فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی – اکولوژیک مواجه هستند. از این رو، سرمایه اجتماعی به مثابه یک ویژگی مثبت در سکونتگاه های روستایی تعریف می شود که با آسان سازی همکاری ها در یک محدوده جغرافیایی می تواند به درک گوناگونی های پنهان زیست پذیری کمک نماید. براین مبنا، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، در 30 روستا و 400 خانوار نمونه انجام شد؛ ازفرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه و از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک رابطه میان سرمایه اجتماعی و بهبود ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت را آشکار ساخت. یافته ها بیانگر اثرگذاری سازگار و مثبت میان سرمایه اجتماعی و زیست پذیری پایدار روستایی است. افزون براین، از میان شاخص های سرمایه اجتماعی، شاخص انسجام اجتماعی با کمترین میانگین معادل 81/2 و تشکل اجتماعی با مقدار 40/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است، و از وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد برخوردار است. و در میان ابعاد زیست پذیری بعد اقتصادی با میزان 17/3 در این راستا، با بهبود و ارتقای ابعاد آگاهی، انسجام، اعتماد، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت روستاییان در انجام برنامه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی اکولوژیک افزایش یافته و سبب بهبود زیست پذیری پایدار روستایی می شود.
تأثیر تجربه گردشگری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 97
حوزههای تخصصی:
امروزه مقصدهای گردشگری برای دستیابی به موفقیت، نباید صرفاً بر ارائه خدمات متمرکز شوند، بلکه باید تجربیاتی را شناسایی و ارائه نمایند که آن ها را از مقصدهای دیگر متمایز سازد و به این نحو، یک مزیت رقابتی ارائه دهند. باارزش ترین ابزار بازاریابی مقصدها و کسب وکارهای گردشگری "تجربه"ای است که به گردشگران ارائه می دهند. درصورتی که گردشگران تجربه سفر را در سطح بالایی ارزیابی کنند، مقصدهای گردشگری می توانند انتظار وفاداری و تبلیغات دهان به دهان را برای کمک به فروش محصولات خود داشته باشند. به همین دلیل پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تجربه گردشگری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران در شهر شیراز انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی محسوب می شود. برای نیل به هدف، ۳۸۴ پرسشنامه در بین گردشگران داخلی شیراز، در مکان هایی مانند سعدیه و حافظیه توزیع شد که از میان آن ها ۳۱۸ پرسشنامه قابل استفاده بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که: 1- تجربه گردشگری تأثیر مستقیم و معناداری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران دارد، 2- خاطرات گردشگری به صورت معنادار رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران را تحت تأثیر قرار می دهد و 3- رضایتمندی گردشگران تأثیر معناداری بر نیات رفتاری آن ها دارد. این نتایج حاکی از تأثیرات گسترده تجربه گردشگری بر ایجاد پیامدهای گردشگری مثبت برای شهر شیراز هستند.
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات ورزشی در محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک مقوله مهم علمی و تربیتی در توسعه قوای جسمی و روحی روانی افراد می باشد. میزان دسترسی به پارک ها و باشگاه های ورزشی، رابطه مستقیمی با تمایل شخص به شرکت در فعالیت های بدنی به اندازه توصیه شده دارد. بر این اساس این پژوهش به سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی خدمات ورزشی شهری در محلات شهر اصفهان پرداخته شد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد. توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات ورزشی، پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش خدمات ورزشی شهری به صورت پراکنده توزیع یافته است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلات پیرامون شهری از خدمات ورزشی می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات ورزشی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات ورزشی را نشان می دهد. نتایج: در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان است.
