فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۸۱ تا ۶٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
55-66
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بخش عمده ای از زندگی روزمره شهروندان را به خود اختصاص می دهند. تجارب طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری نشان داده است که این فضاها در پاسخگویی به نیاز کودکان، به عنوان حساس تری ن و مهم ترین قشر جامعه، ناکارآمد بوده اند و برنامه ریزی ها بیشتر بر اساس خواست و نیاز بزرگ سالان انجام می گیرد. هرچند در سال های اخیر توجه به کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف موردتوجه قرارگرفته ولی اقدامات کالبدی و محیطی مناسبی اتخاذ نشده است. با این وجود با پررنگ تر شدن مباحث حقوق شهروندی، توجه به تمام اقشار جامعه به خصوص کودکان به عنوان یک شهروند، بیشتر موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرارگرفته است. شهر دوستدار کودک علاوه بر تأمین نیازهای اولیه، امکان مشارکت و اظهارنظر را برای کودکان محقق می سازد. در همین راستا پژوهش حاضر به منظور شناخت و بررسی اصول و معیارهای شهر دوستدار کودک و میزا ن رعایت ای ن اصو ل د ر د و محدود ه هزارجریب و تخت فولاد اصفهان انجام گرفته است. روش تحقی ق د ر ای ن پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از بهره گرفتهشد. در این پژوهش ابتدا در قالب مبانی نظری به شناخت نیازهای کودکان و اصول Arc GIS و SPSS نرم افزارهای مطرح شده توسط اندیشمندان مختلف درباره شهر دوستدار کودک پرداخته شد. سپس با توجه به مطالعات انجام گرفته و امکانات و اطلاعات در دسترس، پنج شاخص ایمنی و امنیت، دسترسی، اوقات فراغت، مشارکت و سلامت محیط برای سنجش میزان کودک مداری محدوده های موردمطالعه انتخاب شد و ارزیابی هر شاخص با توجه به اطلاعات موجود از طریق پرسشنامه، بررسی های انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امتیاز شاخص های شهر دوستدار GIS میدانی، مصاحبه و تحلیل اطلاعات در کودک به غیراز مشارکت کودکان که دارای وضعیت بسیار نامناسبی می باشد، از مقدار متوسطی برخوردار است و درمجموع امتیاز هر دو محدوده، با برتری ناچیز محدوده هزارجریب نسبت به محدوده تخت فولاد، نزدیک به هم است و نسبتاً دوستدار کودک می باشند. در پایان نیز با توجه به مصاحبه ها و نیازسنجی های انجام شده، راهبردها و سیاست هایی جهت دستیابی به رفاه کودکان و شهر دوستدار کودک ارائه شد.
تحلیلی بر ارتباط فضامندی بی عدالتی و بی عدالتی فضامندی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، تحلیل چگونگی توزیع خدمات شهری و وابستگی آن به ساختارهای فضایی شهری و خلق مزیت های مکانی در توسعه شهری از منظر عدالت فضایی است؛ بدین منظور بررسی عدالت فضایی مستلزم نگاه از سه مقوله تشخیص بی عدالتی، علل به وجود آورنده آن و پیامدهای این بی عدالتی هاست که در مطالعه موردی (کاشان) این مهم سعی شده است مورد توجه قرار گیرد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد آن توصیفی– تحلیلی است. با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی، مدل AHP و با استفاده از نرم افزار های مختلف، 15 نوع از خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها و اطلاعات لازم از منابع آماری سال 1385 مرکز آمار ایران و اطلاعات طرح جامع شهر کاشان (سال 1384) جمع آوری شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد روند جابه جایی ها و تغییر توجهات، سبب جدا شدن محدوده تاریخی و میانی از محدوده در حال رشد شهر و گیر افتادن آن در تله فضایی و شکل گیری نوع خاصی از توسعه (اجتماعی، اقتصادی و محیطی) در محدوده پیرامونی گردیده است. دوگانگی فضایی و خلق ساختار فضایی مداوم برای مزیت و برتری مکانی، در حالی رخ می دهد که خدمات عمومی عملاً در آنها نقش اثرگذاری ندارند و ارزش مبادله ای زمین و مسکن، سیاست های کاهنده بی عدالتی فضایی را نیز به خدمت خود می گیرد.
بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
3 - 12
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در مناطق تاریخی شهرهای ایران عدم انطباق با طرح های توسعه شهری معاصر می باشد. این مشکل در هسته تاریخی شمال شهر اصفهان به دلیل عدم شناخت ساختار و شکل شهر منجر به حذف تدریجی ساختار قدیمی شهر و تحمیل ساختار شبکه ای جدید در پی احداث خیابان های صلیبی شده است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان، به بررسی و تحلیل ساختار شهر اصفهان در چهار دوره مهم تحولات کالبدی به روش چیدمان فضا پرداخته است. این روش به عنوان یک رویکرد جدید، ساختار و پیکره بندی فضایی را در شهرها به صورتی روشمند مورد بررسی قرار می دهد. از آنجاییکه تغییرات ارزش همپیوندی با مفهوم انسجام ساختاری در ارتباط است، این متغیر (ارزش همپیوندی) به عنوان مهمترین مفهوم در این روش به منظور بررسی انسجام و هماهنگی ساختار منطقه تاریخی شهر اصفهان و ارزیابی ارزش و اهمیت راسته های تاریخی بافت قدیم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش روشن شد که مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر در نبود رویکردی زمینه گرا و بدون شناخت زمینه های کالبدی موجود، منجر به انزوای ساختاری فضایی بافت های تاریخی شده اند. از طرفی طرح های نوسازی، بهسازی در حال اجرا، به دلیل عدم توجه به ساختار فضایی بافت تاریخی و با رویکردی صرفا پوسته ای و کمی، نتوانسته اند در رفع مشکلات ساختاری کالبدی این منطقه تاریخی و ارزشمند تاثیر بسزایی داشته باشند.
A Spatial- Location Analysis of the Factors Affecting Place Attachment (Case Study: Kurdish Villages, Rahmatabad and Blokat Districts, Rudbar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Place attachment is not just dependent on the place of birth and, as phenomenologists have acknowledged, "experience," is the most significant element of the perception of concepts and meaning of a place; accordingly, meaning in a place is directly related to the way of human perception and its related categories. The main objective of the present study is to investigate and analyze the spatial-geographic factors affecting place attachment of the Kurdish immigrants in Rudbar, Guilan province. Design/methodology/approach- This study is quantitative in terms of the nature of the research and is descriptive-analytical in terms of data analysis. Data collection was done using library and documentary as well as field and survey methods. The statistical population of the study consisted of the Kurdish villages of Guilan province in Rudbar with 12 villages and a total population of 2,955 people. Using Morgan's table, the number of samples was determined as 340 people. To increase the level of confidence and reduce the error in data, the number of samples was increased and 355 questionnaires were finally completed. The validity of the questionnaire was confirmed by a number of professors in the geography department of Guilan University. Moreover, to determine the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha was run. The value of 0.874 was obtained for the coefficient. Findings- The results of the study showed that there was a negative relationship between the location of the villages and the level of education and place attachment of the villagers in the way that the more the distance between the villages and districts, towns, and cities, the lower the sense of place attachment of the villagers would be. Based on the coefficient of determination (R2), 4.5% of the variance of place in the rural households under study was explained by these indicators. Also, with the increase in the education level of the villagers, place attachment is reduced. On the other hand, there was a direct and positive relationship between the duration of residence in the village and place attachment to the village, which means that people who had lived longer in the village had also more sense of place. The obtained results showed the effect of spatial-geographic factors on place attachment of rural households. Based on the coefficient of determination (R2), 99.1% of the variance of place attachment was explained by spatial, economic, and socio-political factors. Research limitations/implications- A limitation of this study was the lack of easy access to the Kurdish villagers in the above-mentioned villages. Originality/value- By providing the ideal conditions for living in different spatial (geographical) dimensions, one can strengthen place attachment in the villagers and significantly reduce its harmful consequences. For instance, despite the great ethnic and cultural differences with the host society within a long period of residence, the immigrant Kurds in Rudbar have been able to have pleasant feelings towards their place of life and somehow attach to it due to the existence of certain desirable spatial, social, and economic features and potentials such as proper and safe physical environment, intergroup and intragroup interactions, as well as desirable areas for earning money and employment.
