فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای هنگام جست و جو برای راه حل توسعه پایدار، همواره حکمروایی خوب به عنوان یک ابزار حیاتی برای پیشبرد توسعه پایدار مطرح می گردد و به صورت یک عنصر حیاتی در استراتژی های توسعه پایدار گنجانیده شده است. در همین راستا و به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمروایی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی اساسی است. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی میزان اهمیت و عملکرد هر یک از شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد است. تا از این طریق از یک سو به مهم ترین و کم اهمیت ترین شاخص ها پی برد و از سوی دیگر میزان عملکرد هر یک از شاخص ها تعیین شود تا کمبودها مورد توجه قرار گیرد و برنامه ریزی هایی جهت ارتقاء شرایط انجام شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و روش های میدانی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری کارشناسانی است که تحصیلات دانشگاهی دکتری در رشته های مرتبط با امور شهری دارند. جهت نمونه گیری از بین کارشناسان از روش نمونه گیری قضاوتی که یکی از شیوه های نمونه گیری هدفمند است استفاده شده است. برای تحلیل داده ها نیز از روش IPA[1] بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از بعد اهمیت، مشارکت با میانگین 00/7، پاسخگویی و عدالت با میانگین 60/6 با اهمیت ترین و شاخص های اجماع سازی با میانگین 80/3، شفافیت و تمرکززدایی با میانگین 00/4 کم اهمیت ترین شاخص ها شناخته شده است. از طرفی از نظر میزان عملکرد شاخص اثربخشی و کارایی با میانگین 60/6 بیشترین عملکرد و مشارکت با میانگین 80/3، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و امنیت با میانگین 20/4 کمترین عملکرد را به خود اختصاص داده است از طرفی با توجه به نتایج آزمون t همبسته و با عنایت به اینکه مقدار Sig (سطح معناداری) در همه شاخص ها برابر با صفر و کمتر از 05/0 است لذا تفاوت میانگین ها در همه شاخص ها از سطح معناداری برخوردارند و از سویی نتیجه رابطه (P-I) نیز در اکثر شاخص ها منفی شده است که این نشان دهنده فاصله همه شاخص ها از وضعیت ایده ال است.
تبیین عوامل مؤثر بر کارایی، اثربخشی مدیریت، و مشارکت روستایی در توسعه روستاهای شهرستان صومعه سرا با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1523 - 1541
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب به عنوان مفهومی جدید در مدیریت روستایی از آن جهت اهمیت دارد که کشور در سال های اخیر به دنبال اجراکردن نقش پُررنگی برای مشارکت مردم در همه سطوح است؛ از جمله روستایی و ایجاد سازوکارهای مدیریتی چون شوراهای روستایی و دهیاری ها . از این رو، حکمروایی روستایی را می توان چنین تعریف کرد: فرایند تأثیرگذاری همه ارکان دخیل روستایی بر مدیریت روستایی با همه سازوکارهایی که با آن ها بتوان به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت کرد. حکمروایی روستایی همانا به اجرا درآوردن تصمیمات و سیاست های مردم روستایی هم سو با منافع خودشان است که درعین حال با منافع ملی، منطقه ای، و محلی نیز سازگار است. با توجه به اهمیت روستاها و مدیریت آن ها، این پژوهش در پی تبیین عوامل مؤثر بر کارایی، اثربخشی مدیریت، و مشارکت روستایی در توسعه روستاهای شهرستان صومعه سرا بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی- کیفی است. از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای مشخص کردن نرمال یا غیرنرمال بودن داده ها استفاده شد. با توجه به نرمال بودن داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t در نرم افزار آماری SPSS برای تحلیل یافته ها استفاده شد. از آنجا که میزان خطای رابطه کمتر از 05 / 0 بود و با توجه به ضریب تعیین رابطه که در این تحقیق 95 درصد درنظر گرفته شده بود، نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین افزایش کارایی، اثربخشی، و مشارکت روستایی و حکمروایی خوب و بهبود آن در محدوده مورد مطالعه رابطه مستقیم وجود دارد.