ارائه الگوی ژئومارکتینگ مبتنی بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها معمولاً بسته به موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و متناسب با جامعه شهروندی از یک سری امکانات و خدمات نظیر پایانه های مسافربری هوایی، زمینی، ریلی و دریایی، مراکز تفریحی، فروشگاهها، مراکز درمانی و... برخوردار بوده و در صنعت گردشگری در بیشتر موارد به عنوان مبادی ورودی و خروجی و تامین اقامت گردشگران مورد توجه هستند، حال آنکه امروزه شهرها با بهره مندی از انواع جاذبه ها و رویدادها و همجواری با یک سری جاذبه های پیرامونی امکان تبدیل به یک مقصد گردشگر پذیر را داراهستند، هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی ژئومارکتینگ مبتنی بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری تهران می باشد که با استفاده از ابزار سیستم های اطلاعات جغرافیایی(ژئومارکتینگ) مکان یابی هدفمند و جانمایی مناسب برای ایجاد و توسعه زیرساخت های گردشگری شهری تهران و در نتیجه تسهیل و تقویت روابط گردشگر(مشتری) و جامعه میزبان(فروشنده) را ممکن و مدیران شهری را نیز در اتخاذ تصمیم گیری های کلان شهری و یاری می نماد. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) انجام شده است. جامع ه آماری مطابق با الگوی نظام مند نظری ه داده بنی اد، از میان خبرگان و مدیران با سابقه فعال در بخش های دولتی و خصوصی گردشگری و مدیریت شهری انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منتج به شناسایی الگوی مربوطه بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد گردید، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برای تبدیل شهر تهران به یک مقصد گردشگری شهری ضمن توجه به تمامی مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در این پژوهش، با استفاده از مدل ارایه شده و اطلاعات و داده های ژئومارکتینگ، برای برنامه ریزی اراضی شهری و مکان یابی نیازهای شهری و گردشگری، طراحی و اجرای تمامی پروژه ها را ملزم به داشتن پیوست گردشگری پایدار نموده و دسترسی به آنها از طریق نقشه های دیجیتالی ممکن باشد.
ساماندهی دستفروشان و تاثیر آن بر زیست پذیری شهری (نمونه موردی: محله کن منطقه5 ناحیه2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستفروشی و عملکرد پیچیده دستفروشان در شهر بواسطه واقعیت چند بعدی مبین ضرورت طراحی ساختار مدیریتی یکپارچه و هماهنگ به منظور سیاست گذاری و برنامه ریزی موضعی و سرانجام مداخله در جهت سازماندهی آن است. مساله اساسی که در این پژوهش با آن روبه رو هستیم ساماندهی متناسب دستفروشان با ایجاد بازارچه های فصلی بر مبنای کیفیات محیطی،کالبدی،زیست پذیری شهری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش بازارچه های محلی-فصلی و مشارکتی بر توسعه گردشگری و اقتصاد داخلی با مطالعه موردی بازارچه محلی-فصلی کن درمحدوده ناحیه 2 منطقه5 ،حاشیه اتوبان همت می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است، بدین منظور از آزمون پارامتریک تی تک نمونه ای با ارزش آزمون 3 استفاده می شود. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای- اسنادی و در بخش مطالعات مربوط به ادبیات و پیشینه تحقیق و برای ارزیابی نظرات شهروندان از روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسشنامه (سوالات منظم) استفاده شده است. همچنین برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شده و برای صحت داده های موجود، از منطقه بازدید میدانی به عمل آمده است و در پایان با استفاده از SWOT نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدیدهای ایجاد بازارچه بر زندگی ساکنین محدوده مورد در چهار محور کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی، زیست محیطی و طبیعی و نهایتا ً شبکه معابر و ترافیک مطالعه مورد تحلیل قرار گرفته است . اهم و اخص یافته ها عبارت است از این که شاخص احداث بازارچه و پررنگ کردن نقش مشاغل خانگی در جامعه (q6) با بار 0.194 در جهت مثبت، پذیرفته شده است. و با ضریب معنی داری (Sig=.016 ) دارای رابطه معنی دار با مدل است. همچنین ساماندهی دستفروشان و احداث بازارچه می تواند جهت معرفی محصولات منطقه مفید واقع شده و در پایداری منطقه نقش موثری داشته باشد.
الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 136
حوزههای تخصصی:
اکولوژی اجتماعی شهر، شیوه های اجتماعی و اقتصادی شهر را به تصویر می کشد و بر هویت محیط اجتماعی شهر تاکید دارد و در پی آن است تا همه شهروندان بتوانند به زندگی شایسته ای دست یابند. جدایی گزینی های اجتماعی-فضایی یکی از مسایل مهم کنونی شهرها به شمار می رود و از زمینه های بروز این پدیده، حضور مهاجرین در شهرها است که با توجه به شرایط شان مکان های خاصی از شهر را برای سکونت خود انتخاب می کنند. جدایی گزینی جمعیت مهاجر در قالب نقطه ای، لکه ای و پهنه ای در بخش های خاصی از شهر و بویژه سکونتگاه های غیررسمی شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. شهر رشت بزرگترین و مهمترین شهر منطقه شمال ایران، شهری مهاجر پذیر است که جمعیت آن طی سا ل های 1335 تا1395 ازتعداد 109491 نفر به 679995 نفر، تحت تاثیر مهاجرت های درون استانی و برون استانی 2/6 برابر افزایش یافته است. هدف تحقیق حاضر تحلیل الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان فنی شهرداری های مناطق پنجگانه شهر رشت است که با بهره گیری از طراحی و تکمیل تعداد 38 پرسشنامه به روش دلفی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز در کنار مطالعات اسنادی جمع آوری شده است.یافته هاو نتایج تحقیق نشان می دهد الگوی سکونت جمعیت مهاجران به صورت؛ نقطه ای، لکه ای و پهنه ای بوده که این الگو در محلات با نسبت بالای جمعیت مهاجر مانند برخی محلات مناطق چهار و پنج برعکس می باشند. برنامه ریزی از طریق آماده سازی زمین های بلافصل شهر رشت مطابق با طرح های جامع و تفصیلی و نیز ساختاری-راهبردی به توسعه کالبدی-فضایی و بویژه توسعه اجتماعی-فرهنگی الگوی سکونت پهنه ای، لکه ای و نقطه ای مهاجرین کمک خواهد نمود.
