فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۴۱ تا ۷٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع فضایی وتعیین مکانهای بهینه جهت احداث مجتمع های آب درمانی شهر سرعین و با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است. بی شک توجه به نحوه توزیع فضایی این مجتمع ها و رعایت معیارها و استانداردهای مکانیابی در جانمایی آنها می تواند شهر سرعین را به یکی از قطب های مهم توریستی تبدیل نموده و رضایت خاطر گردشگران را جلب نماید. در این پژوهش برای رسیدن به هدف مذکور، از معیارهای مانند، کاربری های سازگار با مجتمع های آب درمانی، دسترسی به معابر شهری، نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله مناسب از مراکز صنعتی و کارگاهی و ارتفاع و شیب استفاده شده است. یافته های تحقیق حاصل از خروجی مدل (AHP) نشان می دهد که بیشترین اراضی مناسب جهت احداث مجتمع های آب درمانی، خارج از بافت مسکونی و در ضلع جنوب و جنوب شرق شهر قرار دارد. همچنین مشخص شد که از محدوده 7/1111 هکتاری مورد بررسی قرار گرفته، 154 هکتار جزء اراضی خوب و خیلی خوب، 7/176 هکتار جزء اراضی متوسط و 1/781 هکتار شامل اراضی ضعیف و خیلی ضعیف جهت احداث مجتمع های آب درمانی است، و در نهایت با توجه به نقشه نهایی ارزش گذاری اراضی، 3 پهنه که هم در طبقه اراضی خیلی خوب و خوب بوده و هم جزء اراضی بایر بوده و نیز با رعایت حریم مناسب از مراکزآب درمانی فعلی، جهت احداث مجتمع های آب درمانی پیشنهاد گردید. این سه پهنه پیشنهادی می توانند به عنوان زونهای تفریحی ورزشی، گردشگری و درمانی و به صورت مختلط مورد بهره برداری قرار گیرند.
توسعة گردشگری زمستانی در مقاصد روستایی (مطالعة موردی: روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری، یکی از مهم ترین دلایل مسافرت مردم به مقصدی خاص است. جاذبه ها به عنوان عامل کشش، با توجه به ویژگی های خاص و جذابیت هایی که دارند، می توانند گردشگران را از نقاط و سرزمین های دور جذب کنند. در این میان روستا ها جاذبه های گردشگری فراوان دارند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می کنند؛ بنابراین، توسعة پایدار گردشگری روستایی و مدیریت خردمندانة آن نیازمند برنامه ریزی است. در این میان، ایران با وجود جاذبه های فراوان فرهنگی، تاریخی و طبیعی هنوز نتوانسته است جایگاه خود را به عنوان یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی صنعت گردشگری بیابد، از این رو سهم ناچیزی از درآمدهای این صنعت، نصیب کشور شده است. این مسئله، در زمینة گردشگری داخلی و به ویژه گردشگری روستایی نیز صدق می کند. سؤال کلیدی تحقیق آن است که راهبرد های مناسب برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی حاشیة پیست اسکی شمشک چیست؟ به این منظور، مقالة حاضر با استفاده از روش پیمایشی و مطالعه های میدانی در سطح کارشناسان و خبرگان با مدل SWOT به ارائة راهبرد کانونی برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی پرداخته است. قلمرو زمانی تحقیق، زمستان 1389 و آذر تا بهمن 1390 است. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان گردشگری و اساتید دانشگاهی تأیید شد و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب به دست آمده 72 درصد است. نتایج، نشان دهندة این است که راهبردهای توسعة گردشگری زمستانی در روستا های منطقة حاشیة پیست اسکی شمشک در وضع موجود، جهت گیری به سوی راهبرد رقابتی است که در قالب 8 راهبرد فرعی، قابل پیگیری و عملیاتی سازی است، اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب، در توسعة گردشگری زمستانی، با محوریت مشارکت روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی است.
