فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیده ""روستاهای ادغام شده در شهر"" که در برخی کشورها از آن به عنوان ""دهکده های شهری"" یاد شده، نتیجه شهرنشینی سریع و گسترش شتاب آلود شهرها است. از آنجایی که ادغام هسته های روستایی در شهر اغلب بدون برنامه بوده، پیامدهای گوناگونی را در ابعاد زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است.مقاله حاضر، تحلیل پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران را در چارچوب رویکرد سیستمی به رویارویی دو نظام سکونتگاهی شهری و روستایی مورد توجه قرار داده است. در انجام تحقیق حاضر از تحلیل های آماری فضایی بهره گرفته شده است.در این راستا، داده های مربوط به شاخص های مورد استفاده در محدوده بافت روستایی و بافت مدرن شهری فراگیر آنها تجمیع شدند. تحلیل آماری - فضایی بکار گرفته شده نیز شامل آزمون t، رگرسیون چند متغیره، همپوشانی لایه ها و اعمال ضرایب مدل رگرسیون در پایگاه داده های جغرافیایی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق انجام شده، پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران در دو سطحاثرگذاری هسته های روستایی و مورفولوژی زراعی و باغی آن روستاها بر بافت مهاجم شهری و رویارویی بافت کالبدی هسته های روستایی و بافت شهری فراگیر آن ها آشکار شده است. هسته های روستایی علاوه بر اثرگذاری بر هویت یابی بافت مهاجم شهری، به دلیل گسترش بی برنامه شهر و شکل گیری ارگانیک بافت شهری با اثرپذیری از تقسیمات و ساختار فضایی مورفولوژی های باغی و زراعی منطقه، نامنظم و گاه نفوذناپذیر شده است. نفوذناپذیزی بافت شهری در عرصه های ادغام نیز با توجه به نرخ جمعیت پذیری و تراکم ساختمانی نسبتاً زیاد منطقه، علاوه بر ایجاد مشکلات ترافیکی، می تواند در زمان بحران احتمالی، امدادرسانی در بافت های مورد بحث را با مشکلات زیادی روبرو سازد. همچنین رویارویی بافت های شهری و هسته های روستایی نیز موجب شکل گیری کانون های ناهمگون و عدم تعادل کالبدی فضایی در منطقه شده است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین شاخص های کالبدی فضایی هسته های روستایی و بافت شهری فراگیر آن ها، روستاهای ولنجک، قیطریه و اسدآباد بیشترین ناهمگونی را بافت شهری دارند.
بررسی پیامدهای عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی با تأکید بر سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیچیده تر شدن تهدیدات جهانی امنیتی، سازمان های جهانی را در حل مسائل و بحران های بین المللی با مشکل مواجه نموده است، لذا کشورها را متوجه تشکیل سازمان های منطقه ای نموده تا بتوانند در چارچوب محدودتری منافع ملی و همکاری های سیاسی و اقتصادی را دنبال کنند. از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی پیامدهای عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی با تأکید بر سازمان همکاری شانگهای است. پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، به بررسی موضوع امنیت و سیستم امنیت منطقه ای می پردازد. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، سایت های اینترنتی به مسئله تحقیق پرداخته شده است. پرسش اصلی مقاله آن است که: عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در قالب سازمان همکاری شانگهای چه پیامدهایی برای ایران در پی خواهد داشت؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که عضویت جمهوری اسلامی ایران در ساختار امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی باعث کاهش حجم تهدیدات، ارتقای سطح مشارکت و همکاری ها در زمینه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی شده و افزایش قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. بنابراین موضوع حاضر، در چارچوب نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی با تأکید بر عوامل اقتصادی و سرمایه اجتماعی در نواحی روستایی (موردمطالعه: دهستان رونیز، شهرستان استهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
230 - 243
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی مثبت به مقوله خشکسالی است که در سال های اخیر بیشتر به جای آسیب پذیری در مطالعات مدیریت بلایای طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر تحلیل وضعیت تاب آوری کشاورزان ساکن در دهستان رونیز (شهرستان استهبان) و شناسایی عوامل موثر بر میزان تاب آوری آنان است که در سال های اخیر در برابر این مخاطره قرار گرفته اند. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز در این پژوهش بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. واحد تحلیل پژوهش، کشاورزان ساکن در محدوده مورد مطالعه هستند که با استفاده از روش کوکران تعداد 230 کشاورز به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. همچنین داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری T تک نمونه ای، روش رگرسیون و ضریب همبستگی تجزیه - تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در فرآیند تاب آوری کشاورزان سرپرست خانوار از بین دو عامل کلیدی سرمایه اجتماعی و اقتصادی، عوامل اقتصادی تأثیر بیشتری در میزان تاب آوری در برابر خشکسالی دارد. همچنین نتایج نشان از آن دارد که سرمایه اجتماعی بالاتر به تاب آوری قوی تر در برابر خشکسالی منجر می شود.
