فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۶۱ تا ۶٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
غیرقابل پیش بینی بودن آسیب پذیری سیستم های اجتماعی و فنی، عدم اطلاع از زمان، محل و نحوه وقوع سوانح، تاب آوری را تبدیل به هدفی اجتناب ناپذیر ساخته است. این مطالعه با توجه به این عوامل و با هدف تحلیل متغیرها و شاخص ها تاب آوری در قالب یک سیستم، با روش پیمایش میدانی به ارزیابی عوامل تاثیرگذار، تاثیرپذیر، کلیدی و استراتژیک بر سیستم و پایداری یا ناپایداری آن پرداخته است. با مرور مبانی نظری، متغیرها در چهار گروه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و فیزیکی- کالبدی با شاخص ها مرتبط طبقه بندی و با روش تحلیل تاثیرات متقابل تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متغیرها و شاخص ها با استفاده از نرم افزار میک مک تحلیل شدند. در ماتریس تاثیرات مستقیم، تاثیرگذاری متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و نهادی بیش از تاثیرپذیری آن ها و تاثیرگذاری متغیر کالبدی- فیزیکی بسیار کمتر از تاثیرپذیری آن می باشد. ماتریس تاثیرات متقابل غیرمستقیم نیز حاکی از اختلاف دو متغیر نهادی و اجتماعی در مقایسه با دو متغیر دیگر در میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است. به بیان دیگر، دو متغیر نهادی و اجتماعی تاثیرگذارترین متغیرها در تاب آوری جامعه خواهند بودند. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس تاثیرات مستقیم دو شاخص مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی و در ماتریس تاثیرات غیرمستقیم شاخص های مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل، هویت اجتماعی از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی شاخص های استراتژیک و کلیدی محسوب می شوند. آنچه از نحوه پراکنش شاخص های در محورهای تاثیرگذاری- تاثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم پیداست، ناپایداری سیستم می باشد.
تعیین محدوده فضایی شهر- منطقه برای کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی نگاه به کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش از چالش های اخیر نظام برنامه ریزی فضایی کشور بوده است که موجب تکوین مفاهیمی مانند مجموعه شهری و منطقه کلان شهری شده است. شناخت کلان شهر تهران و گسترة پیرامونش با نگرش نومنطقه گرایی و برای دستیابی به تمرکز زدایی و رقابت پذیری و جهانی شدن، کاربستِ ساختاری پویاتر را می طلبد. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیلِ تطبیقی تلاش می کند الگوی فضایی شهر- منطقه را متناسب با سازمان فضایی ایران بهینه سازی کرده و محدودة فضایی شهر- منطقة تهران را با بهره گیری از تحلیل جریان های عملکردی و تخمین فاصلة 85 نقطة شهری در محدودة 250 کیلومتری جاده ای تهران با دو روش استقرایی و استنتاجی در نرم افزار GIS تعیین کند. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش در الگوی فضایی شهر- منطقه با دو هسته و 41 شهر پیرامونی تبیین می شود. این محدوده نشان دهندة ردپای عملکردی کلان شهری تهران برآمده از جریان های روزانه و هفتگی مبتنی بر منطقِ فضایی فراتر از تقسیم بندی ها و محدودیت های کالبدی، سیاسی و اداری است.
بررسی عوامل مؤثر در تعادل بخشی به عرصة فضایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری و تفاوت های منطقه ای در بسیاری از کشورها چالش اساسی در مسیر دستیابی به اهداف توسعة متوازن و متعادل است. به ویژه آن دسته از کشورهایی که مانند ایران قلمرو حاکمیتشان مناطق جغرافیایی وسیعی را شامل می شود. در ایران توسعه و زیرساخت های آن در نواحی جغرافیایی کشور در اثر برنامه ریزی های نامطلوب ملی و متمرکز گذشته، تفاوت شدیدی را در روند توسعه ایجاد کرده است. در این پژوهش با به کارگیری روش های اسنادی و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و فن دلفی، داده ها جمع آوری، و با ترکیبی از مدل های کمی و کیفی، تحلیل موردنظر انجام گرفته است. در مرحلة دوم دلفی، با کسب نظر استادان، صاحبنظران و مسئولان و متولیان منطقة مورد مطالعه، ماتریس تأثیر متقاطع بررسی میزان تأثیر عوامل بر همدیگر در نابرابری های منطقه ای استان گیلان تکمیل شد. در مرحلة نهایی نیز با بهره گیری از فنون تحلیلی و نرم افزار MICMAC، عوامل مؤثر در ایجاد نابرابری های استان گیلان بررسی شد و با تحلیل میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد عدم تعادل های منطقه ای، عامل اصلی «توسعة تک بعدی از منظر فضایی» شناسایی، و در نهایت، راهکارهای مناسب برای تعادل بخشی به سازمان فضایی استان گیلان مطرح شد.