سنجش میزان زیست پذیری منطقه ی دو شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه ی شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری رواج پیدا کرده است. چنین گفتمانی به وجود ارتباط مطلوب بین محیط شهری و زندگی اجتماعی اشاره می کند. زیست پذیری شهر ازیک سو گواه تأثیر و جذابیت قوی شهر است و ازسوی دیگر ارتباطات و آثار شهری را از طریق جذب سرمایه گذاری بیشتر و منابع انسانی و فرهنگی شدت می بخشد. بنابراین، زیست پذیری شهر با شهر سالم، شهر اکولوژیک و توسعه ی پایداری شهری ارتباط نزدیکی دارد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان زیست پذیری در سطح محلات منطقه ی دو شهر سنندج انجام شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. برای سنجش میزان زیست پذیری محلات، داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده ی ساکنان با استفاده از نرم افزارهای Arc Gis, Excel, Spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد اصلی زیست پذیری محلات تفاوت چندانی وجود ندارد. از نظر توزیع فضایی، ابعاد سه گانه به صورت یکسان پخش نشده اند و توزیع فضایی به صورت خوشه ای است. همچنین رتبه بندی محلات بر اساس شاخص کل زیست پذیری نشان دهنده ی آن است که محله ی خسروآباد با امتیاز 279/3 در رتبه ی اول و محله ی شریف آباد با امتیاز 228/2 در رتبه ی آخر قرار گرفته است
سنجش و ارزیابی پایداری مقصدهای گردشگری روستایی از دیدگاه اجتماعات محلی مطالعه موردی: دهستان درب گنبد- شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری روستایی از بخش های مهم در فعالیت ها ی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اجتماعات انسانی بشمار می رود که دارای تاثیرگذاریهای مثبت و منفی بر روی محیط زندگی انسانی بوده و به لحاظ تاثیرگذاری بر دستیابی به توسعه پایدار قابل ارزیابی است. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی سنجش سطح توسعه پایدار روستاهای مقصد گردشگری از دیدگاه اجتماعات محلی مطالعه در دهستان درب گنبد(شهرستان کوهدشت) می باشد. نوع تحقیق کاربری، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گرد آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی با بکارگیری پرسشنامه استفاده شده است. برای تجریه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی(t تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر) بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق 3751نفر جمعیت در روستاها محاسبه شده است که با خطای 05/0 تعداد نمونه آن 154 پرسشنامه طراحی گردیده و بین مردم روستاها به صورت تصادفی توزیع گردد است. نتایج یافته های این پژوهش نشان داد که تغییرات صورت گرفته از دیدگاه پاسخگویان در سطح 05/0 معناداری بوده و براساس طیف لیکرت در همه مولفه ها بالاتر از حد مطلوبیت عددی مورد آزمون (3) ارزیابی شده است و رابطه مثبتی و معناداری بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی) ، وجود داشته است به طوری که آزمون های بکار گرفته شده نشان می دهد در مجموع، بیشترین اثرات در ابعاد اقتصادی و کمترین اثرات را در ابعاد زیست محیطی در مناطق روستاهای نمونه به دنبال داشته است. همچنین برای اولویت بندی روستاها با استفاده از مدل وایکور در منطقه به لحاظ سطح پایداری نیز نشان داد که روستایی درب گنبد با امتیاز (11/0)بیشترین رتبه و روستایی باغله سفلی(87/0) کمترین رتبه را به خود اختصاص داده-اند.
شناسایی ابعاد ارزش ویژه برند مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر آمایش فضایی– مکانی فضاهای درمانی مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم آمایش به تنظیم و تنسیق رابطة سه عنصر انسان، فضا و فعالیت های انسان در مقیاس های مختلف جغرافیایی (محله، ناحیه، منطقه، شهر، کشور و جز آن) با تأکید بر نقش نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری اشاره می کند. جایگاه مهم مدیریت و تصمیم گیری، وجه اشتراکی است که آمایش را با موضوع پدافند غیرعامل پیوند می دهد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانی کاربری های درمانی (بیمارستان های مهم) مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل است. هر چند تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل است، به دلیل ارتباط نزدیک این موضوع با موضوع آمایش (در مقیاس شهری)، یافته های تحقیق می تواند در برنامه ریزی فضایی و آمایشی شهر نیز مؤثر باشد. محدودة مورد مطالعه، مشهد است که با توجه به تنوع و تعدد کاربری های درمانی، بیمارستان های مهم و اصلی شهر برای بررسی نهایی انتخاب شد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از بیمارستاهای مهم مشهد در محدودة بخش مرکزی شهر و در محدودة با خطر بالا از منظر پدافند غیرعامل قرار دارد و توزیع فضایی آن ها بر اساس تراکم جمعیت، به شدت نامتوازن است. در نهایت، با بررسی نتایج پژوهش پیشنهادهایی برای کاهش مخاطرات مراکز درمانی در زمان بحران بیان شد.
