فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت سازوکار فضای جغرافیایی شهرها، در مواجهه با ابر فرآیند جهانی شدن، از مهمترین رویکردهای مربوط به تحلیل های فضای جغرافیایی می باشد. پژوهش حاضر با درک این نکته و در نظر گرفتن اهمیت کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه، تهران را در کنار شانگهای که یکی از الگوهای موفق جهانی شدن می باشد، با هدف یافتن سازوکار فضای جغرافیایی این دو شهر و ارائه مدل بومی جهانی شدن، انتخاب نموده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی، تحلیلی و استنباطی می باشد، که با بهره گیری از مبانی نظری، اخذ نظرات کارشناسان از طریق روش دلفی و سنجش استنباطی متغیرهای جهانی شدن، با استفاده از آزمون (Man-witny)، در محیط نرم افزار SPSS به بررسی آن پرداخته شده است. نتایج حاصل که به صورت دو معادله بیان شده است، بازگو کننده تفاوت مولفه یکپارچگی فرآیندهای اقتصادی، ارتباطی، اطلاعاتی و پیوستگی مکانی آنها در سامانه جهانی با سامانه غیرجهانی می-باشد. نتیجه بررسی متغیرهای جهانی شدن در دو شهر تهران و شانگهای نشان می دهد که بیشترین میزان اختلاف به ترتیب مربوط به متغیر حجم تجارت بین الملل، گردشگری خارجی، ضریب نفوذ اینترنت، تعداد شعبات بانکهای خارجی، تعداد شعبات شرکت های چند ملیتی وسرمایه گذاری مستقیم خارجی می باشد. لذا از نظر توصیفی، تحلیلی و استنباط آماری، نتایج گویای ساز و کار متضاد فضای جغرافیایی شانگهای و تهران می باشد.
نقش حکمروایی خوب در تسهیل فرصت های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: شهرستان گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم حکمروایی مبتنی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی است در جوامع روستایی توسعه پایدار نیازمند نظام مدیریت و حکمروایی کارآمد مبتنی بر ظرفیت ها و منابع محلی است. در این پژوهش به تبیین جایگاه حکمروایی و ارتباط بین حکمروایی موجود و تسهیل فرصت های کارآفرینی و ارائه الگوی حکمروائی خوب در توسعه ظرفیت های کارآفرینی در منطقه مورد مطالعه پرداخته خواهد شد. پژوهش حاضر به لحاظ نوع، توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و در گردآوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است . جامعه آماری ساکنان نواحی روستایی شهرستان گمیشان و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه263 سرپرست خانوار و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. با نظرخواهی از صاحب نظران و متخصصین رشته های جغرافیا، گردشگری، کارآفرینی، مدیریت، اقتصاد و ... هشت شاخص مهم حکمروایی خوب و متغیرهای مربوط به تسهیل فرصت های کارآفرینی استخراج خواهد شد و بر این اساس مهمترین شاخص ها با معادلات ساختاری( SME ) اعتبار آن مورد سنجش خواهد گردید. با توجه به حل مدل برنامه ریزی خطی در روش بهترین_ بدترین، شاخص های مشارکت با وزن 401/0 رتبه اول، به عنوان مهم ترین شاخص و شاخص مسئولیت پذیری با وزن 024/0 رتبه هشت، کم اهمیت ترین شاخص حکمروایی خوب در بر تسهیل فرصت های کارآفرینی معرفی شدند. با تکنیک رتبه بندی WASPAS ، روستاهای حوزه شرقی با امتیاز 365/3 در رتبه اول و روستاهای حوزه غربی با وزن 229/3 در رتبه دوم و روستاهای حوزه شمالی با وزن 117/3 در رتبه سوم از نظر تأثیر شاخص حکمروایی خوب در تسهیل فرصت های کارآفرینی باشند.