سنجش جدایی گزینی مسکونی پایگاه های اجتماعی- اقتصادی شهر شیراز با استفاده از شاخص های اندازه گیری چندگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی شهری موضوعی مهم در بسیاری از شهرهای جهان است و از مدت ها قبل بسیاری از محققان به این مبحث توجه داشته اند. جدایی گزینی شهری، تمرکز فقر و پیدایش طبقات پایین را به طرز شدیدی در پی دارد. انواع مختلفی از جدایی گزینی شهری از قبیل جدایی گزینی درآمدی و قومی- نژادی وجود دارد که وابسته به مکانیزم های موجود در درون یک شهر است. به منظور برنامه ریزی جامعه ای بهتر، برنامه ریزان شهری نیازمند آگاهی از نحوه ی اندازه گیری جدایی گزینی و تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از آن هستند. روش های متعدد سنجش جدایی گزینی شهری وجود دارد که به طرق مختلفی با هم متفاوتند. پژوهش حاضر پرکاربردترین شاخص های سنجش جدایی گزینی مسکونی چند گروهی(8 شاخص) را با استفاده از نرم افزار تحلیل گر جدایی گزینی در سطح شهر شیراز و میان پایگاه های مختلف اجتماعی- اقتصادی این شهر مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری، کل محدوده کالبدی شهر شیراز به تفکیک بلوک های آماری(451بلوک) در قالب نقشه در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و خانوارهای ساکن در آن(416141 خانوار) می باشد. درمجموع نتایج پژوهش وقوع پدیده جدایی گزینی در شهر شیراز را به میزان متوسط به بالا و با مقادیر محاسبه شده ی 7177/0، 5785/0، 1 - 5474/0، 5407/0، 3969/0، 3759/0، 3613/0، 3375/0 برای هر یک از شاخص ها مورد تایید قرار می دهد. از طرف دیگر به کارگیری تحلیل لکه های داغ نرم افزار ArcGis در محدوده موردمطالعه نیز نشان می دهد بیشترین تجمع فضایی پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا(لکه های داغ) تقریباً در حوالی مرکز و ناحیه شمال غربی شهر، پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط در سمت غربی شهر و پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین نیز در سمت جنوب غربی شهر شیراز خوشه بندی شده اند.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده با رویکرد مدیریت شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع ساختار شهری تهران در سال های اخیر، از موضوعاتی است که بر نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری تأثیر گذاشته است. عمده ترین آسیب ناشی از این دگرگونی، ناسازگاری کالبدی است که در دو وجه ناهمگونی و ناپایداری بافت های قدیمی و فرسوده و نوساز و در ابعاد ناهنجاری های مختلف کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی نمایان شده است. در این زمینه، اجرای برنامه هایی مانند بهسازی، مرمت، زنده سازی، نوسازی و... با هدف تجدیدحیات شهری یا جلوگیری از افت شهری، از مهم ترین شیوه هایی است که در کانون توجه متخصصان و مجریان شهرسازی و ساختار مدیریت شهری قرار دارد و محور اصلی اجرای این برنامه ها، مشارکت شهروندان است. در میان مناطق مختلف شهر تهران، منطقة 12، یکی از مهم ترین مراکز قدیمی و تاریخی شهر به شمار می آید که سهم عمدة فضای کالبدی آن را بافت های فرسوده تشکیل می دهند. مطابق بررسی ها، مهم ترین مسئلة بافت های فرسودة این منطقه، پایین بودن نقش مشارکت شهروندان در رویکرد مدیریت شهری و راهبردهای اتخاذشده طی سال های اخیر درجهت مرمت، توانمندسازی و حیات بخشی به آن هاست که در این مقاله به چیستی و چرایی آن پرداخته می شود. این پژوهش، با تحلیل توصیفی- کاربردی عرصه های تصمیم گیری مرتبط، انتخاب شیوه های مختلف مشارکت شهروندان و سیاست هایی مناسب در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده اصلاح، تثبیت و ارائه شده و نشانگر آن است که حل مشکلات بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، با مدیریت شهری، مرمت و مشارکت مردم رابطة مستقیم دارد.
