فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه کوشش می شود با استفاده از روش ها و مدل های گوناگون، سطوح برخورداری مناطق مختلف سنجش شوند. این امکان وجود دارد که نتایج حاصل از به کارگیری این روش ها، متفاوت باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، به کارگیری روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطوح برخورداری دهستان های شهرستان کامیاران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده ا ند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که جایگاه هریک از دهستان های مطالعه شده با روش های چندشاخصة SAW، TOPSIS و WSM یکسان نیست. بین روش های مذکور، روش های TOPSIS و WSM با 28/14 درصد، کمترین میزان تغییرات و روش SAW با 56/28 درصد، بیشترین میزان تغییر را در میان روش های مورد مطالعه داشتند. از نظر سطح برخورداری نیز، دهستان های گاورود، بیلوار و ژاورود در سطح فرابرخوردار، دهستان های امیرآباد و شاهو در سطح میان برخوردار، و دهستان های عوالان و سورسور در سطح فروبرخوردار قرار گرفتند.
ارزیابی عملکرد شهرهای میانی در تعادل منطقه ای (مطالعه موردی: شهرجهرم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ساخت شهرها و تعیین اندام جغرافیایی آنها، به تعادل شهر و ناحیه، روابط متقابل شهر و روستا، توازن فضایی و تعادل انسان و محیط می اندیشند. ایجاد و رویش قارچ گونه شهری با اندام بلند جغرافیایی در نواحی کشور، آنجا که روستاها پراکنده و نافشرده هستند و روابط ارگانیکی بین شهر و روستا وجود ندارد، به فروپاشی این تعادل ها خواهد انجامید. شهرهای میانی با توجه به توانمندی های خود، می توانند حلقه ارتباطی بین ما درشهرها و شهرهای کوچک باشند. با توجه به موضوع مورد مطالعه، هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر شهر میانی جهرم در تعادل منطقه ای استان فارس است. روش تحقیق مقاله، توصیفی - تحلیلی است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که شهر جهرم به دلیل داشتن زیر ساخت های مناسب در بخش های اقتصادی ازجمله خدمات، همواره مورد توجه نواحی جنوبی استان فارس بوده است. وجود خدمات گسترده بهداشتی - درمانی، ارتباطی، بازرگانی، پولی و بانکی، امنیتی - نظامی، آموزش عالی و ... سبب شده است که این شهر از یک طرف بتواند نقش قابل توجهی در رفع نیازهای منطقه جنوب و شرق استان فارس داشته باشد و از طرف دیگر، زمینه تأمین برخی از نیازهای استان های همجوار، از جمله بخش هایی از استان هرمزگان را نیز فراهم نماید.
مطالعه تطبیقی فضایی- کالبدی شهرهای جدید اطراف کلانشهر تهران با استفاده از منطق فازی
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش کالبدی شهرها، ضرورت ایجاد شهرهای جدید در اطراف کلانشهرها، از جمله تهران احساس می شود. برای استقرار شهرهای جدید اهداف خاصی مطرح است که مهمترین آنها سرریز پذیری جمعیت مادرشهر می باشد. در اطراف تهران نیز چهار شهرجدید (پرند، پردیس، اندیشه و هشتگرد) برای این منظور احداث شده اند که در اینجا سعی شده به مطالعه تطبیقی کاربری های ضروری آنها با یکدیگر و همچنین با طرح پیشنهادی خودشان (تطبیق در دو وجه)، پرداخته شود. در این راستا وضعیت معیارها و شاخص های فضایی-کالبدی (کاربری های مسکونی، تجاری، آموزشی، فضای سبز، حمل و نقل، بهداشتی، اداری و فرهنگی که تاثیر بسزایی در برنامه ریزی شهری دارند) در هر چهار شهر جدید مورد مطالعه قرار گرفته اند. بدین منظور پس از لایه سازی از جداول کاربری اراضی و خارج کردن داده ها، حداقل ها و حدکثرها مشخص شدند؛ سپس برای یکسان سازی داده ها جهت تطبیق بهتر، عمل نرمال سازی روی داده ها انجام شد، تا مقادیر آنها بین ۰ تا ۱ باشد. اعداد به دست آمده، امکان مقایسه کمّی را به وسیله مدل فازی (در برنامه مت لب) فراهم می آورد. بعد از این مرحله، به اعداد، ارزش زبانی و تابع عضویت (خوب، متوسط، بد) اختصاص می گیرد و در گام بعدی قواعد (اگر - آنگاه) فازی بر روی آنها اعمال می شود. سپس در مرحله استنتاج، معیارهای فوق الذکر، در وضع موجود با طرح جامع پیشنهادی، و همچنین با یکدیگر (۴ شهر با هم) تطبیق داده شده اند. نتایج حاصل، نشان دهنده این است که شهر جدید پرند با داشتن مقادیر مربوط به تابع متوسط از دیگر شهرها به طرح جامع پیشنهادی خود قرابت بیشتری دارد؛ در صورتی که در مقابل، شهر جدید اندیشه جمعیت بیشتری را جذب کرده است.