فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه عشایری به عنوان ظرفیت قوی در اقتصاد مقاومتی و تولید اقتصاد در جامعه نباید مورد غفلت مسئولان قرار گیرد و با توجه به این مطلب مهم که یکی از نقشه های دشمن تضعیف روحیه خودباوری در بین مردم و ارتباط با مسئولان است بنابراین مسئولان امر هرچه که می توانند تعامل و ارتباط و خدمت صادقانه را به مردم با توجه به شعار سال که به نام دولت و ملت، همدلی و همزبانی نام گذاری شده بیشتر کنند. لذا تأکید بر لزوم توجه به منابع انسانی و فکری قوی در جامعه نسبت به تولیدات داخلی و تئوریزه کردن نقش جامعه عشایر در اقتصاد مقاومتی و امنیتی در اتاق های فکر ْدیگر در عرصه های مختلف شاهد رشد و بالندگی باشیم.
هدف پژوهش: با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی در استقلال و قدرت ملی کشور ایران هدف پژوهش بررسی نقش قدرتمند جامعه عشایر در پیشبرد خط مشی و راهبرد استراتژیک چشم انداز توسعه پایدار عشایر ایران حهت رسیدن به اقتصاد پویا در جهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری داده ها بر اساس مطالعه اسناد و منابع کتابخانه ا ی و میدانی صورت گرفته است. روش تحلیل استدلالی و استنباطی می باشد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: عشایر ایل شاهسون در استان اردبیل، در شمال غربی ایران حضور دارند. قشلاق این ایل در شمال استان اردبیل با وسعت حدود 400 هزار هکتار قرار دارد و محدوده دشت مغان را در بر می گیرد.
یافته ها و بحث: نظر به اینکه جامعه شهری یک جامعه مصرف گرا می باشد و اینکه قریب اکثر شهرها در داخل نواحی مرزی اقوام عشایر ایران قرار دارند لذا یافته های پژوهش بیانگر آن است که عشایر شاهسون نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی و امنیت حوزه شهری دارد و به یک پایگاه اقتصادی و امنیتی برای سکونتگاه های شهری و روستایی محسوب می شود.
نتایج: نتایج کلی پژوهش بیانگر نقش تولیدکنده و امنیت آوری عشایر بویژه عشایر شاهسون در حوزه سکونتگاه شهری می باشد. لذا برای پیشبرد این هدف پیشنهاد می شود که توجه ویژه به جامعه عشایر از از ابعاد اقتصادی، اجتماعی شود.
تبیین سازه های مؤثر و چالش های توسعه کارآفرینی روستایی (مطالعه موردی: روستای ظفرآباد، دهستان نورآباد، استان لرستان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تقویت کارآفرینی روستایی به عنوان اهرمی مؤثر در تسریع رشد اقتصادی و توانمند سازی اجتماعی نقش مهمی در فرایند توسعه روستایی ایفا می کند. در این میان قابلیت ها و موانعی وجود دارد که با شناسایی آن ها علاوه بر رشد و توسعه کارآفرینی در میان جوامع روستایی، می توان زمینه های دستیابی به توسعه پایدار را نیز فراهم نمود. باتوجه به جایگاه کارآفرینی در فرایند توسعه روستایی و ضرورت شناسایی موانع و چالش های پیشرو در این حوزه، هدف از انجام این پژوهش شناخت موانع و چالش های توسعه کارآفرینی در روستای ظفرآباد است که نتایج آن یاریگر تقویت کارآفرینی و توسعه اقتصادی منطقه موردمطالعه است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، 567 نفر روستای ظفرآباد است، ک ه طبق جدول استاندارد مورگان، 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی سیستماتیک بهره گرفته شد. به منظور پی بردن ب ه متغیره ای زیربنایی تحقیق و تلخیص آن ها، ب ا اه داف تأیی دی و اکتش افی از م دل تحلی ل ع املی (روش چرخش واریمکس) استفاده ش د. در ای ن روش پ س از ح ذف گویه های بی اثر، مهم ترین عوامل مؤثر در قابلیت ها و موانع توسعه کارآفرینی در روستا به ترتی ب اولوی ت شناس ایی و تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد این روستا پتانسیل و قابلیت های کارآفرینی دارد اما میزان توسعه کارآفرینی در آن پایین است، از بین موانع موجود عوامل فردی بیشترین تأثیر را در توسعه کارآفرینی روستایی در محدوده موردمطالعه دارند.
