پژوهش های روستایی
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان 1398 شماره 2 (پیاپی 38) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هر فعالیت اقتصادی که در محل سکونت افراد و با بکارگیری امکانات خانه راه اندازی گردد، به نحوی که منجر به ایجاد جریان درآمدی شود، کسب وکار خانگی نام دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به مفهوم پردازی چالش های کسب وکارهای خانگی در روستاهای استان کرمانشاه پرداخته است. این پژوهش بر اساس روش کیفی «نظریه داده بنیاد» از طریق نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی و مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با 19 نفر از فعالان حوزه کسب وکار خانگی، خبرگان حوزه های مختلف دولتی، دانشگاهی و بخش خصوصی انجام شده است. قابلیت اعتبار مصاحبه ها با روش های مثلث سازی و خودبازبینی پژوهشگران تأیید شد. به جهت تحلیل داده ها از رهیافت نظام مند و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. به اختصار، نتایج حاصل از یافته های این مطالعه نشان داد که چالش های کسب وکارهای خانگی در روستاهای استان کرمانشاه، متأثر از عوامل گوناگونی است که در شرایط علّی، مداخله ای و زمینه ای قابل طبقه بندی بوده و پیامدهای مختلف شامل بی انگیزگی فعالان، ایجاد مانع روانی برای تازه واردین، افزایش مهاجرت از شهر به روستا و کاهش توان رقابتی کسب وکارها نیز برای آن قابل طرح هستند.
تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی (موردمطالعه: شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی شهرستان هرسین و با بهره گیری از پارادایم کیفی انجام شد. تحلیل محتوای داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 20 نفر از افرادی که از بازار کار اولیه به بازار کار ثانویه منتقل شده بودند، نشان داد که مشکلات جسمی و روحی، کاهش آزادی فردی، مشکلات رفاهی و مالی، مشکلات خانوادگی، مهاجرت و رها شدن امور روستا، تحلیل رفتار و فرهنگ اجتماعی، کاهش ارتباطات اجتماعی، مشکلات شخصی و خانوادگی، مشکلات مالی و کمبود پس انداز و مشکلات حفاظتی از چالش های دوگانگی جغرافیایی بازار کار در شهرستان هرسین به شمار می روند. این در حالی است که دوگانگی جغرافیایی بازار کار در منطقه موردمطالعه آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فردی مثبتی را نیز به دنبال داشته است.
سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی (موردمطالعه: دهستان های شهرستان های کاشمر و بردسکن و خلیل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی ابزاری است برای بحث تعهداتی که یک شرکت باید نسبت به جامعه خود داشته باشد. در این راستا پژوهش حاضر سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت هایی که در زمینه کشاورزی کارآفرین محسوب می شوند در 6 بعد اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی، زیست محیطی، قانونی و بشردوستانه را مدنظر قرار داده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی از 10 شرکت کارآفرینی روستایی که در زمینه کشاورزی، در شهرستان های کاشمر و بردسکن و خلیل آباد فعالیت دارند اطلاعات گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، Expert Choice و مدل ویکور فازی مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین اکثر شاخص های مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های موردمطالعه همبستگی زیادی وجود دارد و همچنین در بین شرکت های کارآفرینی موردنظر، دو شرکت فخر ترشیز با Q به دست آمده 256/0 و شرکت کشت و صنعت پیشرو صالح کاشمر با Q به دست آمده 078/0 با تمهیدات خاصی که در بحث اشتغال زایی، استاندارد و کیفیت محصول، بسته بندی مناسب، بازاریابی دقیق، نگاه زیست محیطی، انجام داده اند بالاترین رتبه ها و شرکت تعاونی خشکبار ارمغان بردسکن با Q به دست آمده 1، شرکت فرآورده های غذایی نگین یاقوت توس با Q به دست آمده 700/0 پایین ترین رتبه ها خود اختصاص داده اند.
واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی بود. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرست خانوارهای روستایی کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان دیواندره بود (N=10099). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 184 نفر به دست آمد که برای افزایش اعتبار یافته ها، تعداد 200 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع گردید که درنهایت 195 پرسشنامه تکمیل و عودت داده شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای (بخش های مختلف به عنوان طبقه در نظر گرفته شد) با انتساب متناسب بود. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α>0.7). تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin18 و Lisrel8.54 انجام شد. نتایج نشان داد که خانوارهای موردمطالعه ازنظر وضعیت سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما ازنظر وضعیت تاب آوری در وضعیت مناسبی نیستند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و اقدام جمعی، انسجام اجتماعی و عضویت در گروه ها) خانوارهای موردمطالعه و تاب آوری آنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 81 درصد ( 90/γ=0 , 81/t=17) اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری خانوارهای موردبررسی دارد.