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال در بخش های عمده فعالیت نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اشتغال و به طور کلی نیروی انسانی در مسائل اقتصادی، جایگاه ویژه ای دارد. در اقتصاد ایران، اشتغال از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق است تا بتوان برنامه ریزی و اشتغال زایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخش ها و مناطق محقق ساخت. هدف از این تحقیق، شناخت وضعیت بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، 394 شهرستان کشور بوده است که آمار و اطلاعات آن از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی (LQ)، بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند، مشخص گردیده است. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی، غرب و شمال غرب کشور و جنوب شرق از نواحی پایه ای می باشد. در بخش صنعت نیز نواحی مرکزی، شمال و بخشی از جنوب کشور صادر کننده نیروی کار به نواحی دیگر می باشد. بخش خدمات در مناطق مرکزی، شمال شرقی و غربی و جنوب کشور از نواحی پایه است که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار خدماتی شناخته می شود.
توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی شهر ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرها طی دهه های اخیر و دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن ها، موجب مشکل های عدیده ای مانند شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی و به تبع آن، پیشی گرفتن نیازها از امکانات موجود در شهرهای مختلف شده است. در شهر ابهر، گرایش به شهرنشینی و زندگی در شهر، با تفاوت در میزان درآمد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد همراه بوده است. این موضوع در اکولوژی اجتماعی شهر با مشخصه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و... با تمرکز بر مسائل ناشی از فقر در بخش حسین آباد شهر همراه شده و سبب ایجاد الگوی توسعة ناپایداری در سازمان فضایی شده است که یکی از نمودهای کالبدی آن، شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی در ابهر است. هدف مقالة حاضر، بررسی وضعیت سکونتگاه های غیر رسمی در شهر ابهر (محلة حسین آباد) و ارائة راهکارهای مناسب برای توانمندسازی آن است. روش پژوهش، پیمایشی و از نوع همبستگی، دامنة آن خرد و از نظر وسعت، ژرفانگر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تلفیقی SWOT–AHP بهره گرفته شده است. برای این منظور، مدل مذکور در چهار مرحلة 1. ارزیابی عوامل راهبرد درونی و بیرونی محله، 2. انجام مقایسة دودویی گروه ها، 3. تدوین راهبردهای چهارگانة SWOT و 4. اولویت بندی راهبردها با استفاده از ماتریس QSPM به صورت سلسله مراتبی اجرا شده است. مطابق نتایج پژوهش در عوامل داخلی، امتیاز کل ضعف ها (435/0) نسبت به قوت ها (156/0) در سطح بالایی قرار دارد که نشان دهندة برتری و غالب بودن ضعف ها بر قوت هاست. در مقابل، در عوامل خارجی، فرصت ها با امتیاز کلی 308/0 نسبت به تهدیدها با امتیاز 101/0، در وضعیت بهتری قرار دارند. یافته های پژوهش، بیانگر میل جمعیت ساکن به مشارکت کامل برای ساماندهی محله است. درنهایت، الگوی مطلوب برای توانمندسازی محلة حسین آباد، شهر ابهر ارائه شده و راهکارهای ترکیبی پیشنهاد شده است.
