فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aims to demonstrate the factors affecting the current development pattern of second homes, emphasizing on the role of spatial planning in the forest villages that are considered as the tourism destinations of Mazandaran province.Design/methodology/approach- This is a descriptive-analytical study carried out in nine villages of nine county of Mazandaran as tourism destinations. The statistical population consisted of 18 rural managers and 1980 rural households in the under-study villages.Findings- The ANOVA results showed that the institutional-political factor of social-cultural dimension, with the mean of 3.7133 had the highest effect on the current development pattern of second homes.Research limitations/implications- As the statistical population of the present study consisted of rural managers, it was difficult to have access to the managers since they were involved in agricultural works.Practical implications- Based on the current pattern of second home development, the distribution pattern of the spatial planning of second homes was designed. In order to sustain second home development, the negative points in each step of the input, activity, short-term, and long-term consequences should be reduced or eliminated.Originality/value- Since second home tourism is one of the different types of rural tourism that plays a main role in the development of rural areas, and considering the importance of second home tourism in the development of rural areas and their impact on the villagers' life, it is necessary to clarify the factors affecting second home development. Therefore, this study aims to improve the proper distribution of spatial planning in second homes by providing a spatial planning pattern for second home development.
بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در مناطق دشتی و کوهستانی (مورد شناسی: روستاهای بخش مرکزی قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به لحاظ وقوع انواع حوادث طبیعی در بین کشورهای نخست دنیا قرار دارد و همه ساله تعداد زیادی از هموطنان بر اثر همین حوادث، خانه و کاشانه خود را از دست می دهند. بر این اساس موضوع ایمن بودن مساکن روستایی و مدیریت درست آن ها در برابر مخاطرات، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) گردآوری شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در روستاهای دشتی و کوهستانی شهرستان قوچان است. جامعه آماری تحقیق حاضر را سرپرستان خانوارهای ساکن در 4 روستای دشتی و 4 روستای کوهستانی تشکیل می دهند. براساس سرشماری سال 1395، ناحیه مورد مطالعه دارای 11712 نفر جمعیت و 3702 خانوار بوده ا ست که با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسش نامه ها به نسبت جمعیت هر یک از روستاها، بین خانوارها به صورت تصادفی ساده سیستماتیک توزیع شد. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با استفاده از آزمون های مختلف در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده و برای تهیه نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون های کای اسکوئر نشان می دهد که بین مؤلفه هایی ازقبیل بهره بالای وام، عدم توان در بازپرداخت آن و... با میزان تاب آوری مساکن روستایی تا سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که نداشتن ضامن معتبر، بهره بالای وام و عدم توان در بازپرداخت آن مهم ترین چالش فراروی تاب آوری مساکن هستند. علاوه برآن نتایج به دست آمده از آزمون مان وایتنی و T مستقل نشان می دهند که بین روستاهای نواحی کوهستانی با دشتی در زمینه های متعدد اختلاف معنی داری تا سطح 99 درصد وجود دارند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که 3 متغیر بررسی شده توانستند 58 درصد از تغییرات متغیر رضایت از امدادرسانی را بررسی کنند و حدوداً 42 درصد باقی مانده مربوط به مؤلفه هایی است که در تحقیق حاضر مورد شناسایی قرار نگرفتند و توسط عوامل دیگری قابل پیش بینی است. بر این اساس دسترسی به مراکز آتش نشانی و کیفیت راه های ارتباطی به خصوص در روستاهای کوهستانی نقش مهمی در امدادرسانیِ به موقع به افراد در صورت وقوع بلایای طبیعی دارد.
تحلیل رفتارهای پیشگیرانه در مقابله با ویروس کرونا مورد: نواحی روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کووید 19 در سال 1398(2020) به یک تهدید همه گیر جهانی تبدیل شده است. تأثیر اقتصادی و اجتماعی این تهدید به سرعت در مناطق روستایی گسترش یافته است. بنا بر شواهد، این تأثیر به صورت طولانی مدت بوده و دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم در نواحی روستایی است، رفتارهای پیشگیرانه مردم و سیاست های دولت در کنترل انتقال ویروس بویژه در نواحی روستایی، کلید اصلی مهار این بیماری همه گیر، و به عنوان یک اقدام پیشگیرانه است، پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتارهای پیشگیرانه جهت مقابله با ویروس کرونا به عنوان رویکردی در حوزه سلامت و بهداشت روستایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش آنلاین انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان دشتستان در استان بوشهر بودند که 305 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان در زمینه موضوع مورد پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. نتایج نشان داد که رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا به صورت مرحله ای و در سطح بالایی قرار داشت. همچنین دو متغیر منافع درک شده و راهنمای عمل بر نگرش جامعه روستایی، و نیز دو متغیر نگرش و هنجارهای ذهنی بر تمایل ساکنان روستاها و در نهایت تمایل، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا اثرگذار بوده است. براساس مدل یکپارچه تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل اعتقادات سلامت، متغیرهای تمایل، نگرش، منافع درک شده، راهنمای عمل، هنجار ذهنی و خودکارآمدی در مجموع قادرند 66 درصد از تغییرات رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی را تبیین کنند. نتایج این مطالعه نه تنها شواهد تجربی بیشتری را برای رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا ارائه می دهد، اطلاعاتی برای تدوین سیاست ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت برای پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری در روستاها ارائه کرده است.