کاربست شاخص های سنجش اختلاط کاربری اراضی شهری وتکنیک های آمار فضایی در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
121-136
حوزههای تخصصی:
اختلاط کاربری اراضی یکی از اجزاء ضروری چشم انداز شهری در توسعه پایدار نواحی شهری و تنوع کاربری ها است. نحوه قرارگیری کاربری های شهری، تاثیر بسزایی در سطح کیفیت زندگی و کارایی خدمات مربوط به کاربری های مختلف دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری منابع کتابخانه ای است. میزان همبستگی بین شاخص های اختلاط کاربری اراضی و همبستگی فضایی نواحی از نظر میزان اختلاط کاربری شهری بررسی شده و با محاسبه شاخص موران و شاخص نهایی اختلاط کاربری اراضی شهری با استفاده از GIS به دست آمده و اختلاط کاربری اراضی شهری ارزیابی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اختلاط کاربری بر اساس شاخص آماره کانونی در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص دسترسی کاربری مسکونی به سایر کاربری ها فاصله بین مقدار دامنه های مورد نظر در شهر اردبیل زیاد نبوده و در حد متعادل است ولی مقدار مطلوب فاصله در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص آنتروپی نشان دهنده تفاوت چشم گیر در یک نواختی و ضعف در توزیع کاربری ها است. شاخص نهایی اختلاط کاربری از طریق میانگین گیری شاخص ها نشان دهنده ضعف و عدم ارتباط مناسب آن ها است و میزان شاخص موران محاسبه شده برای شاخص های مورد مطالعه نشان دهنده یک توزیع تصادفی است و میزان همبستگی بین این شاخص ها با استفاده از آزمون پیرسون رابطه معنادار را نشان می دهد و بر اساس آزمون رگرسیون خطی با فاصله گرفتن از مرکز شهر از اختلاط کاربری ها کاسته می شود.
تاثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر تهران بر مطلوبیت ادراکی- بصری از منظر شهروندان، متخصصان و هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ایستگاه های مترو در زمره فضاهای همگانی شهرها قرار می گیرند، جداره آنها مشتمل بر آثار هنری همگانی به ویژه دیوارنگاره ها، بخشی از منظر شهری به حساب می آید. آثار هنری موجود در جداره می تواند با ایجاد سامانه ارتباطی میان اثر، هنرمند و مخاطب، زمینه ای برای تعامل بیشتر میان مردم و محیط فراهم آورد. بدین جهت، شناخت عوامل مؤثر بر ترجیحات بصری مخاطبان برای ایجاد مطلوبیت ادراکی _ بصری ضرورت دارد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر بر مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری جداره ایستگاه است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر چگونه بر مقبولیت و مطلوبیت بصری جداره ایستگاه تأثیرگذارند؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش آمیخته و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه و تکنیک ترجیح بصری استفاده شده است. از بین شهرهای گوناگون، به لحاظ موقعیت الگوفرستی، شهر تهران و از میان ایستگاه های مترو در این شهر، ایستگاه متروی تئاتر شهر به دلیل موقعیت مکانی و نزدیکی به خیابان ولی عصر، تئاتر شهر و پارک دانشجو انتخاب شد. از میان دیوارنگاره های این ایستگاه، نُه دیوارنگاره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مطلوبیت ادراکی _ بصری در هر سه گروه ناظران تعلیم نیافته (شهروندان)، ناظران تعلیم یافته (متخصصان هنرهای تجسمی) و خالقان آثار (هنرمندان) وجود داشته و نظر شهروندان و هنرمندان به یکدیگر نزدیک تر بوده است. در ارزیابی به عمل آمده، شهروندان از به کارگیری طرح های دارای نوآوری، ریتم و تضادهای فرمی استقبال نموده و از نظر ایشان محل نصب دیوارنگاره ها به لحاظ میدان و زاویه دید و ارتباط با جداره ها مطلوب ولی نورپردازی آثار، نامطلوب ارزیابی شد. این موارد در نمونه های مورد مطالعه به عنوان عوامل اصلی مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری دیوارنگاره های ایستگاه شناخته شد.