بررسی تاثیر ساختار فیزیکی- کالبدی فضاهای شهری بر امنیت محیطی (مطالعه موردی: منطقه ثامن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری به عنوان محیطی که رفتارهای عمومی انسان در آن جریان دارد، همواره در تعامل دوسویه با انسان است؛ بنابراین، این فضا به عنوان بستری برای فعالیت های عمومی انسان، باید به راحتی قابل درک و ایمن باشد. درواقع، امنیت شهری یکی از مؤلفه های مهم و ضروری در زندگی شهری محسوب می شود که باید آرامش و احساس ایمنی را در فضاهای شهری برای شهروندان فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی تأثیرهای ساختار کالبدی محیط های شهری در امنیت فضاهای شهری منطقة ثامن، با استفاده از تکنیک «فرایند تحلیل شبکه» (ANP) تدوین شد. این پژوهش، توصیفی- موردی است و با مطالعه های اسنادی - کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعة مستقیم به سازمان ها و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت که محدودة مورد مطالعة منطقة ثامن مادرشهر مشهد را شامل می شود. یافته ها نشان می دهد بیش از 55 درصد از شهروندان و گردشگران، این منطقه را ناامن می دانند و بیش از 60 درصد آن ها، وضعیت نامناسب کالبدی را مهم ترین عامل این ناامنی معرفی کرده اند. براساس نتایج مدل ایان پی، بیشترین و بالاترین اولویت در توجه به مسائل امنیت محیطی در فضاهای شهری منطقة ثامن، مربوط به شاخص «نبود خوانایی، نمایانی محیط»، با امتیاز نرمال شدة 579/0 در خوشة بی توجهی به ساماندهی کاربری، «نامناسب بودن فضا» با امتیاز نرمال شدة 394/0 در خوشة بی توجهی به مؤلفه های روانی و گزینة «نبود اختلاط و ترکیب مناسب کاربری ها» با امتیاز نرمال شدة 312/0 است.
تبیین نقش هوش هیجانی و مهارت سیاسی در رابطه بین سبک رهبری تحول افرین مدیران با رضایت شغلی کارکنان (مطالعه موردی شهرداری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۴۸-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین یکی از پارادایم های رهبری در روانشناسی سازمانی است که مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است. رهبری تحول آفرین، رضایت زیردستان و اعتماد آنان به رهبری و به علاوه تعهد عاطفی آنان را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش هوش هیجانی و مهارت سیاسی در رابطه بین سبک رهبری تحول افرین مدیران با رضایت شغلی کارکنان بود. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارمندان پیمانی و رسمی شهرداری در شهر بندرعباس بودند (300 نفر) که به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه پژوهش با جامعه برابر است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تجزیه و تحلیل چند متغیره (معادلات ساختاری) توسط نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج این آزمون نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، مهارت سیاسی و سبک رهبری مدیران بر رضایت شغلی کارکنان در سازمان تأثیر گذارند. از طرفی متغیرهای مهارت سیاسی و هوش هیجانی با تاثیر بر سبک رهبری تحول گرا منجر به افزایش رضایت شغلی کارکنان می شود.
Determining the optimized combination of internal authorities, interaction and influence of the central bank of Islamic republic of Iran in Iran 2025(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study&rsquos goal is determining the accurate relationship of central bank with its environment through recognizing the conditions of this bank in four aspects of autogeny(internal authority), heterogeny (interaction), discretion(influence in environment) and detachment (organization self usage of it's resources) . This study is discovery and survey in terms of method. Collecting data tool is questionnaire. After Delphi bike, detachment variable was removed in final questionnaire and for autogeny 10 questions, heterogeny 11 and discretion 17 were designed so it can be said that content and facial validity of questionnaire are confirmed. Since Cronbach&rsquos alpha coefficient was higher than 0.7, it showed acceptable reliability of questionnaire. For analyzing data SPSS and MATLAB software were used. Results showed that there is a significant difference between ideal situation of central bank&rsquos conditions in Iran 2025 with existing situation in all three aspects of autogeny, heterogeny and discretion. There has also been significant relationship among each one of aspects of autogeny, heterogeny and discretion in ideal situation and existing one. In autogeny aspect, experts&rsquo mean was more than population&rsquos mean which showed that central bank&rsquos autogeny in Iran 2025 should be increased compared to current status. In heterogeny aspect, experts&rsquo mean was less than population&rsquos mean and it represented that central bank&rsquos heterogeny in current situation is more than what it should be and central bank should decrease its heterogeny with environment in future. In discretion aspect, experts&rsquo mean was more than population&rsquos mean and so central bank&rsquos discretion is needed to be increased in Iran 2025 compared to current status.