مطالعه تطبیقی کلانشهرهای ایران از لحاظ شاخص های توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات تبدیل به نقاط کانونی پایداری شده اند. هدف این پژوهش، مطالعه کلان شهرهای ایران از لحاظ انطباق آنها با شاخص های توسعه پایدار و بررسی تطبیقی بین آنها است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و اسنادی مانند سالنامه آماری مرکز آمار و سالنامه آماری شهرداری های کلانشهرهای ایران و نیز ۴۳ شاخص در سه بخش زیست محیطی، اقتصادی و کالبدی استفاده شده است. جهت رتبه بندی شهرها، از مدل های ویکور، الکترا و تاپسیس و همچنین از مدل آنتروپی شانون جهت وزن دهی به شاخص ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از ترکیب روش های سه گانه به وسیله تکنیک کپلند نشان داد که تهران با امتیاز ۴ در رتبه اول قرار گرفت و پس از آن به ترتیب شهرهای اهواز با امتیاز 2، اصفهان با امتیاز ۰، تبریز با امتیاز ۱- و مشهد با امتیاز ۴- در رتبه های بعد قرار گرفتند. بررسی مجموعه معیارهای پژوهش نشان داد که مقدار معیارهای توسعه پایدار در هر یک از شهرها به شکل یکنواخت و همگن نبوده و هر شهر از نظر برخی از معیارها در وضعیت بهتری نسبت به دیگر شهرها قرار دارد.
طراحی شهری خیابان در جهت ارتقاء حس مکان؛ مطالعه موردی: خیابان گلشن راز شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان هر خیابان در بر گیرنده کلیه عوامل کالبدی، عملکردی- فعالیتی، ادراکی بصری و اجتماعی موجود در خیابان است ایجاد حس مکان در خیابان ها هدف اصلی طراحی شهری بوده و می تواند زمینه ساز حضور شهروندان و افزایش تعاملات بین آن ها شود.مقاله حاضر با توجه به سوال، چگونه می توان از طریق جعبه ابزار طراحی شهری به ارتقاء حس مکان در یک محیط شهری (خیابان) دست یافت؟ مطرح شده، آنچه ضروت ارتقاء حس مکان در محور گلشن راز را ایجاب می کند، وجود اغتشاشات بصری در نماهای این محور، شرایط نامناسب مبلمان شهری، نبود فضای سبز و باز کافی، فقدان امکانات جهت پاسخگویی به نیاز زائرین و ساکنان محدوده، نارسایی در نظام رفت و آمد و شبکه دسترسی و شرایط نامناسب زیست محیطی و ... است که در نهایت منجر به کاهش کارآیی و عملکرد مناسب این محور شده است. در این مقاله با هدف طراحی شهری خیابان در جهت ارتقاء حس مکان خیابان گلشن راز شبستر، پژوهش بر پایه شناخت عناصر بصری ادراک و ذهنیت مردم از خیابان و عوامل تاثیر گذار بر حس مکان خیابان شکل گرفته است. در راستای نیل به هدف ارتقاء حس مکان خیابان گلشن راز شبستر در ابتدای امر، به بررسی عوامل تاثیر گذار در حس مکان و و به دنبال آن معیار ها و شاخص های ارتقاء حس مکان خیابان پرداخته شد. در ادامه بر اساس مشاهدات میدانی و کروکی ها ، توصیفات مردم مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعات بر اساس اهداف، نیاز ها و سوالات پژوهش صورت گرفته است. سپس به تحلیل داده ها با استفاده از جدول سوات پرداخته ایم، و در آخر به تدوین پلان راهبردی و نتایج حاصل از آن رسیده ایم.
ارزیابی کیفیت زندگی در شهرهای جدید با استفاده از سنجش کیفیت ذهنی؛ مورد مطالعه: شهر جدید هشتگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناساییعواملمؤثردرمیزانرضایتونارضایتیسکونتیساکنان،می توانددرجهتتحلیلوضعموجود سکونتی،تصمیمات آینده بهمنظورارتقایسطحکیفیمحدوده هایسکونتیافرادوجلوگیریازتکرارنواقصدرسایرمکان ها مؤثرواقعگردد. هدفاصلی این پژوهش،شناسایی مؤلفه های سازنده کیفیت ذهنی زندگی و سنجشکیفیتادراکیمحیطبر مبنایمیزانرضایت مندیساکنانشهر جدید هشتگرد است. نوع تحقیق کاربردی و روش پژوهش توصیفی تحلیلی است؛ گردآوری داده ها مبتنی بر پرسش نامه است. مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در 6 عامل انتخاب که در مجموع 83/56 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق یعنی کیفیت زندگی در بعد ذهنی را تبیین می کند. تجزیه و تحلیل و سنجش شاخصه ها نیز، با بکارگیری روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، ضریب همبستگی spearman، phi، cramer,sو آزمون T تک نمونه ای صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، آزمون T تک نمونه ای میانگین 87/16، 9/15، 96/6، 47/15، 62/7 و 74/7 به ترتیب برای مؤلفه های دسترسی به خدمات محله ای، زیست محیطی، حس تعلق، تسهیلات مسکن، خوانایی و امنیت نشان می دهد که اختلاف میانگین شان با امتیاز حد متوسط به ترتیب 13/4، ½، 04/2، 53/5، 38/1 و 26/1 است که با توجّه به سطح معنی داری کمتر از 05/0 می توان این اختلاف را معنادار دانسته و چنین نتیجه گیری نمود که میزان رضایت شهروندان از کیفیت محیط در حد مطلوبی قرار ندارد. از سوی دیگر نتایج تحقیق نشان داد که مدت زمان سکونت، جنسیت و وضعیت تأهل برخلاف متغیرهای سن و میزان تحصیلات، از عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی شهروندان بوده اند.