بررسی و تحلیل عوامل کالبدی مؤثر بر نقشه ذهنی کودکان از محیط های آموزشی (مطالعه موردی: مقطع دوم مدارس ابتدایی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر نظام آموزشی، عوامل مختلفی در تعامل با هم قرار می گیرند تا فرآیند یاددهی و یادگیری برای فراگیران حاصل گردد. در این بین، ویژگی های کالبدی مدارس از جمله مباحث بسیار مهم در ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری است. توجه به این مؤلفه ها در طراحی نه تنها در راستای ارتقاء کیفی محیط می تواند مفید باشد؛ بلکه به سبب مقیاس ذهنی کودک می تواند بر تصویر ذهنی او از محیط تأثیر گذاشته و از این گذر بر شکل گیری مفاهیم رفتاری مانند خوانایی و حس تعلق به محیط مؤثر واقع گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مؤلفه های کالبدی مؤثر بر تصویر ذهنی کودکان از محیط های آموزشی می باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ماهیت: توصیفی-تحلیلی، استراتژی: پیمایش، شیوه پژوهش: کیفی و کمی به صورت ترکیبی می باشد. روش کسب و استخراج تصاویر ذهنی کودکان در این مطالعه، «نقشه های کروکی وار» و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 است. همچنین برای رتبه بندی عوامل اکتشافی نیز از روش تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع دوم دبستان های دخترانه و پسرانه شهر رشت می باشند که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج گام اول پژوهش مشخص کرد که از میان فضاهای کالبدی مدارس به ترتیب، بیشترین فراوانی در ترسیم عناصر کالبدی مدرسه به ترتیب از ان کلاس ها (32%)، حیاط و زمین بازی (28%)، و راهرو مدارس(18%) است و کمترین اشاره نیز به آبخوری مدرسه (8%) شده است. در واقع به نظر می رسد که فضاهای کالبدی که دانش آموزان به طور روزانه در مدرسه با آنها درگیر هستند، در تصاویر ذهنی آنها از مدرسه نمایان است. در گام دوم پژوهش، 4 عامل «هندسه و چیدمان فضا»، «فضاهای باز و نیمه باز»، «فضاهای ارتباطی» و «نشانه ها»، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تصاویر ذهنی کودکان شناسایی شدند که از میان این عوامل، «هندسه و چیدمان فضا»، بیشترین تأثیر را بر نقشه های ذهنی کودکان در نمونه های مورد مطالعه داشته است. تاثیر « فضاهای باز و نیمه باز»، نیز تأثیر به وضوح در نقاشی و تصاویر ذهنی کودکان مشهود بود. عامل « فضاهای ارتباطی»، عامل مهم دیگری بود که بعضاً در تصاویر ذهنی کودکان از محیط آموزشی شان به چشم می خورد. در خصوص عامل چهارم، «نشانه ها» ورودی مدرسه جزء پرتکرار ترین نشانه ها در نقاشی کودکان بود همچنین بوفه های مدارس در اکثر نقاشی ها به چشم می خورد، تخته سیاه عنصر غالب تصاویر کودکان از کلاس و پله های مدارس در مدارس دارای طبقات، جزء عناصر پرتکرار نقاشی کودکان به حساب می آمد.