بررسی زیر ساخت ها و راهکارهای مؤثر در شکل گیری و توسعه حمل و نقل سبز شهری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با توجه به نقش پراهمیت سیستم حمل ونقل در توسعه پایدار شهری اتخاذ سیاست های مناسب در بخش حمل ونقل شهری و توسعه حمل ونقل پایدار به عنوان یکی از زمینه های اصلی رشد شهری موردتوجه می باشد. حمل ونقل سبز به معنی حمل ونقلی پایدار با کمترین آثار منفی بر محیط زیست می باشد که با توجه به شرایط حال حاضر دنیا می بایست در پی دستیابی به این مهم باشیم و با استفاده از فناوری های نوین به کاهش آثار زیست محیطی ناشی از حمل و نقل بپردازیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بهره گیری از حمل ونقل سبز در بهبود شرایط زیستی شهرهای ایران است. روش بررسی: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است و از لحاظ ماهیت توصیفی، تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی - کتابخانه ای می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد؛ امروزه به رویکرد حمل ونقل سبز شهری در بسیاری از مناطق دنیا توجه خاصی شده است. در ایران در بسیاری از شهرها تحت تأثیر تحولات جهانی و اجرای طرح های مختلف شهری، عامل اقتصادی به عنوان عامل اصلی تعیین کننده درآمده است و تحولات قرن جاری و اقتصاد متکی بر نفت، تراکم بیش ازحد جمعیت، تمرکز فعالیت ها و فراوانی ساخت وسازها، رشد و گسترش فیزیکی کانون های شهری و تخریب اکوسیستم طبیعی شهرهای کشور را در پی داشته است؛ هرچند در برخی از شهرهای کشور اقداماتی در جهت دستیابی به حمل ونقل سبز شهری انجام شده است ولی نمی توان ادعا کرد که توسعه حمل ونقل متکی بر اقتصاد سبز شهری به طور کامل در ایران انجام شده است ولی ضرورت ایجاد و برنامه ریزی برای به کارگیری این الگوواره با توجه به مشکلات پدید آمده برای شهرهای کشور هر روز بیشتر احساس می شود؛ و در ادامه پیشنهادها و راهکارهایی در جهت اجرای این رویکرد ارائه شده است.
تحلیل کیفی آسیب های همه گیری کووید ۱۹ بر اقامتگاه های بوم گردی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوم گردی مانند هر نوع کسب وکار دیگر در گردشگری از پیامدهای منفی بحران کرونا مصون نماند. معمولاً، بوم گردی به عنوان یکی از راهکارهای توسعه پایدار نواحی روستایی قلمداد می شود. البته بوم گردی نیز همانند سایر انواع گردشگری، امروزه تحت تأثیر ویروس کرونا و پیامدهای منفی آن است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های ناشی از بحران کرونا بر کسب وکار بوم گردی، بسترهای تشدیدکننده آن و پیشنهادهایی برای کاهش آسیب ها در مناطق روستایی مازندران است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با ابزار مصاحبه انجام شده است. نمونه گیری هدفمند انجام شد که بعد از انجام 21 مصاحبه با صاحبان اقامتگاه های بوم گردی اشباع نظری صورت گرفت. مصاحبه ها در مناطق روستایی استان مازندران انجام شد. در تحقیق حاضر، باورپذیر کردن گزینشی به عنوان روش سنجش اعتبار استفاده شد. با نقل قول های مستقیم و مختلف، به صورتی مستند، باورپذیری نتایج تحقیق از سوی محققان از طریق مستدل شدن متن با نقل قول هایی قابل قبول، قابل فهم شد. برای تأیید روایی ابزار سنجش، از گونه های روایی و راهبرد استفاده شد. در بخش استخراج و کدگذاری، 57 مفهوم اولیه حاصل شد که در 5 مقوله اصلی (آسیب های اقتصادی)، 2 مقوله اصلی (آسیب های اجتماعی)، 3 مقوله اصلی (آسیب های روانی) جای گرفتند. بسترهای تشدیدکننده آثار کرونا در 2 مقوله اصلی قرار گرفتند. هم چنین، کاهش درآمد مهم ترین آسیب اقتصادی و کاهش شاخص های تضمین و قابلیت اطمینان خدمات گردشگری مهم ترین آسیب شغلی بود. نهایتاً، از دیدگاه صاحبان اقامتگاه های بوم گردی مهم ترین بستر تشدید آثار کرونا بر بوم گردی، مدیریت اجرایی ناکارآمد و فقدان مهارت های شغلی شناسایی شدند.
سنجش و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری مطالعه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری فرایندی است که طی آن سطوح گسترده شهری در اراضی پیرامونی و زمین های روستایی و کشاورزی مجاور پخش می شود و گسترش کالبدی شهر سرعتی بیش از رشد جمعیت به خود می گیرد. توسعه فضایی کالبدی شتابان و ناموزون شهرهای ایران در چند دهه اخیر، آثار و پیامدهای نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به دنبال آورده است. هزینه های گزاف حمل ونقل و خدمات رسانی شهر، اتلاف انرژی، هدر دادن سرمایه های مادی و اجتماعی در شهر از مهم ترین مشکلات شهرها در بحث توسعه نامطلوب فضایی کالبدی و کم تراکم شهرها به حساب می آیند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیده پراکنده رویی شهری و سنجش میزان پراکنده رویی شهر ساری است. این پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی می باشد. همچنین ازلحاظ نوع روش، دارای روش شناسی کمی از نوع تحلیل عاملی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد 16 شاخص مؤثر در پراکنده رویی شهری در شهر ساری به 6 عامل تراکم، دسترسی، تراکم خالص، بی قاعدگی نواحی ساخته شده، فضای فعالیت و قطعات ساختمانی قابل دسته بندی می باشند. همچنین نتایج حاصل از بررسی این عوامل و شاخص پراکنده رویی کل در نواحی شهر ساری نشان داد 60/176 هکتار از مساحت و 18124 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی کم و همچنین 31/598 هکتار از مساحت و 74540 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی زیاد قرار دارند.