تحلیلی بر سیاست های توسعه روستایی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نظام برنامه ریزی در سطح جهانی به علت پویایی ذاتی جوامع انسانی و ناکارآمدی نظریه ها در حل چالش ها، شاهد تغییر مفهوم اندیشه توسعه بوده است. بازاندیشی فکری توسعه، ارزیابی چارچوب مفهومی نظریه های برنامه ریزی در عرصه توسعه روستایی را اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین در این مقاله سعی شد سیاست های توسعه روستایی برنامه ششم (توسعه) مبتنی بر اندیشه فرانوگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش، کیفی؛ مبتنی بر روش فراترکیب و تحلیل محتوای جهت دار است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و برای تفهم، مبتنی بر مقوله ها از روش استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ عدم عقلانیت گرایی، نفی عقیده جهان شمول بودن و نفی فراروایت ها سه اصل کلیدی (و بنیانی) و کثرت گرایی، حکمروایی، زمینه گرایی، بوم گرایی و محلی گرایی پنج اصل برنامه ریزی فرانوگرا هستند. بر این اساس، ارزیابی سیاست های توسعه روستایی در برنامه ششم بیانگر آن است که این سیاست ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه ریزی فرانوگرایی، لیکن در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه ریزی نوگرا قرار دارد. زیرا، نظام برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه گرایی نسخه ای از برنامه ریزی فرانوگرا را پایه ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه پیدا کرده است. به عبارتی، نظام برنامه ریزی کشور (در تدوین سیاست های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمیک را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است.
کاهش تراز آب دریاچه ارومیه و ناپایداری روستاهای پیرامون (مورد مطالعه: شهرستان های آذرشهر و میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش بحران های محیطی مانند کم آبی و خشکسالی جوامع روستایی را در معرض خطر قرار داده و هزینه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی زیادی را به همراه داشته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر ناپایداری روستاهای پیرامون آن بوده است. نوع تحقیق کاربردی، ماهیت روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های کمی صورت پذیرفته است. قلمرو مکانی این تحقیق روستاهای واقع در شعاع 20 کیلومتری دریاچه اورمیه که در شهرستان های میاندوآب و آذرشهر استقرار دارند، بوده است. نتایج نشان داد سکونتگاه های شرقی تأثیرات بیشتری از خشک شدن دریاچه ارومیه نسبت به سکونتگاه های جنوبی متحمل شده است. بیشترین اثرات منفی در هر دو شهرستان در بعد محیطی (همچون شور شدن اراضی، کاهش تنوع محصولات زراعی و باغی، تخریب باغات و مراتع) و سپس بعد اجتماعی (نظیر کاهش مشارکت و همیاری روستاییان، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش امنیت در داخل روستاها و افزایش بزهکاری) بوده است. کمترین اثرات کاهش تراز آب دریاچه ارومیه در بعد اقتصادی (شامل کاهش فرصت های شغلی غیرکشاورزی، کاهش درآمدهای متنوع و پایدار، کاهش زمینه های اشتغال و افزایش قیمت مسکن) مشاهده شده است.