تأثیر اقلیم بر سازمان فضایی مسکن روستایی بر اساس نظریه نحو فضا (مورد مطالعه: روستاهای استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
746 - 765
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته می شود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجان شرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه های مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنه بندی اقلیمی استان به روش خوشه ای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانه های بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانه ها به وسیله نرم افزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانه های روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیل شده است که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمه باز به این سازمان افزوده می شود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه هم پیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونه های مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه هم پیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ می دهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصه بندی خانه های روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آن ها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
شناسایی چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی در نواحی روستایی ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1089 - 1101
حوزههای تخصصی:
دست یابی به توسعه در نواحی روستایی همواره مورد توجه محققان در کشورهای در حال توسعه بوده است. مهم ترین رکن توسعه را می توان شیوه اداره جوامع برای رسیدن به توسعه دانست و اساسی ترین نقش را مدیریت جوامع روستایی دارد و کسی که تصمیم نهایی را برای اجرای سیاست ها می گیرد مدیر روستاست. تصمیماتی که برای رسیدن به این اهداف گرفته می شود سیاست ها و فرایندی که طی آن مراحل مطالعه، برنامه ریزی، و تصمیم به اجرا در محیط روستا منجر می شود سیاست گذاری می نامند. مکانی که این تصمیمات در آن اجرا می شود شرایط و ویژگی های خاصی دارد که نگارندگان در پژوهش حاضر به دنبال شناخت چالش های اصلی سیاست گذاری و اداره روستاها هستند تا این شناخت به اتخاذ تصمیمات صحیح تر برای اداره روستاها منجر شود. در این پژوهش، با روش تحلیل مضمون، چالش های سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی ایران شناسایی شد. اطلاعات بر اساس مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شد. در واقع، علت اصلی اجرای این پژوهش جای خالی توجه به چالش های اصلی و هویت مستقل روستاها در مطالعات پیشین بود. یافته ها نشان می دهد از میان 122 کد باز 17 مفهوم پایه ای شناسایی شد که در شش دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی اند. نتایج تحلیل ها حاکی از این است که باید در سیاست گذاری ها به فرهنگ جامعه روستایی، هویت مستقل اجتماعی، اقصادی، و محیطی هر روستا و سیر تاریخی مدیریت در روستاهای ایران توجه کرد و لزوم دست یابی به اهداف سیاست ها و مدیریت مطلوب روستاها کمک گرفتن از خود مردم روستا و مشارکت دادن آن ها در همه فرایند تصمیم گیری و اجرای سیاست هاست.
Analysis of Factors Affecting the Inefficiency of Spatial Policies in Rural Areas of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The inefficiency of rural development policy as a multidimensional phenomenon is due to various factors and causes. It has adverse outcomes in rural areas and in different dimensions of the territorial (spatial), organizational and intersectoral activities. Since the present study has practical purposes, the analysis of the effective factors, and analysis of the effects of each factor in the process of inefficiency of rural spatial policies in rural areas are considered. Design/Methodology/Approach - The strategic question is: “What are the factors affecting the ineffectiveness of the planning policy for rural development in Iran?” To answer the question, an analytical methodology based on Delphi tool and interpretive structural modeling have been used. In this regard, a library method (research background) and questionnaires and interviews (experts’ opinions of the National Planning and Budget Organization, and the Provincial Management and Planning Organization- 20 people) were used to collect information. Factors contributing to the inefficiency of planning policy for rural development in Iran were determined. In the next step, using Interpretative Structural Modeling (ISM), the relationships between the factors affecting the ineffectiveness of the planning policy for rural development in Iran were specified and analyzed in a unified manner. Finally, using the MICMAC analysis, the types of variables are clustered according to the reciprocal influence on other variables . Findings- The results show that the factors of over-dependence on oil revenues, unstable rural development policy and centralized policy-making system, planning and decision making with the driving power of 16 have had the greatest influence and acts like the base of the model. In order to start and reform the structure of the rural development policy system in the country, it should be emphasized first. The factor of diversity, plurality, dispersion and underdevelopment of rural settlements with the driving power of 1 has the least influence.