تحلیل تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی با تأکید بر عوامل اقتصادی و سرمایه اجتماعی در نواحی روستایی (موردمطالعه: دهستان رونیز، شهرستان استهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری رویکردی مثبت به مقوله خشکسالی است که در سال های اخیر بیشتر به جای آسیب پذیری در مطالعات مدیریت بلایای طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر تحلیل وضعیت تاب آوری کشاورزان ساکن در دهستان رونیز (شهرستان استهبان) و شناسایی عوامل موثر بر میزان تاب آوری آنان است که در سال های اخیر در برابر این مخاطره قرار گرفته اند. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز در این پژوهش بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. واحد تحلیل پژوهش، کشاورزان ساکن در محدوده مورد مطالعه هستند که با استفاده از روش کوکران تعداد 230 کشاورز به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. همچنین داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری T تک نمونه ای، روش رگرسیون و ضریب همبستگی تجزیه - تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در فرآیند تاب آوری کشاورزان سرپرست خانوار از بین دو عامل کلیدی سرمایه اجتماعی و اقتصادی، عوامل اقتصادی تأثیر بیشتری در میزان تاب آوری در برابر خشکسالی دارد. همچنین نتایج نشان از آن دارد که سرمایه اجتماعی بالاتر به تاب آوری قوی تر در برابر خشکسالی منجر می شود.
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در مقابل مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهرستان های بیرجند و خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار مخاطرات طبیعی در طی زمان منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط روستایی می گردد. تحلیل فضایی مخاطرات و ارتباط آن با محیط انسان ساخت می تواند درک فضایی ما را نسبت به روابط فضایی تبیین کند. شهرستان های بیرجند و خوسف یکی از مناطق ناپایدار جمعیتی طی دو دهه اخیر بوده اند. مخاطرات محیطی مانند خشکسالی، بحران آب و ریزگردها پیشران ناپایداری این روستاها شده و باعث تخلیه جمعیت روستایی در این منطقه گشته اند. این پژوهش با رویکردی کاربردی به ارزیابی مخاطرات محیطی محدوده موردمطالعه پرداخته و نقش آن ها را در ناپایداری روستاهای منطقه بررسی نموده است. برای انجام این پژوهش نخست به ایجاد پایگاه داده ای مهم ترین مخاطرات محیطی (خشکسالی، زلزله، یخبندان، گردوغبار، شوری و سختی آب) در محیط جی.آی.اس صورت گرفت و با استفاده از روش های وزن دهی فازی نقشه نهایی مخاطرات محدوده تهیه و نقاط داغ و سرد آن شناسایی و الگوهای خطر آشکار شد. سپس پایگاه جمعیتی 540 روستای منطقه برای شش دوره سرشماری (1395-1355) با استفاده از نظرسنجی درباره شدت، فراوانی مخاطرات و میزان تاب آوری روستایی با تهیه پرسشنامه تخصصی ویژگی های مخاطرات محیطی منطقه واکاوی گردید. نتایج نشان می دهد که 250 روستا دارای رشد جمعیتی صفر و منفی می باشند. مناطق جنوبی و شمالی منطقه دارای شدت آسیب پذیری بالایی هستند. همچنین 47 درصد از منطقه در پهنه خطرپذیری شدید قرار دارند که مشتمل بر67 سکونتگاه است در این پهنه واقع گردیده اند.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان دربرنامه های توسعه روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده ازبرنامه ها و طرح ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مقوله سرمایه اجتماعی در مدیریت منابع محیطی توسط مردم و مشارکت در برنامه های مختلف توسعه به مثابه یکی از عناصر مهم مدیریت و توسعه روستایی است؛ که در رفع مشکلات اجتماعی اقتصادی و توزیع بهینه خدمات و امکانات، به منظور افزایش رفاه و آسایش روستاییان مؤثر است. بااین وجود، اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان به درستی تشخیص داده نشده است. بدین ترتیب، ایفای نقش مردم و مشارکت آن ها در جهت تسریع فرآیند توسعه آن چنان که باید موردتوجه قرار نگرفته است. بر این شالوده، این پژوهش رابطه بین بهبود سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در برنامه های توسعه روستایی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی فرهنگی ادراک شده از اجرای برنامه ها و طرح ها توسط روستاییان در روستاهای استان تهران را آشکار می سازد. یافته های پژوهش حاضر که به روش توصیفی پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 400 خانوار نمونه و در 33 روستای نمونه انجام شد، بیانگر تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه روستایی است؛ به سخن دیگر با بهبود آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه های اجتماعی نسبت به اجرای برنامه ها و طرح های اجتماعی اقتصادی توسط مدیریت محلی، مشارکت روستاییان در اجرای طرح ها و شراکت در فعالیت های اجتماعی و سرمایه گذاری اقتصادی در روستاها افزایش یافته که درنتیجه موجب بهبود میانگین ابعاد توسعه پایدار روستایی شده است.
