فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
90 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه از مهم ترین مسائل پیش روی محله های جدید با الگوهای شهرک مسکونی، آپارتمان، برج های مسکونی، بلوک های مسکونی، مجتمع های مسکونی مخاطرات اجتماعی فرهنگی، از دست رفتن مطلوبیت کارکرد محله [1]، از بین رفتن سلسله مراتب و محرمیت، دور شدن خدمات محله ای، بی توجهی به مقیاس انسانی و عدم رعایت مدول و پیمون عرصه ها، کاهش فضای مناسب در مرکز محله برای گذران اوقات فراغت خانواده ، کاهش تعاملات اجتماعی [2] است.از طرفی، ظهور روزافزون رویکردهای جدید در زمینه شهرسازی، هر بار با تمرکز بر قشر خاصی از جامعه ارائه می شود، مانند شهر دوست دار کودک، شهر دوست دار سالمند، شهر دوست دار زنان، شهر دوست دار معلولان و موارد مانند آن، بیانگر این است که تقاضای جامعه برای حل مسائل موجود، با رویکردهای قبلی به درستی پاسخ داده نمی شود. و جامعه نیاز به رویکردی جدید دارد که با در نظر داشتن واحد اجتماعی «خانواده» به طور یکپارچه و همه جانبه به جامعه بنگرد و نیازهای تک تک افراد را پاسخ بدهد. این مفهوم با بنیان های فکری جامعه ایرانی اسلامی منطبق و ملموس تر است. همچنین، خانواده، طیفی از گروه های مختلف سنی و جنسی را دربرمی گیرد و به کار بردن چنین رویکردی، نیازها و تمایلات همه این طیف را مد نظر قرار خواهد داد. یکی از اولین گام ها برای تبیین یک مدل نظری و معرفی یک رویکرد جدید، یافتن مؤلفه ها و شاخص های مربوط به آن است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یافتن مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی است. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی کدام اند؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام متون مرتبط هستند. نوع پژوهش از حیث هدف، بنیادی و توسعه ای است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. به این صورت که برای بیان مفاهیم نظری و تبیین مؤلفه ها و شاخص های پژوهش در زمینه «سیر تحول خانواده در فرهنگ ایرانی»، «خانواده از منظر اسلام»، «روابط چهارگانه انسان در عرفان»، «محله اسلامی ایرانی»، «نیازهای خانواده مسلمان در محله های اسلامی ایرانی» بر اساس روابط چهارگانه انسان در عرفان و همچنین پیشینه تحقیق، از روش اسنادی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده کیفی هستند، به کمک تفکر و تعقل و منطق به تجزیه و تحلیل آن ها و مدل سازی پرداخته شده است. یافته هاخانواده مسلمان ایرانی دارای شاخص های ویژه ای است، لذا نیازها و الزامات خاصی را می طلبد. الزاماتی که باید در فرایند مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از آنجا که الگوهای رایج جدید شهرسازی غالباً الگوهایی هستند که از کشورهای غربی و فرهنگ های غیرمسلمان وارد کشور شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند، لذا متناسب با الگوی خانواده غربی غیرمسلمان هستند و در پاسخ به کارکردها و نیازهای آنان ایجاد شده اند. لذا نه تنها پاسخی برای کارکردها و نیازهای خانواده مسلمان ایرانی ندارند، بلکه اثرات مخربی نیز بر سبک زندگی و کارکردهای آن تحمیل کرده اند. به عنوان نمونه، می توان به نیازهای اجتماعی خانواده مسلمان ایرانی اشاره کرد، که در مبانی اسلامی از آن با عنوان صله ارحام یاد می شود. پاسخ دادن به این نیاز در مسکن های امروزی که فقط اهداف اقتصادی در ایجاد آن نقش دارند و متناسب با سبک زندگی خانواده مسلمان ایرانی نیستند، دشوار و در مواردی غیرممکن است. در فرایند تبیین مفهوم شهر ایرانی اسلامی، ملاحظه شد که تعاریف، مبتنی بر جامعه شناختی فردمحور است. تعریف سرانه کاربری ها بر اساس هر فرد در نظام برنامه ریزی شهری غربی که در کشور ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد، نشان از تأثیر نگاه فردمحور دیدگاه های جامعه شناختی بر شهرسازی دارد؛ نگاهی که فرد را مبنای اختصاص کاربری و فضا قرار می دهد. از طرفی در مدل «ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی»، فقط در بُعد اجتماعی فرهنگی، آن هم فقط با شاخص بُعد خانوار، سعی دارد تا حدودی به مفهوم خانواده توجه کند، در حالی که خانوار یک مفهوم جمعیت شناختى است و خانواده مفهومى است جامعه شناختی. بنابراین برای تبدیل شدن به مدل «ابعاد شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی»، نیاز به تغییری دارد تا نهاد خانواده نیز در آن لحاظ شود. در مدل مفهومی پژوهش به دلیل اهمیت و تأثیرگذار بودن قوانین دین اسلام بر تمام مؤلفه های شهر و همچنین خانواده، مؤلفه های پژوهش که قوانین اسلام را در چهار دسته تقسیم می کنند، در مدل مفهومی به عنوان چهار وجه اصلی مدل قرار دارند و مفاهیم مرتبط با هریک از آن ها در لایه اول مدل قرار می گیرند. در لایه بعدی، ترجمان این مفاهیم در محله اسلامی ایرانی قرار گرفته و در لایه آخر نیز الزامات و ملاحظات خانواده مسلمان ایرانی بر آن اعمال شده است که درنهایت به محله اسلامی ایرانی شکل می دهند.
نتیجه گیریمفهوم خانواده مسلمان ایرانی، با اثرپذیری از فرهنگ، ارز ش ها و مبانی اسلامی، الگو و سبک متفاوتی از زندگی را دارد که الزامات خاص خود را می طلبد. الزاماتی که بر ابعاد گوناگون اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی فضایی، کاربری و دسترسی شهر و محله اثر مستقیم دارد و الگویی منحصربه فرد را می طلبد. بنابراین در جدولی رابطه بین مؤلفه های چهارگانه پژوهش با ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی ارائه می شود و راهبردهای پیشنهادی در هر یک از این ابعاد، به تفکیک مؤلفه های چهارگانه پژوهش تبیین می شود. نمونه هایی از آن به طور مختصر عبارت اند از: نزدیکی محل اشتغال و زندگی. آموزش های شغلی کودکان در محله با پارک مشاغل کودک و مانند آن. عملکردهای محله مناسب رشد شخصیتی، دینی و اخلاقی خانواده مخصوصاً کودکان. فضای مناسب فراغتی کوتاه مدت در خانه. فضاهای مناسب گذران اوقات فراغت خانواده در محله. محیط مناسب ورزش در خانه. فضای مناسب ورزش خانواده در محله. محیط آرامش بخشِ خانه. محیط خانه مناسب انس الفت خانواده. فضای مناسب خلوت و تفکر در خانه و موارد مانند آن.
Behavior-Oriented Design in Neighborhoods with Rural Origins (Case Study: Saber Street in Noh-Dareh, Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
119 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose- With the physical expansion of cities, some surrounding villages are incorporated into the city as new neighborhoods. These areas, due to their rural backgrounds, differ from newly developed urban neighborhoods in physical, social, economic, and cultural aspects. Social issues, particularly behavioral problems, are one of the challenges in these areas. The neighborhood of Noh-Dareh in Mashhad (with a rural background) faces such a challenge. The Saber Street (located in Noh-Dareh) is the intersection of formal and informal settlements and has a strategic location due to its proximity to the Kuh Park. However, the occurrence of certain inappropriate behaviors has led to a decline in its efficiency and attractiveness for residents. This study aims to propose design recommendations for Saber Street to improve user behavior patterns.Design/methodology/approach- This research is mixed-method (quantitative and qualitative). After collecting library resources (behavior, environment, and perception), user behaviors were identified by using qualitative techniques (observation, behavioral mapping, and interviews). The obtained data were then categorized into conditions, actions, and consequences through qualitative analysis using MaxQDA. Subsequently, based on the typology of existing micro spaces, design recommendations were proposed based on behavioral patterns.Findings- Behaviors in the micro spaces of the mentioned street are often solitary, involving short and unconventional pauses due to the lack of diverse activities, psychological insecurity, inappropriate lighting furniture, and inconvenient climatic conditions. These results are reduced identity and increased insecurity, social damages, and inefficiency of activities.Practical implications- To improve these conditions, it is suggested to enhance urban management control, adopt supervisory policies through the design of frontages, allocate collective activities in the space, organize various events, and provide welfare and comfort infrastructure and equipment.Originality/Value- Considering the presence of social conflicts in neighborhoods with rural backgrounds, such as social damages, activity inefficiency, and ultimately resident dissatisfaction, the innovation of this study lies in identifying the context and causes of inappropriate behavioral patterns in these neighborhoods.