رهنمون های طراحی جهت ارتباط با طبیعت در مسکن معاصر با رویکرد پایداری زیست محیطی
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
59-72
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چندبعدی مسکن، توجه به در زندگی آدمی از کسی پوشیده نیست اما خانه های « خانه » نکات کیفی در طراحی خانه کمرنگ شده است. با اینکه اهمیت امروزی قوطی های کاملاً بسته ای بدون ارتباط با آسمان و زمین هستند. این امر در حالی رخ می دهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به طبیعت، توازن و پایداری اکولوژیک نیز به فضاهای سبز طبیعی وابسته است. درصورتی که در مسکن امروز نه تنها ارتباط با طبیعت کمرنگ شده بلکه در حال حرکت به سوی تخریب محیط زیست پیرامون خود نیز هست. مسئله مطرح در این پژوهش، چگونگی ارتباط با طبیعت به عنوان یکی از اصول توسعه پایدار زیست محیطی در معماری خانه ها است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که: چگونه می توان مسکنی طراحی نمود که هم راستا با طبیعت و اهداف پایداری زیست محیطی باشد؟ همچنین از طریق مطالعه متون در منابع مختلف کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات و روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات می پردازد و درنهایت رهنمون هایی را ارائه می دهد. این پژوهش نتیجه می گیرد که با انجام اقداماتی در راستای ارتباط بی واسطه با طبیعت همچون درهم تنیدگی فضای باز، نیمه باز و بسته، قرارگیری طبیعت در مسیر زندگی و آمدوشد ساکنان، ارتباط با آسمان و دیگر موارد می توان مسکنی سازگار با طبیعت به منظور بازآفرینی پایداری زیست محیطی طراحی نمود.
روستا دَرِ- قدرت و دَر- قدرت؛ دیرینه شناسی روابط شهر و روستا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
766 - 779
حوزههای تخصصی:
روستاها با تولید و انتقال قدرت به شهرها و شهرها با مصرف و اِعمال قدرت به روستاها، روابط پیچیده و طولانی در طول زمان داشته اند. درک این روابط نیازمند مطالعه روند اثرگذاری نیروهای تولیدکننده و مصرف کننده قدرت است. لذا در این مطالعه از روش کیفی دیرینه شناسی فوکو استفاده شد. بر این اساس روابط قدرت بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به دوره های چهارگانه ی: قبل از صفویه، صفویه تا مشروطه، مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و بعد از آن تقسیم شدند. طبق یافته ها در مراحل اولیه، روابط روستا با شهر به شکل انتقال مالیات و تأمین سرباز بوده اما به مرور زمان و با مداخله عوامل مختلف داخلی-پیدایش نفت، اصلاحات ارضی - و خارجی-تجارت بین المللی، دگردیسی در شکل انتقال قدرت به وجود آمد و با ورود دولت و برقراری روابط سرمایه داری در روستاها و ورود کالاهای تجملی، باعث تهی شدن روستاها از قدرت گردید. بنابراین شهرها به عنوان پایگاه قدرت از زمان پیدایش همواره عاملی در جهت تضعیف قدرت روستاها بوده اند و در این مسیر از شگردهای متعددی بهره گرفته اند که در آغاز بیشتر ماهیت آشکار داشت و امروزه در قالب خدمت به نواحی روستایی جلوه نمایی می کند. برای تغییر در روابط قدرت بین شهرها و روستاها و ایجاد توازن قدرت منطقی می توان: -اختلافات قدرت بین شهرها و روستاها را تعدیل و دسترسی به قدرت را برای همگان ممکن نمود. -از توزیع متناسب قدرت میان ذی نفعان اطمینان حاصل کرد. -ساختار مناسب برای نهادینه سازی فرآیند قدرت بین شهرها و روستاها و توزیع مجدد آن انجام داد.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در محلات محروم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در دو بعد ساختاری(شبکه روابط) و شناختی(اعتماد) در محلات محروم شهر کرمان است. علاوه بر آن تلاش می کند به مقایسه این ابعاد در محلات محروم و غیر محروم و نمونه ملی بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمده است. نمونه تحقیق برابر با 404 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از سه محله محروم و حاشیه نشین شهر کرمان انتخاب شده اند. علاوه بر این داده های طرح ملی سنجش سرمایه اجتماعی کشور و تحقیق تکمیلی در باره مناطق غیر محروم شهر کرمان به منظور مقایسه سرمایه اجتماعی مورداستفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های به دست آمده از T تک نمونه ای در سطح جمعی (محله) نشان داد، میزان سرمایه اجتماعی ساختاری ساکنان محلات محروم از مناطق غیر محروم به طور معناداری کمتر است. این یافته بیانگر آن است که پیوند ساکنین محلات محروم با افرادی که دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری هستند، در مقایسه با ساکنان مناطق غیر محروم، ضعیف تر است. علاوه بر این یافته ها حاکی از آن است که میزان اعتماد عمومی و سازمانی (سرمایه اجتماعی پل زننده) ساکنان محلات محروم در مقایسه با نمونه ملی که همه گروه ها و طبقات اجتماعی را در بر می گیرد، به شکل معناداری کمتر است. نتایج: نتایج حاکی از آن است همکاری افراد محروم را با سازمانهای و نهاد های عمومی جهت توانمندسازی و بهبود شرایط زندگی در محله دچار مشکل کند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد ساکنان محلات محروم به اعضای خانواده و بستگان(سرمایه اجتماعی پیوند زننده) بیشتر از میانگین جامعه است. سرانجام این که نتایج تحقیق در سطح فردی نشان داد که متغیر های سن، تحصیلات و درآمد با سرمایه اجتماعی ساختاری و متغیر ادراک از عدالت و برابری با سرمایه اجتماعی شناختی رابطه معناداری دارد.