سنجش و ارزیابی سطح پایداری در سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از مدل جای پای بوم شناختی (مورد شناسی: محله عباس آباد بالاشهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، گونه ای از سکونت خارج از ضوابط و مقررات رایج موسوم به اسکان غیر رسمی است که همواره به مثابه یک چالش مدیریت و برنامه ریزی شهری مطرح بوده است. با مطرح شدن توسعه پایدار شهری در دهه 1980 و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر (اعم از زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی) به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مطالعات سکونتگاه های غیر رسمی وارد دوره مطالعاتی جدید و بیشتر در ارتباط با ارزیابی سطح پایداری در این گونه سکونتگاه ها شد. تفکر توسعه پایدار باعث پیدایش روش ها و شیوه های کاربردی نوینی در راستای ارزیابی اثرات زیست محیطی از دهه 1990 تا به امروز شده است. در این میان، تحلیل جای پای بوم شناختی یکی از شاخص هایی است که توجه بیشتری را در سطوح آکادمیک، سیاسی و آموزشی به خود جلب کرده است. شهر سنندج نیز مانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مشکلاتی روبه روست که از دهه های 40 و 50 ازجمله با مهاجرت های گسترده روستا شهری، بر هم خوردن تعادل شهر و روستا، توسعه شتابان شهری و از این دست موارد همراه بود و یکی از پیامدهای آن شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی عمده ای در داخل و اطراف شهر بوده است. در این پژوهش با روشی تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و بهره گیری از مدل جای پای بوم شناختی، سعی شده است تا میزان پایداری محله عباس آباد شهر سنندج ب عنوان یکی از محلات غیررسمی شهر سنندج مورد سنجش قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان کل جای پای بوم شناختی محله عباس آباد برابر با 74560.551 هکتار بوده که این مقدار با توجه به جمعیت 19578 نفره این محله، مبیّن سرانه 3.808 هکتار برای هر نفر در سال 1390 است.
شاخص ها و عوامل مکانی و جغرافیایی در عملکرد پارک های علم و فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر برگرفته از بخشی از پایان نامه ی بوده که به شاخص ها و عوامل مکانی و جغرافیایی در توسعه پارک های علم و فناوری ایران پرداخته است. در این تحقیق با استفاده از روش پژوهش پیمایشی توصیفی و همچنین بررسی اکتشافی، ابتدا وضعیت مکانی و جغرافیایی موجود پارک های علم و فناوری مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان رضایت شرکت های دانش بنیان از محل استقرار فعلی پارک های علم و فناوری مورد سنجش قرار گرفته است. علاوه بر آن در بررسی اکتشافی سعی شده است تا مهمترین عوامل و شاخص های مکانی و جغرافیایی در عملکرد پارک های علم و فناوری ایران از دیدگاه صاحبان شرکت های فناور تعیین و معرفی شوند. نتایج تحقیق در بخش توصیفی نشان داد که : محل استقرار بیش از نیمی از پارک های علم و فناوری در خارج از دانشگاه ها و همچنین خارج از شهر مستقر بوده اند علاوه برآن فاصله زیادی با مراکز صنعتی نیز داشته اند که با توجه به این، شرکت های دانش بنیان میزان رضایت خود از محل استقرار پارک های علم و فناوری در رابطه با نزدیکی و دوری از مراکز دانشگاهی و علمی و همچنین مراکز صنعتی، 50 نفر با 6/15 درصد گزینه نظری ندارم، 61 نفر با 1/19 درصد گزینه بسیار کم، 48 نفر با 15 درصد گزینه کم، 54 نفر با 9/16 درصد گزینه متوسط، 63 نفر با 7/19 نفر گزینه زیاد و 44 نفر با 8/13 درصد گزینه بسیار زیاد را انتخاب کرده اند. علاوه بر آن، نتایج تحقیق در بخش بررسی اکتشافی نشان داد که: مهمترین عوامل و شاخص های جغرافیایی در توسعه و موفقیت پارک های علم و فناوری از دیدگاه شرکت های دانش بنیان 1- همجواری دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی در منطقه و ارتباط با پارک (مهمترین عامل)؛ 2- وجود فعالیت های R&D و high-tech مرتبط با پارک در منطقه (عامل مهم دوم)؛ 3- حضور شرکت های قوی در پارک (عامل مهم سوم)؛ 4- نزدیکی و دسترسی به امکانات حمل و نقل مناسب؛ 5- وجود نیروی کار در منطقه؛ 6- نزدیکی به بازار مصرف داخلی؛ 7- دسترسی به مراکز و تاسیسات شهری؛ 8- همجواری مراکز صنعتی و ارتباط با آنها؛ بوده است. همچنین نتایج نشان داد در مورد فرضیه های پژوهش نشان داد که : 1- بین مکان جغرافیایی استقرار پارک های علم و فناوری و میزان تولیدات علمی 2- بین توسعه پارک های علم و فناوری و رشد دانش بومی و منطقه ای رابطه معناداری وجود دارد.