تحلیل اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعامل یا تقابل مجموعه ای از عوامل اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی، پایداری یا عدم پایداری روستاها تحقق می یابد. در این رویکرد، تبیین وضع موجود جوامع روستایی، ساختار، مشکلات، روند توسعه و به ویژه سطح رفاه ساکنین نواحی روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین ترتیب درک و شناسایی وضع موجود و شرایط حاکم بر نظام های محلی، منطقه ای و ملی و آگاهی از وضعیت پایداری ج وامع روس تایی، اعتبار ویژه ای را در تصمیم گیری ها داراست. از این رو، این موضوع که چه عواملی در پای داری روستاها تاثیر گذار می باشند، همواره مطرح بوده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روس تاهای بخش مرک زی شهرستان زابل صورت گرفته است. روش به کار رفته در این تحقیق، ترکیب ی از روش های می دانی و توصی فی – تحلیلی می باشد. روستاهای نمونه ، شامل 52 روستای بخش مرکزی شهرستان زابل می باشد که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در این روستاها و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 254 نفر از سرپرستان خانواری ساکن در این روستاها برای تکمیل پرسشنامه ها تعیین گردید. سهم هر روستا برای تکمیل پرسشنامه ها، براساس فراوانی افرادی که در آن روستا مبلغ یارانه مستقیماً به حساب شان واریز می شود، در نظر گرفته شده است. در پرسشنامه های خانوار، 33 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار روستایی مورد توجه بوده است. در این پژوهش، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS و استفاده از تحلیل های آماری (در نرم افزار SPSS ) ، اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیده است. نتایج این بررسی مؤید آن است که با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها، میزان پایداری 50 روستا (معادل 96 درصد از روستاهای مورد مطالعه) تضعیف شده است و مشارکت های مردمی نیز در سطح روستاهای مورد مطالعه با اجرای این طرح کاهش یافته است . از این رو، با توجه به اثرات منفی طرح هدفمندسازی یارانه ها بر وضعیت زندگی خانوارهای روستایی و با عنایت به اینکه خانوارهای ساکن در سطح روستاها، عمدتاً جزء دهک های درآمدی پایین جامعه می باشند، لذا افزایش سهم آنها در پرداخت های نقدی طرح هدفمندسازی یارانه ها بایستی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه تطبیقی پارامترهای زیباشناختی فضای شهری از دیدگاه کودکان و بزرگسالان مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
19 - 30
حوزههای تخصصی:
توجه به جنبه های زیبایی شناختی فضاهای عمومی شهری در طراحی شهری از این جهت اهمیت ویژه ای دارد که کاربران آن ادراک زیبایی شناختی یکسانی ندارند و فضا لزوماً پاسخگوی همه طیف ها از این دیدگاه نمی باشد. پژوهش پیشِ رو با فرض وجود تفاوت در ادراک زیباشناختی محیط در گروه های سنی متفاوت، به این پرسش پاسخ داده است که چه ترجیحات زیباشناختی در فضای شهری بین گروه های سنی مختلف وجود دارد و اولویت بندی متغیرهای مرتبط با آن در دو گروه سنی کودک و بزرگسال به چه صورت است. از آنجا که مطالعات زیبایی شناسی در دو بعد نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته، توجه به جنبه های بصری در طراحی شهری و زیبایی شناسی تجربی به عنوان اساس پژوهش قرار گرفت. با مبنا قرار دادن دیدگاه سانتایانا مبتنی بر دسته بندی زیبایی شناسی محیطی در سه دسته حسی، فرمی و