Investigating Barriers to Participation of Rural Women from the Perspective of the Community-Oriented Approach (Case Study: Rural Women of Lasht Nesha District)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
Purpose-Women's participation in decision-making processes is a prerequisite for achieving sustainable development in local communities. However, despite the importance and necessity of involving all members of society in various aspects of development, unfortunately, due to various reasons (economic, social, cultural, and institutional), insufficient attention has been given to this matter. Consequently, the role of women's participation in rural development is significantly weak. Therefore, one crucial aspect of rural development planning is to focus on the participation of rural women and examine the obstacles they face.Design/methodology/approach -This research is descriptive-analytical in terms of its practical purpose and methodology. The data collection tools consisted of questionnaires and interviews conducted with a sample of 378 women from the villages of Lasht Nesha district in Rasht city. Descriptive statistics and exploratory factor analysis were used to analyze the data.Findings-The test results revealed that five categories of factors constitute the primary obstacles to rural women's participation in the villages of Lesht-nesha district. These categories include: the status of social capital, education, health, and social characteristics, explaining a variance value of 17.32% motivation, self-awareness, and cognitive characteristics, explaining a variance value of 16.83% financial and economic status and characteristics, explaining a variance of 12.43% beliefs, community customs, and cultural characteristics, explaining 8.86% of the variance; and justice, gender equality, and institutional-political characteristics, explaining 8.55% of the total variance.Originality/value - Overall, the results indicate that the barriers related to the social capital status, education, health, and social characteristics are more relevant to the participation of rural women.
تدوین مدل مفهومی پدیده خانه های خالی: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
242 - 261
حوزههای تخصصی:
مقدمه در سطح جهانی، از زمان بحران مالی در سال 2008، سرمایه ای کردن و سفته بازی مسکن در جغرافیا گسترش یافته، در اقتصاد سیاسی تعمیم یافته و در سیستم نظارتی جا افتاده است [1]. اما وجود خانه های خالی از سکنه در کشورهای مختلف جهان و کشور ما در کنه طبیعت خود مسئله محسوب نمی شود. آنچه در این زمینه چالش برانگیز است، نرخ متوسط خانه های خالی در کشور و مقایسه آن با میانگین جهانی و نرخ طبیعی خانه های خالی است. با وجود اختلاف قابل توجه، فرضیه نگاه سرمایه ای به مسکن و احتکار مسکن در کشور مطرح می شود (نگارندگان، 1402). خانه های خالی به عنوان نشانه ای از کاهش جمعیت، اثرات منفی بر یک محله از نظر اقتصادی، امنیتی و مدیریت شهری دارند [2]. خانه های خالی بدون مراقبت می توانند مشکلات مختلفی را در یک محله ایجاد کنند، از جمله آسیب رساندن به چشم انداز، افزایش خطرات ریزش ساختمان، و آتش سوزی. آن ها همچنین می توانند منجر به بهداشت نامناسب ناشی از تخلیه غیرقانونی و حیوانات انگلی شوند و یا به محل پرورش جنایت تبدیل شوند، به ویژه در مناطق مسکونی با تراکم بالا این عوارض می تواند بسیار جدی باشد [5]. طبق گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، 2/6 میلیون خانه خالی در کشور وجود داشته و بدون هیچ استفاده ای رها شده است [6]. عدم اطمینان به بازار سرمایه، کالای امن بودن مسکن، اعتقاد به عدم کاهش قیمت مسکن میان سرمایه گذاران، افزایش تحریم ها و رکود صنعت و عدم سرمایه گذاری در آن و از سویی، ورود بخشی از تسهیلات اعطایی در قالب طرح های زودبازده به بخش مسکن موجبات رونق سفته بازی و تبدیل شدن مسکن به کالایی سرمایه ای را فراهم کرده که از عوامل اصلی افزایش قیمت مسکن در ایران به شمار می رود [7]. زمینه های فکری، فرهنگی، اقتصادی به موضوع مسکن در جهان با نگاه به این مسئله در ایران تفاوت هایی دارد، که به این واسطه تحلیل دقیق مسائل مسکن خالی در کشور با نگاهی به ادبیات جهانی را لازم ساخته است.
مواد و روش هاروش این تحقیق، مرور نظام مند ادبیات نظری در حوزه تحقیق است. تفاوت مرور نقلی (رایج در تحقیقات فعلی) با مرور نظام مند در این است که مرور سیستماتیک به بررسی تمامی نتایج به دست آمده (پس از اعمال فیلتر معین) از پایگاه داده مشخص شده در تحقیق می پردازد و بنابراین هیچ منبع مهمی در موضوع تحقیق فروگذار نمی شود. به این منظور، پایگاه گوگل اسکولار به عنوان پایگاه اطلاعاتی تحقیق و در دو زبان فارسی و انگلیسی تعیین شد. سپس با بررسی متون مختلف در حوزه خانه های خالی، کلمات کلیدی به شرح زیر انتخاب، و پس از جست وجو در پایگاه گوگل اسکولار، با استفاده از هر یک از کلید واژگانِ زیر تعداد نتایجِ زیر در حوزه منابع فارسی حاصل شد که به دلیل محدود بودن، همگی مورد بررسی قرار گرفتند. در زبان انگلیسی، در مرحله اول به علت تعدد نتایج و ابهام در میزان ارتباط آن ها با موضوع، منابع واجد حداقل 40 ارجاع (یعنی منابع مرجع و اصلی) انتخاب شدند. این امر امکان آشنایی با ادبیات تخصصی موضوع، واژگان کلیدی و مفاهیم اصلی در پژوهش های موجود را فراهم کرد. در مراحل بعدی معیار ورود منابع به فرایند تحلیل، تسهیل شد و تعداد نتایج بسط یافت. به طور کلی پیش از این هیچ مقاله ای در کشور به صورت سیستماتیک مبحث خانه های خالی را بررسی نکرده، لذا این نوشتار اولین در نوع خود است.
یافته هااطلاعات منابع از چند جهت قابل جمع بندی و ارائه است:مکان و رویکردمنابع لاتین به ترتیب فراوانی در کشورهای چین، آمریکا، مکزیک، استرالیا، کره، نروژ، فنلاند، سوئد، ژاپن، کانادا، مالزی، فرانسه و آلمان انجام شده است. پس، کشورهای مختلف جهان در سطوح گوناگون با پدیده خانه خالی مواجه و درگیر موضوع هستند. کشورهایی که برنامه های تأمین مسکن گسترده تری داشته اند، با سطح بالاتری از احتکار مسکن و مسکن خالی مواجه بوده اند. از میان این کشورها تنها در آلمان تحقیقات بیانگر عدم شواهد احتکار و سوداگری مسکن (به دلیل نسبتِ پایین قیمت مسکن به درآمد متوسط) است و به پایش برای جلوگیری آتی از این امر توصیه شده است.محتوامحتوای منابع فارسی یا در صدد مشروعیت دادن به اخذ مالیات و جرم انگاری مساکن خالی هستند و یا به دنبال بررسی کمی میزان خانه های خالی و مقایسه آن با رده جهانی و استدلال بر غیر منطقی و ناعادلانه بودن آن هستند. منابع لاتین بر علل و پیامدها متمرکز هستند و راه حل ها را مبتنی بر زمینه خاص محلی، متفاوت می دانند و غالباً از ارائه نسخه واحد اجتناب دارند.علل اصلیمنابع فارسی، عوامل اصلی در بروز پدیده احتکار مسکن را در 3 حوزه تغییرات نقدینگی در کشور، نرخ ارز حقیقی و تغییر در سود سپرده تسهیلات مسکن می دانند و دولت را موظف به کنترل این عوامل هنگام بروز تغییر برای پیشگیری از تأثیر ثانوی بر بازار مسکن می دانند. علل اصلی از منظر منابع لاتین، اشکال در نحوه پرداخت وام های مسکن، سیاست ها و پروژه های دولتی، ضعف قانون گذاری و خلأ قانونی، و نیز انتظارات تورمی مبتنی بر افزایش گذشته قیمت مسکن بوده است.پیامدهای اصلیپیامدها در منابع فارسی بررسی نشده و پیامدها در منابع لاتین غالباً شامل افزایش قیمت مسکن، شتاب سریع قیمت مسکن در آینده، کاهش ارزش رهن مسکن در بانک ها، ورشکستگی بانک های محلی و رکود اقتصادی است. راه حل های اصلیراه حل کشورهای مختلف جهان در بحث خانه های خالی عموماً مبتنی بر رشد و توسعه ارائه خدمات شهری و در مقابل آن اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و به تبع آن، مالیات بر خانه های خالی است که در این صورت افکار عمومی به دلیل جذب امکانات شهری به پرداخت مالیات اقناع، و با دولت همکاری بیشتری خواهد داشت. راه حل عمده دیگر، سامانه جامع املاک و اسکان همراه با ضمانت اجرایی است که در اقدام به آن شهرداری ها واجد صلاحیت بیشتری هستند. عمده راه حل های منابع لاتین شامل مدیریت توسط بانک های زمین، برنامه ریزی مسکن و اشتغال در مجاورت یکدیگر، عرضه برنامه ریزی شده زمین، پایش انتظارت تورمی گروه های مختلف جامعه و درنهایت، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه خالی با شرایط خاص و اثربخش است، اما در کشور ما راه حل بخشیِ گرفتن مالیات از خانه های خالی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در قالب نتیجه عمده دیگر می توان تفاوت های میان منابع فارسی و لاتین را برشمرد:منابع فارسی غالباً بدون درگیری عمیق با علت های اصلی و پشت پرده خالی ماندن مسکن، دولت را در این امر به عنوان کاتالیزور اصلی مؤثر دانسته و بلافاصله به سمت راه حل های بخشی و یا را ه حل های مالی و تنبیهی رفته اند. در منابع فارسی پیامدهای مسکن خالی بررسی نشده، اما منابع لاتین غالباً به صورت تحلیلی و با ریشه یابی در حوزه علل و یا پیامدها سعی کرده اند راه هایی برای حرکت محلی در هر زمینه خاص به سمت راه حل زمینه گرا باز کنند.در برخی موارد مشاهده شده که منابع فارسی از اصطلاحات و عبارات تخصصی موضوع مانند اصطکاک بازار (عدم رسیدن عرضه به تقاضا)، دوره های رونق و رکود، مالیات بر عایدی سرمایه بدون توجه دادن به محتوای اصلی آن ها استفاده کرده و به این ترتیب ادبیات موضوع را به صورت پوسته ای به کشور انتقال کرده اند.