ارزیابی زیست پذیری شهری در شهرهای نفتی ایران، مطالعه موردی: بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
69 - 80
حوزههای تخصصی:
شهر نفتی ماهشهر همچون سایر همتایان خود با نابرابری فضایی در برخورداری از امکانات، خدمات و کیفیت مطلوب شهری مواجه است. در حقیقت نقش نفتی و صنعتی این شهر بر اکولوژی اجتماعی دوگانه شهری، ساختاریابی، سلسله مراتب شغلی-طبقاتی، و طراحی و توسعه فیزیکی شهری مؤثر بوده است. در این راستا، ارزیابی شاخص های زیست پذیری در سطح محلات بندر ماهشهر به عنوان یکی از مهم ترین بندرها نفتی ایران، می تواند بیانگر تأثیرگذاری نقش و کارکرد شهر در ایجاد فضاهای نابرابر بوده و راهبردهایی جهت افزایش شاخص های زیست پذیری و کیفیت زندگی شهروندان را به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی زیست پذیری شهری در 32 محله مسکونی بندر ماهشهر است. در گام بعد، تحلیل اثرات شاخص های زیست پذیری در تعیین میزان کیفیت زندگی شهری موردنظر است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه به همراه اطلاعات جمعیتی سازمان آمار استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای سنجش تفاوت حق به شهر در محله ها و سطح بندی محلات، نواحی، و مناطق از آزمون های آنالیز واریانس، تحلیل رگرسیون و تحلیل مکانی استفاده شده است. یافته ها نشان داده است که محله های موردمطالعه با نابرابری فضایی دوگانه ای در رضایت شهروندان در ابعاد مختلف زیست پذیری و متعاقباکیفیت زندگی مواجه بوده است. مطابق نتایج آنالیز واریانس میانگین زیست پذیری در محلات شهر ماهشهر در سطح معناداری 95/0 درصد یکسان نبوده و محلات مختلف از میزان متفاوت زیست پذیری برخوردارند. مناطق زیست پذیرتر عمدتاً بر ماهشهر جدید و محلات کمتر زیست پذیر بر ماهشهر قدیم و حومه های مهاجرپذیر کارگری منطبق اند. همچنین مطابق نتایج تحلیل رگرسیون زیست پذیری و ابعاد دوازده گانه ی در سطح معناداری 95 درصد بر کیفیت زندگی در شهر ماهشهر مؤثر است. به نحوی که طی سه گام، ابعاد زیست پذیری (زیرساخت های اوقات فراغت و تفریحی، اشتغال و اقتصاد، امنیت، امکانات و خدمات، محیط زیست+ویژگی های مسکن، امکانات حمل ونقل، سلامت و بهداشت+ویژگی های خانوار، حکمروایی و ویژگی های مدنی، تأسیسات و تجهیزات) قادر به پیش بینی کارایی کیفیت زندگی شهروندان بوده اند.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری در مناطق مرزی بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به لحاظ جاذبه های فرهنگی و طبیعی در بین پنج کشور برتر دنیا و از نظر جاذبه های تاریخی در رتبه 10 قرار دارد. به رغم نقش راهبردی و کلیدی گردشگری در توسعه پایدار منطقه ای، فقدان برنامه مناسب از سوی برنامه ریزان، ناآگاهی گردشگران از پتانسیل های گردشگری، و تمایل ضعیف سرمایه گذاری بخش خصوصی در این حوزه باعث شده است صنعت گردشگری در برخی مناطق دچار توسعه نیافتگی شود. پژوهش حاضر در منطقه مرزی سردشت با توجه به ظرفیت های موجود گردشگری آن و در راستای پاسخ گویی به چالش ها و محدودیت های گردشگری در این منطقه و ارائه راهکارهای مناسب انجام شده است. برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو، با تعدادی از گردشگران و صاحب نظران مرتبط با صنعت گردشگری، هتلداری، و صاحبان آژانس های گردشگری در سطح شهرستان و استان به شیوه اشباع نظری مصاحبه شد و با استفاده از مدل SWOT استراتژی های WT،WO ،ST ، و SO تعیین شد. برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه این صنعت، ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(QSPM) و برای تعیین وزن های عوامل پرسش نامه ای SWOT بر اساس مقیاس لیکرت به صورت پنج گزینه ای طراحی و توسط پنجاه نفر از کارشناسان و خبرگان گردشگری تکمیل شد. یافته ها نشان داد با وجود نقاط قوت و فرصت میزان تهدیدها و ضعف ها بسیار بالاست و منطقه به لحاظ توسعه گردشگری از سطح آسیب پذیری برخوردار است و توزیع مجدد منابع و برنامه ریزی بهینه در منطقه امری الزامی است. همچنین، راهبرد WO3 با نمره 56/4 یعنی تقویت و ارتقای سطح زیرساخت ها و خدمات گردشگری به عنوان بهترین راهبرد پیشنهاد شده است.