سنجش اثرگذاری عوامل اجتماعی- فرهنگی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری (مورد شناسی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برند مقصد در مرکز راهبردهای بازاریابی سازمان های مدیریت مقصد قرار گرفته است، زیرا تعهد مصرف کننده به توصیه دیگران نسبت به سفر به آن مقصد یا بازگشت مجدد گردشگر به مقصد است. عوامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار در مدل رفتار مصرف کننده معرفی شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزانِ اثرگذاری چهار عامل فرهنگ، خانواده، گروه های مرجع و طبقه اجتماعی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری مورد بررسی شامل گردشگران ورودی به شهر اصفهان و حجم نمونه در این پژوهش 242 نفر بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS، آزمون t مستقل و معادلات ساختاری، میزان اثرگذاری هفت متغیّر مستقل (شامل خانواده، گروه های مرجع، طبقه اجتماعی و چهار بُعد فرهنگی «هافستد» شاملِ مردسالاری در مقابل زن سالاری، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، شاخص اجتناب از عدم اطمینان در مقابل ریسک پذیری و قدرت) بر متغیّر وابسته وفاداری به برند مقصد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهند، فقط چهار متغیّر از هفت متغیّر مستقل بر وفاداری به برند مقصد تأثیرگذارند. در این میان، گروه مرجع با ضریب تأثیر 74 دارای رتبه اول، طبقه اجتماعی با ضریب تأثیر 35 دارای رتبه دوم، فرهنگ مردسالاری در مقابل زن سالاری با ضریب تأثیر 33 در رتبه سوم و خانواده با ضریب تأثیر 26 در رتبه چهارم است. همچنین نتایج نشان می دهد، طبقات بالا و بالای متوسط نسبت به طبقات پایین و پایین متوسط به برند مقصد وفادارتر هستند.
تحلیلی بر پیشران اقتصاد نفتی و تأثیرات آن بر کیفیت زیست پذیری جوامع محلی در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
737 - 760
حوزههای تخصصی:
بازخوانی توسعه نفتی کشور از منظر رفاه و زندگی کیفی مردم می تواند پاسخگوی بخشی از مسائل در عرصه سیاست گذاری و توجه ساختاریافته به مفهوم کیفیت زندگی باشد؛ بنابراین با توجه به نقش انکارنشدنی درآمدهای حاصل از سرمایه منابع طبیعی نفت در فرایند سرمایه گذاری و تشکیل سرمایه، همچنین تأکید بسیاری از نظریات مرسوم توسعه ای بر نقش مثبت منابع طبیعی در فرایند پیشرفت و افزایش رفاه جوامع، نوشتار حاضر به تحلیل درآمدهای نفتی به عنوان پیشران کلیدی بر زیست پذیری جوامع از منظر ذی نفعان محلیبهبهان (سرپرستان خانوار) پرداخته است. براین اساس، با مطالعه ادبیات و مبانی موجود، 59 متغیر (شامل 54 مؤلفه زیست پذیری شهری و 5 متغیر اقتصاد نفتی) در قالب تشکیل ماتریس و پرسشنامه در اختیار 35 کارشناس خبره در موضوعات زیست پذیری شهری و اقتصاد نفتی قرار گرفت و این متغیرها به کمک استانداردهای تحلیل تأثیرات متقابل وزن دهی و با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعات نشان می دهد هیچ یک از عوامل اقتصاد نفتی در گروه متغیرهای دووجهی قرار نگرفتند که این امر نشان دهنده تأثیرات نه چندان زیاد و مثبت نفت بر مقوله زیست پذیری شهری است؛ چنانکه به واسطه استقرار صنعت نفت در شهر بهبهان، زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی شهر، متحول شده است که البته این تحولات مطلوب نبوده و کیفیت زندگی ساکنان را بهتر نکرده است. در این میان، شاخص اقتصادی، متأثر از عملکرد صنعت نفت، به افزایش فاصله طبقاتی، استفاده نکردن از نیروهای بومی و جدایی گزینی اکولوژیکی در شهر منجر شده و به دلیل اشتغال زایی برای افراد غیربومی و ساکن شهرهای بزرگ از جمله تهران، افزایش درآمد ساکنان غیربومی شهر را رقم زده است؛ بنابراین باید راه های بهتری برای تعامل صنعت نفت و بومیان تدارک داده و توسعه منطقه ای پایدار محقق شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری و اقتصاد مربوط به آن در حال حاضر، در تغییر و تحول بوده و یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و نقش حیاتی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه اقتصادی نیز، از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. گردشگری سلامت به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، هرگونه مسافرت برای ارتقای سلامت را در بر می گیرد و به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. همچنین گردشگری سلامت، یک استراتژی ملی در راستای افزایش درآمد کشور و نیز یک بازوی امنیتی محسوب می شود. این پژوهش باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان انجام شده است. بدین منظور ضمن مرور ادبیات و مفاهیم موجود در زمینه گردشگری سلامت، عوامل موثر مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری سلامت در استان اصفهان تشکیل می دهند و از بیست نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه در سال1393 استفاده شده است. به منظور شناسایی عوامل تاثیرگذار در جامعه آماری مورد مطالعه پرسشنامه ای طراحی و تدوین شده است. پرسشنامه تدوین شده به منظور انتخاب متغیرهای اصلی مورد مطالعه به اعضای نمونه آماری داده شد و نظرات آنان در خصوص این عوامل تعیین گشته است. در ادامه به منظور اولویت بندی عوامل شناسایی شده از روش TOPSIS استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه دوم جهت بررسی تاثیر هر یک از عوامل نسبت به شاخص های تعیین شده در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، ماتریس تصمیم گیری بدست آمد. در نهایت اولویت بندی عوامل با توجه به اوزان و اهمیت هر یک از عوامل مشخص گردیده است. نتیجه اولویت بندی عوامل نشان می دهد که هزینه تمام شده درمان، بیشترین اهمیت و اولویت را در توسعه گردشگری سلامت دارا می باشد و بعد از آن کادر درمانی آموزش دیده و آشنا به زبان های خارجی، محیط فرهنگی مناسب و امنیت اجتماعی برای کشورهای مسلمان، بهره مندی از زیرساخت های مناسب در بخش حمل و نقل هوایی، احکام و قوانین شرعی، وجود یک ویزای درمانی خاص و سهولت صدور روادید، وجود تسهیلات در بخش فناوری جهت پرداخت های الکترونیکی و برقراری ارتباطات الکترونیکی و مخابراتی، وجود مراکز درمانی متعدد و فوق تخصصی در سطح بین الملل در اولویت های بعدی جهت توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان قرار دارند.
تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت ها در اقتصاد روستایی مورد: بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی مهم ترین فعالیت در نواحی روستایی است که به صورت سنتی و معیشتی در سکونتگاه های روستایی ایران صورت می گیرد. چنین ساختار اقتصادی و شغلی در نواحی روستایی مسائل خاصی را به دنبال داشته است. مشکلات موجود در مناطق شهری را تنها می توان با ایجاد فرصت های شغلی در مناطق روستایی حل کرد. ایجاد مشاغل متنوع با تنوع بخشی به فعالیت ها در نواحی روستایی، می تواند بسیاری از مشکلات این نواحی را مرتفع سازد . از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری،14 روستا در غالب تیپ های مختلف(کوهستانی، کوهپایه ای و دشتی) واقع در بخش مورد مطالعه است. در این مطالعه موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی به ترتیب با 4 بعد و 44 شاخص، 3 بعد و 30 شاخص و با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Excel و Spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ساختار فعالیت های اقتصادی در روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات، از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. همچنین مشخص شد بعد زیرساختی و نهادی با مجموع اثرگذاری 920/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد(بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی) داشته و مهم ترین مانع در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در روستاهای این بخش است. بعد محیط طبیعی نیز با ضریب 378/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد( محیط اقتصادی و محیط اجتماعی-فرهنگی) داشته و قابلیت روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی محسوب می شود.
تحلیل اثرات فضایی بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی زمین مطالعه موردی: بخش خاو و میرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار زمین یکی از اصلی ترین مکانیسم های تأثیرگذار بر چگونگی تخصیص زمین بین کاربردها و کاربران مختلف است. مطالعات بسیاری مبتنی بر نقش بازار در ارتقاء کیفیت تخصیص زمین صورت گرفته است. پیش شرط بازار زمین را چون سایر کالاهای معمول در نظر می گیرد، ولی با بررسی ماهیت زمین می توان به ویژگی هایی اشاره کرد که بر عملکرد بازار در حوزه زمین تأثیرگذار است. از سوی دیگر در تحلیل عملکرد بازار زمین باید ویژگی ها و شرایط خاص اقتصادی منطقه را نیز مورد توجه قرار داد. از این رو مقاله حاضر در صدد تحلیل اثرات فضایی بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی است. داده های حاصل از پرسش نامه گویایی این واقعیت است که منبع سرمایه موجود در بازار زمین منطقه در سطح ملی ناشی از درآمدهای نفتی تزریق شده به واسطه دولت و در سطح محلی مربوط به مبادلات مرزی است. این ویژگی اصلی ترین تفاوت اقتصاد منابع محور منطقه با یک اقتصاد سرمایه داری پیشرفته است، همچنین از طریق تصاویر ماهواره ای به روزترین ورژن ArcBruTile.07 و مشاهدات دقیق میدانی نسبت به پهنه بندی معاملات صورت گرفته با در نظر گرفتن سه متغیر تقطیع زمین، تغییر کاربری کشاورزی و احداث خانه های دوم غیرقانونی در یک دوره 15 ساله 1380-1395 اقدام شده است. نتایج حاصل از این مقاله حاکی از آن است که بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی مؤثر بوده است.