نمادین، پژوهش حاضر میزان توجه به هر دسته را در گروه های مورد مطالعه بررسی نموده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده، با بهره مندی از ترکیب روش کمی و کیفی و به صورت توصیفی _ تحلیلی دو گروه مورد مطالعه را مقایسه نموده است. روش یافته اندوزی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تکمیل نقاشی کودک و پرسشنامه به تعداد 750 مورد در قالب طیف لیکرت در دو گروه یاد شده بوده که در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی و استخراج نتایج قرار گرفته که بر اساس فرمول آماری کوکران در جامعه آماری، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد در اولویت بندی ترجیحات متغیرهای زیباشناختی بین دو گروه سنی و اهمیت متغیرهای فرمی از دیدگاه کودکان تفاوت وجود دارد. از میان سه دسته زیبایی شناسی یاد شده، بیشترین ترجیحات زیباشناختی کودکان به لحاظ فراوانی در دسته متغیرهای فرمی قرار می گیرد.
روش های کمی در تحلیل توسعه ی فضایی مسکن شهری بجنورد (1384-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
67 - 76
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای انسانی و یکی از مهم ترین عناصر شکل دهنده ی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامه ریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامه ریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبه های فضایی توسعه ی مسکن شهری ضروری به نظر می رسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعه ای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و نحوه ی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامه های آماری استان از داده های مربوط به پروانه های صادر شده ی شهرداری بجنورد در بازه ی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعه های جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل می کند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامه ریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمی تواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفه های داخلی ارزیابی گردد.
تحلیل ویژگی های مکانی - زمانی گسترش شهری مناطق شهر شیراز در بازه زمانی 1385تا 1391
حوزههای تخصصی:
یکی از عملیات ضروری در مطالعات جغرافیایی شهرها، تجزیه وتحلیل رشد شهری با استفاده از داده های زمانی- مکانی میباشد. در این زمینه می توان با استفاده از شاخص های آماری، گسترش افقی و رشد شهرها را اندازه گیری نمود. هدف اصلی این مقاله دیده بانی رشد شهری برای مناطق 9 گانه شهر شیراز در بازه زمانی 85تا91 و کمی سازی درجه آزادی رشد شهری، درجه گسترش افقی بی رویه شهری و درجه خوب بودن رشد شهری است. به این منظور، از آزمون کای اسکور پیرسن برای بررسی درجه آزادی شهر و از آنتروپی شانون برای تعیین درجه اسپرال شهری استفاده شده است و درنهایت درجه خوب بودن رشد شهری بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که درجه آزادی کلی رشد شهری برای کل شهر بالا می باشد. در دوره زمانی 88تا89 رشد ساخت وساز مشاهده شده از رشد ساخت وساز موردانتظار پایین تر است و نیز در منطقه1، رشد مشاهده شده با رشد موردانتظار در ساخت وساز شهری برابر می باشد. آنتروپی شانون کلی نیز با در نظر گرفتن کل شهر بیانگر متمرکزبودن آن می باشد و درنهایت آنالیز درجه خوب شهری، نشان می دهد که رشد شهر شیراز در دوره زمانی مذکور مطلوب بوده است و میزان آن در همه مناطق مثبت می باشد.