بررسی تطبیقی نقش مولفه های جغرافیایی در ارتکاب جرایم اقتصادی از منظر حقوق ایران و فقه امامیه و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولفه های جغرافیایی نقش بارز و اساسی در ارتکاب جرایم اقتصادی ایفاء می نمایند به نحوی که عواملی مانند موقعیت سرزمینی و اقلیمی ، تغییرات آب و هوایی و ... به عنوان یکی از عوامل بارز در ارتکاب این جرایم درنظر گرفته شده اند. البته این موضوع که این عوامل به طور پیوسته در ارتکاب این جرایم نقش ایفاء می نمایند، هم چنان به طور کامل به عنوان عوامل مانع و جامع در نظر گرفته نشده اند.این تحقیق که با استفاده از یک رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است درصدد پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های جغرافیایی در ارتکاب جرایم اقتصادی با توجه به موازین و استانداردهای حقوق ایران ، فقه امامیه و اسناد بین المللی چیست ؟ نتیجه تحقیق حاضر بدین صورت است که با وجود اینکه مولفه های جغرافیایی هم چون جمعیت غیرنظامی در ارتکاب برخی جرایم مانند جرایم بین المللی و هم چنین محاربه و برخی از مصادیق افساد فی الارض در فقه و حقوق داخلی و بین المللی مهم شمرده اند، اما در زمینه جرایم اقتصادی مولفه های جغرافیایی به عنوان عوامل مستقل نه در اسناد حقوق داخلی ، نه در اسناد حقوق بین الملل و نه در فقه امامیه مورد توجه قرار نگرفته اند. با این حال، این غفلت تا حدودی به ویژه در زمینه اسناد بین المللی با ظهور تفاسیر بر مواد این اسناد مرتفع شده است و نقش عوامل جغرافیایی تا حدودی مهم جلوه داده شده اند.
تبیین زیست پذیری محیطی سکونتگاه های روستایی پیرامون کلان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که زیست پذیری مقدمه ای لازم برای دست یابی به توسعه پایدار است، امروزه، ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های روستایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیست پذیری شامل ابعاد مختلفی مانند محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی، و کالبدی است که ارزیابی و بهبود هر بُعد در دست یابی به سکونتگاه زیست پذیر لازم و ضروری است. هدف از پژوهش حاضر تبیین زیست پذیری محیطی روستاهای پیرامون کلان شهر رشت است. نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفادهآن توصیفی- تحلیلی،و داده ها با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش روستاهای پیرامون کلان شهر رشت است. برای ارزیابی زیست پذیری محیطی، پنج مؤلفه فضای سبز، آلودگی ها (کیفیت محیط)، کیفیت بصری، چشم انداز و منظر روستایی، و تاب آوری (28 گویه) شناسایی شد. سپس،با کمک روستاییان، مدیران روستایی، و شناخت محدوده مورد مطالعه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش استفاده شد. در نهایت، به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد شاخص های محیطی بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده که در این میان بیشترین تاثیر مربوط به شاخص تاب آوری و کمترین آن مربوط به شاخص فضای سبز بوده است. همچنین، در نهایت، روستاهای مورد مطالعه در پنج سطح خیلی مطلوب، مطلوب، مطلوبیت متوسط، نامطلوب، و خیلی نامطلوب سطح بندی شد که در این میان روستای آلمان در بالاترین و روستای کرچوندان در پایین ترین سطح از نظر زیست پذیری محیطی قرار دارند.
تحلیل فضایی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی شهر گرگان در برابر زلزله (با استفاده از آمار فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین، مخرب ترین، و غیرقابل پیش بینی ترین مخاطرات طبیعی شهری به شمار می آید. طبق اعلام سازمان مدیریت بحران کشور، 78درصداز مساحت کشور در محدوده خطر لرزه خیزی بالا قرار دارد و 10درصداز تلفات انسانی ناشی از بلایا در نتیجه زلزله است. استان گلستان جزو استان های رده دوم خطر زلزله و در رده خود اولین استان پُرخطر است. بر همین اساس، هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل مکانی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی شهر گرگان در شرایط بحرانی به منظور تعیین نقاط نیازمند مداخله فوری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل مرزهای جغرافیایی شهر گرگان براساس سرشماری سال 1395 است. برای تعیین پهنه های آسیب پذیر از مدل هایی نظیر ANP و VIKOR استفاده شده است. برای تحلیل فضایی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی نیز از آماره فضایی Getis-Ord بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که شاخص مصالح ساختمانی با وزن 452/0 و شاخص ریزدانگی (مساحت قطعات) با وزن 126/0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیرگذاری را در ارزیابی آسیب پذیری بلوک های شهر گرگان دارند. همچنین، بیشترین میزان آسیب پذیری از لحاظ کالبدی مربوط به مناطق مرکزی و جنوبی و حاشیه های شرقی و تا حدودی غربی شهر گرگان است. تحلیل Hotspot به طور واضح شکاف بین مرکز و جنوب را با سایر مناطق شهر گرگان نشان می دهد. درواقع، پهنه های آسیب پذیر شهر گرگان عمدتاً بر بافت های تاریخی و مناطق حاشیه نشین منطبق است.