بررسی کیفیت محیط زیست زندگی شهری با استفاده از تحلیل چندمعیاره مکانی (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
367 - 383
حوزههای تخصصی:
کیفیتزندگیْ میزان توانمندی محیط برای فراهم آوردن و پاسخ گویی به نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه است؛ به گونه ای که یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری افزایش سطح کیفیت زندگی در شهرها و بالابردن میزان رضایتمندی در بین شهروندان است. هدف از این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی شهری از طریق تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره مکانی است. محدوده موردمطالعه در این تحقیق منطقه 6 است. معیارهای مورداستفاده برای شناخت وضعیت کیفیت محیط زیست شهری شامل معیارهای سبزینگی، دمای سطح زمین، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، و آسیب پذیری ساختمان است. در این پژوهش، از روش تلفیقی AHP-OWAبرای ارزیابی و تولید نقشه کیفیت محیط زیست زندگی شهری استفاده شده است. نتیجه حاصل از مدل مورداستفاده در این تحقیق پنج نقشه کیفیت محیط زیست زندگی شهری با درجه ریسک پذیری متفاوت است که به طبقات بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب، و بسیار نامناسب تقسیم شده است. سناریوی بسیار خوش بینانه ریسک پذیری بالایی در تعیین کیفیت زیست محیطی زندگی شهری داشته و سناریوی بسیار بدبینانه میزان ریسک پذیری در تصمیم گیری برای کیفیت زیست محیطی زندگی شهری را کاهش می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان کیفیت محیط زیست زندگی شهری در سناریوهای طراحی شده در بدبینانه ترین حالت بیانگر آن است که هیچ محله ای در گروه بسیار مناسب نیست و سه محله در گروه بسیار نامناسبقرار گرفته است؛ درحالی که در خوش بینانه ترین حالت، شش محله در گروه بسیار مناسب قرار گرفته و یک محله در گروه بسیار نامناسب قرارگرفته است. به صورت کلی، محلات واقع در جنوب غرب و شرق در وضعیت مناسب تری نسبت به محلات مرکز و شمال شرق قرار دارند.
ارائه مدل توسعه و توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد خدمت رسانی در راستای توسعه منطقه ایی (موردمطالعه: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل شیوع گسترده ویروس کرونا ارتباط بین مردم و کارکنان این سازمان ها بیشتر شده و لزوم توجه به این موضوع دوچندان شده است. ب ا در نظ ر گ رفتن اس تراتژی های توسعه و توانمندس ازی به عنوان یک سیستم، پیامدهای نهایی آن ها بر توسعه منطقه ایی اثرگ ذار است. مطالعه ی عوامل موثر بر توسعه منطقه ایی می تواند برنامه ریزان را با تحلیل عمیق و علمی علل و موانع موجود بر سر راه توسعه آشنا سازد تا آنها با طراحی برنامه های مدون توسعه در سطح کلان راه را به سوی توسعه ی پایدار همراه سازند. با توجه به مباحث ذکرشده هدف پژوهش حاضر ارائه مدل توسعه و توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد خدمت رسانی در راستای توسعه منطقه ایی در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان ایلام است. برای شناسایی ابعاد مدل و عوامل مرتبط با آن ابتدا در گام نخست با استفاده از مطالعات کتابخانه ای مخزن شاخص ها استخراج شد و سپس دلفی خبرگان برای پایش شاخص ها و به دست آوردن ابعاد نهایی مدل در سه مرحله انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و خبرگان واحد منابع انسانی باسابقه بالای 15 سال خدمت در منطقه موردمطالعه است. نمونه آماری پژوهش متشکل از کارشناسان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان ایلام و همچنین اساتید و اعضاء هیئت علمی دانشگاه ها در رشته های مرتبط با موضوع موردمطالعه بوده است. با توجه به محدود بودن جامعه آماری از روش سرشماری استفاده شد و تمامی این افراد (380) مورد توزیع پرسشنامه قرار گرفتند.