سنجش توزیع فضایی بازارهای روز و مکان یابی بهینه آنها در شهر خرم آباد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین دسترسی راحت و مناسب شهروندان به انواع خدمات شهری از اهداف مهم برنامه ریزی شهری است. شهرها با هر نقش و وظیفه ای که داشته باشند، نمیتوانند دور از فعالیت های تجاری و بازرگانی قرار گیرند، چرا که حیات اجتماعی انسانها و رفع نیازهایشان، وجود چنین فعالیت هایی را ایجاب می کند. بازارهای روز، نمونه بارزی از این فعالیت های تجاری هستند که از زمان های گذشته نیز وجود داشتند. شهر خرم آباد از جمله شهرهایی است که به دلیل ساختار و بافت قدیمی خود، فاقد بازارهای روزی است که به صورت علمی مکان گزینی شده باشند. هدف از مکان یابی بازارهای روز در این پژوهش: حصول توسعه پایدار اقتصادی، ارتقاء کیفیت خدمات رسانی به شهروندان، ایجاد فرصت های اشتغال، کسب درآمد و... است. معیارهای مورد استفاده در این پژوهش عبات اند از: ارزش نسبی زمین، مساحت، دسترسی، مرکزیت، تراکم جمعیت، شکل زمین، پتانسیل پارکینگ. پس از تهیه لایه های وکتوری و رستری معیارهای فوق،میزانتاثیریا نسبت اهمیت هر یک از این لایه ها به عنوان عوامل مؤثر در مکان یابی بازارهای روز مشخص شده،که در این تحقیق به منظور تعیین نسبت اهمیت و وزن های استاندارد لایه های اطلاعاتی از تحلیل های مکانی در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. پس از اولویت بندی لایه های اطلاعاتی استفاده شده و در نهایت با استفاده ازGIS وزن های استاندارد لایه های مورد استفاده برای مکان یابی استخراج شد. پس از تعیین وزن های استاندارد، نسبت به همپوشانی وزن دار لایه های اطلاعاتی براساس میزان اهمیت آنها اقدام شد و لایه های اطلاعاتی براساس وزنشان تلفیق شده ودر آخر نقشه نهایی مکان یابی بازارهای روز، به دست آمد. نتایج نشان می دهد که با توجه به نقشه کاربریهای موجود، بازارهای موجود و بازارهای مکان یابی شده، بازارهای روز موجود در شهر خرم آباد توزیع فضایی مناسبی نداشته و به استانداردها و پارامترهای لازم برای مکان یابی این بازارها توجه نشده است.
تحلیل تأثیر کیفیت محیطی بر سرمایه اجتماعی نمونه موردی: پیاده راه قره خان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر به دنبال سنجش و تحلیل همبستگی میان کیفیت محیطی پیاده راه ها و سطح سرمایه اجتماعی بهره برداران پیاده راه قره خان شهر مشهد است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی، در چارچوب مطالعه موردی، بر روی پیاده-راه قره خان شهر مشهد انجام شده است. به این منظور کیفیت محیطی این پیاده راه، با استفاده از شش شاخص(دسترسی، کاربری و فعالیت، ایمنی و امنیت، راحتی و آسایش، امکانات و خدمات و منظر فضا) و سطح سرمایه اجتماعی، با استفاده از سه شاخص(شبکه اجتماعی، مشارکت اجتماعی/ مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی) به صورت پیمایشی، از طریق پرسش از ۳۷۱ نفر از جامعه آماری که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، سنجش شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از پرسش نامه نشان می دهد، کیفیت محیطی پیاده راه قره-خان، از منظر بهره برداران آن، با میانگین امتیاز ۲۹/۳ از طیف پنج قسمتی لیکرت، در وضعیتی به طور نسبی، مطلوب و سطح سرمایه اجتماعی افراد، با میانگین امتیاز ۹۶/۱ از طیف پنج قسمتی لیکرت در وضعیتی به طور نسبی، نامطلوب قرار دارد.
نتیجه گیری: تحلیل همبستگی بین دو متغیر، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، در محیط نرم افزار spss با سطح معنی داری ۲/۰ و ضریب همبستگی ۲۲/۰، وجود رابطه معنی دار و مثبت بین دو متغیر را، هرچند ضعیف، اثبات می کند.