پیامدهای کالبدی– فضایی ادغام روستا شهری (نظام مسکن در جماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی فرایندی جهانی است که با تأخیر و در قرن بیستم به کشورهای درحال توسعه سرایت کرده است. بنابراین پدیده ادغام هسته های روستایی در شهرها که امروزه به عنوان یک مسأله فضایی – اجتماعی در کانون توجه قرار دارد، حاصل شهرنشینی سریع و گسترش و خزش شدید کالبدی شهرها در کشورهای درحال توسعه است. به این ترتیب در نتیجه دست اندازی سریع و بی برنامه شهر به اراضی و فضاهای روستایی، روستاها در یک جریان غالباً سریع کارکردهای طبیعی و ذاتی خود را از دست داده و بافت کالبدی آن ها نیز در محاصره شهر قرار می گیرد. این عامل سبب ایجاد ناهمگونی در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در محیط های روستایی شد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پیامدهای تحولات نظام مسکن در هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق از آزمون T در سطح 95% برای بررسی معناداری تفاوت شاخص ها در محدوده هسته های روستایی و بافت فراگیر شهری آن استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت های هسته اولیه ریزدانه تر و همچنین بناهای هسته اولیه بیشتر تخریبی و بافت فراگیر نوسازند. در ضمن، هسته اولیه بیشترین درصد اشغال را دارد و بیشتر ساختمان های آن یک و دو طبقه است. همچنین این هسته، نفوذناپذیرتر از بافت فراگیر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون T نیز بیانگر ناهمگونی و تضاد کالبدی-فضایی نظام مسکن بین هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است.
سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در فرآیند برنامه ریزی توسعه، شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از ابعاد مختلف همچون فرهنگی و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن ها اهمیت بسیاری دارد، چرا که دستیابی به الگووارة توسعه پایدار نیازمند تعادل در توزیع شاخص های خدماتی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی است. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری شهرستان های 7 گانه استان کهگیلویه و بویراحمد از لحاظ مؤلفه های فرهنگی است. بدین منظور 24 مؤلفه فرهنگی با استفاده از روش اسنادی انتخاب و سپس توسط 12 متخصص با استفاده از تکنیک دلفی وزن دهی گردیده است. روش بررسی توصیفی- تحلیل می باشد. در این پژوهش به منظور سطح بندی شهرستان ها از تکنیک چند شاخصه ELECTREE استفاده شده است. داده های تحقیق از سالنامه آماری1390 این استان به تفکیک شهرستان ها استخراج گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شاخص های فرهنگی در شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان ها از نظر خدمات فرهنگی ملاحظه می شود. همچنین نتایج خروجی تکنیک الکتر نشان می دهد که شهرستان های بهمئی، بویراحمد و کهگیلویه به ترتیب به دلیل برخورداری بیشتر از مؤلفه هایی همچون سرانه کتابخانه ها، تعداد کتب موجود در کتابخانه ها، سرانه سالن ها و نمایشگاه های فرهنگی که دارای وزن بالاتری بوده اند در رتبه های یک تا سه از توسعه فرهنگی و شهرستان گچساران در پایین ترین سطح قرار گرفته است.
تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با استفاده از مدلVIKOR
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار زمانی حاصل می شود که نابرابری های ناحیه ای کاهش یافته و عدالت اجتماعی برقرار شود لذا وجود نابرابری مانعی برای حصول این امر است. تحلیل نابرابری ها با معیار ها و شاخص های مختلف می تواند به شناخت نواحی کم توسعه یا در حال توسعه کمک نموده و الزامات لازم جهت تخصیص منابع به آنها را مهیا نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با بهره گیری از 62 شاخص اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی، کالبدی و زیست محیطی، فرهنگی- مذهبی و حمل و نقل و ارتباطات پرداخته است، که در این راستا آمار و اطلاعات لازم از سالنامه آماری سال 1390 استان فارس گردآوری شده و داده ها با روش آنتروپی وزن دهی شده و بر اساس مدل ویکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آنست که نابرابری در سطوح شهرستانی مشهود بوده که شهرستان شیراز به عنوان مرکز استان در سطح کاملا برخوردار قرار گرفته و شهرستان های جهرم، کازرون و استهبان، برخوردار و شهرستان های مهر، داراب، آباده، لامرد، بوانات و نی ریز، نیمه برخوردار بوده و بقیه شهرستان ها محروم می باشند و الگوی حاکم برتوسعه فضایی این استان مرکز-پیرامون بوده است.