ساخت، هنجاریابی، اعتبارسنجی مقیاس امنیت محیطی پارک های شهری مبتنی بر ترجیح کاربران، نمونه مورد مطالعه: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
59 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات جوامع امروزی، احساس ترس و عدم احساس امنیت در محیط های شهری و بالتبع در پارک هاست. بنابراین پارک های شهری نیازمند طراحی آگاهانه ای هستند که رضایت مخاطب را به همراه داشته باشد و در برنا مه ریزی و طراحی آنها توجه به ویژگی های مخاطب نیز لازم است و این مهم می تواند با مشارکت و همفکری کاربران به دست آید و افزایش امنیت محیطی به عنوان یکی از مهم ترین اصول کیفیت بخشی به محیط اگر بر پایه ترجیح کاربران باشد، می تواند به بهبود فضاها کمک کند. از آنجا که تفاوت در ویژگی های هر مکان از جنبه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی می تواند احساس امنیت یا ترس متفاوتی را به شهروندان القا کند، در این پژوهش از یک پارک بزرگ در تهران (پارک ملت) به عنوان نمونه مورد مطالعه استفاده شده است. هدف پژوهش حاضر ساخت، هنجاریابی و اعتبارسنجی مقیاس امنیت در پارک های شهری از دیدگاه کاربران است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و از نوع تحلیل عاملی اکتشافی است. برای ساخت گویه های مرتبط با امنیت از طریق مصاحبه با متخصصان و کاربران، کدگذاری باز و براساس مبانی نظری، پرسشنامه ای در حیطه ی امنیت تنظیم شده است. روایی محتوایی از طریق اجرای مقدماتی و مصاحبه باز با کاربران و تأیید متخصصان انجام گرفته و پایایی آن در مرحله مقدماتی با هماهنگی درونی سئوالات و آلفای کرونباخ سنجیده شده است. پرسشنامه در مرحله نهایی در بین 250 کاربر در پارک ملت تهران توزیع شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که پرسشنامه از اعتبار و هنجاریابی برخوردار است و با وارد کردن داده های به دست آمده در نرم افزارSPSS 22 و به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، هشت عامل تبیین کننده در ترجیح کاربران به دست آمده که عبارتند از طراحی عناصر مصنوع، کنترل و نظارت پذیری، طراحی کاشت، خوانایی، دسترسی پذیری فیزیکی، زیبایی شناسی، الگوهای فعالیت و اندازه و وسعت فضا. در بین عامل های هشت گانه، عامل طراحی عناصر مصنوع بیشترین سهم و عامل اندازه و وسعت فضا کمترین سهم را در توضیح واریانس دارند. شاخص های مطرح شده این پژوهش می تواند در بهبود عملکرد طراحان، مجریان و مدیران شهری در پیاده سازی الگوهای مناسب برای طراحی پارک های شهری ایمن که منطبق بر ترجیحات کاربران باشد، مورد توجه قرار گیرد.
Impact of Targeted Subsidies Implementation on Inequality in Iranian Rural Area (Case Study: Villages of Neishabour County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose-The implementation of targeted subsidies policy in Iran is among the actions that, have been taken with the aim of reduction of poverty, reducing social class differences between different deciles of society and specially upgrading rural indicators in rural areas. The present study has been conducted with the purpose of evaluating the impacts of targeted subsidies on expansion of inequality in rural areas. Design/methodology/approach -This fundamental-exploratory research has been done by descriptive-analytical method. The required data were collected through both field and documentary methods. In this study, first, the research indicators were investigated during two six-year courses before targeted subsidies (2005-2010) and after targeted subsidies (2011-2016) at the level of all villages in the country and the average of each indicator was compared between the two periods before and after targeted subsidies and then the obtained results of this part were compared with the results of field research in the study sample. In this study, 22 villages of Neishabour county were selected as a sample by systematic random method using Cochran's formula. Finding- Findings of this study show that cash subsidies accounted for 7.56% of a household income portfolio in the case study in 2019. But the Gini coefficient in the period after targeted subsidies was higher than the period before the targeted subsidies, while the ratio of 10% 0f the wealthiest to 10% of the poorest population in the rural areas of the sample in 2018 was equal to 20.67. Also, despite the original goal of targeted subsidy plan, the lower deciles are far more pressured by rising energy prices, and household food expenditures are spent on food groups. However, the average caloric intake of each person in the tenth decile is seven times that of the first decile. Also, in 70% of the households of the first decile, there were no employed people. In general, the villages of the country have faced a worsening situation in seven indicators, both in the macro dimension and in a case study, but an improvement has been observed in case of one indicator.
بافت های فرسوده فرصتی برای توسعه درون زای شهری در راستای تأمین مسکن محله سرچشمه منطقه سه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده مهم ترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین، جهت اسکان جمعیت، تأمین فضاهای باز و خدماتی و نیز بهبود محیط زیست محسوب می شوند. از سوی دیگر این بافت ها راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر از زمین های توسعه نیافته پیرامون شهری و توسعه زمین های خالی و متروکه داخل متاطق شهری است که می تواند به احیاء و تجدید حیات شهری کمک نماید. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ظرفیت پذیری بافت فرسوده در جهت تولید مسکن می باشد. این پژوهش از حیث ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انج ام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معی اره AHP,VIKOR,SAW اقدام شده است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اصفهان و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. روش نمونه گیری هم به صورت نمونه گیری گلوله برفی می باشد. نتایج حاصل از دو روش ویکور و ترکیب وزنی خطی نشان می دهد که از مجموع کل مساحت محله سرچشمه، در مدل ویکور حدود 336354.29 مترمربع و در مدل ترکیب خطی وزنی حدود15213.59مترمربع ظرفیت بالا جهت تولید مسکن دارا می باشند. ازآنجایی که تعداد پیکسل های در آستانه مطلوبیت در مدل ویکور بیشتر است خروجی مدل ویکور در جهت استفاده از بافت فرسوده جهت تأمین مسکن آتی در اولویت می باشد.
