فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی توانمندی ها و راهکارهای توسعه گردشگری روستایی در بخش کهک استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی در استان قم که قابلیت ویژه ای در گردشگری مذهبی دارد، پدیده ای نامتعارف جلوه می کند، اما این استان با داشتن 88/93 درصد شهرنشینی، دارای آلودگی های هوا و حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی در شهر قم است که در گرایش شهروندان به گردشگری روستایی مؤثر است. بخش کهک قم با روستاهای ییلاقی، از مقاصد شهرنشینان برای گردشگری روزانه و گاه موقت چندروزه است. روستاهای مورد بررسی با وجود جاذبه های طبیعی و انسانی در بُعد منطقه ای، نتوانسته اند از فرصت گردشگرپذیری موجود برای توسعه گردشگری روستایی و درنهایت توسعه روستا موفق عمل کنند. پژوهش پیش رو با استفاده از روش پیمایشی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی و با در نظر گرفتن دیدگاه سه گروه مشارکت کننده (گردشگران، مسئولان و خانوار ساکن)، راهبردهایی را برای توسعه گردشگری روستاهای هدف ارائه کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل 874 خانوار ساکن، بیش از 10000 نفر گردشگر سالانه روستاهای مورد مطالعه و 25 مسئول در زمینه گردشگری است که با استفاده از نمونه گیری کوکران 267 نفر از ساکنان روستا، 306 نفر گردشگر و 25 مسئول برای جامعه نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش، کمبود زیرساخت های لازم، ازجمله مکان های اقامتی، پذیرایی، رفاهی و ضعف مدیریت درزمینه توسعه گردشگری را نشان می دهد. بررسی نتایج و تحلیل ها از افزایش آسیب زیست محیطی، به دلیل نامناسب بودن عوامل زیرساختی و ضعف سرمایه گذاری در این بخش برای استفاده از آثار مثبت گردشگری روستایی در پیشبرد توسعه روستایی حکایت دارد.
درآمدی بر اثرات فضایی سیستم صنعتی فوردیزم در توسعه شهر و مکان یابی شهرک های صنعتی (مورد نمونه: منطقه شهری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی جدید زیربنا نیست. فلسفه و تئوری اقتصاد سرمایهداری است که فضا را شکل میدهد و آن را بازسازی مینماید. ظهور انقلاب صنعتی موجب تغییرات فضایی شد بهطوری که در نتیجه آن مردم به تدریج از روستاها به شهرها مهاجرت کرده و شهرنشینی شتاب گستردهای به خود گرفت. از آن زمان شهرگرایی و صنعتی شدن لازم و ملزوم هم شده و دست در دست هم به پیش رفتهاند. تغییرات سیستم جهان و به وجود آمدن سیستمی از تولید به نام «فوردیزم» تأثیر عمیقی بر شهرنشینی چه در دنیای پیشرفته و چه در کشورهای رو به توسعه گذاشته است. این مقاله در جستجوی چنان تأثیرات مشابه بر روی تبریز میباشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت ساختارگرایی و بازتولیدی میباشد که بنا به نظر پروفسور رونالد جانستون (Johnstone,1983:10) یکی از سه روش اصلی تحقیق در جغرافیاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که تا قبل از انقلاب اسلامی فوردیزم نقش خود را در میان سایر عوامل در شکل دهی شهر تبریز ایفا نموده است، ولی بعد از آن صنعت و به تبع آن شهرکهای صنعتی نقش خود را از دست داده و در زمین های «پس مانده» سایر کاربریها مکان گرفتهاند.
روند شکل گیری و توسعه فضایی شهر بابلسر
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تحول تاریخی بابلسر در بستر جغرافیایی محلات آن است که به شکل گیری محلات فعلی بابلسر انجامیده است. در این مقاله نگارنده سعی نموده بابلسر را در 5 مرحله حساس تاریخ شکل گیری آن مطالعه کرده و محلات گذشته آن را با محلات فعلی تطابق دهد...