بررسی و تحلیل چالش های توسعه توریسم روستایی از دیدگاه روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق "" بررسی و تحلیل چالش های توسعه توریسم روستایی از دیدگاه روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی""بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی بود که تعداد 381 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات اساتید و صاحبنظران مربوطه تأیید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار محاسبه شده حاکی از مناسب بودن ابزار تحقیق می باشد(89/0=α). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد توصیف و تحلیل قرار گرفتند. رتبه بندی چالش های توریسم روستایی از دیدگاه روستاییان نشان داد که گویه های نامناسب بودن جاده ها و مسیرهای مواصلاتی، نامناسب و ناکافی بودن مراکز اقامتی و شرایط آب وهوایی سرد به ترتیب، به عنوان مهم ترین مشکلات در این زمینه شناخته شدند. در این تحقیق از تحلیل عاملی با رویکرد تلخیص داده ها استفاده شد که بر اساس نتایج به دست آمده، چالش های مدیریت آب کشاورزی در 6 عامل شامل، مشکلات بهداشتی، مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی، مشکلات زیرساختی، مشکلات فرهنگی- اجتماعی، مشکلات اقتصادی و مشکلات طبیعی و اقلیمی دسته بندی شدند. همچنین بر پایه یافته های تحقیق، مشخص گردید که در بین چالش های ششگانه بالا، چهار چالش: مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی، مشکلات زیرساختی، مشکلات فرهنگی- اجتماعی و مشکلات اقتصادی دارای همبستگی بیشتری با یکدیگر بوده و بر اساس نتایج مدل رگرسیونی، چیزی در حدود 92 درصد از تغییرات شاخص ترکیبی چالش های توسعه گردشگری روستایی را تبیین می کنند.
ارزیابی کیفیت زندگی در بافت های برنامه ریزی شده نواحی شهری (نمونه موردی: محله کارمندان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی عام است که در چارچوب تعریف علمی و در قلمرو وظایف، اختیارات و تکالیف مدیریت شهری متضمن عناصر، اجزا و شاخص های مهمی است که تنزل و ارتقای آن ها همچنین بهره مندی یا فقدان هر یک سطح کیفیت زندگی را مشخص می نماید. در این میان بررسی کیفیت زندگی ساکنان بافت های برنامه ریزی شده در شهر یکی از وظایف برنامه ریزان و مدیران شهری است. آنچه این پژوهش در پی آن است ارزیابی کیفیت زندگی در بافت های برنامه ریزی شده شهر زنجان با نمونه موردی شهرک کارمندان است. روش تحقیق در این از نوع توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. شیوه گردآوری اطلاعات به روش میدانی در قالب پرسش نامه بوده است، که در آن 143 خانوار بصورت سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های حاصل در نرم افزار Spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و جهت دستیابی درجه و اختلاف کیفیت زندگی در محله برنامه ریزی شده با استفاده از مدل Topsis و AHP مورد سنجش قرار می گیرند. نتایج مطالعات نشان داد که اولاً محله کارمندان در وضعیت مطلوبی از لحاظ شاخص های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی علیرغم نارضایتی قرار گرفته و اختلاف چشمگیری بین شاخص ها وجود ندارد. ثانیاً بین شاخص های کیفیت زندگی در این محله رابطه متقابل و معناداری حاکم است.