مقایسه امنیت غذایی روستاییان با نگرش و فرهنگ تغذیه مختلف در سه منطقه آب وهوایی جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع تغذیه باتوجه به نوع جامعه روستایی یا شهری می تواند به شکلی متفاوت باشد؛ زیرا تغذیه انسان از یک سو با عواملی نظیر محیط های آب وهوایی، فنی، اجتماعی اقتصادی، فرهنگی و سابقه تاریخی و از سوی دیگر با نگرش شناختی و رفتاری انسان ها مرتبط است. این تحقیق باهدف بررسی امنیت غذایی در مناطق مختلف آب وهوایی جنوب استان کرمان انجام شد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است که با روش پیمایش انجام شده و داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای روستایی جنوب استان کرمان تشکیل می دهد که از بین آن ها 390 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نسخه 21 نرم افزار SPSS و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. بنابر نتایج تحقیق، امنیت غذایی افراد مطالعه شده به طور کل در سطح ضعیفی قرار دارد؛ ضمن اینکه وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی در مناطق مختلف نیز متفاوت است. به طوری که خانوارهای منطقه سرد و معتدل امنیت غذایی بالاتری دارند و پس ازآن به ترتیب خانوارهای مناطق معتدل و گرم و خشک قرار دارند؛ یکی از دلایل این امر می تواند ناشی از متغیربودن تولیدات کشاورزی در طول سال در این مناطق باشد.
تحلیل نابرابری های فضایی بر پایه شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر نابرابری در برخورداری از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در بلوک های شهری میاندوآب در سال1390 است. به همین منظور در این پژوهش با اتخاذ رویکرد عدالت فضایی، اقدام به تحلیل نابرابری فضایی در بلوک های شهری میاندوآب شده است. روش تحقیق به کاررفته بنا بر ماهیت پژوهش کمی - تحلیلی است. در این زمینه برای بررسی وضعیت نابرابری و شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری، 34 شاخص اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از اطلاعات بلوک های آماری سال 1390 استخراج شد. مبتنی بر این خصیصه ها از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ (Hot Spot Analysis) و خودهمبستگی فضایی (Autocorrelation Moran’s[1] I) در نرم افزارArc/GIS استفاده شده است. شاخص سازی ها در نرم افزار Excel انجام گرفته است و اطلاعات برای تحلیل و ترسیم نقشه به ArcGIS فراخوانی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بلوک های شهری میاندوآب به لحاظ برخورداری از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در طیف های متفاوتی قرار دارند؛ به طوری که از مجموع 1660 بلوک شهری 626 بلوک در وضعیت خیلی محروم، 287 بلوک محروم و 403 بلوک، شاخص ها را در حد متوسط دارند. در این میان 307 بلوک در وضعیت برخوردار و 37 مورد نیز در برخورداری کامل اند. یافته های تحقیق نشان داد که الگوی پراکنش نابرابری فضایی در شهر میاندوآب از مدل خوشه ای تبعیت می کند. خوشه های محروم در این بررسی بیشتر از نصف بلوک های شهر را به خود اختصاص داده اند؛ وضعیتی که حاکی از وجود فاصله طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص های نامبرده در سال 1390 است.