نتیجه گیریدر زمینه علت های خالی ماندن خانه ها، منابع لاتین عمدتاً علت اصلی در زمینه مکانی خود را، برون یابی پذیری تغییرات قیمت مسکن نسبت به گذشته و انتظارات تورمی ناشی از آن [14، 16، 48، 63] و نیز سیستم معیوب و غیر پویای تخصیص وام های مسکن به صورتی که احتکار مسکن را ترغیب می کنند [13، 18، 50،70-71]، دانسته اند. اما در ایران نبود بازار مطمئن برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول و امن بودن مسکن به صورت کالای سرمایه ای [7] در کنار عدم نظارت مکفی دولت بر مالکیت املاک [6] دلیل اصلی وجود احتکار مسکن و خانه های خالی است.با بررسی منابع به نظر می رسد که باید راه حل های ریشه ای تری نسبت به اخذ مالیات بر خانه خالی برای حل این معضل مورد توجه قرار گیرد:1. قبح فقهی و اسلامی احتکار مسکن باید با ابزارِ جامعه روحانیت و با همکاری رسانه های جمعی و وزارت راه و شهرسازی برای عموم مردم تأکید ویژه شود. 2. سرمایه های سرگردان به نحو احسن توسط دولت مدیریت شود که در مسیر احتکار مسکن قرار نگیرد.3. تکمیل اطلاعات در سامانه جامع املاک و اسکان کشور توسط افراد باید دارای ضمانت اجرایی و تشویق و تنبیه قابل توجه و تأثیرگذار باشد. 4. کمیسیون های مشترکی بین دستگاه های ذی نفوذ در این امر (از جمله سازمان امور مالیاتی، وزارت راه و شهرسازی، شهرداری، دادستانی کل کشور، سازمان تبلیغات اسلامی و...) تشکیل شود تا از موازی کاری و یا اهمال کاری دستگاه ها پیشگیری شود.5. خلأ پژوهشی در حوزه یافتن علل و پیامدهای خانه های خالی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد. لازم است با پرداخت به آن ادبیات نظری مربوطه و سپس راه حل های عملی بومی سازی شود. 6. راه حل هایی مانند تأسیس بانک های زمین، تشکیل پایگاه داده جامع، همه جانبه و به روز از مساکن خالی، برنامه ریزی سکونت و اشتغال به صورت توأمان و با رعایت اختلاط آن ها، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، و شفافیت سیاست های دولت برای پیشگیری از رانت نگهداری مسکن، از جمله سیر تحولاتی است که می تواند در زمینه محلی شهرهای ایران امکان سنجی شود.
پهنه بندی سیلاب رودخانه نوران با دوره بازگشت 100 سال با استفاده از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
43 - 51
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها به عنوان اصلی ترین منابع تأمین کننده آب برای انسان و سایر موجودات به شمار می روند و بعضا این منشأ زندگی باعث نابودی و وارد شدن خسارات جبران ناپذیری می شود. پیش بینی رفتار هیدرولیکی رودخانه ها در مقابل سیلاب های احتمالی برای کاهش خسارات وارده بر مناطق شهری و روستائی، تأسیسات در حال ساخت، مزارع و سایر کاربری های موجود، در اطراف رودخانه دارای اهمیت ویژهای می باشند.وقوع سیل یک پدیده طبیعی است و خطر وقوع آن در اطراف رودخانه ها به خصوص مناطق شهری و روستایی یک مسلئه جهانی است. هدف این تحقیق پهنه بندی سیلاب رودخانه نوران با دوره بازگشت 100 سال با استفاده از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS میباشد. داده های اصلی موردنیاز برای این پژوهش شامل: نقشه های توپوگرافی 1:2000 رودخانه نوران چای، داده های هیدرومتری و شرایط مرزی رودخانه می باشد که از سازمان آب منطقه ای استان اردبیل تهیه گردید. همچنین برای محاسبه دوره بازگشت سیلاب از نرم افزار SMADA استفاده گردید. نتایج تحقیق این را نشان داد که پهنه بندی سیلاب با دوره بازگشت 100 مشخص گردید که میزان اثرگذاری سیلاب با مساحت 304 هکتار و عرض پهنه سیل گیری حدود 445 متر می باشد .بنابراین این نتایج حاصل شد که سیلاب با دوره بازگشت 100 سال برای جوامع بشری بسیار خطرساز خواهد بود و باید در برنامه ریزی های آتی به مخاطرات ناشی از سیلاب با دوره بازگشت 100 سال اهمیت زیادی در نظر گرفته شود.
توسعه گلخانه های هوشمند: راهبردی برای کشاورزی پایدار در استان اصفهان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
213 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه برنامه ی راهبردی در راستای توسعه ی گلخانه های هوشمند در استان اصفهان با استفاده از روش کیفی تحلیل SWOT می باشد. در این مقاله راهکارهای توسعه گلخانه های هوشمند مبتنی بر استفاده حداکثری از نقاط قوت با تکیه بر فرصت ها، غلبه بر نقاط ضعف با بهره برداری از فرصت ها، استفاده از نقاط قوت برای کاهش تهدیدات و به حداقل رساندن نقاط ضعف با اجتناب از تهدیدات ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه گلخانه های هوشمند در استان اصفهان ضمن کاهش مصرف آب و اثرات زیست محیطی می تواند کیفیت و سودآوری محصول را افزایش دهد. از سوی دیگر توسعه گلخانه های هوشمند در این استان نیازمند غلبه بر محدودیت هایی مانند هزینه بالای سرمایه گذاری اولیه، پیچیدگی فنی، نیاز به نگهداری و وابستگی به عوامل خارجی است. همچنین نتایج نشان می دهد که توسعه گلخانه های هوشمند در استان اصفهان می تواند از برخی عوامل خارجی مطلوب مانند افزایش تقاضا و پایین بودن قیمت محصولات گلخانه ای نسبت به بازار جهانی استفاده کند. برخی از عوامل خارجی نامطلوب نیز همچون تحریم ها، مقاومت اجتماعی در پذیرش نوآوری و نوسانات بازار بر این فرآیند تاثیرگذار هستند. این مقاله پیشنهاداتی را برای سیاست گذاری تحقیقات آتی و رسیدگی به علت برخی شکاف ها، محدودیت ها و چالش ها در حمایت از هوشمندسازی گلخانه ها در استان اصفهان ارائه می کند.