تحلیلی بر رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی از منظر کیفیت و امنیت کالبدی در بافت قدیمی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
33 - 46
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقای رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله گزارشی با نام گزارش انسانی منتشر می کند و در آن شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیت زندگی موجود مورد مقایسه قرار می دهد. کیفیت زندگی دارای معیارهای مختلفی است که یکی از مهمترین معیارهای آن کیفیت و امنیت کالبدی است که توجه به آن موجب کاهش مشکلات فراوانی از قبیل زوال نشاط و شادابی و سرزندگی، عدم احساس آرامش از حضور در فضا و ... می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی شهری با توجه به معیار کیفیت و امنیت کالبدی در سکونتگاه هاست. بر این اساس معیار کیفیت و امنیت کالبدی از دو وجه عینی و ذهنی در بافت قدیمی شهر ارومیه به عنوان نمونه موردی، مورد سنجش و بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در این مقاله از نوع پیمایشی _ تحلیلی بوده و در آن از ابزار پرسشنامه، مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تکنیک های فازی، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده های کمی و کیفی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از دسترسی به خدمات، اثر مثبت و معناداری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد می کند و افزایش رضایتمندی ساکنان از متغیرهای معیار کیفیت و امنیت کالبدی، سبب افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی ذهنی می شود. این یافته ها به برنامه ریزان شهری گوشزد می کند که عوامل کالبدی نقش بسزایی در افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهروندان دارد.
نقش موقوفات گنجعلی خان در ارتقای رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رفاه اجتماعی بخشی از زندگی و فرهنگ انسانی تلقی می شود و گسترش نظریه های انسان دوستی با تأکید بر مسؤلیت همگان نسبت به یکدیگر و همچنین پیشرفت علوم اجتماعی و زیستی در پیدایش نگرش های جدید در خصوص رفاه اجتماعی و کاهش فقر مؤثر بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش موقوفات گنجعلی خان در رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر است.روش: جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه شهروندان بالای ۱۸ سال شهر کرمان بودند. بر این اساس، با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند (این تعداد را به ۴۰۰ مورد افزایش داده شد که در نهایت ۳۹۰ مورد در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند). نمونه گیری بر اساس خوشه ای چندمرحله ای در بین مناطق، بلوک ها و در نهایت خانوارهای کرمانی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (بر اساس مضامین برگرفته از قسمت کیفی) بود. از روش آمار توصیفی مانند میانگین و درصد فراوانی برای توصیف متغیرهای اصلی تحقیق و از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی تأییدی برای بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که رفاه اجتماعی شهروندان بر اساس مدیریت موقوفات با مقدار 0/410 قابل تبیین است که نتیجه آن کاهش فقر خواهد بود. در خصوص مقدار ضرایب بتای استاندارد هر یک از متغیرها نیز بیشتر ضریب به اولویت بخشی به نیازها برمی گردد که 0/452 است. کمترین مقدار به متغیر نوآوری سازمانی مربوط می شود که 0/4 است. این مقدار برای متغیر قابلیت مدیریتی 0/338، دانش تخصصی 0/423، درک از موقوفات 0/431 و در نهایت برای قابلیت سازمانی 0/327 است.نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد موقوفات گنجعلی خان نقش مهمی را در رفاه عینی و ذهنی شهروندان کرمانی ایفا می نمایند و در کاهش فقر نقش به سزایی بر عهده دارند لذا مدیریت منابع وقفی در زمان تحریم و شرایط اقتصادی موجود اگر به صورت بهینه انجام گیرد به رفاه شهروندان و در نتیجه کاهش فقر می تواند کمک بسیار مهمی می نماید.