بررسی تأثیر توان محیطی بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین قدم در هر برنامه ریزی محیطی، شناخت محیط و امکانات نهفته در آن است. با این وجود با ارزیابی دقیق محیط در زمینه پتانسیل ها، ظرفیت ها و نیز شناخت کمبودها و تنگناهای آن، می توان یک برنامه ریزی دقیق در جهت بهره برداری بهینه از این امکانات و رفع مشکلات در جهت توسعه اقتصادی روستایی انجام داد. پژوهش مورد نظر از نوع کاربردی، غیر آزمایشی، کتابخانه ای و اسنادی و پارادایم آن کمی است. و در سطح شهرستان مطالعه می شود. در این تحقیق متغیر وابسته، توسعه اقتصادی روستایی و متغیرهای مستقل؛ توسعه منابع انسانی، دسترسی به عوامل زیرساختی و توان اکولوژیکی می باشد. ابزار اندازه گیری متغیرها شاخص ترکیبی می باشد که از مجموع شاخص هایی که به روش تقسیم بر میانگین رفع اختلاف مقیاس شده و به روش تحلیل مولفه های اصلی وزن دار شده اند، محاسبه شد. ارزیابی توان اکولوژیکی با روش چندعاملی دکتر مخدوم و به کمک نرم افزارهای ArcGIS 10.4.1، ENVI 5.1 انجام گرفت. و در نهایت اثر متغیرها بر هم، به کمک روش رگرسیون چندگانه در نرم افزار SHAZAM بررسی شد. نتایج نشان داد که شهرستان های چادگان و خوروبیابانک به ترتیب بیشترین و کمترین توان محیطی را دارند و شهرستان های اصفهان و سمیرم به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توسعه اقتصادی روستایی را دارند و طبق یافته های به دست آمده، میزان تاثیر توان محیطی بر توسعه اقتصادی روستایی استان اصفهان برابر با 23/0 در سطح معنی داری 1/0 درصد بدست آمد.
فعالیت های تولیدی کوچک غیرکشاورزی روستایی در چنبره روابط قدرت، مورد: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های تولیدی کوچک غیر کشاورزی روستایی یکی از استراتژی های متنوع سازی اقتصاد روستایی با هدف تحقق توسعه پایدار روستایی است. یکی از استراتژی های اصلی دولت جهت کاهش وابستگی معیشت روستاها به بخش کشاورزی و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه، توسعه فعالیت های تولیدی کوچک غیر کشاورزی بوده است؛ اما در اجرای آن در روستاهایی که کشاورزی به صورت گسترده همانند دشت نازلو انجام می شود، موفقیت چندانی به دست نیاورده است. این تحقیق در چارچوب تئوری روابط قدرت، روش شناختی کنشگر شبکه و با مصاحبه های عمیق انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که 1) حمایت های مالی، قانونی، بیمه ای، تشکیلاتی و ...، دولت از مشاغل کافی نبوده است؛ 2) تلقی دولت از مشاغل کوچک روستایی به واسطه بخشودگی مالیاتی، اعطای یارانه ها، ارائه تسهیلات کم بهره، ارائه آموزش های رایگان و ...، تحمیل هزینه به دولت می باشد؛ 3) تضاد منافع مابین فعالین مشاغل کوچک غیر کشاورزی با صنایع بزرگ شهری مشهود می باشد و 4) اعمال محدودیت های فروش بر محصولات تولیدی مشاغل کوچک غیر کشاورزی با تولید گفتمان هایی چون غیربهداشتی بودن و غیراستاندارد بودن محصولات تولیدی صورت می گیرد؛ و در نهایت، 5) روابط نابرابر قدرت میان ذینفعان، موجب شکاف توسعه شهر و روستا شده است.