ارزیابی نقش مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی وضعیت ظرفیت های گردشگری پایدار در کلانشهر تهران انجام شده است. روش تحقیق، از نوع توصیفی و پیمایشی تحلیلی با رویکرد آمیخته است که متشکل از دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای به شناسایی ظرفیت های لازم برای گردشگری پایدار شهری کلانشهر تهران بر مبنای مطالعه و دسته بندی ادبیات نظری و در بخش کمی، به ارزیابی وضعیت ظرفیت های گردشگری پایدار در کلانشهر تهران پرداخته شد. ابزار گردآوری داده ها، در مرحله کیفی مصاحبه عمیق و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش، در بخش کیفی و کمی خبرگان، متخصصین و کارشناسان ارشد در حوزه مدیریت شهری می باشند که از بین آن ها 100 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پس از انجام مصاحبه ها و کدگذاری ها، ظرفیت های لازم برای گردشگری پایدار شهری کلانشهر تهران شناسایی گردید و فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی توسط روش گرندد تئوری از طریق نرم افزار Maxqda و در بخش کمی توسط آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که تهران ظرفیت های مناسبی برای گردشگری پایدار دارد که می تواند پتانسیلی برای تبدیل شدن به قطب گردشگری باشد.
رویکرد مسکن اندک افزا به مثابه سیاست ارتقای مسکن در سکونتگاه های غیررسمی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است که عمدتاً مهاجران روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانون توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده شهرها شکل می گیرند. این نوع سکونتگاه ها نتیجه ناکارآمدی نظام تأمین مسکن شهری است که در امتداد رشد کنترل نشده آن و عدم ثبات اقتصادی بازار مسکن رخ می دهد. این پژوهش بر سیاست مسکن اندک افزا به مثابه فرآیندی برای بهسازی کالبدی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی در شهر چابهار تأکید دارد و می تواند برای بهبود کیفیت فضایی_کالبدی زاغه ها و ادغام آن با مناطق رسمی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکردی است در جهت تطبیق سیاست مسکن این نوع بافت و محلات با محدودیت ها و قیود تأمین منابع مالی و شرایط اقتصادی ساکنان. در الگوی پیشنهادی به حفظ ساختارهای حائز اهمیت مردمان محدوده پژوهش توجه جدی شده است. تأکید بر حفظ ساختار فضایی ساکنان که منطبق بر فرهنگ سکونت جامعه مخاطب طرح است و از الگوهای فعالیتی حیات روزمره ایشان تبعیت می کند، از اهداف پژوهش پیشِ روست. نتایج تحقیق نشان می دهد که با بهره گیری از مسکن اندک افزا و رویکردهای مرتبط با آن افراز، تجمیع و تکمیل فضایی می توان به مدلی مطلوب و بهینه دست پیدا کرد که در آن راهبرد عمودی از بالا به پایین و بی توجه به ساکنان جای خود را به شکل همدلانه تری از توسعه داده است. روش پژوهش با درگیری فعال محقق در میدان تحقیق و مصاحبه های عمیق با ساکنان همراه بوده تا شیوه برآمده از تجربه زیسته آنها شناسایی و در ارائه الگو استفاده گردد. طراح در این فرآیند عمدتاً نقش پیش ران یا کاتالیزور را خواهد داشت و نه فراتر. طراح قرار است صرفاً تسهیل گر باشد و در ادامه خود ساکنان می توانند تصمیم به افراز، تجمیع یا تکمیل درون واحدهای سکونتی خود را بگیرند.