بررسی اثرات پراکنده رویی شهری بر توزیع کربن با استفاده از مدل AHP-TOPSIS و MGWR
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
260 - 277
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری ، یک نگرانی فشرده برای توسعه پایدار شهری، چالش های قابل توجهی را برای کاهش ردپای کربن در محیط های شهری ایجاد می کند. این مطالعه به پویایی های پیچیده پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه می پردازد و تبعات آن بر انتشار کربن شهر را بررسی می کند. این پژوهش هدف پر کردن یک شکاف دانش حیاتی را دارد؛ از طریق تحلیل عوامل فضایی تعیین کننده پایداری زیست محیطی و ارائه بینش هایی درباره رابطه بین الگوهای پراکنده رویی شهری و شاخص های شهر کم کربن. با بهره گیری از یک چارچوب روش شناختی جامع، این مطالعه تحلیل توصیفی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تکنیک ترجیح سفارش بر اساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و رگرسیون جغرافیایی وزنی چندمقیاسه (MGWR) را ترکیب می کند. داده های سرشماری جمعیت و مسکن 1395 و داده های GIS طرح تفصیلی شهر ارومیه، پایه ای برای بررسی توزیع جمعیت، الگوهای کاربری اراضی و شاخص های انتشار کربن در میان محله های شهر را فراهم می کنند. این رویکرد، بررسی دقیق توزیع فضایی پراکنده رویی شهری و تبعات زیست محیطی آن را با تمرکز ویژه بر نقش شکل شهری و تراکم در شکل دادن به روندهای انتشار کربن، تسهیل می کند. یافته ها، طیف متنوعی از تراکم های شهری و الگوهای کاربری اراضی را در سراسر ارومیه آشکار می سازد. این پژوهش نقش حیاتی تراکم خالص و ناخالص جمعیت را به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر ردپای کربن شهری برجسته می سازد. کاربرد مدل های AHP و TOPSIS، درجات متفاوت پراکنده رویی شهری را شناسایی می کند که چالش های زیست محیطی ناشی از گسترش حومه ای را خاطرنشان می سازد. علاوه بر این، بینش های حاصل از مدل MGWR تأثیر قابل توجه شکل شهری بر پایداری زیست محیطی را برجسته می کند و رابطه فضایی میان پراکنده رویی شهری و انتشار کربن را تأیید می نماید. در نتیجه، این مطالعه تأیید می کند که پراکنده رویی شهری تأثیر قابل توجهی بر شاخص های شهر کم کربن در ارومیه دارد و نشان می دهد که مناطق شهری پرتراکم ممکن است راه حل های بالقوه ای برای کاهش انتشار کربن ارائه دهند. این یافته ها، لزوم برنامه ریزی شهری و سیاستگذاری راهبردی را که بر تراکم و دسترسی برای ارتقای پایداری زیست محیطی تأکید می کنند، خاطرنشان می سازد. این مطالعه برای تحقیقات مستمر در مورد تعامل پویای شکل شهری و انتشار کربن استدلال می کند و رویکرد یکپارچه ای را برای توسعه شهری که اهداف رشد کم کربن را پشتیبانی می کند، پیشنهاد می دهد. تحقیقات آینده باید دامنه متغیرها را گسترش دهد و از روش های تحلیلی متنوع برای غنی سازی درک ما از تأثیرات پیچیده پراکنده رویی شهری استفاده کند.
تحلیل عوامل مؤثر بر بروز و تداوم پدیده کولبری در نواحی روستایی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با روشی توصیفی - تحلیلی و با گردآوری داده ها از منابع اسنادی در بخش نظری و روش پیمایشی در بخش میدانی به انجام رسید. پژوهش، آمیخته ای از روش های کمی و کیفی است. در بخش کیفی و در مرحله اول؛ علل و عوامل بروز و تداوم پدیده کولبری در مصاحبه عمیق با مسئولین توسعه ای؛ آگاهان محلی و متخصصان علمی مرتبط و کولبران روستایی، شناسایی و با تکنیک تئوری بنیادی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در بخش کمی نیز، یافته های حاصله از بخش کیفی، با آزمون های تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، مورد تأیید، تعمیم و تحلیل قرار گرفت. اشباع نظری در بخش کیفی در مصاحبه با 46 نفر و توزیع پرسش نامه حاصله نیز، در میان 100 نفر از اعضای همین گروه ها به روش هدف مند، انجام پذیرفت. یافته های حاصله حاکی از آن است که 76 ضعف و نارسایی شناسایی شده، در قالب چهار عامل اصلی ضعف سیاست گذاری، برنامه ریزی توسعه ای و مدیریت امنیتی این استان مرزی؛ ضعف در قوانین حمایتی و ضعف در زیرساخت های کالبدی موردنیاز توسعه اقتصادی در سطح روستاها؛ نارسایی های اجتماعی و فضای نامناسب کسب وکار جهت توسعه اقتصادی روستاها و کمبود سرمایه مردم محلی جهت توسعه اقتصادی و اشتغال زایی، به عنوان عوامل اصلی بروز و تداوم پدیده کولبری در استان، جای گرفتند. در این میان نیز، عامل ضعف سیاست گذاری، برنامه ریزی توسعه ای و مدیریت امنیتی این منطقه مرزی و سپس، کمبود سرمایه مردم محلی جهت توسعه اقتصادی و اشتغال زایی در نواحی روستایی، اثرگذارترین موانع شناسایی شده در راستای حذف پدیده کولبری و تداوم وضع نامطلوب موجود در سطح منطقه می باشند.
ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح های حفاظت و بازآفرینی یکپارچه در محلات تاریخی – فرهنگی، موردمطالعه: محله حسینیه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
205 - 227
حوزههای تخصصی:
«محله تاریخی- فرهنگی حسینیه»، به عنوان خاستگاه اولیه شهر زنجان، دارای جایگاه منحصربه فردی در ساختار فضایی و کارکردی است اما امروزه به دلیل فرسودگی در ابعاد کالبدی، یکپارچگی و اصالت آن در معرض خطر قرارگرفته است. تحقیق حاضر باهدف بررسی وضعیت احیاء و بازآفرینی این محله به ارزیابی میزان تحقق پذیری اصول، ابعاد و معیارهای بازآفرینی و حفاظت یکپارچه در آن می پردازد. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش تحلیلی – مقایسه ای است. جامعه آماری آن را ساکنین بالای 20 سال محله حسینیه تشکیل می دهند. ارزیابی ها بر پایه دو اصل «برجستگی» و «سرزندگی اقتصادی» در قالب 6 بعد و 22 معیار، از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره انجام پذیرفته است. بررسی ها نشان می دهد ازنظر جامعه آماری، میزان تحقق پذیری اصول بازآفرینی یکپارچه در این محله در وضعیت موجود، در سطح متوسطی قرار دارد؛ به طوری که اصل «سرزندگی اقتصادی» با میانگین 058/3 نسبت به اصل «برجستگی» با میانگین 97/2 دارای تحقق پذیری بیشتری است. در میان ابعاد موردمطالعه نیز، ابعاد «کارکردی» و «ارزش نسبی» با میانگین 256/3 و 74/2 به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تحقق پذیری را دارند. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع است که در طرح های بازآفرینی بافت های تاریخی – فرهنگی صرف توجه به یک اصل و یک بعد خاص نمی تواند موفقیت در آن ها را به همراه داشته باشد بلکه نیازمند مطالعات همه جانبه در تمامی ابعاد و معیارهای بازآفرینی است. در این راستا با تکیه بر سیستم یکپارچه و منسجم مدیریتی می توان بازآفرینی و احیای بافت را به صورت توأمان، یکپارچه و جامع فراتر از رویکردها و سیاست های منطقه ای به مرحله اجرا درآورد.
اولویت بندی عوامل موثر بر بکارگیری کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان کشاورزی استان اردبیل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
707 - 720
حوزههای تخصصی:
بکارگیری و توسعه کشاورزی دقیق یکی از ضروریات بخش کشاورزی هر کشوری محسوب میشود که باید مورد توجه کلیه مسئولان و دست اندرکاران ذیربط قرار گیرد. لذا هدف این تحقیق، شناسایی و بررسی عوامل موثر بر کاربرد کشاورزی دقیق از دیدگاه کارشناسان کشاورزی استان اردبیل بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان کشاورزی سازمانهای جهاد کشاورزی، مرکز تحقیقات و مرکز آموزش کشاورزی استان اردبیل ) N=365 ( که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ) n=169 ( محاسبه گردید که به صورت تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی و ظاهری این تحقیق با استفاده از نقطه نظرات استادان گروه ماشین آلات کشاورزی و گروه ترویج دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل و ابهرو اعمال اصلاحات لازم به دست آمد. برای بدست آوردن پایایی از آزمون پیشاهنگ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ 70 / 0 به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق مشخص شد که در کل میزان تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر بکارگیری کشاورزی دقیق در استان اردبیل در بین پنج عامل ( زیر ساختی، اقتصادی، دولتی و سیاستگذاری، پژوهش، آموزشی ترویجی) بیشترین تأثیرگذاری را عوامل زیرساختی با میانگین 4/29 و انحراف معیار 0/86 و کمترین تأثیر را عوامل آموزشی و ترویجی با میانگین 3/88 و انحراف معیار 0/94 دارا بودند.همچنین برگزاری دوره های آموزشی برای کارشناسان در زمینه کشاورزی دقیق، برقراری ارتباط مستمر بین بخش تحقیقات فناوری های نوین و بخش اجرایی کشاورزی، ارائه مشوق های مالی مناسب به کشاورزان برای اجرای کشاورزی دقیق، ایجاد مراکز اطلاع رسانی و بازاریابی و میزان حمایت دولت از کشاورزان دقیق، شناخت نقاط ضعف کشاورزی دقیق در کشور و تحلیل آنها جهت رفع به ترتیب بالاترین اولویت را در بین عوامل ( آموزشی ترویجی، پژوهش ، اقتصادی زیر ساختی، دولتی و سیاستگذاری، ، دارا بودند.
تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند که از جمله این ها می توان به حضور و فعالیت در فضای مجازی (فضای دوم)، به موازات فضای فیزیکی و حقیقی (فضای اول) شهر اشاره کرد. شهرهایی که در آن ها فعالیت به صورت گسترده ای در فضای دیگری (فضای مجازی یا همان فضای دوم) به طور وسیع در حال انجام است. استفاده از فناوری های جدید در شهر مجازی در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود. با اینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها مورد پذیرش و ستایش قرار گرفته اند، ولی عده ای هم ادعا می کنند ممکن است شاهد تغییرات مختل کننده زندگی در شهر نیز باشد. در عین حال، دو فضایی نکردن شهر به خصوص شهرهایی مثل تهران که از تنگناهای محیط زیستی و ترافیک سنگین اتومبیل ها و جمعیت و پراکندگی فرهنگی برخوردار است، آسیب های بسیار را به وجود می آورد و موجب از دست رفتن فرصت هایی می شود. هر چند آسیب هایی در پیوستن به این فضاها نیز هست که ضرورت دارد مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا علاوه بر اینکه ضرورت دارد که با تدوین مؤلفه ها و شاخص های جامع پدافند غیرعامل، نسبت به پیشگیری از تخریب یا نابودی کاربری ها در فضای فیزیکی و کالبد شهر اقدام شود، بخش قابل توجهی از فعالیت ها و جریان های اجتماعی و فردی و حتی روابط حاکمیت و مردم (شهروندان) در فضای دوم شهری سوق داده خواهد شد، پس ضرورت دارد نسبت به تأمین امنیت این فضا از طریق پدافند غیرعامل توجه شود. پژوهش کنونی با توجه به این واقعیت که شهر تهران به عنوان پیشران شهرنشینی کشور و بزرگ ترین مرکز و سکونتگاه انسانی، در مسیر هوشمندسازی با سرعتی زیاد در حرکت است، بنابراین در صدد ترویج این اندیشه است که پدافند غیرعامل برای فضای دوم یا فضای مجازی این شهر نیز به همان اندازه اهمیت خواهد داشت که پدافند غیرعامل برای دفاع از فضای فیزیکی اهمیت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران استخراج و ارائه کند و به دنبال این است تا مؤلفه های پدافند غیرعامل برای کلان شهر تهران را مشخص کند و به برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری کمک کند تا با کاربست دستاوردهای پژوهش در درون اسناد، طرح ها و برنامه های توسعه شهری بتوانند موجب ارتقای امنیت شوند و از فضای دوم زندگی شهروندان در کلان شهر تهران در برابر انواع مختلف تهدیدها محافظت کنند. با توجه به مسئله تحقیق این سؤال زیر مطرح می شود: مهم ترین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران کدام اند؟ روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان در زمینه پدافند غیرعامل هستند. با توجه به نوع تحقیق شیوه نمونه گیری براساس روش نمونه گیری هدفمند است که 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند (جامعه آماری کارشناسان هستند، که شامل افرادی می شوند که در ارتباط با موضوع پژوهش هایی انجام داده اند و یا در مشاغلی مرتبط با موضوع فعالیت داشته اند). برای جمع بندی و تلخیص داده ها از نرم افزار Excel و برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج خروجی های مورد نیاز از نرم افزار MICMAC که یکی از نرم افزارهای روش تحلیل ساختاری است، استفاده شد.
یافته ها تحقیق حاضر به دنبال تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران بود. بر اساس نتایج حاصل از قسمت اول یافته های تحقیق، بین مؤلفه های پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای فضای مجازی و دوم کلان شهر تهران مؤلفه های: ایمن سازی و مقاوم سازی سایبری (var6) (میزان ایمن و مقاوم سازی عنصر اطلاعات (ممانعت از سرقت و بهره برداری دشمن از داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی فرایندهای مبتنی بر اطلاعات (مقاوم سازی در برابر تخریب و دستکاری)، ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (var7) (ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (ایمنی در برابر تخریب داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی برای تداوم سرویس دهی فضای مجازی و ممانعت از اختلال در نظم عمومی)، مصون سازی شریان ها و زیرساخت های مجازی (var9) سطح بندی و مصون سازی تأسیسات و زیرساخت های ارتباط از دور؛ سطح بندی و مصون سازی شریان های مخابراتی، سیستم های پشتیبانی (var11) (برقراری سیستم های پشتیبانی و موازی سازی سیستم های پشتیبانی رایانه ای)، کور کردن سیستم های اطلاعاتی دشمن (var5) (پنهان سازی فعالیت ها و جریان های حیاتی و حساس مجازی) در ارتباط با بعد عمومی و عمق بخشی و مقاوم سازی نرم/روانی (var10) (مقابله با تحریف واقعیت ها و مناسبات حاکمیتی در فضای مجازی؛ مقابله با تفرقه افکنی مردم (قومیتی) و شکاف مردم با حاکمیت در فضای مجازی؛ مقابله با عوامل تحریک کننده و شورش آفرین در فضای مجازی) مربوط به بعد سیاسی و مطلوب سازی و مقاوم سازی فضای رسانه ای (var3) (مقاوم سازی رسانه های صوتی و تصویری (رادیو و تلویزیون)؛ مقاوم سازی مطبوعات و رسانه های الکترونیکی (نشریه، کتاب و روزنامه الکترونیکی)؛ مطلوب سازی و مقاوم سازی شبکه های و کانال های مجازی) مربوط به بعد اجتماعی و فرهنگی، به عنوان عوامل کلیدی در بعد فضای مجازی و دوم انتخاب شدند.
نتیجه گیری با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نتیجه گیری می شود که تعداد عوامل کلیدی در فضای حقیقی بیشتر و تعداد عوامل تأثیرگذار کمتر است و این بیانگر انعطاف پذیرتر بودن و قابل کنترل تر بودن فضای فیزیکی و حقیقی نسبت به فضای مجازی و دوم است چون فضای مجازی نسبت به فضای حقیقی دارای عوامل تأثیرگذار بیشتری است که قابل کنترل نیستند و یا کنترل آن ها بسیار سخت و نیازمند مدیریت همه جانبه جهت دوفضایی کردن هر چه بیشتر کلان شهر تهران است.