بررسی تغییر کاربری اراضی شهری (مطالعه موردی منطقه 1 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت شهرتهران باعث ایجاد هرج و مرج در کاربری زمین و تبدیل اراضی کشاورزی و باغات به مناطق مسکونی و صنعتی و در نهایت توسعه ناموزون گردیده. چنین فرآیندی منطقه یک را با مشکلات عدیده ای در رابطه با وجود کاربردها و دسترسی به آنها مواجه کرده. روش تحقیق در پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد و با اسفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با استفاده از تکنیک swot اطلاعات را تحلیل نموده و در نتیجه اولویت بندی با خدماتی چون کاربری های فرهنگی، درمانی، ورزشی، اداری، تاسیسات و تجهیزات شهری و تجاری می باشد از راهکارهایی که در راستای تغییر کاربری اراضی شهری در منطقه یک قابل توجه است می توان با چشم پوشی کردن از کاربری اراضی بایر و انتقال اراضی صنعتی و نظامی و اختصاص آن به کاربری خدماتی کمبود خدمات رفاهی منطقه را جبران نمود.
ارزیابی اثرات اقتصادی طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی ایران علی رغم میل به تجاری شدن و افزایش مکانیزاسیون در قیاس با دیگر بخش&zwjهای اقتصادی از شیوه تولید سنتی رنج می برد. کوچک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرتها، نبود جاده های بین مزراع، نبود کانالهای آبیاری و عدم زهکشی مناسب موجب افزایش هزینه های تولید و در نتیجه عدم فعالیت و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی شده است. دگرگونی و تغییر اساسی این عرصه در گرو اجرای طرحی تحت عنوان ""تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری"" است و این مطالعه به بررسی مساله در شهرستان صومعه سرا پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی است و از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه برای ارزیابی اثرات اقتصادی، اثرات مکانیزاسیون و آزاد سازی نیروی انسانی و تنوع بخشی به فعالیتها در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 376 پرسشنامه در بین کشاورزان تکمیل و جمع آوری شد. پرسشنامه ها بعد از کُد گذاری و وارد کردن در محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که مهمترین نتایج آن عبارتند از: اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای دارای طرح موجب کاهش هزینه های تولید برنج، افزایش راندمان تولید و درآمد کشاورزان شده است ، نیروی انسانی به کار رفته در مزارع دارای طرح کمتر از مزارع فاقد طرح است و کشاورزان در این روستاها از تنوع شغلی بیشتری نسبت به روستاهای فاقد طرح برخوردارند. همچنین از نظر تعداد کشاورزانی که در اراضی دارای طرح کشت دوم انجام می دهند از روستاهای فاقد طرح کمتر است ولی سطح زیرکشت در اراضی شالیزاری در کشت دوم در روستاهای دارای طرح از روستاهای فاقد طرح بیشتر است.
A Survey of the Environmental Effects on the Livability of Rural Areas (Case Study: Villages of Buin Zahra County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Every human being, regardless of the city or village that he Lives, in pursuit of a desirable and satisfying life needed fields and factors to enable a person to provide comfort and long-term well-being for himself and his community. To some authors this condition is synonymous with livability or suitable conditions for life, in general, it refers to a set of objective characteristics that make a place in point is that people tend to live in the present and future. The aim of this study is to evaluate the environmental factors affecting the livability of rural areas and tried to answer the question of whether environmental factors affect the livability of rural areas or not?
Design/methodology/approach: The nature of this study is applied, and it uses the descriptive-analytical method. Data was collected by documentary study and field studies (questionnaires, interviews, and direct observation). The population statistic was the rural area of the city of Buin Zahra. 211 households were chosen through Cochran formula. To analyze the data descriptive statistics (mean, standard deviation) and comparative statistics (correlation analysis, one sample t-test, ANOVA) were used.
Finding: The results showed that the livability of the villages in all dimensions is moderate. The results of analysis of variance showed that the environmental factors affecting the livability of the villages have significant differences in all indicators. Furthermore, the analytical results indicated that the correlation between habitability and environmental factors are significant and there is a positive relationship between them. By promoting the quality of environmental factors, the livability of rural areas will be upgraded.
Originality/value: Due to their lifestyle and livelihood, villagers are the direct beneficiaries of environmental resources (i.e., water, soil, forest, grassland); therefore, environmental factors should be considered in the development of a village and its livability because the preservation of the environment against pollution and destruction of the village and its values is especially important. This study aimed to explain the effects of environmental factors on the livability of rural areas and finally offers some recommendations for improving and promoting the rural environment factors.