تحلیل قابلیت توسعه هم افزا در مناطق شهری چندمرکزی نمونه موردی: مجموعه شهری مازندران مرکزی (آمل- بابل- قائمشهر- ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری چندمرکزی پیامد روند حاضر در ساختار فضایی جوامع پیشرفته پسافوردیستی محسوب می شوند. «تمرکز جغرافیایی»، «گرایشات اقتصادی» و «چالش ها و فرصت های مشترک» از جمله ویژگی هایی هستند که این مجموعه شهرها را برای پذیرش الگوی شبکه در آن ها پشتیبانی می کند. از این منظر، این مناطق بر اساس روابط هم افزا عرصه ی رقابتی مناسبی را در مقابل مناطق کلانشهری تک مرکزی حاصل می کنند، به طوری که عملکرد اقتصادی منطقه را بیشتر از مجموع عملکرد تک تک هریک از شهرها بهبود می بخشند. پژوهش حاضر سعی دارد با سنجش زمینه های شکل گیری پیوندهای هم افزا و با توجه به فرضیات مطرح شده در مورد منطقه کلانشهری مازندران مرکزی، پایه ای را برای کاربست هم افزایی در این منطقه بیابد. ادبیات نظری نشان می دهد، که هم افزایی از سه مکانیسم تشکیل شده که هر یک وابسته به نوع خاصی از شبکه است. از آنجایی که هم افزایی در مناطق شهری چندمرکزی به صورت دو مکانیسم همکاری و مکمل بودن نمود می یابد، تحلیل مقاله بر این دو مکانیسم و به طور خاص، مکمل بودن تمرکز می کند. این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل تناظری استفاده شده است. نتایج تحلیل تناظری در قلمرو چهار شهرستان اصلی و در قالب ده فعالیت اصلی اشتغال نشان می دهد که برخلاف پیوندهای همکارانه، که هم افزایی بیشتری را در سال های اخیر حاصل کرده اند، کاهش نقش های اقتصادی مکمل در شهرها، اثرات وارونه 50 درصدی را در معیار مکمل بودن منطقه ایجاد نموده است. دلیل اصلی این امر، را باید در گستره ی وسیع کنشگران و ادارات و سازمان های عمومی، رقابت تاریخی بین شهرهای منطقه، فقدان چشم اندازی منطقه ای و تعهدات الزام آور برای اجرای آن جستجو کرد. به علاوه می توان، کاهش وابستگی شهرها به سوی منابع عرضه و تقاضای مناطق بیرونی را نیز به این دلایل اضافه نمود.
مدلسازی تغییرات کاربری زمین در کلانشهر تهران با استفاده از مدل MOLAND(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروز، زمین کالایی گران بها و کمیاب به شمار می آید، به طوری که هرگونه توسعه بی برنامه و یا ایجاد هرگونه تغییر در زمین و کاربری آن، آثار و عواقب قابل توجهی بر مردم، وضعیت کسب وکار آن منطقه و مهم تر از همه، بر ریخت شهر و محیط زیست آن می گذارد. مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین شهری، در درک و شناخت پویایی های شهری مؤثر بوده و می تواند به عنوان یک ابزار کارآمد و ضروری برای برنامه ریزان به شمار رود که توانایی ایجاد پیش بینی عواقب سیاست های شهری را داراست. این پژوهش با هدف شناسایی مهم ترین عوامل تغییردهنده کاربری زمین و پیش بینی تغییرات کاربری زمین در کلانشهر تهران انجام می شود و پس از شناسایی مهم ترین محرک های تغییردهنده کاربری زمین، برای مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین کلانشهر تهران از مدل ملند[1] استفاده می کند. این مدل در نخستین مرحله از اطلاعات اجتماعی اقتصادی مانند جمعیت و اشتغال، برای محاسبه تقاضای کاربری زمین استفاده می کند و این تقاضا را با استفاده از یک زیر مدل مبتنی بر آتوماتای سلولی[2] و با در نظر گرفتن ویژگی های طبیعی و عوامل مدیریتی (برنامه ریزی) موجود در منطقه، به سطح فضایی تخصیص می دهد. برای انجام عملیات کالیبراسیون و راستی آزمایی مدل از داده های کاربری زمین در سه مقطع 1365، 1375 و 1385 استفاده شد. نتایج مدل سازی، نشان دهنده این است که مدل بعد از مرحله معتبر سازی، دارای توانایی مناسبی برای پیش بینی تغییرات کاربری زمین در یک افق 20 ساله است. تبدیل اراضی بایر و زمین های کشاورزی به کاربری مسکونی و صنعتی و سایر کاربری های وابسته از مهم ترین تغییرات کاربری زمین در منطقه است که عمده این تغییرات در اطراف کاربری های شهری موجود و در قسمت های جنوب، جنوب غرب و غرب کلانشهر تهران رخ می دهند.