تحلیل ظرفیتی فرم شهر با تاکید بر الگوی شهر فشرده (مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزههای تخصصی:
یکی از پارادایم هایی که در دهه های پایانی قرن بیستم به منظور توسعه ظرفیتی شهر شکل گرفته، الگوی شهر فشرده است. در این الگو حالت های پایدار برای حمل و نقل، کاربری ترکیبی، همبستگی اجتماعی و توسعه فرهنگی کارایی خاصی پیدا نموده و سبب ایجاد فضاهایی با تعامل اجتماعی بالا، مصرف انرژی کم تر و درجه بالای دسترسی برای شهروندان می شود. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ظرفیتی فرم شهر با تاکید بر الگوی شهر فشرده در شهر گرگان می باشد که از روش توصیفی– تحلیلی و پیمایش میدانی استفاده شده است. در این پژوهش، شهر گرگان به چهار منطقه شهری جهت سنجش پتانسیل هر منطقه برای اجرای الگوی شهر فشرده تقسیم شده است؛ همچنین، از هشت شاخص تراکم جمعیتی، زمین های بایر و خالی، تراکم ساختمانی و دانه بندی قطعات، نظام دسترسی ها، اختلاط کاربری-ها، دسترسی به زیرساخت های شهری، دسترسی به حمل و نقل شهری و دسترسی به مسیرهای پیاده رو استفاده شده-است. یافته های به دست آمده از تحلیل فضایی- مکانی با استفاده از نرم افزار ArcGIS و روش های تصمیم گیری چند معیاره MADM و مدل SAR، منطقه چهار با ضریب ۴۱/۶ Vat= دارای بیشترین پتانسیل و منطقه ۱ با ۷/۱۲ Vat= دارای کمترین پتانسیل جهت پیاده سازی الگوی رشد فشرده شهری است. بررسی کالبدی فضایی شهر گرگان نشان می دهد که این شهر در برخی مناطق دارای پراکندگی در فرم و ساختار خود است. منطقه چهارِ شهر گرگان با بیشترین اختلاط کاربری ها، بیشترین دسترسی محله ای، بیشترین زمین های خالی جهت رشد هوشمند شهری و بیشترین دسترسی به حمل و نقل عمومی، زیرساخت های شهری و مسیرهای پیاده رو دارای بیشترین پتانسیل جهت رشد فشرده شهری است.
تحلیلی بر قابلیت ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی؛ با تأکید بر شاخص های شهر سالم در مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها در کشور، توجه به چگونگی کنترل گسترش شهرها و گام برداری در راستای توسعه پایدار به منظور ایجاد شهر سالم را ضروری ساخته است. شهر نورآباد ممسنی در سال های اخیر با افزایش سریع جمعیت مواجه بوده که این امر سبب گسترش و دست اندازی شهر به محیط های پیرامونی شده است. بدین منظور ضرورت توجه به رشد آتی آن، تدوین برنامه ای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان می نماید. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی عوامل تأثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از مدل SWOT مشخص شود. در این مرحله توسعه شهر را با توجه به شاخص های طبیعی توسعه فیزیکی و شاخص های مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است. استنتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که اراضی واقع در مشرق و جنوب شرقی، زمین های بایر درون بافت شهر و همچنین برخوردار بودن از مراکز دانشگاهی، بهترین نقاط قوت توسعه فیزیکی شهر محسوب می شود. کمبود شدید کاربری فضای سبز در شهر، مناسب نبودن سیستم شبکه بندی شهر، نبود ساخت و ساز عمودی به نسبت تمرکز بیشتر جمعیت در مرکز شهر و فقدان سیستم فاضلاب شهری در سطح کل شهر از نقاط ضعف به شمار می رود
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری محله های شهری در برابر زلزله موردپژوهی: ( بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در برابر زلزله یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری و عملی در مدیریت بحران است. طی چند دهه گذشته، رشد شتابان شهری و توسعه مناطق فرودست شهری (به ویژه در کشورهای در حال توسعه) موجب شده که آسیب پذیری آن ها در برابر بحران هایی با منشاء انسانی و طبیعی بیش از پیش گردد. لذا تاب آور نمودن جوامع شهری به ویژه محلات فرودست و نابسامان دارای اهمیت خاصی است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی تاب آوری محله های مرکز شهر زنجان در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جهت سنجش میزان آسیب پذیری بخش مرکزی از لحاظ کالبدی از نظر 14 کارشناسان استفاده شده است. نتایج تحلیل گویای آسیب پذیری بالای کالبد بخش مرکزی شهر زنجان است؛ به طوری که حدود 69 درصد بناها در رده آسیب پذیری زیاد و 10 درصد در رده آسیب پذیری خیلی زیاد قرار گرفته اند. همچنین جهت سنجش سایر ابعاد تاب آوری در بعد مدیریت – نهادی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی از نظر ساکنان این بخش استفاده شده است. ابتدا به صورت نمونه گیری تصادفی سه محله انتخاب و بر اساس فرمول کوکران حجم جامعه نمونه مشخص گردید و میان ساکنان محلات هدف توزیع شد. جهت تحلیل سؤالات پژوهش، آزمون های پیرسون و رگرسیون بکار گرفته شده است. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می دهد که میزان تاب آوری در بخش مرکزی شهر زنجان از نظر این سه بعد مطلوب ناست. همچنین بعد اجتماعی با بیشترین تاثیر می تواند سبب افزایش تاب آوری و کمترین تاثیر در بعد محیطی با کاهش آسیب پذیری در تمامی محلات مورد پژوهش است.