ارزیابی و تبیین کارکرد صنایع روستایی در توسعه مورد: دهستان صائین قلعه در شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت یکی از ارکان مهم اقتصادی هر منطقه به شمار می رود و علاوه بر اینکه سهم عمده ای از متغیرهای اصلی اقتصادی یعنی تولید، اشتغال و سرمایه گذاری را به خود اختصاص می دهد، سهم قابل توجهی در تغییرات اجتماعی و محیطی نیز دارد. در این میان صنعت روستایی به دلایلی چون اشتغال زایی، کمک به حفظ جمعیت روستایی، افزایش سطح بهره وری اقتصادی، تنوع بخشی اقتصادی، تمرکززدایی اقتصادی و استفاده بهینه از منابع دارای اهمیت فراوانی است؛ به گونه ای که وجود صنایع به عنوان شاخصی برای تعیین میزان توسعه یافتگی و یا عدم توسعه جامعه روستایی در نظر گرفته می شود. بر این اساس ارزیابی نتایج کارکردی صنایع روستایی می تواند مدیران و برنامه ریزان را در جهت دستیابی به توسعه پایدار صنعتی در مناطق روستایی یاری رساند. هدف این تحقیق، بررسی و تبیین کارکردی صنایع روستایی با رویکرد توسعه پایدار در دهستان صائین قلعه- شهرستان ابهر می باشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گرد آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران 104 خانوار بوده است. نتایج نشان داد که صنایع روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه ی روستاهای منطقه مورد مطالعه اثر معناداری داشته است. همچنین مقایسه میانگین ها در سطح شاخص ها، حاکی از اثرات نسبی تاثیرگذاری صنعت در توسعه روستایی منطقه است؛ به طوری که ابعاد اقتصادی و ابعاد محیطی بیشترین اثرپذیری را به همراه داشته و کمترین آن نیز مربوط به بعد کالبدی می باشد. در ادامه تحلیل اثرات صنایع روستایی با رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین میزان اثرگذاری صنعتی در بعد اقتصادی روستاها بوده است. همچنین اولویت بندی روستاها به لحاظ سطح تغییرات ناشی از توسعه صنعتی، با استفاده از مدل ویکور در منطقه مورد مطالعه انجام گرفت، که روستایی چرگر بیشترین رتبه و روستایی سرو جهان کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند
نقش راهبردی توسعه شهری (CDS) در توسعه گردشگری شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
طرح استراتژی توسعه شهری، بستری را فراهم می کند تا مردم و مسئولان شهری با یکدیگر به این توافق برسند که از شهرشان چه می خواهند و سپس نقش هر یک را به منظور رسیدن به این هدف مشخص می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبرد توسعه شهری در توسعه گردشگری شهری اصفهان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران سازمان گردشگری و میراث فرهنگی شهر اصفهان، شورای شهر و شهرداری شهر اصفهان، شهرسازی و معاونت شهری استانداری و متخصصین به تعداد 1132 نفر می باشد. از بین این افراد به روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای به تعداد 287 نفر طبق فرمول کوکران انتخاب گردید. پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه انجام؛ توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده گردیده که برای تأیید روایی از نظرات خبرگان و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که مولفه های راهبرد توسعه شهری بر توسعه گردشگری شهر اصفهان تاثیر مثبت و معناداری دارند و در میان مولفه های راهبرد توسعه شهری؛ قابلیت زندگی با ضریب (712/0) و بانک پذیری با ضریب (598/0) به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهر اصفهان داشته اند.
تحلیل ساختاری توسعه شهری کلان شهر اهواز با رویکرد آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
امروزه چالش های زندگی نوین شهری و مشکلات محیطی و اجتماعی موجب روی آوردن به رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری و بهره گیری از ابزارهای گوناگون برای ساختن آینده ی مطلوب شده است. پژوهش حاضر با بهره-گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول در آینده پژوهی است و با استفاده از نرم افزار میک-مک به تحلیل مؤلفه های توسعه ی شهری در کلان شهر اهواز پرداخته است. در ادامه با استفاده از روش دلفی 37 مؤلفه به عنوان شاخص های توسعه ی شهری استخراج شد. نتایج حاکی از این است که در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل ریسک، هدف، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل، تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 37 عامل کلیدی، پس از بررسی میزان تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلان شهر اهواز با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 13 پیشران مؤثر و کلیدی از جمله؛ جمعیت، توزیع عادلانه ی خدمات شهری، توسعه ی صنعت گردشگری، ساماندهی محورهای ویژه ی گردشگری، ساماندهی مناطق حاشیه نشین، کنترل آلودگی هوا و ارتقای بهداشت محیطی، گسترش فضای باز عمومی و ایجاد مراکز فراغتی، فراهم آوردن سطح مناسب رشد اقتصادی، ارتقای کیفیت زندگی در بافت فرسوده ی شهری، ساماندهی و بهسازی بافت فرسوده، گسترش کارگاه های کوچک و زودبازده، توانمندسازی سازمان های مردم نهاد، توسعه ی مراکز تفریحی و گردشگری که بیش ترین نقش را در وضعیت آینده ی توسعه ی شهری اهواز دارند، مشخص شدند و به عنوان عوامل و پیشران های مؤثر بر توسعه ی شهری اهواز انتخاب شدند. در ادامه نتایج نشان داد که عوامل توسعه ی صنعت گردشگری، ساماندهی مناطق حاشیه ی شهر در وضعیت ریسک قرار دارند. عوامل جمعیت، توزیع عادلانه ی خدمات شهری، توسعه ی صنعت گردشگری، بیش ترین میزان تأثیرگذاری بر فرآیند توسعه ی شهری کلان شهر اهواز را خواهند داشت.