تحلیل فضایی دسترسی پذیری گروه های آسیب پذیر به خدمات عمومی با رویکرد شهر فراگیر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد شهر فراگیر با تمرکز بر گروه های آسیب پذیر، اقلیت ها و افراد محروم خواهان برقراری عدالت و کاهش نابرابری ها در عرصه های مختلف است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل فضایی میزان فراگیری فضاهای شهر تهران به منظور بررسی وضعیت گروه های آسیب پذیر در دستیابی به خدمات شهری است. افراد آسیب پذیر در پژوهش کمی حاضر شامل زنان، کودکان، سالمندان، بی سوادان، بیکاران، مهاجران و خانوارهای دارای معلولیت هستند که به عنوان گروه های هدف ارزیابی شده اند. همچنین در این پژوهش با مقایسه و اعتبارسنجی از سه روش مختلف از روش های داده کاوی فضایی به نام های تحلیل مؤلفه های اصلی، خوشه بندی طیفی و همچنین نگاشت خودسازمان ده استفاده شده است. اعتبارسنجی و ارزیابی گزینه های مختلف در خوشه بندی، با استفاده از چهار شاخص ارزیابی درونی روش های خوشه بندی و مقایسه بهترین روش و بهینه ترین تعداد خوشه ها انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش، روش نگاشت خودسازمان ده و همچنین پنج خوشه به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. بر مبنای خروجی های نهایی، حدود 31 درصد از مساحت اراضی دارای جمعیت شهر تهران دسترسی پذیری کمتر از متوسط دارند که توزیع فضایی آن ها نشان دهنده از استقرار بیشتر این مناطق در نواحی نزدیک به مرز و همچنین مناطق غربی و جنوبی است. از سوی دیگر مناطق مرکزی و شمالی شهر تهران، دسترسی پذیری مناسب و بسیار مناسبی دارند که حدود 40 درصد از مناطق مسکونی تهران را تشکیل داده اند. نتایج تحلیل گروه های آسیب پذیر نیز بیان کننده سکونت بیش از 30 درصد زنان، کودکان و بی سوادان در مناطق دارای سطوح دسترسی پذیری پایین تر از متوسط است. درمجموع با ارزیابی اطلاعات استخراج شده از میان گروه های آسیب پذیر، به ترتیب مهاجران، سالمندان و بیکاران بهترین شرایط و همچنین خانوارهای دارای معلولیت، زنان و بی سوادان وضعیت نامناسب تری از سایر گروه ها دارند.
تحلیل فضایی اشتغال زایی و فعالیت اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی می تواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی می باشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی می باشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کرده اند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبه بندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیل های انجام شده در مدل ماباک، بیش ترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغال زایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربت جام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس می توان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به این که به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیش تری دارند، لذا بیش ترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستان های استان نابرابری وجود دارد.
شناخت و ارزیابی پیشران های حیاتی مؤثر بر آینده توسعه گردشگری مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از مناطق پراستعداد در صنعت گردشگری به شمار می رود و جاذبه های فراوان طبیعی، تاریخی و فرهنگی آن زبانزد خاص و عام است. ولی مشکلات متعدد باعث شده علی رغم وجود چنین استعدادهایی سهم کشورمان از درآمدهای صنعت گردشگری بسیار ناچیز باشد. با توجه به خودگردان بودن شهرداری کلان شهر تبریز و ناپایداری منابع درآمدی آن تقویت اقتصاد گردشگری شهری از مهم ترین و ضروری ترین راهبردهای توسعه شهر تبریز است تا علاوه بر رشد اقتصادی شهر بتوان شهر تبریز را به عنوان یک شهر جهانی بااستعدادهای فراوان تاریخی و طبیعی معرفی کرد. جهت خروج از این شرایط و بهبود وضعیت گردشگری این کلان شهر باید یک برنامه راهبردی بر اساس واقعیات و آینده های پیش روی این شهر تهیه شود که اولین قدم در این مسیر شناسایی پیشران های حیاتی مؤثر بر توسعه گردشگری در این شهر است. این مقاله با استفاده از روش های دلفی و تحلیل اثرات متقاطع و استفاده از نرم افزار میک مک به کشف و شناخت این پیشران ها پرداخته است. این تحقیق ازلحاظ هدف توصیفی – تبینی و ازلحاظ کاربست نتایج کاربردی است. نتایج نشان می دهد از بین ۳۸ شاخص مؤثر کشف شده در توسعه گردشگری شهری تبریز ۱۰ شاخص به عنوان پیشران حیاتی مشخص شدند. در بین پیشران های کشف شده پیشران فرهنگ با امتیاز 1107 بالاترین و پیشران تبلیغات با امتیاز 695 کمترین امتیاز را کسب کرده اند. به صورت کلی می توان گفت وضعیت تحقق پیشران های کشف شده در شهر تبریز وضعیت مطلوبی نیست و در صورت توجه به این پیشران ها و اجرای راهبردهای متناسب با این پیشران ها می توان آینده مطلوبی برای توسعه آتی گردشگری شهر تبریز متصور شد.