تحلیل هزینه کرد وام های کسب وکارهای خرد در توسعه اشتغال روستایی؛ کاربست مدل رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
372 - 389
حوزههای تخصصی:
اعطای اعتبارات خرد با هدف اشتغال و رونق تولید، روش مناسبی برای توانمند سازی فقرا، درآمدزایی، کاهش فقر و بهبود امنیت غذایی به شمار می رود. با وجود این، شواهد حاکی از آن است که بخشی از اعتبارات مذکور، دچار مخاطرات اخلاقی شده و گیرندگان وام تولیدی، آن را در مسیری غیر از تولید به مصرف می رسانند. پژوهش حاضر، در پی بررسی نحوه هزینه کرد وام های کسب وکار اعطایی توسط صندوق های خرد محلی شهرستان قلعه گنج استان کرمان و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر بر هدایت صحیح آن ها بود. جامعه آماری این تحقیق ۲۱ هزار نفر روستایی عضو صندوق های اعتباری خرد راه اندازی شده در شهرستان قلعه گنج بود. حجم نمونه، با استفاده از نرم افزار G*Power، ۲۰۳ نفر تعیین و نمونه گیری، با روش چند مرحله ای انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد 8/46 درصد اعضا، وام تولیدی خود را در مسیر غیرتولیدی مصرف و آن را از کسبوکار خارج کرده بودند، 3/44 درصد وام خویش را در جهت حفظ کسب وکار قبلی و 9/8 درصد اعضا وام خویش را در جهت ایجاد شغل جدید استفاده کرده بودند. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای «تعداد دفعات نظارت»، «تعداد اعضای گروه»، «عدم رضایت از بالا بودن اقساط وام»، «ادراک از کنترل رفتار»، «ادراک از عملکرد شغلی»، «ادراک از زمینه پیشرفت شغلی» و «سطح تحصیلات» توانسته اند بین ۴6 تا ۶1 درصد از تغییرات متغیر وابسته «میزان هزینه کرد وام در توسعه کسب و کار» را تبیین نمایند.
تحلیل پدیدار شناسی آثار منفی شهرک های صنعتی بر تجربه زیسته مردم بومی روستا (مطالعه موردی شهرک صنعتی خیرآباد آراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات مربوط به ارزیابی آثار صنعتی سازی بر توسعه روستایی ، بیشتر، پیامدهای مثبت این پدیده در نظر گرفته شده و به آثار منفی آن بر مردم بومی روستا صریح و همه جانبه پرداخته نشده است . یکی از دلایل این امر آن است که نظری ه جامعی دربار ه پیامدهای منفی صنعتی سازی وجود ندارد ؛ هرچند در برخی مطالعات در کنار پیامدهای مثبت به برخی پیامدهای منفی نیز اشاره شده است. دلیل دیگر آن است که در مطالعات داخل کشور از رویکردهای کمی و شاخص های از پیش تعیین شده و عینی استفاده شده و امکان بررسی همه ابعاد ، به ویژه آثار منفی آن در قالب پرسش نامه ، وجود نداشته است. اما نظریات و مطالعات مختلف نشان می دهد که صنعتی سازی ، به خصوص اگر از نوع شهرک های صنعتی باشد ، می تواند آثار منفی و جبران ناپذیری بر فضای روستا بگذارد . بنابراین ، برای شناخت و فهم آثار منفی این پدیده از رویکرد کیفی و بررسی روستای خیرآباد استان مرکزی به عنوان مورد مطالعاتی روستای دارای شهرک صنعتی استفاده شده است. در میان رویکردهای کیفی نیز ، ب ه دلیل آنکه هدفْ کشف و ایجاد درکی عمیق تر از پدید ه صنعتی سازی است که کنشگران فعال آن را تجربه کرده اند، از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. نتایج ب ه دست آمده با استفاده از روش پدیدارشناسی نشان داده است که آثار منفی در قالب مضمون های کاهش امنیت اجتماعی، گسترش ناموزون چشم اندازهای شهری در روستا، تغییر و تضعیف فرهنگ بومی روستا، رشد نامتوازن منطقه ای جمعیت، افزایش آلودگی محیط زیست، ناپایداری اقتصادی روستا، فقدان ظرفیت اقتصادی برای زنان، و از بین رفتن ظرفیت های گردشگری روستا برای مردم بومی روستا تجربه شده است که کمتر موردتوجه نظریه پردازان بوده است.
تبیین طیف رفتاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس: تقابل سیاست خارجی وضعیت محور و ژئوپلیتیک موقعیت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان نقش آفرینی دولت ها در عرصه و صحن ه منطقه ای و جهانی وابسته به درک سیاست گذاری خارجی از واقعیت های موقعیت محور ژئوپلیتیک است. در این راستا، کشور ایران در یکی از حساس ترین موقعیت های ژئوپلیتیک جهان قرار گرفته است ؛ به گونه ای که مناطق و زیرمناطق ژئوپلیتیک فعالی با کارکرد های گسترده و پ ُ رشمار آن را فراگرفته و می تواند آن را به صورت یکی از کانون های جاذب ه دیپلماسی منطقه ای و جهانی درآورد. در این میان، یکی از مناطق که در ارتقابخشی موقعیت ژئوپلیتیک ایران مؤثر است منطقه خلیج فارس است. از این رو، جمهوری اسلامی ایران بای د همساز با الزامات ژئوپلیتیک الگوی سیاست خارجی متناسب با نقش ها و کارکردهای خود را در این منطقه تنظیم کند. بر این پایه، در پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین ابعاد ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه طیفی از مناسبات از همزیستی مسالمت آمیز تا جنگ را دربر گرفته است که درواقع این سیاست ها بیش از آنکه متکی بر انطباق کارکردی و واقعیت های موقعیت محور کُدهای ژئوپلیتیک کشور با کُد های منطقه باشد، تابع عوامل وضعیت محور سیاسی روز بوده است. از این رو، برای رسیدن به سیاست خارجی بر پای ه موقعیت محوری ژئوپلیتیک ، که تبیین کنند ه فرصت ها و تنگناهای پیش روی دولت های این منطقه در رابطه با همدیگر باشد ، فاصله بسیار است. بدین ترتیب، جمهوری اسلامی بای د رویکرد ژئوپلیتیک محور را در ارتباط با هر یک از کشورها در دستور کار سیاست خارجی قرار دهد و در تعامل و پیوند با یکایک آن ها با چنین سیاستی ، با توجه به شرایط خاص هر کشور ، سیاست گذاری خارجی کند .