بررسی نقش عوامل طبیعی بر امنیت رودخانه های مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله آب در میزان توسعه و امنیت کشورها تأثیر زیادی دارد. بنابراین، توجه به منابع آب در کشور و مسائل رودخانه های مرزی و مطالعه نقش آب در رفتارهای سیاسی بسیار حائز اهمیت است. در طول چند دهه اخیر، تنش های امنیتی زیادی در خاورمیانه در اثر آب های مرزی یا رودخانه های مرزی وجود داشتهاست. کشور ایران از این تنش ها و درگیری ها مستثنا نیست. برقراری امنیت در مناطق مرزی مستلزم طراحی و تدوین برنامه ها و سیاست های گوناگون است که به نوع مرز و چگونگی پیدایش مرز بستگی دارد. در این میان، رودخانه ها، به عنوان مرزهای طبیعی دو واحد سیاسی، به دلیل ماهیت تغییرپذیری و تنوع مورفولوژیکی خود، آثار محسوسی بر روابط سیاسی دو کشور، به ویژه بر سر مسائل مرزی، دارند. تغییرات این رودها، که مرزهای ایران و همسایگان را تشکیل داده اند، به دلایل مختلف از زمان شکل گیری مرز همواره روابط دو کشور دو سوی مرز را به شدت تحت تأثیر قرار داده و کاهش سهم هر کدام پیامدهای امنیتی بسیاری در پی داشته است. این پژوهش بنیادی با روش توصیفی - تحلیلی در صدد بررسی این موضوع است که عوامل طبیعی بر شکل رودخانه های مرزی و در نهایت امنیت ملی تأثیرگذارند. درواقع، مرزهایی که از مناطق کوهستانی، باتلاق ها، یا جنگل های متراکم عبور می کنند کمتر باعث منازعه و کشمکش می شوند. اما، مرزهایی که از مناطق دشتی و کم ارتفاع عبور می کنند، به ویژه رودخانه ها، دارای اهمیت بیشتری هستند. بنابراین، هر عامل و مسئله ای که در تحدید و تغییر مرز اثرگذار باشد باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. از جمله عوامل جغرافیایی مؤثر در سیمای رودخانه ها عبارت است از: روابط مکانی و فضایی، توپوگرافی و زهکشی، زمین شناسی و خاک، پوشش گیاهی، آب و هوا (اقلیم)، و انواع فرسایش. نتایج تحقیق نشان می دهد تغییر خصوصیات و سیمای طبیعی رودخانه ها در طول زمان باعث بروز اختلافات مرزی و به چالش کشیدن امنیت در دو طرف مرز شده است.
نقش کاهش فرصت جرم در ارتقای امنیت محله های شهری با استفاده از رویکرد مکانی (مطالعه موردی: محله های سعدی و کوشک میدان، شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم در یک تقاطع زمانی و مکانی فاقد نظارت و مراقبت، وقتی بزهکار با انگیزه و بزه دیده مناسب با هم مواجه می شوند، به وجود می آید. تا پیش از قرن بیستم تأکید جرم شناسان بر پیشگیری اجتماعی از جرم بود. تغییر جهت اساسی از عامل انسانی که جرم را به وجود می آورد به مکان یعنی جایی که جرم اتفاق می افتد، در این زمان رخ داد و رویکرد پیشگیری مکانی از وقوع جرم مطرح شد. بر اساس نظریات مطرح شده در این رویکرد با کاهش فرصت ارتکاب جرم به واسطه تغییرات در محیط می توان امنیت را افزایش داد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کاهش فرصت جرم در ارتقای امنیت محله های شهری با استفاده از رویکرد مکانی انجام گرفته است. روش مطالعه پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته می باشد. دو محله سعدی و کوشک میدان واقع در شهر شیراز با توجه به قرارگیری در محدوده بافت های ناکارآمد شهری به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. تعداد حجم نمونه برای هر یک از محله ها با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به حجم جامعه تعیین گردید. داده ها توسط نرم افزارهای SPSS , AMOS تحلیل شده اند. روش نمونه گیری «تصادفی ساده» می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و روش معادلات ساختاری جهت بررسی نقش کاهش فرصت ارتکاب جرم در افزایش امنیت ساکنین محله های شهری استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در محله سعدی به ازای یک واحد کاهش در فرصت جرم، متغیر امنیت به میزان 0.78 ارتقا می یابد. این میزان برای محله کوشک میدان 0.63می باشد. از میان ابعاد کاهش فرصت جرم، تاثیرگذارترین بعد بر ارتقاء امنیت در محله سعدی همبستگی اجتماعی و در محله کوشک میدان، قلمروگرایی می باشند. بنابراین با دقت در میزان اثر متغیرهای فوق می توان راهکارهای مناسب برای ارتقای امنیت در محدوده های مطالعاتی را تعیین نمود.