سنجش اثرگذاری ساختارهای سازمانی- نهادی و ساز و کار عمل آن ها در گسترش منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
198 - 214
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دهه های اخیر رشد مناطق شهری در سراسر جهان به موضوعی چالش برانگیز بدل شده و درک نیروها و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری به منظور ارائه راهبردهای مؤثر مهار رشد شهری، دارای اهمیت ویژه ای است. پدیده پراکنده ر ویی شهری منطقه ای به عنوان یکی از تغییرات فضایی با الگوی پراکنده رویی شهرها در مناطق کلان شهری مرتبط است. بنابراین، درک پویایی های پراکنده رویی شهری - منطقه ای، امری حیاتی و مهم است، زیرا رشد و گسترش فضایی شهرها و مناطق کلان شهری، نه تنها باعث تبدیل فزاینده زمین های کشاورزی به شهرها شده، بلکه تقاضا برای منابع طبیعی جدید را که برای محیط زیست جهانی بسیار حیاتی هستند نیز افزایش داده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص رشد فضایی منطقه کلان شهری، شاهد رشد نامتعارف منطقه مادرشهری و رشد فضایی گسسته آن هستیم. رشدی که در دوره 50 ساله اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده و پیامدهای آن در قالب شکل گیری منطقه شهری، گسیختگی حومه ای و زوال مادرشهر اصلی نمود فضایی یافته است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای سازمانی نهادی محرک رشد فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران به عنوان یکی از عوامل مهم شکل دهنده فرایندهای رشد شهری مورد سنجش قرار گرفته اند. مواد و روش بر پایه پیشینه مطالعاتی و همچنین ماهیت موضوع، تلاش شد از روش های ترکیبی (تلفیقی از داده های کمی و کیفی) برای درک میزان اثرگذاری سازوکارها و درک علل به وجودآمده بر شکل گیری ساختارهای فضایی توسعه این منطقه استفاده شود. کدگذاری کیفی داده های حاصل از مصاحبه با 18 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان سازمان ها و نهادهای ذی ربط، امکان شناسایی مقولات کلیدی اصلی، محوری و مؤلفه های تشکیل دهنده مقولات محوری سازمانی نهادی اثرگذار بر رشد منطقه کلان شهری تهران را فراهم آورد. سپس، بر مبنای نتایج این کدگذاری ها پرسشنامه ای مشتمل بر 52 سؤال محوری تنظیم شد. سنجش نحوه اثرگذاری سازوکار عمل ساختارهای سازمانی نهادی (به تفکیک 3 بخش سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی، نهادها و ادارات محلی و نهادهای نیمه رسمی) با کمک محاسبه میانگین وزنی مقولات محوری و مؤلفه های شکل دهنده سازوکار ها و رتبه بندی این مقولات و مؤلفه ها صورت گرفته است. سنجش میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در قالب طیف لیکرت انجام پذیرفت. با بررسی نتایج پرسشنامه ها و محاسبه ارزش میانگین وزنی، سازوکار اثرگذاری هر یک از مقولات محوری و مفاهیم شکل دهنده آن ها مشخص شد که در مجموع، رتبه بندی میانگین وزنی امتیازهای تخصیص داده شده، مشخص کرد کدام مقوله های محوری و مؤلفه های شکل دهنده آن ها بیشترین میزان امتیاز را کسب کرده و بالاترین سهم را در رشد بیرونی فزاینده منطقه کلان شهری تهران داراست. یافته ها نتایج نشان می دهند تأثیرگذاری نهادها و ادارات محلی با ارزش میانگین 4/25 بین ساختارهای کلان سازمانی نهادی، بیشترین میزان اثرگذاری بر رشد بیرونی تصاعدی منطقه کلان شهری تهران را داشته و سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با نمره میانگین 4/17، 3/96 در رتبه دوم و سوم قرار دارند. بین سازوکارهای اثرگذار، مؤلفه خلأ نظارتی نهادها و ادارات محلی با میانگین وزنی 4/46 بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و مؤلفه های خلأ نظارتی منتج از ضعف تقسیمات سیاسی، از بین سازوکار های نهادها و ادارات محلی و همچنین، فقدان ابزارهای نظارتی مؤثر و نبود مرجع نظارتی واحد در برخورد با فرایندهای غیررسمی در میان سازوکار های سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با میانگین وزنی 4/50 و 4/42 بیشترین میزان اثرگذاری را بر تصرف اراضی و رشد منطقه کلان شهری تهران گذاشته اند. نتیجه گیری مطابق نتایج به دست آمده، نهادها و ادارات محلی در مجموع از طریق سازوکار های ضعف عملکرد مدیریتی، خلأ نظارتی و تخلفات و فرایندهای غیررسمی، بیشترین تأثیر را در تصرف اراضی منطقه دار ند. در حالی که سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی منطقه به ترتیب با نمره میانگین 4/17 و 3/96 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. درواقع، با حرکت به سمت حریم و پیرامون کلان شهر تهران و سایر شهرها و روستاهای استان به دلیل ساختارها و دلایل بنیادینی نظیر فقدان رویکرد منطقه گرایی در ساختارهای فاقد جامع نگری و ماهیت غالب سیاستگذاری مناطق کلان شهری و ساختارهای قانونی نظیر مکفی نبودن قوانین در حریم و خارج از حریم، فعل و انفعالات موجود در این محدوده ها، آن چنان که باید مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین خلأ شکل گرفته منتج از حفره های قدرت در این محدوده ها، بستر مناسبی را برای رخنه کردن و تشدید فساد اداری رایج بین برخی کارکنان و مسئولان نهادها و ادارات محلی واقع در این حوزه ها فراهم آورده است. بدیهی است با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از نواحی مرکزی و حرکت به سمت سطوح خردتر تقسیمات سیاسی منطقه، این خلأ نظارتی افزایش می یابد.
تبیین عوامل اقتصادی و زیرساختی مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا می باشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه در کنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرستان در استان آذربایجان غربی می باشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامه ریزی های کلان و مدیریت یکپارچه را می طلبد. از سویی برنامه ریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روش های آینده پژوهی مانند سناریو نویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. با توجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیت های احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل می شود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بی بدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
الویت بندی عوامل تاثیرگذار در ارتقای رقابت پذیری اقتصاد منطقه ای(مورد مطالعه: شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری منطقه ای برای اولین بار پس از رشد پارادایم جهانی شدن توسط مایکل پورتر مطرح شد. رقابت پذیری با تاکید بر فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و منابع طبیعی سعی در تقویت بعد اقتصادی دارد. در واقع این رویکرد، موجب افزایش بهره وری و افزایش نرخ اشتغال در منطقه خواهد شد و از این طریق سرمایه های بیشتری به منطقه تزریق خواهد شد. همزمان با افزایش سرمایه و بالا رفتن درآمد عمومی، کیفیت زندگی نیز بهبود خواهد یافت. در این مسیر سرمایه ی انسانی افزایش یافته و کارآفرینی و نوآوری منطقه تقویت خواهد شد و در نهایت، تداوم این چرخه موجب پویایی و پایداری توسعه در منطقه می گردد. با اینکه، شهرستان رودبار از مزیتی نسبی تولید عمده زیتونبرخوردار است، به نظر می رسد عوامل پیشران اقتصادی در این منطقه ضعیف بوده و شهرستان از سطح رقابت پذیری بالایی برخوردار نیست. از این رو تحقیق حاضر تلاشی است که با مطالعه چهارچوب سیستم منطقه ای، علاوه بر شناسایی عوامل تاثیرگذار در رقابت پذیری، با برآورد میزان اثرگذاری آن ها، سمت و سوی راهبردهای توسعه ی منطقه ی رودبار را مشخص می کند. در این راستا پس از شناسایی شاخص های رقابت پذیری از مطالعات پیشین، به تدوین و تکمیل 384 پرسشنامه که با روش کوکران نمونه برداری شده بود، مطالعه ی میدانی خود را آغاز نمود. سپس با استفاده از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنوف به بررسی توزیع داده ها پرداخته است. پس از مشخص شدن چولگی در توزیع داده ها با استفاده از آزمون KMO همبستگی جزیی بین شاخص ها بررسی شد. سپس با کمک نرم افزار PLS بار عاملی هر شاخص محاسبه شده است. در این مسیر، ابعاد پنچ گانه ی رقابت پذیری، به ترتیب الویت اثرگذاری در مدل نهایی: بعد نهادی با بار عاملی 694/0، بعد اجتماعی با بار عاملی 691/0، منابع اولیه با بارعاملی 550/0، اقتصاد با بارعاملی 510/0و در نهایت زیرساخت با بار عاملی 365/0 به دست آمده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی پارک های بانوان استان خوزستان با تأکید بر فعالیت بدنی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
318 - 350
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز، به عنوان مهمترین منابع فیزیکی در راستای ترویج فعالیت بدنی در میان اقشار مختلف جامعه می باشند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی پارک های بانوان استان خوزستان دارای رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت 15 خبره و تحلیل محتوا استفاده شد. روش نمونه گیری انتخاب خبرگان در پژوهش به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انجام شد. در مرحله کمی؛ پرسشنامه محقق ساخته، جهت تأیید عوامل شناسایی شده در بخش کیفی طراحی و اعتباریابی و در بین مراجعه کنندگان پارک های بانوان استان پخش و در نهایت 341 پرسشنامه بصورت حضوری و الکترونیکی جمع آوری شد. در این بخش به منظور بررسی داده ها از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج این تحقیق در فاز کیفی، شامل شناسایی شش عامل اصلی (عوامل امنیتی، عوامل زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و فرهنگی، عوامل کالبدی و زیبایی، عوامل ورزشی و سلامتی و عوامل انسانی) در اثربخشی بهتر پارک های بانوان استان بود. در بخش کمی تمامی بارهای عاملی گویه ها از 4/0 بیشتر بود که نشان از مناسب بودن این معیار داشت. همچنین مقدار t بدست آمده برای تمام گویه ها بیش از 96/1 است که حاکی از تاثیر معنادار تمام گویه ها در سطح اطمینان 95/0 داشت. با توجه به شرایط جغرافیایی استان پیشنهاد می شود مسئولین شهری و ورزشی با تکیه به نتایج پژوهش حاضر؛ نگاه ویژه ای نسبت به موضوع توسعه ی پارک های بانوان با رویکرد ورزشی داشته باشند تا از این طریق موجبات جامعه ای سالم و رشد شهروندان در ابعاد ورزشی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم کنند.