تبیین روابط مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری محلات (مطالعه موردی: محله جوادیه منطقه 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
155-167
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار محله ای دیدگاهی است که حل مشکلات کنونی شهرها را در گرو بازگشت به مفهوم محله می داند. در این دیدگاه، محله بنیادی ترین واحد توسعه شهری و کوچکترین مقیاس توجه به جنبه های مختلف پایداری به عنوان یک واحد شهری با قابلیت کنترل بیشتر از شهر و به عنوان یک سطح امیدوارکننده برای آزمایش ایده های جدید و راه های دستیابی به توسعه پایدار شهری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که علی رغم اهمیت سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در خردترین واحد شهر یعنی محله تاکنون مطالعات گسترده ای پیرامون این مفهوم در مقیاس خرد و اجرایی آن صورت نگرفته و سنجش کمی روابط بین مؤلفه های مختلف پایداری نیز موضوع مهمی است که مورد غفلت قرار گرفته است. در همین راستا، در پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه رابطه ای بین مؤلفه های مختلف پایداری محلات وجود دارد، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته شده است. هدف سنجش کمی تأثیر شش مؤلفه کالبدی-فضایی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و ارتباطات، محیط زیستی، حکمروایی- مدیریتی بر پایداری محلات در محله جوادیه منطبق بر ناحیه یک شهرداری منطقه شانزده به عنوان نمونه موردی پژوهش است. بر همین مبنا، پس از مرور متون مرتبط با موضوع پایداری، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت و سپس پیمایش پرسشنامه ای از ساکنین محله مورد مطالعه به عمل آمد. لازم به ذکر است بر اساس فرمول کوکراین جامعه آماری شامل 381 نفر تعیین شده است. در این پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری1 و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس2 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد سه مسیر «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی»، «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی منجر به پایداری محلات» و «مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی به مؤلفه محیط زیستی» به ترتیب با ضرایب مسیر 898/4، 208/3 و 988/1 مهم ترین مسیرهای تأثیرگذار در درک شهروندان از مؤلفه های پایداری محلات است و به طور کلی مؤلفه حکمروایی-مدیریتی تأثیرگذارترین مؤلفه در تعیین پایداری محلات شناخته شد.
بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان در نواحی روستایی استان اصفهان(1375- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1103 - 1119
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های نوسازی اقتصاد م ل ی و توسعه اجتماعی مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آن ها در ساختارهای اقتصادی است. هم زمان با طرح مسا ئ ل زنان و نقش آنان در توسعه، تأثیر و چگونگی اشتغال زنان روستایی در توسعه مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر به کشف الگوها و بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان نواحی روستایی استان اصفهان در سال های 1375، 1385 ، و 1390 پردا خته می شود . داده های اشتغال زنان روستایی از سه دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار استخراج شده است. به منظور بررسی تغییرات فضایی اشتغال در هر سه دوره زمانی، با استفاده از روش تحلیل اکتشافی داده های فضایی ، شاخص موران (خود همبستگی فضایی) ، و شاخص عمومی G محاسبه شده و نقشه الگوی فضایی نقاط داغ (مقادیر بالا) و سرد (مقادیر پا ی ین) ترسیم شده است. سپس ، با استفاده از نتایج حاصل از متد لکه های داغ، درصد مقادیر تغییرات اشتغال زنان روستایی در طی دو دوره نسبت به یکدیگر محاسبه و چگونگی تغییرات (کاهش، افزایش ، یا بدون تغییر) هر دوره نسبت به دوره قبلی مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اشتغال زنان روستایی استان اصفهان در طول زمان تغییرات فضایی داشته است و طی این سه دوره نواحی روستایی پیرامون شهر اصفهان در پهنه اشتغال پایین قرار گرفته است. بیش از 60 درصد نواحی روستایی استان در شاخص اشتغال زنان بدون تغییر بوده است و روستاهای غرب و جنوب بیشترین تغییر مثبت و برخی روستاهای شهرستان های نائین، اردستان ، و اصفهان تغییرات منفی داشته اند. این پژوهش ، با کشف تغییر پذیری های فضایی- زمانی و شناخت چگونگی روندها و الگوهای فضایی- زمانی اشتغال زنان روستایی، بستر مناسبی برای تحقیقات بنیادین بعدی در قالب نظریات اجتماعی و توسعه در حوزه های مربوط به زنان روستایی فراهم می کند.