گردشگری روستایی و لزوم تعیین روستاهای هدف گردشگری با استفاده از شاخص ها و معیارهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه جهانگردی بعنوان پر درآمدترین صنعت روز دنیا ، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزان ، دست اندرکاران ومسئولین دولتهای حاکم در اکثر کشورهای جهان می باشد . افزایش جمعیت ، پیشرفت علوم وفنون ، افزایش زمان آزاد و فراغت و بسیاری عوامل دیگر، باعث جلب توجه عموم مردم به مقوله جهانگردی شده است ، بنابر عقیده کاسترز (1984) جهانگردی دانشی چند رشته ای است که اگر بدون انجام تجزیه و تحلیلهای سیاسی دقیق، برنامه های مدون و دقیق توسعه و تکامل یابد، قطعاً کامل نخواهد بود. ادوارد اینسکیپ صاحب نظر برنامه ریزی گردشگری در کتاب برنامه ریزی توسعه گردشگری، برنامه ریزی جهانگردی را همواره پویا و پایدار می داند و حکومتها را در جهت شناسایی آثار و آینده گردشگری می بیند تا بدین وسیله نقش خود را در این فرآیندها افزایش دهند. (Inskeep, Edward,1991,50) اصولاً بازار گردش ها و مسافرتها در مناطق شهری و پیشرفته توسعه می یابد. بسیاری از ساکنان این مناطق پیشرفته می خواهند از این محیط بسیار تصنعی و متجدد فرار کنند و به مناطق کمتر توسعه یافته و بی آلایش پناه ببرند.(وای گی،چاک؛ 1377: 181).از دهه 70 قرن بیستم،فعالیت های توریستی درمناطق روستایی به طور چشمگیری درهمه نقاط کشورهای توسعه یافته در سرتاسر دنیا افزایش یافته اند که این امر نقشی اساسی درتوسعه مناطق روستایی که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی عقب مانده بودند ایفا نمود(پرالز، 2002). لذا متخصصین این صنعت با توجه به شناخت وآگاهی ویژه خود ،اذعان دارند که توسعه گردشگری روستایی ،بدون سازماندهی مجدد وگسترده مناطق روستایی براساس برنامه ریزی های علمی و مدون میسر نخواهد بود.در این راستا تعیین و معرفی مقاصد سفر مرتبط با موضوع یعنی روستاهای هدف گردشگری گام اول در مسیر تحقق اهداف والای توسعه گردشگری روستایی می باشد.در این مقاله که مستخرج از رساله ی باعنوان"تدوین شاخصهای موثر درتعیین روستاهای هدف گردشگری کشور،(مطالعه موردی روستاهای نمونه گردشگری استان سمنان)" می باشد سعی براین است تا با بررسی وضعیت گردشگری روستایی به بیان ضرورت تعیین روستاهای هدف گردشگری به عنوان مقاصد اصلی گردشگری روستایی پرداخته و این موضوع را به عنوان مهمترین عامل توسعه گردشگری روستایی وتوسعه همه جانبه مشخص نماید.
ارزیابی نتایج مشارکت مردمی در بازآفرینی شهری بافت شهری منطقه 12 تهران (نمونه موردی: محله سیروس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اجرای ناموفق طرحهای بهسازی و نوسازی شهری، پدیده جدیدی بنام پایداری در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفت. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، بازآفرینی شهری می باشد. در این روش احیاء، بحث مشارکت شهروندان جایگاه ویژه ای پیدا می نماید. واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود. مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی و یکپارچه است که هدف آن مشارکت دادن عموم مردم در همه مراحل توسعه می باشد. به نظر می رسد که این رویکرد در بافت های فرسوده شهری با توجه به وسعت دامنه و شدت مسائل گریبانگیر این بافت ها، کارآمدترین رویکردی است که می تواند برای مواجهه با کاستی ها و نارسائی ها اتخاذ نمود. بدین منظور در این مقاله ضمن ارائه مباحث نظری، نقش مشارکت مردم در بازآفرینی مورد تاکید قرار گرفته و در ادامه به بررسی مشارکت مردم در بازآفرینی محله سیروس پرداخته و ابعاد مشارکت و تمایل آنان در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با یک دیدی جامع نگر نشان می دهد که با وجود توجه چند به مشارکت مردمی در برنامه و طرحهای و اقدامات انجام شده در نمونه موردی، این رویکرد هنوز نتوانسته است به نتایج مطلوبی در این زمینه دست یابد. نتایج این بررسی نشان می دهد که ضعف تشریک مساعی گروههای مختلف و ذی ربط (مدیریت یکپارچه ) در برنامه های بازآفرینی از مهم ترین دلایل بروز چالش های اساسی ناحیه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور رویکردی موثرتر همچون توانمند سازی اجتماع محله ای برای استفاده از نیروهای همه بهره وران در جهت ساماندهی محله مذکور در راستای اهداف توسعه پایدار مطرح می گردد.