بررسی تأثیر وقف بر توسعه اقتصادی شهر اهواز؛ مطالعه موردی: منطقه یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقف همواره ابزاری برای حل و فصل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، از جمله مبارزه با فقر، گسترش رفاه و امثال آن محسوب می شده است. تمدن اسلامی مدیون موقوفات عامه در طول تاریخ اسلام است. نهاد وقف می تواند با سرمایه گذاری در امور عام المنفعه مرتبط با هدف های امنیت، معنویت، رشد اقتصادی و عدالت که اهمیت ویژه ای در اقتصاد اسلامی دارند به انباشت سرمایه فیزیکی و انسانی و در نتیجه به رفاه عمومی کشورهای اسلامی کمک کند. نهاد وقف عامل بسیار مهمی در جلوگیری از تجمع و تمرکز ثروت در جامعه محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی تأثیر وقف بر توسعه اقتصادی منطقه 1 شهر اهواز است. با برآورد 320 نفر با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه تعیین، سپس افراد مورد پرسش گری قرار گرفته اند. پس از برداشت های میدانی نقشه ها با استفاده ازنرم افزارARC GIS ترسیم شده اند. با در نظر گرفتن افزایش چشمگیر درآمدی وقف در سال 1392 به 5480 میلیون ریال نسبت به سال 1390 به مبلغ 1750 میلیون ریال می توان به نقش مهم عامل وقف در توسعه اقتصادی شهر اهواز پی برد. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss با روش t یک نمونه ای به تجزیه و تحلیل متغیرها پرداخته شده است. با تعیین شاخص های اشتغال، عدالت اجتماعی، امنیت، خدمات دولت، جریان پول و کالا، و تشکیل سرمایه و بررسی تأثیر این شاخص ها بر نهاد وقف، نشان داده شد که تأثیر وقف در اولویت اول منطقه 1 شهر اهواز بر تشکیل سرمایه و تأمین اجتماعی و در اولویت آخر بر جریان کالا و پول و شاخص امنیت اقتصادی است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل یافته ها، حاکی از این است که عامل وقف بر توسعه اقتصادی منطقه، که برابر 43/2 با سطح معناداری 001/0 و مقایسه ی آن با مقدار خطای مجاز 05/0 اثر زیادی دارد.
بررسی تأثیر گردشگری در توسعة پایدار نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوهزار، شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه توسعة گردشگری اثرهای بسیاری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست-محیطی بر نواحی گردشگرپذیر می گذارد، هدف از این تحقیق پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که توسعة انواع گردشگری در دهستان دوهزار چه تأثیری بر توسعة پایدار گردشگری داشته است؟
روش: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با تأکید بر پیمایش میدانی و تهیه و تکمیل پرسشنامه است. جامعة آماری تحقیق را ساکنان روستاهای برسه، شانه-تراش و میانکوه تشکیل می دهند. اطلاعات جمع-آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شده است.
یافته ها: نتایج بیانگر آن است که توسعة گردشگری بر بعد اقتصادی توسعة پایدار تأثیر مثبت گذاشته است؛ به طوری که موجب تنوع شغلی و کسب درآمد بیشتر ساکنان شده است. همچنین، در بعد محیطی بیشترین تأثیر منفی را داشته است؛ زیرا، بررسی ها بیانگر آن است که در تغییر کاربری اراضی، افت محسوس کمی آب در فصول گرم سال، فرسایش و رانش زمین در اثر ساخت وساز غیراصولی خانه های دوم، موجب ناپایداری محیط شده است و در ابعاد اجتماعی و نهادی نیز وضعیتی پایدار در سطح متوسط ارزیابی شده است.
راهکارهای عملی: این تحقیق عمدتاً مبتنی بر روش کمی است و بهره گیری از روش های کمی نمی تواند تمامی زوایای پنهان موضوع های رفتار گردشگران یا جامعة میزبان را نشان دهد؛ بنابراین، به محققان دیگر پیشنهاد می شود از روش های تحقیق کیفی نیز برای شفاف ترکردن هرچه بیشتر روابط میان متغیرهای این تحقیق استفاده کنند.
اصالت و ارزش: نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به گردشگری پایدار را مطرح می سازد. بدیهی است با تقاضای روزافزون گردشگری در سطح جامعه، مناطقی که از ظرفیت های لازم به عنوان یکی از مکان های گردشگری برخوردار هستند، موردتوجه گردشگران قرار می گیرند. برای بهبود وضعیت پایداری و توسعة گردشگری، الزامات مدیریتی و نیز محافظت از محیط زیست برای نسل های آینده، لازم و ضروری است.
بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری تنوّع عملکردی بر رضایتمندی سکونتی (موردپژوهی: بافت مسکونی نارمک و تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
چندی است که تفکرات فراتجددگرایانه، در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری، افزایش قدرت انتخاب شهروندان و میزان رضایتمندی آن ها، بستری برای رواج تنوع در سطح شهر به ویژه محلات را فراهم آورده است. این در حالی است که در شهرسازی سنتی ایران، محله به مثابه مقیاس کوچک شده ای از جامعه شهری؛ به واسطه دارا بودن عملکردهای سکونت، کار، تفریح و جابه جایی؛ دارای این تنوع بوده و متناسب با نیازمندی های روزانه مردم ساکن، به عنوان بافتی خودکفا به ایفای نقش می پرداخته است. این پژوهش با بررسی تطبیقی دو بافت مسکونی نارمک(دارای تنوع عملکردی بالا) و تهرانپارس(عمدتاً تک عملکردی) نقش تنوع عملکردی را در ارتقای رضایتمندی سکونتی به اثبات برساند. از این رو، در زمره تحقیقات کاربردی جای گرفته و از هر دو رویکرد کمی و کیفی(با تاکید بر رویکرد کمی) در تحلیل داده ها و از روش تحلیل نرخ اهمیت-رضایت بهره گرفته شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایشی و اسنادی بوده و حجم نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران383 نفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برای افزایش رضایتمندی سکونتی می بایست، عملکرد کار در تهرانپارس را در بالاترین اولویت قرار داد. آشکار است که در راستای ارتقای رضایتمندی سکونتی مردم از طریق تغییر مفهوم خانه به مسکن؛ می بایست بستر مرتفع شدن سایر نیازمندی های آن ها در سطح محلات سکونتشان، از طریق ایجاد تنوعی از عملکردها فراهم شود.
بررسی تأثیر نظام کاربری زمین بر منظر صوتی (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی ازجمله مواردی است که اگر در شهرها به آن توجه شود، می تواند منجر به ایجاد کیفیات متفاوت شود. کاربری ها و فعالیت های جاری در یک محیط یکی از ویژگی هایی است که نقش به سزایی بر کیفیت منظر صوتی دارد؛ به گونه ای که حذف گونه های مزاحم آن ها و جایگزین کردن برخی دیگر که صدای مطلوب تولید کند، به بهبود منظر صوتی کمک می نماید. در این تحقیق محقق با استفاده از روش پیاده روی صوتی و تهیه نقشه های صوتی به بررسی تأثیر نظام کاربری و فعالیت های خیابان مهدیه بر منظر صوتی آن و سپس با استفاده از روش دلفی به استخراج نتایج پرداخته است. از نتایج تحقیق می توان به تعریف کاربری های جاذب جمعیت همچون تجاری، تفریحی و فضای سبز که منجر به تولید صداهای مطلوب در فضای شهری می شوند، اشاره نمود. کاربری های نیمه فعال چون اداری و آموزشی و درمانی موجب ایجاد خلل در منظر صوتی فضای شهری می شوند که می بایست تمهیدات لازم در این زمینه در نظر گرفته شود.
ارزیابی نقش المان های شهری بر ارتقای حس مکان در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
حس مکان بر ارزش ها، نگرش ها و به ویژه رفتار اجتماعی افراد در مکان تاثیر می گذارد و عاملی برای احساس امنیت، لذت و ادراک عاطفی و هویتمندی افراد می باشد. المان های شهری به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای شهر، می توانند نقش بسزایی در ایجاد روابط عاطفی افراد با فضاهای شهری و به تبع آن ارتقای سرزندگی و پویایی این گونه فضاها ایفا نمایند، بنابراین بررسی نقش المان های شهری در ایجاد حس تعلق و وابستگی به مکان در فضاهای عمومی شهرهای امروزی امری ضروری است، چرا که این امر به هدایت و راهنمایی مدیران شهری جهت بکارگیری مناسب این عنصر کالبدی کمک شایانی خواهد نمود. با توجه به اهمیت این حس در ارتقای کیفیت فضای شهری، هدف از این پژوهش تحلیلی- پیمایشی، بررسی نقش المان های شهری به عنوان یکی از عوامل کالبدی تشکیل دهنده ی فضای شهری در ارتقای حس تعلق و دلبستگی به مکان می باشد، بنابراین به منظور تعمیق در موضوع، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و ابزار پرسشنامه، به ارزیابی نقش المان های موجود در شهر همدان پرداخته شده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که المان های شهری در کنار سایر عوامل تاریخی و فرهنگی، عامل تداعی خاطره و سرزندگی مکان از عوامل مهم و برجسته در ایجاد و ارتقای حس تعلق و دلبستگی به مکان در شهر همدان می باشد؛ همچنین نقش معیارهای زیبایی و چشم نوازی، خاطره انگیزی و معانی و مفاهیم المان های شهری در ارتقای این حس در شهر همدان به عنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران بسیار زیاد است.