سیاست گذاری زنجیره ی ارزش کارآفرینی با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهرهای استان گلستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
د در ایران توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه بوده و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی و نحوه تعامل آنها با یکدیگر از ضروریات می باشد. از طرفی اشتغال مردان ایرانی در سال های اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژه ای پیدا کرده است. در این مقاله روش تحقیق آمیخته، نوع تحقیق کاربردی و بنیادی، روش آماری توصیفی و استنباطی می باشد. به بررسی و تجزیه و تحلیل مشخصه های جمعیت شناختی خبرگان پرداخته می شود و سپس مؤلفه های زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار شهری در شهرهای استان گلستان شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 20 نفر از مردان برتر کارآفرین استان هستند) و به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه های متغیرهای موردنظر انتخاب می گردد، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه ها و نمونه ی آماری توسط آزمون کلوموگرونوف اسمیرنوف و آزمون t ادستودنت انجام می شود. در بخش اول تحقیق با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از نرم افزار Expertchoice به اولویت بندی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های زنجیره ارزش کارآفرینی (توسط 198 نفر ازمردان کارآفرین استان) پرداخته می شود. در بخش دوم برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار شهری از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار Smart pls2 استفاده شده که این ارتباط معنی دار است. پس سیاست گذاری زنجیره ارزش کار افرینی سبب توسعه پایدار شهری می گردد.
بهکارگیری رهیافت حقوق مالکیت در برنامه ریزی شهری برای حل مشکل آثار بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
122 - 135
حوزههای تخصصی:
ردیابی و رفع آثار بیرونی، به همراه تأمین منافع و کالاهای عمومی به عنوان کلیدیترین چالشهای حوزه عمومی، دلیل و ماهیت وجودی برنامهریزی شهری بوده و همواره در کانون کاربست و عمل آن قرار داشته است. آثار بیرونی، به عنوان هزینهها و منافع جانبی ناشی از فعالیتهای یک فرد (عامل) هستند که بر رفاه افراد (عاملان) دیگر و یا جامعه تأثیر میگذارد، ارزش آن محاسبه نشده و به طرفین متضرر، پرداخت و از طرفهای منتفع، دریافت نمیشود. برنامهریزان و سیاستگذاران شهری تا کنون برای حل مشکل آثار بیرونی، ابزارهای سیاستی مختلفی ازجمله؛ کنترل و هدایت توسعه، مالیاتستانی و پرداخت یارانه، و... را به کار گرفتهاند. از آنجا که آثار بیرونی در شهر ابعاد چندگانه حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و فضایی دارد، اتخاذ رهیافتی میانرشتهای و چندانتظامه برای کشف قوای علّی و سازوکارهای مولد آنها، ضرورتی اجتنابناپذیر است. بنابراین، هدف این مقاله تبیین شیوه میانکنش و نقش نهادهای حقوق مالکیت و برنامهریزی شهری در تولید و کنترل آثار بیرونی در شهر است. پس از ارائه یک گونهبندی از انواع ابزارهای سیاستی رفع آثار بیرونی، با بهکارگیری منطق استدلال پسکاوی تحت پارادایم واقعگرایی انتقادی، این مقاله به یک چهارچوب مفهومی دست مییابد که تخصیص حقوق مالکیت زمین در نظام برنامهریزی شهری را اصلیترین سازوکار مولد و کنترل آثار بیرونی در شهر شناسایی و تبیین میکند. از اینرو، بر بهکارگیری رهیافت حقوق مالکیت، که در فصل مشترک دو انتظام اقتصاد و حقوق قرار دارد، در نظام برنامهریزی شهری کشور تأکید میشود.