مقایسه تطبیقی تحولات ساخت کالبد و ساخت معنا با تأکید بر تحلیل هم پیوندی فضایی (مورد شناسی: بازار همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
با ورود تفکر مدرنیته به شهرسازی ایرانی، اجرای طرح خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر ضمن تأثیرگذاری بر ساختار فضایی و هم پیوندی شهری به خصوص در بازارهای ایرانی، موجب شد که خیابان ها به عنوان لبه های قدرتمند در دل بافت های قدیم شهری سیطره پیدا کنند. این تحقیق با رویکردی زبان شناسانه و ساختارگرایانه و با استفاده از نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس، به تحلیل ساختار و میزان تغییرات هم پیوندی بازار قدیمی شهر تاریخی همدان در ایران در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها پرداخته و تأثیر این امر نیز بر کیفیت فضایی و معنای راسته ها و محورهای بازار مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق با نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت سنتی شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و این خود عامل اصلی مشکل خوانایی و معنای موجود در متن شهر شده است.
تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه از خشک سالی و اثرات آن (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
957 - 976
حوزههای تخصصی:
تأثیرات اجتماعی، بیولوژیکی ، و اقتصادی خشک سالی ها بستگی به آمادگی کشاورزان برای پاسخ به آن دارد و اقدامات کشاورزان تحت تأثیر چگونگی ادراک آنان از خشک سالی است . ادراک کشاورزان از خشک سالی، عامل مهمی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مدیریت منابع آب ذکر شده است. بنابراین ، این پژوهش کیفی با هدف تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه (شهرستان میاندوآب) از خشک سالی و اثر ها و پیامدهای آن انجام گرفت. جامعه موردمطالعه کشاورزان حوضه آبریز زرینه رود و سیمینه رود بودند ؛ نمونه گیری به صورت هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه های عمیق فردی و بحث های گروهی متمرکز با کشاورزان گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل محتوای جهت دار و نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. نتایج نشان داد بیشتر کشاورزان خشک سالی را پدیده ای اقلیمی می دانند ؛ هرچند که عده ای نیز آن را ناشی از خشم و غضب خداوند، رفتارهای مخرب برخی کشاورزان ، و سوء مدیریت مسئولان می دانند. کشاورزان افزایش نگرانی از آینده، تشدید خشک سالی و کم آبی ، و افزایش اثر های مخرب خشک سالی را انتظار دارند . هزینه کردن پس اندازها، استفاده از آبیاری پیشرفته، کشت گیاهان جای گزین و سازگار با خشک سالی، ذخیره سازی و بهینه سازی مصرف آب، دست روی دست گذاشتن، توکل به خدا و کمک گرفتن از نهادهای مذهبی، و مهاجرت به شهر از جمله کارهایی است که برای مقابله با خشک سالی یا کاهش اثر های آن انجام می دهند. نتایج این مطالعه می تواند به اجرای مداخلات مناسب برای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشک سالی کمک کند.