مکان گزینی بازار روز با استفاده از GIS و منطق FUZZY (مطالعه موردی: سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه مکانیابی کاربری های شهری با استفاده از GIS در برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. بازار روز یکی از کاربری های مهم اجتماعی در شهر است که سایر فعالیت های مهم را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش به بررسی وضع موجود و مکان یابی مناسب بازار روز سیرجان پرداخته شده است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. با توجه به اطلاعات جمع آوری شده، بررسی پارامترهای محدوده مورد مطالعه و سپس برای وزن دهی به معیارها با استفاده از مدل AHP و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS و منطق FUZZY نقشه های متناسب برای معیار ها را به دست آورده و در آخر با هم تلفیق کرده و سپس با استفاده از روش VIKOR مکان های پیشنهادی را اولویت بندی و رتبه بندی انجام شد. یافته ها: بر این اساس به ترتیب 3 مکان پیشنهادی بیشترین مناطق مستعد برای مکان یابی بازار روز می باشند که با توجه به معیارها در نظر گرفته، مکان پیشنهادی 2 به عنوان اولویت اول انتخاب گردید. نتایج: بنابراین جهت سهولت دسترسی و کاهش ترافیک همچنین کاهش آلودگی های محیطی، برنامه ریزی دقیق برای ایجاد بازار روز در بهترین مکان امری ضروری به نظر می رسد. کلیدواژه ها:مکانیابی، تحلیل فضایی، بازار روز، VIKOR, FUZZY.
ترانزیت جاده ای و اثرات آن بر توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت های مختلفی صورت می پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل جاده ای می باشد . در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده ای انجام می شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع آوری داده ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار های ( SPSS ) و ( Expert Choice ) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان های منطقه سیستان می باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان های مورد مطالعه، شهرستان های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده ای به خود اختصاص داده اند.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه مناطق نمونه گردشگری و انتخاب استراتژی های مناسب مبتنی بر ماتریس SWOT (مطالعه موردی، منطقه نمونه گردشگری بازفت، استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز، تبدیل شدن آن به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی جهان و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار باشد. اما مسلما این کار بدون شناسایی عوامل تأثیرگذار و برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک، امکان پذیر نخواهد بود. در این پژوهش با تأکید بر موضوع مدیریت استراتژیک و استفاده از تکینک SWOT به عنوان یکی از تکنیک های برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی های مناسب جهت توسعه گردشگری در منطقه نمونه بازفت انتخاب گردید. رویکرد حاکم بر پژوهش توسعه ای و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و علی می باشد. به طوری که، ابتدا متغییر های مختلف محیط داخلی مورد بررسی قرار گرفت و قوت ها و ضعف های موجود شناسایی شد. سپس به منظور تعیین فرصت ها و تهدیدهای موجود، متغییرهای مختلف محیط خارجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استفاده از اطلاعات حاصله و ماتریس استراتژیک SWOT موقعیت منطقه نمونه انتخاب شده، شناسایی و استراتژی های مناسب انتخاب شد. که در نتیجه استراتژی های SO7 با استراتژی (آماده سازی و معرفی جاذبه های تاریخی- فرهنگی و طبیعی منطقه بازفت، به عنوان قطب گردشگری و فراهم آوردن امکانات و تسهیلات خدماتی و رفاهی مناسب برای جلب رضایت گردشگران)، با امتیاز 74/25، استراتژی WT2 با استراتژی (بهره گیری از خدمات تخصصی شرکت های مهندس مشاور متخصص در امر برنامه ریزی و مدیریت)، با امتیاز 40/25 و استراتژی ST3 با استراتژی (توسعه گردشگری مبتنی بر مزیت های نسبی و رقابتی منطقه نمونه بازفت)، با ضریب اولویت 55/24 به عنوان بهترین استراتژی های توسعه گردشگری منطقه بازفت انتخاب شدند.