Analysis of Agricultural Student’s Rural Entrepreneurial Intentions Based on the Extended Theory of Planned Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Since the development of entrepreneurial activities in rural areas reduces many initial costs, and because the agricultural production is centered in rural areas, agricultural graduates can make closer and easier relationships with beneficiaries. Therefore, the current research was conducted aimed at analyzing the rural entrepreneurial intentions of agricultural students of Hamadan University based on the extended theory of planned behavior. Design/methodology/implications- The population of the study were all senior agricultural students of Bu Ali Sina University, Hamadan (N = 420). The simple random sampling method and Krejcie and Morgan table were used respectively to sample the research population and to determine the sample size (n = 200). A researcher-made questionnaire was used to collect data. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts. To verify the reliability of the research tool, a pilot study and the calculation of the ordinal theta coefficient were also conducted. Findings- The results of the confirmatory factor analysis showed that the indicators used to measure the latent attributes studied in this research are consistent with the factor structure and the theoretical basis of the research. The results showed that three main components of TPB (attitude, perceived behavioral control and social norms) had a positive and significant effect on rural entrepreneurial intentions of students, which predicts 51% of the variance of rural entrepreneurial intentions. In addition, adding six entrepreneurial skills to the model, the predictive power of TPB increased by 19%. Research limitations/implications- One of the most important limitations was the accurate assessment of the entrepreneurial skills. Practical implications- Considering the interaction of motivational and skill components, it can be inferred that students’ confidence in their entrepreneurial abilities and skills in order to launch and manage a new business gives them the power to have creative intentions and decisions to start a new activity. Originality/value- This study contributed to integrate skills and behavioral components for improving the rural entrepreneurial intentions of agricultural students. The results contribute to enriching the literature on rural entrepreneurial intention. This study documents the entrepreneurial intention and skills as important precursors to students’ decision to create new agricultural business.
شناخت همگرایی و واگرایی بین ذینفعان شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات محدودی به مقایسه دیدگاه ذینفعان شهر هوشمند (طرف عرضه و تقاضا) در شهرهای هوشمند پرداخته است. این مقاله به پر کردن این خلاء مهم تحقیقاتی کمک می کند. این پژوهش اولویت های اقدامات هوشمندسازی مورد نیاز از دیدگاه تصمیم گیران (مدیران شهری، برنامه ریزان شهری، طراحان و ارائه دهندگان خدمات شهر هوشمند) را با اولویت های جامعه هدف (شهروندان) در شهر اصفهان مقایسه کرده است تا نقاط همگرایی و واگرایی این دو گروه را شناسایی کند. جمعیت آماری پژوهش شامل دو گروه است، گروه اول را شهروندان اصفهانی بالای 18 سال تشکیل می دادند و گروه دوم تصمیم گیران امور شهری در سازمان ها و ادارات شهری هستند. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. به منظور تحلیل پرسشنامه ها از روش های آماری آزمون فریدمن و ANOVA استفاده شده است. با توجه به متفاوت بودن تعداد نمونه ها، دو گروه مورد مطالعه از آزمون تعقیبی LSD به منظور تعیین معناداری تفاوت میانگین درون گروهی و بیرون گروهی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هر دو گروه مورد مطالعه حمل و نقل هوشمند و محیط هوشمند که از زیرساخت های سخت شهر هوشمند در اولویت قرار دارد. از بیست الویت تعیین شده در خدمات هوشمند، هشت مورد مشترک وجود دارد، در حالی که دوازده مورد باقیمانده متفاوت است. مقایسه بین اولویت ها، برداشت ها و جهت گیری مسئولان و شهروندان شهر اصفهان از یک سو برخی همگرایی ها را بین آنها نشان می دهد، اما از سوی دیگر واگرایی های بیشتری مشاهده شده است. همگرایی های مشخص شده می تواند برای برنامه ریزی مشارکتی در هوشمندسازی شهر اصفهان مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل شرایط علی ارتقاء فرهنگ حفظ محیط زیست و منابع طبیعی در جامعه بهره برداران کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران زیست محیطی یکی از مهم ترین چالش هایی است که بشر در قرن حاضر با آن روبه روست. شیوه رویارویی با این بحران محیط زیستی قطعاً در کیفیت زندگی نسل حاضر و آتی تعیین کننده است. بسیاری از این مشکلات محیط زیستی در فقدان آگاهی و ضعف فرهنگی، در ارتباط بین انسان و طبیعت ریشه دارد. هدف پژوهش: شناخت شرایط علی به منظور ارتقاء فرهنگ حفظ محیط زیست و منابع طبیعی است. روش شناسی تحقیق: رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی است و از روش نظریه داده بنیاد رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین به عنوان روش پژوهش استفاده می شود. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیای این پژوهش مربوط به جوامع محلی بهره برداران سراسر کشور ایران است. یافته ها و بحث: شرایط علّی در این پژوهش که همان علل ترغیب و انگیزه محقق به انجام این پژوهش بوده و باعث شده است که برای پدیده محوری یعنی همان آموزش رسانه ای به دنبال ارائه مدلی باشد. بنابراین نتایج حاصل از بین مقوله های استخراج از کل مصاحبه ها نشان داد در بعد رسانه ای، بعد اقتصادی، بعد مدیریتی و بعد اجتماعی مقوله های محوری، شرایط علّی رسانه ای را حاصل و در راستای نیل به اهداف و پیامدها به کار گرفته شد. نتایج: استفاده مدیران از رسانه و روابط عمومی و تجزیه و تحلیل های رسانه ای از محیط زیست، نقش اساسی در حکمرانی مطلوب زیست محیطی برعهده دارد. از همین رو، عقلایی ترین کار این است که برای نگهداری از منابع ملی به رسانه ها به عنوان عوامل زمینه ای بیشترین بها داده شود.