بررسی نظریه های مورد غفلت قرار گرفته در ادبیات ژئوپلیتیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1353 - 1374
حوزههای تخصصی:
نظریه های ژئوپلیتیکی با ماهیت پیش بینی وقایع نظام آینده جهانی، عموماً با مرکزیت موقعیت های جغرافیایی مختلف در عرصه رقابت قدرت جهانی مطرح شده اند. تا کنون آثار ارزشمندی از نظریه های ژئوپلیتیک در ادبیات تخصصی این مبحث در ایران منتشر شده است. با این وجود نظریه هایی وجود دارد که تا کنون در ایران مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته اند و یا به صورت بسیار پراکنده و یا تیتروار در کتب و مقاله های گسترده ژئوپلیتیکی به آن ها پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق بنیادی و نظری، با روش جمع آوری داده به شکل اسنادی و کتابخانه ای و شیو ۀ تحلیل اطلاعات توصیفی – تحلیلی، بررسی نظریه های مغفول مانده در ادبیات ژئوپلیتیک ایران به صورت نظام مند است که با رجوع به منابع معتبر بین المللی از میان مهمترین آثار اندیشمندان کلاسیک و معاصر این رشته به دست آمده است. این نظریه ها عبارت اند از: سیکل قدرت (دوران)، به هم پیوستگی (کیسینجر)، اضمحلال امپراتوری روسیه (کالینز)، تخته شطرنج اوراسیا (برژینسکی) آخرین نقشه (کاپلان)، مرگ هارتلند (تزنین)، پیکربندی سیستماتیک ژئوپلیتیک (دوسویی)، حلقه دریایی (کوهن)، تجدید آرایش نقش بازیگران (لانمن)، پایان ژئوپلیتیک و آغاز ژئوپلی نومی (کازی)، مجذوب هارتلند (ریستیک و مالینسون)، چارچوب استعاره ای ژئوپلیتیک شبکه ای (وربوفسکی) که محوریت بحث ما در این پژوهش را تشکیل می دهد. سیر زمانی این نظریه ها از 1971 تا 2020 ادامه دارد. همچنین در پایان به صورت فشرده، 3 نظریه ژئوپلیتیکی کم استناد دیگر شامل گروه بندی منطقه ای سلسله مراتبی (کرون)، مناطق کلیدی (سیلاک)، شبه جزیره عربستان، محور قدرت جهانی (شرایبر) را بررسی خواهیم کرد.
تحلیل وضعیت رفاه ذهنی روستاییان در شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
482 - 501
حوزههای تخصصی:
مطالعه و سنجش رفاه اجتماعی به منظور پایش و اصلاح سیاست ها و برنامه های رفاه و تأمین اجتماعی به ویژه در سکونتگاه های روستایی که با چالش ها و مشکلات متعددی مواجه هستند، ضرورتی انکار ناپذیر است. هدف این پژوهش، ارزیابی و تعیین سطح رفاه ذهنی سرپرستان خانوارها و عوامل مؤثر بر آن در سکونتگاه های روستایی شهرستان کوهدشت است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر نظریات اینگلهارت و استرلین و بهره گیری از ابزار پرسشنامه است. نمونه موردمطالعه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب به تعداد 375 نفر انتخاب شد. بر اساس یافته های تحقیق، سطح رفاه ذهنی 70 درصد سرپرستان خانوارها در حد متوسط و پایین تر است و اغلب شاخص های رفاه ذهنی شامل «احساس سلامت»، «خوشبختی و شادکامی»، «امید به آینده» و «اعتماد اجتماعی» دارای وضعیت نامطلوب هستند. تحلیل های آماری نشان داد متغیرهای فردی (جنسیت، سن)، متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، تعداد افراد شاغل در خانواده) و متغیرهای اقتصادی (نوع شغل سرپرست خانوار، وضعیت مالکیت اراضی) دارای تأثیر معناداری بر سطح رفاه ذهنی سرپرستان خانوارها در سکونتگاه های روستایی شهرستان کوهدشت هستند. لذا بهبود رفاه اجتماعی در نواحی روستایی، نیازمند درک صحیح از رفاه و بازنگری سیاست های گذشته و تطابق برنامه ها با نیازها و انتظارات جوامع روستایی است.
رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 135
حوزههای تخصصی:
هوش فرهنگی؛ توانایی یک فرد را برای موفقیت در کارهای متنوع و تنظیمات فرهنگی (سازمانی، قومی، ملی و بین المللی) تعیین می کند. در این راستا این عامل، به عنوان مانعی برای جلوگیری از تعارضات و تناقضات فرهنگی به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار در گردشگران خارجی ورودی به شهر یزد می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران خارجی ورودی به یزد در دو بازه زمانی فروردین و آبان 1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 260 نفر به عنوان نمونه پژوهش (138 نفر مرد و 122 نفر زن) انتخاب شدند. همه گردشگران پرسش نامه های هوش فرهنگی و ارزش درک شده گردشگری پایدار را تکمیل کردند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هوش شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری اثر مستقیم و معناداری بر ارزش درک شده عملکردی، معرفتی و عاطفی دارد و همچنین تأثیر آن ها بر بعد عاطفی ارزش درک شده نسبت به ابعاد عملکردی و معرفتی بیشتر است. یافته های فرعی پژوهش نیز نشان دادند که در بین طبقه بندی گردشگران نمونه پژوهش شامل (اروپایی، آسیایی، آمریکایی و استرالیا - اقیانوسیه) گردشگران آمریکایی، بالاترین هوش فرهنگی و گردشگران آسیایی، پایین ترین میزان هوش فرهنگی رادارند.