شناسایی مهم ترین اثرات مهاجرت انفرادی مردان سرپرست خانوار بر زنان روستایی (موردمطالعه: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
58 - 71
حوزههای تخصصی:
در ایران همانند سایر کشورهای در حال توسعه ، علاوه بر مهاجرت خانوارهای روستایی به شهر، مهاجرت انفرادی مردان به صورت قطعی یا فصلی نیز وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی مهم ترین اثرات مثبت و منفی جنسیتی مهاجرت مردان سرپرست خانوار نواحی روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه-ای است. حجم نمونه 289 زن در 22 روستای دارای نسبت جنسی پائین در شهرستان مشهد بوده است. اثرات مهاجرت انفرادی مردان بر زنان روستایی به کمک 30 متغیر به تفکیک مثبت و منفی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی موردبررسی قرار گرفت. مهم ترین اثرات مثبت جنسیتی مهاجرت مردان در قالب 5 عامل با 68/38 درصد واریانس به ترتیب شامل افزایش قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده با 21/21، افزایش استقلال مالی زنان با 16/2، افزایش توانمندی روان شناختی با 13/4، تمایل به انجام فعالیت های اقتصادی درآمدزا با 9 و افزایش مشارکت در حوزه های اقتصادی و اجتماعی با 8/5 درصد واریانس تبیین شد. همچنین مهم ترین اثرات منفی مهاجرت مردان ذیل 5 عامل با 63/17 درصد واریانس به ترتیب شامل برهم خوردن تقسیم کار جنسیتی در خانواده با 19/2، افزایش وابستگی زنان به سایرین با 13، کاهش شانس ازدواج و باروری با 12/5، اشکال در مدیریت امور خانواده با 10 و ورود خردسالان و کهن سالان به فعالیت های اقتصادی با 8/5 درصد واریانس تبیین شده است.
نقش طرح معماری در ارتقای کیفیت زندگی مجتمع های مسکونی شهرهای جدید ایران(مطالعه موردی سه شهر اندیشه، پردیس، پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۵۷-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با باور براین که داعیه هر اثر معماری ارتقا کیفیت زندگی ساکنین است، به بررسی مولفه های طراحی در ارتقاء کیفیت زندگی می پردازد. در این تحقیق مفهوم کیفیت از طریق سنجش میزان رضایت ساکنین در مجتمع های مسکونی سه شهر جدید اطراف تهران (اندیشه، پردیس و پرند) بررسی شده است. در این راستا شاخص های عینی و ذهنی تحقیق تعیین شدند و مدل پژوهش طراحی شد. جهت سنجش مدل پیشنهادی 38۵ پرسش نامه در اختیار ساکنین قرار گرفت. پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ساکنین از شاخص های عینی طراحی مسکن که مربوط به کالبد و عملکرد فضاهای سکونتی است، رضایت نسبی دارند. بیشترین رضایت مربوط به جانمایی و نورگیری فضاهای نشیمن و اتاق های خواب بوده و بیشترین نارضایتی مربوط به مساحت آشپزخانه است. در مورد شاخص های عینی طراحی محله (بلوک ها) بیشترین رضایت در مورد ابعاد و جانمایی فضاهای ارتباطی و مشترک بوده و بیشترین نارضایتی ساکنین در مورد طراحی محوطه نظیر فضای سبز و نحوه دسترسی به پارکینگ ها ابراز شده است. در مورد شاخص های ذهنی، امنیت مهمترین عامل رضایت تعیین شد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف بوده واکثر ساکنین حس تعلق به مکان را ندارند.