تدوین راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان بازان شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
502 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی دهستان بازان است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پژوهش های کاربردی - توسعه ای است.گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. منطقه مورد مطالعه دهستان بازان در بخش مرکزی شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه و جامعه آماری پژوهش روستاهای دهستان بازان است، روستاهای نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 10 آبادی انتخاب شدند. در این روش مرحله اول روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی جهت دریافت امکانات و خدمات و در مرحله دوم با توجه به فاصله از مرکز شهرستان مد نظر قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای است که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0<α). این پرسشنامه شامل، ویژگی های عمومی پاسخ گویان، سنجش وضعیت اقتصادی، سنجش انسجام اجتماعی، وضعیت کالبدی و محیطی است، برای تجزیه وتحلیل داده ها، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS22 و پیاده سازی مدل های SWOT و QSPM از نرم افزار اکسل استفاده شد.یافته ها نشان داد نقاط قوت وفرصت های مناسبی در دهستان بازان وجود دارد، پتانسل هایی چون توسعه کشت زعفران، گردشگری مذهبی، واحدهای بلوک زنی، وجود باغات و محصولات جالیزی، ضرورت توانمندسازی این پتانسیل ها نظیر حمایت از احداث صنایع بسته بندی در قالب تعاونی های تولید و ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در بازاریابی این محصولات مهم ترین راهبرد انتخاب شده مدل (QSPM) بودند همچنین به نقش جوامع محلی در استفاده از این پتانسیل ها و توانمند سازی آن ها تاکید شده است.
تحلیل نقش تفاوت های مکانی- فضایی در احساس نشاط شهروندان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز با چالش های محیطی و تفاوت های مکانی- فضایی(نابرابری فضاهای نشاط آفرین) اثرگذاری در وضعیت نشاط شهروندان روبروست. تفاوت های مکانی و احساس نشاط شهروندان از مهمترین متغیرهای مورد بررسی این پژوهش هستند. برنامه ریزی عدالت محور و کاهش نابرابری های مکانی و فضایی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین مهم ترین پیشنهاد این پژوهش است. پژوهش حاضر نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" است. جامعه آماری شامل شهروندان اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و پرسش نامه ها در شش محله منتخب تکمیل گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری از جمله میانگین پاسخ ها، رگرسیون خطی، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزارArcGIS انجام شده است. بر اساس نتایج، سطح نشاط شهروندان اهوازی، پایین تر از حد میانگین و مطلوب است. میان دو گروه زنان و مردان شهر اهواز از نظر سطح نشاط تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه های سنی از نظر سطح نشاط تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوت سطوح مکانی در تفاوت سطح نشاط شهروندان در محله های مختلف شهر اهواز نقش دارد و سطح نشاط شهروندان از مکان ها و محله های با سطوح بالاتر به سمت مکان ها و محله های سطوح پایین تر متغیر و سیر نزولی دارد. در واقع تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود و توزیع نشاط در بین شهروندان بر اساس تفاوت های مکانی دارای یک الگوی عادلانه نیست.
تحلیل فضایی الگوی زیست پذیری کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با کاربست متریک های فضایی به عنوان مقیاس جدید برنامه ریزی، وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز بررسی خواهد شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. به منظور تحلیل الگوی زیست پذیری مناطق 10 گانه شهر تبریز شاخص های عملیاتی مستخرج از مبانی نظری در بازه 1387 الی 1397 تحلیل شدند. در بخش نخست برای بررسی الگوی زیست پذیری و آرایش فضایی شاخص ها، با تلفیق بیش از ۱۵ متغیر ابزاری به عنوان واحد پایه تحلیل و تعیین همبستگی فضایی آن ها، پهنه های 41/5 هکتاری (LPI) به عنوان سطح بهینه برای هر منطقه شهری در نظر گرفته شدند. در فرآیند پژوهش جهت تلفیق و تجزیه وتحلیل داده ها و واقعیت های موجود از نرم افزارهای Google Earth، Excel، Fragstats 4.2.1، Eviews و Arc GIS استفاده شد. مطابق نتایج تحلیل PCA بر روی مقادیر استانداردشده متریک ها، شاخص تراکم و پراکنش کاربری ها خروجی تحلیل87/57 درصد از واریانس پراکنش داده های 4 متریک مورداستفاده را شامل و در تمام 1390 متریک مورد تحلیل، 374 پهنه با توجه به هیستوگرام و دامنه پراکنش شاخص زیست پذیری که 1/0 تا 1 بوده است در 10 کلاس با دامنه زیست پذیری کم تا زیاد تعیین و نقشه طبقات به صورت یکپارچه تهیه شد. مطابق با تحلیل های انجام گرفته شاخص نهایی زیست پذیری کلان شهر تبریز بالاتر از میانگین متوسط است. بر این مبنا، منطقه ۵ کلان شهر تبریز با شاخص 9146/0 در متریک LPI مساحت 78/10 هکتار از کل مساحت منطقه و منطقه ۸ با شاخص 2419/0 در متریک PD و مساحت 90/54 هکتار بالاترین و پایین ترین مناطق زیست پذیر بوده اند. نتایج نشان می دهد که بین شاخص زیست پذیری با نوع متریک همبستگی بالایی وجود دارد و در متریک LPI میزان دقت الگو بالاتر است.