امکان سنجی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بر بنیان سیاست های دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلّی مطالعه موردی: سکونتگاه های غیررسمی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
63 - 72
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی به عنوان پدیده ای با ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی گسترده، معلول شهرنشینی مدرن و گفتمان پیشرفت در عصر روشنگری است که الگوی توسعه پایدار شهری را به چالش می کشد. از اواخر دهه 1980 میلادی، رهیافت توانمندسازی با حمایت بانک جهانی به دنبال تحول و ساماندهی این نوع اجتماعات محلی از درون با سیاست سازی دارایی _ مبنا و با تکیه بر دارایی های محلی از قبیل سرمایه اجتماعی، سرمایه کالبدی و سرمایه اندک مالی این نوع اجتماعات است تا با رویکرد فرایند گرایی، جامع نگریِ خوشبختی مردم و مکان و نیز ظرفیت سازی سکونتگاه های غیر رسمی ، تعهد و توانمند سازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و بی بند و باری کند که درواقع پیامد سیاست های نیاز _ مبنای توسعه اجتماعات محلی است. این مقاله بر مبنای روابط درونی رهیافت توانمند سازی و سیاست سازی دارایی _ مبنا پیش می رود. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی است. محلات اسکان غیر رسمی مُلا زینال، سیلاب، قوشخانه و خلیل آباد خوشه های تحقیق هستند که حجم نمونه 224 نفر می باشد. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های سیاست دارایی _ مبنای توسعه اجتماعات محلی (یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه کالبدی و سرمایه مالی) در توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی تأثیر معنی داری دارند.
بررسی احساس امنیت در فضاهای عمومی (مطالعه موردی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی فزاینده مشکلات متفاوت اجتماعی و اقتصادی زیادی را برای کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده است. توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روشهای ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و علمایشهری تبدیل شده است. معیار های شناخت و تحلیل امنیت در پهنه شهر بسیار متفاوت است و با توجه به مؤلفه های کالبدی، کارکردی و محیطی نوسان پیدا می کند. شهر شیراز به دلایلی مانند تنوع فرهنگی به دلیل مهاجرت از اقصی نقاط کشور و نزدیکی به استانهای شرقی و جنوبی، عوامل کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، امنیت را در مناطق مختلف با تغییراتی مواجه کرده است. هدف این پژوهش تحلیل معیارهای کالبدی فضاهای عمومی شهرشیراز در ارتباط با احساس امنیت مناطق مختلف شهر شیراز است. این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش نمونه گیری تصادفی، که جامعه آماری مناطق مورد مطالعه برابر با 608810 هزار نفر است. بنابراین حجم نمونه با فرمول کوکران برابر ۳۸4 نفر بدست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل تفاوت بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون F-Test استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان احساس امنیت در فضاهای عمومی مناطق کم درآمد با میانگین 74/12 بیش از میانگین میزان احساس امنیت کاربران فضاهای عمومی در مناطق متوسط نشین (56/11) و مرفه نشین (42/12) است. با توجه به میانگین داده های موجود در مناطق مختلف شهر شیراز، تفاوت مشاهده شده بین میانگین های مناطق مختلف شهر از نظر میزان احساس امنیت فضاهای عمومی، هرچند با اندک تفاوت مورد تایید قرار می گیرد.
سنجش و ارزیابی الگوی گسترش فیزیکی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهر از موضوعات حیاتی قرن حاضر است؛ به طوری که شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای پایدار شهری، امری اساسی است. در این زمینه، شهر یزد در دهه های اخیر رشد زیادی را تجربه کرده که بررسی و ارزیابی الگوی گسترش آن، برای نیل به توسعه پایدار و تدوین سیاست های مناسب، ضروری است. بر این اساس، با رویکردی به نظریه توسعه پایدار و رشد هوشمند شهری، چگونگی الگوی گسترش کالبدی شهر یزد در قالب سه فرضیة پژوهشی مطرح شد و در چارچوب روش توصیفی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این چارچوب، برای آزمون فرضیه اول از روش هلدرن، برای آزمون فرضیه دوم از ضرایب آنتروپی و جینی و برای آزمون فرضیه سوم از ضرایب موران، گری و G عمومی استفاده شد. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شده است. نتایج در تأیید فرضیة اول نشان داد که با وجود رشد با قواره و فشرده طی سال های 1335 تا 1345، شهر یزد در سال های 1345 تا 1375 و 1365 تا 1375، به ترتیب رشد فضایی پراکنده ای را به میزان 35 درصد و 63 درصد داشته است. تحلیل الگوی توزیع جمعیت و اشتغال نیز به ترتیب با مقادیر آنتروپی 975/0 و 959/0 و جینی 168/0 و 165/0 با رد فرضیة دوم نشان داد که نابرابری در توزیع جمعیت و اشتغال ناچیز است و تعادل نسبی وجود دارد. تحلیل تجمع و پراکندگی جمعیت و اشتغال نیز، به ترتیب با مقادیر 211/0- و 21/0 برای ضریب موران و 175/0- و 135/0- برای ضریب گری تعدیلی، ضمن تأیید فرضیة سوم نشان داد که شهر یزد الگوی تصادفی متمایل به پراکنده داشته و دارای تمرکز پایین جمعیت و اشتغال (نقطه سرد) است.