ارزیابی و سنجش عوامل کلیدی موثر بر شهر خلاق با رویکرد سناریو مبنا (مطالعه موردی: شهر بیرجند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
72 - 89
حوزههای تخصصی:
مفهوم شهر خلاق، از میانه دهه 1990 به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامه ریزی و سیاست های شهری تبدیل شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش عوامل کلیدی موثر بر شهر خلاق در شهر بیرجند با رویکرد سناریومبنا در افق1430 می باشد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و روش بررسی آن، توصیفی – تحلیلی و از نظر ماهیت، به دلیل رویکرد آینده پژوهی، تحلیلی - اکتشافی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق، با روش های اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان و نخبگان است. جهت تحلیل شاخص ها و معیارها، از نرم افزارهای میک مک ( MicMac ) و سناریو ویزارد ( Scenario Wizard ) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد 16 عامل کلیدی در آینده شهر خلاق بیرجند تاثیرگذارند. همچنین، 5 سناریو با ترکیب های متفاوتی از سه وضعیت، مطلوب، ایستا و بحرانی، احتمال وقوع در شهر خلاق شهر را دارند که 25/26 درصد وضعیت بحرانی، 25/46 درصد در حالت ایستا و 5/27 درصد وضعیت مطلوب صفحه سناریو را به خود اختصاص داده است. با این وضعیت، به نظر می رسد وضعیت های مطلوب و ایستا بخش عمده ای از صفحه سناریوها را به خود اختصاص داده اند و وضعیت های بحرانی و ایستا به ترتیب در الویت های بعدی قرار دارند. در خوش بینانه ترین حالت، 1 سناریو (چهارم) از 5 سناریو مؤثر بر شهر خلاق از وضعیت تقریبا مناسبی برخوردار خواهد بود که به تنهایی دارای 6 وضعیت مطلوب می باشد و 4 سناریوی دیگر، نسبت این سناریو (چهارم) مطرح شده دارای مطلوبیت کمتری هستند.
هوش آینده پژوهی؛ لازمه دیدبانی اثربخش در تحقق چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی سخن از آینده نگری و چشم انداز به میان می آید، نمی توان بعد زمان را از بعد مکان تفکیک کرد؛ بنابراین توان تصور این موضوع، مستلزم تصور سیر تطور مستمر و پیامدهای تسلسلی اقدامات از حال تا آینده مورد نظر است؛ لازمه این مهم، برخورداری از استعدادی است که به طورکلی، هوش آینده پژوهی نامیده می شود؛ هوشی که بر استعداد افراد برای ادراک زمان در حال گذار و مکان در حال تغییر شکل از گذشته تا آینده نامعلوم دلالت دارد. بنابراین، ظرفیت و توانایی ادراک منطق تغییر و تحول و ظرفیت تصور ویژگی های پایانی سیر تحولات و نیز توان تجزیه و تحلیل تسلسلی پیامدها را مدنظر قرار می دهد. این پژوهش با نگاه بنیادی به دانش آینده پژوهی تلاش می کند تا با تکیه بر مرور منابع و به شیوه استدلالی، مبانی اولیه در بحث هوش آینده پژوهی را مطرح کند. بحث و بررسی های منطقی در این مقاله نشان می دهد هوش آینده پژوهانه استعدادی ذاتی و در عین حال قابل تجربه و آموزش است که به افراد مهارت آینده نگری، پیامدپژوهی و بدیل اندیشی داده و به صورت منطقی می توان انتظار داشت قدرت خلاقیت و نوآوری آنها ارتقاء دهد.
سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکل گیری مهاجرت معکوس در نواحی روستایی (موردی: بخش مرکزی شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکل گیری مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری سهمیه ای و پر نمودن پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده بین سرپرست خانوارها بوده است. نتایج به دست آمده از آزمون t نشان داد که از دیدگاه مهاجران شاخص اقتصادی مهمترین عامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون خطی گویای آن است که در مهاجرت برگشتی، متغیرهای سن، جنس، تعلق بومی و فاصله سکونت تأثیرگذار هستند. براساس آزمون فریدمن، دسترسی به خدمات زیر بنایی، ارتباطی، رفاهی و اداری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر متغیرها بوده اند. در نهایت نتایج سیستم فازی حاکی از آن است که روستاهای مورد مطالعه در مجموعه مهاجرت برگشتی بالا قرار دارند.