بررسی اثرات پراکنده رویی شهری بر توزیع کربن با استفاده از مدل AHP-TOPSIS و MGWR
آرشیو
چکیده
پراکنده رویی شهری ، یک نگرانی فشرده برای توسعه پایدار شهری، چالش های قابل توجهی را برای کاهش ردپای کربن در محیط های شهری ایجاد می کند. این مطالعه به پویایی های پیچیده پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه می پردازد و تبعات آن بر انتشار کربن شهر را بررسی می کند. این پژوهش هدف پر کردن یک شکاف دانش حیاتی را دارد؛ از طریق تحلیل عوامل فضایی تعیین کننده پایداری زیست محیطی و ارائه بینش هایی درباره رابطه بین الگوهای پراکنده رویی شهری و شاخص های شهر کم کربن. با بهره گیری از یک چارچوب روش شناختی جامع، این مطالعه تحلیل توصیفی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تکنیک ترجیح سفارش بر اساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و رگرسیون جغرافیایی وزنی چندمقیاسه (MGWR) را ترکیب می کند. داده های سرشماری جمعیت و مسکن 1395 و داده های GIS طرح تفصیلی شهر ارومیه، پایه ای برای بررسی توزیع جمعیت، الگوهای کاربری اراضی و شاخص های انتشار کربن در میان محله های شهر را فراهم می کنند. این رویکرد، بررسی دقیق توزیع فضایی پراکنده رویی شهری و تبعات زیست محیطی آن را با تمرکز ویژه بر نقش شکل شهری و تراکم در شکل دادن به روندهای انتشار کربن، تسهیل می کند. یافته ها، طیف متنوعی از تراکم های شهری و الگوهای کاربری اراضی را در سراسر ارومیه آشکار می سازد. این پژوهش نقش حیاتی تراکم خالص و ناخالص جمعیت را به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر ردپای کربن شهری برجسته می سازد. کاربرد مدل های AHP و TOPSIS، درجات متفاوت پراکنده رویی شهری را شناسایی می کند که چالش های زیست محیطی ناشی از گسترش حومه ای را خاطرنشان می سازد. علاوه بر این، بینش های حاصل از مدل MGWR تأثیر قابل توجه شکل شهری بر پایداری زیست محیطی را برجسته می کند و رابطه فضایی میان پراکنده رویی شهری و انتشار کربن را تأیید می نماید. در نتیجه، این مطالعه تأیید می کند که پراکنده رویی شهری تأثیر قابل توجهی بر شاخص های شهر کم کربن در ارومیه دارد و نشان می دهد که مناطق شهری پرتراکم ممکن است راه حل های بالقوه ای برای کاهش انتشار کربن ارائه دهند. این یافته ها، لزوم برنامه ریزی شهری و سیاستگذاری راهبردی را که بر تراکم و دسترسی برای ارتقای پایداری زیست محیطی تأکید می کنند، خاطرنشان می سازد. این مطالعه برای تحقیقات مستمر در مورد تعامل پویای شکل شهری و انتشار کربن استدلال می کند و رویکرد یکپارچه ای را برای توسعه شهری که اهداف رشد کم کربن را پشتیبانی می کند، پیشنهاد می دهد. تحقیقات آینده باید دامنه متغیرها را گسترش دهد و از روش های تحلیلی متنوع برای غنی سازی درک ما از تأثیرات پیچیده پراکنده رویی شهری استفاده کند.Investigating the Effects of Urban Sprawl on Carbon Distribution Using AHP-TOPSIS and MGWR Models
Urban sprawl, a pressing concern for sustainable urban development, poses significant challenges for reducing the carbon footprint in urban environments. This study addresses the complex dynamics of urban sprawl in the city of Urmia and examines its implications on the city's carbon emissions. This research aims to fill a critical knowledge gap by analyzing the spatial determinants of environmental sustainability and providing insights into the relationship between urban sprawl patterns and low-carbon city indicators. Leveraging a comprehensive methodological framework, this study combines descriptive analysis, the Analytic Hierarchy Process (AHP), the Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS), and Multiscale Geographically Weighted Regression (MGWR). The population and housing census data from 1395 (2016-2017) and the GIS data from the detailed plan of Urmia provide a basis for investigating population distribution, land use patterns, and carbon emission indicators across the city's neighborhoods. This approach facilitates a thorough examination of the spatial distribution of urban sprawl and its environmental consequences, with a special focus on the role of urban form and density in shaping carbon emission trends. The findings reveal a diverse range of urban densities and land use patterns across Urmia. This research highlights the vital role of net and gross population densities as key factors influencing the urban carbon footprint. The application of the AHP and TOPSIS models identifies varying degrees of urban sprawl, highlighting the environmental challenges arising from suburban expansion. Furthermore, insights from the MGWR model underscore the significant impact of urban form on environmental sustainability and confirm the spatial relationship between urban sprawl and carbon emissions. Consequently, this study affirms that urban sprawl has a substantial impact on low-carbon city indicators in Urmia and suggests that high-density urban areas may offer potential solutions for reducing carbon emissions. These findings emphasize the need for urban planning and strategic policymaking that emphasize density and accessibility to enhance environmental sustainability. This study argues for ongoing research on the dynamic interplay between urban form and carbon emissions and proposes an integrated approach to urban development that supports low-carbon growth objectives. Future research should expand the scope of variables and employ diverse analytical methods to enrich our understanding of the complex impacts of urban sprawl.