آینده نگری جمعیت روستایی با تأکید بر نقش مهاجرت ( مطالعه موردی: شهرستان ورزقان)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود. آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود.
آینده نگاری روند توسعه فیزیکی شهرها با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: شهرماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان دومین انقلاب بشری، کارخانه تولید ثروت لقب گرفته است. مضاف بر آن کارگاه و بستر آلودگی را نیز برخود نهاده است. پس می توان چنین عنوان داشت که شهر می تواند همچون شمشیر با دو لبه برنده باشد، لذا برای هر اقدام در این بستر لازم است جدا از تبیین وضعیت موجود ، مبادرت به شناسایی عدم قطعیت های آینده های محتمل پیش روی نیز شود تا بیشترین فواید حاصل آید و از کمترین خسران جلوگیری شود. بدین منظور تحقیق حاضر در ابتدا وضعیت توسعه فیزیکی شهر ماکو را با استفاده از مدل هلدرن مشخص نموده و سپس با هدف تبیین عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه فیزیکی با رویکرد آینده نگاری، سعی بر ترسیم چشم اندازهای محتمل شهر کرده است. بدین منظور از 27 شاخص اثرگذار در روند توسعه فیزیکی شهر ماکو استفاده شده است که با توجه به ارزیابی کاشناسان در محیط میک میک 8 سناریو به عنوان پیشران شناخته شداه اند. سپس برای تعیین آینده های محتمل، پیشران ها در قالب گمانه ها در محیط سناریو ویزارد مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته اند. نتایج تحقیق توسعه فیزیکی شهری ماکو بیانگر دو قالب سناریو قوی و محتمل بوده است. سناریو قوی شامل سه سناریو(سناریو اول وضعیت مطلوب، سناریو دوم و سوم بحرانی) بوده که فاقد وضعیت ایستا در میان سناریوها بوده است. درمجموع 21 سناریو محتمل برای وضعیت آینده روند توسعه فیزیکی شهر ماکو در افق سال 1404 به دست آمد که وضعیت سناریوهای محتمل بیانگر چهار سناریو مطلوب و 17 سناریو بحرانی بوده است. در این میان سناریوهای 1، 2 و 3 احتمال تحقق بیشتری داشته اند.
ارزیابی سطح مطلوبیت توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس در محیط GIS (مورد شناسی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
73 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری و به تناسب آن افزایش ترافیک معابر، مشکلات متعددی برای مردم در زمینه طول و زمان سفرهای شهری به وجود آمده است. در این بین ساماندهی مناسب حمل ونقل عمومی از جمله ایستگاه های اتوبوس می تواند نقش مهمی در کاهش طول و زمان سفرهای شهری ایفا کند. هدف این پژوهش، سنجش سطح مطلوبیت توزیع مکانی فعلی ایستگاه های اتوبوس مراغه و در وهله بعد، تعیین مناسب ترین الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه است که از حیث هدف، کاربردی- عملی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، از مدل تاپسیس برای رتبه بندی شبکه معابر از نظر اولویت استقرار ایستگاه های اتوبوس و مکان های مناسب این ایستگاه ها و از مدل تحلیل شبکه نیز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) درجهت مشخص کردن مسیرهای بهینه و محاسبه طول و زمان مسیرها بر روی شبکه استفاده شد. از ده معیارِ فاصله از مراکز مسکونی، تجاری، اداری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و فضای سبز، بهداشتی و درمانی، فاصله از تقاطع ، دسترسی و تراکم جمعیت استفاده شد که با روش ANP وزن دهی شدند. در این پژوهش، نتایج مدل تاپسیس نشان داد که ایستگاه های اتوبوس، شبکه معابر را به صورت لازم پوشش نمی دهند و فاصله استاندارد آن ها از همدیگر رعایت نشده است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه نیز نشان داد که از 8 خط اتوبوس مراغه، 5 خط در مسیرهای رفت و برگشت و 2 خط در مسیر برگشت، تغییر کردند و مجموع طول مسیرهای خطوط اتوبوس رانی پس از اعمال الگوریتم 5724 متر و زمان لازم برای طی مسیرها 20 دقیقه کاهش یافت. نهایتاً نقشه نهایی الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس نشان داد که قسمت های کوچکی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و فاز 2، قسمت های زیادی از شهرک سهند و دارایی- طالب خان، مکان هایی کاملاً مطلوب و قسمت های زیادی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و قسمت کوچک تری از فاز 2 در حدمطلوب بوده و بقیه قسمت ها نیز به ترتیب دارای مطلوبیت متوسط و پایینی درجهت توزیع بهینه مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه هستند.