ارزیابی عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه و توسعه روستایی: روستاهای سجاس، کرسف و گرماب وشهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مراحل فرایند برنامهریزی، ارزیابی طرحها و برنامهها است. این فرایند به بهینه کردن تصمیمگیـریها و سرانجـام به امکـانپذیـری و واقعگرایی طرحها کمک میکند. در ایران بعد از اصلاحات ارضی، سازمانهای دولتی متعددی در مناطق روستایی فعالیت کردند که هر یک با هدفی خاص به آثاری چند در مناطق روستایی منجر شدهاند. یکی از مهمترین این سازمانها، سازمان بهزیستی است. این سازمان در قالب مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی به مناطق روستایی ارائه خدمت میکند. این مراکز بهعنوان یکی از متولیان رفاه روستایی، وظیفه خدماترسانی به روستاییان از جمله فقرای روستایی را بر عهده دارند. مقاله حاضر، نقش مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی در رفاه اقتصادی- اجتماعی روستاییان تحت پوشش مراکز روستایی سجاس، کرسف و گرماب شهرستان خدابنده را بررسی میکند. برای ارزیابی عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه خانوارهای تحت پوشش روستایی دو سؤال زیر مطرح است: 1- آیا تفاوت معناداری بین شاخصهای اقتصادی در دو مقطع قبل و بعد از تحت پوشش در بین خانوارهای مطالعه شده (در روستاهای سجاس، گرماب و کرسف) وجود دارد یا خیر؟ 2- آیا تفاوت معناداری بین شاخصهای اجتماعی در دو مقطع قبل و بعد از تحت پوشش در بین خانوارهای مطالعه شده (در روستاهای سجاس، گرماب و کرسف) وجود دارد یا خیر؟ برای پاسخ دادن به سؤالات تحقیق از روش پانل گذشتهنگر استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل تغییرات شاخصهای اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد که عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه روستاییان تحت پوشش در سطح آلفا 05/0 معنادار بوده است ولی میتوان اذعان کرد که تغییر شاخصهای اجتماعی در مقایسه با شاخصهای اقتصادی بیشتر بوده است.
الگوی فضایی حوادث ترافیک درون شهری در شهرشیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی ، استفاده روز افزون از اتومبیل شخصی و محدودیت توسعه شکبه های ارتباطی برمشکل ازدحام ترافیکی بویژه در شهرهای بزرگ کشور افزوده است. از تبعات چنین وضعیتی، حوادث زیاد رانندگی و خسارت های ناشی از آن می باشد . در این مقاله، کوشش شده است که الگوی توزیع فضایی حوادث ترافیکی و دلایل احتمالی آن را در شهر شیراز موردبررسی قرارگیرد. روش تحقیق ترکیبی (روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایش ) می باشد و اطلاعات مورد نیاز از روشهای کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است . از مهمترین نتایج این تحقیق آن است که تقاطع های خیابان و بولوار در سال 1388 در شهرشیراز با داشتن 15261 فقره حادثه ترافیکی در بین معابر شهر شیراز، رتبه اول داشته است. بعد از خیابانها و بولوار، تقاطع چهار راه با داشتن 1340 فقره حادثه ترافیکی رتبه دوم داشته است. بنابراین انتقال بخشی از خدمات اداری و تجاری از خیابانهای مرکزی به مناطق پیرامون ، استفاده از سیستمهای هوشمند حمل و نقل، فرهنگ سازی و تعریض معابر در سطح شهر شیراز می تواند به بهبود وضعیت ترافیک و کاهش حوادث ترافیکی کمک کند .
تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب مکان واحدهای مسکونی با استفاده از مدل انتخاب گسسته (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری مناسب برای انتخاب مکان واحدهای مسکونی توسط مدیران شهرها، شرکت های ساخت و ساز مسکن، مراکز تفریحی و آموزشی، مستلزم شناخت ترجیحات خانوارها در این حوزه است. هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان مسکونی و اندازه گیری میزان اثرگذاری این عوامل بر احتمال انتخاب می باشد. برای این منظور، از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای، استفاده شد و مناطق شهر، براساس ارزش معاملاتی املاک محلات، دسته بندی و از طبقه ها به صورت تصادفی، براساس تراکم مسکونی و در کل از 383 خانوار، نمونه گیری شد. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی خانوار، از جمله درآمد، قیمت و اجاره بهای واحد مسکونی، بعد خانوار، ویلایی یا آپارتمانی بودن، دسترسی مراکز تفریحی و آموزشی، زمان و هزینه های رفت وآمد، از عوامل تعیین کننده هستند. براساس یافته های این تحقیق اثبات شد که رفتار و ترجیحات خانوارهای محلات مختلف، یکسان نمی باشد؛ برای مثال افزایش قیمت و اجاره بها در محلات با ارزش معاملاتی پایین، اثر منفی بر انتخاب داشته، ولی در محلات با ارزش بالاتر، به عنوان بهبود کیفیت واحد مسکونی، تلقی شده و احتمال انتخاب، افزایش یافته است، همچنین گرایش به واحدهای آپارتمانی در محلات با ارزش بالا، بیشتر از محلات ارزان قیمت می باشد. توجه به تفاوت های رفتاری خانوارها در انتخاب واحدهای مسکونی در محلات مختلف توسط ذی نفعان، ذی نفوذان و ذی ربطان، بسیار مهم است.
سنجش و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهرهای میانی (نمونه مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده محققان، برنامه ریزان و دولت ها در چند دهه اخیر بوده است. این عرصه علمی و تحقیقاتی مورد توجه تعداد زیادی از رشته های علمی، از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علوم محیطی، جغرافیا، پزشکی و ... است. پژوهش حاضر نیز در همین راستا تلاش دارد تا سطح ابعاد مختلف از شاخص کیفیت زندگی در شهر یاسوج را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و باتوجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن، «توصیفی – تحلیلی » است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه تعدیل و توسعه یافته کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر یاسوج تشکیل می دهند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر برآورد گردید. اعضای نمونه نیز به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی شهروندان شهر یاسوج از نظر میانگین متغیرهای معرف هر چهار بعد سلامت محیطی، اجتماعی، جسمانی و روانی در حد بالاتر متوسط قرار داشته و به ترتیب از مجموع 5 امتیاز برابر با 14/3 ، 39/3 ، 18/3 و 35/3 است. از نظر شاخص کلی کیفیت زندگی نیز رضایت مندی مشاهده شده با میانگین 20/3 بالاتر از متوسط برآورد شد. همچنین بررسی ها نشان دادکه مابین ابعاد چهارگانه بررسی شده، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین هر یک از این ابعاد، رابطه و همبستگی معناداری نیز با رضایت مندی نهایی از کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد دارند و در مجموع ابعاد مذکور، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 1/10 درصد از تغییرات میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی در شهر یاسوج هستند.
تبیین الگوی راهبردی مناسب بر ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی دهستان سلوک شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته و دارد و این از پویایی جامعه حکایت دارد. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف است. اما مهاجرت بی رویه و تخلیه روستاها از نیروی کارامد امروزه یکی از نارسایی های اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی کشورمان است. ادبیات توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که مهاجرت های روستا- شهری تأثیرات منفی بسیاری بر ناحیه مبدأ و مقصد نهاده است. هرچند در طی دهه های گذشته تلاش های بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و یافتن راهکارهایی جهت کاهش این معضل صورت گرفته است با این حال این تلاش ها به دلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعه پایدار یکی از راه های ماندگاری جمعیت در روستاها پایدار نمودن کیفیت زندگی روستاییان شامل دست یابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دست یابی به کیفیت و بهتر نمودن کیفیت زندگی و هر نوع تغییر در فعالیت های اقتصادی که موجب ارتقاء و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است.در این مقاله با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارج از عرصه سکونتگاه های روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود بادید یکپارچه تبیین گردیده و اقدامات راهبردی جهت حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاهای مورد مطالعه ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف و ماهیت بر روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استوار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با آگاهی از جنبه های داخلی (قوت ها و ضعف ها) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) راهبرد تهاجمی موثرترین راهکار پیش روی منطقه جهت ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی است.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
فرابینی توسعه پایدار شهری در شهرهای ساحلی ؛ مورد : شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی ساحلی از چالش های پیش روی برنامه ریزی شهری و نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. بدین منظور هدف کلی از این مقاله، ارزیابی توسعه شهر ساحلی بابلسر و تعیین سطوح توسعه یافتگی حوزه های 11 گانه این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه می باشد. برای ارزیابی سطح توسعه شهر از روش آزمون علامت و برای تعیین سطوح توسعه یافتگی حوزه ها از مدل های موریس، تاکسونومی عددی و امتیاز استاندارد شده با انتخاب 30 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی و زیستی استفاده شده است. نتایج حاصله بیانگر آن است که هر چند توسعه شهر بابلسر طبق ارزیابی شاخص های منتخب درکل شهر نزدیک به شاخص های ملی بوده و نابرابری توسعه شهری در این سطح تایید نمی شود ولی در سطح حوزه های شهری، اختلاف و نابرابری مشهود گشته به طوری که از مجموع 11 حوزه، دو حوزه در سطح توسعه یافته، چهار حوزه در حال توسعه و پنج حوزه نیز در سطح توسعه نیافته قرار دارند که این امر وجود یک بحران جدی را به لحاظ برخورداری از سطوح توسعه در حوزه های این شهر نشان می دهد.