بررسی تاثیر کاربری زمین بر رفتار عابران در خیابان های شهری مطالعه موردی: خیابان دانشجو- مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
57 - 68
حوزههای تخصصی:
امروزه خیابان های شهری به سبب وجود کاربری های مختلف، از جمله تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمره شهروندان هستند. اما متاسفانه بی توجهی طراحان و برنامه ریزان شهری به تأثیرات کاربری ها بر رفتار عابران، اثرات نامطلوبی بر کیفیت های فضای شهری از جمله تعاملات اجتماعی و تنوع بخشی فعالیت ها را به همراه داشته است. در این بین بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که در ادبیات طراحی شهری مطالعه رفتارهای عابران صرفا معطوف به حرکت پیاده بوده و به تأثیر انواع کاربری ها بر رفتار عابران در فضاهای شهری کمتر توجه شده است. از این رو مطالعه حاضر بر آن است تا با بررسی تأثیر کاربری ها بر انواع فعالیت ها و رفتار عابران علاوه بر تأمین خلاء تحقیقاتی موجود پیرامون عوامل عملکردی مؤثر در ایجاد سرزندگی در طراحی شهری به فراهم نمودن زمینه مطلوب جهت ایجاد تنوع رفتاری با تأکید بر نوع کاربری در خیابان دانشجو ی مشهد بپردازد. لذا مخاطب اصلی این مقاله را می توان طراحان و برنامه ریزان شهری دانست. مقاله حاضر به صورت کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و در آن از روش هایی نظیر مشاهده و ثبت الگوهای رفتاری، برای بررسی رفتار عابران و انجام دادن بازدیدهای میدانی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات پیرامون کاربری ها استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده از این طریق به کمک آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد میان کاربری ها و رفتار عابران رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده دراین مقاله حاکی از آن است که کاربری های با مقیاس عملکردی ناحیه و کاربری های با میزان تناوب مراجعه یک یا چند بار در ماه و پاسخ گو به نیازهای ثانویه، قادر به ایجاد رفتارها و فعالیت های متنوع تر عابران در خیابان هستند.
سنجش میزان موفقیت طرح مرکز محله آخوند شهر قزوین در ارتقای سطح امنیت محله، با استناد به رویکرد CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
29 - 38
حوزههای تخصصی:
امنیت، از اساسی ترین نیازهای جامعه بشری برای زندگی اجتماعی در عرصه های همگانی می باشد. نیاز به امنیت، در دومین پله از سلسله مراتب هرم مازلو قرار گرفته است و پس از نیازهای فیزیولوژیکی، مهم ترین نیاز انسان برای دست یابی به مراتب بالای انسانی یا همان خودشکوفایی می باشد. حضور موثر و مداوم انسان در فضا نیازمند وجود امنیت است؛ بدون امنیت فضاهای شهری به فضاهایی سرد و بی روح و رعب آور تبدیل خواهند شد. رویکرد CPTED یکی از رویکردهای متاخر در افزایش امینت در فضاست. این رویکرد، روشی برای افزایش امنیت در فضاهای شهری از طریق طراحی مناسب محیطی پیشنهاد می دهد که در نتیجه آن مردم می توانند به شکلی موثر و با آسایش خاطر در فضاهای شهری حضور پیدا کنند. مرکز محله آخوند یکی از مهم ترین فضاهای شهری بافت قدیم قزوین و نماد هویت اجتماعی و فرهنگی و همچنین عرصه ای برای بروز تعاملات اجتماعی ساکنین این محله با محله های مجاور بوده است که در سال 1384 طرحی برای باززنده سازی آن ارائه شد و در سال 1387 مورد بهره برداری قرار گرفت. پژوهش حاضر تلاش می کند تا میزان امنیت مرکز محله آخوند را از طریق اصول رویکرد CPTED، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. برای سنجش میزان امنیت فضای مذکور، روش تحقیق تطبیقی-توصیفی، به کار گرفته شده که با استناد به اصول رویکرد CPTED و همچنین از طریق مشاهدات میدانی انجام می گیرد تا بدین طریق مشخص گردد طراحی مرکز محله آخوند تا چه حد به راهبردهای CPTED در برقراری امنیت نزدیک است. نتایج پژوهش انجام شده نشان می دهد که طرح احیا مرکز محله آخوند به لحاظ تامین امنیت بسیار ضعیف بوده و در اکثر موارد در تغایر با اصول CPTED قرار دارد. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که اصل نظارت طبیعی که یکی از اصول رویکرد مذکور در برقراری امنیت است، به هیچ طریقی در بازطراحی محله در نظر گرفته نشده است. در انتهای مقاله راهکارهایی برای افزایش امنیت مرکزمحله ارائه شده است؛ که از میان آن ها می توان به قرارگیری کاربری های متناسب با فضای مرکزمحله، جاذب جمعیت، فعال در شب و مختلط در مرکزمحله و ... اشاره کرد.