ارزیابی اثرات اجتماعی ترمیم و بازسازی پارک ها به شیوه نظریه مبنایی مطالعه موردی: پارک های سطح منطقه 18 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
61 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها عالی ترین تجلی کالبدی و عملکردی عصر معاصر قلمداد می شوند و خواسته یا ناخواسته زمینه های گسترش حوزه عمومی را فراهم می آورند. در این میان پارک ها به عنوان بخشی از فضاهای عمومی شهری( علی رغم نقش مهمی که در گسترش قلمرو عمومی جامعه دارند) چندان مورد توجه قرار نگرفته و ظرفیت های آنها بلا استفاده مانده است. گفتنی است ، ترمیم و ارتقای کیفی این نوع فضاها، تجربه ای امید بخش برای مشارکت های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیبایی شناسی به منظور بازسازی محیط شهری مطبوع و کارآمد و رشد فعالیت های فراغتی به ارمغان می آورد. هدف این مقاله، به پرسش گرفتن ماهیت توسعه، از طریق ترمیم و بازسازی پارک های سطح منطقه 18 می باشد، تا ضمن معرفت شناسی، به اثرات ابعاد مختلف بازسازی پارک ها، راهکارهای مناسب برای تقویت تأثیرات مثبت و در عین حال تعدیل تأثیرات منفی ارائه نماید. اطلاعات مطالعه کیفی حاضر از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و قدم زدن عرضی در میدان مورد مطالعه گردآوری شده و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در مجموع اطلاعات جمع آوری شده در قالب 36 مفهوم، هفت مقوله عمده و یک هسته مرکزی، کدگذاری و تحلیل شده اند. هفتمقوله عمده عبارتند از: تعاملات اجتماعی، امنیت اجتماعی، بهداشت جسمی و روانی، دسترسی به تسهیلات، انسجام شهروندی، رونق اقتصادی و بهبود وضعیت زیست محیطی. در این مطالعه مقوله نهایی که همان هسته مرکزی می باشد «ارتقای کیفیت زندگی شهروندان» است. هسته مرکزی مورد اشاره در قالب یک مدل مبنایی در قالب شرایط علی، راهبردها و پیامدها ارائه شده است.
تبیین الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی پیرامون کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
585 - 606
حوزههای تخصصی:
مطالعات و واکاوی ها درخصوص حکمروایی خوب روستایی، بیشتر نشانگر توجه به نگرش جامعه شناسی حکمروایی است و در این بین به بعد فضایی کمتر توجه شده است. مفهوم حکمروایی روستایی به ویژه با «بعد فضایی» رهیافتی جامع در توسعه پایدار روستایی به شمار می آید؛ زیرا رویکرد توسعه پایدار به توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی منجر می شود. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تبیین الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی در روستاهای کلان شهر کرج با ماهیتی کاربردی و استفاده از رویکرد پیمایشی و اسنادی انجام شده است. داده های مورد نیاز، 53 دهیار، 105 شورای اسلامی روستا و 366 سرپرست خانوار روستایی هستند که براساس نمونه گیری طبقه بندی طی فرایند چندمرحله ای انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه نیز با استفاده از نظرات 45 نفر از صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برای مقیاس های مختلف بررسی و تأیید شده؛ همچنین آزمون کای اسکوئر به منظور بررسی اختلاف نسبت افراد موافق یا مخالف در زمینه مؤلفه های پژوهش کاربرد داشته است. در پژوهش حاضر برای توزیع و الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی حکومت های محلی از فنون PROMETHEE ،ANP و تحلیل رگرسیون استفاده شد و نتایج نشان داد 53 درصد از روستاهای مورد نظر، سطح حکمروایی خوب، 25 درصد متوسط و 22 درصد سطح حکمروایی ضعیفی دارند. منحنی حکمروایی خوب روستایی از شمال (کوهستانی) به جنوب (دشتی و کوهپایه ای) وضع مطلوب و مساعدتری پیدا می کند و توزیع فضایی حکمروایی طبق شاخص های نه گانه به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه کالبدی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه سکونتگاههای روستایی شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه کالبدی محله ای ساکن دهستان های شهرستان گرمسار و حوزه های نفوذ از توابع شهرستان گرمسار می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی سکن در سکونتگاههای روستایی شهرستان گرمسار می باشد. این دهستان طبق سرشماری سال 1395 دارای 15231خانوارمی باشد، که تعداد375خانوار به عنوان نمونه جهت انجام تحقیق از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است. و از پرسشنامه برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون tتک نمونه ای، همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، بر اساس آزمون t نمونه ای در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی با میانگین 4.15 دارای بالاترین میانگین بوده است . همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد برای شاخص های توسعه کالبدی عدد مطلوبیت بیشتر از (3) و به صورت مثبت ارزیابی شده است. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان که بین ابعاد.اعتماد، انسجام و توسعه پایدار در سطح 0.05 درصد رابطه مثبتی وجود دارد ولی بین بعد آگاهی اجتماعی ، و توسعه کالبدی هیچ رابطه ای وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که اثر اعتماد اجتماعی (149/0)، انسجام اجتماعی (033/0) و مشارکت اجتماعی(391/0) بر توسعه کالبدی مثبت و معنی دار می باشد.