شناسایی مؤلفه های آتی زیست پذیری شهری با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
99 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با شناسایی پیشران های مؤثر بر چشم انداز آتی زیست پذیری شهر مهاباد است. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست با استفاده از روش گلوله برفی افتراقی تعداد 24 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی سازمان های دولتی مرتبط با امور زیست محیطی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی و انتخاب نموده و سپس از روش دلفی و مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. همچنین از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار Mic Mac جهت وزن دهی و شناسایی مهم ترین پیشران های اثرگذار بر زیست پذیری شهر بهره گرفته شده است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، 10 پیشران کلیدی از جمله؛ کیفیت شبکه معابر، برخورداری از روشنایی کافی در معابر، دسترسی به حمل ونقل عمومی و پارکینگ، میزان سازگاری کاربری ها، دسترسی به پیاده راه ها و مسیرهای دوچرخه سواری، نسبت ساخت معابر پیاده رو به وسعت کل، درآمد کافی برای خانوارها، میزان سرمایه گذاری های دولتی، دسترسی کافی به تأسیسات شهری (اینترنت، برق، گاز و..) و میزان آلودگی هوا در آینده زیست پذیری شهر مهاباد تأثیرگذارند. مطابق نتایج ده پیشران در ستون اثرگذاری بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم داشته اند که از این تعداد 8 متغیر در اثرگذاری غیرمستقیم هم با جابجایی های اندکی مجدداً تکرار شده اند و فقط متغیرهای " درآمد کافی برای خانوارها" از رتبه 7 به رتبه 12 و متغیر » و متغیر" میزان آلودگی هوا " هم از رتبه 10 به 14 منتقل شده است. در اثرپذیری، 9 پیشران از 10 پیشرانی که در ستون اثرپذیری مستقیم وجود دارند همان پیشران هایی هستند که با تغییراتی در رتبه بندی ها در اثرپذیری غیرمستقیم هم تکرار شده اند. علاوه بر این متغیر " کیفیت دسترسی به کاربری های اوقات فراغت و تفریحی" از رتبه 10 به رتبه 11 کاهش یافته و متغیر "کیفیت بصری خیابان" از رتبه 11 به 10 منتقل شده است.
تحلیلی بر تاب آوری اقتصادی و نهادی در برابر سیلاب (موردشناسی: محلات شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
103 - 124
حوزههای تخصصی:
مخاطرات رخ داده در سراسر جهان، آسیب پذیری محیط ساخته شده ما را منعکس می کند و نمایان گر نتایج تأسف آور فجایع هستند؛ به همین دلیل با افزایش بحران ها، تاب آوری شهری و هوشمندی استراتژیک مورد توجه و دقت نظر مدیران شهری قرار گرفته است. به عنوان هدف پژوهش، ابعاد تاب آوری اقتصادی و نهادی در سطح محلات اکبرآباد و بهشت آباد شهر ایذه در برابر سیلاب سنجیده شدند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص هایی در دو بخش و 11 دسته، شامل: «آگاهی و دانش، مهارت، عملکرد سازمان، اعتماد، بستر نهادی، روابط نهادی، عملکرد نهادی، میزان خسارت، توانایی جبران خسارت، بازگشت به شرایط عادی و بیمه بلایا» استخراج شد. برای کشف روند الگو درجهت طبقه بندی شاخص های تاب آوری در برابر سیل، از آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل و آزمون فریدمن استفاده شده است. جامعه مطالعاتی در سطح 2 محله موجود مصوب مورد خطر سیل با روش نمونه گیری تصادفی ساده 384 نفر از سرپرستان خانوار ساکن این محلات برگزیده و پرسشنامه استاندارد بین آن ها توزیع شد. در ادامه نیز برای بررسی وضعیت اثرات تاب آوری سیل در محلات موردمطالعه، از تحلیل رگرسیون و شاخص های درمانی، بیمارستانی، راه شریانی، آتش نشانی و نوع ساخت وساز استفاده و همچنین برای وزن دهی به شاخص های موردمطالعه و داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی ابزار Weights Manager موجود در نرم افزار Geoda و محیط نرم افزار ArcGis استفاده شد. نتایج نشان می دهد که قسمت های قابل توجهی از این بافت دو محله مصوب سیل خیز در شهر ایذه در بازه های تاب آوری خیلی ضعیف و ضعیف قرار دارند. نتایج تحلیلی محلات مصوب نشان می دهد دسترسی به مراکز آتش نشانی و مدیریت بحران، مراکزی درمانی و بیمارستانی و همچنین نحوه قرارگیری بافت شهر ایذه و به ویژه محلات اکبرآباد و بهشت آباد نیازمند بازنگری در اولویت های بررسی است.