بررسی نقش حکمروایی خوب در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: شهر کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی مدیریت شهری سنتی با افزایش چالش ها و مشکلات مناطق شهری و ناتوانی برای حل یا کاهش آن ها مورد انتقادات وسیعی قرارگرفته است. ازاین رو حکمروایی خوب شهری با تأکید بر گذار از نقش ساختارهای رسمی به عنوان محور تصمیم گیری به سوی نقش یابی جامعه مدنی در اعمال حقوق دموکراتیک مطرح گردیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات شاخص های حکمروایی خوب شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در شهر کامیاران می باشد. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان محلات شهر کامیاران با جمعیت 57,077 نفر می باشند و جهت گردآوری داده ها از 384 پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. به منظور شناسایی مؤلفه های اصلی حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده شهر کامیاران از روش تحلیل تأثیرات متقابل و تحلیل ISM با کمک نرم افزار MicMac و درنهایت به منظور سنجش میزان حکمروایی محلی در ابعاد و معیارهای مختلف از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه تاپسیس و برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی ارتباط میان عوامل و تعیین سهم هر یک از آنان از مدل های معادلات ساختاری SEM)) استفاده شده است. نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر حکمروایی محلی شهر کامیاران به منظور بازآفرینی بافت های فرسوده مشارکت نهادهای مدنی و بخش خصوصی می باشد و همچنین مؤلفه های اصلی حکمروایی محلی تأثیر مستقیم و مثبتی بر فرایند بازآفرینی بافت های فرسوده دارد. درنهایت راهکارها و سیاست های اجرایی در جهت فرآیند حکمروایی محلی مطلوب در مدیریت بازآفرینی شهری کامیاران ارائه شده است.
ارزیابی اثرات گردشگری پایدار بر کاهش فقر روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 97
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری از بخش های مهم در فعالیت های اقتصادی به شمار می رود و همواره از دیدگاه های گوناگون مورد توجه قرار می گیرد. اهمیت رو به رشد صنعت گردشگری در کشورهای در حال توسعه بیشتر مرتبط با نقشی است که این صنعت می تواند در دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم به خصوص در ایجاد فرصت های شغلی، کاهش فقر و توجه به پایداری محیط زیست ایجاد کند. همچنین گردشگری با ایجاد درآمد و رشد اقتصادی می تواند منجر به بهبود سطح زندگی و کاهش فقر در ابعاد مختلف شود. در تحقیق حاضر به الگو سازی اثرات گردشگری پایدار در کاهش فقر خانوارهای روستایی پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی است که در سال 1398 انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و روش تجزیه و تحلیل به صورت کمی، آمار توصیفی (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون tدوگروهی، تحلیل تشخیصی و رگرسیون لجستیک) است. برای محاسبه میزان فقر از روش استاندارد کالری استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای ده روستای هدف گردشگری شهرستان اردل است. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد 310 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد، 7/31 درصد خانوارها دچار فقر و 3/68 درصد نیز در فقر نبوده اند. ضرایب استاندارد شده تابع تشخیصی کانونی و ضرایب ماتریس ساختار نشان دادند به ترتیب ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بیشترین نقش را در تمییز خانوارهای فقیر و غیر فقیر ایفا می کنند.
مروری بر پژوهش های گردشگری شهری: شناسایی روندهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها با داشتن تنوع زیادی از جاذبه های اولیه و فرعی به عنوان مقصد گردشگری انتخاب می شوند و سازمان جهانی گردشگری ملل متحد این نوع از فعالیت گردشگری را که در فضای شهری انجام می شود، گردشگری شهری می نامد. گردشگری شهری نقش بسیار مهمی در توسعه شهرها نیز ایفا می کند، زیرا امروزه بسیاری از شهرها میزبان تعداد قابل توجهی از گردشگران هستند و در مبحث توسعه، صنعت گردشگری به عنوان ابزاری سودمند برای توسعه محلی تلقی می شود که به عنوان پاسخی مثبت به تغییرات منفی اقتصادی است. در سال های اخیر علاقه به پژوهش در حوزه گردشگری شهری به سرعت افزایش یافته و گردشگری شهری شروع به تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از مطالعات گردشگری کرده است، تا جایی که برخی استدلال می کنند که به یک «پدیده و حوزه تحقیقاتی متمایز» تبدیل شده است؛ اما تعداد کمی از نشریات و نویسندگان به تعریف گردشگری شهری پرداخته اند. ارائه مروری کمی بر ادبیات گردشگری شهری می تواند علاوه بر ارائه تصویری جامع از این زمینه، روندهای پژوهشی را شناسایی و موضوعات پژوهشی برجسته را به پژوهشگران فعال حوزه معرفی کند تا در پژوهش های آتی خود مورد توجه قرار دهند. به بیانی دیگر، پژوهش حاضر با به کارگیری روش های کتاب سنجی و مصورسازی در پژوهش های انجام گرفته در حوزه گردشگری شهری، در پی کشف روند انتشار کمّی تولیدات علمی در حوزه پژوهش گردشگری شهری و استناددهی به آن ها، برترین مقالات، مجلات، پژوهشگران، کشورها و دانشگاه های فعال در این زمینه، شناسایی واژگان کلیدی پرتکرار و ساختار مفهومی در این زمینه و در نهایت معرفی موضوعات پژوهشی مورد توجه پژوهشگران این حوزه است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و با به کارگیری روش کتاب سنجی به بررسی پیشرفت و توسعه در زمینه گردشگری شهری پرداخته است. تحلیل های عینی و کشف دانش از مزیت های روش کتاب سنجی است که با استفاده از مصورسازی محقق می شود. پس از انتخاب پایگاه وب آو ساینس (Web of Science) و زیرمجموعه های آن برای بازیابی و بررسی مقالات حوزه مورد نظر، مواردی از جمله عنوان، چکیده و واژگان کلیدی مناسب بر اساس ادبیات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا 1155 مقاله از پایگاه داده بازیابی شد و سپس، معیارها و فیلترهای مناسب شامل محدود کردن نوع مقالات به انواع پژوهشی و مروری و همچنین، محدود کردن زبان مقالات به زبان انگلیسی برای غنی تر کردن خروجی عمال شدند. در نتیجه 706 مقاله در خروجی باقی ماند و وارد فرایند تحلیل شد. برای انجام مصورسازی نیز داده ها وارد نرم افزار وی.او.اس ویوئر (VOS viewer) شدند که الگوهای علمی موجود در حوزه مورد مطالعه را نمایش می دهد. همچنین با استفاده از این نرم افزار تحلیل هم تألیفی و هم آیندی واژگان نیز برای خوشه بندی دانش و شناسایی تم های اصلی انجام گرفته است.
یافته هاطبق یافته ها سیر صعودی آمار انتشار مقالات از سال 2006 شکل گرفته و تا کنون ادامه پیدا کرده و در سال 2020 با 111 مقاله به اوج خود رسیده است. استناددهی به مقالات این حوزه نیز روند صعودی داشته و با 2727 استناد در سال 2021 به اوج خود رسیده است. براساس نتایج جست وجوی انجام شده مقاله «پژوهش های گردشگری شهری: پیشرفت های اخیر و پارادوکس های فعلی» که توسط اشوورث و پیج در سال 2011 در مجله مدیریت گردشگری منتشر شده است، با 490 استناد پراستنادترین مقاله این حوزه به شمار می رود. اشوورث و پیج نیز با انتشار این مقاله و قدرت کلی پیوند 427، پراستنادترین نویسندگان این حوزه به شمار می روند. همچنین مجله مدیریت گردشگری نیز با 2095 استناد که به مقالات آن انجام گرفته به عنوان پراستنادترین مجله حوزه گردشگری شهری مشخص می شود. یافته ها نشان می دهد کشور انگلستان با 2035 استناد که به مقالات آن صورت گرفته، پراستنادترین کشور در این حوزه است که بیشترین قدرت پیوند را نیز دارد. دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ نیز با 625 استناد و قدرت کلی پیوند 169، برترین دانشگاه این حوزه به شمار می رود. در پی بررسی واژگان پرتکرار و در نتیجه کشف ساختار مفهومی و جریان های پژوهشی این حوزه نیز تحلیل هم آیندی واژگان انجام شد و واژگانی از جمله گردشگری شهری، گردشگری و گردشگری بیش از حد به عنوان پرتکرارترین واژگان مشخص شدند. همچنین مشخص شد موضوعاتی از جمله گردشگری شهری، شهرها، میراث و مکان ها از موضوعات ابتدایی و بنیادی این حوزه پژوهشی بوده اند و در سالیان اخیر مباحثی همچون گردشگری بیش از حد، پایداری، اعیان سازی، اقامتگاه های فرد به فرد و گردشگری هوشمند نیز در پژوهش های این حوزه مورد توجه قرار گرفته اند.