ارزیابی کالبد محله های قدیمی شهری در پاسخ دهی به احساس امنیت (نمونة موردی: محلة ملک آباد شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهم ترین ویژگی های کیفیت فضاست. در جوامع شهری امروز، عوامل گوناگون محیطی سبب بروز انواع بزهکاری ها و بی قانونی ها و ناامنی در شهر شده اند. این در حالی است که بافت های شهری و محله های قدیمی ایران، از بعد امنیت و آرامش، شهرة شهرها بوده اند. این مسئله، اگرچه متأثر از ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است، نباید از طراحی هوشمندانة کالبد این گونه محله ها غافل شد. این موضوع، هدف اصلی این پژوهش است. غالب این محله ها، بر مبنای اصول، ساخته شده اند و زمینة مناسبی برای تحقیق فراهم می کند. مقالة حاضر در دسته بندی پژوهش های کیفی قرار گرفته و ضمن بهره گیری از تحلیل فضایی، به وسیلة نرم افزار GIS، بر مبنای روش مطالعة موردی (Case Study) انجام شده است. بدین ترتیب که با مروری بر معیارهای امنیت شهری، جامع ترین نظریه، یعنی نظریة «پیشگیری از جرم، از طریق طراحی محیطی یا CPTED»، ملاک عمل قرار گرفته و مدل به دست آمده در یکی از محله های قدیمی قزوین پیاده شده است. نتایج ارزیابی با استفاده از روش های ماتریس گولر و چک لیست معیارها نشان می دهد از بین سه معیار مشخص شده، محلة ملک آباد در معیارهای نظارت طبیعی و تقویت قلمروها، وضعیت مطلوبی دارد و در معیار کنترل دسترسی ها در وضعیت زیر متوسط قرار گرفته است. نقاط قوت محله نیز مشخص شده و در انتها یافته های علمی و عملیاتی تحقیق ارائه شده است. در نهایت می توان گفت ارزیابی کالبد محلة ملک آباد به عنوان نمونه ای از محله های قدیمی شهر تاریخی قزوین نشان می دهد این محله توانسته است در پاسخ دهی به نیاز به احساس امنیت ساکنان آن در حد مطلوب ایفای نقش کند.
نگاهی جدید به عوامل مؤثر بر دسترسی(مطالعه موردی: شیراز،محله معالی آباد و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی از مهم ترین خصوصیات یک شهر خوب به شمار می رود و امروزه، حل مسائل دسترسی در شهرها و بهبودبخشیدن به کیفیت آن، از اهداف عمده شهرها و شهرسازی محسوب می شود. بسیار مهم است که بتوانیم قدرت انتخاب و تنوع را در دسترسی به فعالیت ها، منابع، اطلاعات و مکان های گوناگون، برای تمام اقشار جامعه فراهم کنیم. هدف از این پژوهش تعیین عوامل جدید تأثیرگذار بر دسترسی و شعاع دسترسی، به غیر از عوامل اشاره شده است که به ارائه تعریفی جدید از دسترسی می انجامد. همچنین فرضیه ای که نویسندگان آن دنبال می کنند، این است که به نظر می رسد برخی از ویژگی های فردی (مانند شرایط جسمی، سن، جنسیت)، وضعیت خانوادگی و عواملی چون سواد، دسترسی به اینترنت، شیوه های جدید تجارت و حضور دیگر افراد، همچنین عوامل وابسته مرتبط با حمل و نقل و عوامل محیطی، بر دسترسی و به تبع آن، بر شعاع دسترسی به کاربری های شهری تأثیرگذار است. این پژوهش با توجه به اهداف بیان شده، از نوع پژوهش های کاربردی بوده و روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات اسنادی است و همچنین، روش های میدانی (پرسش نامه) و دلفی (مصاحبه با متخصصان) در این پژوهش به کار گرفته شده است. از مهم ترین نتایج این پژوهش می توان به توجه بیشتر مردان نسبت به زنان به عامل شلوغی و حضور دیگر افراد در مکان های مختلف، بالاتر بودن سواد، میزان استفاده از شیوه های جدید تجارت و تأثیر عامل حضور دیگران در بین مجردان نسبت به متأهلان و همچنین عدم تفاوت در شاخص های بیان شده، بین محلات معالی آباد و ملاصدرا اشاره کرد.