تدوین الگوی توسعه پایدار کوهنوردی کشور بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
187 - 199
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی، با هدف غایی تدوین الگوی توسعه پایدار کوهنوردی کشور با استفاده از طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد انجام شده است. در این مطالعه، با انجام مصاحبه باز با 18 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و خبرگان کوهنوردی دارای تجربه و سابقه صعودهای بلند، مجموعه ای از مضامین اولیه، طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شده، از درون آنها مقوله هایی استخراج شدند. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها با عناوین ذیل تعیین شدند. شرایط علّی شامل: مدیریت طبیعت کوهستان و تقویت ارزش های اجتماعی می باشد. پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی، به عنوان پدیده محوری تحقیق مشخص شدند. عامل استراتژی ها شامل: آموزش، کارگروهی، اشتراک گذاری تجربیات، نگرش زیست محیطی و مدیریت هزینه ها می باشد. عوامل زمینه ای تحقیق را تحصیلات، احترام به طبیعت، همکاری، تعهد و مسئولیت پذیری تشکیل می دهند. تحمل آرای دیگران، احترام به آداب و رسوم بومیان و مراعات اصول و قواعد کوهنوردی نیز، شرایط مداخله گر تحقیق هستند و سرانجام پیامدها شامل: حفظ طبیعت و فرهنگ بومی و اشتغال در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، تک تک اجزای پارادایم کدگذاری توضیح داده شده؛ کلیت موضوع ترسیم گردید و نظریه، تدوین و ارائه شد. با توجه به مقوله توسعه پایدار و کوهنوردی که در زمان حاضر طرفداران زیادی پیدا کرده است پیامد های مختلفی خواهد داشت، لذا فدراسیون کوهنوردی و هیأت های تابعه آن جهت مدیریت علمی این فعالیت اجتماعی- ورزشی باید بازبینی و برنامه ریزی مدونی داشته باشند.
نوسازی شهری؛ بررسی نقش سرمایه اجتماعی-فرهنگی در مشارکت مردم در بازسازی بافت فرسوده شهری(مطالعه موردی شهرهای گنبد وگرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
211 - 223
حوزههای تخصصی:
نوسازی شهری به عنوان یکی از راهکارها؛ تدبیری در مواجه با فرسودگی پهنه بافت های فرسوده می باشد. سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزش هایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهه های اخیر اهمیتی ویژه یافته است. مشارکت در نوسازی بافت فرسوده تحت تاثیر عوامل مختلفی است که سرمایه اجتماعی و فرهنگی مهم ترین پیش نیازهای آن است. مقاله با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی-فرهنگی بر مشارکت شهروندان گنبدی و گرگانی در نوسازی بافت فرسوده انجام شد. چارچوب نظری مبتنی بر نظریات پاتنام؛ کلمن و بوردیو است. روش تحقیق؛ پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه382 نفر از ساکنین بافت فرسوده می باشد. یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی-فرهنگی بر مشارکت ساکنین تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا؛ سرمایه فرهنگی با شاخص های سرمایه فرهنگی عینیت یافته؛ سرمایه فرهنگی تجسم یافته؛ سرمایه فرهنگی نهادینه شده بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.
