العدل در سیستان و بلوچستان، قرار گرفتن در کانون بحران خیز خاورمیانه، تحریکات گروه های تکفیری در نقاط کانونی بحران زا، ترددهای غیرمجاز مرزی، اقدامات تروریستی گروه هایی مانند طالبان، لشکر جنگوی و سپاه صحابه در پاکستان و استفاده از ظرفیت های اقتصادی بندرهای چابهار و گوادر شکل بگیرد.
بررسی فقهی و حقوقی تخریب محیط زیست و تأثیر آن بر گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع روند صنعتی شدن و غلبه انسان بر قوای طبیعت جایگاه غالب و مغلوب در معادله طبیعت و انسان عوض شد به نحوی که از این دوران به بعد شاهدیم که طبیعت و محیط زیست طبیعی غربت و قوای اسرارآمیز و غیر قابل مقابله و تسلیم ناپذیر خود را از دست داد و به ابزاری در خدمت انسان و نیازهای او تبدیل شد. انسان حتی به این حد بسنده نکرد بلکه از قرن بیستم به بعد توسعه و موفقیت برنامه های توسعه را منوط به بهره برداری و تخریب محیط زیست کرد؛ اما کم کم و از دهه 1960 میلادی حفظ محیط زیست به خودی خود و نه به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی مورد توجه جنبش های اجتماعی غرب قرار گرفت؛ بنابراین محیط زیست در عصر حاضر اهمیت فراوانی در زندگی انسان ها پیدا کرده است و نیز مبانی علمی و اخلاقی حفاظت از محیط زیست نیز بعضاً از سوی فعالین این عرصه مورد استناد قرار می گیرند. با توجه به جایگاه شریعت اسلام در کشورمان و نقش پررنگ قواعد فقهی در رفتارهای فردی و اجتماعی مسلمانان در این پژوهش موضع شریعت در برابر تحولات حادث در محیط زیست با استناد به منابع فقهی و حقوقی نظیر کتاب و سنت و عقل مورد واکاوی قرار می گیرد. در واقع در این مقاله تلاش می شود با طرح موضوعات متنوعی در قالب مسائل و قواعد فقهی کلیه مسئولیت های فقهی ناشی از آسیب و تخریب محیط زیست و تأثیر آن بر گردشگری تبیین و تحلیل شود. با توجه به این مهم هدف از نگارش این مقاله پرداختن به مسئله مهم محیط زیست و تخریب آن و اهمیت این موضوع در آیات و روایات و تأثیر آن بر گردشگری است و به این منظور از نمودارها و جداول نیز برای تحلیل و تبیین موضوع استفاده شده است.