مدیریت مولفه های اجتماعی و انسانی در مسکن مطلوب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعالیم دین اسلام، به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین، در بیان سبک زندگی اسلامی، آداب و رفتارهای اجتماعی خاصی را سفارش می کند. انجام برخی از این رفتارها با کالبد مسکن گره خورده و وابسته به کالبد مناسب آن می باشد؛ از طرفی دین اسلام سفارش های مستقیمی هم در رابطه با طراحی مسکن ارائه نموده است. این در حالی است که مسکن امروزی جوامع مسلمان با تاثیر از الگوهای مسکن غربی، فاقد تناسب لازم برای زندگی در سبک اسلامی بوده و هویت اسلامی را به نمایش نمی گذارد. پژوهش حاضر با هدف رسیدن به ویژگی های مدیریت مسائل اجتماعی در مسکن مطلوب و آرمانی برای زندگی مسلمانی، با کنکاش در متون معتبر اسلامی شامل قرآن کریم و روایات معتبر از پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) جهت بهره گیری در معماری معاصر مسلمانان تدوین گردیده است. برای نیل به این هدف، ضمن تدوین چارچوب نظریِ پژوهش؛ شامل ارائه ی تعاریف و دیدگاه ها در مورد موضوع پژوهش، به بررسی و استخراج مفاهیم و مضامین اندیشه ی اسلامی در باب مسکن و سکونت از متون دست اول اسلامی مانند متن قرآن کریم و تفاسیر مختلف آن، احادیث و شرح آنها، فقه و احکام و تاریخ اسلام پرداخت شده است. با کنکاش در متون دست اول اسلامی، مشاهده می شود که خانه به عنوان یکی از مراکز اصلی مدیریت روابط اجتماعی مطرح می شود و متون دینی با بیان اهمیت حُسن همسایگی و آثار مربوط به آن، اقدام به تعریف حقوق و حدود همسایگی و حریم های آن نموده است و برای افزایش بیشتر یکپارچگی اُمت اسلامی، سفارش به صله ی ارحام و پذیرش مهمان در خانه و سفارش به برقراری جلسات مذهبی در خانه با هدف احیای امر ولایت و آشنایی با دین نموده است. آشنایی با این ویژگی ها و انعکاس آن در طراحی معماری مسکن می تواند زمینه رسیدن به مسکن مطلوب اسلامی را فراهم نماید.
تبیین نظریه «شهروند گفتگویی» و «کنش ارتباطی» در شناسایی «حوزه عمومی» بر اساس آرای هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۹۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
امروزه تحلیل حوزه عمومی بر اساس نسبت میان مقوله های کلیدی سه گانه با شهروندی هابرماسی صورت می گیرد که این نسبت کاوی از طریق رهیافت روشی هرمنوتیک متن محور (ریکور) و انکشاف - افشا (هایدگر) و نظریه انتقادی (هابرماس) صورت گرفته است. موضوع این مقاله، تحلیل و تبیین نظریه شهروندی گفتگویی در فلسفه سیاسی هابرماس و شناسایی مراکز رشد فکری برای بسترسازی جامعه مدنی عقل محور است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیل و روش استدلال منطقی است که از ابزار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده کرده است تا امکان تبیین نظریه شهروند گفت و گویی و مفهوم کنش ارتباطی در آن را فراهم کند که نقشی اساسی در شناسایی عرصه های عمومی در شهر دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دید هابرماس وظیفه های کنشگران اجتماعی ارتباطی از طریق گفت و گو به صورت درونی و نه متأثر از عوامل بیرونی به شکلی تفاهمی توافقی صورت بندی می شود و در نتیجه کنشگران گفت وگویی، اخلاقًا هم متعهد به ایفای این وظایف شهروندی می شوند و هم متضمن به تحقق حق های شهروندی دیگری می گردند.