بررسی میزان مناسب بودن فضای شهری برای حضور افراد کم توان و ناتوان (نمونه مطالعاتی: خیابان انقلاب اسلامی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
169 - 186
حوزههای تخصصی:
افزایش حضورپذیری در فضاهای شهری به عوامل مختلفی بستگی دارد. افراد کم توان و ناتوان به علت محدودیت های جسمی - حرکتی، معمولاً نمی توانند به تنهایی در فضاهای همگانی حضور یابند. یکی از مهم ترین عواملی که باعث حضور شهروندان با هر میزان توانایی جسمی - حرکتی، در فضای شهری می شود، مناسب سازی فضاها است. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی مشکلات افراد کم توان و ناتوان در فضای شهری و ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع آنها می باشد؛ لذا پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام مصاحبه با ده نفر از کارشناسان و متخصصان، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی و با استفاده از شیوه QSPM پرداخته شده است. پس از انجام تحلیل و باتوجه به بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم دسترسی مناسب به ایستگاه های حمل ونقل، ساختمان های عمومی و خیابان ها و تقاطع ها می باشد. در ادامه به منظور رفع مشکلات موجود، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد که با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل، خیابان ها و تقاطع ها و ساختمان های عمومی موجود برای استفاده افراد کم توان و ناتوان، بازنگری محور مطالعاتی بر اساس ضوابط شهرسازی و بهبود کفسازی خصوصاً موزاییک های مخصوص نابینایان، می توان به افزایش حضور شهروندان به ویژه افراد کم توان و ناتوان کمک نمود.
اصول توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در مناطق شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهری در کشورهای در حال توسعه مشکلاتی مانند آلودگی زیست محیطی و بهداشتی، تردد زیاد اتومبیل های شخصی، و عدم سرزندگی شهرهارا به وجود آورده است. جنبش هایی مانند نوشهرگرایی در اواخر قرن بیستم در جهت رفع این مشکلات و افزایش پایداری شهرها ایجاد شدند. «توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی» (یکی از مشتقات جنبش نوشهرگرایی) رویکردی است که با تأکید بر افزایش سیستم حمل ونقل عمومی و مناسب سازی محلات برای پیاده روی سعی در کاهش استفاده از خودروی شخصی دارد. از این الگو در دهه های اخیر با هدف افزایش کیفیت توسعه های جدید و بهبود وضع موجود استفاده شده است. قزوین پس از انقلاب رشد چشم گیری داشته و ازآنجا که رشد کالبدی شهر با گسترش زیرساخت های حمل ونقل عمومی مطابقت نداشته موجب بروز مشکلات مختلفی شده است. این پژوهش با هدف بررسی معیارهای توسعه حمل ونقل در منطقه۳ قزوین انجام شده است. برای دست یابی به هدف، نخست نظریات در زمینه توسعه حمل ونقل مطالعهو معیارهای بررسی این توسعه تدوین شد و در قالب پرسش نامه در محدوده مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و در زمره پژوهش های کمی و کیفی قرار می گیرد. در این پژوهش از روش تحلیل کیفی (تحلیل محتوا) و تحلیل کمی (آمار توصیفی و استنباطی) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد منطقه۳ قزوین از نظر معیارهای توسعه حمل ونقل وضعیت متوسطی دارد. معیارهایی مانند دسترسی و پیاده مداری وضعیت متوسطی داشته و بایستی در جهت ارتقای وضعیت آن ها در منطقه برنامه ریزی شود. در انتها راهبردهایی برای بهبود منطقه از نظر توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی ارائه شده است.
نوسازی بافت فرسوده و تأثیرات اجتماعی ناشی از آن در محله اتابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهران ازجمله شهرهای دارای بافت فرسوده است و برخی از محلات مختلف آن با ناهنجاری های اجتماعی ناشی از آن روبه رو هستند. ازاین رو پژوهشگر با اتکا به اسناد موجود و مبرهن بودن فرسودگی بافت محله اتابک آن را به عنوان نمونه موردی پژوهش خود انتخاب نموده تا مهم ترین آثار آن را جهت مطالعات آتی و دستیابی به، به روزترین وضعیت محله ارائه نماید. از همین رو یکی از مهم ترین اهداف این پژوهش بررسی مهم ترین تأثیرات اجتماعی نوسازی بافت فرسوده از منظر ساکنین محله اتابک هست، چهارچوب نظری تحقیق مبتنی بر رویکرد تلفیقی مشتمل بر تأثیرات اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی بافت فرسوده است. روش تحقیق نیز ازنظر هدف کاربردی و مبتنی بر تدوین پرسشنامه محقق ساخته و بررسی اسناد کتابخانه ای است. پرسشنامه محقق ساخته مولفه های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی را با تأکید بر همه فاکتورهای تأثیرگذار در50 گویه اصلی مورد سنجش قرار داده و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر از شهروندان محدوده مورد مطالعه جهت پاسخوئی انتخاب گردیدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 و آزمون های آن صورت گرفته است، روایی و پایایی پرسشنامه با انجام پیش آزمون با ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی معیارها مورد تأیید بوده است. نتایج حاکی از این مطلب است که شرایط اجتماعی فعلی محدوده مورد مطالعه ناشی ازتأثیرات فاکتورهای اقتصادی،مدیریتی و .. است و بین هر کدام از آن ها رابطه مطلوب و معناداری وجود دارد.