بررسی تأثیر احداث پل عابر پیاده مکانیزه در کاهش تصادفات و افزایش ایمنی عابران کم توان (مطالعه موردی: شهر اصفهان)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
49-58
حوزههای تخصصی:
فراهم کردن امکان استفاده عموم مردم از پیاده روی، یکی از ارکان دستیابی به حمل ونقل پایدار به شمار می رود. با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از تلفات ناشی از تصادفات رانندگی مربوط به عابران پیاده و مخصوصاً کودکان و افراد مسن است، مسأله ایمنی عابران پیاده کم توان خودنمایی می کند. پل های هوایی عابر پیاده برای بالا بردن امنیت جسمانی عابران و جلوگیری از اختلاط سواره و پیاده احداث می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان ارتباط تصادفات عابران دو گروه سنی کم توان با ساعات تصادف و سن آن ها است، همچنین تأثیر پل های عابر پیاده مکانیزه در کاهش تصادفات عابران ارزیابی و تخمین زده می شود. در این مقاله به گردآوری آمار تصادفات عابر پیاده سال های 1391 تا 1395 در دو گروه سنی کودکان و سالمندان شهر اصفهان پرداخته و با استفاده از مطالعات میدانی و استفاده از روش رگرسیون لجستیک، مدل عبور از پل با توجه به سن حاصل گردیده است. نتایج این تحقیق نشان دادند میزان تصادفات عابر پیاده با سن و ساعات تصادف رابطه معنی داری دارند. به نظر 76/ می رسد مکانیزه شدن می تواند به افزایش عبور عابران از پل های عابر کمک نماید، کاربران بیش از 64 سال با میانگین 8 30 درصد افراد پل عابر را مؤثر / درصدی در مطالعه میدانی بیشترین استقبال از مکانیزه کردن پلها را داشته اند ولی کماکان 2 نمی دانند. سرعت خودروهای عبوری و نرده های محدودکننده زیر پل عابر از عوامل مؤثر در عبور عابران از روی پل های عابر پیاده است. وجود آسانسور در کنار پل های عابر پیاده می تواند کمک شایانی به عبور ناتوانان از روی آن ها بکند.
سیاست مقاوم سازی مسکن و توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: دهستان شور دشت در استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه ی اخیر، اجرای برنامه ها و اقدامات متنوع توسط نهادهای مختلف از یک سو و روندهای نوگرایی در عرصه های اجتماعی- اقتصادی از دیگر سو، زمینه ساز دگرگونی هایی در محیط های روستایی شده است. اثر این دگرگونی ها در زیر نظام های مختلف روستا از جمله مساکن روستایی خود را متجلی ساخته است. نیاز روستاها به مسکن مناسب سبب اجرای اقداماتی از سوی ارگان-های دولتی مرتبط از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی (طرح های نوسازی و بهسازی) طی چند دهه پس از انقلاب شده است. این طرح ها، اثرات گسترده ای در ابعاد مختلف مساکن روستایی داشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیامد این طرح ها و برنامه ها بر زندگی روستاییان و ساختارها و کارکردهای خاص سکونتگاه های روستایی است. جامعه آماری تحقیق را 17 روستای دهستان شوردشت واقع در استان همدان تشکیل می-دهد، که در آن 6 روستای مسلم آباد، راهجرد، قشلاق علیا، کوزره، خماجین و خیرآباد به عنوان نمونه انتخاب گردید. حجم نمونه پرسشگری نیز با استفاده از فرمول کوکران، 93 سرپرست خانوار تعیین گردید که در طی 3 سال اخیر از وام مقاوم سازی مسکن بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استفاده نموده اند. برای جمع آوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و انجام مطالعات پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر سیاست مقاوم سازی بر ابعاد کالبدی و اجتماعی با میانگین 54/3 و 45/3 بوده است.