عوامل آمیخته بازاریابی موثر بر رضایت شهروندان زن از استخرهای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۷۴-۴۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش رضایت مندی مشتریان در مدیریت استخر های شهر تبریز بود. روش تحقیق از نوع توصیفی بود که به شکل میدانی اجرا شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشتریان زن استخرهای شهر تبریز 11760 نفر بود و نمونه آماری تحقیق بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان 380 به صورت تصادفی- خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از تأیید روایی و پایایی، در بین نمونه تحقیق، توزیع و جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، مینیمم و ماگزیمم) و آزمون فریدمن و دو جمله ای استفاده شد. نتایج نشان داد که عناصر رضایتمندی (خدمت، قیمت، مکان، ترفیع، کارکنان، دارایی های فیزیکی و فرآیند) بر رضایت مندی مشتریان زن استخرهای شهر تبریز، تأثیر مثبت معناداری دارند.
رفتارنگاری رهیافتی جهت ارزیابی میزان پاسخدهی فضاهای شهری، مطالعه موردی: فضای فراغتی کناره آب دریاچه زریبار، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
مخاطبان اصلی یک فضای شهری استفاده کنندگان از آن هستند و فضای شهری همراه با حضور مردم است که بار معنایی می یابد، بنابراین می توان گفت که توفیق هر فضای شهری را می باید در پاسخگویی آن به نیازهای کاربران و همخوانی طرح(کالبد) و محتوا(رفتار) با یکدیگر جست وجو نمود. لذا پژوهش بر روی استفاده کنندگان از یک فضای شهری می تواند بعنوان منبعی ارزشمند در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت فضاهای شهری به کار گرفته شود. بدین ترتیب جهت سنجش میزان پاسخدهی یک فضای شهری، نخستین گام توجه به رفتارهای جاری در آن و بهره گیری از انواع روش های رفتارنگاری خواهد بود تا تصویری واضح از وضعیت موجود فضای شهری و میزان هماهنگی طرح و محتوا بدست آید. مهمترین فضای شهری فراغتی شهرستان مریوان و یکی از جذابترین مقصدهای استان کردستان برای گردشگران، فضای فراغتی کناره ی دریاچه ی زریبار است. در این پژوهش فضای مذکور با انجام رفتارنگاری طی36 روز و در طول فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله ی حاضر ضمن مروری کوتاه بر نظریات و روش های صاحب نظران در زمینه ی رفتارنگاری، با دسته بندی این روشها و در نظر گرفتن امکانات در دسترس، انواع روش های رفتارنگاری همخوان با شرایط را مورد استفاده قرار داده است. بنابراین پژوهش پیش رو یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است که جهت سنجش میزان پاسخگویی فضای شهری ذکر شده به رفتارهای جاری در آن انجام شده است. روش ارزیابی به صورت مشاهده ی مستقیم و حضور در فضا بوده، تحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل داده های مکانی با بهره گیری از نرم افزار GIS صورت گرفته است. نتایج این پژوهش به وضوح ناخرسندی کاربران از وضع موجود محیط فراغتی کناره ی آب دریاچه ی زریبار را نشان می دهد. نبود فضاهای نشستن با کیفیت و کمبود فضاهای نشستن از لحاظ کمی، مدت زمان سپری شده ی اندک مردم در محیط و عدم وجود شرایط آسایش محیطی جهت حمایت از رفتارهای مورد علاقه ی افراد حاضر در محیط، نمونه هایی از نارضایتی های کاربران نسبت به طرح وضع موجود بوده و نشان از آن دارد که شرایط وضع موجود به شیوه ی مناسبی پاسخده نیازهای کاربران نیست.
شاخص شناسی فرسودگی بافت های شهری(مطالعه موردی: منطقه ۳ شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های شهرسازی معاصر ایران، مقوله بافت های فرسوده شهری و شناسایی شاخص های این بافت هاست. منطقه ۳ شهر اصفهان، بافت تاریخی با مساحت ۰۶/۲۹۹ هکتار بافت فرسوده، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. هدف از انجام پژوهش، تعیین اولویت های ساماندهی محله های فرسوده بر مبنای شاخص های فرسودگی است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و در فرآیند تحلیل از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. در راستای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه (با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی ساده، ۲۶۲ پرسش نامه در سطح ۸ محله به صورت منظم (سیستماتیک) توزیع شده اند)، نقشه و برداشت میدانی استفاده شده است. شش معیار و ۲۴ شاخص به عنوان شاخص های اثرگذار در فرآیند فرسودگی معرفی و ارزیابی شد. نتایج حاکی از آن بود که معیار کالبدی، ساختمانی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و خدماتی به ترتیب بیشترین تأثیر را در فرسودگی بافت محله ها داشته اند. به علاوه محله های جویباره، شهشهان، سنبلستان، امامزاده اسماعیل، سرچشمه، نقش جهان، سرتاوه و احمدآباد به ترتیب رتبه یک تا هشت را از نظر میزان فرسودگی کسب کرده اند و اولویت شیوه مداخله هر محله بیان شده است.