ارزیابی گسترش کالبدی شهری با رویکرد رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه :شهر جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند روشی پیشنهادی برای اصلاح پراکندگی است. توسعه پراکنده شهری به توسعه بی رویه و بی برنامه شهرها اطلاق می گردد .که موجب توسعه نامتوازن و بی قواره شهرها می شود. بنابراین راهبرد رشد هوشمند سعی در شکل دهی مجدد شهرها و هدایت آنها به سوی اجتماع مطلوب دارد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی گسترش کالبدی شهر جویبار با رویکرد رشد هوشمند شهری می باشد. برای دستیابی به این هدف از 7 شاخص اجتماعی- اقتصادی، آموزشی، کالبدی، زیست محیطی، خدماتی، حمل ونقل ودسترسی استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات اولیه از طریق روش کتابخانه ای و داده های آماری گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازروش ARAS و مدل هلدرن استفاده شده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد که براساس مدل هلدرن، در دهه های 1375 تا 1395 حدود 83 درصد از رشد مساحت شهر با رشد جمعیت هماهنگ بوده و 17 درصد باقیمانده دارای رشدی ناموزون بوده است. همچنین محاسبات انجام گرفته در روش ARAS بیانگر آن است محله های3، 1، 5 بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری بالاترین رتبه ها را به دست آوردند و محله های توسعه یافته محسوب می شوند و محله های 6، 9، 8 پایین ترین رتبه را به دست آوردند و محله های محروم محسوب می شوند . همچنین محله های 2، 7، 10و 4 رتبه های چهارم تا هفتم را به دست آوردند و در حد متوسط توسعه قرار دارند.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
ارزیابی پیامدهای محیط زیستی مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرها با استفاده از ماتریس RIAM و برنامه EMP، نمونه مورد مطالعه: مرکز تجاری ارگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
99 - 112
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربری های تجاری در شهرها، نقش برنامه ریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکان های مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیط زیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمع های تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث گردیده است. احداث این مجتمع با قطع درختان تنومند و قدیمی باغ همراه بوده است. در مقاله پیش رو هدف ارزیابی اثرات محیط زیستی ناشی از احداث مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرهای کشور و همچنین ارائه برنامه ای مدون برای مدیریت و پایش آنها با تأکید بر ارگ تجریش است. این پژوهش به روش توصیفی و با کاربست مدل های ارزیابی محیطی انجام شده است. از تکنیک ارزیابی پیامدهای محیط زیستی (EIA) با روش ماتریس سریع پاستاکیا (RIAM) بهره گرفته شده و در نهایت برنامه مدیریت محیط زیست (EMP) نیز به منظور کاهش آثار سوء بر محیط تدوین شده است. از نتایج ماتریس RIAM و مجموع امتیازات به دست آمده در چهار محیط فیزیکی _ شیمیایی، بیولوژیکی _ اکولوژیکی، اجتماعی _ فرهنگی و اقتصادی _ فنی با عدد 737- ، چنین استنباط می شود که اثرات منفی (30 اثر) دارای چیرگی بر اثرات مثبت (11 اثر) بوده است. پس از تحلیل و بررسی تفصیلی هر یک از چهار محیط تحت تأثیر مشخص شد که محدوده –D (در بین کلاس ها از +E تا –E) با بازه امتیاز محیط زیستی "36- تا 71-"، دارای بیشترین تعداد اثر سوء است که نشان دهنده شدت پیامدهای منفی به وجود آمده ناشی از احداث مرکز تجاری ارگ در تجریش است؛ افزون بر آن محیط فیزیکی _ شیمیایی دارای بیشترین تعداد مؤلفه منفی در بین سایر محیط هاست. به عنوان نتیجه نهایی با استناد به تمامی تحقیقات صورت گرفته، به این مهم دست یافته ایم که ساخت ارگ تجاری در محل باغ گیاهی با اصول محیط زیست هماهنگ نبوده و از شاخص های توسعه پایدار پیروی نکرده است. به بیان دیگر بستر مجتمع ارگ و محل استقرار آن دارای توان اکولوژیکی و اجتماعی _ اقتصادی لازم نبوده است؛ بنابراین اقداماتی کاهشی برای این پیامدها در حوزه های آلودگی هوا، صدا، آب، پسماند، صرفه جویی در انرژی، محیط بیولوژیکی، محیط اجتماعی _ اقتصادی و همچنین خدمات آتش سوزی در قالب برنامه EMP و مختص مرحله بهره برداری ارگ تجاری ارائه شده است.
طراحی و توسعه سیستم مکان مبنای تخمین آسیب زلزله در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت امدادرسانی در ساعات اولیه پس از یک زلزله بزرگ، نقش بسیار زیادی در کاهش تلفات زلزله در یک منطقه شهری دارد. در این پژوهش طراحی و پیاده سازی یک سیستم تخمین آسیب لرزه ای در محیط GIS به عنوان راهکار پیشنهادی برای تسریع امدادرسانی مطرح شد. مستندات طراحی سیستم مورد نظر شامل دو ماژول تخمین خطر و آسیب زلزله به عنوان ابزاری در محیط ArcGIS ارائه شد و پیاده سازی نیز با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون در این محیط انجام شده است. ماژول خطر بیشینه شتاب و شدت را در یک شبکه از نقاط در اثر زلزله با مدل های تجربی تخمین می زند. با نقشه حاصل از این ماژول می توان شهرها را در یک مقیاس کوچک از لحاظ معرضیت خطر زلزله اولویت بندی کرد. ماژول آسیب با ورود ویژگی های سازه و با استفاده از تابع آسیب پذیری میزان آسیب وارد به سازه را محاسبه می کند. سیستم برای چهار سناریوی محتمل برای منطقه کلان شهری تهران اجرا شد و نتایج نشان داد که با یک پلتفرم با مشخصات سخت افزاری معمولی در کمتر از یک ساعت می توان مناطق آسیب دیده در این منطقه کلان شهری را تشخیص داد. این نقشه ها در دو مرحله اقدامات کاهشی پیش از زلزله و امدادرسانی پس از زلزله کاربرد بسیار مؤثری خواهند داشت.