دانش بومی و پایداری فضاهای روستایی در مقابل مخاطره خشکسالی (مورد مطالعه: شهرستان نیک شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان به ویژه شهرستان نیک شهر از مناطق خشک و کم آب ایران است، خشکسالی ها در این فضاهای جغرافیایی معمولا اثرات مخرب شدیدی نسبت به سایر مناطق کشور دارند. در راستای تعدیل این مشکل چاره ای جز استفاده از تجربیات پیشینیان و تلفیق آنها با دانش مدرن نیست. به این ترتیب فعالیت مطالعاتی حاضر بر آنست که به بررسی نقش دانش بومی در کاهش اثرات خشکسالی در محدوده مورد مطالعه بپردازد. تحقیق حاضر از حیث ماهیت توصیفی تحلیلی و از حیث هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه روستاهای شهرستان نیک شهر است که از طریق نمونه گیری غیر احتمالی جمعیت روستایی با حداقل ۴۰ سال سن، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. نمونه گیری در مرحله اجرای پرسشنامه تصادفی ساده بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۰۸ پرسشنامه تعیین گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که دانش بومی مربوط به منابع آبی در حد متوسط، دانش بومی زراعی و باغی در مقابله با خشکسالی با تاثیر زیاد و دانش بومی دامداری در مقابله با خشکسالی در حد متوسط تاثیر گذار بوده اند. نتایج حاصله همچنین نشان می دهد، میزان استفاده از روش های سنتی و بومی برای کاهش اثرات خشکسالی و مدیریت آب در مقابله با خشکسالی در حد متوسط بوده است.
مدل سازی ارتباط فضایی سرطان های ریه با فاکتورهای محیط ساخته شده در محلات شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1153 - 1176
حوزههای تخصصی:
در طی دهه اخیر علایق گسترده ای درباره مطالعه نقش همسایگی ها و فرم شهری بر سرطان و نابرابری های سرطان در مناطق جغرافیایی شکل گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی ارتباط فضایی سرطان های ریه با عوامل محیط ساخته شده از جمله آلودگی هوا، فرم شهری، دسترسی به خدمات عمومی، و شاخص های اجتماعی - اقتصادی در محلات شهر تهران انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است و به لحاظ روش نیز در دسته تحقیقات توصیفی و علّی قرار دارد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان ریه است که در سال های 1385-1389 در وزارت بهداشت و درمان کشور ثبت شده اند. از روش های آماری تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزاری SPSS به ترتیب برای کاهش حجم متغیرها و استخراج متغیرهای تبیین کننده واریانس سرطان های ریه در سطح اطمینان 95درصد استفاده شد. همچنین، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در محیط نرم افزاری Amos Graphicبرای محاسبه اثر مستقیم، اثر غیرمستقیم، و اثر کل متغیرهای مستقل در تبیین تغییرات سرطان های ریه استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد شاخص های آلودگی هوا حدود 30درصد واریانس سرطان های ریه را در محلات شهر تهران تبیین نمودند؛ متغیرهای قابلیت پیاده مداری، اختلاط کاربری زمین، نسبت سطح اشغال، نسبت تراکم ساختمانی، و تراکم کاربری های اداری از شاخص های بُعد فرم شهری اند که در سطح آلفا 05/0 ارتباط آماری معنی داری را با توزیع جغرافیایی سرطان های ریه نشان داد ه اند که شاخص قابلیت پیاده مداری از نظر میانگین اثر مستقیم ارتباط معکوس داشته است و بقیه شاخص های مذکور ارتباط مستقیمی داشته اند. شاخص های دسترسی به خدمات آموزشی، دسترسی به خدمات حمل ونقل عمومی، و دسترسی به فضاها و امکانات تفریحی نیز، برخلاف فرضیه ضمنی این پژوهش، ارتباط مثبت و معنی داری با متغیر وابسته داشته اند. از نظر بُعد اجتماعی - اقتصادی نیز شاخص های گروه های سنی آسیب پذیر، گروه های پایین اقتصادی، تراکم جمعیت، و سطح تحصیلات (زیر دیپلم و دانشگاهی) به طور میانگین با اثر کل 08/0 ارتباط مستقیمی با توزیع فضایی سرطان های ریه نشان داده اند.