نقش دانش و نگرش ریسک در تبیین تفاوت های آسیب پذیری اجتماعی شهر تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری بالای شهر تهران نسبت به زلزله بخصوص «محله ها و خانوارهای جنوبی شهر» مسأله ای است که نیازمند راه حل های مبتنی بر مطالعات کل نگر می باشد، امّا تمرکز بر راه حل هایی چون ارتقای دانش و نگرش ریسک این سوال را مطرح می کند که «نقش دانش و نگرش ریسک در تبیین تفاوتهای آسیب پذیری در برابر زلزله چقدر است؟» سوالی که پاسخ صحیح به آن جهت هدایت سیاستهای کاهش آسیب پذیری ضروری است. بنابراین جهت تبیین تئوریک، پیشبنة آسیب پذیری بررسی، مفاهیم تبیین کنندة مسأله انتخاب و مدل نظری و مطابق آن فرضیه های پژوهش ارائه گردید. برای داوری فرضیه ها، واحد تحلیل خانوار در محله تعیین، حجم نمونه با روش کوکران محاسبه و با روشهای خوشه ای و سیستماتیک نمونه گیری شد. داده های مورد نیاز نیز از طریق پرسشنامه گردآوری و از طریق روشهای همبستگی، واریانس یکطرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل گردیدند.
نتایج نشان داد که نه تنها دانش و نگرش ریسک رابطة معکوس و نسبتا ضعیفی با میزان آسیب پذیری دارند و در تبیین تفاوتهای آن، نسبت به متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی و محله از نقش بسیار پایین تری برخوردارند، بلکه خود عمدتا متأثر از پایگاه و شرایط اجتماعی اقتصادی خانوارها هستند. بنابراین ارتقای دانش و نگرش ریسک به تنهایی و بدون توجه به سیاستهای کاهش فقر و افزایش دسترسی به منابع بخصوص برای طبقه های متوسط و پایین تر نتیجه بخش نخواهد بود.
مدلسازی معادلات ساختاری نقش مساجد در توسعه گردشگری مذهبی (مطالعه موردی: مسجد جامع عتیق شیراز)
حوزههای تخصصی:
اماکن مذهبی چون مساجد، امامزاده ها، زیارتگاه ها و ... همواره عناصر و مؤلفه های جذب گردشگران مذهبی داخلی و خارجی بوده است. مسجد جامع عتیق شیراز نمونه ای از این مکان های زیارتی و عبادتی است که از منظر مکان نگاری نقشی مرکزی و محوری در ساختار تاریخی - فرهنگی شهر شیراز دارد. این مسجد دارای آثار معماری تاریخی و مذهبی بی بدیلی است که در معرض آسیب های طبیعی و انسانی قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی نقش مسجد جامع عتیق شیراز به لحاظ وضعیت معماری، کارکرد نیایشی و غیرنیایشی در توسعه گردشگری مذهبی است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مطالعه اسناد و مدارک است. حجم نمونه ۱۴۵ گردشگر است که بر اساس نمونه گیری کوکران در سطح اطمینان ۹۵ درصد محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل لیزرل (تحلیل مسیر) و همچنین مدل پرالونگ برای بررسی ارزش گردشگری مسجد استفاده شده است. مسأله اصلی در این پژوهش، بررسی عدم توجه وآگاهی از مؤلفه ها و کارکردهای معماری و نیایشی و غیرنیایشی مسجد جامع عتیق در رونق گردشگری مذهبی است. ارزش گردشگری مسجد جامع عتیق شیراز با استفاده از روش پرالونگ نشان می دهد که شاخص معماری مسجد جامع با ارزش ۰/۸۴۱ بیشترین نقش را در جذب گردشگران مذهبی داشته است. همچنین، مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان می دهد بین مؤلفه های معماری مسجد جامع عتیق شیراز و کارکردهای نیایشی و غیرنیایشی مسجد جامع رابطه متقابل و دوسویه برقرار است، اما وزن هر یک از مؤلفه ها متفاوت است. بر این اساس، برآورد ضرایب استاندارد شده مدل ساختاری تأثیرات مؤلفه های معماری مسجد جامع عتیق را بر روی توسعه گردشگری مذهبی در مسجد جامع عتیق شیراز با ضریب مستقیم و مثبت ۰/۹۳، کارکرد های نیایشی مسجد با ضریب مستقیم و مثبت ۰/۸۵ و همچنین کارکرد غیرنیایشی نیز با ضریب مستقیم و مثبت ۰/۶۴ تایید می کند.
تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه بر توسعة اقتصادی اجتماعی روستاهای مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة مرزی سیستان جزء نقاط پیرامونی و کمترتوسعه یافتة کشور است که قرارگیری آن در همسایگی کشور افغانستان و میزبانی مهاجران افغان بر توسعه نیافتگی این منطقه دامن زده است. در واقع، سکونت افاغنه باعث ایجاد شرایط خاصِ اقتصادی – اجتماعی در منطقة سیستان شده است و بر بسیاری از کارکردهای منطقه، به ویژه کارکردهای روستاهای مرزی تأثیر گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه و سطح توسعة اقتصادی - اجتماعی روستاهای مرزی سیستان است. روش تحقیق تحلیلی– همبستگی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه است و اطلاعات جمع آوری شده با روش تاکسونومی و آزمون اسپیرمن در نرم افزار SPSS ارزیابی شد. نتایج سطح بندی تاکسونومی نشان داد از 31 روستای مورد بررسی 6 روستا در سطح مطلوب توسعه هستند و 25 روستای دیگر نیز سطح توسعة متوسط و پایین دارند. همچنین، نتایج آزمون اسپیرمن با سطح اطمینان 99 درصد گویای همبستگی معکوس بین سطح سکونت افاغنه و سطح توسعة اقتصادی (814/0-) و اجتماعی (672/0-) روستاها است، به طوری که با افزایش افاغنه سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها کاهش، و با کاهش افاغنه، سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها افزایش می یابد.
استفاده از دانش مدیریت ریسک پروژه برای تدوین راهبردهای بهبود مشارکت در پروژه های عمومی-خصوصی شهری (نمونه موردی: پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد متولی مدیریت شهری، وظیفه تأمین زیرساخت ها و بهبود شرایط زندگی شهروندان را به عهده دارند. دستیابی به این اهداف با منابع و درآمدهای محدود و ناپایدار شهرداری ها امکان پذیر نیست. یکی از راهکارهای این مسئله توجه به مشارکت عمومی-خصوصی در طرح ها و پروژه های توسعه شهری است. در همین راستا شهرداری مشهد از سال 1380 به تعریف پروژه های مشارکتی اقدام کرده اما علی رغم حضور بخش خصوصی در این پروژه ها، پایین بودن مشارکت در هر دو بعد حجم سرمایه گذاری و تعداد پروژه های مشارکتی، مشهود است.در این پژوهش به منظور ارائه راهبردهای افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهر مشهد از طریق شناسایی ریسک های این پروژه ها اقدام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد تا بهار 1392 که شامل 23 شخص حقیقی یا شرکت سرمایه گذاری هستند است. گردآوری اطلاعات پروژه ها از طریق اسناد معاونت اقتصادی شهرداری مشهد و مشاهده میدانی و شناسایی ریسک ها به وسیله پرسشنامه از سرمایه گذاران صورت گرفته است. مدل مورد استفاده برای شناسایی ریسک های پروژه ها مدل مدیریت ریسک پروژه در کشورهای درحال توسعه بوده و ارائه راهبردها نیز با استفاده از تکنیک سوات صورت گرفته است. از 9 گروه ریسک مورد بررسی، 2 گروه ریسک های قانونی و اجتماعی به علت معنادار نبودن توسط آزمون کای اسکوئر، کنار گذاشته شده و شاخص های سایر گروه های ریسک نیز با توجه به سطح ریسکی که ایجاد کرده اند در قالب عوامل چهارگانه ماتریس سوات قرار داده شده و راهبردهای موردنظر در هر 4 حالت ماتریس سوات، بر اساس همین عوامل ارائه گردیده اند.