شبیه سازی تحولات کاربری اراضی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران با استفاده از مدل SLEUTH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش می شود تا با هدف شبیه سازی تحولات توسعه کاربری اراضی و سناریوسازی توسعه در 1420 برای کاهش اثرات توسعه نامتوازن بر منطقه ای با ارزش طبیعی، گامی موثر برداشته شود. برای دستیابی به این مهم، از مدل SLEUTH برای شبیه سازی کاربری اراضی آتی و سناریوسازی استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش شیب اراضی، پوشش اراضی، محرومیت، توسعه شهری، حمل و نقل، خطوط ارتفاعی و کاربری اراضی است که از مدل SLEUTH و ضرایب پنج گانه رشد آن استخراج شدند. سپس به ارزیابی سناریوهای سه گانه روند تاریخی، حفاظت از اراضی با ارزش طبیعی و شبکه چندمرکزی پرداخته شد. نتایج یافته ها نشان داد که ضریب گسترش و جاذبه جاده بیشترین تاثیر را بر شبیه سازی و سناریوسازی دارند و نقش بسیار موثری را بر توسعه آتی محدوده مطالعاتی برجای می گذارند. از همین رو، پیرامون محورهای اصلی ارتباطی محدوده مطالعاتی، الگوی توسعه پراکنده خطی، در مجاورت روستاها و شهرک های پر جمعیت الگوی توسعه خوشه ای و در سایر اراضی با ساختاری مجزا و تک واحدی الگوی توسعه متفرق و پرش قورباغه ای نمود فضایی پیدا می کنند. این روند توسعه در نواحی شمالی و مرکزی شهر- منطقه مازندران بیش از سایر نواحی شکل گرفته و سناریوی جایگزین در راستای دستیابی به الگوی توسعه متعادل و متوازن منطقه، شبکه چندمرکزی است. نوآوری پژوهش در شبیه سازی توسعه اراضی ساخته شده و سناریوسازی تحولات توسعه در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران پیش بینی اراضی ساخته شده براساس مدل SLEUTH می باشد.
واکاوی حکمرانی خوب شهری در جغرافیای سیاسی شهرستان ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از طریق حکمرانی خوب شهری نوعی از توسعه پدید می آید که در آن فقرا حق تقدم دارند، امور زنان بهبود می یابد، محیط زیست پایدار ایجاد می شود و فرصت های اشتغال و عوامل رفاهی پدید می آیند. به این ترتیب مفهوم حکمرانی خوب و توسعه پایدار انسانی جدایی ناپذیر است. هدف از شاخص های حکمرانی خوب شهری سنجش اندازه گیری و کیفیت اداره امور شهری است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که با توجه به نقش حکمرانی خوب در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها، از دید نخبگان استان سیستان و بلوچستان؛ به کدام یک از شاخصه های حکمرانی خوب در جهت توسعه شهرستان ایرانشهر بایستی اولویت داد؟ روش این مقاله توصیفی- تحلیلی است. یافته های مقاله نشان می دهد که توسعه یافتگی و رفع محرومیت در استان سیستان و بلوچستان نیازمند تبیین یک الگوی جامع حکمرانی خوب و اجرای آن است در پژوهش پیشرو با توجه به ظرفیت سنجی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با نگاه به آینده می توان یک الگوی جامع و هماهنگ با شرایط زیست جامعه شهرستان ایرانشهر ارائه نمود. در تحقیق حاضر سعی شده است ابتدا شاخص های حکمرانی خوب شهری با توجه به وضعیتاین شهر، اولویت بندی شود و سپس فاصله وضع موجود و مطلوب، مشخص گردد.