عمقی شدن کاربری زمین در بهره برداری های کشاورزی روستایی؛ مؤلفه ها و تعیین کننده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمقی سازی، به معنای افزایش بهره وری زمین و فزونی عملکرد در اثر کنش های انسانی است. باوجود چالش بالقوه ناپایداریِ کاربری زمین، عمقی سازی رویکرد اصلی توسعه کشاورزی و پاسخ به نیازهای فزاینده غذایی بشر و نیز سنجه ای برای تحلیل کارایی کشاورزی است. مطالعه حاضر به ارزیابی و تحلیل عمقی شدن کشت لوبیا در منطقه روستایی خرمدشت شهرستان خمین می پردازد. نمونه آماری، 183 بهره بردار لوبیاکار منطقه بوده و داده های موردنیاز با عملیات میدانی گردآوری شد. روایی ابزار گردآوری، محتوایی و پایایی آن با انجام مطالعه مقدماتی و آزمون های آماری، ارزیابی و تأیید شد. مقیاس سازی برای سنجش عمقی شدن، براساس مؤلفه های تخصصی شدن کشت، اندازه نسبی سطح بهره برداری، سطح بهره وری، ضریب مکانیزاسیون و فشردگی دوره آیش، با رویکرد تحلیل عاملی و ترکیب خطی وزنی نرمال انجام شد. بر اساس یافته ها، باوجود سطح بالای زیرکشت لوبیا در منطقه، میزان عمقی شدن در نزدیک به 98 درصد از بهره برداری ها کمتر از حد متوسط و تنها در بین 2/2 درصد از بهره برداران بیش ازحد متوسط بوده است. گرچه به لحاظ فنی و در مقایسه با بهره برداری های عمقی تر، امکان دستیابی به فشردگی بیشتر در آینده برای نظام های کمتر عمقی آسان تر است، اما عمقی شدن کمتر کاربری زمین لزوماً به معنی توسعه و افزایش معنی دار عملکرد در آینده نیست. در همین رابطه، تحلیل تفاوت های کاربری زمین بین سطوح مختلف عمقی شدن در رابطه با متغیرهای مختلف نشان داد درحالی که عمقی شدن به واگرایی شدید عملکرد و راندمان اقتصادی در بین بهره برداری های منطقه موردمطالعه انجامیده، ضعف سیاست گذاری و مدیریت کلان کشاورزی در این زمینه نیازمند درنگ و برنامه ریزی های سنجیده ای در آینده است.