دیدگاه بهره برداران در مورد تأثیر طرح های مرتع داری بر متنوع سازی راهبردهای معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان ماهنشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری پایدار از منابع طبیعی نقش مهمی در تأمین رفاه و معیشت جوامع روستایی دارد. امروزه بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی موجب شده است که سیاست گذاران تمهیداتی را در جهت مدیریت پایدار آنها اتخاذ کنند که پیامدهایی در ابعاد مختلف معیشت بهره برداران از جمله راهبردهای معیشت خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه بهره برداران درخصوص تأثیر طرح های مرتع داری بر راهبردهای معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان ماهنشان با استفاده از روش شناسی پیمایشی است. با کمک روش نمونه گیری تصادفی، 204 خانوار از 1280 خانوار بهره بردار انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که روایی آن از طریق پانلی از متخصصان دانشگاهی و اجرایی و پایایی آن از طریق مطالعة اولیه با حدود ۲۰ بهره بردار و تحلیل آزمون کرونباخ آلفا تأیید شده بود، گردآوری شدند. نتایج نشان دادند که این طرح ها بیشتر رویکرد حفاظتی داشتند و تأثیر چندانی بر راهبردهای معیشت خانوارها و متنوع سازی آنها نداشتند. درحالی که نتایج این اقدامات ضمن آنکه موجب افزایش دانش و اقدامات بهره برداران می شود، از طریق متنوع سازی معیشت از فشار بر مراتع نیز کم می کند. براساس تحلیل رگرسیونی گام به گام، پنج متغیر دانش در زمینة متنوع سازی راهبردهای معیشت، تعداد کندوی زنبور عسل، اقدامات اصلاحی/احیایی، میزان دریافت اطلاعات از برنامه های رادیویی و مشاهدة فیلم و DVD، 5/29 درصد از تغییرات واریانس اقدامات متنوع سازی راهبردهای معیشت خانوارها را تبیین می کنند.
تحلیل آثار محیطی توسعه گردشگری در نواحی روستایی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: ناحیه آق سو- کلاله/ استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از بخش های بزرگ اقتصاد است که با رشدی سریع قابلیت حمایت از جامعه محلی را در ایجاد تنوع اقتصادی دارا ست؛ در حالی که، توسعه گردشگری در نواحی روستایی پیامدهای مختلف مثبت و منفی زیست محیطی را در پی دارد. برنامه ریزی برای ایجاد تعادل بهینه بین منافع و هزینه های زیست محیطی توسعه گردشگری، نیازمند شناخت نگرش جامعه میزبان نسبت به پیامدهای محیط زیستی گردشگری است. ناحیه آق سو در شهرستان کلاله استان گلستان نیز جاذبه های طبیعی فراوانی دارد که در فصول مختلف سال همواره مورد توجه گردشگران زیادی است. این مطالعه با هدف بررسی نگرش جامعه روستایی نسبت به تأثیرات زیست محیطی گردشگری در ناحیه آق سو در استان گلستان اجرا شده است. به این منظور، از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای استفاده شد. از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر اساس نظرات خبرگان محلی و برخی از استادان دانشگاه و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه در دامنه 687/0=α تا 888/0=α تأیید شد. از داده های 130 نفر از سرپرستان خانوار که به صورت تصادفی از 5 روستای دهستان آق سو انتخاب شدند، برای تحلیل استفاده شد. در این پژوهش دو متغیر وابسته تأثیرات مثبت و منفی محیط زیستی بود که اثر متغیرهای مستقل شامل تعلق اجتماعی، وابستگی اقتصادی به گردشگری، نگرش محیط زیستی، استفاده از جاذبه های گردشگری، دغدغه اجتماعی و ادراک از وضعیت اقتصادی بر آنها از طریق رگرسیون چندگانه توأم بررسی شد. همچنین، وضعیت این دو متغیر در بین گروه های مختلف پاسخگویان از طریق آزمون های مقایسه ای t و F برای نمونه های مستقل نیز ارزیابی شد. نتایج نشان داد، مواردی مانند «افزایش همکاری مردم روستا برای حفظ محیط زیست» و «توجه بیشتر به اصول بهداشتی و جلوگیری از مصرف بی رویه» از جمله مهم ترین تأثیرات مثبت و «افزایش زباله، فاضلاب و آشغال» و «ازدحام جمعیت در مسیر و محدوده جنگل» نیز از جمله مهم ترین تأثیرات منفی بوده است. همچنین، متغیرهای جنسیت، تأهل، بومی بودن، تحصیلات، سن، درآمد و فاصله مکانی تا جاذبه گردشگری تأثیری بر ادراک از پیامدهای مثبت و منفی محیط زیستی نداشتند. در حالی که، افراد عضو نهادهای روستایی تأثیرات منفی محیط زیستی را بیشتر از افراد غیرعضو ارزیابی کردند، افراد با سابقه اقامتی بیشتر در روستا تأثیرات مثبت را کمتر ارزیابی کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون نشان داد پاسخگویان تأثیرات منفی محیط زیستی توسعه گردشگری در روستاهای محل سکونت خود را بسیار بیشتر از تأثیرات مثبت آن ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای تعلق اجتماعی، نگرش زیست محیطی و دغدغه اجتماعی تأثیر معنا دار مستقیمی بر ادراک از هزینه های منفی زیست محیطی دارند. همچنین، متغیرهای تعلق اجتماعی، وابستگی اقتصادی به گردشگری و ادراک از وضعیت اقتصادی نیز تأثیر معنادار مستقیمی بر ادراک از تأثیرات مثبت دارند.