تبیین کارایی و نقش عملکرد مدیریت شهری بر مؤلفه های امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم در شهرها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انسان همواره به دنبال تأمین امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود است و احساس امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری، همواره مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است، همچنین احساس امنیت اجتماعی در فضاهای شهری یکی از مهمترین شاخص های کیفیت زندگی مطلوب برای شهروندان محسوب می گردد. با افزایش ضرورت ایجاد امنیت در جوامع، ابزار، شیوه ها و رویکردهای ایجاد و حفظ آن دستخوش تحول شده است. از اینرو مدیریت شهری، از جنبه های مهم برنامه ریزی شهری بوده که با جوامع انسانی به ویژه جامعه شهری و ایجاد امنیت اجتماعی ارتباط مستقیم دارد؛ لذا هدف این تحقیق، مروری بر نقش و جایگاه عملکرد مدیریت شهری در ارتقاء بخشی امنیت اجتماعی شهرها می باشد. روش بررسی: نگرش حاکم براین تحقیق به صورت کتابخانه ای-تحلیلی است. در این تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای اقدام به جمع آوری تعاریف و نظریات و تئوری ها شده است. در مرحله پس از تحلیل داده ها، بررسی مبانی نظری و تحقیقات صورت گرفته در این حوزه به برشمردن مولفه های امنیت اجتماعی و تاثیر عملکرد و نقش مدیریت شهری بر هریک از آنها پرداخته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که بر اساس ضریب تعیین، 28 درصد از واریانس متغیر وابسته، توسط متغیر مستقل تبیین می شود. ضریب بتا (BTA) نیز نشان دهنده ارتباط مستقیم بین دو متغیر مستقل و وابسته است. در نتیجه، از طریق تحلیل رگرسیون دو متغیره می توان نتیجه گرفت که با بهبود عملکرد مدیریت شهری سطح امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم نیز افزایش می یابد.
تبیین معیارهای ارتقاء حس دلبستگی به مکان با رویکرد برنامه ریزی طراحی محور (شهر پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
52 - 63
حوزههای تخصصی:
حس دلبستگی به مکان به عنوان زنجیره ای میان افراد و محیط های معنادار است که مبنای تعامل عاطفی مثبت انسان با فضاست که به عنوان بعد مهمی در بهبود کیفیت زندگی شهری است. از طرفی، برنامه ریزی طراحی محور نیز به عنوان رویکردی میانی بین برنامه ریزی و طراحی به عنوان تفکری کیفیت گرا به دنبال پاسخ گویی به مسائل کیفی موجود در شهر است. بنابراین، مسئله تحقیق، رسوخ مباحث کیفی در مقیاس های کلان است. هدف از این مطالعه، تبیین معیارهای ارتقای حس دلبستگی به مکان با تأکید بر رویکرد برنامه ریزی طراحی محور در شهر جدید پرند که دارای جاذبه های تاریخی فرهنگی و طبیعی و موقعیت استقراری مناسب است. روش این پژوهش، آمیخته اکتشافی است که پس از بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و تجزیه وتحلیل کیفی سوابق موضوعی، از روش تحلیل محتوای استقرایی و روش کدگذاری در بخش کیفی استفاده شد. در بخش کمی پس از توزیع 394 پرسشنامه، از روش آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای SPSS و PLS و آزمون های کولموگروف اسمیرنف و رگرسیون و همبستگی استفاده شد. با توجه به نتایج آزمون، بین کلیه متغیرهای پژوهش، همبستگی وجود دارد. فرضیات اصلی پژوهش بیان می کنند که سه عامل هویت مکان، وابستگی به مکان و عوامل برنامه ریزی طراحی محور بر ارتقای حس دلبستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارند. با آزمون فرضیه می توان اظهار داشت که با ارتقای مؤلفه های محیطی زمینه ای، احساسی عاطفی، اجتماعی مشارکتی، کالبدی، فرهنگی اعتقادی، شناختی ادراکی، طراحی و برنامه ریزی، حس دلبستگی به مکان در شهر پرند ارتقای پیدا می کند.