بازتعریف الگوهای طراحی مسکن معاصر بر اساس معیارهای مردم شناختی در راستای برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: خانه های شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی و اجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساخت و سازها به سمت یکسان شدن پیش رفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. در حالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل و محتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرف کاوی کیفیت مسکن در خانه های سنتی ایران، مولفه هایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر به دست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده و با نرم افزار اکسپرت چویس صورت گرفته و در نهایت اولویت بندی مولفه -های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمع آوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل نقشه ها بهره گرفته شده است. در ادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفه ها و اولویت بندی شاخص ها، راهکارهایی برای بهبود جنبه های کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفه های موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیست پذیری، معناپذیری، انعطاف پذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازی پذیری طبقه بندی شد.
تحلیل فضایی اثرات اقتصادی اجتماعی بازارهای هفتگی در راستای پایداری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای هفتگی از قدیم در بسیاری از روستا ها رواج داشته و یکی از مشخصه های اصلی بسیاری از روستاها شناخته شده است، به نحوی که در تاریخ اقتصادی و اجتماعی جوامع کارکرد و جایگاه ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل فضایی بازار های هفتگی بر مبنای پایداری روستاها در دهستان های شهرستان صومعه سرا است. اطلاعات و داده های لازم از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده، ابزار پژوهش نیز پرسشنامه است و روایی آن توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های FARAS، WASPAS، FVIKOR استفاده شده است. نتایج رتبه بندی معیار های اقتصادی و اجتماعی با استفاده از مدل آراس فازی نشان داد، در بعد اقتصادی به ترتیب مولفه های درآمد با مقدار وزن 497/0، افزایش کسب و کار با مقدار وزن 465/0، اشتغال با مقدار وزن 461/0، افزایش سرمایه گذاری با مقدار وزن 446/0، در بعد اجتماعی نیز به ترتیب مولفه های افزایش ارتباط فامیلی با مقدار وزن 476/0، کاهش مهاجرت با مقدار وزن 468/0، منزلت اجتماعی با مقدار وزن 454/0، ارتقای فرهنگ بومی با مقدار وزن 431/0، بالاترین و پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز نتایج رتبه بندی بازار های هفتگی با تاکید بر ابعاد پایداری با استفاده از مدل واسپس نشان داد، در بعد اقتصادی، به ترتیب بازارهای هفتگی (گوراب زرمیخ، هندخاله، (شیخ محله) کسما، طاهر گوراب (اباتر)، هندخاله (تولم شهر)، ضیابر، طاهر گوراب )، و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب بازار های هفتگی (گوراب زرمیخ، هندخاله (شیخ محله)، کسما، هندخاله (تولم شهر)، طاهر گوراب (اباتر)، طاهر گوراب)، بالاترین و پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. در نهایت به منظور تحلیل فضایی دهستان های شهرستان صومعه-سرا با تاکید بر ابعاد پایداری از مدل وایکور فازی استفاده شد، نتایج نشان داد، دهستان های کسما با مقدار وزن 254/0، بالاترین رتبه و دهستان طاهر گوراب با مقدار وزن 050/0، پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل اثرات گردشگری بر جامعه میزبان نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای تمین در شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از گردشگری روستایی، توسعه اقتصاد محلی و بهبود استانداردهای زندگی جوامع محلی است. توسعه گردشگری، می-تواند اثراتی بر جامعه میزبان بگذارد. شناخت آنها و نحوه ارزیابی اثرات به منظور مواجهه با آن ها، چه مثبت و چه منفی، بسیار مهم است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات گردشگری در ابعاد مختلف بر جامعه میزبان در روستای تمین است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مردم محلی روستای تمین که بر طبق آمار سال 1395 جمعیت آن 762 نفر بوده است، تشکیل می دهد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که به وسیله آن تعداد 256 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت شاخص اقتصادی با میانگین 109/3، شاخص احتماعی 178/3، شاخص زیست محیطی 053/3 و شاخص کالبدی با میانگین 178/3 بالاتر از میانگین مطلوب است و گردشگری باعث بهبود وضعیت این ابعاد در روستای تمین شده است. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که گردشگری بیشترین تاثیر را بر بعد اقتصادی و بعد کالبدی به ترتیب با مقدار بتای 362/0 و 302/0 ؛ و کم ترین تاثیر با ضریب بتای 157/0، بر بعد اجتماعی و بعد زیست محیطی با ضریب بتای 234/0 در روستای تمین داشته است.