نتیجه گیرییافته های این پژوهش شناسایی جدیدترین روندها را تأیید می کند. یکی از روندهای پژوهشی کنونی در زمینه گردشگری شهری که مورد توجه پژوهشگران واقع شده است، گردشگری بیش از حد است که به عنوان یکی از معضلات شهری شناخته شده و به عنوان یک تهدید برای تجربه گردشگری و در نهایت برای حسن شهرت یک مقصد در نظر گرفته می شود. این پدیده به دلیل ورود بیش از حد گردشگران در کشورهای اروپایی اتفاق افتاده است که تا پیش از سال 2017 وارد جریان اصلی بحث و گفت وگو قرار نگرفته بود. با افزایش تراکم و تجمیع گردشگران، زندگی روزمره ساکنان به واسطه بروز مشکلات در زمینه هایی از جمله رفت و آمد، سطوح بالاتر قیمت ها و یافتن امکانات خدماتی و خرده فروشی، تحت تأثیر منفی قرار می گیرد. همچنین، حضور گردشگران در بعضی از مقاصد گردشگری باعث افزایش تقاضا برای مسکن و در نتیجه گران شدن مسکن می شود که در نهایت ساکنان فقیر اغلب قادر به پرداخت اجاره و زندگی در محله های گران قیمت نخواهند بود که در نتیجه به یکی دیگر از معایب گردشگری بیش از حد و توریستی کردن مناطق یعنی اعیان سازی (Gentrification) می انجامد. اعیان سازی تجاری و ناپدید شدن بازرگانان سنتی محلی، استعمار برندهای خارجی، تهدید بافت اجتماعی و اقتصادی محله به دلیل رشد اجاره دهی توریستی به عنوان کسب و کار از پیامدهای مهم آن هستند که عملکرد امکانات شهری برای جمعیت محلی را در معرض خطر قرار می دهد. یکی از اصلی ترین راه حل های معضلات شهری و گردشگری بیش از حد، گردشگری هوشمند است. تجزیه و تحلیل چرایی سفر به مقاصد خاص، زمان سفر، ترافیک و سایر جنبه ها می تواند ذی نفعان را قادر سازد تا تصمیمات مؤثرتری اتخاذ کنند و جذب گردشگران به مقاصد را بهینه سازند و بهبود دهند و مشتریان و گردشگران نیز می توانند تصمیمات هوشمندانه تری در ارتباط با گزینه های در دسترس بگیرند. گردشگری هوشمند با پایداری به عنوان یکی از موضوعات مهم در این زمینه نیز در ارتباط است و توسعه پایداری مقصدهای گردشگری شهری را موجب می شود. از دیگر روندهای موجود در گردشگری شهری نیز موضوع اقامتگاه های فرد به فرد و یا به عبارت دیگر اقامتگاه های اشتراکی است که مهم ترین شکل آن کاناپه گردی (couch surfing) است. این نوع از اقامت که بر پایه توسعه تکنولوژی به وجود آمده است پدیده ای جدید در گردشگری شهری است که روند رو به رشدی در توسعه آن دیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد از لحاظ ساختار اجتماعی گرچه چین و ایالات متحده از کشورهای پیشرو در این زمینه هستند اما کشورهای اروپایی بیشترین پژوهش ها را در این حوزه داشته اند. همچنین بررسی و مقایسه ادبیات گردشگری با پیشرفت های علمی گردشگری شهری نشان می دهد شکاف های پژوهشی بسیاری هنوز در این زمینه وجود دارد. گردشگری بیش از حد هم اکنون به مشکلی برای مقصدهای گردشگری تبدیل شده است و برای درک اینکه گردشگری بیش از حد چه تأثیری بر تجربه گردشگران می گذارد و در مرحله پیش از سفر به چه میزان بر تصمیم گیری گردشگران برای انتخاب مقصد تأثیرگذار است و اینکه آیا کشورهای دیگر به ویژه کشورهای در حال توسعه در زمینه گردشگری چگونه باید این معضل را پیش بینی کنند، پژوهش هایی مورد نیاز است. همچنین پژوهش هایی نیز لازم است که این تأثیرگذاری را در ارتباط با دیگر انواع گردشگران مانند گردشگران مذهبی در مناطق شهری مورد بررسی قرار دهد؛ زیرا برخی از این رویدادها در ذات خود جمعی هستند. با وجود پژوهش های انجام گرفته ادبیات موجود هنوز نیازمند پژوهش هایی دقیق و موردی در ارتباط با تجربه گردشگران شهری از تکنولوژی ها و ارائه خدمات شخصی سازی شده است. پژوهش در زمینه نقش گردشگری هوشمند در گردشگری شهری به ویژه مشارکت گردشگران و همچنین هم آفرینی آنان در ارزش ایجاد شده در گردشگری هوشمند در شهرها مورد نیاز است. همچنین بررسی ظرفیت تحمل شهرها و پایداری به ویژه در مقصدهای نوظهور نیز باید مورد توجه قرار گیرد. تحولات ایجادشده توسط اقامتگاه های فرد به فرد نیز شامل روابط گردشگر میزبان، انگیزه ها، ترجیحات، نیازها و تجربه این نوع گردشگران، نیز از جمله موضوعاتی است که در پژوهش های آینده باید مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی آثار اقتصادی - اجتماعی احداث سد بر روستاهای پیرامون (مورد مطالعه: سد ایوشان، شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
362 - 379
حوزههای تخصصی:
سدها با ایجاد تغییرات در زیست بوم های طبیعی و انسانی پیرامون، همواره پیامدهایی را به دنبال داشته اند. لذا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار اقتصادی و اجتماعی سد ایوشان در استان لرستان بر روستاهای هم جوار بود که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای ساکن در روستاهای محدوده سد ایوشان (ایوشان، چکمه سیاه، گل دره و چغلوندرود علیا) بودند که حجم نمونه با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 90 خانوار برآورد و متناسب با جمعیت هر روستاها به صورت تصادفی ساده در بین آن ها توزیع گردید. در هر خانوار، سرپرست آن مورد پرسش قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط پانل متخصصان موضوعی (اساتید) موردبازنگری و تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام مطالعه راهنما با 25 سرپرست خانوار، خارج از محدوده تحقیق و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (623/0 تا 879/0) به دست آمد. یافته ها نشان داد، احداث سد ایوشان مؤلفه های اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده که این اثرگذاری افزایشی بوده است. همچنین مؤلفه های اجتماعی نیز تحت تأثیر احداث سد قرار گرفته اند که تأثیر سد بر مؤلفه نزاع و درگیری محسوس تر از سایر مؤلفه های اجتماعی بوده به نحوی که نزاع و درگیری نسبت به گذشته کمتر (318/0-) شده است. تحلیل مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی در روستاهای پیرامون حاکی از آن است که میزان تأثیر سد بر هر یک از مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی در روستاهای پیرامون متفاوت است. در پایان با توجه به نتایج و وضعیت مؤلفه ها در روستاهای موردمطالعه، پیشنهادهایی به منظور بهبود وضعیت ارائه شده است.
ارائه الگوی مطلوب مدیریت یکپارچه حوضه های آبخیز و نقش آن در توسعه پایدار اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز داورزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت منابع در پهنه های زیستی یکی از چالش های اصلی سازمانی – اجتماعی می باشد که موفقیت آن زیر نفوذ عوامل و سازه های بسیاری قرار دارد. لذا تلاش برای طراحی الگوی جامع و یکپارچه برای حوضه های آبخیز به گونه ای که تمامی این سازه ها و رفتار آن ها قابل پیش بینی و هدایت باشند یکی از اهداف و برنامه های سازمان های متولی در این امر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مطلوب مدیریت یکپارچه و نقش آن در توسعه پایدار روستایی در حوضه آبخیز داورزن می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. بنابراین، ابتدا به شناخت وضع موجود و چالش های اثرگذار بر توسعه یکپارچه حوضه آبخیز داورزن به عنوان متغیرهای وابسته پرداخته شد. سپس با استفاده از پیشران های مدیریت حوضه آبخیز به عنوان متغیرهای مستقل شناسایی شدند. از ﻣﺪل معادلات ساختاری(SEM) در قالب نرم افزار SMART PLS برای تحلیل یافته ها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 60 نفر از کارشناسان اجرایی شامل مدیران روستایی و متخصصان این حوزه می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مولفه مشکلات سیاست گذاری با ضریب 0.743 بیشترین ضریب را در بروز چالش های حوضه آبخیز داورزن دارا می باشد و در زمینه ضعف توسعه روستایی نیز مؤلفه اقتصادی با ضریب 0.607 بیشترین تاثیر را داشته است.