فرایند بومی سازی شاخص های تعاملات بین المللی در توسعه اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1229 - 1247
حوزههای تخصصی:
اگرچه توسعه ْ ابعاد گسترد ه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انسانی ، و اکولوژیکی را دربر می گیرد ، توسعه اقتصادی با اثرگذاری و اثرپذیری بر / از سایر ابعاد توسعه به جایگاه ویژه ای در سیاست گذاری ارتقا یافته و با توجه به تحولات و پویایی های نظام بین الملل در عصر ف نا وری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و به ویژه جهانی شدن باور به نقش تعاملات بین المللی در تحقق اهداف توسعه اقتصادی تقویت شده است. ازاین روی، بررسی بومی سازی شاخص های تعاملات بین المللی در توسعه اقتصادی می تواند نقش م ؤ ثری در تحقق اهداف توسعه اقتصادی کشور ایفا کند. بدین ترتیب، س ؤ ال اصلی این مقاله از دو بخش تشکیل شده است : کدام شاخص ها تبیین کنند ه توسعه اقتصادی و تعاملات بین المللی در کشورهاست و فرایند تأثیرگذاری شاخص های تعاملات بین المللی بر توسعه اقتصادی چگونه است؟ برای پاسخ دهی علمی به پرسش راهبردی این مقاله ابتدا جمع آوری داده های ثانویه و تعیین عناصر توسعه اقتصادی و تعاملات بین المللی، به عنوان متغیر وابسته و مستقل، از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، واکاوی تجربیات سایر کشورها و تنظیم جداول فراوانی شاخص ها انجام شد و در مرحله بعد برای آزمون راستی و پایایی داده ها داده های اولیه (توزیع پرسش نامه میان نخبگان و صاحب نظران جامعه نمونه) جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل یافته های مرتبط با پرسش نامه ها و آزمون اثرگذاری تعاملات بین المللی بر توسعه اقتصادی، از شیوه تحلیل محتوای کمی و کیفی و تحلیل مسیر استفاده شد. بنا بر یافته های این پژوهش، متغیر توسعه اقتصادی با متغیر تعاملات بین المللی رابطه مستقیم برقرار می کند و نحوه بومی سازی و مدیریت تعاملات با بازیگران نظام بین الملل می تواند نتایج ثمربخشی در توسعه اقتصادی کشور به همراه داشته باشد.
ارزیابی سطح هوشمندی محلات شهری ارومیه مورد مطالعه: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1335 - 1351
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند و عوامل مؤثر بر آن از طریق شش شاخص حکمروایی، مردم، زندگی، پویایی، محیط، و اقتصاد هوشمند است. روش پژوهش این تحقیق تحلیلی- توصیفی و آزمون همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل های کمی تصمیم گیری های چندمعیاره آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای، و تحلیل رگرسیون استفاده شده است . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی ساده و تخصیص متناسب است. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص شهر هوشمند در محله 8 شهریور با امتیاز تاپسیس 0.799 واقع در منطقه 3 در رتبه نخست هوشمندی در بین محله های شهر است که بیشترین ضریب تأثیر در این محله مربوط به شاخص های زندگی هوشمند با امتیاز 0.29 است. رتبه آخر این رده بندی مربوط به محله کوهنورد با امتیاز 0.16 واقع در منطقه 2 شهر ارومیه است. همچنین، میزان هوشمندی بین شاخص های تلفیقی در رتبه بندی مناطق پنج گانه، منطقه 3 با وزن 1 و منطقه 4 با وزن 0.001 به عنوان دو قطب متضاد برخوردار و محروم در سطح محله مطر ح اند. بین حکمروایی و شاخص های تلفیقی شهر هوشمند ارتباط همبستگی معناداری مشاهده نشد . شاخص ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های مردم هوشمند با مقدار 0.86 و کمترین میزان نابرابری در شاخص های محیط هوشمند با مقدار 0.40 وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون توأم نشان می دهد از بین شاخص های شش گانه، شاخص های زندگی و اقتصاد هوشمند بیشترین سطح معناداری را در تبیین و پیش بینی شهر هوشمند دارند .