بازار مرزی و مناطق روستایی: بررسی نقش و جایگاه روستاییان در بازار مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نقش روستاییان در شکل گیری بازار مرزی شهر بانه و جایگاه آنان در شبکة روابط بازار مرزی است. شناخت زمینه ها و بسترهای شکوفایی دادوستد مرزی به منظور شناخت موقعیت روستانشینی در این شهر از اهداف این مطالعه است. برای بررسی این موضوع از روش کیفی و تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد استفاده شد. موضوع در دو بخش بررسی نحوة تعامل و ارتباطات کنشگران روستایی با آن سوی مرز و جایگاه آنان در بازار بانه؛ و ترسیم تغییرات ایجادشده در مناطق روستایی درنتیجة حضور روستاییان در بازار بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، شکل گیری و رونق فعالیت های بازار، فرایندی تاریخمند است و ریشه در کنش ها و پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و خویشاوندی ساکنان دو سوی مرز دارد. روستاییان به عنوان خط مقدم ارتباطات بین مرزی در شکل گیری این بازار اهمیت بسیاری دارند و توانسته اند در بخش های مختلف بازار نظیر واردات کالا، مغازه داری، ضمانتچی گری، کول بری و باربری جایگاهی پیدا کنند هرچند که بسیاری از آنان بخش های فرودست بازار را اشغال کرده اند. چنین وضعیتی موجب شده است که بازار بانه نوعی ترکیب شهری- روستایی بیابد. به دلیل این حضور چشمگیر در فعالیت های بازار، تغییراتی در شیوة معیشت روستاییان و میزان روستانشینی به ویژه از دهة 1380 به بعد ایجاد شده است. در سال 1390 صرفاً 16 درصد از شاغلان در بخش کشاورزی اشتغال داشتند و حجم بالایی از مهاجرت روستاییان به شهر در این دوره صورت گرفته است.
سازمان همکاری شانگهای و ملاحظات امنیتی آمریکا
حوزههای تخصصی:
جنگ در افغانستان نشان داد رویکرد آمریکا در ملاحظات بین المللی به سمت شرق تغییر جهت داده در حالی که در گذشته بیشتر متمایل به خاورمیانه بوده است. سیاست خارجی ایالات متحده در شرق مبتنی بر منافع و مصالح این کشور در خاورمیانه تهیه و تنظیم گردیده است. اسیای مرکزی یک منطقه پرتنش می باشد که نگرانی های امنیتی خاص خود را دارد. علاوه بر آن عملکرد روسیه و چین نیز ...