تحلیل پیشران های اثرگذار بر پراکنش فضاهای سبز شهری با تکیه بر رهیافت عدالت محیط زیستی با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
132 - 147
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری و لاینفک پیکره یگانه شهرها در متابولیسم آن ها نقش اساسی را دارا می باشد که کمبود آن ها می توانند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تبیین پیشران های تأثیرگذار بر پراکنش فضای سبز شهر اصفهان با تکیه بر رهیافت عدالت محیط زیستی است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی است به نحوی که ابتدا با روش دلفی عوامل شناسایی پس از اعتبار بخش آن توسط کارشناسان در قالب پرسشنامه میک مک مورد ارزیابی قرارگرفته است و برای این کار از روش های اقتصادسنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری کمک گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین عوامل 20 گانه، استفاده از فناوری های نوظهور و سازگاربامحیط زیست، تأکید بر رواج استفاده از سوخت های پاک در فضاهای شهری، توجه به وضعیت اقتصادی اقشار ساکن در شهرها، استفاده از مقررات و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی محیط زیستی توسط سمن ها، سرمایه گذاری در حوزه های زیرساختی محیط زیستی در شهرها و دسترسی به انرژی های سوختی مناسب در شهرها پیشران های کلیدی اثرگذار بر پراکنش فضاهای سبز شهری در اصفهان با رویکرد عدالت محیط زیستی محسوب می گردند. بنابراین، انتظار می رود با بهره گیری از پیشران های یادشده شهر اصفهان بتواند به آستانه ای مناسب از عدالت محیط زیستی برای شهروندان در دسترسی به فضاهای سبز شهری دست یابد.
تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های کالبدی- محیطی موثر بر تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: روستاهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی مانند سیل، زلزله و خشک سالی در فضاهای جغرافیایی به ویژه مناطق روستایی غالبا منجر به خسارات فراوان و غیرقابل جبرانی می شود و مانع جدی در راه توسعه پایدار جوامع انسانی به حساب می آید. خشک سالی از پدیده های محیطی و بخش جدایی ناپذیر تغییرات آب و هوایی بوده و برای کاهش اثرات آن، توجه به رویکرد تاب آوری مطرح شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از عوامل کالبدی- محیطی موثر بر تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در روستاهای منطقه سیستان بوده است. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی سرپرستان خانوراهای 373 روستای بالای 50 خانوار در منطقه سیستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر از سرپرستان خانوارها به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و WASPAS و Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون در خصوص تأثیر عوامل کالبدی- محیطی بر تاب آوری اجتماعات روستایی در منطقه سیستان حاکی از آن است که میزان همبستگی چندگانه بین عوامل کالبدی- محیطی و تاب آوری برابر با ضریب تعیین (R2=0.001) بوده که نشان می دهد عوامل کالبدی- محیطی هیچ تأثیری برتاب آوری روستاییان در منطقه سیستان ندارد. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رتبه بندی WASPAS موید آن است که، روستائیان واقع در شهرستان های زهک و زابل دارای بیشترین میزان تاب آوری کالبدی- محیطی در برابر مخاطره طبیعی و روستائیان واقع در شهرستان هیرمند دارای کمترین میزان تاب آوری کالبدی- محیطی در برابر مخاطرات طبیعی می باشند.
معیارهای تاثیر گذار منظر بر هویت شهرک نفت خیز امیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
37 - 50
حوزههای تخصصی:
منظر شهر بر زندگی مردم تاثیر بسیار دارد از نظم روحی تا فضاهای عمومی شهر جهت نیازهای مردم و از نیازهای روانی و زیباشناسانه شهر تا خلق محیط مورد نیاز گسترش ارتباطات جمعی، تسهیل فعالیت ها و مشارکت های جمعی تاثیر می گذارد. منظر شهرهای امروز اکثرا فاقد هویت اند. افزایش ساخت و سازهای شهری، مشخص نبودن محدوده ساخت و ساز شهری، تقلیدهای کورکورانه از سبک های معماری، گسترش انبوه سازی در سال های اخیر سبب شده است که نمای بسیاری از شهرها دچار بی هویتی و یکسانی می شود. در میان شهرهایی که واجد مناظر با هویت ویژه بوده اما به مرور زمان از میان رفته است شهرک نفت خیز امیدیه را می توان نام برد که به علت نقشی که در شکل دادن تصویر ذهنی شهروندان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش شناسایی معیارهای تاثیرگذار منظر شهر در مناطق مسکونی متعلق به شرکت نفت امیدیه جهت ارتقاء هویت این محدوده می باشد. جهت دستیابی به هدف این پژوهش ابتدا به بررسی نظریات مطرح در زمینه منظر و هویت پرداخته و سپس با استفاده از روش دلفی و نظریات متخصصان رشته شهرسازی و معماری منظر ، بررسی های میدانی و تحلیل های بدست آمده به بیان مدلی مفهومی (بومی شده) در راستای ارتقا هویت از طریق معیارهای مرتبط با منظر پرداخته شده است. در نهایت با ارائه پرسشنامه و تحلیل آن با استفاده از نرم افزار Excelبیشترین میزان به مولفه مصنوع منظر و معیار زیباشناختانه آن جهت ارتقا هویت اختصاص داده شده و در نتیجه می توان بیان توجه به مصالح، رنگ، تناسبات، عناصر تزیینی، بازشوها، محصوریت و دیگر شاخص ها سبب ارتقا هویت این محدوده خواهد شد.