تحلیل عوامل موثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی به باغ ویلا (مورد مطالعه: دهستان های کرارج و براآن جنوبی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل موثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی به باغ ویلا در دهستان های براآن جنوبی و کرارج شهرستان اصفهان بررسی شده است. با تکمیل پرسشنامه از 184 نمونه تصادفی از میان 426 نفر کشاورز در پنج روستای منتخب، نتایج نشان داد در میان عوامل «مکانی-فضایی» (محیطی، اقتصادی و اجتماعی) بیشترین تأثیر را عوامل محیطی (از جمله کم آبی) داشته است. عوامل اجتماعی (از جمله رواج ساخت خانه های دوم و افزایش تقاضا و رونق بازار اراضی) و اقتصادی (از جمله بالا بودن هزینه نهاده های کشاورزی) در رتبه های بعدی قرار گرفت. بررسی عوامل «مدیریتی» نشان داد دخالت سازمان های دولتی در بازار کشاورزی، عامل مؤثر تغییر کاربری اراضی بوده است. از دیدگاه کارشناسان، (30 کارشناس موردبررسی) که به روش گلوله برفی انتخاب شدند پرسشگری شد. نتایج نشان داد در میان عوامل «مکانی - فضایی»، بیشترین تاثیر را عوامل اجتماعی و کمترین تاثیر را عوامل اقتصادی بر تغییر کاربری اراضی داشته است. در میان عوامل اجتماعی بیشترین تأثیر را خرید اراضی و ساخت خانه های دوم توسط شهرنشینان، در میان عوامل محیطی بیشترین تأثیر را بسته شدن آب زاینده رود، در میان عوامل اقتصادی بیشترین تاثیر را درآمد بالاتر کاربری های گردشگری، و در میان عوامل «مدیریتی» بیشترین تأثیر را ضعف نظارت و فساد اداری برخی کارکنان نهادهای دولتی داشته است. درمجموع کشاورزان برای ادامه فعالیت کشاورزی تمایل کمی نشان می دهند و این احتمال تقویت می شود که ازطریق تغییر کاربری اراضی به سمت فعالیت های پربازده تر و کم مشغله تر کشیده شوند.
ارزیابی تحلیلی شناسه های حرارتی جداره های خارجی ابنیه بومی روستایی اقلیم کوهپایه ای استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تحلیلی شناسه های حرارتی مصالح مصرف شده در جداره های خارجی خانه های بومی واقع در مناطق روستایی اقلیم کوهپایه ای استان مازندران است. لذا نمونه هایی به روش نمونه گیری تصادفی ساده در پهنه موردمطالعه تعیین و جزییات 30 نمونه از جداره های خارجی خانه های بومی با قدمت 60 تا 80 سال و با مساحت زیربنای 40 تا 60 مترمربع در روستاهای محدوده پژوهش برداشت شده است. در ادامه مشخصات مصالح مصرفی در جداره های متداول را بر اساس استاندارد طراحی محیطی (CIBSE) و اطلاعات مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن استخراج کرده و شناسه های حرارتی هشت گانه هرکدام از جداره ها بر اساس لایه های مصرفی آن ها با استفاده از برنامه طراحی شده در محیط نرم افزار EXCEL محاسبه گردید. همچنین تمامی انواع جداره ها بر پایه هرکدام از شناسه های حرارتی هشت گانه در قالب نمودارهای میله ای مقایسه و درنهایت با توجه به اولویت بندی میزان اهمیت هرکدام از شناسه های حرارتی، قیاس جداره ها بر اساس کم ترین و بیش ترین میزان اتلاف انرژی حرارتی انجام شد. به عنوان نتیجه از میان انواع جداره های موجود، جداره خشت خام ازنظر گرمای ویژه حجمی، ضریب کاهش و زمان تأخیر، کارایی بالایی داشته و در موارد دیگر کارایی متوسطی را از خود نشان داده و درمجموع مناسب ترین نوع جداره از منظر موضوع این پژوهش (شناسه های حرارتی هشت گانه) است.
آسیب شناسی مطالعات گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی: کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی پژوهش های گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی انجام پذیرفت. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، کیفی، ازنظر هدف و نوع، کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوای اسناد بود. جامعه آماری پژوهش، مقاله های حوزه گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی به تعداد 38 مورد بود که با استفاده از رویکرد تمام شماری تمامی مقالات در تحلیل شرکت داده شدند. برای تعیین شاخص های تحلیل محتوا، در ابتدا، با مطالعه پژوهش های پیشین، مدلی یکپارچه ارائه و سپس بر اساس آن، 38 مقاله موجود در حوزه گردشگری، ارزیابی گردید. ابعاد کلان مدل در تحلیل محتوا شامل ابعاد شناختاری، ساختاری، عملکردی و استنادی بود. روایی و پایایی از طریق روایی فهرست کنترل و پایایی مصحح تأیید گردید. از دو بسته نرم افزاری iMindMap9 و SPSS25 در فرآیند تحلیل استفاده شد. نتایج تحقیق در غالب شناسایی آسیب ها و چالش های پژوهش های گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی با توجه به ابعاد مدل تحلیل محتوا گزارش شد و مبتنی بر آن ها، راهکارهای لازم پیشنهاد و ارائه گردید.