واکاوی موانع و چالش های توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه دنا؛ دیدگاه جامعه ی میزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گام نخست در توسعه ی گردشگری روستایی، شناسایی موانع و چالش های آن است. بنابراین، هدف این مقاله شناسایی دیدگاه روستانشینان منطقه دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد پیرامون موانع و چالش های توسعه ی گردشگری در این منطقه بود. برای این منظور از روش پیمایش و نمونه گیری طبقه ای ساده با انتصاب متناسب استفاده به عمل آمد. در مرحلهی نخست، روستاهای گردشگری منطقهی دنا شناسایی و با استفاده از جدول نمونهگیری، حجم نمونه 115 خانوار روستایی برآورد گردید. آنگاه، سهم هر روستا از نمونه تعیین شد. در هر خانوار از یک زن و مرد (زوج) مصاحبه ی ساختارمند به عمل آمد. در مجموع 230 زن و مرد روستایی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه ی راهنما و مقدار آلفای کرونباخ بیش از 57/0 برای متغیر های گوناگون به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS17 و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. تحلیل عاملی انجام شده به استخراج هشت مانع توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه ی دنا منجر گردید که 45/66 درصد از واریانس کل را تبیین مینمودند. این موانع عبارتند از: سازمانی (34/32%)، اجتماعی (65/11%)، رفاهی(83/4%)، تسهیلاتی (07/4%)، فرهنگی (89/3%)، ارتباطی (68/3%)، مردمی (10/3%)، و اقتصادی (87/2%). بنابراین، برای توسعهی گردشگری روستایی در منطقه دنا توصیه می گردد در بُعد سازمانی، ایستگاهها یا واحدهای خصوصی گردشگری در روستاهای هدف ایجاد گردد، تا ضمن راهنمایی، به سازماندهی، اطلاعرسانی و نصب و تجهیز تابلوهای راهنما همت گمارند. در بُعد اجتماعی نیز با برگزاری کارگاههای آموزشی و جشنوارههای گردشگری جامعه میزبان را آماده پذیرش گردشگران نمایند. فزون بر آن، در جهت توسعهی زیرساخت های گردشگری در منطقه دنا از سیاستهای حمایتی و تشویقی بهره گیری شود. بر همین اساس، خدماترسانی بهینه در زمینه ی امور زیربنایی نظیر راه های ارتباطی، آب، برق و تأسیسات ورزشی و بهداشتی نیز میتواند مؤثر واقع شود.
بررسی شاخص ها و سطح بندی اولویت ها در ساماندهی و توانمندسازی محله جنگلده، شهر علی آباد کتول (استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله جنگلده یکی از سه هسته روستایی شهر علی آباد کتول است که در زمان حاضر بر اساس معیارها و شاخص های موجود، به عنوان سکونتگاهی نامتعارف شناخته می شود. این محله اکنون در بعد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی با مشکلات عدیده ای مواجه است و به ساماندهی و توانمندسازی نیاز دارد. تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی عوامل و شاخص های ساماندهی و توانمندسازی جنگلده انجام صورت گرفته است. روش این تحقیق پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و با تکنیک «تحلیل عاملی اکتشافی» مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، عامل تفریحی - درمانی در اولویت نخست، عامل مشارکتی - بهداشتی در اولویت دوم، عامل اجتماعی در اولویت سوم، عامل رضایتمندی در اولویت چهارم، عامل کالبدی در اولویت پنجم، عامل مذهبی آموزشی در اولویت ششم، و عامل اقتصادی در اولویت هفتم است که باید در تدوین برنامه ساماندهی و توانمندسازی محله جنگلده درنظر گرفته شود.
شناسایی نقش و تأثیر پارک های طبیعی حومه ای در توسعه گردشگری مورد شناسی: پارک های حومه ای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز حومه شهری و پارک های موجود در یک شهر نه تنها ارزش تفریحی داشته و محلی برای گذراندن اوقات فراغت مردم به شمار می آید؛ بلکه در اغلب موارد به توسعه فضاهای گردشگری شهر نیز می انجامند. در این مقاله به بررسی هفت پارک شهر اصفهان پرداخته شده است که به عنوان اقامتگاه موقت گردشگری، گردشگران از آنها استفاده می کنند. در این پژوهش، با استفاده از روش های آماری، داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و میزان رضایت مندی گردشگران از خدمات و امکانات اقامتی در پارک های حومه ای شهر (مختص گردشگران)، بررسی و مشکلات و موانع موجود شناسایی شده اند. همچنین برای تحلیل مکانی - فضایی از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP ) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد با در نظر گرفتن معیارهای دسترسی، امنیت، زیست محیطی و اقتصادی، از بین 7 گزینه مورد بررسی به عنوان پارک های حومه ای(پارک صفه، پارک ناژوان، پارک فدک، پارک قائمیه، پارک استقلال، پارک صد هکتاری، پارک شرق) پارک فدک اولویت اول را به دست آورد، که با برنامه ریزی و مدیریت صحیح در جهت تجهیزکردن پارک های حومه ای به عنوان مکان های فراغتی گردشگران و ارائه امکانات رفاهی و تسهیلات اقامتی در این مکان ها می توان از مشکلات ناشی از حضور گردشگران در شهر اصفهان کاست.