آینده نگاری شهر دوستدار کودک در افق 1410 (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان امروز، نسل های آینده جامعه ما هستند که این امر ضرورت شناخت کلی و همه جانبه کودکان و طراحی و ایجاد شهر دوستدار کودک را بیان می کند. هدف پژوهش حاضر، آینده نگاری شهر دوستدار کودک شهر تبریز در افق 1410 است و نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل است و از مدل های میک مک، تحلیل خاکستری و سناریو برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده می شود. برای تحلیل و ارزیابی شهر دوستدار کودک در شهر تبریز از 32 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و پیشران های کلیدی استخراج شده اند که با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، 10 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل تحلیل خاکستری در سطح مناطق 10 گانه شهر تبریز اولویت بندی شدند. نتایج به دست آمده از روش تحلیل خاکستری مشخص و براساس آن امتیاز برای 10 منطقه بررسی شد. منطقه 1 با بیشترین امتیاز در اولویت اول، منطقه 4 در اولویت دوم و مناطق 8 و 9 بدترین وضعیت را نسبت به شهر دوستدار کودک داشته اند و درنهایت، سناریوهای مهم تأثیرگذار در شهر دوستدار کودک در شهر تبریز با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد تدوین شد و نتایج مستخرج از سناریو ویزارد نشان داد که 13 سناریو باورکردنی و محتمل (1 سناریو با وضعیت مطلوب، 2 سناریو با وضعیت ایستا و 10 سناریو با وضعیت بحرانی) برای وضعیت آینده شهر دوستدار کودک در شهر تبریز در افق 1410 به دست آمدند. نتایج تحقیق نشان داده است که با توجه به نظرات کارشناسان شرایط ناامیدکنند ه ای برای تحقق شهر دوستدار کودک در مناطق 10 گانه شهر تبریز در افق 1410 به ویژه برای مناطق 8 و 9 وجود دارد که این امر لزوم برنامه ریزی درجهت مقابله و کاهش تأثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها و همچنین ضرورت توجه به سناریو مطلوب را ضروری ساخته است.
تاب آوری کالبدی و اجتماعی محلات مسکونی بافت تاریخی (نمونه موردی منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تاب آوری صرفا در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد می تواند به اجرایی شدن این امر کمک شایانی نماید. از آنجا که ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی در بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، نسبت به تبیین اثر متقابل شبکه های اجتماعی و محیط کالبدی بر یکدیگر می پردازد تا به شناخت ویژگی های محلات شهری تاب آور دست یابد. براساس یافته های پژوهش مشخص گردید که ساکنین محلات با تاب آوری بالا تمایل بیشتری برای برقراری رابطه با دوستان، مدارس، کسب وکارها و مؤسسات غیرانتفاعی محلی یا شبکه هایی با پیوندهای محلی متمرکز داشتند. در مقابل، ساکنین محلات با تاب آوری کمتر تمایل داشتند از شبکه های دولتی، دانشگاهی، نظامی و... بهره برند. همچنین نتایج نشان داد که یک محیط کالبدی می تواند به شکل گیری تجمع ها کمک کرده و باعث وابستگی به برخی مکان ها و همچنین افزایش پیوند میان ساکنین شود. لذا توجه برنامه ریزان شهری به چنین فضاهایی اهمیت زیادی دارد و می تواند به تاب آوری بیشتر در آینده کمک کند و بازتعریف کاربردی ابعاد اجتماعی در زندگی شهری ساکنین و تبیین اصول پایه در تاب آوری اجتماعی می تواند در کنار تاب آوری کالبدی به ارتقا سطح محلات شهری کمک شود.
تحلیل ژئوپلیتیکی اثرات تغییر اقلیم بر توسعه پایدار کشور ایران ( متغیر تعدیل گر تصمیمات سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین تهدید زیست محیطی امروز گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی است. اثرات تغییر اقلیم منجر به کمبود آب و غذا، بیماری، بیکاری و مهاجرت، فقر، تنش ها در خصوص منابع و بی ثباتی جهانی می شود. هدف از انجام این پژوهش تحلیل ژئوپلیتیکی اثرات تغییر اقلیم در کشور و تأثیر آن بر توسعه پایدار با توجه به تصمیمات سیاسی دولتمردان است. این مقاله از نوع توصیفی، تحلیلی و با روش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران و متخصصین شاغل در سازمان های هواشناسی، محیط زیست و پدافند غیرعامل است و پرسشنامه بر اساس شاخص های اثرات تغییر اقلیم، توسعه پایدار و تصمیمات سیاسی طراحی و در بین آن ها توزیع گردید که تعداد 60 پرسشنامه جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار (pls) فرضیه تحقیق اثبات گردید. بر اساس یافته ها اثرات تغییر اقلیم با توسعه پایدار رابطه معنادار و معکوس دارد، همچنین بین تأثیرات تصمیمات سیاسی بر توسعه پایدار ایران رابطه معناداری و معکوس وجود دارد. درنهایت تصمیمات سیاسی در تأثیر تغییرات اقلیم بر توسعه پایدار ایران اثر تعدیل گر ندارد. بدین معنی که برخلاف سایر کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه، تصمیمات سیاسی گرفته شده در دولت در کاهش اثرات تغییر اقلیم در کشور مؤثر نبوده است. در پایان بر لزوم مشارکت دولت در اجرای روش های مؤثر از جمله آبخیزداری و استفاده از انرژی های پاک جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم تأکید شده است.