توسعه فضای اخلاقی شهرها؛ بررسی و تحلیل ابعاد جغرافیایی مصرف اخلاقی در زمینه محصولات محلی (مورد پژوهی: منطقه یک و بیست شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات جغرافیایی از زمانی که گسترش یافته است، مسائل اخلاقی را در گستره ای از زمینه ها، از جمله شیوه های مصرفی، مورد بررسی قرار داده است. یکی از مباحث اخلاقی مورد تاکید در جغرافیا، مصرف محصولات محلی است که درباره مسافت غذایی و حفاظت از محیط زیست، تجارت منصفانه، عدالت اجتماعی و دموکراسی غذایی بحث می کند. گرچه در سال های اخیر مصرف مواد غذایی محلی در کشورهای توسعه یافته شایع تر بوده اما اخیرا مصرف این محصولات در کشورهای در حال توسعه نیز رواج یافته است. در کشور ایران نیز مناطق مختلف اقلیمی، زمینه های متنوعی را برای رشد محصولات محلی ایجاد کرده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی رفتار مصرف کنندگان در خصوص مصرف محصولات محلی با توجه به ارزش های اخلاقی آنها است. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از 197 نفر از شهروندان ساکن در مناطق یک و بیست تهران سؤالاتی در قالب پرسشنامه بعمل آمد. نتایج برگرفته از تحلیل آزمون های آماری نشان می دهد که با توجه به ارزش های اخلاقی مصرف کنندگان در خصوص سلامت فردی، حمایت از تولیدات محلی و حفاظت از محیط زیست، عامل دسترسی و فاصله جغرافیایی بعنوان اصلی ترین چالش مصرف کنندگان در زمینه خرید محصولات محلی به شمار می رود. بنابراین یکی از ضرورت های توجه به مصرف اخلاقی در برنامه ریزی شهری، ایجاد فضاهای اخلاقی تولید و مصرف با توجه به عامل "فاصله جغرافیایی" می باشد. چرا که برنامه ریزان می توانند اجتماعات محلی را برای تولید و مصرف مواد غذایی محلی پایدارتر و حفظ منابع کشاورزی محلی تشویق کنند.
واکاوی ظرفیت های توسعه درونی محلات مسکونی با نگرش توسعه میان افزا ، مطالعه موردی: محله شریعتی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
119 - 134
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با ظهور انگاره های جدید، رشد و توسعه شهری به صورت هوشمند مطرح شده است و توسعه درون زا جزئی از آن به شمار می آید. به ویژه با گسترش مفهوم توسعه پایدار شهری که در آن بهره گیری مؤثر و پایدار از ظرفیت های توسعه ای رهاشده در درون مناطق شهری را توصیه می کند اهمیت ویژه و بخصوصی پیدا کرده است. هدف از این تحقیق ظرفیت سنجی توسعه میان افزا به منظور توسعه آتی محله شریعتی (شهناز سابق) در شهر تبریز و به دست آوردن پتانسیل های توسعه مسکونی آن می باشد که از چندین شاخص ازجمله نرخ فضای باز، کیفیت ابنیه، دسترسی و نفوذناپذیری، فشردگی و ریزدانگی و ... استفاده شده است. محدوده موردمطالعه در این پژوهش شهر محله شهناز تبریز می باشد. هدف تحقیق کاربردی و روش تحقیق آن، تحلیلی – توصیفی می باشد. نتایج نشان می دهد که 04/34 درصد از مساحت محله دارای پتانسیل خیلی زیاد و 42/37 درصد پتانسیل زیاد، 37 /23 درصد پتانسیل متوسط، 7/5 درصد دارای پتانسیل کم می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت محله موردمطالعه که از محلات فرسوده کلان شهر تبریز به شمار می رود، نیاز مبرم به برنامه ریزی به منظور توسعه میان افزا دارد. در نتیجه استفاده از الگوی رشد هوشمند و ظرفیت های درونی خود محله می تواند به توسعه و پایداری محله کمک شایانی کرده باشد. با در نظر گرفتن دو گروه توسعه پذیری خیلی زیاد و زیاد می توان گفت که بیش از نیمی از مساحت کل محدوده موردمطالعه مستعد توسعه از درون می باشد که این امر الزامی برای تدوین برنامه ریزی مناسب بر اساس اصول رشد هوشمند می باشد.
Analyzing the Impact of the Social Capital on the Performance of Rural Municipalities (Case Study: Sonqor and Kolyai County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
101 - 116
حوزههای تخصصی:
Purpose - Rural municipality, as an organization for sustainable rural development, is supposed to be a public entity for rural administration supervised by villagers through the Islamic Council. Capital inputs are vital for achieving the best performance of rural municipalities in order to realize the development in rural areas. The main purpose of this article was to investigate the effect of social capital on the performance of rural people. Design/methodology/approach - The study area of this research is located in the villages of Sonqor and Kolyai Counties in Kermanshah Province. The statistical population of this study is 180 villages with rural municipalities, and 123 samples were determined by Cochran's formula. 28 items for rural performance of rural municipalities and 30 items for social capital were utilized to design the questionnaire. Cronbach's alpha method was used for the reliability, and experts’ opinions were used for to determine the validity. The correlation for the collected data was analyzed by Pearson Correlation Coefficient. Finding - The findings confirm that there is a significant relationship between the level of social capital and the performance of the rural municipalities. Among the indicator of social capital, social participation has the highest correlation and social trust has the lowest correlation with the performance of rural municipalities. The variables entered in the regression equation were able to explain 32% of the variance of the dependent variable. In addition, among them, the dependent variable is affected by the social participation at the highest and the social trust at the lowest.