تبیین روند تحولات گردشگری روستایی و اثرات آن بر روابط شهر و روستا در دو دهه اخیر در شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات در کشورهای در حال توسعه، مسائل و چالش های توسعه روستایی می باشد؛ چرا که راهبردها و اهداف گذشته در زمینه توسعه یکی از ابزارهای اصلی تماس اجتماعی در بین جوامع مختلف است. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ابتدا با مطالعه اسناد مکتوب، اقدام به جمع آوری داده ها و اطلاعات اولیه نموده. گردشگری به عنوان یکی از شکل های توسعه اقتصادی و یدشگری شهرستان رودسر در طی دو دهه اخیر پرداخته و این سؤال اساسی را مورد ارزیابی قرار دادند که آیا همراه با افزایش کمی و کیفی گردشگران به محدوده مورد مطالعه جریان سرمایه به نفع جامعه روستایی رخ داده است ؟ جامعه نمونه انتخابی شامل 34 روستا که دارای بیشترین جاذبه از نظر طبیعی ، مذهبی و فرهنگی بوده اند در چهار بخش مرکزی ، چابکسر، کلاچای و رحیم آباد انتخاب شدند . نتایج حاصله از گویه های تعریف شده برای سنجش میزان مراودات و تاثیرات آن بر رابطه شهر و روستا به کمک آزمون آماری T ، حاکی از آن بوده که در ازای تحولات مثبت گردشگری برای روستاها ، برخی مشکلات نیز برای روستاها به ارمغان آمده است در این تحقیق به نتایجی در زمینه دگردیسی فعالیتهای کشاورزی روستایی رسیده ایم . همچنین از نظر فرهنگی تمام روستاها تحت نفوذ فرهنگ شهری از نظر نوع پوشش ، تغییر در نوع معماری و ساخت منازل ، و تغییر در مراودات روستایی بوده اند.
تحلیل جایگاه شاخص های توسعه راهبرد شهری (CDS) در شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی در سال های اخیر توجه به برنامه ریزی و مدیریت شهری را افزایش داده است. تدوین برنامه های چشم انداز و توسعه از راهکار هایی است که مسئولان شهری به منظور پیش گیری از مشکلات احتمالی در مدیریت شهری از آنها استفاده می کنند. استراتژی توسعه شهری رویکردی راهبردی است که هم اکنون در بسیاری از کشورهای در حال توسعه با استقبال مواجه شده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل جایگاه شاخص های توسعه شهری در شهر ایلام به نگارش درآمده است. روش انجام این پژوهش توصیفی–تحلیل (پیمایشی) است. جامعه آماری آن را کارشناسان مدیریت شهری و شهروندان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 80 نفر از کارشناسان به روش در دسترس و 384 نفر از شهروندان به صورت تصادفی ساده انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید مورد تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 914/0 محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی (تأیید مدل متغیر پژوهش)، دوجمله ای، کروسکال والیس و فریدمن انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که وضعیت شاخص های توسعه شهری در شهر ایلام از نظر کارشناسان با میانگین (754/2) و شهروندان با میانگین (448/2) نامطلوب است. همچنین نظرات هر دو جامعه آماری در مورد اهمیت استراتژی های توسعه شهری به جز مورد بانکی-بودن با رویکرد فناوری متفاوت است. مهمترین استراتژی توسعه شهری در شهر ایلام از دیدگاه هر دو جامعه آماری بانکی بودن با رویکرد فناوری با میانگین رتبه (571/2) می باشد.
اولویت بندی توسعه استان های کشور به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.